فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
به رغم مطالعات بسیاری که با هدف توصیف مسائل زبان شناختی زبان های ایرانی انجام گرفته اند، مسائل معنی شناختی و مردم شناختی این زبان ها تا حدی مورد غفلت بوده است. این مسأله به ویژه در مورد زبان ها و گویش های غرب کشور مصداق پیدا می کند. مطالعه حاضر در پی آن است تا با بهره گیری از مفاهیم نظری موجود در معنی شناسی و انسان شناسی، به ویژه آرای مورداک، واژگان خویشاوندی و مفاهیم مرتبط با آن را در زبان هورامی، گونه ای که در شهر پاوه بدان تکلم می شود، مورد بررسی قرار دهد. در نتیجه این پژوهش تعداد 63 واژه خویشاوندی هورامی، شامل 27 واژه نسبی، 18 واژه سببی، 9 واژه ناتنی و 9 واژه خویشاوندی جمعی، استخراج شده و بر اساس معیارهای مورداک و ارزشهای چندگانه هر کدام طبقه بندی شدند.
نشانگرهای تعدیل در کنفرانس های مطبوعاتی سیاسی رئیس جمهور دورة دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگر تعدیل، یک راهبرد بلاغی است که سخنگو آن را در جهت عدم تعهد به گفته ای یا عضویت کامل در گروهی، یعنی تعدیل محتوا یا به منظور تعدیل نیروی غیر بیانی گفته به کار می برد. نشانگر تعدیل را باید به عنوان یک عمل عمدی تلقی کرد که سخنگو با انتخاب یک ابزار زبانی، ورای محتوای گزاره ای پیام، بر تعبیر گفته تأثیر می گذارد؛ چنان که محتوا یا نیروی آن را اصلاح می کند. نشانگرهای تعدیل علی رغم فقدان معنی واژگانی مشخص، دارای معنی نقشی و کاربردشناختی قدرتمندی هستند. مقالة حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تعریف و معرفی کاربردهای نشانگرهای تعدیل بر اساس الگوی فریزر (2009) و درنهایت، تحلیلی موردی از این کاردبردها در گفتمان سیاسی از کنفرانس های مطبوعاتی داخلی رئیس جمهور (دورة دهم) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به نگارش درآمده است. یافته های تحلیل موردی نشان می دهد که رئیس جمهور (دورة دهم) در راستای پایبندی به زبان دیپلماتیک از نشانگرهای تعدیل، به عنوان یکی از تدابیر ماهرانه در گفتار سیاسی در جهت ابهام و طفره، بهره برده است و نشانگرهای مجهول و ضمایر مبهم بیش از سایر انواع نشانگرها در گفتمان او مشاهده می شود.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی ارتباط آزمون کلوز حذفی ˛کلوز چندگزینه ای و آزمون- C به عنوان معیارهایی از سنجش مهارت خواندن و درک مطلب ( Investigating the Relatedness of Cloze-Elide Test, Multiple-Choice Cloze Test, and C-test as Measures of Reading Comprehension)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Reading comprehension ability consists of multiple cognitive processes, and cloze tests have long been claimed to measure this ability as a whole. However, since the introduction of cloze test, different varieties of it have been proposed by the testers. Thus, the present study was an attempt to examine the relatedness of Cloze-Elide test, Multiple-choice (MC) cloze test, and C-test as three different types of cloze procedure used for measuring reading comprehension. To this end, one C-test consisting of four short texts, one fixed ratio (n=7) multiple-choice cloze test, and one cloze-elide test were prepared from reading passages with similar readability levels. The participants of the study were 30 (male &female) freshman university students majoring in English literature. The results of ANOVA test showed that there were not any statistically significant differences at the 0.05 level of significance among the performance of the students on the three tests measuring their reading comprehension. Therefore, it was concluded that against the advocates of each test who claim superiority of it over the other types, these three types of cloze tests in this study assessed the reading comprehension in a similar way. So, the testers can be confident to make use of these tests as reading comprehension tests interchangeably.
نقش نشانه های نوایی در ابهام زدایی از عبارات مبهم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش نشانه های نوایی در ابهام زدایی از عبارات مبهم فارسی در دو آزمایش تولیدی و شنیداری جداگانه مورد بررسی قرار گرفت. دو نوع عبارت مبهم برای این منظور انتخاب شدند. نوع اول، زنجیره های آوایی سه هجایی بودند که بسته به محل حضور مرز واژگانی، به دو صورت یک واژه ای و دو واژه ای خوانده می شدند. نوع دوم گروه های اسمی دارای ابهام ساختاری شامل توالی یک اسم و دو صفت بودند که بسته به محل حضور مرز گروه نحوی میانی، به دو صورت خوانده می شدند. در آزمایش تولیدی تغییرات فرکانس پایه، دیرش و وقفه زمانی محدوده های زمانی مبهم در سطح عبارات هدف اندازه گیری شد. نتایج نشان داد الگوی تولیدی خوانش ها در سطح هر دو نوع عبارت از نظر هر سه نشانه نوایی فرکانس پایه، دیرش و وقفه به طور معنی داری با یکدیگر متفاوت است. در آزمایش شنیداری نقش نشانه های نوایی در تشخیص خوانش ها از یکدیگر به طور جداگانه از طریق بازسازی گفتار بررسی شد. نتایج نشان داد نقش تغییرات فرکانس پایه در ابهام زدایی، در سطح درک گفتار به طور معنی داری از نشانه های دیرشی بیشتر است.
بررسی جایگاه و کارکرد مقوله نفی در تحلیل ساختی فارسی و تبیین فرایند منفی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تمایز های مهم در تحلیل های نحوی تمایز میان مقوله های واژگانی و مقوله های نقشی است. همچنان که دستور زایشی مراحل سیر خود را طی می کند، اهمیت مقوله های نقشی در تحلیل ساختی و توضیح و تبیین مراحل اشتقاق عبارت ها و جملات بیش از پیش مورد تأکید قرار می گیرد. در این پژوهش، ضمن بررسی آرای مختلف در زمینه جایگاه و نحوه عملکرد یکی از مقوله های نقشی، یعنی مقوله نقشی نفی، با ارائه شواهدی به ردّ نظریه ای می پردازیم که جایگاه مقوله یاد شده را بر فراز گروه زمان در نظر می گیرد. بر این اساس، فرافکن نفی در فارسی را سازة بلافصل مشرف برگروه فعلی بالایی(vP) در نظر می گیریم. در این تحلیل، هنگامی که در جمله فعل کمکی (پس از فعل اصلی) یا فعل وجهی (پیش از فعل) وجود دارد، مجموعة v که شامل فعل اصلی است به فعل کمکی یا وجهی منضم می شود. سپس عنصر نفی از گره Neg حرکت کرده و به ساخت حاصل از این اشتقاق افزوده می شود. پس از حرکت عنصر نفی از Neg به T، این عنصر به سازه متشکل از فعل وجهی و فعل اصلی متصل می شود و صورت دستوری منطبق بر ترتیب خطّی روساختی فعل منفی (ن + خواهد + نوشت) را تولید می کند. همچنین برای نخستین بار فرمولی مبتنی بر برنامه کمینه گرا جهت منفی سازی جمله های فارسی ارائه می شود.
Application of Larson’s Method in English Translations of The Bustan of Sa‘di(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this research, different English translations of Sa‘di’s Bustan were studied. An anecdote was selected randomly with its three English translations to identify whether or not the translators have managed to convey the messages of the original poem. The three selected translations were examined according to two of the criteria that Larson (1984) has proposed (accuracy and naturalness) for testing a translation. By accuracy, the researcher intended to see whether, the translators have been successful in rendering the SL text accurately and precisely without radical changes, omission and addition; and by naturalness, it was meant whether the translations sound natural or they contain strange and foreign words. The results of the study show that Edwards has been successful in understanding the main idea of the original poem and conveying it into prose. Clarke’s translation is word-for-word and being literal, the natural criterion has been breached in some instances. Wickens’s has attempted to transfer the exact meaning of the original to the target text. Among the three translations studied, that of Wickens is considered to be the most accurate one.
نسبیت در زبان
محدودیت های صرفی و نحوی در زایایی فرایند اشتقاق در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان زایایی ساختواژی و تعداد محدودیت های حاکم بر عملکرد زایای فرایندهای ساختواژی رابطة معکوس وجود دارد؛ به این ترتیب که با افزایش تعداد این محدودیت ها، زایایی ساختواژی کاهش می یابد. گروهی از محدودیت های زایایی ساختواژی، ساختاری هستند که از آن جمله می توان به محدودیت های صرفی و نحوی اشاره کرد. محدودیت های صرفی شامل طبقة صرفی پایه، ساخت صرفی پایه و وند موجود در آخرین لایة پایه و محدودیت های نحوی شامل محدودیت های چهارچوب زیرْمقوله ای و ساخت موضوعی هستند.
On Teaching to Diversity: Investigating the Effectiveness of MI-Inspired Instruction in an EFL Context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study reports an experiment conducted to investigate the effectiveness of implementing MI-inspired instruction in an EFL context. To this end, a group of ten intermediate female students took part in a quasi-experimental study. At the beginning of the experiment, Multiple Intelligences Survey (Armstrong, 1993) was administered to determine the participants’ MI profiles. The participants were pre-tested using Oxford Placement Test (OPT) (Allen, 2004) to determine their level of proficiency. During the control phase, the participants received so-called ‘MI-poor’ instruction which mostly focused on verbal-linguistic type of intelligence among others. During the experimental phase, based on the initial MI survey and students’ exit slips, a variety of activities were implemented to invoke various types of intelligence. At the end of both control and experimental phases, OPT along with Headway Stop & Check tests were administered. OPT was administered to determine the participants’ general progress and Stop & Check tests were given to trace any possible specific progresses. The findings of the study revealed a significant performance on Stop & Check tests which was indicative of the at least partial effectiveness of implementing MI-inspired instruction.
مقاله به زبان روسی: ویژگی های اسم شدن در زبان هایی با ساختارهای گوناگون (روسی و تاجیکی) ( Характеристика отглагольных субстантиватов в разноструктурных языках (на примере русского и таджикского языков) )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده فعل هایی را که به اسم تبدیل شده اند، بررسی کرده و نشان داده است که فعل های اسم شده را می توان با اضافه کردن پسوند به ریشه فعلی ایجاد کرد، اسم هایی که با اضافه شدن پسوند به ریشه فعل ایجاد می شوند. در زبان شناسی اسم شدن فرآیندی است که در آن فعل یا صفت به اسم تبدیل می شوند. این اصطلاح همچنین به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک اسم از سایر بخش های دستوری با اضافه شدن وندهای اشتقاقی ایجاد می شود. این مقاله نشان داده است که اسم های عمل، به عنوان یک واحد معنی، واژه هایی را که مفهوم کار و عمل دارند، با هم ترکیب می کنند و ارتباط بین آن ها را توسط واژه ای که به عنوان اسم یا شبه اسم استفاده می شود، نشان می دهد. فعل های اسم شده ای که برای توصیف معانی گوناگون استفاده شده اند، دو گروه هستند و بسته به اینکه کدام واژه استفاده شود، چندین گروه معنایی به وجود خواهند آورد. بعضی از فرآیندهای واژه سازی روابط بین فرآیند، اشیا و صفت ها را نشان می دهند (اسم انسان، عمل و مفاهیم انتزاعی). این فرآیند در زبان های گوناگون به روش های مختلفی نشان داده می شود. به عتوان نمونه در زبان روسی بر خلاف تاجیکی فرآیند واژه سازی احساسی بسیار بیشتر است. این مقاله نشان داده است فعل هایی که به اسم تبدیل شده اند، با استفاده از پسوندها یا براساس فرایند اشتقاق و ترکیب ساخته شده اند.
تاثیر نمود فعل بر تظاهر « را » در جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال متعدی در زبان فارسی به لحاظ تظاهر « را » همراه مفعول آنها عملکرد متفاوتی دارند ( طبیب زاده ،1385 ). در این نوشتار نگارنده در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا این تفاوت عملکرد افعال متعدی، ارتباطی به مشخصه معنایی نمود فعل دارد یا خیر. به این منظور پیکره ای متشکل از 40 فعل متعدی زبان فارسی با پیروی ازطبقه بندی وندلر( 1967؛ 1957 ) و با استفاده از مشخصه های روستین( 2004 ) بر اساس نمود طبقه بندی شد. سپس ارتباط تفاوت رفتار این افعال به لحاظ تظاهر« را » با طبقه آنها بر اساس نمود بررسی شد. نتیجه بررسی این رابطه را تأیید کرد و نشان داد مفعول افعال غایتمند ، حصولی و فعالیتی میتواند همراه با « را » یا بدون آن بهکار رود ولی مفعول افعال ایستا الزاماً همراه با « را » بهکار میرود. نتیجه آن که تفاوت رفتار افعال متعدی به لحاظ تظاهر « را » به همراه مفعول آنها بر اساس مشخصه نمود افعال قابل تبیین است.
استفاده از وبلاگ در آموزش زبان فرانسه: تجربه ای در کلاسهای درس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۷ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
"وبلاگ، پدیده عصر اینترنت، در ابتدا برای انتشار اطلاعات گوناگون، خاطرات روزانه شخصی و پیوندهایی به سایتها و وبلاگهای دیگر به وجود آمد. آما، پس از چندی، دست اندرکاران آموزش متوجه خواص قابل توجه ان به عنوان ابزاری مفید برای استفاده در کلاس شدند. به طور خاص و در چهارچوب فرایند آموزش و یادگیری زبان، وبلاگ این امکان را به معلم زبان میدهد تا خارج از ساعات کلاس با زبان آموزان در ارتباط باشد و برخی از فعالیتهای اموزشی را در قالب متن، فایل صوتی یا ویدیو ارایه دهد. این مقاله پژوهشی است در زمینه استفاده آموزشی از وبلاگ در کلاس زبان فرانسه که نویسنده از سال 1383 در کلاسهای خود در دو دانشگاه شهر تهران به کار برده است. نظر خواهی انجام شده از تعدادی از دانشجویان این کلاسها نشان میدهد که وبلاگ ابزاری مناسب برای آموزش و یادگیری زبان است.
بررسی تأثیر مهارت های تفکر نقادانه بر مهارت درک مطلب متون ادبی دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر مهارت های تفکر نقادانه بر مهارت درک مطلب متون ادبی دانشجویان رشتة زبان و ادبیات عربی در ایران مهارت درک مطلب یکی از مهارت های اساسی و مهم برای فهم معنا و افکار موجود در متن است. توجه به این مهارت در دروس متون ادبی یکی از مهم ترین موضوعات حوزة آموزش زبان به شمار می رود. استفاده از روش های صحیح تدریس متون ادبی می تواند در تقویت مهارت خواندن و درک مطلب دانشجویان نقش ایفا کند. تدریس این متون بر مبنای مهارت های تفکر نقادانه، علاوه بر تحقق تمامی اهداف متون ادبی، درک مطلب دانشجویان را نیز بهبود می بخشد. هدف جستار حاضر، بررسی تأثیر مهارت های تفکر نقادانه بر مهارت درک مطلب متون ادبی نزد دانشجویانِ مقطع کارشناسی رشتة زبان و ادبیات عربی است. روش مورد استفاده، روش نیمه تجربی بود. نمونة آماری پژوهش 64 نفر از دانشجویان ترم سوم رشتة زبان و ادبیات عربی بود که به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه کنترل با روش سنتی و گروه آزمایش با روش مبتنی بر مهارت های تفکر نقادانه آموزش داده شدند. یافته ها نشان داد بین علمکرد دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد و استفاده از مهارت های تفکر نقادانه در تدریس متون ادبی عربی بر مهارت درک مطلب دانشجویان تأثیر دارد.
The Effect of Dialogue Journal Writing on EFL Students'''' Wtiting Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سازی زندگی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثر کلی/ جزئی در تناوب مکانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم خوانش کلی/ جزئی در تناوب مکانی فارسی را مورد بررسی قرار دهیم. فعل ها ی مکانی که در تناوب مکانی شرکت می کنند دارای دو موضوع درونی اند: موضوع مکان و موضوع انتقالی. در گونه مکانی موضوع انتقالی به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع مکان به صورت مفعول گروه حرف اضافه ظاهر می شود. در گونه مفعولی موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع انتقالی به صورت یک گروه اسمی بی نشان قبل از فعل ظاهر می شود. با بررسی داده های زبان فارسی نشان داده ایم برخلاف لازار (1982) و روشن (1377) تظاهر موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» الزاماً به معنای خوانش کلی موضوع مکان نیست. با این وجود میان تظاهر آن به صورت گروه اسمی همراه با «را» و بیان آن به صورت مفعول حرف اضافه تفاوت معنایی وجود دارد. موضوع مکان آن گاه که به صورت گروه اسمی بیان می شود مفهوم بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتن توسط رویداد را انتقال می دهد. به پیروی از لانگاکر (1991) علت این مسئله را تفسیر موضوع مکان به عنوان موضوع کنش پذیر دانسته ایم. حضور «را» نیز نشانه گروه اسمی کنش پذیر است . موضوع انتقالی نیز چنانچه همراه با «را» به کار رود می توانند خوانش کلی یا جزئی داشته باشد. علت آن کارکرد کمی «را» به عنوان نشانه مشخص بودن اسم می باشد. عدم حضور «را» امکان خوانش کلی را در مورد موضوع انتقالی اسم جنس از بین می برد.