فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۷۰۸ مورد.
رویکرد تحلیلی به عناصر داستانی سندبادنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سندبادنامه نوشته محمد بن علی ظهیری سمرقندی از نوع ادب تمثیلی است که با نثری مصنوع در قرن ششم نگاشته شده است. این کتاب شامل یک داستان اصلی و سی و سه داستان کوتاه فرعی است. این حکایات در موضوعات مختلفی چون مکر و دسیسه زنان، شاهان و شاهزادگان و حیوانات سخن گو و... و متضمن مسائل اخلاقی صریح و روشن است. در این پژوهش، پس از تقسیم داستان ها از نظر موضوع و درون مایه، عناصر دیگر داستان از جمله شخصیت، زمینه، زاویه دید، صحنه، پی رنگ، لحن، سبک و مخاطب به صورت اجمالی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از تحلیل و بررسی این داستان ها، مقایسه روش قصه نویسی ظهیری با تعاریف و معیارهای امروزی داستان نویسی و میزان وفاداری وی به حفظ چهارچوب قصه نویسی است. استفاده از شخصیت های نوعی و تمثیلی به صورت ایستا با لحن ثابت در گفتگو و متن قصه، سبک نگارش ثابت و نبودن طرح متنوع و رابطه منطقی و استوار میان حوادث، این اثر را با وجود حجم نسبتاً بالا، به دور از معیارهای امروزی داستان نویسی و در حد قصه ای نمادین و تمثیلی نشان می دهد اما نثر مصنوع و مزین و پایبندی به قصه نویسی کهن، بر اهمیت ادبی آن افزوده است.
بازخوانش بینامتنی منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ادبیات ایران، آثاری به مقتضیات فکری و فرهنگی زمانه آفریده شده اند که می تواند در رویکردی بازخوانشی ضمن اشاره به روانشناسی فردی و اجتماعی آن عصر، حلقه هایی از جریان شناسی ادبی در تکمیل خلأهای نگرش ساختاری باشند؛ منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی(778ه.ق)، یکی از این آثار است که با وجود غفلت محققان؛ ظرفیتهایی قابل تأمل برای تأکید بر نگرش ساختاری و شبکه ای به آثار ادبی یک دوره دارد.
این پژوهش، به کمک رهیافتهای بینامتنی و چارچوب نظری «تاریخگرایی نو»، کوشیده است با ردگیری نشانه های درون متنی و برون متنی-برخلاف باور عمومی-عرفانی بودن منظومة جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از دو ساحت می توان به اثبات فرضیة عرفانی بودن متن «جمشید و خورشید» پرداخت: نخست، رمزگشایی از شالودة بینامتنی اثر که با وجود پیوندی دیالکتیک(گفتگومدارنه) منظومه با اسطوره های ایران باستان و شاهنامه، و تقلید از زمینة غنایی و شگردهای روایی خمسه سرایی بویژه هفت پیکر نظامی؛ سرشت بنیادین اثر بیشتر به سبب تأسی از ساختار و شگردهای رمزی- عرفانی داستانهای سهروردی؛ مثل عقل سرخ و صفیر سیمرغ، سیر العباد سنایی، داستان شیخ صنعان عطار، داستان قلعة ذات الصور و جدال چینیان و رومیان در مثنوی مولانا، رنگ و بویی عرفانی دارد. دوم، از رهگذر کاربست نگرش تاریخگرایی جدید در تحلیل اثر که از همسویی ژرف ساخت این منظومه با جریان صوفیگرایانة قرن هشتم، پرده می گشاید و نشان می دهد که منظومة «جمشید و خورشید» ی نه در خلأ تاریخی و بریدگی از جریان مسلط عصر، بلکه در گفتگو با ساحت غالب فکری و فرهنگی قرن هشتم؛ یعنی عرفان گرایی آفریده شده است.
سیرت انسانی در صورت حیوانی (بررسی فضیلت ها و رذیلت های اخلاقی در حکایات جانور محور مثنوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جلوه های دل انگیز و پر شور مثنوی، انعکاس خُلق و خوی انسانی است که معمولاً در قالب حکایات و تمثیلات نمادین و با نقش آفرینی موجودات و پدیده های غیر انسانی متجلی شده است. مولانا در این تمثیلات در پی آن است که با نگاهی نقادانه به جهان طبیعت و عالم معنا، برای تعمیق و تبیین آموزه های عرفانی و تعالیم آموزه های اخلاقی، از هر عنصر و شگردی بهره بگیرد، تا چراغی فرا راه سالکان حقیقت و جویندگان راه سعادت بیفروزد و آنان را به سر منزل مقصود هدایت کند. از جملة هنرنمایی های مولوی در این زمینه، بهره گیری اخلاقی و عرفانی از شخصیت ها و تمثیلات جانوری است. که در این مقاله بعد از مقدمه، به اختصار به نمونه هایی از فضایل و رذایل اخلاقی که در حکایت های جانور محور مثنوی به آن ها اشاره شده، پرداخته می شود.
متن شناسی نسخه ی خطّی حماسه ی قِران حبشی به روایت ابوطاهر طرسوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قِران حبشی، پهلوان عیّارِ یکی از حماسه های منثورفارسی است که توصیف شکوهمند کردارها و جهانگشایی های وی ،پرداخته ی روایت پرداز مبدع سده ی ششم، ابوطاهر طرسوسی است. پس از سمک عیّار و گردنکشان نامه، قِران حبشی سومین حماسه ی منثوری است که عنوان آن بر پایه ی نام عیّار برجسته اش نامبردار شد.این پژوهش، نخستین جستار مستقلّی است که در مورد آن انجام می شودوازاین رو، بایسته است در گام نخست، شش نسخه ی ترکی همراه با نسخه ی عربی منحصر به فردی از این روایت معرّفی،سپس تشریحی از نسخه ی فارسی نفیس و یگانه ی قِران حبشی همراه با چگونگی رسم الخطّ و ویژگی های دستوری آن ارایه شود. دامنه ی پژوهش با تعقیب حضور قِران در دیگر روایت ها ادامه می یابدتا این که نقش وی در گرشاسپ نامه، ابومسلم نامه، اسکندرنامه و روایت ملک قاسم و بدیع الزّماننمایان می شود. شگفتا که در این میان، ناگاه برای نخستین بار سمک عیّار در روایت دیگری حضور یافته و همراه با قِران حبشی زیر سایه ی عمر امیّه ی ضمری عیّاری می کنند. بخش پایانی پژوهش در روشن ساختن موضوع پر سابقه و ناشناخته ی دودستگی عیّاران،شاهدی دیگر در ارتباط با حضور قِران حبشی به دست داده و کار با شرحی از طرح کلّی این روایت به فرجام خود رسیده است.
التهکم الفکاهی فی مقامات الهمذانی(ریشخند انتقادی در مقامات همدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز یکی از غنی ترین انواع ادبی در ادبیات از جمله در ادبیات عربی است. ازجمله متون طنزآمیز ماندگار،فن مقامات است که بدیع الزمان همدانی ازپیش آهنگان آن است. یکی از مهمترین انواع طنز در مقامات همدانی تهکم و انواع آن است که این مقاله به بررسی آن می پردازد و نشان می دهد همدانی به عنوان یک طنز نویس پر طرفدار چگونه و با استفاده از چه مهارتهایی در خنداندن و جذب خواننده موفق بوده است.نگاه تیزبین او در تشخیص امراض اخلاقی مردم زمانه خود و انتخاب ماهرانه و تجویز انواع طنز به فراخور حال اقشار جامعه عباسی ، طبیبی حاذق را ماند، یا معلمی عالم را،که همگان را به تاثیر نصایح غیر مستقیم طنز آمیز در تعلیم و تربیت آگاه می سازد. در این پژوهش دریافتیم که چون هدف همدانی اصلاح اجتماعی است بنابراین ریشخند اخلاقی در مقامات او زیاد است اما از ریشخند فردی استفاده نکرده است. در نهایت نیز موفق شدیم تعریفی از ریشخند انتقادی (التهکم الفکاهی) ارائه دهیم.
زرین قبانامه: منظومة پهلوانی ناشناخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از منظومه های پهلوانی تا امروز ناشناختة ادبِ حماسی ایران زرین قبانامه است که در سه دست نویسِ موجود از آن با نام های شاهنامة اسدی، رستم و سلیمان و زرین قبای هفت لشکر معرفی شده است. سرایندة شیعی متن ناشناس است و بنابر قراینی اثر خویش را در عصر صفویان و در شصت سالگی و شاید یکی دو سال پیش و پس به نظم درآورده است. داستان منظومه در زمان پادشاهی کیخسرو در ایران و پیامبری حضرت سلیمان(ع) روی می دهد و با آمدن فرستادة سلیمان(ع) به نام زرین قبا، که در پایان معلوم می شود نوة رستم است به دربار ایران و دعوت ایرانیان به پذیرش کیش سلیمان(ع) آغاز می شود. بعد از آن روایات متعدد و بسیار متنوعی به شیوة داستان در داستان در 23133 بیت نقل می شود که شخصیت های اصلی آنها غالباً زرین قبا و دیگر پهلوانانِ رستم نژاد هستند. ساختار و موضوعِ این روایات نقالی عامیانه است و ناظم ناشناس در عین تأثّراتِ زبانی و بیانی گوناگون از شاهنامه نهایتاً منظومه ای میان مایه عرضه کرده است که واژه ها و گزاره های ویژة نقّالی نیز در آن دیده می شود. در این مقاله در هفت بخش، ذیل عنوان ها و موضوع های نام منظومه، سراینده، زمان نظم، موضوع، مأخذ، کیفیت نظم و برخی ویژگی های سبکی به معرفی این متنِ تقریباً گم نام و ناشناخته پرداخته ایم تا علاقه مندان با یکی از بلندترین منظومه های پهلوانی پس از شاهنامه آشنا شوند.
نبرد رستم با «پتیاره»، روایتی دیگر از داستان «ببر بیان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سلسله روایاتی که از پهلوانی های رستم در دوران جوانی اش به دست ما رسیده است با دو روایت منظوم روبه رو می شویم که به «ببر بیان» و «داستان پتیاره» اشتهار دارند. موضوع این دو منظومه که تاکنون پیرایش و تصحیح نشده اند، چنین است که رستم برای نبرد با اژدهای مخوفی به سرزمین هندوستان می رود و با تدبیری که می اندیشد آن اژدها را از بین می برد. با وجود آن که این دو منظومه از نظر مضمون مانند یکدیگرند، میان آن دو تفاوت های چشمگیری دیده می شود. با بررسی بن مایه های اساطیری منظومه «ببر بیان» می توان گفت این منظومه، در شمار آن دسته منظومه های حماسی است که روایتی کهن و اصیل دارند. با بررسی این مضامین اساطیری نیز درمی یابیم روایت داستان «ببر بیان»، نسبت به روایت «داستان پتیاره» کهن تر و پیشینه دارتر است می توان گفت درون مایه ها و مضامین «داستان پتیاره» برگرفته از روایت «ببر بیان» است.
معرفی منظومه ی عاشقانه ی «سلیمان وبلقیس» زلالی و مقایسه ی آن با قرآن و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش و کارکرد بن مایه های توصیفی در منظومة ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم نقد ادبی پرداختن به بن مایه های ادبیات داستانی است. بن مایه ها را از جهت اهمّیت و نقشی که در داستآن ها اعم از منظوم یا منثور دارند می توان به دو دستة بن مایه های ایستا و بن مایه های پویا تقسیم بندی کرد. توصیف ها در عین حال که انواع مختلفی را در بر می گیرند (توصیف بیانی از داستان است که راوی با نظرگاه خود به ترسیم محیط، اشیاء، سیمای ظاهری و باطنی شخصیّت ها می پردازد)، از بن مایه های ایستا به حساب می آیند و از این جهت که کنش و رویداد محسوب نمی شوند، در برابر بن مایه های روایی که در سیر علّی و معلولی قرار می گیرند، قابل حذف اند. امّا این بدین معنا نیست که بتوان اهمّیت درجة دومی را برای این نوع از بن مایه ها در برابر بن مایه های پویا قائل شد و از کارکردهای گوناگون آن ها (بیان حقیقت واقع، توضیح، تفخیم، جداسازی بخش های روایی، القاء گذر زمان، تزئین، تأثیر عاطفی، تمهید ساز، تعلیق، آگاهی دهندگی و ...) غافل ماند. مطالعه در حیطة روابطِ بن مایه های پویا و ایستا، روایت و توصیف، نقش و کارکردهای توصیف را در ادبیات داستانی بهتر تبیین می نماید، خصوصاً این که در بادی امر ظاهراً توصیف از ارزش ثانویه برخوردار است. در این مقال با توجه به منظومة عاشقانة ویس و رامین ِفخرالدین اسعد گرگانی، به مهم ترین کارکردهای توصیف پرداخته شده است.
بررسی ساختار و گونه روایی در متن سفرنامه ناصرخسرو براساس نظریه ژپ لینت ولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ویژگی های منحصر به فرد سفرنامه ناصرخسرو بر خلاف دیگر سفرنامه ها، شروع با حادثه داستانی، برخوردار بودن از زبان روایی- ادبی، حکایت های دلنشین، دقت و جزئی نگری است. اگر چه ساختار کلی قالب سفرنامه با داستان و رمان تفاوت دارد اما سفرنامه ناصرخسرو به دلایل منحصر به فرد روایی و ساختاری بیشتر ساختاری شبیه به قصه و داستان دارد تا سفرنامه و گزارش. بسیاری از ویژگی های ساختاری داستان، از جمله وضعیت اولیه، نیروی تخریب کننده، وضعیت میانی و موقعیت پایانی، ساختار متفاوتی به این سفرنامه داده است. علاوه بر این، گونه های روایی خاص این اثر موجب شده است تا مخاطب به آسانی جذب آن گردد. این پژوهش کوششی است برای تبیین ساختار طرح و گونه های روایی در سفرنامه ناصرخسرو. بدین منظور از رویکرد روایت شناختی نوین ژپ لینت ولت بهره برده ایم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که بر اساس نظریه ژپ لینت ولت ناصرخسرو، برای بیان دیده ها و شنیده های خود از الگوی روایتی همسان(راوی = کنشگر) و از دو گونه زاویه دید درونی و صفر استفاده نموده است.
ترامتنیت در مقامات حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب مقامات حمیدی، نمونة خوبی از متونی است که از بطن متون پیشین فرهنگ و ادبیات خویش متولد شده و به فضایی با ابعاد بسیار متنوع تبدیل شده است که در آن انواع نوشتار با هم آمیخته اند و این متن را محل تجمع چندین گونه کرده اند. هدف اصلی در این پژوهش کشف و شناخت انواع روابط متون در مقامات حمیدی است. برای رسیدن به این هدف بر اساس نظریة ترامتنیت ژرار ژنت، 23 مقامة موجود در مقامات حمیدی را تحلیل و بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این کتاب، نمونة کاملی از متون دارای ترامتنیت است که حضور چشمگیرآیات قرآن کریم در جای جای آن و استفاده از اصطلاحات و عبارات و اشعار معروف زبان و ادبیات عربی و تأثیرپذیری از اسلوب مقامه نویسی بدیع الزمان همدانی و حریری، نشانگر مجموعه ای از روابط بینامتنی و صداهای متکثر معنایی موجود در این کتاب است که روابط ترامتنی معتبری را تأیید می کند و این ارتباط در جهت ایجاد نظام معنایی این متن، شامل تمامی روابط متون در نظریة ترامتنیت ژرار ژنت است.
نمود ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان« ماهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جریان سیال ذهن» پیش از آنکه تکنیکی در داستاننویسی مدرن محسوب شود، اصطلاحی روانشناسانه بود که ویلیام جیمز روانشناس امریکایی، در باب چگونگی شکل گیری خاطرات، افکار، رویاها و احساسات درونی انسان به کار برد. بعدها نویسندگانی که بنیان خلق آثار خود را ذهن آدمی قرار دادند و به دنیای درونی و اندیشهها و عواطف فردی او روی آوردند، از این اندیشهها سود بردند و جریان سیال ذهن را به عنوان شیوهای از داستاننویسی به کار گرفتند. حوزههایی که این شیوه از داستان با آن سر و کار دارد به طور کلی: ذهن و واقعیت ذهنی، حالتها و نمودهای حیات درونی و خویشتن حقیقی انسان، همچون: افکار، احساسات، تخیلات و رؤیاها را در بر میگیرد. همچنین زمان حسی (غیر تقویمی) که زمانی درونی و حلقوی است و زبان پیچیدهای که با زبان معمولی و روزمره تفاوت دارد، از ویژگیهای این شیوهی داستان نویسی است. هفت پیکر نظامی گنجوی در قلمرو داستا ن پردازی از دیدگاههای مختلف، تأویل پذیر است و در سر تا سر آن به شرح کامل و اصیل تجربههای انسانی پرداخته شده و هستی درونی آدمی با تمامی افعال و نمودهای آن مورد توجه قرار گرفته است. چهرههای مختلف و صداهای متنوع یک انسان، تضادهای روحی انسانی که با پناه بردن به نیروهای خلاق درونی بر این تضاد پیروز شده است، پیوند خودآگاه و ناخودآگاه، ذهن و عین، واقعیت و رؤیا، درهم ریزی زمان و... از نمودهای برجستهی جریان سیال ذهن در این کتاب است. در این مقالــه کوشش شده است تا با تکیه بر بعضــی از عناصـر «جریان سیال ذهن» و برجستهسازی آنها، به افسانه ی ماهان در هفت پیکر نظامی پرداخته شود و رویکرد جدیدی از این داستان ارائه شود.
مقاله به زبان عربی: بررسی فابل های مولوی در غزلیّات شمس (دراسة الحکایات الرمزیة لمولوی فی غزلیات شمس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمثیل روایی (آلیگوری) داستانی است به نظم یا نثر که دارای دو معنی است: معنی مقدّماتی یا سطحی و ثانوی و باطنی که در زیر لایه سطحی قرار دارد. فابل یکی از انواع آلیگوری و عبارت است از حکایتی کوتاه- چه به نظم و چه به نثر- که به قصد انتقال یک درس اخلاقی گفته شده باشد. در فابل شخصیّت ها اغلب حیوانات اند؛ امّا اشیای بیجان، انسان ها و خدایان نیز ممکن است در آن ظاهر گردند. فابل در تمثیل های عرفانی فارسی برای بیان مفاهیم عرفان نظری و دستورات عرفان عملی نیز به کار رفته است.
از جمله جنبه های هنری کار مولوی در غزلیّات شمس استفاده از تمثیل های روایی است؛ در بین این تمثیل های روایی 16 فابل وجود دارد؛ این فابل ها از لحاظ ساخت و صورت دو نوع است: 1. فابل هایی با کنش و عمل داستانی (6 تا)، 2. فابل هایی در قالب گفتگو یا داستان صحنه ای(10 تا). این فابل ها، پیرنگ، بن مایه و ساختاری یکسان از نظر پردازش دارند و ساده و ایجاز ویژگی بازر آنهاست. 4 تا از فابل های مولوی تمثیل اخلاقی- عرفانی است و 10 فابل تمثیل مفاهیم عرفان نظری و 2 فابل تمثیل اندیشه های کلامی است.
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی مقامات همدانی وحریری (مطالعه مورد پژوهانه: مقامه خمریه و رملیه) (فی التحلیل الفنّی لمقامات الهمذانی والحریری ""الموازنة بین الخمریة والرملیة نموذجاً"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامه نویسی یکی از مهم ترین فنون ادبی در ادبیات عربی قلمداد می گردد. اصلی ترین عامل این اهمیت و ارزشمندی را باید در هدفی جستجو نمود که نویسنده مقامه در پی آن است و آن چیزی جز آموزش و یاد دادن شیوه های بیانی نیست؛ شیوه هایی که در کنار بهره مندی از معادلات لفظی و تقابلات صوتی و ریتم موسیقایی، به انواع آراستگی های مختلف بدیعی مزین است. در کنار موارد مذکور نباید نقش بسزای ساختمایه های روایی و داستانی را در تحقق اهداف مختلف تعلیمی و بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی، فولکلور، و ... از یاد برد. معروف ترین مقامه نویسان در ادب عربی بدیع الزمان همدانی- مبدع و مخترع فن مقامه- و حریری می باشند. بعدها با گسترش دایره مقامات عربی و خروج از چهارچوب عربی، این فن با تمامی ابعاد داستانی، تعلیمی، فنی، و ... بر ادب فارسی نیز تأثیر فراوانی نهاد و سرانجام در مقامات حمیدی تجلی یافت. در این نوشتار، نویسنده بر آن است تا با بررسی تطبیقی ابعاد گوناگون روایی، فنی، مضمونی، تعلیمی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی، صوتی، و موسیقایی، فولکلور و ... در مقامه خمریه همدانی و رملیه حریری به عنوان دو نمونه از مقامات عربی، توانمندی هنری و ادبی این دو ادیب را در مقامه نویسی مقایسه و مشخص نماید.