در مطالعات انجام شده، 6تا7 عامل را در موفقیت اجرای استراتژی مؤثر می دانند. یکی از مهمترین این عوامل، ارزشهای مشترک سازمان است که بخش مهمی از آن، فرهنگ سازمان است. این ارزشها، رفتارها را تعیین می کنند و آشکار می سازند که آدمها چگونه در برخورد با مسائل تصمیم می گیرند. اینکه افراد چقدر حاضرند از منافع شخصی خود در قبال منافع جمعی سازمان بگذرند و چقدر آینده نگر هستند؟
یکی دیگر از عوامل اجرای استراتژی، شیوه ی رهبری یک سازمان است، اینکه چه قدر شیوه ی رهبری مناسب آن سازمان و آن استراتژی هست، مساله ای است که مدیران ما باید به آن توجه کنند.
استاد مدرسه ی کسب و کار هاروارد، جرالد زالتمن، عمیقترین تصورات ما را نسبت به محصول و یا برند مورد علاقه ی شما آشکار می کند. اگر کل بازار صنعت 9،3 میلیارد دلاری تحقیقات بازار را به عنوان یک کتاب در نظر بگیریم، زیمت (ZMET ) فصل 3 این کتاب را آغاز می کند. فصل اول در دهه ی 1930 هنگامی که روزنامه ها و مجلات، نظرسنجیها را به مطالب خود اضافه کردند، آغاز شد. اما بازاریابان کشف کردند که اعداد دارای محدودیت هستند. فصل دوم آغاز می شود: تحقیقات کیفی- تأثیر تحقیقات کیفی. اما با افزایش محصولات در قفسه ی فروشگاهها، و با وجود اینترنت و ابزارهای جدید دسترسی به مشتریان، حتی خلاقترین روشهای تحقیقات کیفی، شرکتها را راضی نمی کرد. زالتمن ادعا می کند که می داند چرا: محققان بازاریابی از مغز انسان چیزی نمی دانند، و با زبان غلطی سخن می گویند. برای آشنایی با این جدیدترین تکنیک تحقیقات بازار در دنیا ، این مقاله شما را با شرکت های بزرگی آشنا می کند که اکنون از این شیوه برای تحقیقات بازار محصولات خود استفاده می کنند.
مدلی مفهومی این تحقیق نشان دهنده ارتباط مستقیم و غیرمستقیم (از طریق ایجاد ارزش) بین بازارگرایی و عملکرد کسب و کار است. به منظور ارزیابی مدل مفهومی، نظرات 50 نفر از خبرگان از طریق پرسشنامه (شامل سوالات باز و بسته) دریافت و تحلیل گردید. به منظور تحلیل دادههای سوال باز از روش تحلیل محتوا (تکنیک آنتروپی شانون) و در رابطه با دادههای سوالات بسته از آزمون دو جملهای (جهت اهمیت مستقل) و آزمون رتبهبندی فریدمن (جهت اهمیت نسبی) استفاده گردید. یافتهها نشان میدهند که از نظر خبرگان کلیت مدل مفهومی بازارگرایی و عملکرد کسب و کار در ایران با برخی اصلاحات مورد تائید میباشد. کلیه مولفههای مدل بطور مستقل حائز اهمیت میباشند. در باب اهمیت نسبی، سه عامل بازارگرایی، ایجاد ارزش و عملکرد کسب و کار از اهمیت یکسانی برخوردارند. اهمیت نسبی مولفههای بازارگرایی به ترتیب (1) پاسخ و اقدام استراتژیک، (2) بخشها و سیستمهای هماهنگ و (3) فرهنگ و رفتار هوشمند است. اهمیت نسبی مولفههای ایجاد ارزش به ترتیب (1) ارزش ادراکی مشتری از بنگاه، (2) ارزش ادراکی بازار از بنگاه، (3) ارزش ادراکی رقبا و (4) ارزش ادراکی درون بنگاه است. اهمیت نسبی مولفههای عملکرد کسب و کار به ترتیب (1) عملکرد بنگاه در قبال مشتری، (2) عملکرد بنگاه در قبال بازار، (3) عملکرد رقابتی (در قبال رقیب) و (4) عملکرد درونی بنگاه است.
رشدیابی ثروت ملل و یا به مفهوم امروزین پیشرفت های ژرف اقتصادی و اجتماعی و گسترش رفاه عمومی (public welfare) ، باوجود این که از نظر «علل شناسی» و «معلول سنجی» طیف وسیعی از عوامل و مولفه ها را در درون خود جای می دهد، اما در مجموعه مرجع آن می توان یک مولفه را نسبت به بقیه متمایز و «خود ویژه» کرد و آن هم تئوری مزیت نسبی (comparative Advantage) است. برپایه نظریه مزیت نسبی، چنان چه کشوری یک کالا را نسبت به دیگر کالاها ارزا ن تر تولید کند، آن کشور در تولید کالای مورد نظر دارای مزیت نسبی است. همین رویکرد در امر تجارت نیز قابل تعمیم و گسترش است. به این مضمون که اگر صادرات کالا با هزینه های کم تر در مقایسه با سایر کشورها صورت پذیرد، نوعی مزیت برای کشور صادرکننده منظور می شود. حتی می توان این تئوری را از جنبه هزینه (cost) نیز مورد توجه قرار دارد، کاهش هزینه تولید در یک کشور در مقایسه با سایر کشورها می تواند در ارتباط با هزینه های تولید ،نوعی برتری و مزیت محسوب شود.
بنابراین، برای شناسایی مزیت نسبی در عرصه تولید باید عوامل تولید و کم و کیف ضرایب مزیت نسبی آن ها مشخص شود تا بتوان عامل مزیت نسبی را در فرآیند تولید کالا برآورد کرد. علاوه بر تغییرات و پیشرفت های تکنولوژیکی که نوعی پیچیدگی در تئوری مزیت نسبی ایجاد می کند، عرضه محصولات به بازارهای جهانی یعنی مرحله «صدور کالا» نیز می تواند بر روی «مزیت نسبی» تاثیرگذار باشد. در واقع، در بازارهای بین المللی عوامل تاثیر گذاری از قبیل تقاضای جهانی برای محصول، هزینه های ترانسپورت (حمل و نقل)، بازاریابی و تبلیغات تجاری، خدمات بیمه بین المللی و... می توانند محدودیت هایی برای «مزیت نسبی» در عرصه اقتصادی بین الملل و همچنین فعالیت های اقتصادی ایجاد کند.
به نظر می رسد با تمام دشواریهای حاصل از فضای کلان کشور که به بنگاههای اقتصادی وارد می شود، ستاره اقبال علم و هنر بازاریابی با گسترش رقابت، درخشیدن بیشتری گرفته است و نشانه های آن را در سال 87 تا حدی شاهد هستیم که در این نوشتار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
الف) شکل گیری انجمن علمی بازاریابی ایران
ب) دومین هیأت مدیره انجمن تحقیقات بازار ایران
ج) تشکیل اولین دوره کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازاریابی
د) استقبال کم نظیر از سایت تخصصی TMBA
ه) استقبال شایسته از دومین کنفرانس بین المللی مدیریت بازاریابی و دومین کنفرانس بین المللی برند شاهد هستیم که تعداد کنفرانسها و سمینارها نیز بخصوص با دعوت از سخنرانان خارجی با سرعت رو به افزایش است . شایسته است مواظب به کار بردن عبارت کنفرانس باشیم که چارچوب تعریف شده دارد و فقط با حضور دو یا سه سخنران ، جلسات یا سمینارها ، معنی کنفرانس بین المللی را به خود نمی تواند اختصاص دهد. و همچنین فراگیران نیز باید مواظب باشند که جذابیت سخنران خارجی اثر هاله ای بر محتوای سخنرانی نداشته باشد.
انتخاب نام برای شرکت یا محصول شما از اهمیت والایی در روند ساخت یک نام تجاری برخوردار است. انتخاب نام ، مرحله حساسی است که نمی توان در آن شتابزده و عجولانه تصمیم گرفت. در ادامه 11 نکته برای انتخاب صحیح یک نام تجاری توصیه شده است .
در این اثر ، دلیل یا دلایل ظهور روابط عمومی تجاری اشاره می شود. فراز اصلی این اثر می کوشد به خوبی نشان دهد در چه شرایطی می توان انتظار داشت روابط عمومی ، کارکردهای اصلی خود را انجام دهد و به بهترین شکل و شیوه ایفای نقش کند.
همان طور که پزشکی به پیراپزشکی نیاز دارد، مشاور نیز شناخت از بازار و معاینه ی کامل از شرکت نیازمند است. پس به سراغ مشاوره ی رایگان نروید. مشاوره ی رایگان همچون طبابت بدون معاینه است و مصرف داروهایی است که چه بسا به جای ایفای نقش دارویی به عنوان سم در بدنتان عمل کند. حرفه ای بیندیشیم، حرفه ای بپرسیم، حرفه ای بگوئیم، حرفه ای بنویسیم، حرفه ای عمل کنیم تا سازمانی حرفه ای متناسب با عصر رقابت داشته باشیم.
به سراغ مشاوره رایگان نرویم، مشاوره ی رایگان سم است، استفاده نکنید.
امروزه مشتریان نقش بسیار مهمی در موفقیت سازمان ها بر عهده دارند و نقش آنها به صورت اساسی و با سرعت، از حالت انفرادی و مصرف کننده غیرفعال، به بازیگرانی فعال در عرصه های تولید، ایجاد ارزش، توسعه دانش و رقابت در حال تغییر است....
بررسی اثر درآمدهای نفتی بر فرآیند مدیریت اقتصادی کشور موضوع این مقاله میباشد. هر چند اثر درآمدهای نفتی بر حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از سوی صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته است مباحثی تحت عنوان دولت رانتیر، اقتصاد رانت محور و مقوله رانتجویی در عصر کنونی مورد توجه جدی قرار گرفته است اما اثر این درآمدها بر فرآیند مدیریت، خصوصاً مدیریت، اقتصادی کشور تاکنون بطور مستقل مورد بررسی قرار نگرفته است. به دلیل فقدان آمار و اطلاعات لازم و متناسب جهت تبیین اثر درآمدی نفتی بر فرآیند مدیریت، کوشش شده است با طراحی برخی شاخصها و متغیرها ویژگیهای فرآیند مدیریت مطلوب اقتصادی تعیین و سپس اثر درآمدهای نفتی بر این شاخصها ومیزان تحققها و عدم تحققهای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. انتخاب اعضاء جامعه آماری مطلع و مسلط برای بررسی این اثرات و استفاده از روش پیمایشی جهت بررسی اثر درآمدهای نفتی بر فرآیند مدیریت اقتصادی کشور موجب شده است که براساس نتایج حاصل از پژوهش انجام گرفته، یکی از معضلات اساسی حوزة اقتصادی و مدیریت کشور مورد شناسایی جامع قرار گیرد. هرچند این مقاله درصدد کم اهمیت کردن سایر عوامل نمیباشد. ارائه پیشنهادات مبتنی بر نتایج تحقیق همانند 1. باز تعریف درآمدهای نفتی بهعنوان ثروت بین نسلی 2. نحوة تخصیص درآمدهای نفتی در بخشهای مختلف که موجب تقویت زیرساختها و افزایش ظرفیت اقتصادی کشور گردد 3. کاهش وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفت، کوششی جهت ارائه روشهای مقابله با این کارآمدی است.
اکثر کاربران شبکه جهانی اینترنت از آن به عنوان ابزاری در خدمت انتخاب هر چه بهتر استفاده می کنند. آن ها در آینده ترجیح خواهند داد، از آن دسته "پایگاه های اطلاع رسانی"1بازدید کنند که معتبر و قابل اعتماد هستند. برای پاسخ گویی به انتظارات و کسب رضایت کاربران، کسب وکارهای "بر خط" شبکه جهانی نیازمند معرفی پایگاه های اطلاع رسانی خود به عنوان "نشان تجاری" هستند. هدف این پروژه سنجش رضایتمندی الکترونیکی از عملکرد پایگاه های اطلاع رسانی دارای نشان تجاری است. پژوهش حاضر، مورد کاوی روی گروه شرکت های "فن آور" تمرکز کرده استوسپس با بررسی عوامل کلیدی مدنظر مشتریان، به ارزیابی عملکرد پایگاه های اطلاع رسانی تجاری پرداخته و منابع دارا بودن نشان تجاری معتبر و شناخته شده در بازار را با تجزیه و تحلیل معیارها و شاخص های عملکرد پایگاه های اطلاع رسانی به عنوان نشان تجاری مورد بررسی و تبیین قرار داده است. در پایان نیز مدلی برای سنجش رضایتمندی الکترونیکی از عملکرد پایگاه های اطلاع رسانی به عنوان نشان تجاری ارائه شده است.