فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۷۲۱ تا ۱۲٬۷۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
برندها به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های ناملموس به حساب می آیند. برندسازی ایده ی خلق ویژگی منحصر به فرد برای متمایزسازی، یکی از اجزای ضروری در برنامه های گردشگری و از ابزارهای مهم توسعه ی جوامع است. همان گونه که یک محصول و یا خدمت برند می شود و فرآیند برندسازی را طی می کند تا در ذهن و قلب مشتری قرار بگیرد و سهمی از ذهن و فکر مشتری را به خود اختصاص دهد، مکان های گردشگری هم از این قاعده مستثنی نیستند. با توجه به این که برای موفقیت در زمینه ی ساخت برند، شناسایی عوامل آن یکی از گام های نخستین است، در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از مدل معادلات ساختاری، به بررسی عوامل مؤثر در معرفی بازار تاریخی تبریز به عنوان برند گردشگری پرداخته شود. برای این منظور از نرم افزارهای LESREL و SPSS 22 کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است. در این تحقیق جمع آوری داده ها از طریق توزیع پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، ساکنان محلی بالای 15 سال شهر تبریز است که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه ی کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، اهمیت نسبی، هویت برند با ضریب بتای (318/0)، تسهیلات با ضریب بتای (311/0)، تصویر مقصد با ضریب بتای (247/0) و تمایز با ضریب بتای (147/0) می باشد و این متغیرها به ترتیب بیش ترین تا کمترین تأثیر را در ساخت برند بازار تبریز داشته اند.
مکان یابی دفن پسماند شهری با استفاده از مدل های تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و شبکه عصبی مصنوعی(ANN) (مطالعه موردی: شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
187 - 205
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش و روند رو به رشد شهرنشینی در طی سال های گذشته در شهرهای کشورهای درحال توسعه و در پی آن افزایش ضایعات انسانی و سنتی بودن روش دفن زباله در این گونه شهرها، مکان یابی دفن پسماند به عنوان یک موضوع اصلی مطرح می شود. با توجه به مرکزیت شهرستان گرگان در استان گلستان و افزایش رو به رشد جمعیتی آن، مکان یابی دفن پسماند یک موضوع بسیار مهم در این شهرستان می باشد. هدف این پژوهش مکان یابی دفن پسماند در شهرستان گرگان است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت در دسته تحقیقات توصیفی و تحلیل قرار می گیرد. داده ها و اطلاعات موجود از طریق مراجعه به کتابخانه، ادارات، سایت ها و از طریق پرسشنامه تهیه و استخراج گردیده است. برای مکان یابی دفن پسماند در شهرستان گرگان با استفاده از 11 شاخص و 2 مدل AHP و ANN بهره گرفته شده است. با توجه به مدل های، AHP و ANN می توان عنوان کرد نامناسب ترین مکان برای دفن پسماند قسمت های شمالی شهرستان می باشد که از دلایل آن می توان به نزدیکی چاه های آب زیرزمینی، نزدیکی به فرودگاه، نزدیکی به سه شهر گرگان، جلین و سرخن کلا، زمین شناسی نامناسب، نزدیکی راه های آسفالته و روستاها اشاره کرد. در زمینه دفن پسماند در گذشته، هر 2 مدل مشخص گردیده است محدوده هزار پیچ به عنوان مکان بسیار نامناسب برای دفن پسماند بوده است.
تدوین و اولویت بندی راهبرد توسعه امنیت اجتماعی و ارزیابی آنها در بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع وقوع جرم در محلههای دارای بافتهای قدیمی یکی از چالشها و دشواریهای زندگی شهری است که مورد توجه کارشناسان حقوقی و جرمشناسان بودهاست. در پژوهش حاضر سعی شده است بررسی راهبردی بافتهای فرسوده شهر قروه و تدوین راهبردها و اولویتبندی آنها در ارتباط با دلایل جرمخیزی و رفع آنها انجامشود. روش تحقیق از نوع تحلیلی- توصیفی است که بااستفادهاز مطالعات کتابخانهای موضوع پژوهش مورد مطالعه قرارگرفت و مبانی نظری مطالعه شد. سپس، بااستفادهاز پرسشنامه به جمعآوری اطلاعات از مردم و مسئولان شهری پرداختهشد. در ارزیابی راهبردی مشخصشد که بافتهای فرسوده شهر قروه از نظر عوامل درونی با ضعفهای قویتری نسبتبه قوتها روبهرو است و در شرایط مناسبی قرارندارد. از طرف دیگر، در بخش عوامل بیرونی هم این بافت با تهدیدهای بیشتری نسبتبه فرصتها روبهرو است و نوع بهینه راهبردی برای تعیین راهبرد جلوگیری از وقوع جرم راهبردهای تدافعی است. در اولویتبندی راهبردها براساس نظرات کارشناسان و تکنیکهای تاپسیس فازی و ایاچپی فازی راهبرد فرهنگسازی دینی به صورت پایهای در مرتبه اول قرارگرفت.
گردشگری پایدار با محوریت باز زنده سازی سازه های دستکند دزفول
حوزههای تخصصی:
گردشگری پایدار رهیافت جامعی است که خواهان رشد بلندمدت صنعت گردشگری بدون اثرات مخرب بر زیست بوم های طبیعی است. گردشگری شهری پایدار دو اصل مهم بازیابی منابع فرهنگی و رشد اقتصادی را دنبال می کند و دستیابی به آن بدون برنامه ریزی نخواهد بود. مردم دزفول به منظور مقابله با وضعیت آب و هوایی حاد منطقه دست به ساخت بناهای متناسب با اقلیم و بدون نیاز به استفاده از انرژی های فسیلی برای سرمایش و گرمایش با دستاورد حفظ محیط زیست زده اند. شوادون ها، بقایای قمش ها، سربطاق ها و کت ها از جمله آثار منحصربفرد معماری دستکند بر جای مانده در منطقه برای مقابله با وضعیت آب وهوایی خوزستان هستند. سازه های نام برده در مواردی مانند شهر ها و راه های زیرزمینی برای فرار از تنگنای شدید اقلیمی به صورت مجموعه های به هم پیوسته عمل می کردند که تا زمان معاصر استفاده از آن ها در منطقه رایج بوده است. در پژوهش حاضر ضمن معرفی سازه های دستکند دزفول و عوامل شکل گیری آن، طرح احیای این نوع معماری برای اولین بار با رویکرد گردشگری پایدار و تبدیل به پیاده راه های زیر زمینی ارائه خواهد شد. روش داده اندوزی در این پژوهش بر اساس فعالیت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران و مردمانی است که تجربه استفاده از این نوع معماری را در زندگی روزمره خود داشته اند. روش تحقیق در این نوشتار به صورت ترکیبی از تفسیری-تاریخی و توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که استفاده از این سازه های بومی در صنعت گردشگری دارای اثرات مثبت اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و زیست محیطی در منطقه و جامعه محلی می باشد.
بررسی و سطح بندی میزان محرومیت در استان های شمالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
19 - 32
حوزههای تخصصی:
توسعه متعادل منطقه ای به عنوان یکی از موضوعات اصلی مورد نظر در آمایش سرزمین و در راستای توسعه پایدار به حساب می آید و به برابری شرایط زندگی و مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی توسعه برای تمامی مردم در سطح کشور تأکید می نماید. با توجه به منطقه بندی کشور در جهت مطالعات ملی آمایش سرزمین و به منظور اتخاذ تصمیمات مقتضی برای توسعه متعادل منطقه ای، برنامه ریزان ابتدا باید وضعیت مناطق مختلف را از نظر سطح توسعه یافتگی و محرومیت مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. با توجه به تشابهات فرهنگی و اجتماعی و شرایط اقلیمی نسبتاً یکسان در استان های شمالی کشور، در این مطالعه استان های مازندران، گیلان و گلستان مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش با استفاده از برآورد انقباض شاخص ها پالایش شده، از روش تحلیل مولفه های اصلی به منظور تعیین وزن شاخص ها و از تابع توزیع نمایی به منظور ترکیب رتبه ها در دسته های مختلف استفاده شده است. سطح جغرافیایی مورد نظر در این مطالعه، دهستان بوده و از 21 مورد از مهم ترین شاخص های اقتصادی و خدمات زیربنایی و اجتماعی استفاده شده است. میزان محرومیت در این مطالعه در 5 طبقه محرومیت زیاد، محروم، محرومیت متوسط، محرومیت کم و محرومیت ناچیز سطح بندی گردیده است. در این مطالعه 301 دهستان مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از روش محاسبه شاخص ترکیبی محرومیت چندگانه، شاخص هر کدام از دهستان ها محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که از مجموع 301 دهستان حدود 120 دهستان محرومیت زیاد و محروم شناسایی شدند که حدود 40 درصد از دهستان های یاد شده را تشکیل می دهد. حدود 15 درصد نیز دارای محرومیت متوسط و حدود 45 درصد از دهستان ها نیز با محرومیت کم تا محرومیت ناچیز شناسایی شدند. همچنین بر اساس این تحلیل ها بیشترین دهستان های با محرومیت بسیار زیاد (40 درصد) در استان گلستان شناسایی شدند.
گذری بر یخچال های نهاوند (1)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی سطح نشاط اجتماعی در سکونتگاه های غیررسمی(نمونه موردی: محله کشتارگاه- ارومیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
107 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح نشاط اجتماعی در محله کشتارگاه می باشد تا با بررسی پتانسیل ها، محدودیت ها و دارایی های محله در جهت ارتقاء نشاط اجتماعی در محله راهکارهایی ارائه نماید. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. مطالب مورد استفاده در این پژوهش به دو صورت برداشت اسنادی و میدانی گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل: مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه و فیش برداری می باشد. جامعه آماری پژوهش ساکنین محله کشتارگاه می باشد. در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی بوده و برای نمونه گیری از فرمول کوکران استفاده شده است که حجم نمونه 372 نفر بدست آمده است. ابعاد استفاده شده در این پژوهش شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دو صورت کمی و کیفی انجام گرفته است، در بعد کمی از روش های آماری (توصیفی و استنباطی) استفاده می شود و در بعد کیفی، نتایج حاصل از مشاهدات میدانی و مصاحبه ها تجزیه و تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشانگر وجود رابطه متوسط مستقیم میان ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی و گویه های آن ها با نشاط اجتماعی می باشد همچنین در ارزیابی سطح نشاط اجتماعی با کسب میانگین 2.52 در سطح متوسط رو به پایین قرار دارد.
بررسی پیامدهای فعالیت غیررسمی (کالاهای وارداتی) روستاییان بر توسعه ی سکونتگاه های روستایی (مورد: منطقه دهشیخ و سیگار- شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود هر نوع فعالیت اقتصادی جدید در مناطق روستایی، تأثیراتی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فضایی و کالبدی آن جامعه خواهد داشت و به اشکال مختلف در دگرگونی ساختار اقتصادی و اجتماعی و نهایتاً ساختار و کارکرد فضایی مکان ها مؤثر خواهد بود. فعالیت تجارت غیرقانونی نیز به عنوان یک پدیده اقتصادی، به شکل گیری سازمان فضایی و چشم انداز خاص جغرافیائی در روستاهای موجد این فعالیت منجر شده و در عین حال تأثیراتی را در ابعاد مختلف زندگی اجتماعات روستایی بر جای گذاشته است. هدف پژوهش حاضر شناخت و تشریح آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجاد شده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ شهرستان لامرد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورداستفاده توصیفی - تحلیلی بوده است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) استفاده شده است. حجم نمونه مورد مطالعه منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار می باشد که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (همبستگی اسپیرمن، کی – دو، فریدمن و تحلیل عاملی) استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فعالیت غیررسمی کالاهای وارداتی، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی روستاهای منطقه موردمطالعه اثر معناداری داشته است. به گونه ای که زمینه های اشتغال و کسب درآمد بالای را در منطقه ایجاد نموده است. همچنین طبق آزمون تحلیل عاملی و فریدمن بیشترین میزان اثرگذاری این نوع از فعالیت ها به ترتیب در بحث اثرات اقتصادی، کالبدی و اجتماعی بوده است.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزههای تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
سنجش کیفیت و ظرفیت گردشگری با تأکید بر الگوهای رفتاری گردشگران در مشهد
حوزههای تخصصی:
شهرهای دارای جاذبه های خاص، همواره گردشگران زیادی را به سوی خود جلب کرده است بنابراین توسعه گردشگری در این شهرها نیاز به برنامه ریزی و مدیریت ویژه خود را دارد. شهر مشهد دارای جاذبه های متعددی در سطح فرا شهری است که حرم مطهر رضوی به عنوان اصلی ترین قطب گردشگری شهر مشهد سالانه تعداد زیادی گردشگر مذهبی را به سوی خود جلب کرده است که هر یک از این گردشگران مذهبی برای خود معیارها و الگو های رفتاری خاصی دارند در این مقاله به بررسی جنبه های ذهنی و الگو های رفتاری گردشگران در شهر مشهد می پردازیم. علاوه بر عوامل کلی و عام موثر بر رفتار گردشگران به تصورات ذهنی و انگیزه سفر انها توجه ویژه می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی سنجش کیفیت و ظرفیت گردشگری با تاکید بر الگو رفتاری گردشگران به دنبال راهی است با در نظر گرفتن معیار های گردشگران شرایطی را به وجود اورد که زمینه ساز شکل گیری حس مثبت نسبت به مقصدهای گردشگری و نهایتا موجب جذب گردشگر و بازدید مجدد گردشگران به شهر مشهد شده است. در راستا رسیدن به هدف فوق از روش توصیفی –تحلیلی و با تاکید برجنبه کاربردی ان استفاده شده است برای دستیابی به هدف فوق از مدل سوات برای بررسی وضع موجود استفاده شده است و همچنین تعداد384 پرسشنامه تهیه شد، و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ARC GIS به منظور دستیابی به نتایج استفاده شده است و نتایج این تحقیق در زمینه رضایت گردشگری از کیفیت و ظرفیت خدمات گردشگری در کلانشهر مشهد نشان داد رضایت گردشگری تاثیر معنادار و مثبتی بر تمایلات رفتاری گردشگران از قبیل، تغییر در استفاده از فضا، سفر مجدد، پیشنهاد مقصد به دوستان و آشنایان و ارائه بهترین تصویر ذهنی به دیگران نسبت به مقصد که دومین شهر مذهبی جهان اسلام ، مشهد مقدس دارند.
گونه شناسی شیوه های پهنه بندی و تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نظام شهرسازی کشور در دهه های معاصر بسیار دستخوش تغییر و تحول قرارگرفته است. یکی از موضوعاتی که در این تغییر و تحول اثرات شایانی بر توسعه شهرهای ایران بر جای گذاشته، موضوع تراکم ساختمانی در طرح های توسعه شهری بوده است. به منظور رسیدگی به این موضوع، هدف مقاله پیش رو، بررسی چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در طرح های جامع شهرهای مراکز استان های ایران از زمان تهیه نخستین طرح تاکنون و ارائه یک گونه شناسی از آنها و تشریح ویژگی های آن است. نوع تحقیق از حیث روش توصیفی_تحلیلی و از حیث محتوای اطلاعات یک مقاله اصیل است. روش جمع آوری داده ها اسنادی و مراجعه مستقیم برای دسترسی به آنها بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از طریق تشریح ساده روابط میان آنها صورت گرفته است. یافته های مقاله نشان داده است که می توان پنج گونه مختلف از روش تعیین تراکم ساختمانی مسکونی را شناسایی نمود. گونه نخست روش سنتی (که خود به سه زیرگونه کاهشی، افزایشی و سه سطحی تقسیم می شود)، گونه دوم روش شناور، گونه سوم روش راهبردی_ساختاری، گونه چهارم روش ترکیبی و گونه پنجم سایر روش ها. بر این اساس یک روند تاریخی در گونه شناسی ارائه شده مشخص گردید. به طوری که هر یک از گونه ها و زیرگونه ها در مقطع زمانی خاصی از تاریخ چند دهه ای تهیه طرح های توسعه شهری کشور، بیشترین تأثیر خود را بر چگونگی تعیین تراکم ساختمانی مسکونی در شهرها بر جای گذاشته اند. همچنین بررسی سیر تحول تاریخی این گونه ها نیز نشان داد که قوانین و مقررات مصوب فرادستی در خصوص موضوع تراکم ساختمانی نقطه عطف تعیین و به کارگیری این روش ها در طرح های جامع شهری ایران بوده است.
ارزیابی عملکرد الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در تهیة نقشة کاربری اراضی جنگل های رودخانه ای با استفاده از سنجندة OLI (منطقة مورد مطالعه: جنگل های رودخانه ای مارون بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تهیة اطلاعات دقیق و به روز از منابع جنگلی یکی از عوامل اساسی در مطالعه و مدیریت پایدار این منابع است و این اطلاعات را می توان به آسانی و با صرف هزینه و زمان کمتر، از راه طبقه بندی داده های دورسنجی تهیه کرد. در این مطالعه به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در تهیه نقشه کاربردی اراضی جنگل های رودخانه ای، از داده های ماهواره لندست 8 استفاده شد. برای این کار، پنجره ای از تصاویر چندطیفی سنجندة OLI جنگل های رودخانة مارون بهبهان، در استان خوزستان، انتخاب شد. پس از عملیات پیش پردازش، شامل رفع خطای رادیومتریک و تصحیح اتمسفریک، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده و با استفاده از الگوریتم های حداکثر احتمال و ماشین بردار پشتیبان و با هفت کلاس کاربری جنگل، مرتع، کشاورزی، آیش، رودخانه، مسکونی و جاده، و همچنین سه کلاس کاربری جنگل، رودخانه و دیگر مناطق، روی مجموعة باندهای اصلی صورت پذیرفت. برای ارزیابی عملکرد الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، از سه گروه نمونة تعلیمی با تعداد 241، 141 و 41 نمونه و همچنین از چهار هستةخطی، چندجمله ای، شعاعی و حلقوی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که تهیة نقشة طبقه بندی جنگل های رودخانه ای مارون و تفکیک کاربری ها با استفاده از تصاویر سنجندة OLI امکان پذیر است و بهترین نتیجه مربوط به طبقه بندی، با استفاده از الگوریتم - PolynomialSVM در باندهای اصلی سنجندة OLI و با سه کلاس کاربری و صحت کلی 24/99 و ضریب کاپای 97/0 است. همچنین مشخص شد که با کاهش تعداد کلاس ها از هفت به سه، کاربری صحت طبقه بندی افزایش می یابد ولی با کاهش تعداد نمونه ها تا حد میانگین، تغییر محسوسی در کیفیت طبقه بندی رخ نمی دهد و در صورت کاهش زیاد تعداد نمونه ها، از صحت طبقه بندی نیز کاسته می شود.
تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهرها(نمونه مورد مطالعه شهر خرم دره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیلی بر نقش بازآفرینی شهری در توسعه پایدار شهر خرمدره می باشد. بازآفرینی دید جامع و یکپارچه ومجموعه اقداماتی است که به حل مسائل شهری بی انجامد، به طوی که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را بوجود آورد. بازآفرینی از مهمترین استراتژی ها برای نشان دادن محرومیت و روال درون شهر ها ، فضاهای ناکارآمد و فرسوده همراه با مسائل و مشکلات در بافت های شهری وحرکت در مسیر توسعه پایدار است. توسعه پایدار شهری نیز مبتنی بر نیازهای واقعی و تصمیم گیری های عقلایی با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. بدین منظور مطالعه حاضر از روش تحقیق کمی و پیمایشی بهره برده شد.جامعه آماری شامل کلیه شهروندان شهر خرمدره (68000 )نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری از نوع طبقه بندی شده با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر تعیین شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد متغیر بازآفرینی شهری به عنوان متغیر مستقل دارای دو بُعد ابعاد محیطی با ابعاد چهارگانه (ساختار کالبد فضایی ، تراکم ، حمل و نقل و محیط زیست) (44/155)و ابعاد نهادی با ابعاد ( اجتماعی – فرهنگی ، اقتصادی)( 32/0) و باز آفرینی با (35/0) در متغیرتوسعه پایدار شهر خرمدره اثر گذار است.
تحلیل جایگاه ایران در حوزه ژئواستراتژیک اقیانوس هند «با تاکید بر ارائه یک مدل راهبردی در سیاست خارجی و برنامه ریزی اقتصادی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمانیکه قوانین و مقررات دریایی رفتار محیط طبیعی دریایی را که به طور مداوم در حال دگرگون شدن است را مورد مطالعه قرار می دهد بالا آمدن سطح آب دریاها که یکی از عواقب غم انگیز تغییرات آب وهوایی است و پیامد آن اصلاح پیکربندی ها و عوامل جغرافیایی سواحل، جزایر و دریاهاست که تاثیرش بر رژیم حقوقی دریاها اجتناب ناپذیر است. در ضمن بیشتر عواقب جدی که برای منافع و مصالح کشورها به همراه دارد این است که قوانین و مقررات مصوب و پذیرفته شده را غیره مصوب می کند و پیامد مهم این کار رقابت کشورها برای کسب منافع بیشتر در برابر یکدیگر را بدنبال دارد.ژئوپولتیک علم مطالعه روابط قدرتهاست .هیدروپولیتیک ،طول ساحل و کیفیت دسترسی در خلیج فارس باعث دگرگونی هایی در ژئوپولیتیک و رویکردهای بازیگران منطقه ای شده است .هدف این پژوهش این است که با یک چشم انداز از طبیعت و احتمالا فشارهای تغییرات آب و هوایی بر خطوط ساحلی و جزایر و توجه به قوانین موجود دریایی در جهان که احتمالا به وسیله همان تغییرات تحت تاثیر قرار می گیرند به این سوال پاسخ دهد که کدام یک از بخشهای جهان در نتیجه بالا آمدن سطح آب دریاها با بیشترین چالش های حقوقی دریاها مواجهند،که منطقه خلیج فارس و کشور عراق با توجه به منابع عظیم نفتی و نیاز فراوان به صادرات ان و طول ساحل کمی که عراق در اختیار دارد از مناطق حساس و بحران زای جهان میباشد که هم در گذشته و حال و هم در آینده با توجه به احتمال بالا آمدن سطح اب دریاها و تغییر اندازه و مساحت و نوع این سواحل پتانسیل و قابلیت پیدا کردن بحران و تنش و احتمال درگیری در آینده را خواهد داشت .در آخر هم، بحث را با بیان نظراتی در زمینه اینکه چطور تغییرات آب و هوایی و مناقشات و چالش ها با هم در ارتباطتند به پایان می رسانیم.
کاربرد مدل لوسیس (LUCIS) در مدل سازی تعارض تناسب اراضی با رویکرد آمایش سرزمین (مورد مطالعه: استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزان در تخصیص زمین به فعالیتی خاص همواره با یک سری تعارض های مکانی مواجه اند؛ بدان معنا که یک مکان ممکن است برای دو یا چند کاربرد هم زمان در اولویت استفاده قرار گیرد. در حال حاضر، در طرح های آمایش سرزمین، شناسایی اولویت های تخصیص زمین به صورت مجزا و بدون درنظرگرفتن نقش سایر کاربری ها مدل سازی می شود. همچنین تعارض های احتمالی تناسب زمین مبحثی است که از آن غفلت شده است. هدف پژوهش حاضر، معرفی و استفاده از مدل آمایشی لوسیس (LUCIS) به منظور شناسایی اولویت های تخصیص اراضی به همراه مدل سازی تعارض هاست. برای پیاده سازی مدل لوسیس با استفاده از زبان برنامه نویسی پایتون جعبه ابزاری در محیط نرم افزار ArcGIS توسعه داده شده که به واسطه آن با تعریف ورودی ها، وزن ها و اولویت های ذی نفعان، مدل سازی کاربری اراضی به صورت خودکار صورت گرفته است. درنهایت، اولویت ها و تعارض های عمده در رابطه با تخصیص اراضی در محدوده مورد مطالعه شناسایی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد مدل لوسیس علاوه بر داشتن قابلیت های سایر مدل های تحلیل تناسب اراضی، به شکل مناسبی می تواند تعارض های موجود را مدل سازی کند. بنابراین پیشنهاد می شود در شرح خدمات طرح های آمایش سرزمین بخشی تحت عنوان «شناسایی تعارض های تناسب اراضی» تعریف شود.
تحلیل و ارزیابی شاخص های زیست پذیری در نواحی شهری مطالعه موردی: نواحی 23 گانه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
132 - 148
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با چالش های بسیاری در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی مواجه هستند. در عین حال افزایش جمعیت به همراه نسبت روزافزون شهرنشینی پیامدهای زیان باری برای شهرها به ارمغان آورده است. تداوم این گونه رشد شهرنشینی با مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، بحران آفرین و هشداری بر ناپایداری شهرها می باشد. بنابرین ضرورت بحث زیست پذیری و توسعه پایدار امروزه در شهرها کاملاً نمایان است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های عینی زیست پذیری در نواحی 23 گانه شهر زنجان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری نواحی شهر زنجان می باشد. برای استخراج شاخص های پژوهش از نقشه کاربری اراضی و سالنامه آماری سال 1390 زنجان استفاده گردیده است. داده های پژوهش با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره تودیم، تحلیل گردیده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که با توجه به معیارهای ارزیابی زیست پذیری در 25 ناحیه شهری زنجان، نواحی واقع در شمال و شمال شرق به دلیل قدمت کم و بافت مسکونی جدید که نظام محلی و شبکه دسترسی منظم نیز دارند، دارای وضعیت بالاتر از متوسط و نواحی مرکزی و جنوبی شهر که محلات قدیمی و تاریخی را پوشش می دهند به دلیل داشتن بافت قدیم و بعضاً مسأله دار همراه با شرایط پایین تر از حد متوسط در اکثر شاخص ارزیابی می گردند. در مجموع، 12 ناحیه شهری با وسعت 49 درصد از کل شهر و جمعیت 191328 نفری دارای وضعیت قابل تحمل و قابل قبول، 9 ناحیه شهری با وسعت 39.8 درصد از کل شهر و جمعیت 155819 نفری دارای وضعیت نامطلوب و غیرقابل قبول و دو ناحیه شهری با وسعت 12.3 درصد از کل شهر و جمعیت 57042 نفردارای وضعیت متوسط از لحاظ شاخص های زیست پذیری می باشند.
تحلیل نقش هم افزایی میان نهادی در بازآفرینی شهری با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه ۸ شهرداری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
241 - 261
حوزههای تخصصی:
سیستم مدیریت شهری زمانی موفق است که نهادهای مدیریتی آن هم در بین واحدهای مستقل خود هم در بین نهادهای مدیریتی دیگر هماهنگی برقرار کند. در این راستا، رویکرد هم افزایی به عنوان یکی از نتایج مدیریت یک پارچه مطرح می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش هم افزایی میان نهادی در نهادهای متولی بازآفرینی منطقه ۸ شیراز است تا اولاً شناخت صحیحی از وضعیت مناسبات نهادهای ذی ربط با یکدیگر حاصل شود و همچنین مشکلات و مسائل هم افزایی نهادهای متولی بررسی شود. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و، به منظور تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه و نیز مصاحبه، از روش کمّی تحلیل شبکه و نیز تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد شاخص های کلان شبکه در هر سه شاخص هم افزایی شامل مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی دچار ضعف اند. بر این اساس، شاخص تراکم در سه شبکه مشارکت، اعتماد، و اطلاع رسانی به ترتیب 7/32، 41، و 2/28درصد است که در هر سه شبکه کمتر از میانگین 50درصد بوده است. میزان شاخص دوسویگی نیز بیانگر سطح پایداری کمتر از 50درصد در اغلب نهادهای ذی ربط بازآفرینی است. شاخص انتقال یافتگی به ترتیب با میزان 22/22، 36/25، و 85/17درصد در سه شبکه مذکور بیانگر عدم نهادینه شدن روابط در شبکه کلان است. همچنین، باتوجه به وجود رابطه معنی دار (Sig< 0.00) بین سه شاخص هم افزایی(مشارکت به عنوان متغیر وابسته و اعتماد و اطلاع رسانی به عنوان متغیرهای مستقل) این نتیجه حاصل می آید که ایجاد مشارکت مؤثر بین نهادهای بازآفرینی نیازمند بهبود سازوکارهای اطلاع رسانی و نیز اعتماد است.
بازنگری مفهومی عوامل تحقق پذیری مسکن قابل استطاعت در جهان جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه های استطاعت پذیری مسکن رفع نیازهای خانواده های آسیب پذیر - افراد کم درآمد و متوسط است. بااین وجود شواهد حاکی از آن است که در تحقق مسکن قابل استطاعت اهداف توسعه پایدار فراموش شده و یا به عمد در نظر گرفته نمی شوند، حال آنکه پیش شرط استطاعت پذیری مسکن، پایداری آن است. این مطالعه باهدف بازنگری مفهومی در عوامل دستیابی به مسکن پایدار قابل استطاعت(SAH) در کشورهای درحال توسعه صورت پذیرفته است. بنابراین از رویکردی بین المللی برخوردار است. برای این منظور از روش تحلیل محتوا، برای مفهوم پردازی استطاعت پذیری مسکن و شناسایی عوامل موفقیت (SFS) استفاده شد. سپس در یک فرایند پیمایشی در قالب پرسشنامه از متخصصان این حوزه درخواست گردید تا هریک از "عوامل موفقیت" شناسایی شده را با توجه به سطح ضرورت یا درجه اهمیت رتبه بندی نمایند. داده های جمع آوری شده از طریق اسناد و پاسخ دهندگان مربوطه به ترتیب با NVivo و بسته آماری برای علوم اجتماعی (SPSS) تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد که از بین 35 معیار اولیه، 23 معیار کفایت لازم را برای قرارگیری در لیست شاخص های ضروری موفقیت بدست آوردند. "اراده سیاسی و تعهد به مسکن قابل استطاعت"، "تدوین سیاست های کارآمد برای بازار مسکن"، "بودجه کافی و تأمین آن"، "تأمین یارانه مسکن برای خانوارهای کم درآمد" و "حکمروایی خوب" پنج معیاری هستند که بالاترین درجه ضرورت را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج این پژوهش روشن نمود که در بین ابعاد پایداری، بعد نهادی/ مدیریتی به دلیل داشتن روابط مستقیم و غیرمستقیم بسیار با سایر ابعاد مسکن دارای اولویت اصلی در تبیین الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار است
تعیین تقویم زراعی کاشت ذرت با استفاده از آزمون T مشاهده ای و پهنه بندی آگروکلیمایی و زراعی آن با آزمون هتلینگ در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیت ها و مرزهای تولید محصولات کشاورزی وابسته به شرایط اقلیمی است. آب و هوا یکی از مهم ترین عوامل موثر در فعالیت انسان به ویژه بخش کشاورزی است. کشت ذرت در تامین نیاز غذایی کشور نقش اساسی دارد. استان کرمانشاه با دارا بودن پتانسیل های اقلیمی مطلوب، شرایط بهینه را جهت کشت ذرت دارا می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی نقش بارش و درجه حرارت در تعیین تقویم زراعی و تعیین مناطق مساعد برای کشت ذرت است. برای انجام این کار از داده های اقلیمی 10 ایستگاه سینوپتیکی در طول دوره آماری20 ساله (1390-1371) استفاده شد . با استفاده از آزمون هتلینگ و آزمون T مشاهده ای، داده ها تجزیه و تحلیل شدند. براساس یافته های تحقیق، بارش ایستگاه های مورد مطالعه، نیاز آبی محصول ذرت را در ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور تامین ننمود و دما نیز در نواحی مرتفع به علت کاهش مکرر در ماه های اردیبهشت و خرداد و در نواحی پست به علت افزایش شدید آن در موقع گل دهی، دانه دهی و رسیدگی مشکلاتی را در طول دوره رشد این گیاه زراعی ایجاد نموده است. براساس نتایج تحلیل آزمون هتلینگ 62 درصد از مساحت استان کرمانشاه مناسب، 24 درصد متوسط و 14 درصد نامناسب برای کشت ذرت بود، هم چنین براساس نتایج تحلیل آزمون تی مشاهده ای 47 درصد مناسب، 38 درصد متوسط و 15 درصد نامناسب برای کشت ذرت داشته در نتیجه، نواحی مرکزی استان که دمای معتدل دارد برای کاشت مناسب، نواحی شرقی و شمالی به علت سردسیری و نواحی جنوبی و غربی استان به علت گرمسیری برای کشت ذرت مناسب نبوده است.
تبیین ژئوپلیتیکی بازساخت ریملند در چارچوب صلح ابراهیم
حوزههای تخصصی:
رقابت چین و آمریکا در سده جدید یکی از مهم ترین پیشرانه های رقابت های ژئوپلیتیکی در سطوح مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای است. چین به عنوان یکی از قدرت های بزرگ که توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به ابرقدرت و به چالش کشیدن جایگاه فعلی آمریکا دارد، امری که باعث نگرانی استراتژیست ها و مقامات آمریکایی نیز شده است. در نتیجه ایالات متحده در دهه دوم قرن بیست و یکم تمرکز استراتژیک امنیت ملی خود را از خاورمیانه به شرق آسیا انتقال داد. یا کم رنگ شدن حضور آمریکا در منطقه هم پیمانان سنتی آمریکا مانند اسرائیل(رژیم غاصب صهیونیستی) و کشور های عربی از گسترش قلمرو نفوذ رقبای ژئوپلیتیکی خود یعنی ایران و ترکیه بیمناک بوده و با توجه به تجارب تاریخی منطقه و نفوذ ژئوپلیتیکی ایران در شرایط کنونی واکنش کشورهای مزبور را وادار به همکاری دو و چند جانبه کرده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی است و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی در پی تبیین ژئوپلیتیکی صلح ابراهیم از منظر آثار و پیامدهای آن بر روابط منطقه ای در خلیج فارس و به ویژه اهداف و منافع جمهوری اسلامی است. اسرائیل به طور سنتی استراتژی اتحاد پیرامونی را به عنوان مکمل استراتژی امنیت ملی خود برگزیده است، توافق اعراب و اسرائیل در قالب توافق صلح ابراهیم به نوعی بازساخت ریملند جدید با هدف کنترل و محدود کردن اثرگذاری ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی است. در صورت اجرایی شدن پروژه یاد شده می توان انتظار رخنمون ریملند جدید منطقه ای با هدف کنترل و تضعیف ایران را داشت.