فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۲۱ تا ۶٬۹۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۲, Issue ۸, Winter ۲۰۱۴
10 - 23
حوزههای تخصصی:
In the present study, two different models of task complexity; namely, limited attentional capacity model and cognition hypothesis were examined. To this end, the manipulation of cognitive task complexity along +/- single task dimension on Iranian EFL learners’ production in terms of fluency was explored. Based on the results of the writing test of TOFEL (2004), 48 learners were selected as the participants of the study and were divided into two groups, simple task group (STG, n=24) and complex task group (CTG, n=24). The participants in the STG were given an eight-frame picture which had been arranged in the correct sequence before its administration (+ single task). The participants in the CTG were given all the eight frames which were not arranged in their correct order. These participants were required to order the frames in the right sequence first, before starting writing (- single task). Their output was encoded based on the measure of fluency. One independent sample t-tests was run. The results indicated that the participants significantly generated more words in the complex task. Based on the findings, it can be concluded that in the Iranian context, the predictions of limited attentional capacity model were more accurate.
بررسی سواد سنجش و ارزشیابی مدرسان دانشگاهی زبان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواد سنجش و ارزشیابی مدرسان دانشگاهی در سال های اخیر به طور فزاینده ای در برنامه های مرتبط با توسعه حرفه ای معلمان مورد توجه قرار گرفته است. سواد سنجش و ارزشیابی می تواند به معلمان و دانش آموزان در درک نقش اساسی ارزشیابی در محیط کلاس کمک بسزایی کند، به کارگیری سنجش و ارزشیابی معنادار و پیوسته، نه تنها برای معلمان و دانش آموزان، بلکه برای تمامی فعالان عرصه آموزش لازم و مفید است. ضعف آموزشی معلمان در زمینه سنجش و ارزشیابی سبب افت کیفی شاخص های یادگیری در دانش آموزان شده است. با هدف دستیابی به میزان سواد سنجش و ارزشیابی مدرسان دانشگاه نسبت به معیارهای «سن»، «تجربه تدریس» و «رشته تحصیلی» آنها، پرسش نامه طراحی شده میان تعداد 002 نفر از مدرسان دانشگاه توزیع و توسط آنان تکمیل شد. نتایج تحلیل کمّی، تفاوت معناداری را در میزان سواد سنجش و ارزشیابی بین مدرسان با تجربه های کاری مختلف در سنین متفاوت و گرایش های رشته زبان انگلیسی نشان داد. سواد سنجش و ارزشیابی باید به عنوان یک ضرورت جهت پیشرفت حال و آینده معلمان و مدیران آموزش مبنای نظر قرار گیرد
کارکرد استعاره های شناختی مفهوم «دل» در دیدگاه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان شناختی بر + این باورند که نظام اداراکی انسان ذاتاً استعاری است. آن ها استعاره را مربوط به قلمرو اندیشه و فراتر از حوزه زبان می دانند. استعاره در نظریه معاصر به معنای مفهوم سازی پدیده های پیچیده و نامحسوس ذهن از سوی تجارب ملموس و حسی انسان است. اهمیت بررسی مفهوم «دل» در ناشناختگی و ماورائی بودن آن در زبان و ادبیات، به ویژه عرفان است. واژه دل معانی گسترده و متنوّعی را القا می کند. از این رو، بررسی شگردهای پردازش استعاری دل در شناسایی عواطف و نظام اندیشگانی شاعر بسیار مهم است. بنا بر این اهمیت، پژوهش حاضر می کوشد با هدف شناسایی مکتب فکری سنایی در این راستا و برخی ظرایف ذهنی و بیانی حاکی از آن، به توصیف و تحلیل شگردها و ابزارهای محسوس کردن «دل» در اندیشه این شاعر در چارچوب نظریه شناختی و کارکردهای مفهوم سازی آن بپردازد. نتایج نشان می دهد که پربسامدترین نوع استعاره دل، هستی شناختی و چشمگیرترین آن از نوع شیء انگاری است که حاکی از تأثیر تجارب اولیه ذهنی و ناخودآگاه جمعی بر ذهن شاعر در فهم دل است. القای مفاهیم عاطفی (عشق ورزی، حزن و شادی)، تبیین مفاهیم اخلاقی (شکیبایی و نفس و دنیاگرایی)، جایگاه تجلی حق بودن، اندیشه ورزی و دانایی و نیز رازداری به ترتیب از مهم ترین کارکردهای معنایی دل است.
The Effect of Teaching Metacognitive Listening Strategy during Shadowing Activity on Field-Dependent and Field-Independent EFL Learners’ Listening Comprehension(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۱, Fall & Winter ۲۰۱۷
1 - 28
حوزههای تخصصی:
This study aimed to compare the effect of teaching metacognitive listening strategies through shadowing activity on the listening comprehension of field-dependent (FD) and field-independent (FI) EFL learners. Since the researcher had access only to female participants,85 female EFL learners from a language institute in Tehran, at the pre-intermediate level of proficiency with the age range of 18-35 were selected out of the initial 120 participants based on their performance on a piloted PET. The Group Embedded Figures Test (GEFT) was administered to the selected participants in order to categorize them into the two experimental groups (49 FD and 36 FI). The participants including both FD and FI sat in several classes. During a five-week instruction period (twice a week), both groups practiced listening comprehension for 45 minutes through a combination of shadowing activity, and metacognitive strategy instruction with no difference in treatment. The results of the independent samples t-test demonstrated that there was no significant difference between listening posttest scores of FI and FD groups. Therefore, it was concluded that metacognitive strategy training coupled with shadowing activity could be equally beneficial in terms of listening proficiency for all students regardless of their perceptual tendency (FD/FI). The findings of the present study have implications for language teachers regarding metacognitive strategy training and listening comprehension enhancement.
Establishing an Argument-Based Validity Approach for a Low-Stake Test of Collocational Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Most of the validation studies conducted across varying test application contexts are usually framed within the traditional conceptualization of validity and therefore lack a comprehensive framework to focus on test score interpretations and test score use. This study aimed at developing and validating a collocational behavior test (CBT), drawing on Kane's argument-based approach to validity. Four types of inferences including observation, generalization, extrapolation and explanation were articulated. To verify the validity assumptions, both theoretical and empirical evidence were presented within the formative and summative stages of test development and validation. Followed from Kane, theoretical evidence was sought through test specification, item construction, and test construction procedures. Empirical support, however, was sought through examining the collocational behavior test (CBT) with a sample of 60 university students majoring in TEFL. Ebel’s criteria, KR-21 reliability and a series of Pearson-Product correlation were applied to analyze the data for both theoretical and empirical phases. The findings refer to the support for the assumptions proposed for test validity, suggesting that the collocational behavior test(CBT)may provide an appropriate and accurate indicator of collocational language ability for EFL learners. The implications for language testing and assessment are discussed
رفتار نحوی افعال اصطلاحی در زبان فارسی: رویکردی شناختی
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
47 - 68
حوزههای تخصصی:
بر اساس هادلستون و پولام (273:2002)، اصطلاحات، آن دسته از واحدهای زبانی را در بر می گیرند که هویتی بزرگتر از یک واژه دارند و معنای آن از مجموع معانی که اجزای تشکیل دهنده شان در صورت کاربرد تنها با خود حمل می کنند حاصل نمی شود. در پیشینه مطالعات، ثبات رفتار نحوی و عدم امکان ایجاد صورت های متفاوت نحوی از ویژگی های اصطلاحات معرفی شده است. با این وجود در برخی از مطالعات زبان شناختی زایایی نحوی اصطلاحات، موضعی مدرج فرض می شود و این سازه های زبانی بر مبنا ی ویژگی های منحصر به فرد معنایی خود، درجات متفاوتی از تغییر رفتار نحوی را بدون تغییر در معنای اصطلاحی خود به نمایش می گذارند. در این مقاله سعی بر آن است تا بر اساس آراء گیبس و نایاک(1989) زایایی نحوی افعال اصطلاحی زبان فارسی واکاوی و نشان داده شود که چگونه برخی از گروه های فعلی اصطلاحی این زبان علیرغم تغییرات نحوی، معنای اصطلاحی خود را حفظ نموده است درحالی که برخی دیگر بدون تغییر معنایی دستخوش تغییر نحوی نمی شوند. همچنین قصد بر این است تا آن دسته از تغییرات نحوی که بیشترین و کمترین تأثیر را بر معنای اصطلاحی این گروه های فعلی دارند مشخص شود. بدین منظور، افعال اصطلاحی از منظر زبان شناسی شناختی و بر اساس تغییر رفتارهای نحوی (مانند درج قید و صفت، تبدیل افعال اصطلاحی به عبارت های اسمی و نیز فرآیند مجهول سازی) بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دسته از افعال اصطلاحی که مولفه های سازنده آن تا حد زیادی به درک معنای اصطلاحی آنها کمک میکنند (خودآشکارسازها) در تغییرات نحوی دچار تغییرات معنایی نمی شوند، درحالی که دسته دیگر افعال اصطلاحی که میان معنای اصطلاحی و اجزای سازنده آن ارتباط یک به یک برقرار نیست (غیرخودآشکارسازها) از زایایی نحوی برخوردار نیستند و در خلال تغییرات نحوی، تغییرات معنایی گسترده ای را تجربه می کنند.
تعیین مدل بهینه تشخیصی شناختی (CDM) بخش دستور زبان مجموعه زبان انگلیسی کنکور سراسری کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نوآورانه ترین ابزارهای محققان برای بهبود آموزش و ارزشیابی به خصوص درمورد آموزش های سرنوشت ساز که حاصل اتحاد روان شناسی شناختی و سنجش آموزشی است استفاده از رویکردهای تشخیصی شناختی است، اما متأسفانه این رویکردها مورد توجه و استفاده اندک پژوهشگران حیطه آموزش و ارزشیابی زبان، به خصوص دستور زبان، در ایران قرار گرفته است. از مسائل اساسی در جریان سنجش تشخیصی شناختی، تعیین مهارت ها و ریزمهارت های شناختی لازم برای پاسخ به پرسش ها و همچنین، انتخاب مدلی بهینه است. اهداف اصلی پژوهش کیفی و کمی حاضر تعیین این مهارت های شناختی از طریق تدوین ماتریس کیو، تعیین مدل بهینه تشخیصی شناختی ( CDM ) برای آزمون دستور زبان کنکور کارشناسی ارشد مجموعه زبان انگلیسی و درنهایت، شناسایی نقاط قوت و ضعف آزمودنی هاست که 5000 نفر از شرکت کنندگان سال 1396 بودند. یافته های حاصل از بررسی ادبیات موجود، ارزیابی متخصصان و پروتکل های تفکر با صدای بلند در فاز تدوین ماتریس کیو نشان می دهد، هر کدام از پرسش های آزمون دستور زبان به بررسی دو تا چهار مهارت از شش خرده مهارت تصریف زمان فعل، کاربرد فعل صحیح، کاربرد عبارات اصطلاحی، کاربرد تعدیل کننده ها، توافق و کاربرد حروف اضافه می پردازند. بررسی مدل های DINA, DINO , G-DINA از میان مدل های تشخیصی شناختی موجود نشان داد که مدل G-DINA با داده ها برازش مطلوب تری دارد و درنتیجه، تحلیل های تکمیلی بر روی عملکردهای این مدل انجام شد. درنهایت، با توجه به تحلیل عملکرد آزمون دهندگان مسلط و غیرمسلط، کاربردها و پیشنهاداتی برای آموزش و سنجش زبان برای آزمون های سرنوشت ساز همچون کنکور کارشناسی ارشد و همچنین، پژوهش های مشابه ارائه شده است.
بررسی ساخت نحوی خرده جمله در کردی (گونه موکریانی) رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی مقوله نحوی خرده جمله و شیوه اعطای حالت به گروه های اسمی درون آن در زبان کردی، گونه موکریانی، در چارچوب برنامه کمینه گرا صورت گرفته است. در این مقاله، به بررسی سه فرضیه در باب مقوله نحوی خرده جمله پرداخته ایم که مطابق آن ها سازه مذکور فرافکنی واژگانی از محمول آن، گروه تصریف و گروه زمان در نظر گرفته شده است. تحلیل های ارائه شده در این مقاله نشان می دهند که فرضیه اول سبب بروز مشکلاتی در اصل فرافکنی گسترده، شیوه اعطای حالت و نظریه ایکس تیره می شود. در فرضیه دوم، به منظور برآورده شدن الزامات گروه تصریف، قائل به وجود فرافکن هایی فاقد تجلی آوایی شدیم. در نظرگرفتن عناصر تهی در ساخت های زبانی همسو با ماهیت اصلی برنامه کمینه گرا مبنی بر بهینه بودن ساخت های زبانی نیست و با اصل اقتصاد مغایرت دارد. در تحلیل آخر، با استناد به «مطابقه چندگانه» هیرایوا (2001) و «وراثت مشخصه» چامسکی (2005; 2006)، مقوله نحوی خرده جمله در این گونه، گروه زمان در نظر گرفته می شود.
Definitional Clarifications in the Introductions of PhD theses: A Genre-Based Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
PhD thesis introductions help student writers to discuss the significance of their study and establish how their study relates to and draws on previous research. The present study used a genre-based approach to examine one subsection in introductions of applied linguistics PhD theses. To that end, Iranian PhD thesis introductions were textually analysed. A researcher-made questionnaire, grounded on the responses from a semi-structured interview, was administered to Iranian applied linguists and PhD students to seek their opinions regarding how the subsection should be written. Frequency counts and statistical tests were used to analyse the data using SPSS (version 22). Results of genre analysis showed varying lengths, non-alphabetic ordering of the terms, and frequent uses of indirect quotations to organise the subsection. Results of textual analysis also revealed significant overlap between the terms in introductions and keywords in abstracts. The terms primarily derived from research questions. Results of questionnaire response analyses showed no statistically significant differences between the attitudes of applied linguists and PhD students. Implications of the study for PhD introduction thesis writing are discussed.
بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه اسم در زبان فارسی از دیدگاه شناختی ذیل چارچوب نظری دستور شناختی لانگاکر ( 2008 ) است. به منظور نیل به این هدف، نگارندگان 150 اسم بسیط فارسی را به طور تصادفی از فرهنگ بزرگ سخن (1382) انتخاب کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده پژوهش، این گونه نتیجه گرفته اند که در زبان فارسی بحث قابل شمارش بودن یا غیرقابل شمارش بودن اسم معنای چندانی ندارد و برخلاف دیدگاه شناختی که اسم های قابل شمارش و اسم های عام را دو طبقه اصلی اسامی می داند، در زبان فارسی اسم های عام، همان اسم های قابل شمارش اند و نشانه جمع دریافت می کنند و به همراه اسم های خاص، یک طبقه از انواع اسم ها را تشکیل می دهند، همچنین در زبان فارسی نیز همانند دیدگاه شناختی، ضمیر جانشین اسم می شود.
بررسی تعداد مؤثر تکرار واژه در یادگیری واژگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در پرتو الگوی «هَیَجامَد»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که واژگان هر زبان بخش عمده ای از فهم آن زبان را به خود اختصاص می دهند، یادگیری این حجم زیاد از واژگان برای زبان آموزان کار دشواری است که نیاز به استفاده از روش های خاص جهت امکان پذیری و سهولت انجام آن به وضوح احساس می شود. تکرار، به عنوان روشی مؤثر برای یادگیری و یادسپاری واژگان، از دیرباز در امر آموزش زبان مطرح بوده است. بااین وجود، به نظر می رسد که نحوه و تعداد تکرار مؤثر واژگان جهت تدریس در کلاس درس کمتر مورد توجّه پژوهش های زبانی و به تبع آن مدرّسان زبان انگلیسی قرار گرفته است. ازاین رو، با در نظر گرفتن اهمّیّت احساسات زبان آموزان در امر یادگیری که پیوسته در تاریخچه آموزش زبان مورد تأکید قرار گرفته است، این مطالعه با کمک گرفتن از الگوی «هَیَجامَد» (تلفیق دو واژه هیجان و بسامد)، به بررسی شیوه و تعداد اثربخش تکرار واژگان پرداخته و بر اساس مرور پژوهش های انجام شده در حوزه های زبانی و روانشناسی شناختی، روش مؤثر تکرار بافاصله را تبیین می نماید. بدین منظور، تعداد 100 نفر شرکت کننده، با سطح بسندگیِ متوسطِ زبانِ انگلیسی، به طور تصادفی در 5 گروه (گروهِ بدون تکرار، 1، 2، 3، و 4 تکرار) قرار گرفتند. سپس تعداد 15 واژه که شرکت کنندگان هیچ اطّلاعاتی در زبانِ مادری خود نسبت به آنها نداشتند، جهت تدریس انتخاب شدند. آنگاه، برای مقایسه نتایج آزمون یادآوری واژگان، از آزمونِ «تحلیل واریانس یک عاملی» استفاده شد. نتایج تحقیق، تفاوت معناداری را بین گروه های بدون تکرار و 2 تکرار نشان داد. در پایان، پیشنهاد می شود که تعداد 2 تکرار به روش بافاصله و همچنین در نظر گرفتن هَیَجامَد زبان آموزان نسبت به واژگان، می تواند به عنوان تعداد تکرار بهینه و روشی مؤثر برای تکرار واژه، نقش بسزایی در یادگیری واژگان در کلاس درس ایفا نماید.
تحلیل نقش نماهای اسم فارسی در گفتار گویشوران ترکی آذربایجانی بر اساس مدل چهار تکواژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ حاضر، نقش نماهای اسم فارسی را در گفتارِ گویشوران ترکی آذربایجانی، بر اساس مدلِ چهارتکواژ بررسی نموده است. داده ها از منبع های معتبرِ زبانِ ترکیِ آذربایجانی و تعاملات زبانی گویشوران منطقه های مرکزی استان اردبیل گردآوری شده اند. ابتدا نقش نماهای اسم فارسی در چهارچوبِ مدلِ چهارتکواژ، به تکواژهای محتوایی (حروف اضافه)، تکواژهای نظام مندِ متقدم (حروفِ ندا) و تکواژ نظام مندِ پیونددهنده متأخر (کسره اضافه) گروه بندی شد. با بررسی داده ها، معلوم شد که برخی حروفِ ندای فارسی به صورت عناصر قرضی در زبان ترکی آذربایجانی رایج هستند. این در حالی است که تعدادی از حروف اضافه آن زبان، طی فرایند رمزگردانی زبانی در گفتار دوزبانه های ترکی آذربایجانی-فارسی ظاهر می شوند و کسره اضافه نیز مابینِ حروفِ ندا و حروفِ اضافه قرار دارد. به نظر می رسد که بین ماهیت گونه های مختلف تکواژها (فعال شدن تکواژها در سطوح انتزاعی تولید گفتار) و ترتیبِ ورود آن ها به زبان یا گویش دیگر، ارتباط وجود دارد. بر خلاف تکواژهای نظام مند، تکواژهای محتوایی اعطاکننده نقش های تتا (حروف اضافه) به ندرت توسط گویشوران یک زبان قرض گرفته می شوند. همچنین راه یابی تکواژهای نظام مند متقدم به زبان یا گویش های دیگر، راحت تر از تکواژهای نظام مند متأخر انجام می پذیرد. زیرا تکواژهای نظام مند متأخر در سطح متأخرتر فرایند تولید انتزاعی، با فراخوان چارچوب نحوی-ساختواژی زبان ماتریس انتخاب می شوند. این در حالی است که انتخاب تکواژهای نظام مند متقدم به صورت غیرمستقیم در سطح مفهومی-واژگانی و همزمان با انتخاب مستقیم تکواژهای محتوایی زبان ماتریس یا زبان درونه صورت می گیرد. یافته های پژوهش حاضر، نمایانگر کارآیی مدل چهارتکواژ در تبیین ترتیب راه یابی سازه ها به زبان پذیرنده در پدیده تماس زبانی است.
Review of Linguistic Inequality and Injustice in Academic Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۱, Issue ۴, fall ۲۰۲۲
173 - 188
حوزههای تخصصی:
This review article examines the underpinning of the little-researched, influential elements that create linguistic injustice in the specific contexts of linguistic imperialism through standardization. To this end, with a review of critical views that includes argumentation and discussion of theoretical and empirical studies, we further aim to highlight linguistic injustice in writing for publishing. The domination of the English language as a lingua academia has not happened neutrally and can create unjust and unequal situations. In knowledge construction, the prosperity of researchers and academics is tied to international publication, and this action supports globalization, individualism, and standardization in favor of native English users. The domination of the English language in academic settings may be a hegemonic practice of native Anglophones to maintain power. In this review, we underline the possibilities for privileged communities to pinpoint linguistic inequality and injustice. The nature of academia should be liberal and liberating; however, in reality, academic settings are politically partisan and at the service of the powerful and wealthy. Still, there is slim hope that the system can change, and one of such profound changes may happen with equal access to resources and mentors for marginalized communities. In this case, the minorities’ voices may also be heard and respected globally.
Explicit and Implicit Instruction of Requestive Strategies: A Comparison of the Effects on Upper -intermediate English Learners’ Email Writing Development(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۳, No.۲۷, Fall & Winter ۲۰۲۰
150 - 170
حوزههای تخصصی:
This study compared the efficacy of explicit and implicit instruction of requestive strategies on upper-intermediate female English as a foreign language (EFL) learners’ email writing development. Sixty-two participants in four intact classes were randomly assigned to two explicit and implicit groups. In this quasi-experimental pretest-posttest design study two email evaluation tests and two written discourse completion tests (WDCT) were used to collect the data. In the pretest phase, an email evaluation test and a WDCT were administered to the participants in two sessions. Next, the two groups were provided with ten treatment sessions. The explicit group received direct instruction and metapragmatic explanation on the use of appropriate requestive strategies in writing emails. The implicit group, however, received instruction on writing requestive emails without any explicit explanation about the requestive strategies in emailing. Then, the participants took the posttest of email evaluation test and WDCT in two successive sessions. The results indicated that both modes of instruction exerted significant effects on the learners’ production of requestive strategies in English. The comparison of the two modes of instruction, nonetheless, indicated that the participants who underwent explicit instruction significantly surpassed those in the implicit group. The findings have implications for materials developers and instructors.
تحلیل تعامل نشانه- معناشناختی میان کلام و کارتون: توسعه دامنه مفهومی اصطلاحات زبانی و کاربرد خلاق آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی تأثیر تعامل کلام و کارتون در روند آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی به فارسی زبانان گردآوری شده است. مسئله این پژوهش این است که چگونه کارتون در تعامل با اصطلاحات زبانی، فضای معناسازی را از یک فضای معنایی غیر قابل پیش بینی به فضایی خلاق تغییر می دهد و چگونه این تعامل، فضایی خلاق را برای توسعه مفهومی اصطلاحات زبانی رقم می زند. برای ارزیابی فرضیات این پژوهش، با استفاده از رویکرد نشانه معناشناسی دیداری و روش تحلیل گفتمانی، تأثیر قرارگیری کارتون در کنار اصطلاحات زبانی در مورد جامعه آماری این پژوهش که شامل 60 زبان آموز در سطح متوسط زبان انگلیسی و بالاتر، شامل 30 دختر و 30 پسر از مناطق شمال و جنوب شهر تهران بودند بررسی شد. فرضیات این پژوهش عبارت اند از اینکه کارتون می تواند از طریق تعامل فضای نشانه ای، تزریق شناختی جدید و گسترش دامنه تخیل، توسعه معنایی اصطلاحات زبانی را درپی داشته باشد و کلام و کارتون می توانند از طریق ایجاد فضای ارجاعی، ورود به ابعاد گفتمانی و توسعه بازی زبانی در فضای بین نشانه ای، سبب کاربرد خلاق اصطلاحات زبانی شوند.
بررسی هویّت فرهنگی یادگیرندگان زبان انگلیسی به وسیله داستان های کوتاه: مطالعه موردی دانشجویان ایرانی رشته انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات فراوانی بر اهمّیّت استفاده از ادبیّات در آموزش زبان و فرهنگ تأکید کرده اند. باوجوداین، تعداد مطالعات متمرکز بر اثرات آموزش زبان به وسیله داستان های کوتاه بر هویّت یادگیرندگان انگلیسی محدود است. این تحقیق به بررسی نقش آموزش داستان های کوتاه بر شکل گیری هویّت فرهنگی دانشجویان زبان انگلیسی در ایران می پردازد. هفت داستان کوتاه زبان مادری ترجمه شده و خارجی پیرامون مفاهیم فرهنگیِ وفاداری، عدالت و عشق در کلاس آموزش داده شدند. نمونه های انتخابی، هدفمند، چهار دانشجوی کارشناسی سال سوم رشته انگلیسی دانشگاه یزد بودند. هویّت سازی این نمونه های انتخابی از طریق مصاحبه های روایی، پرسشنامه های باز و مطالعه خاطرات مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهشگران داده های مربوط به خودانگار ه گذشته، حال و آینده یادگیرند گان را جمع آوری و به وسیله تحلیل محتوای کیفی تجزیه وتحلیل کردند. از نظر تغییرات هویّت فرهنگی در این مطالعه می توان مسیر مشخصی را ثبت کرد که از احساس بیگانگی فرهنگی و برتربینی فرهنگ خارجی شروع و به مرحله تکریم هویّت ملّی، پاسداشت تنوّع بین فرهنگی و تمایل به عضویّت کارآمد در جوامع بین المللی می رسد. هم زمان با حرکت به سوی جهانی شدن، شرکت کنندگان تمایل به حفظ هویّت فرهنگی خود نیز نشان دادند. یافته ها همچنین صحّت نظریّات ساخت گرایی اجتماعی در مورد پویایی و چند گانگی هویّت را تأیید کردند. یافته های این تحقیق بر ضرورت تجدیدنظر هوشمندانه محتوای آموزشی استفاده شده در تدریس درس بیان شفاهی، در راستای تحکیم هویّت فرهنگی یادگیرندگان در مسیر متعارف جهانی شدن تأکید می کند.
Translation and Ideology: When Faithfulness Becomes a Luxury in Translation
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۲, Summer ۲۰۱۳
23 - 33
حوزههای تخصصی:
Every discourse, written or oral, is the conveyer of some hidden agenda of the producer, most importantly in such genres of speech as journalism, politics, propaganda, and advertisements. Given the role of translation in discourse, a difference exists between when the translator carries the ideological values of the elite in contrast with one with patriotic preferences. In this study a comparison was made between translation products resulting from the work of 15 postgraduates of translation studies viewed as freelancers and another published product carrying the elite’s ideology whose works appeared in published in the state media. The results of our comparisons, both qualitative and quantitative showed that there existed two types of difference: the ideology of the elite on the one hand, and the preferred culture related valuesof the freelancers on the other. The differences revealed that both groups translated under the influence of some pre-disposed influence dividable into different categories. Employing strategies of manipulation would be considered as an identity marker showing the social identity of the translator. The effect could be either their cultural preferences or, in contrast, the elite’s favorable set of preferences imposed on both the translator and the product of translation.
Oral Communication Strategies Used by Iranian EFL Learners: Focus on Language Proficiency and Cultural Background(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۵, Issue ۱۷, Spring ۲۰۱۷
113 - 134
حوزههای تخصصی:
Oral Communication Strategies are conscious techniques that L2 interlocutors employ to overcome the communication breakdowns in the target language. Hence, they can help to promote the effectiveness of communication ability. However, it must be noted that many variables can influence the use of these strategies. The present study, therefore, aimed to investigate the role of language proficiency and cultural background variables on the use of oral communication strategies. After piloting the Oral Communication Strategy Inventory and Cultural Milieu and examining the reliability analysis as well as the construct validity, the questionnaires were administered to 320 participants majoring in the English language at B.A and M.A levels. Then, SPSS 18.0 computer program was used to analyze the collected data. Next, an interview was held to gain more information on the use of strategies by the Iranian EFL learners. The results of this inquiry revealed that there is no significant difference between learners at different language proficiency levels in terms of oral communication strategies use, while there is a significant difference between different cultural backgrounds in the use of OCSs. The findings of this research can be useful for developing the use of oral communication strategies among EFL learners, particularly with Persian and Turkish cultural backgrounds.
توالی بندهای قیدی مرکزی در جمله های پیچیده زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به ساختار جملات پیچیده در زبان فارسی می پردازیم. جملاتی که از یک بندِ اصلی و یک یا چند بند پیرو تشکیل شده اند. در این جملات به دنبال آن هستیم تا ترتیبِ چینشِ بندهای قیدی را نسبت به بند اصلی بررسی کنیم و درنهایت ترتیبی را در وضعیت بی نشان ارائه کنیم. بندهای قیدی به دو نوعِ مرکزی و حاشیه ای تقسیم می شوند اما در این مقاله ترتیب بندهای مرکزی در سه وضعیتِ قبل از بند اصلی، بعد از بند اصلی و بی نشان مورد بررسی قرار می گیرد. زمانی که بندها قبل از بند اصلی قرار می گیرند، ترتیبشان بند علت > بند هدف > بند زمان/ بند شرط > بند اصلی و زمانی که بعد از بند اصلی قرار می گیرند ترتیبشان بند اصلی> بند زمان/ بند شرط > بند هدف > بند علت است. نتایج نشان داد که ترتیب خطیِ بندهای قیدی مرکزی را می توان در حالت بی نشان به صورتِ بند زمان/ بند شرط > بند اصلی > بند هدف > بند علت در نظر گرفت. همچنین، برای مشخص کردن جایگاه بی نشانِ بندهای قیدی مرکزی در چارچوب کمینه گرایی می توان از نقشه نگاری گرو ه های وصفی و فرافکن های نقشی در حاشیه چپ جمله استفاده کرد.
تحلیل مؤلفه ها و سازوکارهای نشانه - معنایی دخیل در شکل گیری مفهوم «تردید» در گفتمان ادبی (مطالعه موردی رمان انگار گفته بودی لیلی اثر سپیده شاملو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستار پیش رو می کوشد تا با اتکا بر رویکرد نشانه معناشناسی به تحلیل گفتمان ادبی و سازوکارهای نشانه معناشناختی «تردید» در گفتمان ادبی رمان ِ انگار گفته بودی لیلی اثر سپیده شاملو بپردازد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. درواقع، نگارنده سعی دارد تا با تکیه بر گفتمان ادبی شاملو و فرم روایی منحصربه فرد آن به شیوه تحلیل نشانه معناشناختی نشان دهد چگونه « تردید » در بطن گفتمان رمان شکل گرفته و فرایند تولید و دریافت معنا را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی جستار پیش رو پاسخ گویی به پرسش های زیر است :1. مؤلفه ها و سازوکارهای نشانه معنایی و گفتمانی دخیل در شکل گیری «تردید» در بطن روایت ادبی کدام اند و چه ویژگی هایی دارند؟ 2. مؤلفه های روایی و نشانه معنایی «تردید» در کلیت نظام گفتمانی اثر مورد مطالعه چه کارکردهایی دارند؟ نتایج نشان دادند که تردید ِروایی برونداد مؤلفه های تنشی و بوِشی گفتمان است که به نوبه خود کنش روایی را از طریق برهم ریختن نظم و ایجاد آشفتگی در افعال مؤثر به حاشیه رانده و با سبک های حضور نشانه معناشناختی پیوندی تنگاتنگ دارد. با لحاظ مؤلفه های نشانه معنایی تردید و نوع حضور سوژه در این اثر، تردید به شکل گیری گفتمانی می انجامد که دارای کارکردی سلبی [1] و مبتنی بر سقوط است. [1] .Negative status