فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۰۱ تا ۲٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی از آشناترین مفاهیمی است که در مطالعات معنی شناسی به آن پرداخته می شود و آن را شرایطی معرفی می کنند که یک واحد زبانی از چند معنی برخوردار شود. پژوهش پیش رو به مطالعه چندمعنایی افعال «خواردن» /xwârdǝn/ «شوردن» /šurdǝn/ «نیشتن» /ništǝn/ به عنوان افعال کنشی در گویش کردی کلهری با رویکرد معنا شناسی شناختی می پردازد. گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای-میدانی صورت می گیرد. پیکره زبانی مورد استفاده در این پژوهش شامل جملات رایج، ضرب المثل ها و آثار شاعران کردی کلهری است. با بررسی داده ها بر مبنای مفاهیم معنی شناسی شناختی، برای فعل «خواردن» 34 معنا، برای فعل «شوردن» هشت معنا و برای فعل «نیشتن» 13 معنا شناسایی شد. روابط معنایی در ساختار این افعال مورد بررسی قرار گرفت و باهم آیی افعال کنشی با اعضای بدن در هر سه فعل کنشی کردی کلهری دیده شد. باهم آیی این افعال با اجزای ضروری اعم از (اعضای بدن یا کلمات خاص گویش کردی کلهری) در انتقال معنای افعال تاثیر بسزایی دارد. باهم آیی افعال کنشی مورد نظر با عضو «سر» معنای مشترکی ندارند؛ به بیانی دیگر واژه سر در باهم آیی «خواردن» معنایی متفاوت از باهم آیی سر با «شوردن» دارد. بر این اساس باهم آیی فعل کنشی نیز در معنای عضو بدن تاثیر دارد که به همراه آن به کار می رود. باهم آیی عضو «دست» در «نیشتن» و «شوردن» نیز معانی متفاوتی دارد. در میان این سه فعل، «خواردن» بیش ترین تعداد معانی و بیش ترین کاربرد اصطلاحی را دارد. از لحاظ باهم آیی با اعضای بدن فعل «نیشتن» بیش ترین تعداد، پس از آن فعل «شوردن» و «خواردن» کم ترین تعداد را به خود اختصاص داده است.
کاربرد یادداشت های بازاندیشی در افزایش دانش معلمان زبان برای آموزش به کمک فناوری: مطالعه موردی یک دوره برخط آموزش معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
491 - 510
حوزههای تخصصی:
آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در آموزش زبان یکی از ضرورت های حوزه آموزش است. با این وجود و برخلاف گسترش کاربرد انواع فناوری های دیجیتال و پلتفرم های برخط برای آموزش زبان، آموزش معلمان در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش هایی که به طور ویژه به آموزش برخط معلمان و شیوه های ارتقای بهره وری چنین دوره هایی می پردازند بسیار نادرند. آموزش معلمان برای استفاده از فناوری در تدریس زبان بیشتر به معرفی انواع فناوری ها در دوره هایی مدرس-محور محدود شده است. اگرچه پرداختن به انواع فناوری ها می تواند دانش فنی شرکت کنندگان برای استفاده کلی از این ابزارها را افزایش دهد، چنین تمرکزی به افزایش دانش آموزشی شرکت کنندگان کمک چندانی نمی کند. این چالش ها ضرورت بهره گیری از شیوه های کاربردی تر برای افزایش دانش و آگاهی معلمان شرکت کننده در این دوره ها را پررنگ می نماید. برای تامین این هدف، پژوهش حاضر به بررسی کاربرد یادداشت های بازاندیشی برای افزایش و تقویت دانش آموزشی معلمان زبان جهت استفاده از فناوری در تدریس پرداخته است. محتوای 96 یادداشت بازاندیشی نوشته شده توسط 8 معلم شرکت کننده در یک دوره برخط 13 جلسه با استفاده از روش قیاس پیوسته مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حاکی از اثربخشی این روش در افزایش دانش شرکت کنندگان پیرامون مفاهیم بنیادین، محدودیت ها، پتانسیل های انواع فناوری برای آموزش زبان و تحلیل کارایی روند یادگیری خود بود. تأمل تحلیلی بر موضوعات و مباحث ارائه شده در طول دوره آموزشی به معلمان کمک می کند با به کار گیری دانش به دورنی سازی آن کمک نموده و فرآیند یادگیری خود را تسهیل نمایند.
انگلیسی به عنوان یک زبان میانجی: نگرش دانشجو-معلمان و معلمان انگلیسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوشید به بررسی موضوع انگلیسی به عنوان یک زبان میانجی بپردازد که بتدریج در حال گرفتن جای باورهای دیرپا در حوزه آموزش این زبان است ولی ظاهرا نظر دانشجومعلمان و معلمان زبان انگلیسی ایرانی در این زمینه به خوبی منعکس نشده است. بدین منظور، با یک نمونه گیری تصادفی نگرش 91 دانشجو معلم و 85 معلم زبان انگلیسی نسبت به انگلیسی میانجی در یک تحقیق کمی و با استفاده از اجرای پرسشنامه بررسی شد. پرسشنامه مذکور شامل چهار بخش می باشد که نگرش پاسخ دهندگان را نسبت به مدل های انگلیسی، استفاده از آن برای ارتباط، نقش زبان و فرهنگ و زبان استفاده شده در کلاس درس می سنجد. تحلیل توصیفی داده ها نشان داد دو گروه نظر مثبتی نسبت به استفاده از زبان انگلیسی برای ارتباط، زبان و فرهنگ و زبان استفاده شده در کلاس داشتند. اما در ارتباط با مدل های زبان انگلیسی، بررسی پاسخ ها نشان داد یک تمایل نهادینه در بین آنها نسبت به هنجارهای گویشوران بومی وجود دارد. علاوه بر این، هیچ گونه اختلاف موثری بین نگرش این دو گروه نسبت به انگلیسی میانجی وجود نداشت. این یافته ها شاید بتواند برای کارشناسان تربیت معلم و تهیه کنندگان مطالب درسی مفید واقع شود.
ساخت و تعیین ویژگی های روان سنجی آزمون حرکات بیانگر در افراد زبان پریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
177 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ساخت و تعیین ویژگی های روانسنجی آزمون حرکات بیانگر در بیماران زبان پریش زبان می باشد. بدین منظور ابتدا تصاویری بدین منظور طراحی شد. در طراحی تصاویر مواردی از قبیل فلجی دست و پا در نظر گرفته شد. برای تعیین روایی محتوایی گزینه های طراحی شده از دو شاخص CVR و CVI استفاده شد که هیئتکارشناسی در این آزمون 15 زبان شناس و گفتاردرمانگر بود. مطابق جدول تصمیم گیری لاوشه برای تعیین نسبت روایی محتوایی (CVR) گزینه های بالای 0.49 و برای تعیین شاخص روایی محتوایی (CVI) نیز گزینه های بالای 0.79 انتخاب شدند . آزمون ساخته شده بر روی 51 بیمار زبان پریش با میانگین سنی 51 سال و 153 فرد سالم با میانگین سنی 50 سال اجرا شد. از 41 بیمار زبان پریش و 105 نفر فرد سالم بازآزمون گرفته شد (0.94ICC=). نمرات 42 نفر آزمودنی و 136 نفر فرد سالم توسط دوارزیاب مورد بررسی قرار گرفت (0.91r=). ضریب همسانی درونی آزمون (آلفای کرونباخ) 0.96 بود و اعتبار همه زیر آزمونها بالای 0.91 بود که نشان می دهد همه گویه ها نقش یکسانی در نمره کل دارند و در صورت حذف یک گویه آلفا به طور معنادار افزایش نمی یابد.
Relationship between Intrapersonal Intelligence of Iranian EFL University Male and Female Learners and Their Grammar Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
157 - 166
حوزههای تخصصی:
This study aimed to discover the possible relationship between intrapersonal intelligence and grammatical ability of Iranian EFL male and female learners. To this purpose, 139 undergraduate English students (46 males and 93 females), with the age range of 22-32, were selected through a TOEFL test as the participants. To obtain the needed data, the instruments used were a 119-item Multiple Intelligences Questionnaire (MIDAS) to assess the participants’ intrapersonal intelligence, and a 30-item grammar TOEFL test to the measure their grammar ability. The obtained data were analyzed through descriptive statistics, Pearson correlation and linear regression. The difference between male and female students in grammar ability and intrapersonal intelligence was determined by independent samples t-test. The results indicated a statistically significance relationship between intrapersonal intelligence and English grammar ability scores. The results also revealed no significant difference between male and female students in terms of intrapersonal intelligence and English grammar ability. The findings of this study may assist language teachers, policy makers and curriculum designers to consider the role of intrapersonal intelligence as a helpful construct in learning English grammar.
Male and Female EFL Learners’ Perception of Free Riding Tendency(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
63 - 75
حوزههای تخصصی:
Free riding behavior or not contributing equally in group work, is a common obstacle in many cooperative activities in language learning. The present study aimed at comparing male and female EFL learners' attitude and their free riding tendency to use the benefits of lowering free riding behaviors in order to make group work more influential in language learning. To this purpose, 140 intermediate and upper intermediate Iranian EFL learners and 30 teachers participated in the study. Semi-structured interviews and questionnaires were used to investigate the topic. The obtained results revealed that the female learners act better in reducing free riding behaviors. The results further revealed a positive perception of interpersonal activities at both level of language proficiency-- intermediate and upper-intermediate. Actually, the obtained results showed that the intermediate group (males and females) acted more positively than the other group in this respect. The findings of the study bear some implications and suggestions for scholar interested in the topic of this.
Investigating the Process of Collaborative Reading among Young Iranian EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۶, Summer ۲۰۲۱
127 - 133
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate collaborative reading in reading sessions among young Iranian EFL learners. It actually was an attempt to examine the process and components of collaborative reading which are expected to improve young learners’ reading ability in the English language. To this purpose, a group of second year Iranian EFL young learners at a primary school in Tehran together with their teachers participated in the study. The young learners were around eight years old. The duration of the study was 12 weeks. Since the study was qualitative in nature, teachers’ reflective journals, a number of observations and face-to-face interviews with teachers were used as instruments to collect the needed data. The analysis of the qualitatively-elicited data presented a in so far as reading processes and reading comprehension enhancement through collaborative deeper understanding of the importance of the process and components of collaborative reading. In fact, the findings revealed that collaborative reading promote young EFL learners’ reading performance. Thus, the study has practical implications for both teachers and young EFL learners reading in terms of reading performance enhancement.
Effects of Written Corrective Feedback With/Without Revision on Perception of Past/Present Perfect Tenses(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
39 - 52
حوزههای تخصصی:
This study was an attempt to examine the effects of direct (DCF), indirect (ICF) and metalinguistic (MCF) written corrective feedback and the types of responses (i.e. + /– revision) on the perception of present/past perfect tenses by Iranian intermediate EFL learners. A pretest-posttest design was utilized to conduct the study with 210 intermediate EFL learners who were randomly selected based on their scores on Oxford Quick Placement Test (OQPT). They were assigned to 7 groups, each including 30 participants: DCF+ Revision, DCF – Revision, ICF + Revision, and ICF – Revision, MCF + Revision, and MCF – Revision, and a control group. All students were asked to take a multiple-choice test (i.e. perception test) as a pretest and a posttest. After administering the pretest and imparting the relevant treatment, the posttest was administered. Results indicated that all experimental groups improved their knowledge of past/present perfect tenses from the pretest to the posttest, the ‘DCF + Revision’ group outperformed all other groups, all of the groups doing revision (i.e. DCF / ICF / MCF + Revision) outperformed their counterparts without revision (i.e. DCF / ICF/ MCF – Revision), and the only groups whose scores were not significantly different were the ‘ICF + Revision’, ‘DCF – Revision’, and ‘MCF – Revision’ groups. The findings provide insights into new ways of helping students to improve their L2 writing skills in general and specifically teaching grammatical structures through effective combinations of written corrective feedback and follow-up revision.
An Exploratory Study of Iranian EFL Teachers’ Agency: Conceptions and Practices(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
71 - 80
حوزههای تخصصی:
The need for a strong educational system is felt more than ever due to globalization. In this respect, teacher agency has an important role in educational change. This qualitative meta-study, therefore, addressed the attitude of the teachers towards agency and the way they enact agency to facilitate learning process. To this purpose, the needed data were gathered from the narrative of life, professional history and class observations of five English teachers in Iranian context. Then, based on the Grounded Theory Approach, the data were analyzed and the obtained results showed that teachers’ pre-teaching and during teaching processes were made up of complex relationships among different resources; that is, teachers’ life ideology (their perception towards themselves and their job) and financial status. At the same time, the results revealed that teachers’ instruction experiences highly affect both their magnification of agency and their decision-making processes. It was further seen that agency was not stable at all, meaning that social factors and environmental conditions played important roles in shaping teacher’s agency.
ساخت اطلاع و ساخت آغازگری در زبان فارسی: مطالعه ای پیکره-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
213 - 242
حوزههای تخصصی:
در حالت بی نشان، نهادِ جمله آغازگر به شمار می آید و در حالت نشان دار، سازه های دیگری مانند گروه اسمی غیرِ نهادی، گروه حرف اضافه ای و موارد مشابه ممکن است بر اثر فرایند پیشایندسازی به صورت آغازگر نشان دار نمایان شوند. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت اطلاعی و مقوله نحوی سازه های آغازگر (نشان دار و بی نشان) در زبان فارسی است. پژوهش حاضر را می توان پیکره ای-توصیفی به شمار آورد که داده های آن از دو پیکره زبانی فیلم سینمائی و گزارش فوتبال استخراج می شوند. پرینس (Prince, 1992)، وارد و بیرنر (Ward & Birner, 2004) و هالیدی و ماتیسن (Halliday & Matthiessen, 2004) به عنوان چارچوب نظری مورد استناد قرار گرفته اند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس (نسخه 23) تجزیه و تحلیل شده اند. مقایسه انطباق آغازگر با نهاد در هردو پیکره نمایانگر آن بود که میزان انطباق این دو در پیکره فیلم نسبت به پیکره فوتبال بیشتر است. همچنین، یافته ها نشان داد که از جنبه اطلاعی و در پیکره گزارش ورزشی، آغازگرهای بی نشان (نهاد) اغلب از جنبه کلامی استنباطی و از دیدگاه شنونده نو هستند، در حالی که در پیکره فیلم، آغازگرها اغلب از جنبه کلامی و شنونده هر دو کهنه هستند. در پیوند با سازه های پیشایندشده (آغازگر نشان دار) یافته ها نشان داد که این سازه ها از جنبه کلامی، بیشتر استنباطی (کهنه) و از دیدگاه شنونده نو هستند، در حالی که در پیکره فیلم این سازه ها اغلب از جنبه کلامی (و حتی شنونده) نو هستند. همچنین، در هردو پیکره گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای پرتکرارترین سازه هایی هستند که جمله ها با آن ها آغاز می شوند.
واکاوی کاربرد آرایه های «علم بدیع» در زبان های فارسی و انگلیسی با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم تمام مشابهاتی که بین دو حوزه بلاغت ایرانی‑اسلامی و بلاغت انگلیسی‑اروپایی وجود دارد، توجّه بیشتر حوزه بلاغت ایرانی‑اسلامی به مباحث سه علم بیان، بدیع و معانی و درعین حال، گاه دقّت ورزی بیشتر در بلاغت انگلیسی‑اروپایی و توجّه بیشتر به بلاغت نوشتاری در گستره جغرافیایی ایران و بلاغت گفتاری در اروپا، از وجوهی است که این حوزه های بلاغی را از یکدیگر متمایز می کند. رویکرد تطبیقی به بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی، به ویژه در طبقه بندی صِناعات مطرح بدیع که موضوعی اصلی این پژوهش است، به پژوهشگر در تحلیل جنبه های زیبایی شناسی سخن کمک می کند و موجب غنای بلاغت در هر دو حوزه زبانی می شود. ازاین رو، طرح پرسش هایی مانند چگونگی روش شناسی طبقه بندی بلاغت در زبان های فارسی و انگلیسی، میزان شباهت ها و تفاوت ها در چارچوب طبقه بندی بلاغت و چگونگی زیبایی شناسی بلاغت در این دو زبان، از پرسش های اساسی در چنین پژوهشی است که می کوشیم با روش تحلیل کیفی‑کمّی گرایانه و روش گردآوری کتابخانه ای اطّلاعات، به این پرسش ها پاسخ دهیم. دستاورد این پژوهش این است که در زبان های فارسی و انگلیسی، بیشتر می توان به بررسی تطبیقی علم بدیع در مقایسه با دو علم معانی و بیان پرداخت. علم بدیع، در بلاغت فارسی به عنوان یک دانش مستقل شناخته می شود، بسیار گسترده تر از بلاغت انگلیسی است که به عنوان علم خاصّی مطرح نیست و اصطلاحات و مفاهیم بدیعی در زبان انگلیسی، گاه با صِناعات علم معانی و بیان درهم آمیخته است و نیز مرزهای آرایه های لفظی و معنوی برخلاف زبان فارسی در زبان انگلیسی از یکدیگر چندان تفکیک نشده است.
نگاه هرمنوتیکی به ترجمه فرانسوی برخی از واژه های عرفانی منطق الطیر عطار با پایه آراء اُمبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
283 - 309
حوزههای تخصصی:
ترجمه از دیرباز تاکنون به عنوان فعالیتی هدفمند و ابزاری برای انتقال فرهنگ و ادبیات ملت های گوناگون، مورد توجه بوده است. در این میان، واژه ها و اصطلاح های موجود در آثار عرفانی به دلیل دارا بودن معناهای گوناگون و نشانه های نهفته، کار ترجمه را دوچندان دشوار کرده است. بررسی و چگونگی انتقال واژه ها و عنصرهای عرفانی منطق الطیر عطار از فارسی به فرانسه به وسیله مترجم های به نام فرانسوی - لیلی انور و گارسن دو تاسی- با بهره گیری از الگوی هرمنوتیک اُمبرتو اکو و بررسی برداشت و دریافت آن ها، در جایگاه «خواننده-مُدل» و با در نظرگرفتن استراتژی متن، هدف این پژوهش بوده است. مهم ترین یافته های این پژوهش توصیفی-تحلیلی، این مطلب است که در معادل یابی واژه ها و عنصرهای عرفانی منطق الطیر، مترجم ها با دنبال کردنِ مناسبت های درون متنی و فرامتنی دست به خوانش اشعار زده اند. همچنین این مترجم ها معادل های مناسبی را انتخاب کرده اند که نشان دهنده شناخت کامل آن ها از راهبردهای حاکم بر ابیات عطار است.
نقش معلمان در اصلاح برنامه درسی آموزش زبان در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش بنیادین معلمان زبان را در راستای اجرای سیاست های آموزش زبان نمی توان نادیده گرفت. در سالهای اخیر بطور کلی نقش معلمان، و بطور خاص کارکرد آنان در اصلاح برنامه درسی، مورد توجه زیادی قرار گرفته است چرا که این نقش و حضور فعال معلمان در فرایند اصلاح برنامه درسی حائز اهمیت بسیار است. این مطالعه بر آن است تا نحوه اعمال نقش گروهی از معلمان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی را در زمان اصلاح برنامه درسی بررسی کند. در راستای بررسی موضوع مور بحث، در این بررسی از روش پژوهش روایی بهره گرفته شده و رویکرد بوم شناختی پریستلی، بیستا، و رابینسون (2015) مطمح نظر قرار گرفته است. در این پژوهش هفت معلم (بین ۳۰ تا ۴۵ ساله) با تجربه ی تدریس انگلیسی به عنوان زبان خارجی که دارای سابقه تدریس بیش از 10 سال در دبیرستان های دولتی بودند شرکت کردند. روشی هدفمند و نمونه گیری توپ برفی برای انتخاب معلمانی که هم کتاب های درسی قدیم و هم جدید ارائه شده توسط وزارت آموزش و پرورش را بیشتر از پنج سال تدریس کردند، استفاده شد. نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از آن بود که معلمان نقش اجرایی خود را برای کنار آمدن با چالش ها از طریق اتکا به تجربه های گذشته، ساختن تصویری از آینده و اجرای برنامه درسی علی رغم مشکلات پیش رو اعمال کردند. این مطالعه همچنان اهمیت نقش معلم در توسعه حرفه ای و بهبود تحصیل و یادگیری در زمان اصلاح برنامه درسی را نشان می دهد.
توصیفی رده شناختی از تصریف فعل در زبان لارستانی بر مبنای فرضیه پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضربررسی رده صرفی ساختمان فعل در زبان لارستانی بر اساس پارامترهای مطرح شده رده شناختی در "فرضیه پیوندی" است. طبق این فرضیهانتساب یک زبان به پیوندی و یا تصریفی دو همبستگی و یا به بیانی دیگر دو پیش فرض آزمودنی را تلویحآ در درون خود دارد: نخست آنکه پیوندی و یا تصریفی بودن ویژگی است که می بایست در تمام سطوح و مقوله های ساخت واژی آن زبان دیده شود و مختص به یک مقوله و یا ساخت خاص نمی باشد؛ و دیگر آنکه پیوند و تصریف مفاهیم اولیه نیستند، بلکه هر یک متشکل از زیر ویژگیهای دیگری است که می بایست با یکدیگر همبستگی داشته باشند. به منظور بررسی این فرضیه، ابتدا اجزای ساختمان فعل در رابطه با مفاهیمی همچون شخص، شمار، زمان، نمود، وجه، نفی ، نهی و نشانه مصدر در زبان لارستانی معرفیمی گردند و در نهایت به منظور آزمودن اعتبار فرضیه پیوندی، دو پیش فرض مطرح شده در این فرضیه در سطح تصریف فعلی مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج حاصل از این بررسی موید فرضیه پیوندی در این زبان تأیید نیست و بر این اساس به کار گیری اصطلاحات پیوند و تصریف در توصیف نظام صرفی این زبان راهگشا نمی باشد
بررسی تطبیقی فنّ بیان سیاسی در سخنرانی رؤسای جمهور ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان سیاسی، زبان پیچیده و مملو از راهبردهای گوناگون در جهت متقاعد کردن آرای عمومی است. از جمله عمده ترین راهبردهای زبانشناسی که در زبان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، بحث فن ّبیان سیاسی است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل مقوله فن ّبیان در بستر گفتمان سیاسی دو جامعه زبانی متفاوت از دیدگاه برد (2000) است. مسئله اصلی پژوهش، تبیین شباهت ها و تفاوت های راهبردهای فن ّبیان سیاسی به کار رفته توسط دو رئیس جمهور ایران و آمریکا در جهت تلاش برای کسب قدرت، اقناع سازی و جلب موافقت مخاطبانشان است. بدین منظور داده ها، به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده ایم تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که هر دو رئیس جمهور در جهت تلاش برای جلب موافقت شنوندگان و اقناع آنان چگونه از زبان استفاده می کنند؟ شباهت ها و تفاوت های فن ّبیانی دو رئیس جمهور چگونه است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است هر دو رئیس جمهور از راهبردهای جفت متقابل، تکرار و لیست سه گانه، نقش های گوناگون ضمایر، نمود افعال و نکته گزینی بهره می برند. عمده ترین راهبردی که روحانی به کار می برد کاربرد ضمایر به طرق مختلف و رایج ترین راهبرد ترامپ به کارگیری تکرار است. استفاده و پرهیز از قیاس نیز دیگر جنبه افتراق در کلام سخنرانان یادشده است. به طور کلی پژوهش حاضر گویا و مبیّن این حقیقت است که از رهگذر بررسی ابزارهای فن ّبیان برد (2000) می توان به راهکارهای زبانی متفاوت سیاستمداران و مشخصاً بالاترین مقامات اجرایی جهت اقناع مخاطب، جذاب تر کردن سخنرانی و ارائه چهره ای مثبت تر و مردمی تر پی برد.
مطالعه نشانه شناختی-انتقادی بازنمایی «برجام» در گفتمان منتقدین
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
44-67
حوزههای تخصصی:
«گفتمان میان فرهنگی مینی مالیسم بی روح غرب با مینی مالیسم تغزلی ایران»
منبع:
رخسار زبان سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۸
68-93
حوزههای تخصصی:
EFL Students’ Evaluation Apprehension and Their Academic Achievement, Gender, and Educational level: Towards Designing and Validating a Comprehensive Scale
حوزههای تخصصی:
Student evaluation apprehension as one of the detrimental factors in an English as a foreign language (EFL) context, reduces and gradually diminishes student participation in classroom activities, since learners are mostly concerned with how others (teacher and classmates) evaluate/judge their performance. Due to the fact that the studies considering the important role of student evaluation apprehension are scarce in number, this study was conducted to validate the newly-designed questionnaire via exploratory and confirmatory factor analyses and find the relationship between student evaluation apprehension and academic achievement, gender, and educational level of 258 EFL students. The results from EFA, CFA, and reliability analyses revealed that the new questionnaire is a valid and reliable instrument measuring EFL students’ evaluation apprehension. Moreover, a significant negative correlation was observed between student evaluation apprehension and academic achievement. Besides, it was found that females experience evaluation apprehension more than males, and BA students were also found to have more evaluation apprehension than their MA counterparts.
Diagnostic Test Construction: Insights from Cognitive Diagnostic Modeling
حوزههای تخصصی:
Although Diagnostic Classification Models (DCMs) were introduced to education system decades ago, it seems that these models were not employed for the original aims upon which they had been designed. Using DCMs has been mostly common in analyzing large-scale non-diagnostic tests and these models have been rarely used in developing Cognitive Diagnostic Assessment (CDA) from scratch. Despite the prevalence of retrofitting CDA studies, true applications of CDA are believed to be rare since, firstly, a coherent framework to conduct such studies had not been available and, secondly, researchers were not able to analyze various DCMs according to the same model fit indices and criteria. This paper presents a summary of different types of DCMs and reviews true and retrofitting CDA studies. Having examined the limitations of previous CDA studies, the present study argues for the implication and application of Ravand and Baghaei’s (2019) framework to conduct true CDA studies. This framework is of importance since not only does it fit into prominent frameworks in education assessment such as Cognitive Design System and Assessment Triangle, but also it can provide test-developers with practical steps in conducting valid cognitive diagnostic tests.
Leading with Blindfolds? An Exploration of ESL Teachers’ Awareness of Semantic Differences
حوزههای تخصصی:
Teachers of English to Speakers of Other Languages (TESOL) assume different roles amongst which is leadership. To lead effectively, they need to possess some significant awareness of the language in order to adequately respond to learners’ needs. One domain of awareness is the ability to distinguish between structurally similar, yet semantically different structures. This study set out to assess ESL teachers’ level of semantic awareness in view of establishing their readiness to meet learners’ needs within their Zone of Proximal Development (ZPD). The Follow-up Explanatory Research Design was used. Data on the cognitions of ESL teachers were elicited from a questionnaire survey while a test was used to quantify ESL teachers’ language awareness levels in the domain of semantics. The quantitative data from the test were analyzed using frequencies and simple percentages while the qualitative data were analyzed using the framework of Content Analyses. The findings reveal that though ESL teachers overestimate the level of their knowledge base in components that have a bearing on semantics awareness, a majority of them do not wield beyond a fundamental level of awareness as concerns applying that knowledge to differentiate the meanings of structurally similar pairs of sentences. It is therefore crucial for English language pre-service and in-service teacher training to seek ways of enhancing the professional knowledge base of ESL teachers especially in domains that are critical to establishing differences between pairs of sentences that tend to be similar.