فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۸۱ تا ۲٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی گروه حرف تعریف در زبان فارسی برپایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی این موضوع است که در زبان فارسی و در قالب برنامه ی کمینه گرا، کدامیک از مدل های گروه اسمی و گروه حرف تعریف توصیف دقیق تری از روابط هسته و وابسته ارائه می دهد. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است. این کار با استفاده از منابع انگلیسی و مقایسه آن با زبان فارسی انجام شده است. داده های فارسی را با استفاده از شم زبانی بدست آورده و نمونه هایی انتخاب شده اند که بتوان تفاوت بین دو مدل را در آنها نشان داد. در این تحقیق دو الگو، یکی به صورت طرح سنتی که در آن اسم هسته ی گروه اسمی فرض می شود و دیگری الگوی حرف تعریف که گروه اسمی را متمم حرف تعریف درنظر می گیرد، مورد استفاده واقع شده است. بر این اساس، عبارت های اسمی درقالب نمودارهای درختی ترسیم شده اند. و با مقایسه آنها در دو قالب گروه حرف تعریف و گروه اسمی مشاهده شد، که الگوی گروه حرف تعریف قادر به توصیف و بازنمایی دقیق تر عبارت های اسمی است، و در ترسیم روابط ساختاری جمله می تواند جایگزین مدل
اثر کلی/ جزئی در تناوب مکانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد داریم خوانش کلی/ جزئی در تناوب مکانی فارسی را مورد بررسی قرار دهیم. فعل ها ی مکانی که در تناوب مکانی شرکت می کنند دارای دو موضوع درونی اند: موضوع مکان و موضوع انتقالی. در گونه مکانی موضوع انتقالی به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع مکان به صورت مفعول گروه حرف اضافه ظاهر می شود. در گونه مفعولی موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» و موضوع انتقالی به صورت یک گروه اسمی بی نشان قبل از فعل ظاهر می شود. با بررسی داده های زبان فارسی نشان داده ایم برخلاف لازار (1982) و روشن (1377) تظاهر موضوع مکان به صورت گروه اسمی همراه با «را» الزاماً به معنای خوانش کلی موضوع مکان نیست. با این وجود میان تظاهر آن به صورت گروه اسمی همراه با «را» و بیان آن به صورت مفعول حرف اضافه تفاوت معنایی وجود دارد. موضوع مکان آن گاه که به صورت گروه اسمی بیان می شود مفهوم بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتن توسط رویداد را انتقال می دهد. به پیروی از لانگاکر (1991) علت این مسئله را تفسیر موضوع مکان به عنوان موضوع کنش پذیر دانسته ایم. حضور «را» نیز نشانه گروه اسمی کنش پذیر است . موضوع انتقالی نیز چنانچه همراه با «را» به کار رود می توانند خوانش کلی یا جزئی داشته باشد. علت آن کارکرد کمی «را» به عنوان نشانه مشخص بودن اسم می باشد. عدم حضور «را» امکان خوانش کلی را در مورد موضوع انتقالی اسم جنس از بین می برد.
بررسی جایگاه و کارکرد مقوله نفی در تحلیل ساختی فارسی و تبیین فرایند منفی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تمایز های مهم در تحلیل های نحوی تمایز میان مقوله های واژگانی و مقوله های نقشی است. همچنان که دستور زایشی مراحل سیر خود را طی می کند، اهمیت مقوله های نقشی در تحلیل ساختی و توضیح و تبیین مراحل اشتقاق عبارت ها و جملات بیش از پیش مورد تأکید قرار می گیرد. در این پژوهش، ضمن بررسی آرای مختلف در زمینه جایگاه و نحوه عملکرد یکی از مقوله های نقشی، یعنی مقوله نقشی نفی، با ارائه شواهدی به ردّ نظریه ای می پردازیم که جایگاه مقوله یاد شده را بر فراز گروه زمان در نظر می گیرد. بر این اساس، فرافکن نفی در فارسی را سازة بلافصل مشرف برگروه فعلی بالایی(vP) در نظر می گیریم. در این تحلیل، هنگامی که در جمله فعل کمکی (پس از فعل اصلی) یا فعل وجهی (پیش از فعل) وجود دارد، مجموعة v که شامل فعل اصلی است به فعل کمکی یا وجهی منضم می شود. سپس عنصر نفی از گره Neg حرکت کرده و به ساخت حاصل از این اشتقاق افزوده می شود. پس از حرکت عنصر نفی از Neg به T، این عنصر به سازه متشکل از فعل وجهی و فعل اصلی متصل می شود و صورت دستوری منطبق بر ترتیب خطّی روساختی فعل منفی (ن + خواهد + نوشت) را تولید می کند. همچنین برای نخستین بار فرمولی مبتنی بر برنامه کمینه گرا جهت منفی سازی جمله های فارسی ارائه می شود.
The Effect of Dialogue Journal Writing on EFL Students'''' Wtiting Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فارسی و نفوذ لغات بیگانه
فرهنگ زبانزدهای رامسر
Control in Persian 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
نقش مشخصة [گستردگی چاکنای] در رفتار واجی سایشی های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تقابلی مشخصة [گستردگی چاکنای] در توصیف همخوان های انسدادی و سایشی در سایر زبان ها مانند زبان انگلیسی تأیید شده است؛ ولی در زبان فارسی، نقش این مشخصه تنها درمورد انسدادی ها بررسی شده و درمورد نقش آن در رفتار واجی همخوان های سایشی پژوهشی انجام نشده است. در این مقاله، نشان می دهیم که در چارچوب نظریة زمان بندی چاکنایی، توصیف سایشی ها با این مشخصة حنجره ای توجیه آوایی می یابد، سپس براساس فرض تمایزدهندگی آن در همخوان های سایشی، امکانات آوایی زبان فارسی در چارچوب رویکرد اشتقاقی را برمی شماریم و درنهایت نشان می دهیم که با استفاده از آن می توانیم درمورد برخی فرآیندهای به ظاهر بی ارتباط با هم، مانند سایشی شدگی انسدادی ملازی، سایشی شدگی آغازة دمیده و واک داری پساسایشی، تحلیلی اقتصادی تر و کارآمدتر در چارچوب نظریة خودواحد و نظریة بهینگی ارائه دهیم؛ به همین دلیل، پیشنهاد می کنیم که انفجاری های بی واک و سایشی های بی واک در یک طبقة طبیعی درنظر گرفته شوند که وجه مشترک آن ها نه با نبود یک مشخصه، یعنی [-واک]، بلکه با بود مشخصة [+گسترده] تعریف می شود؛ این در حالی است که جفت واک دار آن ها نیز با توجه به مشخصة [-گسترده] در یک طبقة طبیعی جای می گیرند.
teaching novel in EFL reading comprehension classes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher Cognition and Personal Beliefs: A Harmonious(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Some engravings are meant to be adored and some possibly abhorred. Teacher cognition, as a meant-to-be-praised engraving, is defined by Borg (2003, p. 81) as “the unobservable cognitive dimension of teaching what teachers know, believe, and think.” This concept in teaching has recently gained momentum meaning that teachers learn so much about their teaching through the vast experience they have gathered as learners (Nespor, 1987). A teacher’s idea about teaching and the methodologies employed is largely shaped by his/her cognition about the whole story of teaching. In this study, through a structured questionnaire, some open-ended questions, and a thorough interview, the researchers tried to delve into some deep-rooted beliefs and teaching conceptions of six EFL teachers, which had led them to decide on delicate issues in the classroom. This was done with the intention to unravel the mysteries in their practice and to see if there was a way out. A few not-so-much-spotted problems are traced and a general panorama of what is going on in classes based on teachers’ cognition are depicted. Some implications and areas of research on teacher cognition are introduced at the end.
Natural Phonological Processes in Sistani Persian of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article provides an overview of natural phonological processes in the dialect of Sistani Persian spoken in Iranian Sistan, and reviews theoretical implications of these processes. A representative selection of processes in the language is examined in reference to conditioning by surrounding segments and conditioning in reference to syllable structure. While assimilation and dissimilation are tied to segmental context, deletion, epenthesis and metathesis are considered in light of syllable structure requirements. Synchronically, natural processes include those that are of an allophonic nature as well as those which involve morphophonological alternation. The description of these phenomena is corroborated by a discussion of the application of natural processes in diachronic changes. The authors show that, in some cases, the Sonority Sequencing Principle (SSP) is violated in Sistani Persian. This phenomenon is attributed not to language-internal factors, but rather to the generalization of marked structures as a result of interference from Standard Persian.
بُعد تجسمی عصیان و رهایی زبان با تأکید بر شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سردِ» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواست رهایی در سه دفتر اول شعریِ، «اسیر»، «دیوار» و «عصیانِ» فروغ فرخزاد به صورت عصیان در برابر معشوق و ارزش های جامعۀ مرد سالار است. فروغ فرخزاد در دفتر «تولدی دیگر»، تسلط مرد سالاری بر جامعۀ گذشته و شروع به انتقاد صریح و در عین حال شاعرانه از تمام ارزش های مسلط بر جامعه را نقد می کند. شاعر در بیشتر شعرهایش، میل دارد از تمام آنچه خود به آن می تازد رها شود و همواره مانعی بر سر راه این رهایی می بیند. این مانع می تواند مرد، قانون، جامعه، یا انسان باشد؛ اما در دفتر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد ، بیشتر از انسان مدرن انتقاد می کند. در این واپسین دفتر، شاعر مضمون های عصیان و رهایی را به صورت انتزاعی و در برخی موارد چند بعدی به تصویر می کشد. به ویژه در شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» که عنوان مجموعه نیز هست، شاعر با روش های گوناگون میل خود را به عصیان و پس از آن رهایی بیان می کند. در این مقاله ما سعی می کنیم با روش نشانه معنا شناسی به تحلیل و واکاوی بُعد تجسمی شعر فروغ در بازنمایی مفهوم عصیان و رهایی بپردازیم. هدف از ارائۀ این مقاله آن است که نشان دهیم بُعد تجسمی یکی از ساختارهای اصلی معنا ساز متن است. فرض ما بر این است، بُعد تجسمی در شعر فروغ در خدمت پرداختِ مفهوم عصیان و رهایی قرار گرفته است و گاهی دریافت این دو مفهوم برای خواننده دشوار می شود.
برخی از ویژگی های زبانی و نمونه هایی از اصطلاحات حقوق اداری و دیوانی در سه قانون مهم مجلس اول دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جستجوی اصطلاحات و تعبیرات و تبیین و تحلیل ساخت «زبان حقوقی» ایران، نمی توان و نباید تنها به بررسی متون قوانین پرداخت، بلکه مجموعه مقررات دیگر، یعنی مصوبات هیات دولت، آیین نامه های مصوب وزارتخانه ها و دیگر دستگاه های اجرایی، بخشنامه ها و هم چنین احکام صادر از محاکم و نیز اسناد محاضر و، سرانجام، نوشته های حقوق دانان را هم باید مد نظر داشت. تدوین و تصویب قوانین به شیوه کنونی ، یعنی به صورت نظام یافته و تابع تشریفات معین بیش و کم تعریف شده، دارای تقریبا صد سال سابقه (از زمان استقرار مشروطیت در ایران) است. تدوین و تصویب قانون به شکل جدید موجب به وجود آمدن متون دیگر متکی به قانون، یعنی تصویب نامه ها و مقررات دیگر گردید. بدین ترتیب، بررسی زبان حقوقی، حتی در این دوره صد ساله، بدون تحقیق در این مجموعه پر حجم از مدارک و اسناد کامل نخواهد بود و این پژوهش نیز دراز دامن و دشوار است و تاکنون نیز شیوه اندیشیده ای برای این مطالعه و تحقیق عرضه نگردیده و طرحی برای این گونه بررسی ها درانداخته نشده است.
اگر مبدا حرکت را در خصوص این بررسی ابتدای مشروطیت بگیریم دوره اول مجلس شورای ملی نخستین و مهم ترین عزیمتگاه آن و قوانینی که حاصل کار آن و قوانینی که حاصل کار آن مجلس بوده است نخستین و مهم ترین متونی هستند که باید بررسی شوند. با توجه به دستاوردهای این بخش است که می توان و باید به تحلیل قوانینی پرداخت که بعد از آن به تصویب رسیده یا با اتکای به آنها مقررات دیگر از سوی مراجع مختلف تدوین و تصویب شده اند...
تاثیر نمود فعل بر تظاهر « را » در جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افعال متعدی در زبان فارسی به لحاظ تظاهر « را » همراه مفعول آنها عملکرد متفاوتی دارند ( طبیب زاده ،1385 ). در این نوشتار نگارنده در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا این تفاوت عملکرد افعال متعدی، ارتباطی به مشخصه معنایی نمود فعل دارد یا خیر. به این منظور پیکره ای متشکل از 40 فعل متعدی زبان فارسی با پیروی ازطبقه بندی وندلر( 1967؛ 1957 ) و با استفاده از مشخصه های روستین( 2004 ) بر اساس نمود طبقه بندی شد. سپس ارتباط تفاوت رفتار این افعال به لحاظ تظاهر« را » با طبقه آنها بر اساس نمود بررسی شد. نتیجه بررسی این رابطه را تأیید کرد و نشان داد مفعول افعال غایتمند ، حصولی و فعالیتی میتواند همراه با « را » یا بدون آن بهکار رود ولی مفعول افعال ایستا الزاماً همراه با « را » بهکار میرود. نتیجه آن که تفاوت رفتار افعال متعدی به لحاظ تظاهر « را » به همراه مفعول آنها بر اساس مشخصه نمود افعال قابل تبیین است.
تنوع واج گونه ای /r/ در زبان فارسی: مطالعه آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ییش تولیدی، رفتار واجیِ گونه لرزشی- لثوی /ρ/ ، در جایگاه های واجی مختلف در قالب واج شناسی آزمایشگاهی، ازطریق مشاهده الگوی تغییرات شدت انرژی، برروی طیی گونه ها، مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش با بررسی و مشاهده الگوی توزیعِ شدت انرژی برروی ها در هر جایگاه، موارد وقوعِ هر واج گونه شناسایی و فراوانی آن محاسبه شد. نتایج نشان داد گونه های لرزشی- لثوی دار و ناسوده، گونه های اصلی /ρ/ در زبان فارسی هستند. این گونه ها در سطح وسیعی از بافت های ای و همخوانی و هم چنین جایگاه های نوایی مختلف تظاهر آوایی دارند. هم چنین تناوب این گونه ها با ی دیگر آزاد و وابسته به گویشور است. علاوه براین دو گونه، گونه های زنشی، لرزشیِ بی یشی دار و سایشیِ بی یز در زبان فارسی تظاهر آوایی دارند ولی تولید آن ها تاحدزیادی وابسته به بافت آوایی و بافت نوایی گفتار است. این نتایج نشان می دهد تغییرات واج گونه ای /ρ/ در زبان فارسی متأثر از عوامل مختلف، ازجمله گویشور، بافتِ آوایی و بافتِ نوایی است.
بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی در گفتمان نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد ابزار انسجام واژگانی (تکرار، باهم آیی، هم معنایی، شمول، جزءواژگی) در گفتمان نوشتاری دانش آموزان (9-12 ساله) پایه های چهارم، پنجم و ششم در چارچوب دستور نقشگرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه میدانی و تحلیل با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نمونه آماری مورد بررسی 45 دانش آموز پسر شهر تهران بودند که در سال تحصیلی 1393-1394 در یک مدرسه دولتی مشغول به تحصیل بودند. معیارهایی چون عدم ابتلا به اختلال ذهنی، اختلال یادگیری یا ناتوانی جسمی در انتخاب نمونه ها مدنظر بود. ابزار پژوهش دو داستان مصوّر است که روایی آن ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفته است. درصد فراوانی و الگوی رشد کاربرد انواع ابزار انسجام واژگانی در روایت های نوشتاری دانش آموزان مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی ابزار انسجام واژگانی در پایه های چهارم، پنجم و ششم به ترتیب862، 967 و 1119 است. تکرار و با هم آیی در هر سه پایه تحصیلی پربسامدترین و شمول و جزءواژگی کم بسامدترین ابزار هستند. درصد رخداد تکرار نسبت به سایر ابزارهای انسجام واژگانی از پایه چهارم تا ششم سیر نزولی و جزءواژگی و شمول از پایه چهارم تا ششم سیر صعودی دارد. با هم آیی در پایه چهارم کمترین درصد رخداد را دارد. آزمون آماری کروسکال- والیس نشان می دهد که تفاوت کاربرد هم معنایی و تکرار در پایه های مختلف معنادار نیست ولی جزءواژگی، شمول و باهم آیی در سطح≤ 0/05 p معنادار است. بنابراین، با بالارفتن پایه تحصیلی(سن)، ابزار انسجام واژگانی بیشتر و پیچیده تری در گفتمان نوشتاری دانش آموزان دیده می شود.