هویت ایرانی ریشه در اسطوره هایی دارد که از هزاران سال پیش نیاکان ما آنها را خلق کردند و استمرار بخشیدند، و داستان های حماسی درباره شاهان پهلوی و پهلوانان آرمانی ایرانیان چون کیخسرو و گرشاسپ و آرش و رستم، در تاریخ ایران، پشتوانه های فکری و معنوی نیرومندی بود که همبستگی ملی را تقویت می کرد. از سپیده دم تاریخ تا کنون ایرانیان، به رغم آنکه ایران بارها در معرض هجوم دشمنان خود بوده و گاه با انقراض سلسله شاهنشاهی سرتاسر کشور به دست بیگانگان افتاده، هیچ گاه هویت خود را فراموش نکردند و در سخت ترین روزگاران که گمان می رفت همه چیز نابود شده حلقه های مریی و نامریی هویت ملی چنان آنان را با یکدیگر پیوند داده که توانستند ققنوس وار از میان تلی از خاکستر دگربار سر برآورند.
شاهنامه فردوسی به عنوان مدرکی مستند، دال بر وطن دوستی و عظمت و قدمت تاریخی ایرانیان، هنوز هم نه تنها برای ما ایرانیان، که برای همه جهانیان که در عرصه ادبیات جهان، نکته هایی نغز و رازها و رمزهایی هیجان انگیز دارد که از رهگذر تحلیل های بایسته، شایسته است گشوده آید. یکی از مسایل، گستره جغرافیایی است که در شاهنامه از آن سخن بمیان آمده است. در این باب پژوهش گران...
داستان «رستم و سهراب» یکی از چند داستان برجسته و تامل انگیز شاهنامه است. این داستان، که در آن پدر و پسر به حکم سرنوشت در نبرد برابر یکدیگر قرار می گیرند، در ادبیات اقوام جهان نظایری دارد. افزون بر صد سال پیش، محققی فاضل و کوشا به نام مورای آنتونی پاتر این نمونه ها را بررسی و دسته بندی کرده است. وی، در تحقیق خویش، چون داستان فردوسی را کامل تر تشخیص داده، رساله خود را سهراب و رستم نام نهاده است. این رساله در سال 1902 به همت دیوید نات، ناشر انگلیسی، در چاپخانه برادران گریم در لندن به چاپ رسیده است. پاتر خود را با پیشگفتاری آغاز و، در آن، مطالب گوناگونی را مطرح می کند از قبیل نبرد پدر و پسر و داستان رستم و سهراب به عنوان کامل ترین نمونه آن، ازدواج دور از دیار مرد، پیوند گذرا و دایم، عوامل جدایی مرد از خانواده، پنهان ماندن اصل و نژاد و نقش و جایگاه زن در داستان ها، برون همسری، زن سالاری در قبایل گوناگون ازدواج های آزمایشی، مهمان نوازی جنسی. از آنجا که پاتر داستان «رستم و سهراب» را بنیاد کار خود قرار داده، به جزییات آن نظر داشته و هر کدام را جداگانه مطرح کرده و نظایری برای آن آورده است. مثلا رستم در سرزمین سمنگان با تهمینه آشنا می گردد که به «ازدواج دور از دیار پهلوان» تعبیر و پیامدهای آن گزارش شده است. دیگر، پیشگامی تهمینه در اظهار عشق به رستم که نویسنده درباره آن به نکته های باریکی اشاره کرده و نتیجه گرفته که، در قصه های اقوام کهن، این پیشدستی هرزگی و سبکی زن به شمار نمی آمده است. همچنین دور شدن مرد پس از ازدواج گذرا و ترک زن و فرزند به قصد بازرگانی یا جنگاوری و پیامدهای ناشی از آن.