فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تلمیح که اشاره به داستان، مثل، آیه، حدیث و شعر است، نوعی پیوند میان مطالب اصلی و داستان و واقعه ای را بیان می کند. این شگرد ادبی جنبه تشبیه یا استشهاد دارد و زیبایی کلام را می افزاید. با توجّه به این که تلمیح دربردارنده فرهنگ عامه و عقاید و رسوم گذشته است از دیرباز مورد توجّه شعرای ادب فارسی یوده است. تلمیح در بازآفرینی صحنه ها ضمن برانگیختن مخاطب، در ارتقاء سطح اندیشگی او مؤثّر است و میدان دیدش را وسعت می بخشد. همین موضوع، اهمیّت و ضرورت بازخوانی این شگرد ادبی را نشان می دهد. با این توضیح، هدف پژوهش حاضر، بیان کارکرد تلمیح در بلاغت افزایی شعر معاصر، تشریح جنبه های معنا آفرینی و تآثیر آن در ایجاد موقعیّت های طنزگونه است. حاصل پژوهش نشان می دهد که این آرایه ادبی با نقشی که در آفرینش طنز دارد، در تبیین انتقادهای اجتماعی و سیاسی که از مهم ترین و پربسامدترین رویکردهای شعر طنز است، تأثیری بسزا گذاشته است. همچنین تصرّف شعرای طنزپرداز در تلمیحات به نوآوری و خلق تصاویر جدید در شعر منجر شده است و این تصویرها نیز در ایجاد فضای طنزآمیز بسیار مؤثّر بوده اند.
معرفی و نقد نسخه خطی دستورالعلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستورالعلاج، اثر طبی سلطان علی خراسانی جنابدی ، از پزشکان دربار ازبکان است که پس از چهل سال طبابت و سفر در رکاب کوچکونجی خان، به درخواست سلطان محمود ازبک، تألیف شده است. از این کتاب که متنی شبه ادبی محسوب می شود بیش از سی نسخه، در کتاب خانه های ایران و جهان موجود است. سلطانعلی در زمان حکومت ابوسعید بهادرخان به دستور وی تکمله ای شانزده بابی بر کتاب افزود، که این تکمله در حکم مقدمه دستورالعلاج می باشد. در نسخه های موجود، مقدمه شانزده بابی دیده نمی شود، بلکه به صورت کتابی جداگانه موجود است. در چاپ های سنگی، مقدمه در ابتدای کتاب قرار داده شده است. با مراجعه به فهرست ها نسخه های متعددی از کتاب شناسایی شد. پس از آن با مطالعه کتاب های تاریخی دوره صفوی و و کتاب هایی که به معرفی متون طبی فارسی پرداخته اند و معدود کتاب هایی که درباره سلسله ازبکان موجود بود، اطلاعاتی درباره ازبکان و کتاب دستورالعلاج به دست آمد. از این میان اطلاعات درباره سلطانعلی بسیار اندک ومنحصر به گفته های خودش در مقدمه کتاب میشد.در نثر دستورالعلاج نیز برخی ویژگی های نحو زبان عربی، مانند مطابقت صفت و موصوف، فعل های شروع و همچنین استفاده از فعل های کهن فارسی، واژه های قدیمی و تقلید از سبک های گذشته دیده می شود.از نظر اصول نگارشی رعایت پیوسته نویسی در کلمات مرکب و جدانویسی در پیشوندهای فعلی و پایبندی به نگارش تنوین نصب و علامت مد در مصوت آ از ویژگی های مهم این کتاب است. در این پژوهش استنساخ و معرفی کتاب بر اساس قدیمی ترین و کاملترین نسخه موجود انجام گرفته است.
نقد تصحیح کتاب کلیات نظام قاری (به تصحیح رحیم طاهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود بن امیر احمد نظام قاری از نقیضه سرایان دورة تیموری است. قاری به تقلید از دیوان اطعمهکتابی به نظم و نثر فراهم آورد که مبنای آن البسه بود. دربارة قاری اطلاع بسیاری در دست نیست. اصلی ترین منبع برای شناخت قاری کتاب اوست؛ از این رو گام نخست در شناخت او فراهم آوردن متنی تصحیح شده از این اثر است. تصحیح این کتاب با دشواری هایی روبروست؛ نبودن نسخه ای تصحیح شده از آن و واژه ها و ترکیب های پیچیده و ناآشنا از این جمله است. نخستین بار میرزا حبیب و سپس رحیم طاهر کتاب قاری را تصحیح کردند. تصحیح میرزا حبیب افزون بر امتیاز مقدم بودن، با وجود دشواری های کار تصحیح در روزگار او، تصحیح دقیقی است. متن تصحیح شدة طاهر نویافته هایی دارد که بر ارزش این تصحیح می افزاید؛ اما نادرستی و خطاهایی نیز در آن وجود دارد. در این مقاله برخی از این خطاها برپایة تحلیل های درون متنی و شگردهای فن تصحیح و نیز منابع برون متنی تصحیح می شود. نویسندة این جستار برخی از دشواری های متن را با تحلیل های درون متنی گشوده است و برپایة آن به یافته هایی دربارة قاری، زندگی و جایگاه ادبی او در روزگار خود، اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و تازه های زبانی در آن عصر دست یافت؛ نگارنده همچنین برخی از ممدوحان قاری و اعلام انسانی و جغرافیایی را برپایة منابع برون متنی و استفاده از فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، عربی و ترکی، منابع حدیثی و نیز جست وجو در تذکره ها، سفرنامه ها، منابع تاریخی، متون جغرافیایی شناسایی کرد. افزون بر این، شماری از اصطلاحات ناشناختة حوزة البسه (بَتّ، بُرُنجُک، صوف مربّع، صوف قُبرُسی، داریه، فرّاء، قَرساق، کلاه شلغمی و مُشَرَّف) با کمک این منابع به طور گسترده شرح شد. آشنایی با این اعلام و اصطلاحات، برخی از ابهامات متن و دشواری های آن را از بین برد.
روایت شناسی حکایت های کلیله و دمنه در سطح داستان با تکیه بر حکایت پادشاه و برهمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر داستان های کلیله و دمنه با تکیه بر حکایت «پادشاه و برهمنان» از دیدگاه روایت شناسان ساختارگرا بررسی شده است. در پیکره اصلی، ابتدا سطوح سه گانه یک متن روایی- داستان، گفتمان، و روایتگری - معرفی شده است ؛ آنگاه حکایت «پادشاه و برهمنان» در سطح «داستان» و مؤلفه های سه وجهی آن – پی رنگ، شخصیت و تعلیق - بررسی شده است. از مهم ترین یافته های این پژوهش برخورداری حکایت فوق از یک پیوند خطی و یکنواخت نقش ها بر روی زنجیره ای همگن و سلسله وار است که سازگاری معناداری با نظریه «سلسله» یا «پاره» رولان بارت در نقش ها دارد. همچنین در حوزه شخصیت، درست مانند الگوی «کنشگرا»ی گریماس از یک ساختار شش وجهی پیروی می کند (فرستنده، هدف، گیرنده/ یاریگر، فاعل، بازدارنده). درمجموع باید گفت ؛ حکایت های کلیله و دمنه اغلب با آرای روایت شناسان ساختارگرا تطابق دارد، درنتیجه می توان برای تقریباً همه حکایت های کلیله و دمنه یک ساختار روایی مشابه ترسیم کرد.
«بررسی میزان هماهنگی وزن و محتوا در اشعار حکیم سنایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزن شعر یکی از عوامل جدایی ناپذیر آن است که باید متناسب با مضمون و دیگر عناصر شعر انتخاب شود. حکیم سنایی، شاعر بزرگ اوایل قرن ششم، اشعار بسیاری از جمله قصیده، غزل، مثنوی و رباعی از خود به یادگار گذشته است. اشعار سنایی مصداق شایان توجهی از هماهنگی میان وزن و محتوا هستند. در این جستار، پس از بررسی گزیده ای از اشعار این شاعر نامدار (330 غزل و قصیده)، به کیفیت و کمیت انواع وزن در آن و همین طور میزان هماهنگی وزن و محتوای آنها پرداخته می شود. در این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام شده است، اشعار سنایی با توجه به مضمون آنها به چهار گروه وعظ- حکمت، عاشقانه ها، عارفانه ها - قلندریات و مدحیات تقسیم شده است. در اشعار بررسی شده، 26 بحر از بحور عروضی به کار گرفته شده است که در میان آنها بحرهای «رمل مثمن محذوف» و «هزج» بسامد بالایی دارد. اشعار گروه اول و چهارم بیشتر در وزن های روان و جویباری و اشعار با مضامین عاشقانه و قلندرانه با وزن هایی با تنوع چشمگیرتر و بیشتر در قالب بحر مسدس سروده شده است که کوتاهی آن گاهی هیجان بیشتری به کلام القا می کند.
تبیین اعجاز بلاغی قرآن کریم در کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بلاغت اسلامی"، در تحول و تطوّر خود، مدیون کوشش های علمای بزرگی است که از قرن دوم به بعد، همت بر این کار گماشته اند. همچنان که علمِ "نحو" بر لغت و قراءتِ قرآن، استوار شده، مبانی اصلیِ "بلاغت اسلامی" نیز بر طرز و اسلوب همان کتاب عزیز، نهاده شده است. چرا که تبیین اعجاز بلاغی قرآن از اهمّ اهداف "بلاغت اسلامی" بوده و مقصد اصلی مؤلفانِ کتب بلاغی را تشکیل می داده است. در این ارتباط، کتاب "الصناعتین" ابوهلال الحسن بن عبد الله بن سهل العسکری (م:پس از 400ه)، دارای اهمیتی خاص و جایگاهی ویژه است. بنا به تصریح ابوهلال، این کتاب نوشته شد تا هم فهمِ اعجاز بلاغیِ قرآن کریم، میسر شود و هم جبران کاستیِ کتاب "البیان و التبیین" جاحظ (م:255ه) گردد. توضیح آنکه، در کتاب مذکور، شرح حدود بلاغت و اقسام بیان و فصاحت، در لابلای کتاب، چنان پراکنده بود که یافتن هریک، محتاج تأملی طولانی و جست و جویی بسیار بود. نتیجه کار "ابوهلال"، مفید و ماندگار بود چنانکه امروز می توانیم با کمک کتاب وی، به سادگی و روشنی هم با مباحث بلاغی آشنا شویم و هم به فهم اعجاز بلاغی قرآن کریم نزدیک گردیم لذا مناسب دیدیم تا در این نوشتار، تبیینات بلاغی آیات را بر مبنای کتاب الصناعتین مورد بحث و دقت قرار دهیم و با روشی ادبی و به دور از بحث های کلامیِ بی فایده، خوشه ها برچینیم و بهره ها ببریم.
تحلیل روان شناسی اسطوره قهرمان و رویین تنی در داستان رستم و اسفندیار بر اساس نظریه های آدلر و رادن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم روان شناسی و شاخه هایش ابزاری است که می توان با کمک آن بسیاری از رفتارهای انسان امروزی یا انسان در بستر تاریخ را بررسی کرد. با استمداد از این علم می توان به زوایای پیچیدة ذهن شخصیت های داستانی پی برد و دربارة روان شناسی فردی آنها به طرح نظریه پرداخت. مقالة حاضر سعی دارد با کمک تحلیل روان شناسی، ظاهر و ژرفای روان دو پهلوان نامی شاهنامه(رستم و اسفندیار) را به صورت توصیفی و تحلیلی گزارش کند. هر دو پهلوان، اسطوره قهرمانی هستند که برای ستیز با طبیعت و عوامل مختلف آن به کارکردهای خارق العاده مجهز می شوند. آدلر بر آن است ساخت و پرداخت این اسطوره قهرمان ها را می توان جبران نوعی حقارت بشر در مقابل جبر طبیعت و محیط دانست و عبور هر دو پهلوان از موانع دشوار محیطی و طبیعی را نیز به این مسئله مربوط کرد. رادن در تحول اسطورة قهرمان، 4 دوره را از هم متمایز می کند. طبق تحقیق او اسطورة رستم و اسفندیار را می توان تحول «دورة دوقلوها» نامید. بحث دیگر مربوط به اسطوره قهرمان اسفندیار و پایان غم بار اوست که به عقدة کمبود محبت اسفندیار مربوط می شود. با استناد به شاهنامهاین مطلب اثبات شده است که بی بهرگی از محبت پدر و خویشاوندان اسفندیار او را به ورطة نیستی می کشاند.
نظریة رئالیسم عرفانی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور رئالیسم جادویی در آلمان و موفقیت آن در آمریکای لاتین بیانگر آن است که بومی سازیِ هر شیوه، پیش شرط اساسیِ استفاده از آن است؛ بخصوص در رئالیسم جادویی که بدون بومی سازی و انطباق آن با شرایط فرهنگی نویسنده، نتیجه بخش نخواهد بود. جالب اینکه، بیشترین مشابهت ها میان این شیوه و متون تذکره صوفیان، همچون تذکرةالاولیای عطار وجود دارد. این نوشتار گامی است در ارائة یک الگوی بومی شده از رئالیسم جادویی مبتنی بر فرهنگ داستانی- عرفانیِ ایران. دست یابی به یک الگوی ادبی تحت عنوان رئالیسم جادویی بومی شده با متون داستانی تصوف، می تواند آغاز خوبی باشد برای بروز و ظهور یک مکتب ایرانی- اسلامی، تحت عنوان «رئالیسم صوفیانه» یا «رئالیسم عرفانی». گام نخست در این مسیر، بررسی مقایسه ایِ شاخصه ها در دو زمینة ساختار و مبنا میان متون داستانی رئالیسم جادویی است که صدسال تنهایی نوشتة گابریل گارسیا مارکز برترین نمایندة آن می باشد، با متون به جا مانده از حکایات و تذکره های تصوف که تذکرةالاولیا نوشتة عطار نیشابوری برترین نمایندة آن است. پس از بازشناسی مهم ترین شاخصه ها و تفاوت ها، در گام بعدی می توان به ارائة تعریفی برای رئالیسم عرفانی اندیشید.
بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل درخصوص استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. هم زمان با وضع این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند، و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کردند. عده ای هم در دوره معاصر تلاش کرده اند با طرح مسئله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عام تر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مدنظر داشته اند؛ در حالی که بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، «استعارگی» این ساختار پذیرفتنی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد، نه جایگزین های آن.
ایوان مدائن در ترازوی ارتباط، بررسی و تحلیل قصیده «ایوان مدائن» براساس نظریه ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی انتقادی مقالات ادبی دانشگاهی از منظر هژمونی ایدئولوژیک و روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد مجلات و پژوهش های ادبی دانشگاهی در سال های اخیر، رویکردهای آسیب شناختی در جهت تبیین ضعف ها و کاستی های این پژوهش ها شکل گرفته است. اما به نظر می رسد اغلب این پژوهش ها به توصیف معلول پرداخته-اند و کمتر رویکردی علّی به تحلیل این مسأله دارند. در این مقاله پژوهش های ادبی دانشگاهی در سه سطح مورد بررسی قرار گرفته اند: سطح اول به بررسی هژمونی های ایدئولوژیک حاکم بر تلقی از ماهیت ادبیات و پژوهش ادبی در ایران و تأثیرات آن ها در پژوهش های ادبی دانشگاهی اختصاص یافته است. بر این اساس الگوهای فکری حاکم بر پژوهش های ادبی، نوعی ماهیت تعلیمی، تفسیری، توصیفی و ذوقی را برای آن متصور می داند. سطح دوم به «روش پژوهش» در پژوهش های ادبی دانشگاهی می پردازد و به کاربردن نظریه های ادبی را به عنوان «روش علمی» برای پژوهش ادبی با توجه به رویکردهای فرارشته ای، کثرت گرایی نظری، نگاه پساپارادایمی و مرکزگریز به این نظریه ها با پرسش مواجهه می کند و در سطح سوم نیز اجزای یک مقاله ی علمی پژوهشی با طرح مفاهیم روش شناسی هرمنوتیک و مسأله مندسازی مورد توجه قرارگرفته است؛ اجزایی که نتایج این پژوهش نشان می دهد اغلب کلیشه ای و غیرضروری پنداشته می شوند.
استعاره و کارکرد آن در گفتار روزمره ی گویشوران فارسی (با تکیه بر دانشجویان فارسی زبان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
استعاره،از مهم ترین پدیده های زبانی است که مورد توجه علما، فلاسفه و اُدبا و اخیراً زبانشناسان واقع شده است. با توجه به اهمیّت موضوع، دراﯾﻦﻣﻘﺎﻟﻪﮐﻪﺑﺨﺸﯽازﭘﮋوﻫﺸﯽوﺳﯿﻊدرﺑﺎره ی بررسیﮐﺎربردﻧﻈﺮیه یمعاصر استعاره [1](1992) لیکاف [2]درﺗﺒﯿﯿﻦساختارهای استعاری زبان روزمره است، ﻣﯽﮐﻮﺷﯿﻢﺑﺎﺗﻮﺟﻪﺑﻪﻣﺒﺎﻧﯽاین چارچوب نظری که بر درک مفاهیم انتزاعی از طریق کاهش در مقیاس بشری تاکید دارد، کارکرد فرایند استعاره را در گفتار روزمره ی گویشوران فارسی با تکیه بر جامعه ی آماری پژوهش محک بزنیم. بدین منظور، نگارندگان به صورت تصادفی، پنجاه نفر از دانشجویان را گزینش کرده، به روش میدانی30 ساعت از مکالمه ی آنان را در سه بافت زبانی متفاوت و در طول 3 ماه ضبط و گردآوری کردند.پس از نگارش داده های زبانی، تعداد 122 عبارت استعاری استخراج گردید که با تحلیل داده ها، مشخص گردید؛ بخش قابل توجّهی از گفتار نمونه ی آماری تحقیق، استعاری است و انواع استعاره های مفهومی در گفتار آنان دیده می شود؛ در این میان استعاره ی ساختار رویداد، بیشترین بسامد وقوع و استعاره جهتی کمترین بسامد وقوع را داشته است. در نتیجه، ادعای لیکاف (1992) مبنی بر جهانی بودن این نظریه در مورد زبان فارسی تأیید شد. در نهایت معلوم گردید بافت زبانی[3]، تأثیری مستقیم بر کاربرد استعاره در گفتار روزمره دارد.به عبارت دیگر هر چه بافت جنبه رسمی تری داشته باشد، استعاره در گفتار کمتر و هر چه جنبه ی غیر رسمی یابد استعاره بیشتر می شود. 1.The contemporary theory of metaphor 2. George Lakoff 3. Linguistic context
تجلّی آیات الهی در اشعار سنایی بر اساس بینامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژرار ژنت یکی از تأثیرگذارترین پژوهشگران در عرصه بینامتنیّت است. وی دامنه مطالعات کریستوا را گسترش داد و کوشش نمود تا هر رابطه ای را که یک متن می تواند با دیگر متون داشته باشد، به طور نظام مند مطالعه کند. نظریه بینامتنیت که درباره روابط بین متون و تأثیر متون متأخّر از کتب متقدّم بحث می کند، از بحث های مهم ژنتی است. بر اساس این نظریه هیچ متنی متّکی به خود نبوده و به نحوی با متون پیش از خود ارتباط دارد. در این میان نظریه بینامتنیت ژنت که بهره گیری متون از یکدیگر را بر اساس پنج نوع ترامتنیت ، فرامتنیت، پیرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت می داند، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از این پنج دسته نوعی از روابط یک متن را با غیر خود طرح و بررسی می کند. بدون شک هر شاعر و ادیب و مسلمان که از دین مبین اسلام و کتب دینی تأثیر پذیرفته است، سعی می کند تا در لابه لای اشعار و سخنان خویش، الفاظ و عباراتی از آیات کلام الله و روایات اهل بیت علیهم السّلام را متجلّی و منعکس سازد. یکی از این شاعران سنایی غزنوی است که غالب ادب پژوهان اقرار به بلندی مرتبه اش در شاعری و اذعان به عظمت مقامش در عرفان دارند. گرچه مفهوم حقیقی آیات الهی با تفاسیر وارده از حضرات معصومین علیهم السّلام، مکشوف می گردد، ولی سنایی با وقوف بر برخی از این تفاسیر به اشعار قرآنی خویش رنگی تعلیمی- تربیتی زده است. در این پژوهش سعی شده آثار سنایی را در آیینه بینامتنیّت مورد بررسی قرار داده تا در پایان بتوان از پیوند عمیق آثار حکیم سنایی غزنوی با مباحث قرآنی پرده برداشته و مضامین قرآنی به کار رفته در آثار این حکیم شاعر را به تصویر بکشیم.
تصحیح چند تصحیف و تحریف در قصیدة نهزة الارواح و نزهة الاشباح خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاقانی، شاعر بزرگ و نام آور قرن ششم، به راستی یکی از درخشان ترین چهره های ادب ایران است که به سرودن شعر پیچیده و دیریاب شناخته شده است. زبان ویژة شعر خاقانی، کاربرد انواع ترکیبات بدیع، آفرینش مضامین نو، کاربرد علوم زمانه در شعر، التزام به رعایت انواع آرایه های لفظی و معنوی، کاربرد تشبیهات و استعاره های دور از ذهن و کنایات و... ازجمله نکاتی است که با پیچیده کردن شعر خاقانی، آن را دور از دسترس همگان قرار داده است؛ افزون بر این نکات بخش درخور توجهی از دشواری های شعر این شاعر به سبب ضبط های نادرست اشعار اوست. در این جستار کوتاه سعی شده است تا یکی از قصاید شورانگیز خاقانی با عنوان «نهزة الارواح و نزهة الاشباح» از نظر تصحیفات نقد و بررسی شود. این قصیده نتیجة دومین سفر حج اوست و در آن از شور و احساسات حاجیان و وصف منازل کعبه از بغداد تا مکه سخن به میان آمده است؛ بی توجهی به ویژگی های سبکی خاقانی برخی از این تصحیفات و تحریفات را ایجاد کرده است و البته بخشی از آن با توجه به متون جغرافیایی، طبی، فقهی و... تصحیح پذیر است.
مولفه های پست مدرنیستی در غزلیات حافظ شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم طغیانیست علیه باورهای تک بعدی و تک صدا. این فکر هیچ ذهن و مرز خاصی را شامل نمی شود و هر لحظه و در هر مکانی سر بر می آورد و در قاب یک اثر هنری متجسم می شود. گرچه اصطلاح پست مدرن در این مقاله از ادبیات و نظریه های غربی وام گرفته شده و حاکی از تفکر و زبان فرهنگ دیگری است ولی هدف این مکتب و کارکردهایش جهان شمول است. در این مقاله کوشیده ایم تا مطابقت های فلسفی مکتب پست مدرن را در غزلیات حافظ بسنجیم و تا حد امکان فضای سازی و فلسفه متعالی این شاعر برجسته و جهانی ادبیات کلاسیک را نشان دهیم. مؤلفه های پست مدرنی اقتباس، عدم قطعیت، کارناوال، فروپاشی روایت های کلان ، کالای ذهنی، مرکزیت زدایی، وجودشناسی، اتصال کوتاه...در این سیر به مدد ما آمده است.