فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۴۱ تا ۷٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی فرآیند همگونی همخوان ها در زبان فارسی می پردازد و برای نخستین بار آن را در چارچوب نظریه هندسه مشخصه ها توضیح می دهد. این پژوهش همگونی همخوان ها را در زبان فارسی از دیدگاه گره ها، فضاها و انواع همگونی ها که در فرآیند همگونی دخیل هستند، تحلیل کرده است. نتایج نشان می دهد که همگونی همخوان با همخوان در زبان فارسی به گره های واجگاه همخوان، واکه و مشخصه های پایانی حساس است. همچنین بالاترین فضایی که در آن همگونی همخوان با همخوان صورت می گیرد، گره های خیشومی و به طور قطع کناری است. در رابطه با نوع همگونی، هر سه نوع همگونی در قواعد همگونی همخوان با همخوان زبان فارسی دیده می شود. یافته های همگونی در زبان فارسی مدعای هندسه مشخصه ها را تأیید می کند. این مقاله همچنین استدلال می کند که گره کناری باید جزئی از گره ریشه قرار گیرد و گره ملازی نیز باید در گره بدنه ای مفروض شود و این دو در واقع دو پیامد مهم در رابطه با نوع و جایگاه گره ها در هندسه مشخصه ها است.
خودایستایی و مقوله تهی در ساخت کنترل اجباری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی می شود نوع مقوله تهی در کنترل اجباری (obligatory control) به درون متمم التزامی در زبان فارسی تشخیص داده شود. در این زمینه سه فرضیه اصلی مطرح می شود. بر اساس فرضیه اول متمم التزامی در ساخت کنترلی به علت ناقص بودن زمان ، ناخودایستا (nonfinite) و مقوله تهی از نوع ضمیر مستتر (PRO) است. طبق فرضیه دوم متمم التزامی خودایستا (finite) است و مقوله تهی در کنترل اجباری در متمم التزامی ، از نوع ضمیر ناملفوظ (pro) است و در فرضیه سوم علیرغم خودایستا بودن متمم التزامی، مقوله تهی همچنان ضمیر مستتر فرض می شود. در این مقاله با ارائه دلایلی مبنی بر خودایستا بودن متمم التزامی فرضیه اول رد می شود وسپس نشان داده می شود که برخلاف فرضیه دوم مقوله تهی در کنترل اجباری در زبان فارسی، رفتاری متفاوت با ضمیر ناملفوظ دارد. بنابراین از آنجا که مقوله تهی همانند ضمیر مستتر دارای کنترل کننده موضعی (local) و دارای خوانش باز (sloppy) و تعبیر به خود (De-se) است فرضیه سوم تأیید می شود.
نقد و بررسی کتاب: ترجمه و هویّت در قاره آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب ترجمه و هویت در قاره آمریکا (2008)، اثر پروفسور ادوین گنتزلر، نظریه پرداز آمریکایی است. نویسنده در این کتاب به بررسی نقش ترجمه در شکل گیری هویّت قاره آمریکا می پردازد و بیان می کند که ترجمه یکی از ابزار اولیه شکل گیری فرهنگ هاست. سبک نگارش این کتاب بسیار شباهت به مقاله ای پژوهشی دارد و در عین حال از ساختارهای دستوری پیچیده ای استفاده شده است که فهم آن را با دشواری مواجه می کند. نویسنده در تدوین آن از منابع بسیاری بهره گرفته و به سفرهای تحقیقاتی زیادی رفته است. این اثر در حوزه مطالعات پسااستعماریِ ترجمه جای دارد و موضوعات نسبتاً جدیدی حول مسائل فرهنگی و زبانی ترجمه در آن بررسی می شود. اگرچه عواملی چون چند زبانگی، بدیع بودن موضوعات مطرح شده و ساختارهای نامأنوس دستوری کتاب مذکور بر پیچیدگی خواندن و درک آن افزوده است، ولی مطالعه آن برای دانش پژوهان ترجمه سودمند است. کتاب حاضر منبع تحقیقاتی مهمی برای دانشجویان و پژوهشگران مطالعات ترجمه، ادبیات مقابله ای و مطالعات فرهنگی است.
سرواژه سازی در زبان فارسی و سرواژه های مصوّب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش ابزارهای زبانی در نام گذاری فروشگاه ها و مراکزتجاری شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق درپی بررسی و تحلیل روند نام گذاری فروشگاه ی به این پرسش آیا می توان درمیان نام های فروشگاه ها و مراکز تجاری، ویژگی های آگهی های تجاری را مشاهده کرد یا خیر، و درصورت مثبت بودنِ پاسخ، ویژگی های مذکورکدامند. برای ایی متفاوت و متنوع به صورت اتفاقی در سطح شهر اصفهان جمع آوری گردیییی را ارائه می . سپس نام های تجاری آن ها براساس استفاده از ابزارهای زبانیِ تبلیغاتِ تجاریِ به بندی و تجزیه وتحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بعضی از ویژگی های آگهی های تجاری مانند استفاده از استعاره، مجاز، و زبان های خارجی درمیانِ داده های این پژوهش وجود داشته و علاوه برآن، مواردی از جناس، تکرار، تغییر در املا و تلفظ واژگان و نوواژه ها نیز مشاهده گردید (1982: 204) و گیس (1982: 6)، همانند یی تجاری بیشتر برای جلب توجه مخاطب مورد استفاده قرار گرفته اند.
مقایسه دستوری شدگی و دستوری زدایی در فارسی کنونی (مطالعه موردی: تبدیل برخی وندهای تصریفی به اشتقاقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستوری شدگی فرایندی است که طی آن اجزای زبانی خصوصیات دستوری بیشتری را کسب می کنند. این اجزا در مسیر دستوری شدگی مراحل خاصی را با ترتیب مشخصی پشت سر می گذارند. این مراحل را با نمودار مرحله ای دستوری شدگی باز می نمایند. مراحل در نظر گرفته شده برای دستوری شدگی جهانی نیست؛ با این حال، بسیاری از محققان قائل بر ترتیب مشخصی برای این مراحل هستند. رایج ترین ترتیب ذکر شده عبارت است از: جزء واژگانی آزاد> کلمه نقشی> واژه بست> وند اشتقاقی> وند تصریفی (مسیر دستوری شدگی با توجه به خط فارسی از راست به چپ است که با علامت > نشان داده شده است). اگر تغییری در جهت مخالف در زبان صورت گیرد، آنگاه در زمره دستوری زدایی طبقه بندی می گردد. دستوری زدایی نسبت به دستوری شدگی از نظم کمتری برخوردار است، با این حال زبان شناسان انواعی را برای آن قائل شده اند. در مقاله حاضر، ضمن توصیف دستوری شدگی و دستوری زدایی به یکی از این انواع دستوری زدایی، یعنی تصریف زدایی در زبان فارسی می پردازیم. در تصریف زدایی وندهای تصریفی با از دست دادن بعضی خصوصیات دستوری خود تبدیل به وندهای اشتقاقی می شوند. وندهای ﺑ- و ﻧ- فارسی نمونه خوبی برای این نوع تغییر هستند. این دو پیشوند در بعضی از کاربردهای خود تبدیل به وندهای اشتقاقی شده اند. در اینجا ما سیر تکوین و تغییر این دو پیشوند را در فارسی جدید (یعنی فارسی دوران اسلامی) با توجه به نمودار دستوری شدگی نشان خواهیم داد و سپس با توجه به شواهد، ثابت خواهیم کرد علی رغم اینکه ﺑ- و ﻧ- خصوصیات دستوری خود را در بعضی کاربردها از دست داده اند، ولی مسیر دستوری زدایی این دو جزء الزاماً خلاف همان مسیر طی شده هنگام تکوین آنها نیست
عقاید مدرسین زبان انگلیسی در خصوص اندازه گیری درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم عقاید و نظرات بازیگران اصلی آموزش (مدرسین، دانشجویان و سیاستگذاران) در مورد مسایل یادگیری و تدریس در موفقیت آمیز بودن فرایند آموزش نقش بسزایی دارد. هدف این تحقیق بررسی نظرات مدرسین زبان انگلیسی در مورد نحوه ارزیابی مهارت درک مطلب می باشد. بدین منظور، از 50 نفر مدرس زبان در سطوح متفاوت در مدارس و موسسات زبان انگلیسی و دانشگاه دعوت به عمل آمد تا پرسشنامه ای را که به همین منظور طراحی شده بود تکمیل نمایند. نتایج حاصله بر اساس اطلاعات به دست آمده از 23 پرسشنامه پاسخ داده شده نشان می دهد که در اکثر موارد، مدرسین زبان آزادی لازم برای درست کردن آزمون ها را ندارند و مجبور به تبعیت از دستورالعمل هایی هستند که از طرف مقامات بالا بدستشان می رسد.
واکاوی اضطراب خواندن در زبان دوم از طریق اندیشه درون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پ ژوهش با هدف بررسی رابطه احتمالی میان اضطراب خواندن، راهبردهای خواندن و سطح بسندگی خواندن یادگیرندگان زبان دوم انجام گرفت. بیشتر پژوهش های مرتبط با اضطراب زبان مطالعات کمی هستند. پژوهش پیش رو با رویکردی کمی و کیفی در دو مرحله صورت گرفت. بخش نخست تحلیل کمی است اما بخش پسین تحلیل کیفی است که شامل مطالعات موردی است که از داده های بیانی روش برون فکنی اندیشه استفاده شده است. در بخش کمی رابطه میان اضطراب خواندن و سطح بسندگی زبان (خواندن) سنجیده شد. برای این منظور پرسشنامه اضطراب خواندن در میان دو گروه متوسط و پیشرفته زبان آموز ایرانی توزیع شد تا رابطه میان اضطراب خواندن و سطح بسندگی زبان آنان مورد سنجش قرار گیرد. در بخش کیفی با استفاده از روش برون فکنی اندیشه رابطه میان اضطراب خواندن و راهبردهای خواندن مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که 1) رابطه ای معنادار میان اضطراب خواندن و توانایی خواندن یادگیرندگان زبان وجود ندارد، 2) اضطراب خواندن بر سبک خواندن و ترجیح زبان آموزان در استفاده از بعضی از راهبردهای خواندن تاثیرگذار است.
An Exploration of Discoursal Construction of Identity in Academic Writing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Applied Linguistics Vol. ۴, No. ۹, fall ۲۰۱۱
97 - 129
حوزههای تخصصی:
The view that academic writing is purely objective, impersonal and informational, which is often reflected in English for Academic Purposes materials, has been criticized by a number of researchers. By now, the view of academic writing as embodying interaction among writers, readers and the academic community as a whole has been established. Following this assumption, the present study focused on how second/foreign language writers enact, construct, and invent themselves through writing. In this study, the theoretical stance on identity is grounded on Ivanič’s (1998) four interrelated aspects of writer identity, namely autobiographical self, discoursal self, authorial self, and possibilities for self-hood in the socio-cultural and institutional contexts. Hyland’s model of metadiscourse (2004a) was used as the analytical tool for analyzing texts. Based on a corpus of 30 research articles, the overall distribution of evidential markers, hedges, boosters, attitude markers, and self-mentions were calculated across four rhetorical sections (Abstract, Introduction, Methodology, Discussion and Conclusion) of the research articles. According to the results of this study, identity is a critical aspect of writing which should be brought into the mainstream of second/foreign language writing pedagogy through consciousness -raising or the specific teaching of certain features.
کاربرد آزمون سازی انطباقی در تعیین سطح زبان انگلیسی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Alternative Assessment Procedures in Iranian EFL Writing Classes: The Washback Effect and Learners’ Attitudes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the washback effect of three alternative assessment procedures, namely oral-conferences, portfolios, and corpora-based feedback on the writing achievement and attitudes of Iranian EFL university learners. The participants taking part in the study were 156 native Iranian students in a mixed Reading-Writing course. Through the two three-month semesters, the learners were studied in terms of three experimental and one control groups. It should be mentioned that revision was a major component of the pedagogy and learners were asked to incorporate feedback into their revision processes. The findings revealed that the aforementioned assessment procedures led to a significantly better performance of the participants and created a considerable change in their attitudes.
توصیفی از گفتار دانش آموزان پایه اول ابتدایی در نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی: فرانقش متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر کوششی است برای توصیف گفتار کودکان شش ساله، فارسی زبان و تهرانی در قالب نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2004) که از منظر فرانقش متنی این نظریه انجام شده است. ضرورت و اهمیت چنین پژوهشی از آن جهت است که با وجود اهمیت مطالعه گونة گفتاری در بررسیهای زبانی، پژوهش های توصیفی درباره زبان فارسی و به ویژه گونة گفتاری این زبان و در حوزه گفتار کودکان، بسیار اندکاند. داده های مطالعه شده در این رساله، مشتمل بر بیش از 4200 بند خبری ساده و مرکب است. این داده های گفتاری متعلق به کودکان، از پژوهشی انجام شده در سال های 1380 تا 1384 با نام بررسی واژگان پایه در کودکان ایرانی استخراج و تهیه شده و از طریق بیان چهارده داستان مصوّر (آزمون تولیدی) از سوی بیست کودک فارسی زبان جدیدالورود به پایه اول دبستان در شهر تهران (شامل ده دختر و ده پسر انتخاب شده به طور تصادفی) به دست آمده اند. هر داستان با سه یا چهار تصویر رنگی و گویا نمایش داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که:
الف) نود درصد از بندهای گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، ساده و ده درصد دیگر، مرکب اند؛
ب) میزان بروز آغاز گرهای تجربی نشان دار در گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، هجده درصد است؛
ج) حذف ضمیر فاعلی در گونة گفتاری کودکان، تمایلی غالب، بی نشان و حدود 55 درصد است؛
د) در گونة گفتاری کودکان، میزان کاربرد آغاز گرهای مرکب/ چندگانه، سی درصد است؛
ه) در توالی های آغاز گرهای مرکب/ چندگانه در گونة گفتاری زبان فارسی در کودکان، این سلسله مراتب مشاهده شده است: متنی- تجربی (98 درصد)< بینافردی- تجربی (5/1 درصد)< متنی- بنیافردی- تجربی (1 درصد)؛
و) آغاز گر متنی در 98 درصد از آغاز گرهای مرکب/ چندگانه به کار رفته است؛
ز) فراوان ترین آغاز گر متنی، کلمه «بعد» و گونه هایش و پس از آن، کلمه «دیگر» و گونه هایش بوده است؛
ح) در بندهای پیرو، آغاز گر متنی بیشتر «که» است و پس از آن، «تا» بسیار کمتر به کار رفته است؛
ط) در گونة گفتاری کودکان، کاربرد آغاز گر بینافردی در آغاز گرهای مرکب/ چندگانه تنها دو درصد است.
دیر کرد قله هجا در ساخت نوایی واژه بست های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های آوایی و الگوی تکیه زیروبمی در گروه واژه بست و کلمه واجی نشان میدهد که گروه واژه بست با کلمه واجی متفاوت است. الگوی تکیه زیروبمیH* بر روی هجای آخر کلمه واجی و در گروه واژه بست، بر روی هجای قبل از واژه بست قرار می گیرد؛ بنابراین، از نظر نوایی واژه بست مستقل از کلمه واجی است؛ همچنین هیچ نشانه ای از نواخت کناری خیزانH- بعد از گروه های تکیه ای غیرپایانی یا غیر هسته دیده نمی شود؛ بلکه نواخت کناری از نوعL- است و افزایش میزانF0 بر روی واژه بست، پدیده دیر کردقله هجا نام دارد
بررسی ساخت هایِ مصدری در برخی گویش هایِ استان اصفهان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، انواع ساختِ مصدری در تعدادی از گویش های استان اصفهان، که همگی از مجموعه گویش های مرکزی ایران اند، توصیف و بررسی شده است. در گویش های مورد بررسی، مجموعاًً چهار نوع ساخت مصدری وجود دارد که بجز یک مورد، که با ستاک حال شکل می گیرد، بقیه بر اساس ستاک گذشتة فعل ساخته می شوند. نکتة دیگر اینکه، در برخی از این گویش ها، دو یا حتی سه ساخت مصدری در کنار هم دیده می شود که یکی از آنها ساخت اصلی و غالب است و موارد دیگر، که کاربرد محدودتری دارند، ثانوی محسوب می شوند. در این تحقیق و بررسی مختصر، سعی بر این بوده تا گونه های ساخت مصدری، بافت هایی که در آن به کار می روند و همچنین منطقة رواج هر یک از ساخت های مصدری مشخص شود.
تحلیل اکوستیکی تعامل و همبستگی مشخصه های نوائی گفتار و بیان احساس در زبان فارسی با تکیه بر مدل شیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل اکوستیکی مشخصه های نوایی گفتار (دیرش و تغییرات زیر و بمی) و میزان همبستگی تغییرات آنها با توجه به سه احساس اصلی (خشم، غم و شادی) در مقایسه با حالت بی نشان و خنثی در پاره گفتارهای زبان فارسی می پردازد. در این تحقیق با بهره گیری از مدل آهنگ شیب (تیلور 1998 ،2000 و 2009) میزان تغییرات متغیرهای اکوستیکی در بیان هر یک از احساس های نامبرده نسبت به حالت بی نشان در نمونه های گفتاری بررسی می شود. در ادامه با تحلیل آماری و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی میزان و درجه همبستگی میان متغیرها مشخص می شود. نتایج تحقیق بیانگر همبستگی بین مشخصه های نوایی زیر و بمی، دیرش و بیان احساس های نامبرده در زبان فارسی بوده است، به گونه ای که بین احساس غم و حالت خنثی از یک سو و احساس شادی و خشم از سوی دیگر ارتباط اکوستیکی بیشتری دیده می شود. متغیر اکوستیکی مهم تغییرات زیر و بمی در درجه اول و دیرش و شیب منحنی تاثیرات کمتری را نشان دادند. در ضمن این متغیرها در گفتار جنس زن تاثیرات بیشتری را نشان دادند. تحقیق حاضر می تواند طرحی مناسب به منظور بررسی مقابله ای ساخت و الگوهای نوائی زبان فارسی با سایر زبان ها از جمله زبان انگلیسی به دست دهد.
بررسی فرایند ساختاری شدن مفهوم فضا در زبان فارسی در چارچوب زبانشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، مطالعة رابطة میان تفکّر فضایی و ساختار زبانی منعکس کننده آن در زبان فارسی است. در این تحقیق با بهره گیری از نظریه لایبنیتس مبنی بر نسبی بودن نمود فضا در زبان و با استناد به الگوی لوینسون (2006) در تقسیم بندی حوزه فضا، به مطالعه فرایند ساختاری شدن مفهوم فضا در زبان فارسی می پردازیم. داده های زبانی مورد نیاز، از میان جملات زبان فارسی معیار گفتاری و نوشتاری که دارای حروف اضافه مکانی، افعال حرکتی و دیگر مقولات دستوری نشان دهنده مکان هستند جمع آوری شده است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی، به تحلیل داده های مورد نظر در ارتباط با مفاهیم ""اشاره""، ""گسترش معنایی"" و ""فضای ذهنی"" در زبان فارسی پرداخته، به این نتیجه رسیدیم که گوینده با استفاده از مفهوم گوینده محوری، خود را در مرکز یا نقطه صفر مکانی قرار داده و جایگاه اشیا را با توجه به موقعیت خود توصیف می کند.
نقد و معرفی کتاب: مبانی زبان شناسی ایرانی: زبان های دوره میانه و نو
حوزههای تخصصی:
مبانی زبان شناسی ایرانی: زبان های دوره میانه و نو. شورای ویراستاران: م. ن. باگالوبف، و. ن. افیموف، د.ای. ادلمان، سرویراستار: و. ن. افیموف، مؤسسة زبان شناسی فرهنگستان علوم روسیه، مسکو، مؤسسة ادبیات شرقی، 2008، 446 صفحه