فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲٬۲۱۴ مورد.
خواجه عبدالله انصاری
ازهار گلشن
رشیدالدین بیدوازی
لحظه ی حیرت (نظاره ی چند لحظه ی حیرانی در ادبیات عارفانه)
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
آدمی جلوه حق
شیوه تبیین سنت و مشرب عرفانی، نمونه مطالعاتی: عزیز نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶
171-202
حوزههای تخصصی:
به منظور تحقق اهداف پژوهشی در پژوهش های عرفانی، ضروری است روشی مضبوط، علمی و منطبق بر ماهیت آن زمینه درنظر گرفته شود. یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع، به نظر می رسد نخستین و ضروری ترین گام در پژوهش های عرفانی، تبیین سنت و مشرب عارفان است. در این مقاله، به اقتضای ماهیت عرفان اسلامی، روشی برای تبیین سنت و مشرب عرفانی به دست آمده است. در این روش، برای سنت عرفانی چهار رکن (هدف و غایت، روش، موضوعات و مفاهیم و نظام تربیتی) و برای مشرب عرفانی نیز سه محور (سیر و سلوک، موضوعات و مفاهیم، و نظام تربیتی) مشخص شده است که براساس آن ها می توان سنت و مشرب عرفانی عارف را تبیین کرد. همچنین در این مقاله، عزیز بن محمد نسفی به عنوان مطالعه موردی درنظر گرفته شده است. وی کوشیده است راهی بین دو سنت عرفانی برگزیند. براین اساس، در اصول و مبانی پایبند سنت دوم، و در فروع دنباله رو سنت اول عرفانی است. مشرب عرفانی وی نیز برآمده از مشرب عرفانی استادش سعدالدین حمویه است که البته با ابتکارات وی در زمینه های سیر و سلوک و هستی شناسی همراه شده است.
آیا خواجه بهاءالدین محمد نقشبند بخاری از مجذوبان سالک است؟ (2) (قسمت دوم دوران کمال و مرحله ی پیشوائی)
حوزههای تخصصی:
دشمنی با حروف (2)
تعارض محتوایی در رویکرد عرفانی منطق الطیر عطّار با رسالةالطیر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مقاطع تقابل عقل و عرفان، رویکرد شریعت گرای برخی علما و عرفا با رویکرد خردگرای برخی حکما و فلاسفه در قرون پنجم تا هفتم است. این تقابل به صورت تعارض های علمی و عقیدتی نامحسوس و عمیقاً اثرگذار، در زیر پوست خشن تاریخ آن قرن ها در جریان بود و برخی از فلاسفه و عرفا نمایندة دو جبهة آن تلقی می شدند. هدف این تحقیق، واکاوی تشابهات و تباین های دو جریان فکری متقابل سینوی و عطاری است که نمایندگان دو رویکرد یادشده بودند. این پژوهش با طرح پیش فرض هدفمندی تصنیف و تألیف رسالات نمادین سلوک مرغان، تباین های محتوایی رسالةالطیرابن سینا و منطق الطیرعطار را بررسی می کند. پس از نقل اختصاری متون معارض، موارد تباین و تقابل معرفی و شرح، علل و عوامل منجر به بروز تقابل ها بیان شده است. مغایرت در تلقی از جان و هبوط آن در جسم، رویکرد به ضرورت رهبری، نگاه به قوانین علمی و نفی منطق و علیت، تباین رویکرد به تعامل ملک مرغان با مرغان سالک، درون گرایی و شناخت برون گرای علمی-فلسفی، اختلاف نظر در شمار سالکان واصل به مقصد و توفیق برای دیدار حضرت ملک، تعارض در سنجش سلوک شناخت شناسانه به وسیلة عقل و عشق، از یافته های این تحقیق اند که می توان آن ها را بازنمایی مبانی تقابل تاریخی عرفان شریعت مدار با عرفان مبتنی بر خردورزی فلسفی تعریف کرد.
بررسی مفهوم تکاملی مرگ در اشعار مولانا براساس نظریه استعاره شناختی مدل فرهنگی استعاره زنجیره بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاه زبان شناسان شناختی، استعاره مفهومی به هرگونه فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصورات ملموس اطلاق می شود. در این پژوهش، از میان راهکارهای مختلفی که لیکاف و ترنر در تحلیل استعاره مفهومی استفاده کرده اند، با استفاده از ویژگی سلسله مراتبی مدل استعاره زنجیره بزرگ، به بررسی مفهوم تکامل در اشعار مولانا پرداخته می شود. بررسی اشعار مولانا نشان داد خصوصیت سلسله مراتبی استعاره زنجیره بزرگ که نشان دهنده نوعی تکامل است، در نظام ذهنی مولانا نیز برقرار است. او تکامل انسان را در گذشتن از قالب جمادات و گیاهان و حیوانات و حتی خود انسان و رسیدن به مراتب بالاتر یعنی فرشتگان و قرب الهی بیان می دارد که این دو مرتبه اخیر از نظر زبان شناسان شناختی دور مانده است. مولانا شرط گذشتن و عبور از مراتب پایین تر را مردن و فنا می داند و آن را با نوعی استعاره جهتی یعنی حرکت روبه جلو نشان می دهد که در آن، درک استعاری ویژگی های یک ماهیت در یک سطح، از طریق ویژگی های یک ماهیت در سطح دیگر امکان پذیر است؛ یعنی هر بار با زایشی مجدد روبه رو هستیم. با توجه به ماهیت جهانی جسم انسان و محققاً الگوهای جهانی تعاملات فیزیکی ما با جهان، این نوع رابطه در میان فرهنگ های مختلف همچنان تا حدی یکسان عمل می کند، اما جهان بینی و تجربیات مولانا تکاملی افزون تر از نگاه زبان شناسان برای انسان ترسیم کرده است.
درآمدیبر داستان گوییصوفیانه (قصه هایکرامت)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بخش عمده قصه هایکوتاه صوفیانه، با محوریت کرامات عارفان، مورد بحث قرار گرفته، بین سندیت تاریخیقصه ها با جنبه هایداستانیآن ها ارتباطیبر اساس رویکردهاینوین به تاریخ و روایت برقرار میشود، آن گاه رویدادهایغیرعادیکرامت در فضایروایت به نقد کشیده شده، ساختمان این نوع داستان ها از نظر عناصر طرح، راوی، شخصیت، زاویه دید و ... مورد بررسیقرار میگیرد و در نهایت تناقض هایبیانیعرفا از منظر زبانیبه تفصیل تحلیل میشود.