فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۰۱ تا ۷٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study examined the effect of the ZPD-based discourse scaffolding on EFL learners' co-construction of L2 metadiscourse performing collaborative writing tasks and explored the discourse scaffolding dynamics. The participants were 160 EFL students that were assigned to four different treatment conditions: (i) formal teaching, (ii) input enhancement, (iii) non-ZPD interaction, and (iv) ZPD-based L2 discourse scaffolding. The ZPD learners were required to audio-record their task-focused social interactions and also write four weekly compositions and one delayed essay. The results showed a substantial effect for the ZPD-based L2 discourse scaffolding on the ZPD participants' use of English metadiscourse. Further, the microgenetic analysis of the social interactions revealed that the ZPD groups employed manifold scaffolding dynamics at various ZPD levels to expedite task performance and their peers' use of L2 metadiscourse. The asymmetrical discourse construction grew mutual with the less capable peers offering increasingly more self-initiated repairing moves within their activated ZPD. Also, the students' essays were rated as more reader-friendly over time. Finally, the implications for L2 research and pedagogy are discussed.
The Impact of L1 Equivalents Versus Context on Vocabulary Recall of Pre-university EFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was conducted to compare the impact of two vocabulary learning techniques, namely context learning and translation learning, on vocabulary recall of sixty pre-university Iranian learners of English as a foreign language. They were divided into two groups of high and low proficient. In regard to two vocabulary learning conditions, each group was divided into two subgroups of fifteen. The data were collected using two types of tests, translation and fill-in-the-blank. The result revealed that the students' proficiency affects their recall. It also revealed that low proficient learners did well when translation learning was followed by translation recall test. However, they could not transfer their vocabulary knowledge to a new context. In other words, they did not perform well enough when translation learning was followed by context recall test. The high proficient group, on the other hand, had a better performance on the context recall test.
Teaching & Learning in Close-Up: The Writing Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teaching Grammar Through Consciousness Raising Activity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستاری درباره ی دو واژه ی سکولاریسم و لائیسیته و برابر نهادهای فارسی و عربی این دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب فرانسه، زمینه ی پیدایش دیدگاه ها و مفهومهایی چون لائیسیته و سکولاریسم بود. اگر چه بسیاری در ایران و جهان عرب، این دو پدیده را یکی می انگارند، اما با توجه به بنیادها، هدفها و ریشه ی واژگانی لائیسیته و سکولاریسم می باید میان این دو مفهوم تمایز افکند.
استفاده ی ابزاری حزبهای مارکسیستی، سوسیالستی، لیبرال و جز اینها، باعث کژفهمی و همسان شماری این دو پدیده شده است.
لائیسیته، جدایی دین از دولت است نه از سیاست؛ دولتی که به حکومت یا قدرت اجرایی محدود نمی شود. حوزه ی لائیسیته کشورهای کاتولیک است اما سکولاریسم، ویژگی کشورهای پروتستان به شمار می رود.
بیشتر نظریه پردازان و نویسندگان ایرانی و عرب، منطق و فرایند لائیسیته و سکولاریسم را به درستی درنیافته، آنها را با مقوله های دیگری هم چون دموکراسی آمیخته اند.
آن چه درپی می آید چشم اندازی است به تاریخچه، ریشه های لاتین و برابر نهاده های فارسی و عربی لائیسیته و سکولاریسم.
نقد و بررسی ترجمة آلمانی قرآن، متعلق به فرقة قادیانیه با استناد به سورة حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان مهم ترین منبع دینی مسلمانان، همواره کانون توجه دانشوران مسلمان و غیرمسلمان بوده است و تاکنون مترجمان بسیاری، با اهداف و اغراض متفاوت، دست به ترجمه آن زده اند. در مقاله حاضر، ضمن بیان عقاید و اهداف فرقه قادیانیه، یکی از ترجمه های آلمانی قرآن این جنبش را که تحت نظارت میرزا بشیرالدین محمود احمد، خلیفه دوم فرقه قادیانیه، صورت گرفته است، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که مترجم با وجود تسلط به زبان عربی و حفظ امانت داری در برگردان واژه ها، از طریق مقدمه ای طویل و نیز عنوان سوره، افکار و عقاید خویش را به خواننده تحمیل کرده است. در بررسی ترجمه آیات قرآن که با استناد به سوره حمد انجام شده، راهکارهایی برای ترجمه بهتر قرآن ارائه گردیده است.
رویکردی مشخصه بنیاد به فرایندهای مبتداسازی و تاکید در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی، عناصر نحوی درون گروه زمان و از جمله سازه هایی که در جایگاه موضوع قرار دارند، می توانند به دلا یل کلامی و به منظور یافتن خوانش نشاندار، از فراز یکدیگر گذر کنند و به جایگاهی بالاتر از بند خود جابه جا شوند. مقاله حاضر می کوشد تا با رویکردی مشخصه بنیاد، فرایندهای یادشده را در چارچوب مفاهیم نظری برنامه کمینه گرا تبیین کند و تحلیلی همگون از انگیزه حرکت سازه های مؤک د و مبتدا و نیز چراییِ اختیاری بودن جابه جایی آنها در اشتقاق نحوی به دست دهد .در روند ای ن بررسی، استدلال می شود که شاخص گروه زمان جایگاه موضوع است و سازه فاعل برای بازبینی مشخصه تعریف هسته گروه زمان، به این جایگاه ارتقا می یابد.
این موضوع از آن منظر اهمیت دارد که نشان می دهد شاخص زمان در فارسی نمی تواند محل فرود سازه های مبتدا و مؤکد باشد
بررسی تحولات معنایی و ساخت اطلاع ساخت های نشانداری در فرآیند ترجمه از انگلیسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تحولاتی می پردازد که ممکن است در لایه های مختلف معنایی، و ساخت اطلاع یک ساخت نشاندار در فرایند ترجمه از انگلیسی به فارسی روی دهد. منظور از ساخت نشاندار در این پژوهش، ساخت هایی چون ساخت نقش برابر، ساخت های وارونه، و ساخت هایی است که در آن ها پیشایندسازی صورت گرفته است. چارچوب نظری پژوهش را دستور نقشگرای نظام مند هلیدی فراهم آورده است و تحولات معنایی ساخت های نشاندارِ ترجمه شده با توجه به فرانقش های سه گانه این دستور یعنی فرانقش تجربی، فرانقش بینافردی و فرانقش متنی بررسی شده است. داده های پ ژوهش نیز از میان نمونه های بسیاری گزینش شده اند که از ده متن ترجمه شده انگلیسی به فارسی استخراج شده اند. این پژوهش نشان می دهد که در لایه های مختلف معنایی یک ساخت نشاندار، و ساخت اطلاع آن، در فرآیند ترجمه ممکن است تحولاتی رخ دهد. برخی از این تحولات، گریز ناپذیر و بسیاری از آن ها قابل اجتناب هستند. همچنین به نظر می رسد که آرایش واژگانی آزاد زبان فارسی، امکانات فراوانی برای بیان معنای ساخت های نشاندار در اختیار آن قرار داده است .
بررسی افزایش و کاهش معنایی در ضرب المثل های زبان فارسی راحله گندمکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای «افزایش و کاهش معنایی» که نخستین بار از سوی صفوی (1379: 247) معرفی شد، از جمله ابزارهای مناسب برای توجیه و تبیین بسیاری از پدیده های معنایی از جمله چگونگی شکل گیری معنی برخی ساخت ها و نحوه درک آنها از سوی شنونده است. عملکرد فعال این دو فرایند در مکالمات روزمره سخنگویان زبان باعث شده تا «افزایش و کاهش معنایی» به عنوان یکی از فرایندهای مهم معناشناختی و پدیده ای انکارناپذیر در مطالعه همزمانی و درزمانی معنی تلقی شود. چگونگی عملکرد این فرایند و کارایی آن را در مورد ده ضرب المثل مطرح و مصطلح در زبان فارسی با استناد به «امثال و حکم» دهخدا (1376) و «کتاب کوچه» شاملو (1377) بررسی کردیم. آنچه از نتایج این ارزیابی به دست آمد حاکی از کارآمد بودن فرایندهای افزایش و کاهش معنایی در توجیه و تبیین چگونگی شکل گیری معنی ضرب المثل های زبان فارسی است.
Lexical Cohesion in English and Persian Abstracts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study compares and contrasts lexical cohesion in English and Persian abstracts of Iranian medical students’ theses to appreciate textualization processes in the two languages. For this purpose, one hundred English and Persian abstracts were selected randomly and analyzed based on Seddigh and Yarmohamadi’s (1996) lexical cohesion framework, a version of Halliday and Hasan’s (1976) and Halliday’s (1985) taxonomies. For contrastive analysis, the SPSS package was used. The results revealed some similarities and differences in the use of lexical cohesion sub-categories in the parallel English and Persian texts. The occurrence of all sub-types is nearly the same in the two groups of texts and the two- tailed t-test employed showed that the differences are not statistically significant. Both languages exhibit a general tendency in using repetition, but synonymy and meronymy are the least used sub-categories. Regarding the density of the texts, the analysis indicates that Persian abstracts are denser than their corresponding English ones.
On the Use of Diary Study to Investigate Avoidance Strategy in Spoken English Courses(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the present study, an attempt is made to investigate the frequency and motives of using avoidance strategies by a group of Iranian intermediate language learners through their own journal writing. The effect of gender on the use of avoidance strategies is to be investigated as well. Thirty nine female and twenty three male learners enrolled in an English language spoken course in a private English institute served as the subjects. They were to write freely about their reactions, questions, and their feelings on their endeavor to speak English at the end of each session. One questionnaire was also included to survey the learners overall learning preferences and motivation. Examination and the analysis of the learners’ diaries revealed that using avoidance strategies was due, in turn, to the lack of knowledge, effect of fellow students, stress, lack of confidence, the effect of the teacher, score, and fatigue. Analysis also revealed that females used strategies more frequently than male supporting a number of research done previously on the same area.
بازخورد دستوری نوشتاری گزینشی و تأثیردراز مدت آن بر فراگیری حروف تعریف انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر دراز مدت بازخورد دستوری نوشتاری مورد مطالعه تجربی دقیق قرار نگرفته است و قسمتی از این مسئله به جاذبه شهودی این نوع بازخورد برمی گردد. تحقیقات معدودی که در زمینه بازخورد دستوری نوشتاری انجام گرفته اند، تاثیر مثبتی برای این نوع بازخورد پیدا نکرده اند (تراسکات، 2007). با این وجود، تعدادی از تحقیقات اخیر تاثیر مثبتی برای بازخورد دستوری گزارش کرده اند. تحقیق حاضر تلاشی است در جهت بررسی تاثیر دراز مدت بازخورد نوشتاری دستوری بر یک نکته نسبتاً پیچیده ای از دستور زبان انگلیسی (حروف تعریف) و نیز توضیح عوامل تاثیرگزار در نتایج متناقض تحقیقات گذشته. 22 زبان آموز در سطح متوسط از یک مؤسسه آموزش زبان در این تحقیق شرکت کردند. بازخورد دستوری نوشتاری در مورد حروف تعریف انگلیسی و تعداد محدودی از اشتباهات مختلف دستوری به این زبان آموزان ارائه شد. نتایج نشان می دهد که بازخورد دستوری گزینشی می تواند تاثیر کوتاه مدت زیادی بر این نکته پیچیده داشته باشد، ولی ممکن است این نوع بازخورد تاثیر منفی ای در دراز مدت داشته باشد. نتایج همچنین نشان می دهد که فراگیران پس از دریافت بازخورد تصحیحی از به کارگیری نکات تصحیح شده اجتناب می کنند. اهمیت عملی و نظری این نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
A Procedure for Improving(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشاره در زبان، از مقولاتی است که می تواند ازدیدگاه کاربردشناسی مورد تحلیل قرار گیرد.از این رو تحلیل جنبه های کاربرد شناختی اشارات زمانی در زبان فارسی و چگونگی به کارگیری این جنبه ها توسط سخنگویان فارسی زبان از اهداف نوشته حاضراست. بسیاری از اطّلاعاتی که در گفتار مردم منتقل می شود جنبة کاربرد شناختی دارد و به بافت موقعّیتی و اجتماعی خاص مربوط می شود. از جمله اهداف این مقاله، آشکار ساختن نقش اشارات زمانی در انتقال مفاهیم کاربرد شناختی در بافت موقعیّتی و فرهنگی است که دستور زبان قادر به توصیف و تبیین همة ابعاد آن نیست.
واژه بست های فارسی در کنار فعل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست های ضمیری فارسی در جایگاه های متفاوتی ظاهر می شوند. در این مقاله به بررسی نقش آنها در کنار فعل پرداخته ایم و نشان داده می شود که آنها در کنار فعل دو نقش متفاوت دارند. واژه بست های فارسی در برخی ساخت ها، که به افعال مرکب پی بستی مشهورند، مانند خوابم می آید، ماتش برد و نظایر آن،که حضور اجباری دارند، به نشانه مطابقه تبدیل شده اند. آنها حاصل دستوری شدگی واژه بست ها و تبدیل آنها به نشانه مطابقه اند و این فرایند با اصل مانع سازی تبیین می شود. از طرفی، واژه بست ها در نقش نشانه مفعول، در جملاتی مانند علی را دیدمش، می زنمت و نظایر آن، واژه بست هایی منضم هستند و حاصل مضاعف سازی واژه بست اند و به نشانه مطابقه تبدیل نشده اند. این واژه بست ها فقط وقتی ظاهر می شوند که گروه اسمی مفعول و هم مرجع با آنها نقش مبتدا دارد.
پردازش جمله و بازنمود ذهنی فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Citation and the Construction of Subdisciplinary Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this study was to examine the citation patterns of discussion sections employed by local and international article writers in ESP and EGP subdisciplines of applied linguistics. Eighty article discussion sections were selected from well-established local and international journals in the field of applied linguistics, and they were sorted according to Thompson and Tribble’s (2001) framework. The results revealed that local ESP and EGP writers tended to apply the integral citations to a far greater extent than the non-integral. On the other hand, international writers used citation to a significantly higher degree than local writers; ESP writers preferred the integral over the non-integral form. In contrast, international writers in EGP articles took more advantage from non-integral types, among which they selected source more than other types. In terms of integral types, verb controlling received the highest frequency. The potential diversities existing in the discussion sections written by local and international writers suggest that international writers seem to focus more on functional than formal criteria and use a wider range of citation types, giving more credit to the works of others. These differences appeared to be related to citation patterns and discoursal conventions across subdisciplines.
An Analysis of English and Persian Academic Written Discourses in Human Sciences: An Evolutionary Account(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present paper focused on the sociocultural explanations of rhetorical differences between English and Persian and was based on the contrastive genre analysis of Applied Linguistics research article abstracts in these two languages. The evolutionary nature of research article abstracts was also investigated from 1985 to 2005, in three stages, with a time interval of 10 years. Seventy eight research article abstracts were analyzed, forty two of which were taken from two English journals and the rest from two Persian journals.
The levels of generic structure contrasted included rhetorical moves, linguistic structure, and formal and textual layout. The rhetorical moves were investigated using move analysis with reference to Swales CARS (Create A Research Space) model and/ or IMRC (Introduction, Method, Results, Conclusion) Model. For investigating the linguistic features, the aspects of Tense and the use of I/We pronoun were taken into consideration and finally, with regard to the textual and formal layout, the relative length of the steps was probed. The results indicated differences between English and Persian research article abstracts, especially with regard to their evolution.
تحلیل کارکرد افتراقی جنسیتی آزمون سنجش توانش عمومی زبان دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزمون سنجش توانش زبان دانشگاه تهران (UTEPT) آزمونی فراگیر و سرنوشت ساز برای تصمیم گیری در مورد پذیرش دانشجو در دوره های دکتری دانشگاه تهران می باشد که هر ساله بیش از 10000 داوطلب ورود به این دوره ها در آن شرکت می کنند. پژوهش حاضر مطالعه ای است جهت اعتباریابی این آزمون که در آن با استفاده از روش تحلیل آماری رگرسیون لجیستیک (LR)، که بر روی 6555 شرکت کننده در آزمون سال 1385 انجام گرفت، به شکلی نظام مند وجود کارکرد افتراقی (DIF) سؤال های آزمون بر اساس جنسیت شرکت کنندگان مورد بررسی قرار می گیرد. این عمل با استفاده فرمول تعیین معنادار بودن کارکرد افتراقی پرسش های آزمون انجام پذیرفت. پیرو آنچه که اخیراً در پیشینه این نوع تحلیل آماری مشاهده می شود، در مطالعه حاضر علاوه بر آزمون تعیین معناداری کارکرد افتراقی، آزمون دیگری نیز برای تعیین اندازه شاخص های آن بر اساس جنسیت امتحان دهندگان مورد استفاده قرار گرفت که عبارت است از مجذور R که برای تعیین اندازه رگرسیون لجیستیک کارکرد افتراقی به کار می رود. به منظور تفسیر نتایج حاصله از آن، در رویکردی مقایسه ای، هر دو الگو مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که 39 سؤال از 100 سؤال آزمون فوق الاشاره تفاوت معناداری را در مورد کارکرد سؤال برای شرکت کنندگان مرد یا زن نشان می دهد. با این حال، با در نظر گرفت بررسی های انجام شده در چهارچوب دو الگوی تفسیر اندازه گیری کارکرد افتراقی، این 39 سؤال در دسته بندی «قابل اغماض» قرار می گیرد. به این ترتیب، می توان گفت که آزمون UTEPT آزمونی عاری از کارکرد افتراقی جنسیتی است، اگر چه بخش درک مطلب این آزمون نیاز به بررسی های بیشتری دارد چرا که به نظر می رسد به طور کلی تمایل نسبی سؤال های این بخش بیشتر به سمت شرکت کنندگان مرد می باشد تا شرکت کنندگان زن.