پرسشگر در قالب پی جویی موانع ساماندهی نظام اجتماعی ایران، به دنبال یافتن علل شکست فرآیندهای اصلاحطلب این جامعه، آقای قائم در پاسخ این پرسش، معتقد است که ما در دوران گذار، با جامعه مبتنی بر روابط فامیلی روبرو هستیم که این جامعه نیازمند یافتن هویت جمعی و فراگیر است و برای اینکه به این مهم دست یابد، باید با سه درد عدم خودباوری و عدم تکیه کافی بر عقلانیت و عدم تجربهاندوزی مقابله کند. نقطه آغاز کار، توجه به سنت نقد خویشتن در همه عرصهها، توسط پیشگامان جریانهای فکری میباشد و لازمه آن نهادینه کردن آزادیهای مدنی مثل آزادی بیان و اندیشه و مبارزه با تمام وجوه خشونت است، همچنین قوه قضائیه بایستی در جهت دخالت در امور حقوقی کلان جامعه و مبارزه با سوءاستفادههای سیاسی و اقتصادی دانهدرشتها تقویت شود و برای استقرار حس عدالت و باور عادلانه بودن ساختارهای اجتماعی، لازم است تا نقادی، وارد عرصه عقلانیت شود نه زمینه ساز آشوب و هرج و مرج باشد.
پس از انقلاب مشروطه، قانون گذاران ایران در میان نهادهای سیاسی به انجمن ها و شوراهای محلی به عنوان راه حل مناسبی برای توسعه دموکراسی توجه کردند. در مقاله حاضر، قبض و بسط قانون گذاری در این خصوص طی یک قرن اخیر مطالعه شده است. بدین منظور قوانین و اسناد مصوب مجلس درباره انجمن ها و شوراها از انقلاب مشروطه تاکنون استخراج شده، سپس داده ها و اطلاعات به روش تطبیقی بین قبل و بعد از انقلاب اسلامی تحلیل شده است. بررسی تطبیقی متون و قوانین نهادها و انجمن های محلی در قبل و پس از انقلاب نشان می دهد به رغم وجود مفهوم ها و مضمون های مشترک، تفاوت های صوری ـ ساختاری و کارکردی ـ محتوایی فراوانی به چشم می خورد که متاثر از مقتضیات زمان و قدرت هیئت حاکمه بوده است. در واقع، نتیجه تحقیق نشان می دهد نوعی کشمکش میان تمرکزگرایی (از جانب دولت مرکزی) و تمرکززدایی (از جانب انجمن ها و شوراها) وجود داشته که به دلایلی با غلبه تمرکزگرایی بر تمرکززدایی همراه بوده است.