فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۴۶۰ مورد.
زریاب خویی در قلمرو شاهنامه پژوهی
حوزههای تخصصی:
نگاهی به بحث زندگی و مرگ در شاهنامه (در سایه سار شاهنامه)
حوزههای تخصصی:
نگاهی به اندیشه های مدیریتی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی و شاهنامه
منبع:
فردوسی بهمن ۱۳۸۱ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
مقاله: فاصله زیباشناختی در داستان سیاوش
حوزههای تخصصی:
سؤالها و جوابها
حوزههای تخصصی:
فرهنگی تخصصی تر در باب شاهنامه
حوزههای تخصصی:
زرین کوب و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
یکی نامه بود از گه باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از سالیان پیش، به ویژه از زمانی که تئودور نولدکه نظریات ژرف و عالمانه خود را درباره حماسه ملی ایران منتشر کرد، بحث در خصوص ماخذ یا مآخذ شاهنامه یکی از پیچیده ترین مباحث شاهنامه شناسی شمرده شده است. نولدکه، با استناد به مقدمه قدیم شاهنامه – بی آن که دریابد این متن مقدمه شاهنامه ابومنصوری است نه شاهنامه فردوسی – به درستی اظهار نظر کرد که شاعر بزرگ ایران کاخ بلند نظم خویش را بر پایه شاهنامه ابومنصوری پی افکند، ولی این نکته را نیز یادآور شد که فردوسی، به جز این کتاب، از مآخذ دیگر نیز سود جسته است. سپس محمد قزوینی، با نگاهی موشکافانه به مقدمه قدیم شاهنامه، پس از آن که دریافت این مقدمه به راستی مقدمه شاهنامه ابومنصوری است، نظر نولدکه را تایید کرد. این نظر تا دهه اول قرن بیستم، به عنوان اصلی کم و بیش پذیرفته شده، همواره نزد شاهنامه شناسان مطرح بوده است. اما، طی سال های اخیر، دو تن از شاهنامه شناسان امریکایی، یکی بانو الگا دیویدسن در کتابی با عنوان شاعر و پهلوان در شاهنامه و دیگری دیک دیویس، در مقاله ای با عنوان «درباره منابع شاهنامه فردوسی»، بنیاد نظر نولدکه را ویران کرده و بر ویرانه های آن طرحی نو در افکنده اند. این دو محقق، عمدتا بر پایه فرضیه های دو دانشمند امریکایی به نام های میلمان پاری و آلبرت لرد درباره ساخت حماسه های شفاهی، هم زمان به این نتیجه رسیدند که ماخذ عمده شاهنامه فردوسی روایات شفاهی یا حتی روایات منظوم شفاهی بوده است. محمود امیدسالار، در نقدی بر کتاب بانو الگا دیویدسن، نظر او را به حق مردود شمرد. در این جستار، نگارنده، ضمن بحث درباره منبع شاهنامه، به نقد و بررسی نظر دیک دیویس خواهد پرداخت. هم چنین با شواهد و قراین نشان خواهد داد که فردوسی نه تنها از مآخذ شفاهی سود نجسته بلکه، به احتمال قوی، اساس کار او فقط متن مکتوب شاهنامه منثور ابومنصوری بوده است. حتی نگارنده، به چند دلیل، مخالف این نظر پذیرفته شده است که فردوسی داستان بیژن و منیژه را از روی منبع مستقلی غیر از شاهنامه منثور ابومنصوری به رشته نظم درآورده است...
بخش ادبیات: فردوسی و شاهنامه
منبع:
فردوسی دی ۱۳۸۱ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
دو نکته در ابیات شاهنامه
حوزههای تخصصی:
بخش ادبیات: حکمت فردوسی/ زاهد خلوت نشین
منبع:
فردوسی دی ۱۳۸۱ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
سخن نهفته: سخن را نهفته همی داشتم (تأملی دیگر در زندگی حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی)
حوزههای تخصصی:
دین و اسطوره در اندیشه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی بنیاد سترگ حماسه سرای این مرز و بوم می باشد و در تجسم اسطوره های ایرانی جهت احیای هویت فرهنگی و ملی و اعتلا بخشیدن به ارزشهای انسانی و آرمانی بر مبنای آئین مذهبی، مقام اول را به خود اختصاص می دهد. اگر چه شاهنامه به سه قسمت اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم می شود، ولی وی بینش اسطوره ای خود را – ولو به صورت خفیف و کم رنگ تر - در بخش پهلوانی و تاریخی نیز تعمیم می دهد. باور برخی متفکرین و اندیشمندان علم اساطیر این است که اسطوره و دین همانندی های بسیاری دارند. نگاه فردوسی در شاهنامه به اسطوره و دین تلفیقی از واقع بینی و آرمان گرایی است. او بین اسطوره های اهریمنی و اهورایی فرق می نهد و بر آن است تا حقایق ماورایی را در زبان رمزی و تمثیلی و در قالب اسطوره بیان نماید. ناهمسانی الگوهای اساطیری ایران و سایر ملل در دو حوزه دین و اخلاق تجلی می کند. در اساطیر یونان خدایان منفعل و دارای صفات پست می باشند. ولی در اندیشه فردوسی مهر جاودانگی بر پیشانی اسطوره های درخشان و مثبت چون فریدون، سیاوش، گیو، کیخسرو و ... نهاده می شود و نیز اعتقاد او به خدای واحد بر مبنای دین ابراهیمی قطعا یکی از علل ماندگاری شاهنامه بر تارک اساطیر جهان می باشد.
جان باختگان حماسه ملی
حوزههای تخصصی:
ما، فردوسی و شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نکته ای در باب هویت جامع کتاب اختیارات شاهنامه
حوزههای تخصصی:
دو نکته درباره نسخه ""شاهنامه فلورانس""
حوزههای تخصصی:
نام اسپ افراسیاب: نکته ای در تصحیح شاهنامه
حوزههای تخصصی: