فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۴٬۳۷۶ مورد.
در سوگ عزیزان
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین بلخی رومی ؛ شروع شاعری مولانا
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی: میرزا حبیب و حاجی بابای اصفهانی
حوزههای تخصصی:
کارنامه یک شاعر: منصور اوجی
حوزههای تخصصی:
راز گل کردن من خون جگر خوردن بود
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
مرغ آتشین (تأملی در شعر بابا طاهر)
حوزههای تخصصی:
مولانا حسن کاشی آملی شاعر پارسی گوی شیعی سده هفتم
حوزههای تخصصی:
سعی نگارنده در این مقاله بر آن است تا به معرفی یکی از شاعران متعهد پارسی گوی شیعه در قرن هفتم ه. ق بپردازد. مولانا کاشی آملی به دلیل نداشتن دیوان شعر، ناشناخته مانده است و در کتب تاریخ ادبیات و یا آثاری که به شرح احوال شاعران اختصاص می یابد اطلاع زیادی از وی داده نشده است. نگارنده به اقتضای تاملی که در باب شعرای شیعی داشته است به اشعاری از شاعر مورد نظر برخورد که هم از جهت لفظ در خور توجه بود و هم از نظر موضوع و محتوا. پس از بررسی بیشتر در این معنی، به جمع آوری اشعار وی از داخل جنگها و مجموعه های شعری خطی در داخل و خارج ایران پرداخت. درنهایت پس از صرف وقت زیاد توانست اطلاعاتی چند از وی فراهم آورد و تقریبا عمده اشعار وی را که در منابع مختلف خطی پراکنده بود جمع آوری کند. به امید آن که در آینده بتوان این مجموعه را در اختیارعلاقه مندان و شیفتگان اهل بیت- علیهم السلام- و اهل ادب قرار داد.
خاندان وصال شیرازی
مشرب عرفانی غزل (مرور بر مجموعه آثار مهدی جهاندار)
منبع:
شعر شهریور ۱۳۸۷ شماره ۶۰
حوزههای تخصصی:
گفتگو با استاد واصف باختری، شاعر و پژوهشگر افغان: بیدل گرایی در افغانستان
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۰ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
جنون شبلی به مثابة نقاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوبکر شبلی (334- 247 ه .ق) عارف بزرگ و نام آور حوزة تصوف بغداد است که با وجود صفت های برجسته در سلوکِ عارفانه اش، بیشتر به جنون و شوریدگی شناخته شده است و همین آشفتگی عاملی شده تا از مجانین سده های درخشان تصوف اسلامی خوانده شود. کسانی که پس از او سعی در نمایاندن شخصیت بزرگ او داشته اند، با وجود جنونِ هنجارشکن و غیرمتعارفش، خرد پنهانی و نگاه دگرگون عرفانی او را نیز انکار نکرده اند. از این رو، اندکی تأمل در بررسی شخصیت و سلوک عارفانة شبلی و درنگ و دقت نظر در علت های جنون این عارف صاحب سبک، ما را به گشودن دریچه های تازه و وسیع برای آشنایی با صورتِ حقیقی و متفاوت او رهنمون خواهد شد. در این نوشتار، تلاش کرده ایم نکته ها و دقایقِ طریقت او را بررسی کنیم و در پایان تبیین کنیم که چگونه شبلی از جنون به مثابة نقابی برای رسیدن به معرفت حقیقی بهره جسته است.
چراغ ها را من خاموش می کنم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان چراغ ها را من خاموش می کنم چهارمین اثر زویا پیرزاد پس از خلق آثاری چون یک روز مانده به عید پاک، طعم گس خرمالو و مثل همه عصرهاست، که توجه محافل ادبی و خوانندگان عادی را جلب کرده است. این اثر، با نثری دلنشین و طنزی ملایم، در انتقال پیام نویسنده و برخی نوآوری های بیانی بسیار موفق است. رمان آن چنان ساده و روان و توصیفات چنان طبیعی و عینی است که گاه تمیز آن را از واقعی بسیار دشوار می سازد. ساختار ساده و منسجم آن نیز، که از افراط در کاربرد شگردهای ادبی متداول به دور است، این خصلت را برجسته تر می سازد. رمان زندگی خانوادگی زنی ارمنی را در آبادان دهه چهل، به روایت خود او، وصف می کند. «کلاریس آیوازیان» سی و هشت ساله، همسر «آرتوش»، کارمند ارشد شرکت نفت، همراه دو دختر دوقلوی یازده ساله، و «آرمن» پسر پانزده ساله اش، در یکی از خانه های شرکتی در محله باوارده، زندگی آرام و یک نواختی را می گذراند. دنیای کلاریس در رسیدگی به امور خانه و همسر و فرزندانش و دیدارهای همیشگی با مادر و خواهرش، «آلیس»، سپری می شود. اما، کلاریس، در حصار یک نواختی ها و روزمرگی ها، درگیر کشمکش ها و تضادها و گفتگوهای درونی است. او، که به خود سانسوری و وقف وجود خویش برای خدمت به خانواده و جلب رضایت اطرافیان خو گرفته است، کمتر به علائق شخصی و شخصیت حقیقی خود توجه دارد، هر چند از تحصیلات و قابلیت برخی فعالیت های فرهنگی و اجتماعی برخوردار است.....
بیدل و سبک هندی (اصفهانی)
حوزههای تخصصی:
نقد کتاب: زنی تنها (فروغ فرخزاد و اشعارش)
منبع:
کلک تیر ۱۳۷۰ شماره ۱۶
حوزههای تخصصی:
دیدگاه نسفی درباره سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر و سلوک را می توان مهمترین رکن عرفان و وجه ممیزه آن از دیگر نظامهای معرفتی دانست. بر این اساس این موضوع همواره در کانون توجه اهل عرفان و تصوف قرار داشته است و به همین دلیل بخش معظمی از متون عرفانی به تبیین چگونگی سیر و سلوک اختصاص یافته است. وجود طرحهای متنوع و متعدد در باب مراحل و منازل سلوک نشان دهنده وجود سنتها، مشربها، نظامهای تربیتی و تجارب عرفانی گوناگون در عرفان اسلامی است بنابراین بررسی و تحلیل مبانی نظری و بنیانهای فکری عرفا درباره سیر استکمالی نقش بسیار مهمی در شناخت موضوعات مذکور دارد. عزیزبن محمد نسفی به عنوان عارفی مبتکر و نوآور در باب موضوعات خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی، دیدگاههای مهمی درباره سیر و سلوک بیان کرده است. این مقاله، دیدگاههای مذکور را بررسی و تحلیل کرده و از خلال آنها بنیانهای فکری نسفی در باب سیر استکمالی را تبیین ساخته است. گرچه نسفی طرحهای متعددی از سلوک به دست داده است امّا بنیان همه این طرحها بر دو رکن استوار است: 1. توجه به درون سالک؛ 2. توجه به بیرون سالک. علاوه بر آن در طرحهایی که وی ارائه کرده است «به فعل رساندن بالقوه ها» برای رسیدن به کمال اهمیت ویژه ای دارد.
جامی و جامعه او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامی در میان مردان متصوف جایگاهی ممتاز دارد. او از یک سو با پیش گرفتن نوعی پارسایی پرخلوص، از سلسله صوفیان دروغین بیرون می آید، از سوی دیگر با ابراز دغدغه و نگرانی از معاش و معشیت انسان ها و معضلات و موانع زندگی آنان، تصوف را با زندگی و زمین آشتی می دهد، برخلاف بسیاری از نام آوران این آیین، دامن از درگیری با زمانه خود در نمی چیند! یکایک عوامل و انگیزه های اضمحلال و انحطاط زندگی مردم را در نظر می آورد، بر روی ریشه ها و رخنه گاههای آن انگشت می نهد، و بدین گونه الگویی ارزشمند از صوفی گری را عرضه می دارد که آن از دغدغه های دینی و عارفانه، بدون امعان نظر به دغدغه های روزگار، راه به جایی نمی برد.
محبت نامه و مناظره های خواجه عماد
حوزههای تخصصی:
به نام آنکه در کاشانه دل/محبت را معین کرد منزل /بود این مثنوی تاریخ ایام/که تاریخش موافق گشت با نام/محبت نامه صاحبدلان است/که تاریخ کتابت مقبلان است/کنی در مدت ماهی تمامش/نهی آنگه محبت نامه نامش /خواجه عماد فقیه شاعری است توانا چنانکه در همان روزگار حیاتش صیت سخنش همه جا رفته است. تا آنجا که سلطان ابوسعید ایلخانی از تبریز تقاضای شعر از وی می کند. خود عماد هم چنین گفته است:جهانگیر است صحبت نامه من /که از وی گرم شد هنگامه من/چو رویش سوی آن درگاه کردم/محبت نامه اش همراه کردم/عماد عارفی وارسته و شاعری است افتاده. در خانقاه وی به روی همگان گشوده بوده، عوام و خواص بدان جا می رفته اند و از محضر پاکش بهره ها می گرفته اند. با وجودی که در شعر مقامی بس والا داشته است، «شعر خود را بر همه واردان خانقاه می خوانده است، و استدعای اصلاح می کرده و از این می گویند که شعر وی شعر همه اهل کرمان است».