فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۰۱ تا ۷٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
با نفی جزم اندیشی واژگانی و حضور بلامانع واژگان در شعر، این توهم ایجاد شد که واژگان به واسطه حضور در شعر ارزشمند خواهند شد و در پی آن، سیل واژه های گوناگون در شعر ، بدون ملاحظات شعری، از این حرکت اصیل، گهگاهی، روندی ابتر و عقیم ساخت. این اصل که واژگان مجاز هستند و بدون هیچ قید و شرطی وارد شعر شوند، در عین حالی که اصلی اصیل و بنیادی بود و موجب غنای واژگانی اثر می شد، در شیوه کاربردی خود- با چشم بستن بر سویه تالیفی واژگان - دچار خبط و خطاهایی گردید که اهمیت ویژه خود را از دست داد. از این رو، در این مقاله تلاش شده است تا ضمن بازاندیشی اصل جزم اندیشی واژگانی، آن دسته از ملاحضات شعری را که موجب اعتلای ارزشی واژگان در شعر می شود مورد بررسی قرار گیرد. بنابر این، در این مقاله ضمن نقد ارزش زیباشناختی واژگان، به چگونگی اثر گذاری بافت کلام بر ایجاد هاله معنایی پیرامون واژگان منفرد پرداخته خواهد شد. به همین منظور، با در نظر گرفتن الگوی یاکوبسنی، ابتدا ارزش واژگان منفرد در محور جانشینی به محک گذاشته می شود و به دنبال آن، چگونگی برجسته شدن واژه در محور هم نشینی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
سبب شناسی تأخیر زبان و نارسایی های گفتار در عقب ماندگی ذهنی سندرم داون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سندرم داون، شایع ترین عامل ژنتیکی عقب ماندگی ذهنی، زمینه ساز بروز نقایص و ناهنجاری های فیزیکی و عصب روانشناختی بارز به ویژه در حوزه توانایی های شناختی زبانی است. این مقاله با هدف شناخت و بررسی برخی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز تأخیر زبان و نارسایی های گفتار در افراد مبتلا به سندرم داون نگاشته شده است. این عوامل در پنج گروه عمده زیر مورد تحلیل قرار می گیرند: 1- نقایص ساختارى و کارکردی در اندام هاى تولید گفتار؛ 2- مشکلات شنیدارى؛ 3- آسیب در حافظه کوتاه مدت شنیدارى – کلامى؛ 4- الگوى خاص برترى جانبى کارکرد هاى درک و تولید زبانى؛ 5- آسیب هاى ساختارى و کارکردى سیستم عصبى.غالب پژوهشگران از میان این علل، بیشترین سهم را متعلق به عامل آسیب هاى ساختارى سیستم عصبى وبروز ناهنجاری هاى رشد مغزى بویژه در ساختار هاى مرتبط به کارکرد هاى شناختى زبانى، می دانند که البته میزان این آسیب پذیری در سندرم داون از تغییرات فردی و درون گروهی بسیار گسترده ای برخوردار است.
واژه سازی، وجه فراموش شده در ترجمه اصطلاحات علمی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سه بخشی، حضور مترجم را به واسطه تبدیل ها در متون روایی ترجمه شده از دیدگاه لوون- زوآرت بررسی می کند. در بخش اول (حری، 1387) به پیشینه بحث، مبحث تبدیل ها از دیدگاه کتفورد و وینی و داربلنه و به رویکرد لوون- زوآرت اشاره کردیم. زوآرت ضمن بررسی ترجمه آلمانی رمان دن کیشوت، دو الگو برای بررسی متون روایی ترجمه شده ارایه می دهد: الگوی تطبیقی و توصیفی. در الگوی تطبیقی (که در بخش اول و دوم آمد)، زوآرت اقلام دو زبان را در سطح خرد- ساختاری بررسی می کند. آنگاه، زوآرت بن ترجمه (بت) را کوچک ترین واحد معنادار ترجمه در نظر گرفته و سربن ترجمه (سبت) را واحد مشترک میان بن ترجمه ها معرفی می کند. سپس، زوآرت بر اساس رابطه میان بن ترجمه و سربن ترجمه دو زبان مبدا و مقصد، چهار رابطه ارایه می دهد: عدم تبدیل، مدولاسیون (تغییر بیان)، تعدیل و جهش. در مقاله دوم (حری، 1388)، انواع تبدیل های پیشنهادی زوآرت به تفصیل بررسی شد. در جستار کنونی تاثیر تبدیل ها در سطح خرد- ساختاری بر کلان- ساختار متون روایی در الگوی توصیفی بررسی می شود.
ترجمة گفتمان غیرمستقیم آزاد در سه ترجمة فارسی رمان به سوی فانوس دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، ترجمه گفتمان غیرمستقیم آزاد را در سه ترجمه فارسی رمان به سوی فانوس دریایی بررسی میکند. ابتدا از گفتمان روایی و انواع آن و بعد از گفتمان غیرمستقیم آزاد و مباحث نظری مربوط به آن از جمله ویژگیهای زبانشناختی و تاثیرات و کارکردهای آن موجزوار سخن به میان میآید. سپس، به ترجمه گفتمان غیرمستقیم آزاد در سه ترجمه رمان به سوی فانوس دریایی اشاره شده و شاخصهای زبانشناختی مهم آن از قبیل ضمایر، اشارتگرهای زمانی و مکانی، افعال وجهنما؛ جمله پرکنها و ادات تاکید در ترجمههای حسینی، بجانیان و کیهان تحلیل و بررسی میشوند. در پایان گفته میشود که هر یک از سه مترجم به چه میزان توانستهو/ یا نتوانستهاند ویژگیهای سخن غیرمستقیم آزاد را با نسبتهای متغییر در زبان فارسی بازآفرینی کنند.
The Impact of Explicit Instruction of Metadiscourse Markers on EFL Learners' Writing Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current study is an attempt to investigate the impact of explicit instruction of metadiscourse markers on advanced, intermediate, and elementary EFL learners’ writing performance. The participants of the study were 94 undergraduate students majoring in English Literature at the University of Isfahan. To elicit the relevant data, participants were given a pretest of writing ability to check their initial knowledge and unprompted use of metadiscourse markers. All the three groups were then exposed to explicit instruction of metadiscourse markers for six successive sessions. Finally, a post test measuring their writing ability with metadiscourse markers in focus was administered. The findings indicated generally that explicit instruction of metadiscourse markers significantly improves EFL learners’ writing ability. It was however unpredictably revealed that learners at the intermediate level improved significantly greater than those at the advanced and elementary levels. These findings firstly call practitioners to pay more serious attention to metadiscourse markers in making EFL curricula. Secondly, they ask for the reinforcement of metadiscourse markers through explicit instruction in EFL courses for the improvement of the learners' writing ability.
نقد و معرفی کتاب: درآمدی انتقادی بر آواشناسی، کِن لاج، انتشارات کانتینیوم، 2009
حوزههای تخصصی:
آواشناسیِ پارامتری[1] رویکردی است به آواشناسی، که عمل گفتار را به مثابه نظامِ یک پارچه فیزیولوژیکی ای درنظرمی گیرد که در آن متغیرهای (پارامترهای) تولیدی در مجرای گفتار، از طریق تعامل با یک دیگر، برای تولیدِ پیوستاری از صدا درحالِ فعالیت اند (کریستال[2]، 2008: 350). این نگرش، با نگرش سنتی در این زمینه درتقابل است. با نگرشی که تولید گفتار را زنجیره ای از عناصر قلمداد می کند که هریک به طور مستقل، باتوجه به مجموعه ای از مشخصه های قابل تفکیک (جایگاه تولید، شیوة تولید و ...)، تعریف پذیر هستند (همان.). آواشناسیِ پارامتری نگرشی است که پایک[3] (1943)، فرث[4] (1948)، تِنچ[5] (1978) و زبانشناسانی دیگر، پیش تر به آن پرداخته اند و در یکی از آثار اخیر نیز مورد توجه قرار گرفته است، که در ادامه به معرفی آن می پردازیم.
وندهای واژه ساز و تفاوت های ساختی- نحوی ضمایر منفی و مبهم در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمایر منفی و مبهم به لحاظ ویژگی های ساخت واژی، معنایی و کاربرد آن ها در ساختار های نحوی روسی و فارسی را می توان به نوبه خود یک تفاوت زبانی به شمار آورد. همواره یکی از مشکلات زبانی برای فراگیران زبان روسی و مترجمین آن، درک و کاربرد این ضمایر در کلام می باشد. فراگیران زبان روسی عموماً حتی پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در استفاده یا ترجمه ساختارهای نحوی با ضمایر مذکور دچار نوعی سردرگمی هستند. این مقاله سعی دارد با بررسی ضمایر «منفی» و «مبهم» در زبان های روسی و فارسی و نشان دادن تفاوت های ساختاری آن ها در قالب مواد و وقایع زبانی و ساختارهای نحوی، علت این مشکل را بیابد و با توضیح تفاوت های معنایی- کاربردی، برای رفع آن تلاش نماید. با مطالعه منابع دستور زبان فارسی مشخص شد گاه دستورنویسان فارسی در درک و توضیح ضمایر منفی و مبهم، عملکرد ضعیفی داشته اند. لازم به ذکر است که ایشان در دسته بندی معنایی و گرامری ضمایر هرگز اسمی از ضمایر منفی به عنوان گروه مستقلی از ضمایر به میان نیاورده اند که این خود یکی از دلایل عدم درک آن ها توسط فراگیران زبان روسی است. فراوانی وند های واژه ساز ضمایر مبهم در زبان روسی که موجب محدودیت معنایی و کاربردی آن ها در زنجیره گفتار می شود، در مقایسه با عناصرِ بسیار اندکِ همگون آن ها در زبان فارسی و برخی تفاوت ها در ساخت های نحوی جملات منفی در زبان های مورد مطالعه را می توان از مهم ترین دلایل مشکلات درک و کاربرد این ضمایر در زبان روسی دانست. نگارنده این مقاله سعی دارد با اشاره به شباهت ها و تفاوت های این مقوله دستوری در زبان های مورد مطالعه، در جهت رفع مشکلات آموزشی و کاربرد صحیح آن ها تلاش کند.
بررسی بخش پذیری سازه درک مطلب در زبان خارجی (مطالعه ای با استفاده از مدل پرسش ـ پاسخ چند بعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی بخش پذیری توانایی عمومی زبان خارجه و مهارت های آن، پرسشی است که سال هاست توجه زبان شناسان کاربردی را به خود معطوف داشته است. در گذشته تصور می شد توانایی عمومی زبان خارجه و مهارت های آن، واحد و غیر قابل تفکیک هستند؛ اما نظریات جدید نه تنها توانایی عمومی زبان خارجه را بخش پذیر می دانند، بلکه معتقدند مهارت های زبانی هم قابل تقسیم به زیرمهارت ها هستند. با این حال، محققین در مورد تعداد و ماهیت زیرمهارت هایی که مهارت های اصلی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن را تشکیل می دهند، اتفاق نظر ندارند. هدف این مطالعه، بررسی بخش پذیری سازه درک مطلب (خواندن و شنیدن) در زبان خارجی است. برای این منظور یک آزمون درک مطلب زبان انگلیسی، که از دو بخش خواندن و شنیدن تشکیل شده بود، به وسیله مدل پرسش-پاسخ چند بعدی تحلیل شد. سه مدل رقیب با یک بعد، دو بعد و چهار بعد برازش شدند. یافته ها نشان داد مدل چهار بعدی برازش بهتری نسبت به مدل دو بعدی دارد و مدل دو بعدی برازش بهتری نسبت به مدل تک بعدی دارد. این بدان معناست که سازه درک در زبان دوم قابل تفکیک به زیرمهارت هاست. کاربرد یافته ها در تدریس و آزمون زبان های خارجه بحث شده است.
نمود یا بازخورد معیارهای نوین در ترجمههای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه همواره در محیطی چند وجهی صورت میگیرد که زبان را با فرازبان پیوند میدهد. در سطوح مختلف زبانی همواره امکان انتخاب یا عدم انتخاب وجود دارد. یک جمله را میتوان به صورتهای مختلف از نظر ساختاری، میزان نشانداری، ساخت آغازگری بیان کرد. بنابراین، مترجمان همواره نیازمند تعیین راهبردی در انتخاب یا عدم انتخاب این فاکتور زبانی یا دیگریاند. عوامل مؤثر بر انتخاب یا عدم انتخاب میتواند درون زبانی باشد، مانند ساختهای نحوی ممکن که زبان مقصد اجازه میدهند. عوامل فرازبانی از جمله بافت و ایدئولوژی نیز میتوانند منجر به انتخابها و ساختهای متفاوت شوند و راهبردی آفرین در ترجمه ظاهر شوند. با توجه به این موضوعات این مقاله به بررسی راهبردهای به کار رفته در ترجمههای قرآنی میپردازد. مفهوم انتخاب در پس زمینه مقاله وجود دارد و فاکتورهای تاثیرگذار بر آن، مفهوم راهبرد را در این مقاله معنی میبخشند و باعث گوناگونی در متن و ایجاد ترجمههای گوناگون میشود.
کارکرد مهار سازه ای در فراگیری زبان اوّل در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر در چارچوب نظریه اصل ها و عامل های تفاوتی، به بررسی مفهوم انتزاعی مهار سازه ای از طریق اصل اول نظریة مرجع گزینی در فراگیری زبان کودک پرداخته و تلاشی است برای توصیف بخشی از توانش زبانی و دستور ذهنی انسان، که بنا به ادعای چامسکی، دانشی ذاتی و زیستی می باشد. این پژوهش بر روی نمونه ای شامل40 کودک در محدوده سنی 3 سال و 6 ماه تا 5 سال انجام گرفته است که به صورت تصادفی برگزیده شده اند. تهیه آزمون با نگاهی به مطالعات مک دانیل(1990)، شین و وکسلر(1990) و معرفت(2004) صورت گرفته است. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی (t) مستقل استفاده گردید. بررسی نتایج آماری آزمون نشان داد کودکان 4 تا 5 ساله در تشخیص مرجع ضمیر ارجاعی، یعنی گروه اسمی مهارکنندة سازه ای آن بهتر از کودکان 5/3 تا 4 ساله عمل کردند. همچنین تأثیر متغیر جنس به عنوان عاملی زیستی بر مؤلفه های متغیر مهار سازه ای مورد تحلیل آماری قرار گرفت. بررسی نتایج آماری نشان دهندة عملکرد بهتر دختران نسبت به پسران در تشخیص مرجع ضمیر ارجاعی به عنوان عامل مهار کنندة سازه ای آن بود.
ایده ها، پیشنهادها و تجربه های دبیران و مدرسان زبان های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Review of Lars Johanson and Christiane Bulut (eds)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Natural Phonological Processes in Sistani Persian of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article provides an overview of natural phonological processes in the dialect of Sistani Persian spoken in Iranian Sistan, and reviews theoretical implications of these processes. A representative selection of processes in the language is examined in reference to conditioning by surrounding segments and conditioning in reference to syllable structure. While assimilation and dissimilation are tied to segmental context, deletion, epenthesis and metathesis are considered in light of syllable structure requirements. Synchronically, natural processes include those that are of an allophonic nature as well as those which involve morphophonological alternation. The description of these phenomena is corroborated by a discussion of the application of natural processes in diachronic changes. The authors show that, in some cases, the Sonority Sequencing Principle (SSP) is violated in Sistani Persian. This phenomenon is attributed not to language-internal factors, but rather to the generalization of marked structures as a result of interference from Standard Persian.
On the Relationship between General Factor and Foreign Language Proficiency(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Raven Progressive Matrices (RPMs) and Wechsler Intelligence Scale for Children (WSIC-R) are two common general intelligence measuring scales used in Iranian high schools. In this paper the relationships between g factor scales and students’ reading comprehension, grammar, and vocabulary was examined by correlation and regression analysis. Standard tests of grammar and vocabulary and Cambridge Key English Test (KET) were used to elicit the overall language proficiency of Iranian high school students. The results of the study revealed that verbal intelligence and vocabulary and non-verbal intelligence measured by RPMs not WSIC-R were determining factors in reading comprehension. Verbal intelligence was found to have an important role in vocabulary knowledge. Only grammar, in spite of a weak correlation with reading and a section of WSIC-R, didn’t show any remarkable correlation with intelligence or language knowledge measuring scales.
Validation of Motivational Self-regulatory Strategies Questionnaire and Examination of Its Relation to L2 Reading, L2 Writing and Use of Language Learning Strategies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The effect of motivational self-regulatory strategies on L2 learners’ achievement has scarcely been examined within the context of our country, Iran. This study is concerned with examining the relationship between motivational self-regulatory strategies and their L2 reading and L2 writing achievement. It also explores the relationship of motivational self-regulatory strategies and use of language learning strategies among EFL learners. The results of the study indicate that 1. There is a significantly positive relationship of EFL learners’ motivational self-regulatory strategies and both their L2reading and L2 writing achievement; 2. There is a significant and positive relationship between motivational self-regulatory strategies and use of language learning strategies among EFL learners. The results of the interviews are also clearly in line with those of the questionnaires. The findings of these study postulate that EFL teachers should enrich their learners’ motivational self-regulatory to help them sustain their efforts and motivation while performing L2 reading and writing tasks.
تاملاتی در حوزه معنی یابی از متن در زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن در حضور یا غیبت «معنی» است. عقل و منطق حکم می کند که حضور «معنی» امری عقلایی باشد و وظیفه خواننده زدودن حجاب ها و دریافت معانی و مقاصدی باشد که به کمک نشانه های لفظی مطرح شده اند. در این فرایند نکته قابل تامل آن است که انتخاب و نام گذاری این نشانه های لفظی برای مضامین و معانی و مدلولات، با توجه به ویژگی ها و عملکردی است که برای تمامی بینندگان و مخاطبان آن مدلول، قابل لمس و مشاهده است؛ از این رو زوایای پنهان در این نام گذاری نقشی ندارند. با این تحلیل، بهانه مسبوق بودن معنی به تئوری های هر عصر، رنگ می بازد و معنی، امری متعین خواهد شد. البته مراد از تعین مخالفت با قرائت ها و برداشت های گوناگون نیست، بلکه این استنتاجات تا زمانی می توانند پذیرفتنی باشند که با قوانین زبانی هم خوانی داشته باشند و قرائت های استنباط شده با یکدیگر تعارضی نداشته باشند. در این فرایند معنی یابی، دلالت های داخل زبانی و خارج زبانی تاثیرگذار هستند. از مهم ترین ابزارهای دریافت معنی که چالش های بسیاری را در محافل فکری برانگیخته است، سه محور «متن»، «مؤلف» و «خواننده» هستند که سه ضلع اصلی مثلث معنی یابی را تشکیل می دهند. تعیین سهم هرکدام از این عوامل، بستگی به نوع نگرش مخاطب و مبانی نظری او دارد که در این مقاله در صدد به چالش کشیدن این پایه های هستیم
The Catcher in the Rye: Holden vs. Consumer Culture(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The transformation of industrial city into modern city entailed the change in the dominant nature of the city from the site of production to that of consumption. In the postmodern city, the trend accelerated, or better to say, heightened into ""mass consumption"". Consumption is no longer considered a routine and banal activity. It is rather a consciously and unconsciously affected affair that is engaged in continuous dialogue with the most vital issues of contemporary urban life such as identity, aspirations, class status and culture. This is the context into which Salinger's The Catcher in the Rye was born and thrived; therefore, it should be conceived in the same context.
The Role of Conceptualizable Agent in Overpassivization of English Unaccusatives in Iranian English Majors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is an attempt to explore the effect of one of the pragmatic elements of discourse (namely the conceptualizable agent) on overpassivization of English unaccusative verbs. Through employing the questionnaire originally used by Ju, (2000), 206 Iranian intermediate and advanced English majors were asked to choose the more grammatical form (active or passive) in target sentences with unaccusative verbs. Each target sentence was embedded in two different contexts expressing external and internal causation. The participants' performance supported the hypothesis that unaccusatives were overpassivized more when the discourse context offered a conceptualizable agent, and that monadic unaccusative verbs were passivized more than dyadic ones. The learners recognized conceptualizable agents offered by the discourse context and their judgments on sentence acceptance were influenced by these agents. Since, in the literature, other researchers like Ju (2000); Oshita (1997); Yip (1995); and Zobl (1989) reported that many non-native English learners cross- linguistically over-passivize unaccusative verbs, it provided additional support for the claim that these errors are language universal rather than language specific. Thus, this paper argues against a purely syntactic analysis of interlanguage errors such as overpassivization and talks in favor of an approach that takes pragmatic factors into account as well.
بررسی حضور مترجم به واسطه تبدیل ها در متون ترجمه شده با نگاهی به دیدگاه لوون زوارت: الگوی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سه بخشی، حضور مترجم را به واسطه تبدیل ها در متون روایی ترجمه شده از دیدگاه لوون- زوآرت بررسی می کند. در بخش اول (حری، 1387) به پیشینه بحث، مبحث تبدیل ها از دیدگاه کتفورد و وینی و داربلنه و به رویکرد لوون- زوآرت اشاره کردیم. زوآرت ضمن بررسی ترجمه آلمانی رمان دن کیشوت، دو الگو برای بررسی متون روایی ترجمه شده ارایه می دهد: الگوی تطبیقی و توصیفی. در الگوی تطبیقی (که در بخش اول و دوم آمد)، زوآرت اقلام دو زبان را در سطح خرد- ساختاری بررسی می کند. آنگاه، زوآرت بن ترجمه (بت) را کوچک ترین واحد معنادار ترجمه در نظر گرفته و سربن ترجمه (سبت) را واحد مشترک میان بن ترجمه ها معرفی می کند. سپس، زوآرت بر اساس رابطه میان بن ترجمه و سربن ترجمه دو زبان مبدا و مقصد، چهار رابطه ارایه می دهد: عدم تبدیل، مدولاسیون (تغییر بیان)، تعدیل و جهش. در مقاله دوم (حری، 1388)، انواع تبدیل های پیشنهادی زوآرت به تفصیل بررسی شد. در جستار کنونی تاثیر تبدیل ها در سطح خرد - ساختاری بر کلان- ساختار متون روایی در الگوی توصیفی بررسی می شود.