ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۷۱۸ مورد.
۳۲۲.

تقدیر و سرنوشت در ادبیات فارسى و تأثیر آن بر فرهنگ مردم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تسلیم بهانه تراشى اسباب قضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۹۴
اگر براى نمونه یکصد نفر از مردم جامعه را با خاستگاهها، شغلها، تحصیلات و تعلقات مختلف فرهنگى و اجتماعى انتخاب کنیم و از آنها درباره تقدیر پرسش نماییم، هرکدام پاسخى متفاوت خواهد داد. اما نتیجه همه پاسخهااین است که کارهاى خارج از اراده یا برخلاف میل آنها تقدیر خوانده مى شود. آیا بیشتر امورى را که به تقدیر نسبت مى دهیم، نوعى بهانه تراشى و مسوولیت گریزى نیست؟ نویسنده مقاله، در آغاز تبرکا آمار واژه هاى گوناگون ماده "قدر" را، در قرآن کریم ارائه نموده و ضمن بیان نمونه آیاتى که حاکى از سلطه تقدیر بر جهان است، متقابلا به بیان آیاتى که بر تلاش و کوشش انسان ارج مى نهد، پرداخته است و پس از تعریف لغوى و اصطلاحى تقدیر، به نقش اسباب در انجام امور پرداخته و نشان داده است که بسیارى از امور منتسب به تقدیر، قضا و قدر، روزگار و فلک، به خاطر نداشتن تعریف صحیح از تقدیر، نشناختن روابط حاکم بر جهان و نشناختن یا استفاده ناصحیح از اسباب است. سپس دلایل تداوم تقدیرگرایى و نقش ادبیات در این زمینه مورد بحث قرارگرفته، و در پایان زیانها یا احیانا فواید اعتقاد جزمى به تقدیر را متذکر شده است.
۳۲۴.

بازتاب باورهای خرافی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۹۶
آدمی در بستری از باورهای غیرعلمی زندگی می کند. این باورها در آغاز پیدایش خود، بیشتر جنبه آیینی و مذهبی داشته اند، بتدریج و در طول تاریخ، با تکامل مذاهب بشری، ریشه های دینی باورها به فراموشی سپرده شده، امّا از رواج آنها در میان ملّتها کاسته نشده است. بررسی این باورها، بیانگر مشابهت فرهنگ کنونی بشر با فرهنگ کهن اوست. فرهنگ عامّه، با تمام عناصر و مواد طبقه بندی شده خود، در مثنوی مولانا به شکلهای گوناگون انعکاس یافته است. کثرت باورهای مندرج در مثنوی مولوی، این تصوّر را برای خوانندگان وی بوجود می آورد که در عصر او و در کتاب ارزشمندش همه نوع عقاید عامیانه کهن وجود داشته است. در این گفتار، ابتدا به تحلیل و طبقه بندی باورهای خرافی و دلایل اعتقاد مردم به آنها پرداخته شده، سپس، باورهای خرافی موجود در مثنوی در گروههایی معدود طبقه بندی شده اند، آنگاه در ذیل هر عنوان اصلی، موارد فرعی و چگونگی باورهای مردم عصر مولانا، که بسیاری از آنها با باورهای مردم روزگار ما مشترک است؛ ذکر و تحلیل شده است. یکی از نتایج مهمّ گفتار حاضر،آن است که انسان از همه چیز می تواند چشم پوشی کند؛ امّا هرگز توان آن را نداشته که از خرافات و اعتقادات خویش چشم پوشی نماید. این امر برای همه انسانها، با هر نوع تفکّر و بینشی صادق است.
۳۳۸.

تاملی در باره مثل «زیره به کرمان بردن» و معادل های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴۳ تعداد دانلود : ۵۷۰۷
زیره را من سوی کرمان آورم گر به پیش تو دل و جان آورم (مثنوی، دفتر اول، بیت 3195) درآمد: زیره به کرمان بردن یکی از رایج ترین مثل های فارسی است. این مثل، نه تنها در گفتگوهای عوام، که در سخنان و نوشته های خواص نیز کرارا می آید. معادل های بسیاری برای آن در زبان فارسی و فرهنگ مردم (فولکلور) ایران وجود دارد، که شاعران و سخنوران آنها را به کار برده اند و نشانه بارز غنای حیرت آور زبان فارسی است. با یک برآورد مقدماتی، بیش از پنجاه مثل با مضمونی مشابه و برابر با آن احصا شده است (? دهخدا، ج 2، ص 706، 934، 935، 1147؛ ج 3، ص 205 و در جاهای دیگر) و، حال آن که، شمار امثال معادل آن در زبان عربی هفت (همو، ص 935) و در زبان های اروپایی عموما یکی دوتاست. در این مقاله، تلاش می کنیم معادل های متعددی را که، از دیرباز، برای این مثل در زبان فارسی متداول شده است، همراه با شواهد منثور و منظوم و نیز معادل های عربی و اروپائی آنها، ارائه کنیم، اما پیش از آن، جا دارد که به بررسی معنای خود مثل و موارد کاربرد آن بپردازیم. مثل زیره به کرمان بردن، چه در تداول و چه در زبان خواص، به مفهوم کاری بیهوده و نامعقول به کار می رود. گاهی نیز، از روی شکسته نفسی گوینده، در بیان آن که سخنش در خور مخاطبان نیست و برای آنان تازگی ندارد ادا می شود. استنباط بیهودگی از فحوای این مثل کاملا طبیعی و منطقی است. وقتی کسی کالایی را به جایی برد که خود به تولید آن معروف باشد، کاری عبث و دور از اقتضای مقام کرده است. آن کالا، اگر هدیه باشد، برای گیرنده ارج و منزلتی ندارد و، اگر برای عرضه در بازار باشد، از آن سود که هیچ زیان هم به بار خواهد آمد. به کان خویش بسی بی بها بود گوهر به شهر خویش بسی بی قدر بود مردم (انوری) ...
۳۴۰.

مرورى بر سابقة تفاؤل و تطیر و بازتاب آن در برخى تواریخ و متون ادب فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قرآن فال تفأل استخاره دیوان حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
فال در لغت به معنى طالع، بخت، شگؤن، اختر، پیش بینى و عاقبت گویى آمده است. علم فال علمى که به وسیلهء آن برخى از حوادث آینده دانسته مى شود و این کار باگشودن قرآن کریم یا کتب بزرگان مانند دیوان حافظ و مثنوى مولوى و نظایر آن انجام مى پذیرد. استخاره نیز مانند فال به وسیلهء قرآن کریم و تسبیح صورت مى گیرد و در فرهنگ عر ب تفأل و تطیر سابقه اى کهن دارد. ایرانیان به فال نیک مرواو به فالی بد مرغوا مى گفتند. از انواع فال، فال قهوه، فال نخود، فال ورق و دیگر فالها در خور ذکر است. در برخى از منابع به سابقة تاریخى بعضى فالها اشاره گردیده که در این مقاله به نقل یکى دو مورد بسنده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان