فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۶۱ تا ۲٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رده شناسی زبان هم بر همگانی های زبانی و هم بر تنوعات زبانی تأکید دارد وهمگانی های زبانی در رده شناسی زبان بر اساس ملاحظات معنایی، کاربردشناختی، گفتمانی، پردازشی و شناختی تبیین می شوند. در تحقیق حاضر، ترتیب واژة زبان سمنانی بر اساس مؤلفه های بسیت و چهارگانة درایر (1992) از منظر رده شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف این تحقیق تعیین ترتیب واژة زبان سمنانی از منظر رده شناسی است که نتایج تحقیق می تواند در مطالعات رده شناسی زبان تأثیرگذار باشد. داده های تحقیق نیز از طریق مصاحبه با گویشوران سمنانی جمع آوری شده است. داده های تحقیق حاکی از آن است که زبان سمنانی دارای 17 مؤلفه از مؤلفه های فعل پایانی قوی و 16 مؤلفه از مؤلفه های فعل میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های اروپا- آسیا و همچنین دارای 16 مؤلفة فعل پایانی قوی و 14 مؤلفة میانی قوی در مقایسه با گروه زبان های جهان است. بنابراین زبان سمنانی گرایش به ردة زبان های فعل پایانی دارد. البته فاصلة چندانی بین مؤلفه های فعل پایانی قوی و فعل میانی قوی در تحقیق نیست که این نکته نشان دهندة تحول و تغییر زبان سمنانی به سمت ردة زبان های فعل میانی است. همچنین داده های تحقیق نشان می دهد که مطابقة جنسیت دستوری بین فاعل و فعل وجود دارد و تمامی مصدرها دارای نشانة نمود کامل هستند.
تأثیر جنسیّت و تیپ شخصیّتی بر کارآیی آموزشی و تمایل به فعالیّت های آموزشی دبیران زبان انگلیسی ایران (On the Impacts of Gender and Personality Types on Iranian EFL Teachers’ Teaching Efficacy and Teaching Activities Preferences)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب های یادگیری با ویژگی های شخصیّتی افراد ارتباط دارند (براون، 2003؛ کلب،1984).کارآیی آموزش معلّم (بندورا،1997، 1977،1995 ؛ تیلی،2001) دراصطلاحات آموزشی نیز حائز اهمیّت می باشد. با این وجود، اثرات جنسیّت و شخصیّت بر کارآیی آموزش دبیران و نوع فعالیّت های آنها به طور مناسب مطالعه نشده است. این مطالعه در راستای بررسی اثرات شخصیّت و جنسیّت بر کارآیی آموزشی معلّمان و همچنین فعالیّت های آموزشی آن ها انجام شده است. بدین منظور، 280 معلّم زن در این مطالعه شرکت نموده اند. از پرسشنامه های تیپ شخصیّتی مایرز و بریگز، کارآیی آموزشی و فعالیّت های آموزشی استفاده شده است. داده های تحقیق بوسیله ی آمار توصیفی و دو آزمون تحلیل واریانس دو طرفه تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهند که ترکیب درون گرائی، حس گرائی، تفکّر و قضاوت و همچنین ترکیب برون گرائی، حس گرائی، تفکّر و قضاوت رایجترین تیپ های شخصیّتی در میان معلّمان زبان انگلیسی درایران می باشند. نتایج همچنین نشان می دهد که دبیران زن و مرد با تیپ های شخصیتی مختلف کار آیی آموزشی یکسان دارند و جنسیت و شخصیت بر فعالیت های آموزشی آنها تاثیر دارند.
Making sense of EFL teacher agency: Insights from an Iran case study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This investigation set out to look into the issue of teachers’ exercise of agency in the Iranian EFL context. More specifically, as part of a larger study, it reports on the ways two Iranian Ministry of Education teachers make sense of and operate in the country’s educational setting under the demands of a centralist system of education. Priestley, Biesta, & Robinson’s (2013) framework of teacher agency formed the conceptual backbone of the present study as well as guiding the data collection/analysis of the study. Qualitative data, from semi-structured interviews as well as follow-up data collection procedures, were gleaned from the participants over the course of an academic year and were subjected to analytical interpretation in the light of the said framework. The researchers came up with findings which, in the main, gave more weight to the well-roundedness of Priestly, Biesta, & Robinson’s model of teacher agency. The results also pointed to the highly situated nature of teacher responsiveness and action, thereby undermining the still prevalent views of the essentialist and idealized character of (teacher) agency. The results of the study are liable to be of use, among others, to case-based teacher education programs.
زمان: تفاوت عمده میان ترجمه شفاهی و مکتوب
حوزههای تخصصی:
"هدف از نگارش این مقاله تبیین وجوه افتراق و اشتراک میان ترجمه مکتوب و ترجمه شفاهی است.
به هنگام مقایسه این دو گونه ترجمه، اگر چه به موارد اشتراک متعددی میان این دو می رسیم، وجوه افتراق این دو گونه ترجمه نیز از مختصات بارزی برخوردارند که در این مقاله به بحث و بررسی آنها پرداخته خواهد شد. "
آموزش زبان با رویکرد شناختی: اهمیت علوم اعصاب شناختی در آموزش زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر از دیرباز در جست و جوی درک فرآیندهای ذهنی در استدلال، تصمیم گیری، یادگیری و سایر فعالیت های ذهنی بوده است؛ اما مطالعة علمی ذهن انسان از چند دهة قبل با پیدایش علوم شناختی آغاز شد. برخی علوم نیز برای به روزمانی و دستیابی به دستاوردهای جدید، به علوم شناختی گرایش پیدا کردند و پسوند شناختی در بسیاری از این علوم به کار رفت. آموزش زبان نیز به عنوان یک علم میان رشته ای باید از دستاوردهای علوم شناختی برای متحول و به روز شدن بیشتر بهره مند شود و درعمل از آن ها استفاده کند. پیوند مستقیم میان آموزش زبان و علوم شناختی اندکی مشکل به نظر می آید؛ به همین دلیل، به علومی مثل روان شناسی شناختی، زبان شناسی شناختی و علوم اعصاب شناختی نیاز است تا تعامل و تلفیق آموزش زبان و علوم شناختی ممکن شود. هدف این مقاله، طرح و بررسی مبانی نظری آموزش زبان با رویکرد شناختی با استفاده از علوم اعصاب شناختی و ارائة مبنایی برای انجام تحقیق میدانی در این زمینه است. در این پژوهش، درپی یافتن پاسخ برای دو پرسش هستیم؛ اینکه تا چه اندازه می توانیم علوم اعصاب شناختی را در آموزش زبان به کار بریم و رویکرد یاددهی یادگیری سازگار با مغز چه کاربردی در آموزش زبان دارد. براساس این پژوهش، علوم اعصاب شناختی که عملکردهای شناختی را با توجه به عملکرد و ساختار مغز مطالعه می کنند، مبنای نظری مناسبی برای آموزش زبان با رویکرد شناختی به شمار می روند و رویکردهای آن ها در آموزش زبان بسیار کاربرد دارد؛ مانند اصول یاددهی یادگیری سازگار با مغز که دانستن و کاربرد آن ها در فرآیند یاددهی و یادگیری زبان خارجی بسیار مفید و راهگشا است.
تاثیر ارزشیابی پویا بر یادگیری نقشهای زبانی درخواست و پوزش در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی (The Effect of Dynamic Assessment on EFL Learners' Acquistion of Request and Aplogoy)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزشیابی پویا که ریشه در روانشناسی اجتماعی- فرهنگی روانشناس شهیر روس ویگوتسکی دارد رویکردی کاملا جدید در آموزش زبان ارایه کرده است که بر اساس آن رابطه میان آموزش وامتحانات باید رابطه ای تعاملی باشد. اگر چه تاثیر این رویکرد در برخی از حوزه های آموزش زبان قبلا مورد تحقیق قرار گرفته است، در حوزه منظور شناسی چنین نیست چرا که مطالعات اندکی در این حوزه انجام شده است. بر این اساس 40 شرکت کننده از دو سطح بسندگی انتخاب و به طور تصادفی به 4 گروه ( 2 گروه ارزشیابی پویا و دو گروه ارزشیابی غیرپویا) تقسیم شدند. هر کدام از این گروهها در مورد به کارگیری نقشهای زبانی درخواست و پوزش در زبان انگلیسی قبلا آموزش مقدماتی دیده بودند با این تفاوت که گروههای ارزشیابی پویا با استفاده از مقیاس لنتلف و پونر (2011) کمک مناسب را بر اساس حوزه تقریبی رشد خود دریافت کردند در حالی که گروههای غیرارزشیابی پویا صرفا بر اساس تواناییهای مستقل خود عمل کرده و مورد آزمون قرار گرفتند. البته همه گروهها در پیش آزمون، پس آزمون و پس آزمون تاخیری شرکت کردند. نتایج سه آزمون فوق به طور معنی داری برتری عملکرد گروههای ارزشیابی پویا را نشان داد. این نتایج همچنین نشان داد که گروههای ارزشیابی پویا از پیش آزمون به پس آزمون و پس آزمون تاخیری تغییرات معنی داری داشته اند، تجربه ای که گروه ارزشیابی غیر پویا در سطح بسندگی بالا فاقد آن بود. در پایان، نتایج به دست آمده نشان داد که روش آموزش (و نه سطح بسندگی) بر عملکرد شرکت کنندگان در سه آزمون تاثیر معنی دار داشته است. یافته های این مطالعه از این جهت می تواند مهم باشد که کاربرد ارزشیابی پویا را در آموزش منظورشناسی تایید می کند.
مترجم، ترجمه و تاویل
حوزههای تخصصی:
واژگانی شدگی ابعاد معنایی وجهیت در صفات وجهی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، سه بُعد معنایی نیروی وجه، پایه وجه و منبع ترتیب در صفات وجهی فارسی بررسی می شوند و نشان داده می شود که در صفات وجهی فارسی سه نیروی وجه الزام (برای مثال در صفت «قطعی»)، امکان (برای مثال در صفت «ممکن») و امکان قوی (برای مثال در صفت «احتمالی») واژگانی شده اند و نیروهای وجه الزام ضعیف، امکان ضعیف و امکان قوی تر در این صفات واژگانی نشده اند. پایه های وجه معرفتی (برای مثال در صفت« احتمالی») و وضعیتی (برای مثال در صفت« قابل اعتماد») نیز در صفات وجهی فارسی واژگانی شده اند مگر در صفت «ممکن» که در مدخل واژگانی آن پایه وجه نامشخص است و جایگاه نحوی آن تعبیر معرفتی یا غیرمعرفتی آن را تعیین می کند. منابع ترتیب کلیشه ای، گزارشی، اعتقادی، تکلیفی، هدفمند و درخواستی، هیچ یک در صفات وجهی فارسی واژگانی نشده اند و بافت تعیین کننده آنهاست.
بررسی ساخت سببی در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سببی بودن یکی از موارد تقابل افعال به شمار می رود که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر متفاوتاند و این تفاوت در ساخت نحوی آنها بازتاب یافته است. در مقاله حاضر انواع ساخت سببی در زبان تاتی بررسی شده و در سه گروه کلی سببی های تحلیلی، ساخت واژی و واژگانی تقسیم بندی شده اند. در ادامه با استفاده از استدلال های زبان شناسی نقش گرا نشان داده شده که سببی بودن یا نبودن در این زبان یک تقسیم بندی قطعی نیست، بلکه پیوستاری است که افعال براساس داشتن عاملِ به وجود آورنده رویداد و عمدی بودن عمل فعل، بر روی این پیوستار قرار می گیرند.
Use of Cohesive Ties in English as a Foreign Language Students’ Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims to understand certain linguistic and semantic resources for the text construction, namely the constructs of cohesion, coherence. The analysis of cohesive ties was conducted on the writing samples of 40 subjects (20 most coherent and 20 least coherent) Iranian undergraduates of English. This prompted us to identify the dominant types of cohesive devices used in most coherent writing samples. The analysis of data revealed that both the writing samples were found highly dense in the use of reference. The correlation analysis also didn’t show any overlap between the referential ties and coherence.. Hence, we can claim that referential ties don’t play any role in making a text coherent. Among the five major types of cohesive classes, substitution and ellipsis were found least frequently used in both the writing samples. Their occurrence was less than 1%. It, therefore, seems that the two types of cohesive devices aren’t widely used in written discourse. In the collective data, since, their occurrence is not even noticed in any of the writing scripts where as they could be the most dominant type of cohesion of spoken discourse.
مقایسه مهارتِ تعریفِ واژه بین کودکانِ دوزبانه دارای آسیبِ ویژه زبانی و کودکان طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مهارتِ تعریفِ واژه در ه دارای آسیب ویژه زبانی و مقایسهه طبیعی است. در ای7 تا 8 ساله دوزبانه (آذری – فارسی) با آسیب ویژه زبانی و 12ی سنی و زبانی از لحاظ مهارتِ تعریفِ واژه بررسی شدند. داشتن تأخیر زبانییی، بینایی و هوشی از معیارهای ورود به پژوهش بودند. برای تشخیص آسیب از آزمون رشد زبانی، آزمون آسیب ویژه زبانی و نمونه گفتار پیوسته و برای مقایسه مهارتِ تعریفِ واژه، بین گروه ها، از آزمون من ویتنی و ویمبتلا در جنبه ساختاری، نسبت به همتایان سنی و زبانی تأخیر معناداری داشتند و در مقایسه بین زبان فارسی و آذریه ساختاری و گروه های شاهد در جنبه محتوایی تفاوت معنادار داشتند.
به سوی چارچوب سیاست زبانی ملی
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی تنها زبان رسمی کشور ماست و در کنار آن چندین زبان و گویش دیگر نیز وجود دارد که هر یک دارای تعدادی گویشور در نقاط گوناگون کشور است. زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی و زبان عربی به عنوان زبان مذهبی نیز در برنامه های آموزش زبانی ما جایگاهی دارند. برنامه ریزی در خصوص کاربرد و آموزش هریک از این زبان ها درحوزة برنامه های سیاسی دولت قرار دارد و در واقع از وظایف هر دولتی است. بدیهی است کاربرد زبان فارسی، به عنوان زبان ملی، لزوم توجه به دیگر زبان های موجود در کشور را محدود نمی نماید و در برنامه ریزی سیاست زبانی لازم است شأن و کاربرد دیگر زبان ها نیز در کنار زبان فارسی تضمین شود. طی پژوهش های مقالة حاضر، بررسی برخی ازمهم ترین اسناد دولتی، همچون قانون اساسی، سند چشم انداز، اساسنامة سیاست فرهنگی و فرهنگستان زبان، نشان داده که در اکثر این اسناد به برنامه های زبانی چندان اشاره نشده و سندی مشخص و مخصوص سیاست زبانی، که حاوی قوانین جامع مربوط به کاربرد و آموزش کلیة زبان های موجود در ایران باشد، تدوین نشده است. لذا پیشنهاد این مقاله تدوین سیاستی منسجم و سنجیده در خصوص کاربرد و آموزش همة زبان ها و گویش هایی است که ایرانیان به نوعی با آنها سروکار دارند. در این مقاله، بخش های گوناگون چنین سندی پیشنهاد شده است، ضمن اینکه قانون اساسی و سند چشم انداز مرجع شاخص های لازم برای تدوین این سیاست در نظر گرفته می شوند.
مفهوم عامل در واژه های مشتق زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهور زنان ایرانی در حوزة فعالیتهای اجتماعی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت زنان ایرانی در دوره پس از انقلاب اسلامی، همواره موضوع بحث و گفت و گو بوده است. این مباحث مربوط به موقعیت، کارکرد، حقوق و نیز چهره اجتماعی آنان می شوند. همانطور که می دانیم، هر نوع تغییر و تحول اجتماعی متاثر از افراد و گروه هایی است که آن جامعه را تشکیل می دهند. در این زمینه، به ویژه وضعیت زنان ایرانی قابل توجه است. از میان این زنان که به طور کلی اعضای غیر فعال و خاموش جامعه و البته اکثریت آن را تشکیل می دهند، برخی با گذر از قوانین عرفی جامعه، در عرصه های فعالیت اجتماعی شرکت جسته، و گاه نیز پله های ترقی را تا سطوح بالا طی می کنند. این مقاله سعی دارد تا در پنج پرده متفاوت، نگاه و شیوه تفکر برخی از چهره های زن ایرانی را که در گستره ادبیات فارسی به مطالعات اجتماعی می پردازند، بررسی کند.
نقدی بر ترجمه مدخلی از دانشنامه ایرانیکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ترجمه فارسی یکی از مقالات دانشنامه ایرانیکا تحت عنوان «تأثیر رباعیّات عمر خیّام بر ادبیّات و جامعه غرب» (۲۰۰۸) می پردازد که مصطفی صداقت رستمی آن را با عنوان «عمر خیّام؛ در صحنه ادبی و اجتماعی آن سوی آب ها»، ترجمه کرده و در ماهنامه گلستانه، تیرماه ۱۳۹۳، شماره ۱۳۱، ص ۶۷- ۶۹ منتشر شده است. متأسفانه خطاهای پُرشمار و متنوّعی به این ترجمه راه یافته است که برخی از آن ها عبارتند از: ضبطِ نادرست نام افراد، توجّه نکردن به ضبط اشهر عناوین کتاب ها، ترجمه نکردن برخی عناوین، ترجمه نادرست برخی جملات و مواردی از این دست. نویسنده حاضر این موارد را در هفت فقره دسته بندی و در هر مورد پیشنهاد و توضیحی مناسب عرضه کرده است. این موارد عبارتند از: ۱) تلفظ و ضبط نام های فرانسوی، ۲) تلفظ و ضبط نام های آلمانی، ۳) تلفظ و ضبط نام های انگلیسی، ۴) تلفظ و ضبط نام های هلندی، ۵) عناوین ترجمه نشده، ۶) عناوینی که غلط ترجمه شده اند و ۷) ترجمه های نادرست برخی از جملات. ناگفته نماند که این گونه ترجمه های شتاب زده مصداقِ کوششِ بی فایده است و نه تنها باری از دوشِ مشتاقانِ این عرصه بر نمی دارد، بلکه می تواند مبتدیّان و خوانندگانِ نوسفر را نیز به کژراهه بیفکند.
معرفی کتاب
ادب و قدرت: نشانگرهای زبانی مخالفت در جلسات دفاع از پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عامل قدرت در نظریههای زبانشناسی ادب همواره مورد تأکید بوده است، اما نحوه این تأثیر در همه بافتها و موقعیتها یکسان و ضرورتاً مطابق با پیشبینی نظریهها نیست. در تحقیق حاضر، نشانگرهای زبانی ادب در جلسات دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد به زبان فارسی هنگام بیان نظر مخالف بررسی شده است. هشت جلسه دفاع در چهار گروه آموزشی در دو دانشکده ضبط و موارد ابراز نظر مخالف از نظر نوع نشانگرهای ادب و بر اساس رابطه نسبی قدرت بین افراد مخالفت کننده و مخالفت شونده (استاد-دانشجو، دانشجو-استاد، استاد-استاد و دانشجو-دانشجو) در چارچوب نظریه ادب براون و لوینسن (1987) بررسی و تحلیل شده است. نتایج حاصل نشاندهنده تأثیر عامل قدرت بر نوع و بسامد به کارگیری نشانگرهای زبانی ادب در بیان نظر مخالف است، اما چگونگی این تأثیر در برخی موارد برخلاف پیشبینی براون و لوینسن (1987) و لیچ (1983) و پیچیدهتر از رابطه یکسویهای است که در این رویکردها تصور شده است. عامل قدرت در تعامل با عواملی، همچون شدت تهدید وجهه، منزلت، شرایط اختصاصی بافت موقعیتیِ جلسه دفاع و احتمالاً تفاوتهای نسلی امکان بروز و ظهور مییابد.