فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۵٬۲۹۶ مورد.
عوامل سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان با تأکید بر فاجعه منا
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان« عوامل سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان با تأکید بر فاجعه منا» میباشد که به صورت توصیفی – تحلیلی پس از بررسی عوامل واگرایی در روابط ایران و عربستان به تبیین فاجعه مصیبت بار منا می پردازد. چرا که ایران با توجه به موقعیت حساس ژئوپلیتیکی خود و داعیه های ایدئولوژیکی برآمده از انقلاب و رهبری جهان شیعه و ام القری سیاسی بودن، و عربستان به دلیل وجود اماکن مقدسه در سرزمین خود و ام القری معنوی بودن جهان اسلام، از جمله کشورهایی هستند که می توانند در کانون رهبری این منطقه قرار گیرند. اما وجود اختلاف ها و دیدگاههای متعارض میان این دو کشور می تواند سبب ساز واگرایی در روابط ایران و عربستان گردد. فرض این پژوهش بر این پایه استوار است که وجود پاره ای شکاف های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... درون کشورهای ایران و عربستان سبب واگرایی میان این دو کشور میباشد. اما یافته ها حاکی از آن است که وجود عواملی همچون: تعارضات ایدئولوژیک – فرهنگی، رقابت بر سر رهبری جهان اسلام، برداشت های متفاوت از حاکمیت دین، قدرت و عدالت و ... سبب ساز واگرایی میان دو کشور ایران و عربستان شد و در نتیجه منجر به فاجعه مصیبت بار منا گردیده است.
تحلیلی پیرامون ساختار سیاسی عراق
حوزههای تخصصی:
معرفی پایان نامه: طرح خاورمیانه بزرگ، تهدیدات و فرصتهای آن برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
جمهوری عربی صحرا ، دموکراسی نوین بر پایه سنت ها
حوزههای تخصصی:
تروریسم و دموکراسی سازی در سیاست خارجی آمریکا در منطقه خلیج فارس پس از 11 سپتامبر: عربستان سعودی و کویت
حوزههای تخصصی:
اثرات متقابل ساختارهای داخلی و بین المللی تحقیقی پیرامون علل تجاوز عراق به کویت
حوزههای تخصصی:
اهداف و استراتژی ترکیه در شمال عراق و رویکردهای دولت های منطقه نسبت به آن
منبع:
راهبرد ۱۳۸۷ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
چرا شوروی متلاشی شد ؟
جایگاه عراق در طرح خاورمیانه بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابعاد مسئله خاورمیانه ، قبل و بعد از جنگ خلیج فارس (بخش 3)
حوزههای تخصصی:
اسلام گرایان در افغانستان، ویژگی ها و چالش ها
حوزههای تخصصی:
جریان های اسلامی قریب به نیم قرن از جمله بازیگران اصلی صحنه سیاسی در افغانستان محسوب می شدند. در دهه های پایانی قرن بیستم، جریان های اسلام گرا توانستند بر حریف قدرتمند خود پیروز شوند و عناصر گفتمانی اسلام را در عرصه سیاست اشاعه دهند. اما سیطره گفتمان اسلامی بر عرصه قدرت و سیاست، دولت مستعجل بود؛ سرانجام با آغاز هزاره سوم جریان های اسلامی رو به زوال نهادند و عرصه را برای حریفان سکولار خالی کردند. در این نوشتار چالش ها و بحران های اساسی که زمینه حاشیه نشینی جریان های اسلامی را فراهم نمودند، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد تأمل قرار گرفته اند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که شکست یا افول جریان های اسلامی در افغانستان عمدتاً محصول بحران ها و چالش های ساختاری، فکری و محیطی است که این جریان ها نتوانستند راه حل های معقولی برای آن ها ارائه نمایند. ماهیت فرقه ای، ساخت کاریزمایی و فقر تفکر از جمله محدودیت هایی است که زمینة افول اسلام گرایان را فراهم نمودند. وابستگی خارجی و تغییر موضع غرب در قبال اسلام گرایان دیگر عواملی بوده اند که بحران جریان های اسلامی افغانستان را تشدید نموده و این جریان ها را با چالش های اساسی مواجه ساخته اند. چشم انداز آینده اسلام گرایی در افغانستان تا حد زیادی به حل بحران ها و چالش های مذکور بستگی دارد.