طرح تکریم ارباب رجوع یکی از طرحهای خوب در حوزه اصلاحات نظام اداری به شمار می آید اما در اجرا با مشکلاتی همراه است که ناشی از پیچیدگی طرح از نظر ماهیتی و عدم تکمیل اجزا و عناصر و عدم ورود به الزام کردن سازمانها و افراد برای ایفای تعهدات و پاسخگویی به مردم در قالب منشورهای شهروندی بوده است ، در این مقاله سعی شده است که ارتباط این دو مفهوم تشریح شود .
در عصر حاضر روند تغییرات و تنوع ابزار مورد استفاده در جریان زندگی ، هر روز بیشتر میشود . سرعت تغییرات و دگرگونی به حدی است ، که هیچ یک از افراد بشر حتی در یک قرن گذشته پیش بینی چنین تغییراتی را نمیکرد . رقابت جهانی و تجارت رو به رشد جهانی در شرق و غرب ، در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه ، فضایی به شدت ناپایدار برای تمام کسب و کارها ایجاد نموده است . رهبری سنتی در هزاره سوم ادامه حیات نخواهد یافت . اغلب اقدامات تغییر در عمل شکست خوردهاند . تغییر استراتژیها ، ساختارها و سیستمها کافی نیست . باید تفکری که این استراتژیها و ساختارها را ایجاد میکند ، تغییر داد...
فساد به عنوان یکی از واقعیت های نامیمون جامعه امروزی،رشد بی سابقه ای در نظام اداری،سیاسی و اجتماعی داشته است . چنان که رویدادهای اخیر نشان داده است ، هیچ کشوری با هر میزان ثروت و قدرت نمیتواند ادعا کند که از پیامدهای مخرب فساد کاملاً مصون است . فساد انواع مختلفی دارد که فساد مالی،اخلاقی،سیاسی واداری از جمله مهم ترین آن است. فساد اداری که ناشی از عوامل بورکراتیک است محصول نظام اداری ناکارآمد ، بوروکراسی منفی،نظام مدیریت غیرموثر و فقدان نظام شایسته سالاری است . برای مقابله با فساد راه حل های متفاوتی ارائه شده است . این مقاله در تلاش است با رویکردی نوین ، ریشه فساد اداری را فراتر از عوامل شکلی و خرد تحلیل نموده و با دید کلان و جامع نگر به بررسی موضوع بپردازد. در این راستا به تحلیل رابطه فساد و الگوی حکومت داری پرداخته و بر این نکته تاکید دارد که فساد متاثر از نوع رابطه دولت با سایر بخشها و نقش،جایگاه و کار ویژه آن در جامعه است. بر این اساس الگوی حکمرانی خوب را به عنوان الگویی نوین در جهت کاهش فساد و افزایش سلامت اداری معرفی می کند و به تبیین رابطه بین الگوی یاد شده و فساد اداری می پردازد.
فساد اداری، پدیدهای جهانشمول است که نظام اداری هر کشور کم و بیش به آن دچار است. بنابراین، مدیریت دولتی برای مدیریت فساد به ابزارهای مختلفی متوسل شده و اندیشمندان، دیدگاههای مختلفی برای مدیریت فساد ارائه کردهاند. یکی از این دیدگاهها «دیدگاه زندان تمامدید» است که بر اساس آن، فنّاوری اطلاعات، کلید اصلی و توانساز کنترل فساد تصور میشود . در این مقاله با ارائه چند مثال به نقد این دیدگاه پرداخته، استدلال میشود که فنّاوری اطلاعات نه تنها اثر قابل ملاحظهای بر مدیریت فساد ندارد، بلکه در برخی موارد خود فرصتهای جدیدی را برای فساد ایجاد میکند. بنابراین برای استفاده از فنّاوری اطلاعات بهعنوان ابزاری برای مبارزه با فساد باید به عوامل دیگری توجه کرد. کلیدواژگان