فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۵٬۲۳۷ مورد.
دیرینه رسم قنات سامان
حوزههای تخصصی:
مطالعه کاشی نگاره های قاجاری خانه های شیراز از منظر سراسطوره شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر دورة قاجار از لحاظ محتوا و ماده، همچنین موضوع و نحوة اجرا دارای ویژگی های متمایز و منحصر به فردی است. یکی از محصولات هنری در خور تأمل عصر قاجار، کاشی نگاره های فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی کاخ ها و خانه های اعیان و اشراف است که استفاده از آن به ویژه در دورة ناصری اوج گرفت. این کاشی نگاره ها نمایانگر علایق و سلایق دوران خود هستند و از لحاظ نحوة پرداخت به مضامین و شیوة اجرا و بیان در نقشمایه ها خصوصیات شایان توجهی دارند؛ به نحوی که با بررسی آنها شاهد حضور هویت ایرانی، اسلامی و فرنگی به طور هم زمان هستیم. درک این موضوع نیازمند شناخت مفهوم سراسطوره ها و عملکرد هم زمان اسطوره های چندگانه در فضای معناشناختی فرهنگ و هنر دورة قاجار است. این مقاله به تبیین مفهوم سراسطوره و بررسی سراسطوره های غالب در فرهنگ و هنر دورة قاجار با استناد به مجموعه ای بی بدیل از اسناد تصویری، یعنی کاشی های آرایندة خانه های به جا مانده از دورة قاجار در شیراز و مطالعة تحلیلی برخی از این کاشی نگاره های پر شمار، پرداخته است. هدف این پژوهش معرفی و ارائة مستندات تصویری است که نظریة معاصر سراسطوره ها را تشریح می کند.
ابدیت و اندیشه تراژیک
مغلطة تأثیر عاطفی در بازنمایی تاریخ (نگرشی انتقادی بر تاریخ نگاری شهاب الدّین نسوی در سیرت جلال الدّین و نفثةالمصدور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و اعتبار حوادث تاریخی را قوه تشخیص مورخ تعیین می کند و از آنجا که مورخ تحت تاثیر امور درونی و مقتضیات زمانه خود می باشد، عینیترین بازنمایی های تاریخی کم و بیش به پیش داوری ها و نگرش های عاطفی مورخان آلوده است. در این جستار، در پی کندوکاو شیوه تاریخ گویی شهاب الدین نسوی در دو اثر تاریخی او هستیم که هر دو شرح حکومت خوارزمشاهیان و ذکر احوال حمله تاتار است. «سیرت جلال الدین» نسبت به «نفثهالمصدور»، کمتر دستخوش احساسات و انقلاب های عاطفی مولف شده است و به همین دلیل، شیوه تاریخ گویی آن، علمی تر و عینی تر و به همان میزان، نثرش ساده تر و زبان روایی آن بهنجارتر است. این در حالی است که در نفثهالمصدور، نسوی بیشتر از آنکه دغدغه بیان حقایق و وقایع را داشته باشد، درگیر احساسات شاه پرستانه، مصایب عاطفی و نیز در قید عبارت پردازی و تکلفات زبانی است. به همین سبب، بیش از آنکه گزارش دهد، توصیف می کند و تحلیل تاریخی او نقدی عاطفی می نماید. این مسئله به پرسش اصلی پژوهش منجر می گردد که به چه میزان و کم و کیفی، تعصبات و تاثرات عاطفی نسوی در بازگویی وقایع و عینیت تاریخی مطالب آن دخالت و سرایت داشته است؟ برای این منظور، با دو شاخصه زبان و روایت به چونی و چرایی مسئله پرداخته ایم.
ارداویراف نامه (3)
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۳
بیهقی، اولین خبرنگار تمام عیار ایرانی
حوزههای تخصصی:
مرگ در دیانت زرتشتی
اهمیت «ساختار» و «درونمایه» در اقتباس های سینمایی و تلویزیونی هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینماگران، برنامه سازان تلویزیون، کارشناسان ادبیات و مخاطبانی که با سطح متوسطی از سواد ادبی و سینمایی- تلویزیونی، فیلم های اقتباسی را می بینند، معیارهایی متفاوت برای ارزیابی دارند. به همین قیاس، مبانی نظری مختلفی در مطالعات تطبیقی اقتباس وجود دارد. بررسی فیلم های اقتباسی و مقایسه آن ها با منابع ادبی می تواند با رویکرد مطالعات فرهنگی انجام گیرد که سرشتی بین رشته ای دارد و بیشتر بر بازخوردهای فرهنگی تکیه می کند. یکی از اهداف پژوهش های بین رشته ای کمک به بازسازی فرهنگ است که با تعامل علوم و هنرها تسریع می گردد. بررسی مناسبات سینما و تلویزیون با مجموعه قصه های هزار ویک شب نشان می دهد اقتباس هایی که توانسته اند این اثر را با همان نقش فرهنگی- تاریخی خود بازتولید کنند، موفقیت بیشتری داشته اند. این اقتباس ها به ساختار اثر وفادار بوده اند. دلیل موفقیت اقتباس های وفادار به هزار و یک شباین است که درونمایه از ساختار برمی آید و حذف الگوی درونمایه در فیلم های اقتباسی، مخاطبان مشترک کتاب و فیلم را راضی نمی کند. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. کنارهم گذاری تحلیل های ساختاری و دریافت های معنایی هزار و یک شب، همراه با رجوع به نظریه هایی که بین اندیشه و ساختار به یک رابطة بلاغی قائل هستند، نشان می دهد چگونه اقتباس های وفادار از هزار و یک شب به بازتولید تأثیر فرهنگی این متن می پردازند.
بررسی تأثیر قرآن کریم در اشعار «أبی الفتح بستی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های کارآمدی که ادیبان مسلمان و غیر مسلمان برای شیوایی و ماندگاری سخن خود از آن بهره جسته اند، بهره مندی از واژگان ساختارها و مفاهیم قرآن کریم در واژگان و معانی اسالیب آثار ادبی خویش است، و این امر موجب شده تا اثر ارزنده ای از خود به یادگار بگذارند.
مقاله ی پیش رو، با عنوان «تأثیر قرآن کریم بر اشعار ابوالفتح بستی» یکی از شاعران قرن چهارم هجری است، که تأثیر پذیری این شاعر از قرآن کریم و چگونگی آن و نیز اغراض شعری وی را بررسی می کند. در این پژوهش به شیوه ی تحلیلی- کتابخانه ای، انواع تأثیر گذاری قرآن کریم بر اشعار ابوالفتح بستی شاعر پر آوازه عصر غزنوی و چگونگی تأثیر پذیری وی از قرآن کریم مورد تحلیل، بررسی قرار گرفته و دست آورد آن این است، که به صورت های لفظی و معنوی ساختاری از قرآن کریم تأثیر پذیرفته و ابیات برگرفته از قرآن در پنج عنوان کلی دسته بندی گردیده است، که عبارتند از: حکمت، غزل، ذمّ و هجا و عتاب، فخر و مدح. شاعر از حکمت نسبت به سایر عناوین بیشترین تأثیر پذیری را داشته است و این یکی از نشانه های اعجاز تأثیری قرآن کریم بر همه شئونات مسلمانان در همه اعصار اسلامی از آغاز تاکنون می باشد.
حرف مترجم
جغرافیای فرهنگی زبان فارسی
منبع:
کلک آذر ۱۳۷۰ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
جنگ بر کنار رود سند
حوزههای تخصصی: