فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳٬۳۱۴ مورد.
درآمدی بر دکترین های مرتبط با فلسفه مهدویت در جمهوری اسلامی
حوزههای تخصصی:
چگونگی تحقق حکومت در زمان غیبت امام زمان (عج) و نیز در زمان ظهور آن حضرت، پرسشی است که این نوشتار در پی یافتن پاسخی مناسب برای آن می باشد. بدین منظور، به دکترین های انجام گرفته در جامعه منتظران، یعنی دکترین های اسقاط تکلیف یا تحریم حکومت در عصر غیبت و دکترین قیام (اعم از قیام با وجوب حکومت و قیام با جواز حکومت) پرداخته و در زمان ظهور نیز به سه نوع دکترین که عبارتند از: دکترین قیام طبیعی، دکترین عدل مبتنی بر علم امام و دکترین قابلیت اجتماعی، اشاراتی کرده ایم. بر این اساس، می توان گفت هدف نویسنده مقاله در این نوشتار، برجسته کردن و تقویت دو مطلب است: 1. نه تنها در عصر انتظار باید کوشید تا از دکترین قیام چیزی کاسته نشود، بلکه باید جامعه را با سرشت و ماهیت آن، انس و الفت داد؛ 2. نویسنده معتقد است در عصر ظهور، دکترین قابلیت اجتماعی به گونه ای است که در حوزه های روشنفکری و مجامع علمی دانشگاهی، قابل دفاع تر است.دکترین و مقدمات آن، عصر انتظار (دکترین اسقاط تکلیف، دکترین قیام)، عصر ظهور (دکترین عدل مبتنی بر علم، دکترین قیام طبیعی، دکترین قابلیت اجتماعی)، انجمن حجتیه، امام خمینی (ره)
پرسش از سنت
حوزههای تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن بررسى معانى سنت در بستر تغییرات تاریخى و فرهنگى، به نشانههاى ظهور و افول سنن اشاره کرده و جایگاه سنت و کارائى آن را در تمدنهاى جدید به بحث پرداخته است.
عدالت یعنی حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
جهاد: امتداد اسلام سیاسی
وارستگی عالی ترین غایت استعداد آدمی
حوزههای تخصصی:
اندیشه سیاسی دوره اسلامی
روح بورژوازی
حوزههای تخصصی:
مقاله: الهیات مشروطه خواهی
حوزههای تخصصی:
درباره ادعای برتری مردم سالاری دینی؛ تأملی در سخنان محسن قمی
حوزههای تخصصی:
نظریه مردمسالارى دینى چه امتیازاتى بر نظریه دموکراسى دارد؟ آیا این نظریه خودش با دشوارىهایى روبهرو نیست؟ در مقاله زیر که نقدى است بر سخنرانى آقاى محسن قمى، رییس محترم نهاد نمایندگى ولى فقیه در دانگشاهها ادله امتیاز مردمسالارى دینى بر دموکراسى را به چالش کشیده شدهاند.
مقایسه شعار عدالت خواهی در اعلامیه حقوق بشر و نهضت عاشورا (تعاریف، مبانی، مصادیق)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که شعار عدالت خواهی را در متن و بطن اعلامیه حقوق بشر و مکتب عاشورا بکاود. به این منظور به بررسی سه محور «مفهوم عدالت»، مبانی و مصادیق عدالت خواهی پرداخته می شود. فرضیه این نوشتار این است که به صرف اینکه بپذیریم عدالت خواهی، پایه و مایه در سرشت آدمیان دارد و همواره به صورت یک آرمان مطلوب و مورد مطالبه انسانها بوده است، باعث نمی شود که ادعا شود عدالت در قلمرو مفهوم، مبانی و مصادیق نیز مورد وفاق همگان بوده است، زیرا از یک سو حداقل تجلی آن اصل فطری، چنین چیزی را نشان نمی دهد. از سوی دیگر اگرچه عدل و حق همواره همراه هم بوده اند، اما تقارن این دو مفهوم به شکلی که در اعلامیه حقوق بشر دیده می شود عمر درازی ندارد. نگاه به ماهیت عدالت و حقوق بشر در اعلامیه غالباً رنگی اعتباری دارد، در حالی که در سنت های دینی و مکتب عاشورا این دو با هم پیوندی ناگسستنی دارند و جدای از واقعیت رنگی ندارند. از همین رو است که عدالت در سنن دینی همواره با شعور انسانی در بعد نظر و با شور و احساس در بعد عمل درهم تنیده اند و همه لایه های وجود آدمی را در نوردیده است.