فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمایز میان زبان و گویش: بررسی وضعیت گونه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف از انجامِ این پژوهش، بررسی و نقدِ آرایِ پیشین در پیوند با تمایزِ میانِ زبان و گویش و بررسیِ وضعیتِ گونه گیلکی از دو دیدگاه زبان شناختی و غیرِ زبان شناختی است. داده های این پژوهشِ کیفی، بر پایه شمِّ زبانیِ نگارنده و در صورتِ لزوم، با مراجعه به سخن گویان بیشتر و منابعِ مکتوبِ گیلکی گردآوری شده اند. نخست، نشان دادیم که هیچ گونه اجماعی بین زبان شناسان در مورد معیارهایی که بتوان بر اساس آن ها وضعیت گونه های زبانی را تعیین کرد وجود ندارد و معیارهای پیشینِ مطرح شده دچار اشکال های اساسی هستند. سپس، استدلال کردیم که با توجه به شرایط حاکم زبانی، اجتماعی، سیاسی و با توجه به کارکرد گیلکی در جامعه زبانی ایران، این گونه زبانی از منظر غیر زبان شناختی گویش محسوب می شود؛ اما از منظر زبانشناختی، گیلگی زبان است، زیرا تفاوت های متعدد آوایی، صرفی، نحوی و معنی شناختی/ کاربردشناختی بین گیلکی اشکورات و فارسی معیار و حتی در مواردی بین گونه های مختلف گیلکی وجود دارد و این تفاوت ها سبب می گردد که فارسی زبانان قادر به فهم سخنگویان گیلکی اشکورات نباشند. بنابراین، یافته های حاصل از بررسی وضعیت یک گونه زبانی از منظرهای متفاوت ضروتاً یک دیگر را تأیید نمی کنند و می توانند در تعارض با یک دیگر باشند.
تاثیر آشنایی با موضوع در متون جنسیت - محور و نوع آزمون بر درک مطلب خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی مواد آموزشی و متون آزمونهای درک مطلب به طریقی که به سود برخی فراگیران یا آزمون دهندگان و به ضرر سایر آنان نباشد، امری خردمندانه است که هر طراح سوال و مواد درسی باید مد نظر قرار دهد. یکی از عواملی که سبب ایجاد تفاوت بین عملکرد فراگیران زبان انگلیسی در یادگیری و یا آزمونهای درک مطلب خواندن می شود انتخاب متونی است که برخی فراگیران بیشتر از بقیه با آنها آشنایی دارند. این پژوهش تاثیر عواملی چون جنسیت و آشنایی با موضوع را بر عملکرد فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور 64 (34 زن و 30 مرد) فراگیر سطح متوسط موسسه زبان انگلیسی بیان سلیس به یک پرسشنامه آشنایی با موضوع و سه آزمون درک مطلب که شامل یک متن زنانه (کفش های زنانه)، یک متن مردانه (نگهداری از خودرو) و یک متن خنثی (عقاید درباره اعداد) بود، پاسخ دادند. از دو شیوه آزمون برای ارزیابی درک مطلب خواندن در هر سه متن استفاده شد: آزمون چهارگزینه ای و یادآوری آزاد. متوسط نتایج فراگیران در دو آزمون حاکی از آن بود که مردها در متون مردانه و زنها در متون زنانه موفق تر عمل کردند در حالیکه همانگونه که انتظار می رفت میزان موفقیت عملکرد آنان در متن خنثی یکسان بود. نتایج همچنین نشان می دهد که در آزمون چندگزینه ای برای متون مردانه، عملکرد مردها بهتر از زنها و برای متون زنانه عملکرد زنان بهتر از مردان بوده است. این در حالیست که در مورد آزمون چند گزینه ای مربوط به متن خنثی، مردان و زنان به یک میزان موفق بوده اند. در مقابل، آنچه جالب به نظر می رسد آن است که در آزمون یادآوری آزاد برای تمامی متون مردها عملکرد بهتری داشتند. این نتیجه ممکن است بدین معنا باشد که آقایان در آزمون یادآوری آزاد بهتر عمل می کنند که البته این نتیجه گیری کلی نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
اصطلاحی شدن در زبان فارسی در قالب برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوة شکل گیری اصطلاحات در زبان، یکی از مواردی است که در تحلیل های نحوی می توان به آن استناد نمود. از جملة این موارد می توان به ردفورد (1997 & 2014) اشاره کرد که وی با اشاره به نحوة شکل گیری اصطلاحات در زبان انگلیسی، فرض فاعل درون گروه فعلی را در قالب برنامة کمینه گرا تبیین نموده است. این پژوهش که به تحلیل اصطلاحات زبان فارسی اختصاص یافته است، نشان می دهد که اصطلاحی شدن در زبان فارسی فرضیة فاعل درون گروه فعلی را تقویت می کند. این پژوهش همچنین نشان می دهد که روند شکل گیری ساختار گروه بیشینه در زبان فارسی منطبق بر قاعدة ادغام در برنامة کمینه گرا و از پایین به بالا می باشد.
این پژوهش همچنین نشان می دهد که اصطلاحی شدن در زبان فارسی در سطوح فعل تیره، گروه زمان و ساختارهای متنی شکل می گیرد. علاوه بر این، تحلیل ارائه شده در این جستار نشان می دهد که اصطلاحی شدن در سطوح متعدد، قبل و بعد از انجام فرآیندهایی نظیر قلب نحوی و مبتدا سازی صورت می گیرد.
وجهه در فرهنگ ایرانی: بررسی قوم نگارانه مفهوم آبرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی قوم نگارانه مفهوم وجهه در فرهنگ ایرانی می پردازد. در همین راستا واژه «آبرو» و اصطلاح ها و باهم آیی های آن در بافت کاربردی خود بررسی شدند تا معنای آبرو از نظر مردم عادی و کاربردهای آن مشخص شود. نتایج نشان می دهد آبرو با پایبندی یا عدم پایبندی به هنجارهای نظم اخلاقی،یعنی نظام توقعات و انتظارات جامعه (گارفینکل، 1967) حفظ می شود یا می ریزد اما بیش از همه با توانمندی ها(شامل توان مالی، دارایی ها و مهارت ها)، شأن پنداشته افراد و حفظ تمایز بین دو حوزه بیرون (ظاهر) و درون(باطن)(بیمن، 1986) در ارتباط است. همچنین، نتایج نشان می دهند که آبرو آن گونه که در نظریه ساخت وجهه (آروندیل، 2006، 2009) بیان می شود، مفهومی رابطه ای است که در درون تعامل ساخته و داد و ستد می شود. آبروی گروه و شأن پنداشته مفاهیمی هستند که، در برخی موقعیت ها، افراد با آنها وارد تعامل می شوند اما در درون تعامل است که آبروی افراد و گروه یا گروه هایی که افراد آنها را نمایندگی می کنند از نو ساخته و بازتعریف می شود.
رده بندی نشانه شناختی «سوژه های تخیلی» در داستان های کودک: از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
177 - 195
حوزههای تخصصی:
لیکاف، استعاره های مفهومی را نگاشتی بینِ دو حوزه می داند. فوکونیه و ترنر، الگوی شبک ه ایِ آمیختگی مفهومی را جایگزینِ الگوی دوحوزه ایِ استعاره مفهومی، نمودند. به باور آن ها این الگو، نخست، علاوه بر جنبه های استعاریِ درک آنی، جنبه های غیر استعاری را هم می تواند تبیین کند. دوم اینکه، مشتمل بر دو حوزه درون داد و نگاشتِ بین آن ها و همچنین فضای فراگیر و فضای آمیخته است. فضای آمیخته، فضایی است که از آمیزش ذهنیِ دو یا چند فضای درون داد پدید می آید. فضای فراگیر، میانجیِ ارتباطِ فضاهای درون داد با فضای آمیخته است. به سببِ ماهیتِ تخیلیِ فضای آمیخته، از رویکرد نظریه آمیختگی برای بررسی شخصیت های خیالی داستان های فانتزی، بهره گرفته شده است. منظور از سوژه ، کنش گر یا کنش پذیری است که به عنوان قهرمان یا یکی از شخصیت های اصلی، در پیش بردِ پی رنگِ داستان، نقش آفرینی می کند. هدف پژوهش پیشِ رو، رده بندی سوژه های تخیلی بر پایه دسته بندی نشانه شناختیِ پرس است. پِرس، انواع نشانه را، از منظر نوعِ رابطه اش با ابژه، به سه گونه نمادین، شمایلی، نمایه ای گروه بندی کرده است. در همین راستا، این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی بر آن است تا علاوه بر درآمیختنِ دو نظریه نشانه شناسی و آمیختگی مفهومی، چگونگی شکل گیری سوژه های تخیلی در داستان های کودک را از جنبه شناختی مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش، برای نخستین بار از نشانه شناسی برای بررسی فضاهای آمیخته و رده بندی سوژه های فانتزی بهره می گیرد. از دستاوردهای کاربردی پژوهش، ایده بخشی به نویسندگان برای سوژه آفرینی و آسان سازیِ آموزشِ شگردهای فانتزی نویسی برای کارگاه های نویسندگی خلاق است. در سطح نظری، نیز ضمن دسته بندیِ شناختیِ سوژه های تخیلی، تمهیدات نوینی را در اختیار نقد تطبیقی قرار می دهد.
تحلیل و بررسی تطبیقی خسرو وشیرین و خسرونامه با تکیه بر عناصر داستانی
منبع:
رخسار زبان سال اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱
۲۵-۷
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین حکیم نظامی گنجوی و خسرو نامه منسوب به عطّار نیشابوری اگر چه از نظر قدرت شعری و اهمیّت در یک درجه و یک سطح نیستند امّا از نظر عناصر داستانی تا حدودی شباهت دارند. از نظر محتوا و درونمایه هر کدام از دو اثر، اثری عاشقانه است و موضوع آنها عشق دو دلداده است که پس از طی مراحلی به وصال می رسند . تأثیر نظامی بر سرایندگان بعد از خود و از جمله سراینده خسرو نامه مطلبی است که نباید از نظر دور داشت . هر چند که این دو اثر از جنبه عناصر داستان بررسی شده اند امّا این به هیچ وجه به معنی یکسان دانستن جایگاه این دو اثر نیست. در پژوهش حاضر دو این دو اثر از نظر عناصر داستان و شیوه داستان سرایی با یکدیگر مقایسه شده اند و وجه تشابه و تمایز آن دو مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی هم برای هر دو مورد ذکر شده است. در برخی عناصر همچون نداشتن پیرنگ قوی، یکسان بودن زبان شخصیت های داستان و یکنواختی لحن، شباهت وجود دارد و در برخی عناصر تفاوت هایی وجود دارد از جمله عنصر جدال در خسرو و شیرین بیشتر درونی و در خسرونامه بیشتر بیرونی است و نیز عنصر شخصیت در خسرو و شیرین یکنواخت تر، از خسرونامه است.
English Vocabulary Learning Strategies: the Case of Iranian Monolinguals vs. Bilinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main objective of the present study was to investigate the differences between Iranian EFL monolinguals and bilinguals in terms of vocabulary language learning strategies. In fact, it was an attempt to investigate whether bilingual/ monolingual learners differ significantly in using vocabulary learning strategies. To this end, 70 EFL, 45 monolingual (Persian) and 25 bilingual (Arabic-Persian) pre-university students were selected to answer Schmitt’s Vocabulary Learning Strategies Questionnaire (VLSQ). The participants were homogeneous in terms of age, sex, nationality and level of instruction. Following the administration of a general English proficiency test and one VLSQ, interviews were conducted. Then, descriptive statistics and independent t-test were used to analyze the data. The findings obtained through comparison revealed significant dissimilarities between bilinguals and monolinguals’ usage of determination, memory, cognitive and metacognitive strategies. There was no significant variation, however, in their use of social strategies. Further, interviews exhibited some aspects that were not mentioned in the VLSQ.
تحلیل آکوستیکی واکه های ساده و مرکب گویش کردی کرمانشاهی در بافت کلمه/جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تغییرات فرکانس سازه با توجه به تأثیر بافت (کلمه/جمله) و جنسیت گویشوران است. در این پژوهش پارامترهای صوت شناختی فرکانس سازه های اول (F1) و دوم (F2) واکه های ساده و مرکب گویش کردی کرمانشاهی بر اساس 20 گویشور مرد و زن که در کل 5260 نمونة آوایی حاوی واکه های /i, e, a, ɑ, o, u, y, ɑi, au, ei, ɑu/ را در بافت کلمه و جمله در اتاق آکوستیک تولید کرده اند، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد واکه های / y/ و / a/ به ترتیب بازترین و بسته ترین و واکه های /i/ و /u/ پیشین ترین و پسین ترین واکه ها در این گویش اند. براساس مقاد یرِ به دست آمده، واکه /y/ در این گویش واکة گرد محسوب می شود. طبق تحلیل های آماری، اختلاف میانگین F1 آغازه در بافت کلمه و جمله معنی دار است و در بافت کلمه بیشتر از جمله است، درحالی که در پایانه در بافت جمله بیشتر بوده است و F2 (آغازه و پایانه) در بافت کلمه کمتر از بافت جمله گزارش شده است. همچنین F1 و F2 در گویشوران مرد پایین تر از گویشوران زن است. در مجموع، بررسی فرکانس سازه های اول و دوم در گویش کردی کرمانشاهی حاکی از آن است که واکه های این گویش در بافت جمله به سمت مرکزی شدگی تمایل دارند.
ادبیات در آموزش زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بخش پذیری سازه درک مطلب در زبان خارجی (مطالعه ای با استفاده از مدل پرسش ـ پاسخ چند بعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی بخش پذیری توانایی عمومی زبان خارجه و مهارت های آن، پرسشی است که سال هاست توجه زبان شناسان کاربردی را به خود معطوف داشته است. در گذشته تصور می شد توانایی عمومی زبان خارجه و مهارت های آن، واحد و غیر قابل تفکیک هستند؛ اما نظریات جدید نه تنها توانایی عمومی زبان خارجه را بخش پذیر می دانند، بلکه معتقدند مهارت های زبانی هم قابل تقسیم به زیرمهارت ها هستند. با این حال، محققین در مورد تعداد و ماهیت زیرمهارت هایی که مهارت های اصلی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن را تشکیل می دهند، اتفاق نظر ندارند. هدف این مطالعه، بررسی بخش پذیری سازه درک مطلب (خواندن و شنیدن) در زبان خارجی است. برای این منظور یک آزمون درک مطلب زبان انگلیسی، که از دو بخش خواندن و شنیدن تشکیل شده بود، به وسیله مدل پرسش-پاسخ چند بعدی تحلیل شد. سه مدل رقیب با یک بعد، دو بعد و چهار بعد برازش شدند. یافته ها نشان داد مدل چهار بعدی برازش بهتری نسبت به مدل دو بعدی دارد و مدل دو بعدی برازش بهتری نسبت به مدل تک بعدی دارد. این بدان معناست که سازه درک در زبان دوم قابل تفکیک به زیرمهارت هاست. کاربرد یافته ها در تدریس و آزمون زبان های خارجه بحث شده است.
ارتقای گره راست: ساختاری ناهمگن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیینی مناسب از ساختار ارتقای گره راست در زبان فارسی است. در پیشینه تحقیق مرتبط، سه تحلیل متفاوت از این ساختار پیشنهاد شده است که عبارت اند از: «ارتقای گره راست به منزله حاصل حرکت متوازی»، «ارتقای گره راست به منزله حاصل فرآیند حذف» و «ارتقای گره راست به منزله اشراف چندگانه». استدلال هایی مانند ناسازه ها به عنوان هدف ارتقای گره راست، عدم تبعیت از جزیره ها، تخطی از محدودیت سقف راست و عدم امکان حرکت برخی از سازه ها، نشان می دهند که ارتقای گره راست زبان فارسی حاصل عملکرد حرکت متوازی نیست. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساختار ارتقای گره راست زبان فارسی همگن نیست و می توانیم این ساختار زبان فارسی را به دو گروه متفاوت تقسیم کنیم؛ بنابراین، برای تبیین آن به بیش از یک رویکرد نیاز داریم. استدلال هایی ازقبیل مطابقه جمعی، خوانش درونی صفات رابطه ای و سور «هریک»،نشان می دهند که برخی از نمونه های ارتقای گره راست حاصل اشراف چندگانه هستند و استدلال هایی ازقبیل ناسازه ها به عنوان هدف ارتقای گره راست، نحوه مطابقه در برخی نمونه ها، برخی نمونه ساخت های نظارت و همسان نبودن هم پایه ها در قطبیت، نشان می دهند که برخی نمونه های دیگر حاصل عملکرد فرآیند حذف هستند.
سبک شناسی روایت (سبک روایت حکایت های حلاج، بر اساس نظریه سیمپسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آن است که انواع مؤلفه های سبک شناسی روایت را در چند حکایت بررسی کند. این پژوهش بر روی سه حکایت منظوم عرفانی از عطار با محوریت شخصیت حلاج انجام شده است. پرسش های بنیادین پژوهش این است: الف) مؤلفه های سبکی روایی مبتنی بر کدام سازو کارهای سبک شناسی روایت تبیین می شود؟ و ب) این مؤلفه ها چگونه در گفتمان روایی نمود پیدا می کند؟ این پژوهش به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی است و از متدلوژی سیمپسون در کتاب سبک شناسی بهره گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که با تحلیل فرایندها، میزان مشارکت شخصیت های داستان مشخص می شود. درخصوص زاوی ه دید زمانی نیز چون هر سه حکایت حول محور شخصیت حلاج است، به زمان خاصی اشاره نمی شود. درنگ توصیفی مثال دیگری از این زاویه دید است و تداوم متن در حکایات طولانی تر از تداوم داستان است. البته، در حکایت دوم روایت خلاصه و فشرده بیان می شود. طبیعتاً از منظر زاویه دید مکانی و روانی اشاره به مکان چندان موضوعیت ندارد؛ چون تبیین جایگاه و مقام حلاج مدنظر نویسنده است. وجهیت در حکایات حلاج چند ویژگی دارد: اول، چون راوی با گفتار مستقیم احساسات و حالات حلاج و شخصیت عاشق را روایت می کند، وجهیت مثبت است. این موضوع را می توان با الگوی فالر آسپنسکی تبیین کرد. درخصوص گویش فردی، واژگان به کار رفته عکس العمل عاشق بعد از رویارویی با خاکستر معشوق (حلاج) و یافتن نشانی از او را بیان می کند که بسیار با بافت عارفانه داستان هم خوانی دارد. هر سه حکایت حلاج در قالب «ساختار متنی» لباو قابل بررسی است. درخصوص بینامتنیت نیز دو حکایت «حلاج بر سر دار» و «حلاج با سر بریده در خواب» در متون دیگر نقل شده اند.
مقاله به زبان انگلیسی: راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان ایرانی طی خواندن متنهای تخصصی (Reading Strategies Used by Iranian EFL Learners While Reading Academic Texts)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی فراوانی و ماهیت راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان ایرانی طی خواندن متنهای تخصصی انگلیسی می پردازد. زبان آموزان معمولا تمام مطالب ارایه شده در متن را مطالعه مینمایند. بنابراین سعی کردیم بدانیم زبان آموزان از چه راهبرهایی برای درک بهتر متن بهره می برند. تعداد 45 دانشجوی کارشناسی رشته های متفاوت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان بصورت تصادفی برای این مطالعه انتخاب شدند. یک پرسشنامه 30 سوالی به افراد تحت مطالعه ارایه شد که شامل سه بخش می گردید، 13 سوال راهبرهای کلی، 8 سوال راهبردهای حل مساله و 9 سوال راهبردهای حمایتی را بررسی می نمودند. نتایج حاصل نشان داد که زبان آموزان به میزان 5/44 درصد از راهبرهای کلی ، 29 درصد از راهبردهای حل مساله و 5/26 درصد راهبردهای حمایتی هنگام خواندن متنهای تخصصی بهره بردند . یافته های مطالعه اخیرمی تواند به مدرسان در تقویت راهبردهای مورد استفاده زبان آموزان کمک کند. همچنین زبان آموزان را در به کار بردن راهبردها به شیوه ای درست و موثریاری می نماید
مقاله به زبان انگلیسی: تأثیر بازنویسی بر توانایی درک واجهای مشکل ساز زبان انگلیسی توسط زبان آموزان مبتدی ( The Effect of Transcribing on Beginning Learners’ Phonemic Perception)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
A large number of studies dealing with phonology have focused their attention on phonological production at the expense of phonological perception which provides the foundation stone for phonological production. This study focuses on phonological perception at phonemic level. The purpose of the study is helping beginning learners improve their perception of the English phonemes which are confusable for them. To this end, we propose transcribing as an aural input enhancement device and examine its effect on learners’ phonemic perception. Thirty one females who were randomly assigned to experimental and control groups participated in this study. The experimental group had transcribing exercise during the experiment while the control group did not. The results of the study show that transcribing improves beginning learners’ phonemic perception significantly. Therefore, EFL teachers are advised to include transcribing exercise as one of the techniques to improve learners’ phonemic perception and, hence, their listening comprehension.
استفاده های تمثیل به عنوان کاربرد زبان شناختی میان همگانی های زبانی و ریشه های فرهنگی (اصل مقاله به زبان فرانسوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا به بررسی استفاده تمثیل به عنوان نوعی از کاربردهای زبانشناختی بپردازد. در این ساحت از کاربرد زبانشناختی، تمثیل از توصیف واقعیتهای مرتبط با زندگی روزمره و بازنمودهای اجتماعی ـ که از آنها برگرفته شدهاند ـ استفاده میکند.
این مقاله در چهارچوب مطالعه منظورشناختیِ کاربردهای گفتمانیِ تمثیل قرار میگیرد که در دو فرهنگ متفاوت فرانسوی و تونسی شکل گرفته است. به عبارت دیگر، این مقاله به مطالعه تمثیل به عنوان کاربرد زبانی در ابعاد محلی و جهانی میپردازد. بررسی مثالها نخست در چهارچوب تحلیل استفاده تمثیلهای مشترک در زبان فرانسه و عربیِ گویشی، و سپس تحلیل گوناگونیهای جامعهشناختی زبان مرتبط با این دو زبان انجام میشود. از سوی دیگر، پژوهش حاضر بر اساس ریشههای فرا زبانی مرتبط با بازنمودهای ذهنی و اجتماعی با ماهیتِ اساساً فرهنگی صورت میگیرد.
نیروی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این اندیشه، که شاید بتوان پیچیدگی های ظاهری جهان هستی را به کمک چند قانون بنیادین درک کرد، موضوعی است کهنه با سابقه ای در حدود 2500 سال که از یونانیان به یادگار مانده است. چنین به نظر می رسد که بتوان در نظام یکپارچة هستی، اصول و قواعد مشترکی پیدا کرد و آن گاه در تمام تشکیلات این نظام، قانون فراگیری را حاکم بر این قواعد یافت. من در این مقاله خواسته ام به کمک قوانین اول و دوم نیوتن نیروی مولد شعر را همچون یک نیروی فیزیکی مطرح کنم. برای این کار، نخست تعریفی کلی از شعر عرضه کرده ام و پس از آن به کمک روابط میان اجزای ساختاری زبان به خصوص رابطة متداعی[1] از دیدگاه دو سوسور[2] و هم چنین مفهوم قطب استعاری[3] که در تئوری یاکوبسن[4] مطرح شده است، جابه جایی مدلول در جریان دلالت در واژه را بیان کرده ام. این جابه جایی موجب نشان دار شدن[5] واژه و پیدا شدن نقش جدید برای آن است که به استعاره می انجامد و به کمک نیرویی صورت می گیرد که در تشکیل شعر می توان آن را نیروی شعر نامید. نگارندة این سطور به منبع این نیرو نگاهی ندارد؛ اما در وجود این نیرو بحث می کند. شاید این نیرو همانی باشد که غربیان آن را جنّ شعر و عرب ها آن را""تابعه"" یا ""شیاطین شعرا"" می دانند و به هر حال همة شاعران، ظهور وتبلور ناگهانی آن را به تجربه باور داشته و دارند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی فراوانی وقوع بخشهای متوجه به شکل زبان در مکالمات دو نفره متشابه و نا متشابه در زبان آموزان ایرانی (An investigation into the frequency of Language Related Episodes in the EFL learners’ Homogeneous and Heterogeneous Dyadic Interaction)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر مقایسه فراوانی وقوع بخشهای متوجه به شکل زبان در مکالمات گروه های دو نفره متشابه و نا متشابه بود. این مطالعه با شرکت شصت نفر از دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی که بر اساس نمراتشان در یک آزمون بسندگی استاندارد به دو گروه تقسیم شدند صورت گرفت. در یگ گروه، گروه های دونفره متشابه و در گروه دیگر گروه های دونفره نامتشابه تشکیل شدند. زبان آموزان در هر دو گروه مکالماتی در طی نه فعالیت نوشتاری مشارکتی انجام دادند که مکالمات ضبط و نگشاته شدند. میزان فراوانی وقوع بخشهای متوجه به شکل زبان، در مکالمات ضبط شده از گروه ها، شمارش و با روش آماری آزمون تی گروه های مستقل مقایسه گردید. نتایج تحلیل های آماری نشان دادند که گروه های دونفره نا متشابه، در مکالمات خود، بطور قابل توجه و معنی داری، از بخشهای متوجه به شکل زبان بیشتری استفاده کرده بودند. نتایج بدست آمده با توجه به نظریه اجنماعی فرهنگی ویگوتسکی مورد بحث قرار گرفته و نهایتا فواید آموزشی متعددی بدست آمد.