فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهاجرپذیری و رشد کلان شهر ها همواره ملازم با دگرگونی هایعمده درنواحی پیرامونیآن ها است. کلان شهر ملی تهران در دهه های اخیر با رشد بالای خود موجب افزایش جمعیت و گسترش فیزیکی شهرها و روستاهای پیرامونش شده است.هدف اصلی این تحقیق، بررسیو تحلیل عوامل موثر بر تحولات جمعیتی و کالبدی شهر قرچک به عنوان یکی از سکونتگاه های پیرامون کلان شهر تهران و پی آمدهای آن است. روشپژوهش روشتوصیفی- تحلیلی وروشجمع آوری اطلاعاتمبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی (مشاهده، مصاحبه عمیق و تکمیل 300 پرسشنامه خانوار به صورت تصادفی) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون چندگانه، تفسیر تصاویرماهواره ایشهر قرچک (سال های 1366 و 1390) و مدل هلدرن استفاده شده است. نتایج تحقیق گواه بر این است که، شهر قرچک به دلایلی همچون قرارگرفتن در محور تهران- ورامین، مسافت کوتاه و دسترسی آسان به کلان شهر تهران و خدمات آن، و همچنین ارزانی زمین و مسکن، مهاجرپذیری و در نتیجه، رشد جمعیتی و کالبدی بالایی داشته است؛ به گونه ای که به عنوان عرصه ای تکمیلی برای کارکردهای کلان شهر تهران، در زمینه سکونتی- خوابگاهی ایفاء نقش نموده است. بر اساس تحلیل مدل هلدرن، 68 درصداز رشد فیزیکی شهر قرچک مربوط به رشد جمعیت و 32 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است، که این رشد سریع سبب ایجاد تغییرات گسترده در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی شهر شده است.
اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی: تحلیلی در چارچوب الگوی تعادل عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، اثر حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن بر خانوارها و متغیرهای اقتصادی ایران بررسی شده است. برای این منظور، یک الگوهای تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) تدوین و اطلاعات مربوط به آخرین جدول داده- ستانده در سال 1380 و حسابهای ملی ایران در همین سال در قالب ماتریس حسابداری اجتماعی به عنوان پایه آماری بکار گرفته شده است. نتایج حاصل از شبیه سازیهای انجام شده، نشان می دهد که تاثیر حذف این سوبسیدها بر خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی است، به طوریکه درآمد و مخارج خانوارهای شهری بیش از روستایی کاهش می یابد و بدین ترتیب، منجر به کاهش نابرابریهای اقتصادی می شود. با حذف سوبسیدها، هزینه های تولید و در نتیجه قیمت تمام شده کالاها و خدمات تولیدی افزایش می یابد که ضمن افزایش تورم، کاهش اشتغال را نیز همراه دارد. از طرف دیگر، اجرای این سیاست به افزایش پس انداز خانوارهای شهری و دولت منجر میشود که به نوبه خود باعث ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری در اقتصاد میگردد. بررسی نتایج مطالعه نشان میدهد که تاثیرات منفی حذف سوبسیدهای بخش کشاورزی و صنایع وابسته چندان قابل ملاحظه نیست، بطوریکه اجرای آن، مشکل عمدهای را در اقتصاد ایجاد نمیکند و در نتیجه، اجرای این سیاست توصیه میشود.
کاربرد روشهای ژئودتیکی در کنترل پدیده زمین لغزش «طرح کنترل ژئودتیکی زمین لغزش روستای باریکان شهرستان طالفان
حوزههای تخصصی:
مطالعه ژئومورفولوژی (مرفوتکتونیک) بخش میانی طاقدیس کبیرکوه ایلام (محدوده بین پشته اریشت تا امامزاده شاه محمد کوه نشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری های کمی به ژئومورفولوژیست ها این امکان را می دهد که لندفرم های مختلف را بررسی و شاخص های ژئوموریک را محاسبه کنند. ازجمله مهم ترین عوارضی که نسبت به تغییرات زمین ساختی بسیار حساس هستند رودخانه ها، شبکه های زهکشی و عوارض توپوگرافی می باشند. حوضه ی آبخیز طاقدیس کبیرکوه در زاگرس میانی، در محدوده ی جغرافیایی استان ایلام واقع شده است که شواهد ژئومورفولوژیکی در این حوضه نشان از فعالیت نئوتکتونیکی در دوران پلیو-کواترنر دارد. در این مطالعه به منظور ارزیابی میزان فعالیت تکتونیکی اخیر در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه، تعداد 30 حوضه آبریز به همراه طولانی ترین مسیر احتمالی عبور رودخانه آن ها در محیط ArcGIS10.1 ، استخراج گردیده و سپس شاخص های ژئومورفیک گرادیان طولی رود (SL)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی (T)، انتگرال هیپسومتریک (Hi)، سینوسی پیشانی کوهستان (Smf) و نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره (Vf) و شاخص سینوسیته کانال رودخانه (S) مورداندازه گیری قرارگرفته اند. درنهایت، با تلفیق شاخص های مزبور، شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) در این بخش از تاقدیس مزبور ارائه گردید. بر این اساس در 28 زیر حوضه منطقه، سطح فعالیت تکتونیکی با شدت متوسط تا بالا عمل می کند. نتایج به دست آمده از این روش با شواهد صحرایی و ژئومورفولوژیکی مانند تغییرات شدید در نیمرخ طولی رودخانه ها، پیشانی های مستقیم کوهستان، تنگه ها، عدم تقارن شبکه زهکشی، سطوح مثلثی، دره های V شکل ، شیب های تند، زمین لغزش ها و همچنین گزارش مرکز لرزه نگاری کشور مبنی بر ثبت بیش از 1000 زمین لرزه در سال 1393 در این محدوده همخوانی خوبی داشته و بیانگر فعالیت نئوتکتونیکی در بخش میانی تاقدیس کبیرکوه می باشد.
تکوین دشت انباشتی اردبیل در شمال غرب ایران
حوزههای تخصصی:
دشت اردبیل در شمال غربی ایران، یک دشت میانکوهی به وسعت تقریبی990 کیلومترمربع است که بین تودهی آتشفشانی سبلان در غرب و رشته کوه تالش (باغروداغ) در شرق قرار گرفته است. گسل نئور و گسل های هیر و دویل که به موازات گسل نئور و با جهت شمالی - جنوبی قرار گرفتهاند و چندین گسل فرعی دیگر سبب شده اند که کوه های تالش (باغروداغ) به صورت یک فرازمین یا هورست بالا بیایند و در نتیجه دشت اردبیل در غرب این گسل ها فرونشسته و به صورت یک چاله سوبسیدانس درآید. بعد از پیدایش گسل ها که در دوره ی ائوسن رخ داده، ریخت کلی چاله ی اردبیل شکل گرفته است. در اواخر دوران سوم (نئوژن) منطقه به صورت یک حوضهی دریاچهای بسته یا نیمه بسته در آمده که جریانات سطحی اطراف ورسوبات حاصله را دریافت میکرده و آب آن شیرین بوده است. بعد از چینخوردگی حوضهی رسوبی نئوژن محل رسوبگذاری مواد به محل کنونی دشت جابه جا شده و مرکز آن در جنوب رودخانه ی قره سو در نزدیکی روستای قرهلر قرار گرفته است. ادامهی فعالیت های تکتونیک در دامنهی شمال غربی تالش( باغروداغ) در دوران کواترنر چاله تکتونیکی اردبیل را نیز متاثر ساخته است. تکرار این عمل باعث فرونشینی دشت اردبیل شده که بر اثر آن رودخانههای جاری در دشت مانند قره سو، بالخلی چای، قوری چای و دیگر رودخانهها نتوانند رسوبات خود را به خارج از دشت حمل نمایند و در نتیجه حجم زیادی از مواد آبرفتی را در دشت اردبیل بر جا گذاشتهاند. ضخامت این نهشتهها در بخش های مختلف دشت یکسان نیست و بر اساس موقیعت توپوگرافی ضخامت آن نوسان دارد. حواشی دشت(غرب و شرق) به وسیلهی رسوبات آذرآواری و کنگلومرایی پلیو-کواترنر احاطه شده است. وجود این کنگلومرا در پایکوه های باغرو میتواند دلیل فعالیت تکتونیک در اوایل کواترنر باشد، و بدین ترتیب فعالیت نئوتکتونیک در منطقهی مورد تایید قرار میگیرد.
سنجش کیفیت محیط زیست شهری با به کارگیری مدل شاخص ترکیبی (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرانی هایی از مناسب نبودن کیفیت محیط زیست اغلب شهرهای ایران وجود دارد. در این پژوهش شاخص های بهینة محیط زیست شهری در کلان شهر تهران شناسایی، و ضریب اهمیت هر یک از عوامل کمّی سازی شده و تأثیر مهم ترین معیارهای منتخب در ارزشیابی کیفیت محیط زیست شهری مطالعه شده است. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات میدانی و مدل سازی است. شاخص ها و پارامترهای مهم با به کارگیری روش AHP گروهی و نرم افزار EC شناسایی و اولویت بندی شد. سپس، با توجه به معیارهای بومی شده و شرایط کلان شهر تهران، مدلی ترسیم شد که بر اساس آن، ارزیابی کمی و کیفی محیط زیست شهری کلان شهر تهران با فن تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد مناطق شهری 2، 1 و 3 با امتیازهای 86/3، 80/3 و 65/3، بالاترین رتبه ها و مناطق 10، 17 و 9 با امتیاز های 09/0، 04/0 و 01/0 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. با توجه به نتایج، مناطق تهران از نظر شرایط زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط ناهمگون و ناموزونی قرار دارند.
میزان تأثیر رطوبت ، بر نرخ تولید آلاینده در لندفیل ها و کنترل آلاینده های خروجی با استفاده از سرپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گاز تولیدی در لندفیل ها، ناشی از تجزیه بیهوازی مواد آلی موجود در لندفیل است. گاز لندفیل دارای گاز گلخانه ای است. بنابراین انتشار گاز تولیدی در لندفیل به اتمسفر، سبب افزایش گرمایش جهانی و آثار مخرب زیست محیطی میشود. یکی از مشخصه های مؤثر بر نرخ تولید گاز در لندفیل ها میزان رطوبت محیط است. در این مطالعه لندفیل سراوان واقع در بیست کیلومتری جاده رشت-تهران، به عنوان لندفیل بیهوازی در دو محیط خشک و مرطوب به وسیله نرم افزار LandGEM مدل شده و میزان گاز خروجی در سالهای مختلف محاسبه شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد نرخ تولید گاز در حالت مرطوب 85/3 برابر حالت خشک است. به طوریکه حداکثر متان، دیاکسیدکربن و ترکیبات آلی فرار غیرمتان (NMVOC) تولیدی در لندفیل، در حالت مرطوب بترتیب برابر 11700، 32110 و 500 تن در سال و در حالت خشک به ترتیب برابر 3043، 8349 و 130 تن در سال است. با توجه به میزان تأثیر رطوبت بر نرخ تولید آلاینده و میزان رطوبت منطقه، استفاده از سرپوش برای مهار آلاینده مورد بررسی قرار گرفته است. پوشش پیشنهادی در این مطالعه از نوع سرپوش مرکب است. طبق نتایج به دست آمده، این نوع سرپوش علاوه بر اکسیداسیون گاز متان به علت جلوگیری از نفوذ رطوبت به لندفیل، سبب کاهش نرخ تولید گاز و پساب میشود. سیستم طراحی شده دارای شبکه جمع آوری گاز از نوع غیر فعال و زهکشی به منظور جمع آوری پساب است. شبکة جمع آوری غیر فعال، سبب کاهش هزینه اجرای این سیستم بر روی لندفیل های موجود میشود. برای تصفیة پساب در این سیستم، پساب پس از جمع آوری، بر روی محل دپوی زباله در مکان های مشخص تخلیه میشود، تا از این طریق غلظت NH4 و مواد آلی موجود در پساب کاهش یابد.
اثرات گرمتر شدن زمین بر چرخه آب در طبیعت
حوزههای تخصصی:
بررسی کارایی روش ژئوپدولوژی در تهیه نقشه خاک و مقایسه آن با روش فیزیوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق به کارگیری روش ژئوپدولوژی در تهیه نقشه خاک دشت هرزندات مرند در استان آذربایجان شرقی و مقایسه آن با نقشه خاکی است که قبلاً با روش فیزیوگرافی تهیه شده بود. ابتدا نقشه های پایه شامل عکس های هوایی، نقشه توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰ و نقشه زمین شناسی، تصویر لندست ETM منطقه، رقومی و سپس نقشه های اولیه مانند مدل ارتفاع رقومی، جهات و درصد شیب، سنگ شناسی و مدل سه بعدی تصاویر منطقه(۳D) تهیه شد سپس با استفاده از آن ها واحدهای زمین نما بر اساس تفسیر رقومی و پس از تست زمینی مرزبندی و نام گذاری شدند در مرحله بعد مطالعات خاکشناسی در مناطق نمونه صورت گرفت. با تجزیه وتحلیل نتایج آزمایشگاهی و اطلاعات حاصل از مطالعات صحرایی، خاک ها طبق روش طبقه بندی جامع خاک ها یا روش آمریکائی طبقه بندی و نیز لند فرم های مختلف تشخیص و نام گذاری شدند. نتایج نشان داد که منطقه مطالعاتی از سه واحد ژئومورفولوژیک کوهستان، دشت های دامنه ای و دره تشکیل شده اند. در این پژوهش، با توجه به الگوی پراکنش خاک های منطقه دو نوع واحد نقشه خاک شامل واحد همگون و واحد اجتماع یا مجموعه ها که خلوص واحدهای نقشه را نشان می دهد تشخیص داده شد که در روش فیزیوگرافی این ناخالصی ها در خاک های غالب ادغام و در نقشه خاک هیچ اشاره ای به آن ها نمی شود. در روش ژئوپدولوژی۸ فامیل خاک در سه رده انتی سولز، اینسپتی سولز و اریدی سولز و ۶۹ واحد اراضی و ۱۴۵ مرزبندی نقشه تفکیک شد. در حالیکه در روش فیزوگرافی تنها ۳۷ واحد اراضی و ۶۳ مرزبندی نقشه در دو رده انتی سولز و اینسپتی سولز تشخیص داده شده بود. از کیفیت بهتری برخوردار است. همچنین در این روش تنها ۳۷ پروفیل حفر شد که در مقایسه با روش فیزیوگرافی که ۱۸۰ پروفیل در آن حفر و مطالعه و نمونه برداری گردیده است هزینه کمتری صرف شده و زمان لازم برای تهیه نقشه خاک نیز به مراتب کمتر از روش فیزیوگرافی است. تعیین حدود و ترکیب واحدهای نقشه خاک در روش فیزیوگرافی در نظر گرفته نشده و تعیین حدود واحدها و مرزبندی های نقشه عاری از جنبه های آماری است. اما در روش ژئوپدولوژی مرزبندی واحدهای تفکیکی با واقعیت زمین منطبق است. لذا کارایی این روش به مراتب از روش فیزیوگرافی بیشتر بوده و توصیه می شود که در تهیه نقشه خاک روش ژئوپدولوژی جایگزین روش فیزیوگرافی شود.
جای پای بوم شناختی(ای-اف) به عنوان شاخص سنجش پایداری اجتماعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با انتشار گزارش برانت لند، موضوع توسعة پایدار وارد مباحث دولت ها و تجارت جهانی شد و تلاش های زیادی برای ارائه تعریفی دقیق از مفهوم پایداری انجام گرفت. برای قابل اندازه گیری شدن این مفهوم و عملیاتیشدن ایدة شهر پایدار، روش کمی جدیدی موردنیاز بود، بنابراین روشی به نام «جای پای بوم شناختی» (ای-اف) ارائه شد. روش (ای-اف) توسط پروفسور ویلیام ریز و دکتر ماتیس واکرناگل در اوائل دهة 1990 ارائه شد. این روش، شاخص توسعة منابع استکه تقاضای منابع انسانی را به مقدار زمینی که برای تولید منابع، تفکیک CO2 ، و یا دفع مواد زاید لازم است، تبدیل میکند. در این زمینه، ریز و واکرناگل پایداری را به زبان ساده به منزلة زندگی مسالمت آمیز و در حد ظرفیت طبیعت تعریف کرده اند. (ای-اف) اصول?، به عنوان روشی ساده و مناسب برای مقایسة پایداری استفاده از منابع در بین جمعیت های متفاوت، شناخته میشود. این روش هم اکنون به صورت گسترده ای به عنوان شاخص توسعة پایدار استفاده میشود. (ای-اف) مصرف منابع را با مساحت زمین مورد نیاز برای به پایدار رساندن آن معادل سازی میکند و این امکان را فراهم میکند که با یک میانگین گیری، بتوان سرانة (ای-اف) منطقه، یا کشور را با میانگین جهانی مقایسه کرد. سرانجام مصرف این جمعیت ها به سطحی از کرة زمین قابل تبدیل است. این سطح، سپس با مقدار دقیق مساحت منطقه ای که جمعیت در آن ساکن هستند، مقایسه میشود، و درجة ناپایداری براساس تفاوت بین مساحت زمین موجود و زمین مورد نیاز (بر مبنای توان اکولوژیک) قابل محاسبه است. به عبارت ساده، جمعیت ناپایدار به جمعیت هایی گفته میشود که مقدار(ای-اف) آنها از مقدار زمین در اختیارشان بیشتر است. همچنین نشان داده شده است که (ای-اف) میتواند برای طراحی و برنامه ریزی خط ومشیهای آینده نیز مورد استفاده قرار گیرد. به طوریکه (ای-اف) محاسبه شده براساس این روش، تبدیل به ابزارهای آموزشی و برنامه ریزی مهمی شده اند که ناپایداری مصرف جهانی را بخوبی نشان میدهند
ارزیابی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی از دیدگاه منطقه ای با نگاهی بر سیاست های دولت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش وسیعی از جغرافیا و جمعیت هر کشور به روستاها اختصاص دارد؛ از این روعملکرد اقتصادی نواحی روستایی، بر شکوفایی و بهره وری ملی کشورها تأثیر بسزایی می گذارد. با این حال حتی در کشورهای توسعه یافته ای همچون ایالات متحد امریکا، واگرایی عملکرد اقتصادی روستاها در مقایسه با شهرها، به چالشی اساسی بدل شده است. پژوهشگران، ریشة این واگراییِ عملکردی را در نوع نگاه دولت به روستاها می دانند و بیان می دارند که دولت ها ویژگی های منحصربه فرد روستا را نادیده می گیرند، روستا را مساوی با کشاورزی برمی شمارند، و به شهرهای مجاور روستا نیز بی توجه اند. از سوی دیگر، پژوهشگران معتقدند از آنجا که هر روستا درون یک منطقة اقتصادی واقع شده است، تصمیم گیری و تحلیل در خصوص روستا نیز باید با نگاه منطقه ای صورت گیرد. در این میان، یکی از مشهورترین و پرکاربردترین چارچوب های تحلیل و سیاست گذاری منطقه ای، چارچوب دایاموند (الماس) مایکل پورتر و نظریة خوشه های اوست، که مطالعات متعددی نیز با استفاده از آن به بررسی سیاست های توسعة اقتصادی روستایی پرداخته اند. در این مقاله، سیاست ها و نگاه دولت به روستاها در ایران بررسی شده است. برای این منظور، با انجام پیمایشی از 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارشناسان سطوح میانی سیاست گذاری روستایی در سه نهاد دولتی کشور، بررسی شده است که سیاست های دولتی ایران، تا چه اندازه با دیدگاه های منطقه ای مطابقت داشته است.
مکان یابی محل دفع پسماندهای روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چند معیاره در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به این که امروزه دفع نامناسب و غیر اصولی مواد زاید یکی از دلایل مهم آلودگی محیط زیست است و مقوله مکان یابی می تواند جهت مدیریت بهتر مواد زاید جامد و کاهش مشکلات زیست محیطی آن به کار برده شود، هدف این مقاله، تعیین مکان مناسب جهت دفن پسماندهای روستایی است که به صورت مطالعه موردی در دهستان های شهرستان شهرکرد انجام شده است.
روش: این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش مکان یابی بهداشتی دفن پسماند روستایی با استفاده از تلفیق مدل تصمیم گیری چندمعیاره (AHP FUZZY) و سیستم اطلاعات جغرافیایی است.
یافته ها: انتخاب مکان مناسب برای دفن بهداشتی زباله، مستلزم در نظر گرفتن عوامل و معیارهای متعددی (پوشش گیاهی، معیارهای فاصله از فرودگاه، فاصله از گسل، فاصله از شهر و روستا، فاصله از رودخانه، فاصله از رودخانه دایمی، فاصله از رودخانه فصلی، نزدیکی به کاربری اراضی، فاصله از راه های ارتباطی، ناهمواری، فاصله از خطوط انتقال برق فشارقوی، میزان باران) است که در این مقاله از ترکیب لایه های فوق، جهت استخراج و تفسیر نقشه نهایی مکان یابی پسماند روستایی استفاده شده است. با توجه به اهمیت این معیارها و ترکیب آن ها، سه سایت پیشنهادی مشخص شده بر روی نقشه، واقع در مناطق شرقی و غربی این شهرستان، بهترین مکان های پیشنهادی جهت دفن پسماندهای روستایی است.
راهکار علمی: استفاده از روش های نوین ابزاری توانمند و موفق در انجام مکان یابی است و نیازمند استفاده از این ابزار در مدیریت پروژه های شهری و روستایی هستیم.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر حایز اهمیت است که می توان با شناسایی معیارهای مرتبط و تعیین محدوده حریم دفن پسماند روستایی از پخش آلایندهای زیست محیطی مخرب در محیط روستا به عنوان یک محیط زیستی و تفریحی جلوگیری کرد.
گذری بر سازگاری ‘ روابط اکوسیستمی و اکولوژی جمعیتهای انسانی
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی نقش عوامل توپوگرافی و دینامیک رودخانه ای، بر اندازه مخروط های واریزه ای مطالعه موردی : دامنه های شمال غربی سبلان(شمال غرب ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دامنههای شمال غربی سبلان، به لحاظ عمل متناوب ذوب - انجماد، نوسانات شبانهروزی دما، اعمال فشارهای تکتونیکی وحضور درز و شکافهای متعدد در سنگها(عمدتاً آندزیت ،بازالت وگرانیت )، فرآیند هوازدگی همواره فعال است. عمل مداوم چنین فرآیندی درطی زمان، موجب انباشتگی واریزهها وتخته سنگها، در پای دامنهها، داخل درّهها وعمدتاً درداخل آبراهههای درجه2و3شده است. این واریزهها، دراثر دخالت عوامل مختلف، مانند وقوع سیلابها وگاه فعالیتهای انسانی دربخشهای حساس، جابجا شده وموجب تغییر مورفولوژی بسترهای طبیعی آب گردیدهاند. جریانات واریزهای منطقه مورد مطالعه، تحت تاثیر وضعیت توپوگرافی ودخالت عوامل مورفوژنز، مشخصات خاص خود را دارند. طول جریانات واریزهای (به عنوان یک متغیر بسیار مهم )در محدوده مورد بررسی، معمولاً بزرگتر از پهنای آنها است. بهطورمتوسط این میزان از 1:3 تا 1:5 دربخشهای مرتفع منطقه، متفاوت است. نسبت مذکور درجریانات واریزهای قدیمی (بالاتر ازروستای کوتلروینگجه)بالاودرجریانات واریزهای کنونی (درسرتاسر منطقه )، که اغلب برروی گرانیتهای اولیگوسن تشکیل شدهاند، پایین است. نتایج حاصل ازبررسیهای کمّی وتحلیلهای آماری و با استفاده ازرگرسیون چند متغیّره نشان میدهد که، دربزرگ شدن طول مخروط واریزهها که معرف حجیم شدن واریزههای تشکیل شده درپای دامنهها است، نقش عمق معبر بسیار برجسته است. بررسی اقلیم گذشته و معبرهای عمیق ایجاد شده درجریانات واریزهای قدیمی، نشان میدهد که در زمان تغییرات آب وهوائی هلوسن، به طورقابل ملاحظهای بر میزان واریزهها افزوده شد. وجود شیبهای تند(40-90 درجه)، عدم پوشش گیاهی گسترده، وقوع بارشهای شدید، وافزایش میزان ذوب برفهای ارتفاعات و وقوع سیلابهای بزرگ، ازعلل اصلی ایجاد وجابجایی واریزهها درگذشته و برجایگذاری معبرهای عمیق درارتفاعات پایین محدوده مورد مطالعه بوده است.
ارزیابی و اولویت بندی سیستم های مختلف حمل ونقل عمومی سریع در کلان شهر تهران با استفاده از مدل های کارآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: حمل و نقل یکی از مهم ترین ارکان توسعه شهری است که برای جابجایی مردم و کالاها در بین فضاها و اماکن مختلف جغرافیایی به کار می رود. مقاله حاضر در نظر دارد با توجه به اهمیت موضوع مورد بحث و با بهره گیری از رویکرد MCDM به ارزیابی و اولویت بندی انواع سیستم های حمل و نقل سریع اتوبوسی و ریلی برای کلانشهر تهران بپردازد.
روش تحقیق: اساس تحقیق حاضر بر مطالعات و تجزیه وتحلیل کتابخانه ای استوار بوده است. بدین صورت که ابتدا باتکیه برمطالعات کتابخانه ای وادبیات نظری موجودکه بیشتر برپایه منابع خارجی می باشند، شاخص های متنوع موردنظر دررابطه باسیستم های حمل ونقل سریع استخراج گردیده ودر ادامه داده های مربوط به هرشاخص جمع آوری گردید. درمرحله بعد شاخص ها وارد الگوریتمTOPSIS شده وسیستم های مختلف برای کلانشهر تهران اولویت بندی شدند.
یافته ها/ نتایج: براساس مطالعات موجود، سیستم مترو در کلانشهر تهران، با دارا بودن کمترین فاصله و بیشترین نزدیکی به حدایدئال، اولین رتبه را به خود اختصاص داده است. بعداز سیستم مترو، سیستم حمل و نقلBRT دومین رتبه را دارا می باشد. با محاسبات فوق، سیستم مونوریل آخرین رتبه را به خود اختصاص داده است. این مسئله نشان می دهدکه با توجه به شاخص های مورد نظر در مقاله حاضر سیستم مترو بیشترین قابلیت و مطلوبیت را در رفع مشکلات حمل و نقل عمومی کلانشهر تهران دارا می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت و ضرورت ارزیابی و اولویت بندی سیستم های مختلف حمل و نقل بویژه سیستم های حمل و نقل عمومی سریع در شهرها، مقاله حاضر با استفاده از رویکرد MCDM و تکنیک های TOPSIS و آنتروپی شانون به اولویت بندی و ارزیابی سیستم های فوق در کلانشهر تهران پرداخت که در نهایت بررسی های صورت گرفته براساس شاخص های مورد نظر نشان می دهد که سیستم مترو بیشترین قابلیت و مطلوبیت را در رفع مشکلات حمل و نقل عمومی کلانشهر تهران دارا می باشد. در مقابل سیستم مونوریل از قابلیت و اولویت بسیار پایینی برخوردار می باشد. بر همین اساس مدیران شهری در کلانشهر تهران می توانند، از سیستم مترو به عنوان گزینه اصلی و بلند مدت و از سیستم های دیگر چون سیستم BRT بعنوان راهکارهای کوتاه مدت برای رفع مشکلات حمل و نقل عمومی در این شهر بهره گیرند.
بررسی نقش اعتبارات بر تغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی ( مطالعه موردی: شهرستان بهمئی)
حوزههای تخصصی:
مسکن مناسب و با کیفیت یکی از آرزوهای هر خانوار روستایی است که دسترسی به آن نیازمند توجه و حمایت بیشتر دولت به مسکن روستایی است. با توجه به اینکه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی از سال 1384 به صورت جدی به این امر یعنی مقاوم سازی مساکن روستایی پرداخته است ولی با این حال بیشتر نقاط روستایی از کمبود مسکن مناسب و با کیفیت رنج می برند. مقاله حاضر در پی آن است که نقش اعتبارات مسکن روستایی در تغییر الگوی مسکن در نواحی روستایی شهرستان بهمئی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و راهکارهای لازم را در این زمینه ارایه دهد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی کمک گرفته شده است. با توجه به حجم جامعه آماری (1166 خانوار)، حجم نمونه خانوارهای مورد پرسشگری بر پایه ی فرمول کوکران برابر 233 خانوار تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بیشترین اثرگذاری شاخص های اعتبارات بر تغییر الگوی مسکن در روستاها در بعد طول و زمان دریافت اعتبارات از بنیاد مسکن انقلاب اسلامی بوده است، به نحوی که 4/26 درصد اثرگذاری تسهیلات اعتباری در رابطه با این شاخص و پس از آن 3/18 درصد در رابطه با نظارت بر ساخت و ساز قرار می گیرد و در نهایت رابطه بین متغیر مستقل اعتبارات مسکن و متغیر وابسته تغییر الگوی مسکن روستایی با ضریب همبستگی 34/0 و سطح معناداری نزدیک به صفر اثبات می شود. با توجه به یافته های تحقیق در زمینه تغییرات الگوی مسکن در منطقه، راهکارهای مقاوم سازی مسکن روستایی با استفاده از الگوهای معماری بومی، سطح زیر بنای مناسب برای واحدهای مسکونی نوسازی شده و توجه به الگوهای ساخت و ساز روستایی برای رسیدن به مسکن مناسب و با کیفیت پیشنهاد می شود.
تحلیل فضایی دما ها و بارش های بحرانی روزانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی پراکندگی فضایی بارش ها و دماهای بحرانی کشور، امار روزانه بارش و دمای همه ایستگاه های دارای امار بلند (حد اقل 30 سال) در دوره اماری موجود ازسازمان هواشناسی به صورت کنترل شده دریافت شد. شاخص های بحران اقلیمی به صورت روزهای شرجی، روزهای سرد، روزهای یخی، روزهای گرم، شبهای گرم، آستانه بارش های روزانه سنگین، و سهم بارش های سنگین از بارش سالانه تعریف شدند. نتایج تحقیق نشان داد که هر نقطه ای از کشور حداقل از نظر یک شاخص اقلیمی دچار بحران است. بحران های دماهای بالا در سواحل جنوب و مناطق مرکزی فراوان هستند، اما بحران های سرما در نواحی کوهستانی شمال غرب و مناطق کوهستانی زیاد است. بحران های بارشی درهمه جای کشور پراکنده است. بر اساس نتایج تحقیق در همه جای کشور حداقل 40 درصد از سال بحران اقلیمی وجود دارد. نکته ای که مدیران و برنامه ریزان باید به ان توجه ویژه ای داشته باشند. چون بدون شناخت این بحران ها نمی توان برنامه ریزی مناسب و عملی انجام داد.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص امنیت و پایداری (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند که برخی از آنها شامل زیست پذیری، شهر هوشمند، شهر ایده آل، شهر تاب آور، شهر دوستدار کودک، شهر دوستدار سالمند، شهر یادگیرنده، شهر خلاق، شهر امن است. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. نرخ جرم و جنایت (واقعی) و ترس از جرم (درک) یک رابطه علّی با بسیاری از نتایج سلامت و تندرستی دارد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تأکید بر شاخص امنیت و پایداری می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخص های غینی براساس محدوده مناطق کلانشهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای ۷ گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با ۴۰۲ نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد منطقه ۱۱ کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص امنیت و پایداری می باشد. پس از منطقه ۱۱، مناطق ۱۰ و ۹ به لحاظ امنیت و پایداری دارای بهترین شرایط هستند. بدترین منطقه هم به لحاظ امنیت و پایداری، به ترتیب مناطق ۳، ۴ و ۶ است. حدود ۴۰ درصد مناطق شهر مشهد در سطح بحرانی امنیت و پایداری به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
بررسی تاثیرات سطح آب دریاچه ارومیه بر بیواکولوژی منطقه شمال غرب ایران با استفاده از داده های دور سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تاثیرات حاصله از پتانسیل ها و تغییرات زیست محیطی مانند، تغییرات شدید آب و هوایی، کاهش میزان بارندگی از جمله مباحث مهم و پایه در برنامه ریزی های اکولوژیکی، شهری و اقتصادی می باشد. از مهمترین این تغییرات در دهه های اخیر که سبب نواسانات و تغییرات خطوط ساحلی و از همه مهمتر باعث افزایش پهنه های نمکی در منطقه شمال غرب ایران شده کاهش سطح آب دریاچه ارومیه می باشد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیرات تغییرات سطح آب دریاچه ارومیه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بر بیو کلیما اکولوژی مناطق اطراف این دریاچه تکتونیکی می باشد، برای نیل به این هدف مشاهدات و برداشت های میدانی همگام با تصاویر ماهواره ای چند طیفی ماهواره لندست (1989-2011), سنجنده های(TM ، ETM+)، مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بدست آمده در بازه زمانی 23 ساله، نشانگر کاهش ارتفاع سطح آب دریاچه بین 6 الی 40/7 متر می باشد. و تقریبا حدود 350000 هکتار از مساحت آبی دریاچه ارومیه و نیز 19000 هکتار از پوشش گیاهی منطقه کاسته و به همان میزان بر میزان ماسه های نمکی و نمک زار ها افزوده شده است. نتایج حاصل مبین این واقعیت است که سطح آب دریاچه ارومیه شدیداً رو به کاهش می باشد غلظت بالای نمک موجود در آب دریاچه باعث از بین رفتن چرخه های غذایی متنوعی از جمله جلبک های سبز و باعث کاهش شدید تراکم آرتمیا شده و محیط دریاچه برای پذیرش پرندگان آبزی به شدت کاهش یافته است. پدیده یوتریفکیاسیون و کمبود جریان های ورودی تقریباً تمامی تالاب های اقماری را تحت تاثیر قرار داده است. جزایر موجود در دریاچه ارومیه، که زمانی زیستگاه تولید مثل فلامینگوها، پلیکانهای سفید و پستانداران بومی منحصر به فرد بوده است با تهدیدی جدی روبرو شده است، از جمله این پستانداران ساکن این جزایر که در معرض خطر انقراض هستند، می توان به گوزن زرد و قوچ ارمنی اشاره کرد.