فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۴۱ تا ۴٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر برآن هستیم تا برنامة درسی رشتة مترجمی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان را (به عنوان نمونه ای از دانشگاه های ایران) با تعدادی از دانشگاه های کشورهای آمریکا و انگلیس که دارای رشتة مترجمی یا ترجمه هستند، مقایسه کنیم. ازجملة این دانشگاه ها عبارت اند از: دانشگاه ایندیانا، دانشگاه تگزاس در برونزویل، دانشگاه ویک فورست، دانشگاه ایست آنجلیا (مطالعات ترجمة کاربردی)، دانشگاه دورهام، دانشگاه وست مینیستر (زبان شناسی و ترجمه)، دانشگاه وست مینیستر (ترجمة دوزبانه)، دانشگاه سوری، دانشگاه بنگور و دانشگاه هال. همچنین، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که چگونه دانشگاه های موردمطالعه فرصت هایی برای دانشجویان خود فراهم می-کنند تا بتوانند به کسب مهارت هایی در ترجمه دست یابند که در دنیای در حال تغییر علم به آن نیاز پیدا می کنند. سعی کردیم تا شباهت ها و تفاوت های این دانشگاه ها را با دانشگاه اصفهان بیابیم. برای انجام این مقایسه، هشت معیار درنظر گرفتیم تا ارزیابی و مقایسة موردنظر را براساس این معیارها انجام دهیم.
تحلیل واژانه بر مبنای الگوی ارتباطی یاکوبسن
منبع:
رخسار زبان سال دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
۴۱ – ۱۸
حوزههای تخصصی:
الگوی ارتباطی یاکوبسن، (1896-1982) زبان شناس روسی و نظریه پرداز ادبی، به تحلیل عناصر ارتباطی یعنی زبان، پیام(شعر)، فرستنده(شاعر)، گیرنده (مخاطب و خواننده) می پردازد. برقراری ارتباط بین اثر ادبی و مخاطب همواره دغدغه ی شاعران و نویسندگان بی شماری بوده است. تا آن جا که در مثلث «شاعر، اثر ادبی، مخاطب» آن ها که بر اثر ادبی، توجه و تمرکز بیشتری ورزیده اند از استقبال کمتری برخوردار بوده اند و بالعکس. در این مقاله سعی شده است به تحلیل عناصر ارتباطی ژانر واژانه بر مبنای الگوی ارتباطی یاکوبسن پرداخته و به این پرسش پاسخ داده شود که در مجموع چگونه می توان ژانر واژانه را با الگوی یاکوبسن تطبیق داد و تحلیل کرد؟ به این منظور واژانه هایی از افراد مختلف انتخاب و به ارزیابی عناصر ارتباطی پرداخته شده است. طبق نتایج و ره یافت های این پژوهش در این نوع نوشتار، گاهی شاعر بر پیام توجه بیشتری دارد و گاهی بر مخاطب اثر؛ اما چیزی که مشهود است توجه به پیام (شعر) بیشتر از عناصر دیگر است چون درک معنا را برای مخاطب به تأخیر می افکند و او را برای دریافت معنا به تکاپو وا می دارد.
سخن سردبیر: مشارکت معلمان در فرآیند تحول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پسوندهای اشتقاقی اصلی بلوچی امروز (گویش مرکزی بلوچستان ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، پسوندهای اشتقاقیِ اصلیِ بلوچیِ امروز (گویش مرکزی بلوچستانِ ایران)، که تاحدّی تحت تأثیر فارسی امروز است، بررسی شده است. داده های مقاله اغلب به صورت میدانی گردآوری شده و با روش تحلیلی توصیف شده اند. نتیجه بررسی نشان می دهد که 89 پسوند اشتقاقی در گویش مورد نظر وجود دارد، که از این تعداد، 8 پسوند پرکاربرد، 19 پسوند نسبتاً پرکاربرد، 50 پسوند کم کاربرد و 12 پسوند نسبتاً کم کاربرد است. به علاوه، در 16 پسوند از 89 پسوندِ به دست آمده، تأثیر زبان فارسی پیداست؛ و در نهایت، اینکه اشتقاق پسوندی یکی از زایاترین فرایندها در واژه سازیِ بلوچی است.
The Impressibility of Speaking Accuracy/Fluency among EFL Undergraduates: A Meta-Analysis(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۰, No.۲۱, Fall & Winter ۲۰۱۷
184 - 225
حوزههای تخصصی:
This meta-analysis is an investigation into the impressibility of two dimensions of the speaking skill, namely accuracy and fluency, in relation to the experimented treatments among Iranian EFL undergraduates. Having surveyed a collected bank of 74 research reports, the relationships among the variables in the 14 included studies were examined. More specifically, the analysis involved a statistical review of 67 effect sizes (at 95% CI) calculated from studies conducted between 2006 and 2016, including 890 participants. The analysis indicated that in 77% of the experimented treatments, the students performed as well as the students in the regular programs with no significant improvement in oral accuracy. The analysis also demonstrated that 63% of the treatments did not yield significant improvement in oral fluency in comparison with the regular instruction. Moreover, the synthesis of the effects of the contextual factors showed that low-level (i.e., elementary) learners experienced a better improvement in speaking performance. The analysis also revealed that, among the experimented treatments, dialogic tasks were most effective on oral accuracy while interviews were influential in promoting the students’ both oral accuracy and fluency. Finally, the quality of the study reports was analyzed and some directions for further research were suggested.
ادبیات معاصر: مقایسه تطبیقی «مهتاب» نیما یوشیج و «شب تاب» کلیله ودمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت سببی زبان فارسی بر اساس طرح پوسته فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانیکه لارسن ( 1988 ) استدلال کرد که گروه فعلی از دو پوسته ( لایه ) یکی با هسته فعل سبک و دیگری با هسته فعل واژگانی تشکیل شده است ، زبانشناسان کو شیده اند تا بر این اساس ساخت های متعددی را در زبان های مختلف تجزیه و تحلیل کنند و نقایص و اشکلات احتمالی آن را بررسی نمایند و در تکامل آن تعدیل هایی بوجود آورند . ساخت سببی فارسی با توجه به گوناگونی و تنوع ساختار نحوی آن می تواند در این راستا مورد توجه واقع شود .
داده های این مقاله نشان می دهد که ساختار درونی ساخت های سببی فارسی تا حدودبسیار زیادی با طرح لارسن سازگار است . ساخت های سببی زبان فارسی به درستی نشان می دهند که گروه فعلی از دو فرافکن فعلی فعل سبک و فعل واژگانی تشکیل شده است . فعل سبکی که بعنوان هسته پوسته فعلی بالائی قرار می گیرد به دو صورت بدون نمود آوائی و با نمود آوایی به صورت ؛ ’’کردن‘‘ٍ ٍٍ و یا پسوند ’’: ان‘‘ : در ساخت سببی فارسی تظاهر می یابد. همچنین در این مقاله استدلال شده است که در برخی موارد فعل سبک سببی در همنشینی با فعل های متفاوت از خودرفتار متفاوت بروز می دهد بر این اساس بنظر می رسد که نظریه هایی صرفا صوری که ملاحظات معنایی را نادیده می انگارند نمی توانند به نحوی مطلوب به تحلیل ساخت های زبان بپردازند .
همچنین این پژوهش نشان می دهد که حداقل در یک مورد ملاحظات نقشی نقش معنا داری را در تحلیل ساختار نحوی ایفا می کنند . شاید بتوان از آن به عنوان شاهدی در جهت تعامل نقش و ساختار نحوی که نقش گرایان بر آن تاکید می ورزند استفاده کرد.
Exploring Rhetorical Relations of Text: Using Writer and Co-Writer Explanation
حوزههای تخصصی:
تجزیه به آحاد واژگان و کاربست آن در ترجمه قرآن (مطالعه مورد پژوهانه سوره های نور، فرقان و شعراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
83 - 115
حوزههای تخصصی:
تجزیه به آحاد واژگان، به عنوان یکی از نظریه های حوزه معنا شناسی و مطالعات معنایی، به تجزیه واحدهای زبانی و اجزای تشکیل دهنده آ ن ها می پردازد. این روش در شناساییِ تفاوت های معناییِ بینِ واژگانِ هم معنا، اهمیت بسیاری دارد و معنای نهفته در لایه های معنایی واژگان را کشف و بیان می کند. پژوهش پیش رو، کوشیده است با معرفی روش تجزیه به آحاد واژگان ، به عنوان رویکردی نو در حوزه معنا شناسی به شیوه های برابریابی واژگان، به تحلیل مؤلفه ای معنای واژگان بپردازد. این پژوهش از جنبه هدف، کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی ازگونه انتقادی سامان یافته است؛ از این رو، با تکیه بر منتخبی از واژه های سوره های نور، فرقان و شعراء در ترجمه های آیتی (Ayati, n.d.)، الهی قمشه ای (Elahi Qomshehei, 2002)، رضایی اصفهانی Rezaei Isfahani, n.d.))، فولادوند (Foolad vand, 2007) و معزّی (Moezzi, 1993) به بررسی عملکرد مترجم ها در برابریابی واژه های نشان دار و شیوه انتقال مؤلفه های معنایی این گونه واژه ها می پردازد. برآیند پژوهش، نشان می دهد که توجهِ ناکافیِ مترجم ها به آحاد تشکیل دهنده معنای یک واژه، منجر به ارائه معنای اولیه و هسته ای از واژه شده است. با وجود اینکه هیچ ک از مترجم ها در ارائه برابر نهادهای دقیقِ واژه های مورد بررسی، کاملاً موفق عمل نکرده اند؛ باید اشاره نمود به ترتیب ترجمه های رضایی اصفهانی، الهی قمشه ای، آیتی، معزی و فولادوند دربردارنده بیشترین تا کمترین توجه به آحاد معنایی واژگان قرآنی بوده اند.
سعدیِ مترجم در «گلستان» ادب پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخ نگاریِ خُرد در حوزه ترجمه (ازجمله کار آدامو، ۲۰۰۶) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعدی انگشت می گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینه مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخ نگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه بهره می گیرد که گاه توأم با پای بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می گیرد و به ویژگی های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک می شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمه سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانه اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه و یگانه وی مهر تأیید می زند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.
مفهومی نو از زبان شناسی کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش زبان شناسی کاربردی در طول تاریخِ طولانی حیاتش زیر و بم های زیادی متحمل شده است. آنچه در اینجا ترجیحاً از آن به نام حرکت تکاملی زبان شناسی کاربردی یاد می گردد، در سال 1940 و با دیدگاه مثبت گرایانه (پوزی تیویست) از زبان شناسی کاربردی آغاز شد؛ اما در سال 1960، دانش زبان شناسی کاربردی به سمت مثبت گرایی فراگیر گرایش یافت و دورة موسوم به الگوی قالبی توسعه یافته از میان این تلاشها سر برآورد. سومین دورة مطالعات و تلاشهای زبان شناسی کاربردی به دهة 70 تعلق دارد و اغلب به نام رویکرد واسطه ای یا الگوی چند زمینه ای شناخته می شود. تحقیق فراگیری زبان دوم مرحلة بعدی تلاشها در زمینه زبان شناسی کاربردی را تشکیل می دهد. این مرحله در طول دهة 80 رواج داشت. پنجمین مرحلة مطالعات زبان شناسی کاربردی با عنوان ساختارگرایی در دهة 90 پدیدار گشت. بالأخره دورة پایانی مطالعات زبان شناسی کاربردی از فعالیتهای پساساختاریِ اخیر نشأت گرفته و هنوز هم به عنوان جنبه ای غالب که از طریق آن مطالعات انتقادی متعددی شکل یافته اند، مطرح است. نکته ای که نباید از ذهن دور داشت این است که زبان شناسی کاربردی یک زمینة علمی مسئله محور و مبتنی بر جهان واقع است. آخرین نکته اینکه مفهوم مطالعات انتقادی به ویژه زبان شناسی کاربردی انتقادی، مسئله ای است که مستلزم بررسی عمیق تر و تفکر بیشتر است.
زبان کنونی آذربایجان
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر روشهای متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان (The Effects of Different Types of Reflective Journal Writing on Learners’ Self-regulated Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضربررسی تاثیر سه روش متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی به صورت انفرادی، مشارکتی با همگروه و به صورت مشارکتی با معلم بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان ایرانی میباشد. در ابتدا صد و پنجاه زبان آموز ایرانی سطح فوق متوسط مونث که در یک موسسه زبان مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند به سوالات پرسشنامه مقیاس سنجش خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دادند. از بین این صد و پنجاه نفر، تعداد شصت زبان آموز که نمره آنها در این آزمون در محدوده یک انحراف معیار بالاتر و یا پایین تراز میانگین بود، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از استفاده از روش نگارش دفاتر تفکرات انتقادی برای یک ترم چهل و دو ساعته از شرکت کنندگان خواسته شد مجددﺍ به سوالات پرسشنامه خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دهند. نتایج تحلیل پراکنش آزمون مرحله دوم نشان داد که نگارش افکار و وقایع انتقادی به صورت مشارکتی با همگروه یا معلم که فرصت استفاده از بازخورد همگروه و یا معلم را فراهم می آورد می تواند مهارت خودسازماندهی زبان آموزان را به صورت به صورت معنا داری افزایش دهد. زبان آموزانی که از روش نگارش تفکرات و وقایع استفاده کردند اما از بازخورد همگروهان و یا معلم بهره نبردند نیز نسبت به زبان آموزانی که این روش را به کار نبردند نمرات بهتری کسب کردند. بنابراین، نتایج این تحقیق نشانگر نقش موثر نگارش تفکرات انتقادی به صورت انفرادی در بالابردن مهارت خودسازماندهی می باشد.
تحلیل نقشی بند های موصولی در داشتان های مکتوب توسط دانش جویان ایرانی EFL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: زبان گیلکی راستارگویوا و دیگران، انتشارات دانشگاه اوپسالا، 2012
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در واژه ادب
ضرورت باز بینی ابهام در تصحیحات غیرمستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به تحقیق درباره تصحیح خطاهای کلامی زبان آموزان توسط معلمان در کلاسهای انگلیسی به عنوان زبان دوم میپردازد.هدف از این تحقیق این است که مجادله موجود در نوشتجات مربوط به بازخورد را در خصوص ابهام در تصحیحات غیرمستقیم مورد بررسی قرار دهد و به کنکاش درباره این موضوع بپردازد که چرا زبان آموزان، تصحیحات غیرمستقیم را به جای اینکه به عنوان ساختارهای بازآفرینی شده صحیح در نظر گیرند، ممکن است آنها را صرفا به عنوان تایید معنایی و تکرار غیرتصحیحی تلقی نمایند. آوانویسی 25 درس ضبط شده از پنج معلم (پنج درس از هر معلم) و 31 ساعت تعامل کلاسی، داده های این تحقیق را تشکیل میدهد. تحلیل این دادهها نشان میدهد نادیده گرفتن تفاوتهای ساختاری بین انواع مختلف تصحیحات غیرمستقیم و در نظر گرفتن تمامی این گونه تصحیحات به عنوان نوع واحدی از بازخورد تصحیحی، ممکن است به ایجاد دو دیدگاه متفاوت در توجه زبان آموزان به این نوع تصحیحات منجر شده باشد. از این رو، تصحیحات غیرمستقیم به دو نوع مجزای برجسته و غیر برجسته تقسیم شدند. تکرار کلامی به عنوان معیار سنجش کارایی تصحیحات غیرمستقیم و میزان توجه زبان آموزان به اینگونه تصحیحات در نظر گرفته شد. یافتهها نشان می دهد میزان تکرار کلامی زبان آموزان بعد از تصحیحات غیرمستقیم برجسته به طور قابل توجهی بیشتر از میزان این معیار بعد از شکل غیر برجسته این نوع تصحیحات میباشد. نتایج حاصله حاکی از آن است که احتمالا زبان آموزان، تصحیحات غیرمستقیم برجسته را به عنوان بازخورد ساختاری ـ و نه به عنوان تایید معنایی ـ در نظر می گیرند، در حالیکه این احتمال در مورد تصحیحات غیرمستقیم غیر برجسته به خاطر فقدان تاکید افزوده بر روی نقش تصحیحی آنها کمتر است.
بررسی تحلیلی نگرش های داخلی و خارجی به مسئله ی تغییر نظام خطی زبان فارسی: مورد های اوروفارسی، یونی پرس و پارسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله ی تغییر نظام خطی زبان فارسی و نگارش آن با الفبای لاتین بنیاد، دیرزمانی است توجه برخی زبان شناسان و دستوردانان را به خود جلب کرده است. در کنار عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و همچنین آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان؛ پیشرفت تکنولوژی و پدیده هایی چون گفتگوی اینترنتی (chat) و نامه های اینترنتی (e-mail) و پیامک(sms) اهمیت بیشتری به این موضوع داده است. دلایل گوناگونی از سوی گروه ها و اشخاص مختلف برای تغییر نظام خطی کنونی ارائه شده است و شیوه ها (یا الفباها)یی نیز پیشنهاد شده اند. آما آیا دلایل ارائه شده همیشه علمی و منطقی هستند؟ آیا نظام های خطی پیشنهادی در عمل کاربردی و قابل اجرا هستند؟ در این مقاله، ، ضمن نقد و بررسی استدلالات سه گروه اوروفارسی، یونی پرس و پارسیک، شیوه های خطی پیشنهادی آنها و همچنین شیوه ی خودجوش فراگیر مورد استفاده ی عموم را مورد بررسی قرار می دهیم. بررسی ها نشان می دهند که استدلالات این گروه ها احساسی و غیر منطقی هستند و بر پایه ی این پیش فرض بنا شده اند که دشواری های خط فارسی باعث مشکلات فراوان در یادگیری زبان فارسی می شود. اما شیوه های خطی پیشنهادی این گروه ها نیز کارآمد نیستند.
On the Consequences of the Violation of Critical Pedagogy Principles from Iranian EFL Teacher Trainers’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The application of critical pedagogy in educational contexts has received adequate research attention over the last decades. The main focus of this strand of research has, however, been on raising awareness of the educators. Nevertheless, little is known about the consequences of the violation of critical pedagogy principles from EFL teacher trainers’ perspectives. To begin to address this gap in research, a qualitative (phenomenological) study was carried out to explore the main consequences of violating critical pedagogy in the higher education system of Iran. The participants were 15 faculty members of TEFL and English Literature at 10 Iranian state universities. The data were collected through in-depth semi-structured face-to-face interviews and analyzed according to Radnor’s (2001) model. The results indicated that the main consequences of the violation of critical pedagogy were educational (related to teaching, learning, and testing), psychological, social, and ideological. Therefore, it was concluded that educators must follow the principles of CP in order to avoid the negative consequences and foster the learning and teaching processes more effectively.