فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
تراژدی زنان ، سوگواره مردان (نقدی بر رمان نقره ، دختر دریای کابل)
حوزههای تخصصی:
زیر آسمان پرغبار پلنگی (نگاهی به مجموعه شعرهای سید عبدالجواد موسوی)
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۸ شماره ۶۵
حوزههای تخصصی:
تماشای جهان از پنجره ای نادستیاب (درباره شعرهای فاضل نظری و چرایی اقبال مخاطب به آن)
منبع:
شعر زمستان ۱۳۸۸ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
بازتاب مفاهیم عرفانی واخلاقی درشعر هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به بررسی جایگاه سخنان عارفانه ومفاهیم اخلاقی در اشعار هوشنگ ابتهاج (1306) بپردازیم.
انسان کامل ازنظر ابتهاج آن عاشقی است که به تعبیر او ایمان خلیلی دارد. از مرگ نمی هراسد و در بلای عشق وپیمانی که روز الست با او بسته اند، ثابت قدم وصبور باشد.
تجلی خداوند متعال در همه پدیده ها ودریافت اسم اعظم در هر موجودی، نکته ای است که در سخنان ابتهاج یافت می شود. این گفته نشان دهنده آن است که جهان را از دیدگاه عارفان و حکیمان مظهر اسماءالله بدانیم.
اهمیت دادن به دل وتهذیب آن از رذایل،قطع تعلقات نفسانی ودنیوی،دوری از خلق وخلوت گزینی برای دریافت تجلی خداوند متعال دردل، نکته درخور توجه دیگری است که ابتهاج بدان نظر داشته است.وی دل را بهترین مرید وراهنمای سالک در مسیر سلوک معرفی می کند و بر آن است که از طریق راز ونیاز واشک و آه، می توان دل را مصفا ساخت وبه دیدار دلدار راه یافت.
این بررسی با توجه به مجموعه آثارابتهاج تاپایان دفتر سیاه مشق (4 )انجام پذیرفته است.
عناصر غالب بلاغی در طنزهای دیوان خروس لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز، انتقاد غیر مستقیم از پلیدیها و کجرویهای جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن، اصلاح پلشتی ها و تهذیب عیوب. آن را تصویر هنری اجتماع نقیضین و یا ضدین دانسته اند، با دو ارزش اجتماعی و ادبی که مکمل یکدیگرند. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. این مقاله به روش آماری و توصیفی به بررسی این عناصر و شگردها در طنزهای دیوان خروس لاری پرداخته است. کنایه شاخصه اصلی طنزهای اجتماعی و سیاسی دیوان مذکور است که بدان صبغه مردمی بخشیده است، اما تشبیه با وجه شبه دوگانه؛ یعنی حقیقی و کتابی، شاخصه دوم طنزهای اجتماعی است و نماد یا سمبل، شاخصه دوم طنزهای سیاسی. علت این رویکرد نیز آزادی نسبی طنزپرداز در تنوع تصویرسازی آماج و مفاهیم طنزهای اجتماعی و محدودیت شدید و ممنوعیت سیاسی او در تصویرگری های استهزاآمیز آماج طنزهای سیاسی است. استعاره و مجاز به علاقه تضاد، عناصری هستند که در طنزهای سیاسی و اجتماعی به اشکال کم رنگ تری نمود پیدا کرده اند و اغراق از عناصری است که صور مختلف خیال از آن مایه گرفته است.
نگاهی به هنر شاعری ابن حسام
حوزههای تخصصی:
مروری بر کتاب آفتابی در میان سایه ای ؛ جشن نامه استاد دکتر بهمن سرکاراتی ، به کوشش دکتر علیرضا مظفری و دکتر سجاد آیدنلو
حوزههای تخصصی:
فابل در مرزبان نامه
نقد و بررسی: اسماعیل شاهرودی
حوزههای تخصصی:
""میرعاشقان"" بررسی نشانه شناختی و روابط عمودی غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دریافت چرخش های معنایی و در نتیجه ژرف ساخت متفاوت با رویه ی ظاهری اشعار و نیز شناخت مخاطب پنهان غزل های حافظ - در غزل هایی که روی سخن با شخصیتی خاص است- ، کشف نشانه های درونْ متنی نه تنها راهگشا که اجتناب ناپذیر است.
حافظ شخصیت مورد خطابش را - بویژه در غزل های انتقادی - با نام واره هایی چند می خواند تا زوایای وجودی وی را با زبانی پنهان و پرنشانه معرفی نماید. این امر ضمن آن که شعر را تاویل بردار می سازد، باعث توهم تعدد مخاطب نیز می گردد.
مقاله ی حاضر غزلی به مطلع
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش
را با توجه به حرکت عمودی شعر و یافتن و نمایاندن نشانه های درونْ متنی مورد بررسی قرار داده است.
این غزل یکی از غزل - شخصیت های پر از طنز حافظ است که در سراسر آن روی سخن با یک مخاطب است که وی را با نام واره های مختلفی چون صوفی، میر عاشقان، رب و شاه می خواند تا افشاگر شخصیت خونریز و باده نوش محتسبی ریاکار به نام امیر مبارزالدین باشد.
خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی (طبیب، ادیب، شاعر، مورخ و سیاست پیشه ی مقتول)
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
پوچ انگاری منفعل در بوف کور
حوزههای تخصصی:
نیست انگاری راوی در بخش اول ""بوف کور"" و وجوه تشابه آن با نیست انگاری نیچه، موضوعی است که پیش از این از سوی نگارندگان این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. در عین حال که پیروی راوی از نیچه در این اثر هدایت قابل انکار نیست، این نیست انگاری با آن چه که نیچه آن را ""نیست انگاری فعال"" معرفی می کند و در عملِ ""زرتشت"" متجلی می شود، تفاوت زیادی دارد. وجوه تمایز راوی از زرتشت را می توان در بخش دوم بوف کور - که در واقع بخش عملی نیست انگاری این کتاب است – مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
این مقاله به معرفی وجوه تمایز و افتراق ""زرتشت"" و ""راوی"" بوف کور می پردازد و ""نیست انگاری منفعل"" را به خصوص در بخش دوم این کتاب بررسی خواهد کرد و یادآور می شود که اگر چه راوی استدلال نیچه را در ذهن خود مرور کرده، آن را می پذیرد و در بخش اول کتاب، نابودی ""دختر اثیری"" را در ذهن خود می پروراند، نفوذ عمیق این دختر - که در واقع جلوه ای از دنیای ماوراست – در کنار انفعال راوی مانع از آن می شود که او بتواند در عمل، تأثیر حضور ""لکاته"" را – که نماد اجتماعی دختر اثیری است- از زندگی خویش بزداید.