ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
۳۱۸۱.

گذر از افسانه نارسیس به خویشتن در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی خویشتن دیدار نرگس ( نارسیس)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۷ تعداد دانلود : ۶۹۹
دیدار با خویشتن و رسیدن به حقیقت خود یکی از اصول مسلم و نهایی سلوک الی الله است که بسیاری از آثار عرفانی به طور اشاره وار، تمثیل گونه یا مبسوط به آن پرداخته اند. آنچه عارفان در این حیطه بیان کرده اند، در برخی موارد منطبق با آن چیزی است که در علم روان شناسی در مورد خویشتن و مفاهیم مربوط به آن آمده است. این مساله یعنی خویشتن و تجربه شهود عرفانی در زبان مولانا گاه با تعابیر و نشانه هایی بیان می شود که افسانه نارسیس در عالم اسطوره را تداعی می کند؛ عناصری همچون آب، چشمه، جویبار، چهره، دیدار، عکس خود در آب دیدن و ... به ویژه در کنار هم در غزل مولانا که در جنبه روساخت این افسانه را در نظر می آورد و از جنبه های درونی و ژرف ساختی، فضای پدیداری، پیشینه ها و برآیندها ما را از آن دور کرده، آن را دو امر مجزا و با دو جنبه متمایز ارزشی و مربوط به دو عالم عرفانی و اسطوره ای می کند. این پژوهش برآن است تا ضمن نگاهی به این افسانه، ردپای خویشتن و تجربه دیدار، نام ها، دال ها و شکل های بروز و توصیف آن و نیز روند دست یابی به آن را ضمن توجه به دیدگاه های روان شناسی به ویژه آموزه های یونگ در گستره غزل مولانا بکاود و مرز و حدود این دو پدیده مشابه و در معنا متفاوت را روشن کند که یکی نفی هستی و شهود حق و دیگری اثبات هستی و خودشیفتگی و به عبارتی فریفتگی به ظواهر، نقاب ها و سایه ها و به بیانی دیگر شرک، کفر و نادیده انگاشتن حقیقت است. گفتنی است که نگاه فروید به افسانه نارسیس آن را کاملا در نقطه مقابل مفهوم تجربه دیدار و مفاهیم عرفانی مرتبط با آن قرار می دهد و در این راستا تحلیل یونگ از برخی عناصر مرتبط با اسطوره راهگشاتر است.
۳۱۸۹.

تأملی در نقد روایت با رویکرد منطق مکالمه ای و چندآوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چندآوایی تحلیل روایت روی ماه خداوند را ببوس منطق گفت وگویی بیدارکردن ابلیس معاویه را برادران کارامازوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۳۵
پس از ترجمة آثار باختین در ایران و استقبال روزافزون از نظریة منطق مکالمه و چندآوایی او، دیده می شود که متون ادبی کلاسیک و معاصر با رویکرد باختینی بررسی می شوند. در مواردی، کلی گویی و ساده انگاری این نظریه در تحلیل روایت، باعث شده است که زوایا و ژرفای نظریة باختین به درستی نمایانده نشود و تحلیل روایت در بیش تر موارد، به نقدی توصیفی یا برجسته کردن موارد صوری فروکاسته شود. در این نوشتار، نگارنده کوشیده است شیوة تحلیل و تطبیق مؤلفه های اساسی نظریة چندآوایی را در متن روایی بازنگری کند. به این منظور، داستان «بیدارکردن ابلیس معاویه را» از مثنوی معنوی و داستان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور (نمونه هایی از دو متن روایی کلاسیک و معاصر) انتخاب شده اند و رمان برادران کارامازوف داستایفسکی به منزلة متن مرجع در نظر گرفته شده است. پژوهش بر اساس شیوة یافتن تقابل های دوگانه، که از نقد ساختارگرایی وام گرفته شده است، و شیوة همزیستی آواهای متضاد در متن، که عنصر غالب در نظریة چندآوایی باختین است، انجام شده است. نتیجة اجمالی نشان می دهد که تحلیل روایت باید بر اساس اصل پذیرش و کنش دوسویة مفاهیم متقابل و همزیستی آن ها در متن باشد. بنابراین، همة تکنیک های روایت از حضور «غیر» گرفته تا کارناوالیزه کردن، طنز، تعدد راوی و زاویة دید و نقل قول مستقیم، باید پذیرش آوای غیر را به اجرا گذارند. بر اساس این، روی ماه خداوند را ببوس به علت یکپارچگی با آوای مخالف و نبود کنش دوسویة آواهای متقابل تک آوا و داستان بیدارکردن ابلیس معاویه را به علت نبود پاسخ قطعی به آوای مخالف و همزیستی نسبی آواها، دوصدایی است.
۳۱۹۲.

خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانه شناسی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی مایکل ریفاتر شعر گفتار سید علی صالحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۸ تعداد دانلود : ۸۹۰
شعر گفتار، یکی از جریان های برجسته شعر معاصر و شعری مخاطب محور است که در آن کنش القایی گفتار، مهم ترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار می آید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعه «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی «ریفاتر» بررسی می شود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیت ها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانه های مستقیم صورت می گیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریه ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانه های نشان دار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخه ای مطابق با چرخه عناصر غیر دستوری، انباشت ها، منظومه های توصیفی، هیپوگرام ها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکه دلالتی همسان مرگ است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان