فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
65 - 87
حوزههای تخصصی:
شیوع ویروس کرونا در جهان، زیستِ روزمره انسان در پهنه کره خاکی را با تغییرات عمده ای مواجه ساخته و تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی زندگی بشر را دستخوش دگرگونی کرده است. آن چه در این میان جالبِ توجه است چگونگی رویارویی ممالک جهان با این ویروس شوم و شیوه پرداختن به آن در جوامع گوناگون انسانی است که زمینه ساز تجارب متفاوتی برای گروه های انسانی در این کشورها شده است. پاره گفته «ویروس چینی» که به طور گسترده ای توسط برخی از زمامداران ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار می گیرد و تأکید بر منشأ چینی این ویروس که به طور فزاینده ای وارد حوزه عمومی جامعه آمریکایی شده است، در تقویت گفتمان مرکز گرا و سلسله مراتبی غرب علیه جمعیت های انسانی حاشیه ای و به ویژه چینی نقش عمده ای داشته است. پژوهش حاضر، بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تکیه برچارچوب نظری تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک (Van Dijk, 2008; Van Dijk, , 2015) به بررسی چگونگی رویارویی ایالات متحده آمریکا با مهاجران چینی بپردازد. افزون بر این، این پژوهش می کوشد تا نشان دهد چگونه « زبان » موردِ استفاده برخی دولتمردان آمریکایی و اصرار به انتساب ویروس کرونا به کشور چین، سبب احیای گزینشی حافظه تاریخی ملت آمریکا در مواجهه با مهاجران در سطح « شناختی » می شود. همچنین، این زبانِ موردِ اشاره با بازتولید تفکرات قالبی در جامعه، که همواره بر خارجی بودن بیماری و عناصر بیماری زا پافشاری کرده است، زمینه تقویت گفتمان های نژادپرستانه و تحقیر گروه های اقلیت در سطح « جامعه » را فراهم می آورد. در این میان، استفاده از اصطلاح «کووید-19» هنگام پرداختن به این بیماری به مثابه ابزاری موثر در جهت مقابله با گفتمان مرکزگرای غرب علیه شرق است.
تأثیر سلسله مراتب رده شناختی شخص و شمار در تحول تاریخی ضمیرهای انعکاسی فارسی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
89 - 114
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی تحول تاریخی ضمایر انعکاسیِ مبتنی بر «خود»، در زبان فارسیِ نو می پردازد. همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» در همه قرن های این دوره مشاهده نشده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر بر آن است که از منظر رده شناختی و با بهره گیری از سلسله مرتبه های جهانی نمایه سازی شخص و شمار، به بررسی ترتیب ظهور و چگونگی تحول این ضمایر بپردازد. به این منظور، پیکره ای منتخب از سه متن روایی از هر یک از یازده قرن این دوره تهیه شد و جمله های دربردارنده ضمایر انعکاسی شخصی استخراج گردید. فراوانی رخدادِ شخص ها و شمارهای مختلف این ضمایر و همچنین فراوانی نقش های گوناگون آن ها در هر قرن در جداولی نمایش داده شده است. بر مبنای پیکره مورد بررسی، نخستین نشانه همراهی ضمیر شخصی با «خود» در قرن هشتم هجری اتفاق افتاده است. همچنین بررسی پیکره نشان می دهد که همراهی ضمایر شخصی پی بستی با «خود» چه از منظر ترتیب ظهور و چه فراوانی رخداد دارای اولویت سوم شخص بر اول شخص و اول بر دوم شخص است و در نتیجه جان داری نقشی در این تحول ندارد. همچنین در مشخصه شمار اولویت با شمار مفرد است. افزون بر این، نخستین همراهی ضمایر پی بستی با «خود» در نقش ملکی و پس از آن در سایر تأکیدی ها و سپس انعکاسی بوده است.
بر هم کنش فعل های لحظه ای و انواع نمود دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
199 - 225
حوزههای تخصصی:
افعال لحظه ای، جزء افعالِ تغییرِ حالت و رویدادهایی هستند که تداومِ آن ها چنان کوتاه است که تقریباً نادیده گرفته می شود. این افعال، نمود پایانی دارند و معمولاً با قیدهایی مانند «با جدیت» و «با انرژی» به کار نمی روند. هدف این پژوهش، بررسی تعامل افعال لحظه ای با انواع نمود دستوری در زبان فارسی است که در چارچوب دستور نقش و ارجاع و به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام می گیرد. افعال لحظه ای در این پژوهش در دو زیرگروه افعال لحظه ای نقطه اوجی و افعال لحظه ای رویدادی بررسی می شوند. افعال لحظه ای نقطه اوجی برای تحقق معمولاً به مقدمه ای نیاز دارند که در طول زمانی کوتاه یا بلند انجام می گیرد، ولی افعال رویدادی معمولاً به چنین مقدمه ای نیاز ندارند. داده های پژوهش از وب گاه های اینترنت و گفتگوهای روزانه انتخاب شده اند. بررسی افعال لحظه ای در تعامل با نمودهای دستوری نمایانگر آن است که هر دو زیرگروه افعال لحظه ای، قابلیت کاربرد با نمود تام را دارا هستند. هر چند، با توجه به مشخصه غیر پویا بودنِ افعال لحظه ای، در اغلب موارد این افعال، فاقد صورت استمراری به شمار می آیند. بررسی داده ها نشان می دهد که افعال لحظه ای نقطه اوجی و رویدادی با رفتارهای متفاوت، می توانند با خوانش هایی ازجمله قریب الوقوع بودن، حرکت آهسته، تکرار عمل، فرافکنی اشاری و خوانش گزارشی در ساخت نمود ناقص نمایان شوند. در نمود کامل نیز می توانند کارکردهای تجربی، خبر داغ، کارکرد جهانی و گواه نمایی داشته باشند. این افعال در نمودهای تام، ناقص و کامل می توانند به مفهوم آینده نگر به کار روند که در این صورت، بافت کاربردی و وجود گروه قیدی دالِ بر آینده، نقش تعیین کننده ای خواهد داشت.
نقد پسااستعماری با رویکرد تصاحب زبانی: موردپژوهیِ «خنده لهجه نداره» و ترجمه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
229 - 248
حوزههای تخصصی:
پشتیبانی از فرهنگِ بومی به شکل های گوناگونی در ادبیات معاصر رواج یافته و سبب گسترش گونه ادبی جدیدی به نام ادبیات پسااستعماری در جهان شده است. تغییر در زبان استعمارگر و تصاحب آن به منظور معرفی فرهنگ و زبان مستعمره، از ویژگی های نوشتار پسا استعماری است که نویسندگان مهاجر در مسیر نگارش تجارب خود در دنیای مهاجرت و انتقال فرهنگ بومی از آن بهره می برند. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی-تحلیلی در پی تبیین راه کارهای تصاحب زبانی بر اساس نظریه کاچرو (Kachru, 1983) و اشکرافت و همکاران (Ashcroft et al, 1989; Ashcroft et al, 2002) در مجموعه داستانی « Laughing without Accent » به قلم جزایری دوما (Duma, 2009) و ترجمه آن، « خنده لهجه نداره » به قلم نفیسه معتکف (Motakef, 2013) است. در این راستا، برآنیم تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که آیا متن انگلیسی این داستان ها، قابلیت نقد پسااستعماری بر اساس نظریه تصاحب زبانی را دارد؟ نویسنده از چه شیوه هایی برای تصاحب زبانی و خلق اثری پسااستعماری بهره برده است؟ آیا تصاحب زبانی به ترجمه فارسی اثر نیز وارد شده است؟ بر پایه یافته های به دست آمده جزایری دوما (همان) در متن انگلیسی داستان ها از راه کارهای تصاحب زبانی برای تغییر در زبان انگلیسی بهره گرفته و متنی پسا استعماری تولید نموده است. در ترجمه متن از میان راه کارهای تصاحب زبانی فقط راه کارهای توضیح و تداخل زبانی باقی مانده اند و دیگر راه کارها در مسیر ترجمه از بین می روند و منتقل نمی شوند. همچنین هنگامِ بررسی داده ها مشخص شد که انتقال این راه کارها به ترجمه، سبب ورود بعضی از عناصر فرهنگی و زبانی انگلیسی به متن فارسی شده اند.
A Meta-Analysis on the Predictive Validity of Graduate Record Examination (GRE) General Test
حوزههای تخصصی:
Since its inception in 1949, over 1,500 studies have investigated the validity of the GRE General Test to predict its performance criteria in higher education (Klieger, Bridgeman, Tannenbaum, & Cline, 2016). The present review paper sought to examine the predictive validity of the GRE General Test. Factors affecting the predictive validity (e.g., range restriction, compensatory selection, criterion unreliability, substantive and artifactual moderators, bias in testing, coaching effects, socioeconomic status (SES), gender, and a host of other intervening factors such as motivation, communication skills, etc.) have been discussed. A brief overview of GRE revised General Test format is also presented. After an account of the related review of the literature, a critical commentary on the predictive validity of the GRE General Test has been discussed with an emphasis on the role of criterion unreliability and SES factor effects. Keywords: Predictive validity, Graduate Record Examination (GRE), criterion unreliability, range restriction, compensatory selection
سواد دیجیتالی اساتید زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک: چالش ها، فرصت ها و وضعیت کنونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
417 - 433
حوزههای تخصصی:
با ظهور آموزش زبان به کمک رایانه (CALL)، سواد دیجیتال دانش آموزان و معلمان موردتوجه بسیاری از مطالعات قرارگرفته است. بااین حال، آموزش انگلیسی برای اهداف آکادمیک یک حوزه نادیده گرفته شده است وتحقیقات بسیار محدودی در این زمینه انجام شده است. هدف از انجام این مطالعه، مشخص کردن سطوح سواد دیجیتال اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک و شناسایی موانع محدودکننده ارتقاء سواد دیجیتال اساتید بود. در راستای نیل به اهداف مطالعه، 79 نفر از اساتید ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه در تکمیل پرسشنامه ها و 29 نفر از آنان در پاسخ به سوالات مصاحبه شرکت داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که استادان ایرانی آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه دارای سطح متوسطی از سواد دیجیتال هستند و از انواع محدودی از ابزارها و برنامه های کامپیوتری استفاده می کنند. بااین حال، اساتید آگاه بودند که سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف آموزشی ممکن است پایین تر از سطح سواد دیجیتال آن ها برای اهداف عمومی و شخصی باشد. این مطالعه همچنین نشان داد که این اساتید به دلیل برخی عوامل مانند کمبود زمان، محدودیت های برنامه آموزشی و عدم توجه مدیران آموزشی تصمیم به تقویت سواد دیجیتال خود نمی گیرند. هرچند که آن ها دیدگاه مثبتی نسبت به ارتقاء سواد دیجیتال خود داشتند. علاوه بر این، بر اساس نتایج به دست آمده اساتید آموزش زبان انگلیسی برای اهداف آکادمیک سواد دیجیتال خود را از طریق تجربه شخصی کسب کرده اند و هیچ آموزش رسمی به آن ها ارائه نشده است.
An Analysis of the Multiword Units Presented in IELTS Speaking Preparation Books Published by Iranian Authors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۳ , ۲۰۲۱
137 - 160
حوزههای تخصصی:
This study compared the use of lexical bundles in authentic spoken language data with those of two English learning textbooks developed for IELTS preparation courses in Iran. The aim was to see if the language chunks available in the said textbooks were representative of the real-life language for which learners need to prepare. To achieve this aim, firstly, a list of lexical bundles was compiled based on Michigan Corpus of Academic Spoken English (MICASE) and British Academic Spoken English (BASE). Further, the list was used as a reference tool to analyze the language data of two IELTS preparation books published and widely used in Iran. The results highlighted some considerable differences between MICASE and BASE with regard to the use of lexical bundles in terms of their frequency, structure, and function. Moreover, it was revealed that the books under investigation shared only a scarce number of similar lexical bundles with MICASE and BASE as a whole. Therefore, they failed to be representative of the authentic language that people use in real world. Finally, the implications of the study are discussed, and several practical suggestions are made in order to inform teachers, material developers, and syllabus designers of the importance of related corpus linguistic studies.
A Corpus-based Study on the Use and Syntactic Functions of Lexical Bundles in Applied Linguistics Research Articles in Two Contexts of Publications(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۴ , ۲۰۲۱
139 - 166
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the use of lexical bundles (LBs) in research articles authored by English L1 and Persian L1 academic writers, with a special focus on the syntactic roles of LBs in a larger context of sentence level. Four-word bundles were retrieved and classified structurally. The use of identified LBs was compared in two writer groups. The syntactic roles and relative complexity of the bundles’ structures were analyzed in relation to Biber, Gray, and Poonpon’s (2011) hypothesized stages of writing development. The results indicated different patterns of reliance on LBs, with Persian writers making greater use of LBs at higher frequency. In addition, Persian academic writers tended to use high frequency bundles differently from native-speaker academic writers. The results of the syntactic analysis of LBs reflected more frequent use of LBs functioning as compressing lexico-grammatical structures in a native English-speaker corpus, which is indicative of a more complex academic register compared to that of a Persian L1 corpus. The pedagogical implications of the findings for the explicit instruction of syntactically complex corpus-driven LBs for discipline-specific genre writing and suggestions for future research are discussed.
بررسی میزان کارآمدی رویکرد های زیرمجموعه انگاره بهینگی: تحلیلی مقابله ای – رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، ارزیابی کارآمدی پنج رویکرد زیرمجموعه انگاره بهینگی شامل «انطباق ممیزه ای»، «پیوند ممیزه ای به همراه گسترش»، «مطابقه مکانی»، «تئوری گسترش» و «مطابقه با تناظر» در تحلیل پدیده هماهنگی ممیزه گردی درگونه های ترکی رزن و تبریز و همچنین بررسی تفاوت طبقه زبانی در صورت وجود تنوع رده شناختی و در نهایت بررسی میزان کارآمدی هر یک از رویکرد ها در صورت وجود تفاوت است. نتایج حاکی از آن است که به استثنای رویکرد های مطابقه مکانی و انطباق ممیزه ای، سه رویکرد دیگر در تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در گونه های مورد بحث بسیار کارآمد است و توانایی تبیین پدیده هماهنگی ممیزه گردی در هر سه رویکرد شمول یکسانی دارد. همچنین با وجود قرابت بسیاری که هر دو گونه در حوزه های نحوی، صرفی و... دارند، به لحاظ رده شناسی متفاوت هستند؛ بدین معنی که هر یک در فرآیند هماهنگی ممیزه گردی در طبقه زبانی مجزای فرضی A , B قرار می گیرند که به خوبی می توان آن ها را در تابلوهای تحلیلی بهینگی اثبات کرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که علاوه بر دو رویکرد معرفی شده در ساسا (2009)، نظریه گسترش نیز در تبیین هماهنگی ممیزه گردی کاملاً موفق عمل می کند؛ این امر مؤید نوآوری پژوهش حاضر است.
Challenges of Online Language Teaching during the COVID-19 Pandemic: A Process Tracing Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۳, Summer ۲۰۲۱
159 - 195
حوزههای تخصصی:
Having witnessed the unprecedented prevalence of online education during the COVID-19 pandemic worldwide, the present research was motivated to explore the challenges facing an EFL teacher throughout an online English course of intermediate level. To this aim, a process-tracing approach (Checkel, 2006) was employed to unravel the causal mechanisms involved in the beginning, middle, and end of the course. The results showed that deficient technological resources caused the greatest challenges throughout the course, especially in the initial and mid-sessions. Also, the two other causal categories, human and content resources, were at their peak at the beginning of the course and were no longer noticeable at the end of the course. The most troublesome challenges the teacher faced were platform limitations, internet connection, and human resources’ unpreparedness for online education. Furthermore, the teacher’s and most students’ technological knowledge, as well as their media literacy, increased by the end of the course, but some students’ rather slow adaptation to the sudden online environment challenged the teacher during the course. Finally, suggestions were made to prevent these challenges or handle them effectively upon occurrence, especially in developing countries, where the required infrastructure for online education is lacking, and the majority of teachers, students, and institutions might not be yet adequately prepared for the online mode of teaching and learning languages.
تأثیر روش تدریس درون دادمحور در مقابل برون دادمحور بر یادگیری و به یاد سپاری واژگان انگلیسی توسط فراگیران خردسال ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
123 - 145
حوزههای تخصصی:
تاکنون مطالعات بسیاری بر چگونگی یادگیری واژه توسط بزرگسالان در زبان دوم به انجام رسیده است. بسیاری از محققان معتقدند یادگیری واژه در بین فراگیران خردسال متفاوت بوده و شیوه های جدید آموزش زبان، مانند روش تکلیف محور که بر استفاده و تولید زبان دوم تأکید دارند، برای این افراد مناسب نیستند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تطبیقی دو نوع روش تدریس (درون دادمحور در مقابل برون داد محور) بر یادگیری و به یادسپاری واژگان انگلیسی در میان فراگیران خردسال ایرانی است. 45 زبان آموز 6 تا 7 ساله به 3 گروه کنترل، درون دادمحور و برون دادمحورتقسیم شدند. در روش برون دادمحور، لغات مد نظر با استفاده از تکالیف برون داد محور به شرکت کنندگان آموزش داده شد. اما در روش درون دادمحور، لغات مد نظر به صورت تکالیف درون دادمحور به آن ها ارائه شد و هیچ گونه تولید زبانی از آن ها درخواست نگردید. پس از 4 هفته تدریس، دو نوع آزمون واژگانی (درک شنیداری و تولید) به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پس آزمون تأخیری از آنان گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر درک شنیداری و تولید گروه درون داد و برون داد با هم یکسان است اما به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون و پس آزمون با تاخیر گروه کنترل بیشتر است. لذا بر اساس این نتایج می توان این گونه نتیجه گرفت که هر دو روش منجر به افزایش دانش درکی، شنیداری و تولیدی واژگان مد نظر در میان فراگیران گردیده است. به طور کلی، نتایج تأییدکننده نظر لانگ (2015) مبنی بر این نکته است که هر یک از روش های آموزش زبان، نقاط ضعف و قوت خود را دارند و ترکیب مناسبی از همه ی روش ها، با توجه به نیاز و مشخصات زبان آموزان می تواند نتایج مثبتی در پی داشته باشد.
Exploring Metadiscourse Markers in Master Thesis Abstracts of TEFL Students: A Case of the University of Mazandaran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
MMetadiscourse as a self-reflective linguistic device plays an important role in both making a coherent academic text and interacting with readers. Using a sequential mixed method design, the present study investigated the use of metadiscourse markers in the abstract section of 70 master thesis abstracts written by Iranian TEFL students at the University of Mazandaran. The study further examined TEFL graduated students’ (n=7) perspectives on the employment of these markers in their thesis abstracts. Based on Hyland’s (2005) model, the interactive and interactional metadiscourse markers were identified in the data. Next, the whole corpus was carefully examined word by word to report on the frequency of metadiscourse marker use. The findings revealed that interactive metadiscourse markers were used three times more than interactional metadiscourse markers. Moreover, transitions and hedges were more frequently employed while evidentials, boosters and self-mentions were less frequently used. Findings from the qualitative data collected through conducting email interviews with graduated TEFL students suggested that they had positive perspectives towards the use of interactive metadiscourse markers in contrast with the use of interactional metadiscourse markers in their thesis abstracts. The results of this study can offer a number of pedagogical implications for explicit instruction of metadiscourse markers in thesis abstracts.
بررسی تأثیر عمق نویسه ای کتاب های فارسی بر مهارت روان خوانی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن از مهم ترین مهارت های زبانی است که دانش آموزان آموختن آن را در دوره ابتدایی و با استفاده از کتاب های فارسی آغاز می کنند. کسب مهارت خواندن مستلزم کسب توانایی در روان خوانی و درک مطلب است. نظام های نویسه ای در مهارت خواندن هر زبانی نقش مؤثری دارد. محققان، خواندن نظام های نویسه ای عمیق را دشوارتر از نظام های کم عمق می دانند. فارسی زبانی با نظام نویسه ای عمیق محسوب می شود، زیرا تناظر بین نوشتار و گفتار آن کم است. با توجه به عمیق بودن نظام نویسه ای زبان فارسی، هدف پژوهش پاسخ به این سؤالات بوده است که عمق نویسه ای زبان در کتاب های فارسی دوره ابتدایی به چه میزان است و چه تأثیری بر مهارت روان خوانی دانش آموزان این دوره دارد ؟ برای پاسخ به سؤالات تحقیق ابتدا عمق نویسه ای در کتاب های فارسی شش پایه ابتدایی بررسی شد. سپس آزمون روان خوانی از دانش آموزان پایه های اول تا ششم ابتدایی گرفته شد. آزمون روان خوانی براساس سه معیار صحت، سرعت و آهنگ خواندن، از متون منتخب کتاب های فارسی در دوره ابتدایی اخذ شد. نمونه آماری تحقیق 402 نفر از دانش آموزان ابتدایی اول تا ششم ابتدایی در شهر سمنان در سال تحصیلی 1397 1398 بودند. نتایج بررسی ها فاصله 1.42 واجی بین صورت نوشتاری و گفتاری کتاب های فارسی را نشان داد. همچنین مشخص شد که عمق نویسه ای کتاب های فارسی تأثیر معناداری بر مهارت روان خوانی دانش آموزان دوره ابتدایی ندارد.
مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان: بررسی ای رده شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله دستوری شمار در نگاه اول به نظر ساده انگاشته می شود. اما درواقع بحثی پیچیده است که در زبان های دنیا تنوع ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی مقوله شمار در گونه های زبانی برخی از شهرستان های استان کرمان با رویکرد رده شناختی است. پیکره پژوهش حاضر از داده های موجود در پایگاه داده های طرح اطلس زبان شناسی ایران که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در دست انجام است استخراج شده است. در تمام داده های زبانیِ پیکره پژوهش، ارزش نظام شمار به دو ارزش مفرد و جمع تقسیم می شود. در داده های زبانی کل پیکره پژوهش، شمار مفرد بدون نشانه و شمار جمع دارای نشانه است. نشانه های جمع به صورت پسوند به اسم مفرد می پیوندد بنابراین ابزار زبانی مورد استفاده برای نشانه گذاریِ شمارِ جمع در داده های زبانی پیکره پژوهش از نوع ابزار ساخت واژی است که از مرسوم ترین راهبردهای نشانه گذاری جمع در زبان های دنیا محسوب می شود. بررسی داده های زبانی نشان می دهد که در کنار راهبرد ساختواژی، راهبرد نحوی نیز برای رمزگذاری مقوله شمار در این گونه های زبانی به کار می رود.
عقل نحو و نحو عقل جستاری در بیان جایگاه عقل در دستور زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع نزاع بر سر دخالت عقل در دستور زبان عربی و یا کنارگذاشتن آن،همچون دیگر ساحت های معرفتی بشر فراز و فرودهای بسیاری داشته است. در «عقل نحو» به دنبال نگاه پدیدارشناسانه به «نحو» هستیم و میخواهیم بدانیم این ابزار چگونه خود را در معرض نگاه دیگران قرار میدهد و چه انتظاری از آنان دارد. اما در «نحو عقل» میخواهیم بدانیم عقل زبانی در حوزه دستور زبان عربی از ما چه میخواهد.غربیان در رویکرد معاصر خود به دستور زبان از سه منظر «زایشی گشتاری» و «نقشگرایی» و «شناختی» به تحلیل ساختارهای جمله پرداخته اند. با همین سه رویکرد سعی کرده ایم از جایگاه قوه خرد در دستور زبان عربی بگوییم. در این نوشتار از این گفته ایم که آیا قوه تحلیلگر عقل باید از جایی دیگر به کمک گرفته شود یا آن که سرشت زبان عربی با این نیرو همزاد است. ویژگیهای «اصل و فرع» و «محتمل و قطعی» و «اعراب» و «قالب» و مساله «عامل و معمول» و «معنا» همگی بی حضور عقل خاموش و گنگ اند! تکنیک های ساخت جمله در پیوندی تنگاتنگ با عناصر تشکیل دهنده یک ارتباط کلامی قرار دارند. رمزگشایی از نحوه ارتباط میان ساختار جمله و عوامل فرازبانی، کار قوه ای تحلیل گر است. و بدین ترتیب با حضور طبیعی عقل، ابزار صرف و نحو از حالت توصیفی صرف خارج می شود و حالت استدلالی به خود می گیرد!
Making a Difference in Teacher Education Courses: A Psychological Reconsideration(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
11 - 24
حوزههای تخصصی:
The interdependency between education and psychology has been valued for a long time and the educational psychology as an interdisciplinary field reconciling these two disciplines has been introduced to the field of teacher education. However, theoretically present in teacher training programs, the practical ways of applying educational psychology has not gained enough attention. The interviews with 21 Iranian EFL teachers and educators reveal that those teachers start their career after doing a teacher education course, do not have enough awareness to deal with learners’ cognitive and emotional problems. Therefore, the researchers tried to put psychological theories into practice through assigning some mini-action research during the teacher education courses. To check the effectiveness of the method, two groups (experimental and control) were selected and then their awareness of psychological issues while reflecting on their teaching process were compared after the treatment. The qualitative findings of the study indicate that the method was successful in increasing pre-service teachers’ psychological awareness towards language teaching. The method is beneficial for those designing and planning teacher education courses.
بررسی تطبیقی عوامل انسجام در ترجمه داستان ادبی «برف های کلیمانجارو» براساس رویکرد انسجام متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق مقابله ای متون ادبی با بررسی عوامل انسجامی در متن مقصد پیوندی ناگسستنی دارد. یکی از اهداف زبان شناسی تطبیقی مقایسه متون مبدأ و مقصد و کشف نقاط ضعف و قوت ترجمه است. هدف این پژوهش، بررسی عوامل انسجامی متن در داستان برف های کلیمانجارو در دو متن مبدأ (انگلیسی)و مقصد (فارسی) است. بنابراین در بررسی مقابله ای این اثر، به برگردان واژگانی و ساختاری متن و سپس انتقال آن ازطریق فرایند ترجمه توجه شده ولی سایر جنبه های معنایی متن نیز بررسی شده است. از این رو، پژوهش حاضر در قالب نظریه انسجام متن هلیدی و حسن (1976) عناصر انسجام در کتاب داستان برف های کلیمانجارو (همینگوی، 2004) در دو متن با ترجمه (حسینی، 1396؛ دریابندری، 1378) را مورد بررسی قرار داده و نحوه انتقال عناصر طی فرآیند ترجمه متن انگلیسی و ترجمه آن با روش مقابله ای و تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که نحوه معادل سازی واژگان و عناصر انسجام، در ترجمه و بازآفرینی متن اصلی نقش بسزایی دارند و بیشترین بسامد وقوع در متن اصلی به زیرمؤلفه ارجاع اشاری و ارجاع شخصی تعلق دارد و در ترجمه عناصر ارجاع شخصی و پس از آن، پیوند افزایشی از بسامد وقوع بالایی در متن برخوردار بوده اند. نویسنده و هر دو مترجم به یک اندازه توانسته اند با بهره مندی از این عناصرِ انسجام متنی میان الفاظ و معانی پیوند ایجاد کنند.
دگرگونی های واجی خوشه های همخوانی آغازی در زبان فارسی از دوره باستان تا نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دگرگونی های واجی خوشه های همخوانی آغازی در روند تحول صورت های بازسازی شده ایرانی باستان، و در مواردی صورت های فارسی باستان یا اوستایی، است. در این پژوهش دگرگونی های واجی منجر به تعدیل این خوشه ها در روند اشتقاقِ 398 مشتق فارسی نو که صورت باستانیِ آن ها واجد خوشه همخوانی آغازی است، در دو بخش خوشه های دوهمخوانی و خوشه های سه همخوانی، بررسی شده است. مهم ترین نتایج پژوهش بدین شرحند: الف. تقسیم بندی دقیق دگرگونی های واجی با بذل توجه به دگرگونی های صوتی همخوان ها و ارائه فهرستی از 6 دسته اصلی دگرگونی های واجی خوشه های دوهمخوانی (با 15 تنوع) و 3 دسته اصلی دگرگونی های واجی خوشه های سه همخوانی (با 6 تنوع)؛ ب. در 35 خوشه دوهمخوانی آغازی، فعال ترین دگرگونی های واجی به ترتیب درج واکه میان هشت، حذف همخوان دوم و تحول همخوان اول، و حذف همخوان اول بوده اند. ج. در 4 خوشه سه همخوانی آغازی، فعال ترین دگرگونی های واجی به ترتیب حذف همخوان اول و سوم، و حذف همخوان اول و درج واکه میان هشت بوده اند.
Metadiscourse Markers in the Abstract Section of Applied Linguistics Research Articles: Celebrity vs. Non-celebrity Authors(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۷, Autumn ۲۰۲۱
159 - 176
حوزههای تخصصی:
Metadiscourse involves the self-reflective linguistic expressions that refer to the evolving text, the writer, and the imagined readers of that text. This study utilized an interpersonal model of metadiscourse to examine the authors' use of metadiscourse in the Abstract sections of Applied Linguistics Research Articles (RAs). It investigated the distributions of interactive and interactional metadiscourse markers at a corpus of 110 RAs published by celebrity and non-celebrity authors to determine the ways academic writers deploy these resources at a hight-stake research genre to persuade readers in their discourse community. The findings revealed that frame markers with a relative frequency of 112 were the most frequent strategy category for the non-celebrity authors. Moreover, evidentials with a relative frequency of 3 were the least frequently used strategy for the celebrity authors. There were no significant differences in the use of interactive and interactional metadiscourse markers between celebrity and non-celebrity authors. These findings might have implications for the teaching of academic writing and scholarly publishing and for novice writers who aim to publish their studies in academic journals.
Reception of Louis Cha’s Martial Arts Fiction in English and French Speaking Worlds: A Sentiment Analysis
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
59 - 74
حوزههای تخصصی:
Sentiment analysis, as one of the text-mining techniques, has been widely used in many research areas related to public opinions. The present work seeks to examine the reception of the translations of Louis Cha’s martial arts novels in the English and French worlds through sentiment analyses of readers’ online book reviews in popular book reviewing websites such as Amazon and Belio. The results show that the English and French versions of Louis Cha’s martial arts novels are mostly well received by readers since both English and French readers had given the highest ratings to the narrative features, plots and characterization features of the translated novels. Furthermore, between the translations in English and French, the reception level of the Anna Holmwood’s English version is higher than that of the French version by Jiann-yuh Wang. Overall, the findings of the study suggest that translations maintaining original Chinese cultural elements have been well-received in the Western community.