فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
کاربرد بیش از اندازه آب و کود نیتروژن در فعالیت های زراعی، منجر به آبشویی نیترات به آب های زیرزمینی شده است. این مسئله معضلات زیست محیطی فراوانی را در پی خواهد داشت که می توان به تسریع پدیده یوتروفیکاسیون اشاره کرد که به تبع آن رشد جلبک ها و سایر گیاهان آبزی افزایش یافته که در نهایت منجر به کاهش اکسیژن محلول در آب و کاهش شفافیت آب خواهد شد. در این مطالعه یک رویه مدلسازی یکپارچه به منظور مقایسه ابزارهای سیاستی برای کاهش آبشویی نیترات استفاده شده است. مدل یکپارچه شامل یک مدل بیوفیزیکی (SWAT)، یک مدل اقتصادی، یک مدل زیست محیطی و ارزیابی سیاست های افزایش قیمت آب و مالیات بر مصرف کود نیتروژنه می باشد. اطلاعات زراعی مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه برای سال زراعی ۹۲-۹۱ جمع آوری شد. برای این منظور، عملکرد محصولات منتخب (گندم، جو، ذرت دانه ای و برنج) و همچنین شاخص زیست محیطی (آبشویی نیترات) در سطوح مختلف مصرف آب و کود با استفاده از مدل SWAT شبیه سازی شد. سپس به منظور اتصال مدل بیوفیزیکی با مدل اقتصادی، از تکنیک رگرسیونی استفاده شد که از این طریق نتایج حاصل از شبیه سازی مدل بیوفیزیکی در مدل اقتصادی تولید مزرعه به کار برده می شود. نتایج این مطالعه نشان داد که با حرکت از وضع موجود به بهینه اقتصادی می توان سود را افزایش و آبشویی نیترات را کاهش داد. اما از این نقطه به بعد، کاهش تلفات نیتروژن بدون کاهش سود امکان پذیر نخواهد بود. به عبارت دیگر برای حرکت از بهینه اقتصادی به بهینه اقتصادی-زیستی بایستی مبادله بین سود مزرعه و تلفات نیتروژن صورت گیرد. همچنین نتایج حاصل از اعمال سیاست-های قیمتی به منظور دستیابی به حداکثر مقدار مجاز تلفات نیتروژن در واحد هکتار نشان داد که برای محصول گندم استفاده از سیاست افزایش قیمت آب و برای محصولات ذرت و برنج به دلیل حساسیت بالای عملکرد این محصولات به نهاده آب، استفاده از سیاست مالیات بر نهاده کود نیتروژن مقرون به صرفه تر می باشند.
بررسی ناهمگنی ترجیحات در رابطه با احیای دریاچه ارومیه: کاربرد مدل کلاس پنهان چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های عمده در زمینه ارزش گذاری، پی بردن به تنوع ترجیحات و حساسیت هایی است که در جوامع مورد بررسی وجود دارد. دریاچه ارومیه به عنوان یک کالای عمومی، نیازمند مداخله مردمی جهت جلوگیری از زوال هر چه بیشتر آن است. از این رو در تحقیق حاضر به مطالعه ترجیحات ساکنین حوضه و بروز ناهمگنی در آن با استفاده از روش آزمون انتخاب اقدام شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با تکمیل ۴۵۰ پرسشنامه از شهروندان ۱۳ شهر و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برونزا در سال ۱۳۹۴ به دست آمده و با کاربرد مدل کلاس پنهان چند سطحی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج مدل به تشخیص سه کلاس در سطح فردی، دو کلاس در سطح گروهی و دو کلاس مقیاس انجامید.طبق نتایج حاصله، اکثر افرادی که در موقعیت جغرافیایی نزدیک تری نسبت به دریاچه ارومیه زندگی می کنند، به کلاس بزرگ واحدی تعلق دارند. این افراد مقادیر بالایی از تمایل به پرداخت را در راستای احیای دریاچه بیان نموده و تغییر آب و هوا و وزش بادهای نمکی (با ۵۸۰۷۵۰ ریال در سال به ازای خانوار) نگران کننده ترین مسئله زیست محیطی ناشی از خشک شدن دریاچه برای آنان به شمار می رود. نتایج مؤید این مطلب است کهنه تنها خصوصیات اقتصادی اجتماعی بلکه خصوصیات ژئوفیزیکی محیط پیرامون اشخاص در شکل گیری نگرش ها، رفتارها، عقاید و در نتیجه انتخاب-های آنها مؤثر می باشند. همچنین وجود عدم قطعیت در پاسخ های افراد به عنوان سومین عامل تأثیرگذار در مدل سازی ترجیحات تشخیص داده شد. لذا پیشنهاد می شود در مطالعات آتی، بروز ناهمگنی ترجیحات از هر سه منظر فوق مورد توجه قرار گیرد
ارزیابی اثر شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود بر بازده نهایی آب آبیاری در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیت منابع آب، کمبود ریزش های جوی، افزایش جمعیت و تغییر استاندارد زندگی باعث ایجاد عدم توازن شدید بین عرضه و تقاضای آب شده است. ابزارهای اقتصادی از جمله نظام قیمت گذاری و توسعه شبکه های آبیاری را می توان راه حل های ایجاد این توازن دانست. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری تفاوت بازده نهایی آب در اراضی سنتی و اراضی شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود در استان گیلان انجام گرفت تا اثر ایجاد شبکه آبیاری بر ارزش اقتصادی آب آبیاری ارزیابی شود. به این منظور، با استفاده از روش برنامه ریزی خطی، قیمت سایه ای آب به تفکیک نواحی هفت گانه آبیاری استان گیلان، شامل چهار ناحیه خارج شبکه و سه ناحیه داخل شبکه سفیدرود، برآورد شد. نتایج نشان داد که حداکثر ارزش اقتصادی آب به ازای هر مترمکعب، 3096 ریال مربوط به ناحیه آبیاری فومنات داخل شبکه و کمترین ارزش، 1598 ریال به ازای هر متر مکعب مربوط به ناحیه آبیاری بالادست سدسنگر خارج شبکه است. با توجه به وزن سطح زیرکشت هر ناحیه، متوسط بازده نهایی هر متر مکعب آب در نواحی داخل و خارج شبکه به ترتیب 2622 و 2215 ریال است؛ به عبارت دیگر، ایجاد شبکه آبیاری و زهکشی فقط حدود 400 ریال به ازای هر متر مکعب آب مصرفی فایده خالص اضافی ایجاد می کند. بر اساس یافته های تحقیق، تأمین هر واحد آب اضافی، ارزش های متفاوتی در نواحی آبیاری استان گیلان ایجاد می کند که لزوم توجه سیاست گذاران به الگوی مناسب تخصیص آب را نشان می دهد. همچنین پیشنهاد می شود در راستای قانون هدفمندی یارانه ها و متناسب با ارزش های به دست آمده، در یک برنامه زمانی بلندمدت، تعرفه آب بهای کشاورزی در منطقه افزایش یابد. طبقه بندی JEL: C61، Q11
بررسی آثار حذف یارانه نهاده آب بر تولید گل های زینتی با استفاده از رهیافت بیشترین بی نظمی (Maximum Entropy)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست پرداخت یارانه به نهاده های تولید می تواند یکی از عوامل مؤثر در بهره وری پایین نهاده ها و به تبع آن جلوگیری از توسعه کشور باشد. دراین پژوهش با بهره گیری از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت مبتنی بر رهیافت بیشترین بی نظمی ها به بررسی آثار حذف یارانه نهاده آب بر تولید بهره برداران گل زینتی پرداخته شد. اطلاعات لازم طی دوره تولیدی 93-1392 از گل های زینتی شهر محلات جمع آوری شد. نتایج نشان داد که افزایش آب بها، به کاهش سود و کاهش تولید منجر می شود. بیشترین کاهش در تولید به ترتیب مربوط به انواع گل های شب بو، لیلیوم و ژرورا بود. همچنین تولید گل های لیلیوم و ژرورا بازدهی اقتصادی بالاتری در مقایسه با سایر انواع گل های تولید شده دارد و بیشترین کاهش تولید مربوط به گل شب بوست که توصیه می-شود بهره برداران با توجه به این نتایج، الگوی تولیدی مناسب تری را انتخاب کنند. طبقه بندیJEL: H24 ,Q48
پیش بینی تولید آبزیان دریایی در ایران با استفاده از روش ARIMA و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی پدیده های اقتصادی ساختاری فراهم می کند تا مدیران و مسؤلان اقتصادی را در گرفتن تصمیم های درست یاری دهد. هدف اصلی این مطالعه پیش بینی مقدار تولید آبزیان دریایی در ایران است. برای این منظور از روش های سری زمانی خود توضیح جمعی میانگین متحرک (ARIMA)[1] و شبکه عصبی مصنوعی[2] استفاده می شود. در این مطالعه سه ساختار گوناگون شبکه عصبی شامل شبکه عصبی پیشرو[3]، تابع پایه شعاعی[4] و المن[5] بکار گرفته می شوند. در این مقاله از آمار سال 1374 تا 1390 استفاده شده است. بمنظور انجام بررسی، داده های سالانه به داده های ماهانه تبدیل شدند. نتایج مطالعه نشان دادند که از نظر معیار MAPEمقدار تابع خطا برای مدل ARIMA،0771/0بیش ترین مقدار خطا و مدل شبکه عصبی RBF با خطای 5-10× 9328/7 کم ترین خطا و بهترین مدل سازی را دارد. افزون بر این، با روش RBF ،دقیق ترین روش شناخته شده این پژوهش، پیش بینی تولید آبزیان دریایی برای دو سال آینده انجام شد.
بررسی حاشیه و کارایی بازار میگو در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه سیستم بازاریابی میگو جهت دست یابی به راهکارهای افزایش تقاضای آن در بازار داخل از ضروریات است. با توجه به اهمیت تولید میگوی پرورشی در استان بوشهر، این مطالعه به بررسی مسائل مربوط به حاشیه و کارایی بازار میگو در این استان پرداخته است. بدین منظور مقادیر حاشیه خرده فروشی، عمده فروشی و حاشیه کل، سهم عوامل بازاریابی، ضریب هزینه بازاریابی و کارایی فنی، قیمتی و کل برای این محصول محاسبه گردید. جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل تعداد 86 پرسشنامه و به روش طبقه بندی تصادفی در سطوح پرورش دهنده، خرده فروش، عمده فروش و عمل آوران میگو در استان بوشهر در سال 1392 انجام گرفته است. نتایج نشان داد که حاشیه خرده فروشی، عمده فروشی و حاشیه کل در مورد میگو به ترتیب 11625، 38800 و 50425 ریال بوده است که در این میان سهم تولیدکننده از قیمت نهایی 43/72 درصد، سهم عمده فروش 22/21 درصد و سهم خرده فروش 35/6 درصد برآورد گردید. همچنین کارایی فنی با 12/89 درصد بالاترین میزان کارایی را در سطح خرده فروشی داشته است. با توجه به برآورد تابع حاشیه کل، قیمت خرده فروشی و هزینه بازاریابی اثر معنی داری بر حاشیه کل داشته و اثر قیمت خرده فروشی بر حاشیه کل بزرگ تر و معنی دارتر بوده است. به طوری که با افزایش یک درصد در قیمت خرده فروشی و هزینه ی بازاریابی، حاشیه کل به ترتیب 523/0 و 215/0 درصد افزایش می یابد. با توجه به معنی دار شدن متغیر هزینه ی بازاریابی در الگوی حاشیه ی بازار، راهکارهای سیاستی باید در جهتی هدایت شوند که خدمات بازاریابی افزایش یافته و این هزینه ها اثرمعنی دارتری بر میزان حاشیه ی بازار داشته باشند.
اثرسیاست خرید تضمینی محصول گندم برارزش اقتصادی منابع آب زیرزمینی؛ مطالعه موردی دشت ارزوئیه-کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر منابع آب های زیر زمینی در دشت های استان کرمان به دلیل تقاضای رو به افزایش آن ها به شدت تحت فشار بوده اند. از این رو، مدیریت هوشمندانه و تخصیص بهینه ی منابع آب از اهمیت روزافزونی در بین سیاست گذاران و کشاورزان برخوردار شده است. بدون تردید یکی از مهم ترین ابزارهای تخصیص بهینه ی منابع آب، ارزش اقتصادی این نهاده است که راهبرد توسعه ی بلندمدت کشور نیز بر آن تأکید دارد. با این حال سؤال اصلی مورد بحث اینجاست که آیا سیاست های کشاورزی مختلفی که دولت عموماً جهت نیل به خودکفایی در تولید محصولات اساسی اتخاذ می کند، هم راستا با مدیریت منابع آبی هستند؟ با این رویکرد و جهت ایجاد چهارچوبی تحلیلی برای پاسخ گویی به مسئله ی فوق، در مطالعه ی حاضر اثر سیاست خرید تضمینی گندم به عنوان یکی از مهمترین سیاست های حمایتی دولت در بازار این محصول بر ارزش اقتصادی منابع آب زیر زمینی دشت ارزوئیه با استفاده از روش برنامه ریزی ریاضی چند دوره ای مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه برای سال زراعی 91-90 با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای از کشاورزان منطقه ارزوئیه، همچنین از سازمان آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که سیاست خرید تضمینی گندم هر چند سود ناخالص کشاورزان را افزایش می دهد ولی با مدیریت اقتصادی منابع آبی دشت سازگار نیست. لذا می بایست سیاست گذاران در زمان وضع سیاست های حمایت از تولید، اثرات جنبی آن ها بر منابع آبی را مد نظر قرار دهند تا علاوه بر تشویق به تولید بیشتر به حفظ منابع آب نیز اهمیت داده شود. همچنین به منظور کاهش و کنترل بهره برداری از منابع آب، همگام با سیاست های حمایت از تولید سیاست دریافت آب بهای تدریجی، بسط تکنولوژیهای جدید و آب اندوز، ترویج ارقام مقاوم به خشکی و البته استراتژی کم آبیاری بهینه نیز می تواند اجرا شود.
بررسی تاثیر تخریب منابع آب زیرزمینی بر ارزش اقتصادی سرمایه کشاورزان پسته کار استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین قیمت واقعی آب بر اساس ارزش ایجاد شده توسط این نهاده در تولید محصولات کشاورزی ضروری می باشد. در بسیاری از مناطق جهان به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، ارزش اقتصادی بسیار بالای آب در مقابل هزینه های تامین آب و عدم کنترل و مدیریت مناسب، باعث بهره برداری بی رویه از آب های زیرزمینی شده است. در مطالعه جاری اثر منفی ناشی از بهره برداری بی رویه، بر روی ارزش مالکیت آب برای کشاورز، در سال 1391، در دشت رفسنجان مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور با استفاده از روش پیمایشی و با تکمیل 110 پرسشنامه (روش نمونه گیری خوشه ای)، اطلاعات مورد نیاز به دست آمد. سپس برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش رگرسیون و آنالیز واریانس استفاده شد. متوسط ارزش تعیین شده در این منطقه 7300 ریال برای هر متر مکعب آب به دست آمد که با کمیت و کیفیت منابع آب ارتباط معنی داری در سطح یک درصد داشت. در پایان مطالعه به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی پیشنهاد شد تا ضمن کاهش تدریجی پروانه های بهره برداری از منابع آب، نسبت بهینه اقتصادی آب به زمین در مناطق فعلی پسته کاری و مناطقی که برای اولین بار برای کشت پسته اقدام می نمایند، مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این در ارزیابی های اقتصادی جهت کشت پسته در مناطق جدید به هزینه ها و منافع اجتماعی توجه شود. راهکار دیگر برای برون رفت از شرایط فعلی در منطقه، ایجاد امکان مخلوط نمودن آب های شور و شیرین و استفاده از سیستم های آب شیرین کن می باشد.
ارزیابی توسعه کشاورزی پایدار در ایران با استفاده از روش مزیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری کشاورزی علاوه بر در نظر گرفتن منابع و نظام های کشاورزی، مسائل زیست محیطی، اقتصادی-اجتماعی و وضعیت جوامع روستایی را نیز در بر می گیرد. پایداری یک مفهوم کیفی است و نمی توان آن را به طور مستقیم اندازه گیری کرد، بنابراین باید شاخص هایی مناسب انتخاب شوند که بتوانند مقدار و دوام پایداری یک نظام کشاورزی را تعیین کنند. در این مطالعه، به منظور ارزیابی پایداری کشاورزی در استان های مختلف کشور، از روش مزیت نسبی استفاده شد. به این منظور 5 شاخص که هر شاخص، خود از چندین سنجه تشکیل شده بود، برای هر استان در نظر گرفته شدند. این شاخص ها عبارت اند از: منابع کشاورزی، پیشرفت کشاورزی، محیط زیست، وضعیت جوامع روستایی و آموزش. در مجموع، 60 سنجه برای ارزیابی پایداری کشاورزی مدنظر قرار گرفتند. استان های مختلف کشور در هر سنجه رتبه بندی شدند و در نهایت برای هر شاخص میزان پایداری محاسبه و پایداری کلی کشاورزی برای هر استان برآورد شد. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه سنجه های مورد بررسی از منابع و سازمان های اطلاعاتی مختلف گرد آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که استان فارس از لحاظ شاخص های پیشرفت کشاورزی و محیط زیست، استان خراسان رضوی از لحاظ شاخص های منابع کشاورزی و آموزش و استان مازندران از نظر شاخص وضعیت جوامع روستایی رتبه اول را در بین استان های کشور دارند و از نظر تمام شاخص های مورد ارزیابی، استان قم کمترین رتبه را در سطح کشور دارد. استان های فارس و خراسان رضوی نیز دارای بیشترین پایداری کشاورزی و استان قم دارای کمترین پایداری کشاورزی بر اساس مجموع 5 شاخص در بین استان های کشور ند. بعد از استان قم هم استان های کهگیلویه و بویر احمد، بوشهر، ایلام و سمنان کمترین پایداری کشاورزی را دارند. به طور کلی، میزان پایداری کشاورزی برای استان های مختلف کشور تعیین و نقاط ضعف و قوت هر استان در پایداری کشاورزی مشخص گردید. طبقه بندی JEL: Q1، Q10، C10
آزمون ارتباطات پیشین و پسین رشد کشاورزی و فشار بر منابع طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و منابع طبیعی یک ارتباط دو سویه با هم دارند، و هدف این مطالعه بررسی اتباطات بین بخش کشاورزی و منابع طبیعی در قابل روابط پیشین و پسین بین این دو بخش میباشد. از این رو رابطه بین مصرف آب در بخش کشاورزی و ارزش افزوده سرانه این بخش برای بررسی ارتباطات پیشین و رابطه بین انتشار دی اکسید کربن در این بخش و ارزش افزوده سرانه بخش کشاورزی، به عنوان ارتباطات پسین مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای آزمون این روابط از تئوری کوزنتس استفاده شده است. از آمار و اطلاعات استانهای ایران در بین سالهای 1380 تا 1392 و با استفاده از روش داده های پانل و روش اقتصادی سنجی فضایی، تخمین های لازم انجام شده است. نتایج نشان داد که یک رابطه U معکوس بین انتشار دی اکسید کربن و ارزش افزوده و همچنین بین مصرف آب و ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران وجود داشته است. همچنین نتایج تخمین فضایی نشان داد که در هر دو رگرسیون تخمین زده شده، وجود اثرات فضایی مورد تایید بوده است. از این رو یک رابطه مستقیم بین میزان انتشار CO2 در یک منطقه، بر روی انشتار آن در مناطق مجاور وجود داشته است. این رابطه در مورد مصرف سرانه آب نیز وجود داشته است. حال با توجه به تایید منحنی کوزنتس در استانهای ایران، تدوام رشد کشاورزی میتواند منجر به کنترل انتشار CO2 و افزایش بهره وری ارزشی آب در این بخش گردد.
استخراج توابع تقاضا و تعیین ارزش اقتصادی آب در تولید محصولات عمده زراعی دشت سیدان- فاروق شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به گواهی سازمان های بین المللی متولی حوزه مدیریت آب، ارزیابی تقاضا به عنوان هسته مرکزی فرایند مقابله با بحران ها و مشکلات درگیر این حوزه و پیش نیاز طراحی پایدار برنامه ها و هدایت تصمیمات سرمایه گذاری شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف استخراج توابع تقاضا و نیز تعیین ارزش اقتصادی آب آبیاری بخش کشاورزی برای تولید محصولات عمده شتوی شامل گندم و جو و محصولات عمده صیفی شامل ذرت علوفه ای، ذرت دانه ای و گوجه فرنگی در دشت سیدان- فاروق شهرستان مرودشت در سال زراعی 1389 -90، رهیافت حداکثرسازی تابع سود را به کار بسته است. بر پایه نتایج توابع مستخرج تقاضای آب، وجود رابطه مستقیم تقاضای آب با قیمت محصول و رابطه معکوس تقاضا با قیمت آب و قیمت سایر نهاده ها اثبات شد. مقادیر محاسباتی کشش قیمتی تقاضای آب حاکی از عکس العمل متفاوت بهره برداران در تقاضای آب برای محصولات شتوی و صیفی نسبت به تغییرات قیمت بود به گونه ای که موفقیت اتخاذ سیاست های قیمتی به عنوان ابزاری در جهت کنترل بهینه مصرف آب در مورد محصولات صیفی با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد. افزون بر این، ارزش اقتصادی برآورد شده آب در تولید محصولات صیفی به نحو چشم گیری از مقادیر متناظر برای محصولات شتوی بیشتر بود. طبقه بندی JEL: Q12، Q21، Q25، D40
بیابان ها و توسعه پایدار در ایران: مطالعه ارزش اکوتوریستی منطقة کویری مصر در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکوسیستم های بیابانی و کویری، دارای کارکردها و پتانسیل های اقتصادی قابل توجهی هستند، که لزوم توجه به آنها در راستای دستیابی به توسعة پایدار اقتصادی و رهایی از اقتصاد تک محصولی در کشوری همچون ایران ضروری است. از جمله کارکردهای قابل توجه مناطق بیابانی و کویری، می توان به کارکرد اکوتوریستی آنها اشاره نمود. بر این اساس، هدف این پژوهش برآورد ارزش اکوتوریستی یکی از مناطق کویری ایران به نام مصر واقع در شهرستان خور و بیابانک استان اصفهان است. در این راستا، از رهیافت ارزش گذاری مشروط به شیوه استخراج انتخاب دوگانه یک بعدی بهره گرفته شده است. به علاوه، به منظور افزایش دقت مطالعه، از دو الگوی لوجیت و پروبیت و برآورد سه نوع فرم تبعی مختلف استفاده شد و نتایج آنها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. بر اساس نتایج تخمین ها می توان ملاحظه نمود که اگرچه بین دو الگوی اقتصادسنجی لوجیت و پروبیت اختلاف قابل توجهی وجود ندارد، ولی بین مقادیر برآورد شدة تمایل به پرداخت بر اساس فرم های تبعی مختلف در هر دو الگو تفاوت چشمگیری موجود است. همچنین، با استفاده از فرم های تبعی مختلف، ارزش اکوتوریستی منطقة مورد مطالعه در بازة 48/4 تا 24/9 میلیارد ریال در سال 1391 بدست آمد. این نتایج می تواند از یک سو بیانگر ارزش قابل توجه مناطق کویری و بیابانی ایران و از سوی دیگر نشان دهندة حساسیت نتایج مطالعات ارزش گذاری مشروط نسبت به انتخاب نوع فرم تبعی برای الگوی برآوردی باشد.
کاربرد برنامه ریزی چند معیاره در حوزه صیادی سواحل بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور حفظ پایداری در منبع آبزی و حصول اهداف متعدد اقتصادی، بیولوژیکی، اجتماعی و سیاستی، مدیریت منسجم و برنامه ریزی در منابع آبزی، امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. حضور گروههای ذینفع موجود در صنعت شیلات می تواند فرآیند تصمیم گیری و سیاست گذاری را در دستیابی به اهداف متعدد تسهیل نماید. در این تحقیق با استفاده از روش برنامه ریزی چند معیاره (MCDM) و در قالب مدلهای(GP) فرآیند برنامه ریزی مدیریت شیلات به منظور تحقق همزمان اهداف گوناگون و با مشارکت گروههای ذینفع انجام پذیرفته است. نتایج تخمین مدل های برنامه ریزی در دو سناریوی کوتاه مدت و بلندمدت به دست آمده که در هر مدل به صورت انفرادی ترجیحات هر کدام از ذینفعان حاضر در صنعت شیلات و مشارکت«کل گروه ها» به دست آمده است. به طورکلی نتایج مشارکت «کل گروه ها» درسناریوی کوتاه مدت و بلندمدت حاکی از کاهش فعالیت شناورها بوده است. کاهش درتعداد شناورهای رده بزرگ تر(20-50 تن) و (50 تن به بالا) و افزایش شناورهای ناوگان های کوچک تر و همچنین افزایش فعالیت در منطقه شمالی وکاهش فعالیت مناطق مرکزی و جنوبی از مهم ترین نتایج به دست آمده است.
مفهوم نهاد آب و نگاهی به تجربه اصلاحات نهاد آب در سایر کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معمولاً بحران آب به عنوان عدم تعادل بین عرضه و تقاضای آب به حساب می آید، در صورتی که، این مسئله فراتر از یک پدیده ی فیزیکی و هیدرولوژیکی است. بحران آب به شکافی فراگیر در ابعاد نهادی و اقتصادی در توسعه، تخصیص، بهره برداری و مدیریت منابع آب بر می گردد. بنابراین برای مقابله با شرایط کنونی کم آبی، ضمن بررسی وضعیت موجود قوانین، سیاست ها و مدیریت های منابع آب، نیاز است اصلاحات نهادی جهت به روز کردن نهاد آب انجام شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی معنا و مفهوم نهاد آب و ارزیابی اصلاح نهاد آب در کشورهای مختلف هست. تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده هانوعیمطالعهمروری و استنادی است. برای رسیدن به اهداف تحقیق، مراجع،مقالاتوکتبمرتبطانتخابو تحلیل منابع با رویکرد تعریف نهاد آب و اصلاح آن انجام گرفت. مرور تجارب کشورها نشان می دهد که انجام اصلاح نهاد آب به هدف ارتقاء بهره وری، اثربخشی، پایداری و کاهش بار مخارج دولتی بوده و در بعضی از کشورها توجه به برابری و عدالت نیز ملاحظه می گردد. برای افزایش کارایی و امنیت لازم برای سرمایه گذاری در منابع آبی، وجود قوانین شفاف و لازم الاجرا آب و بازنگری آن در طول زمان ضروری به نظر می رسد.
پیامد افزایش قیمت آب و کاهش آب آبیاری در مزارع مصرف کننده آب سطحی استان کرمان با استفاده از رهیافت برنامه ریزی مثبت تصحیح شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، به دلیل بحران آب، اتخاذ سیاست های نو در زمینه مدیریت تقاضای آب از اهمیت زیادی برخوردار شده است. آب مهم ترین عامل در توسعه اقتصادی کشورها و مهم ترین عامل محدود کننده کشور به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر ارزیابی آثار سیاست های کاهش میزان آب آبیاری دردسترس و افزایش قیمت آب بر الگوی کشت منطقه است. داده های مورد بررسی با استفاده از تکمیل 250 پرسش نامه و جمع آوری اطلاعات از سازمان جهاد کشاورزی و سازمان مطالعات آب استان در سال 1389 به دست آمد. روش مورد استفاده، برنامه ریزی ریاضی مثبت تصحیح شده است. با استفاده از این روش سیاست های مورد بررسی در سه حالت بدون کم آبیاری، با کم آبیاری 5% و 10% اعمال شد و تغییرات الگوی کشت مزارع نمونه در استان کرمان بررسی شد. سیاست های کاهش آب دردسترس به میزان 5، 10، 15 و 25 درصد و افزایش قیمت به میزان 5، 10، 15، 20 و 30 درصد اعمال شد. نتایج نشان داد که در سناریوهای افزایش قیمت، در هر سه گروه مزارع بزرگ، متوسط و کوچک، روند افزایشی سطح زیر کشت در حالات کم آبیاری قابل مشاهده است. سناریو های کاهش آب دردسترس تا میزان 15% باعث افزایش سطح زیرکشت محصولات کم آبیاری شده است. با کاهش بیشتر آب دردسترس به میزان 25 درصد، سطح زیر کشت کاهش چشمگیری می یابد و این سطح زیرکشت اندک به شرایط آبیاری کامل اختصاص داده می شود به جز مزارع کوچک که در شرایط کاهش آب دردسترس 25 درصدی آب آبیاری هنوز مقداری از سطح زیر کشت خود را به کشت کم آبیاری اختصاص داده اند. افزایش سطح زیرکشت کم آبیاری به صورت نسبی بوده و به صورت مطلق کاهش یافته است. طبقه بندی JEL : Q18, Q28, O21
مدیریت خشکسالی برای استفاده بهینه از منابع آب استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه پیش بینی خشکسالی استان خراسان شمالی برای مدیریت بهینه منابع آب و بررسی اثرات آن بر تولید محصولات کشاورزی این شهرستان است. آمار و اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی خشکسالی از ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک موجود و پیش بینی اطلاعات تعیین الگوی کشت از سازمان جهاد کشاورزی شهرستان بجنورد(مدیریت برنامه ریزی) در سال زراعی 1391 جمع آوری گردید. بررسی و تجزیه و تحلیل داده های بارش و تعیین دوره های خشکسالی برای زمان گذشته و حال به کمک شاخص خشکسالی SPI با استفاده از نرم افزار DIP انجام شد. به منظور بررسی اثرات خشکسالی بر بخش کشاورزی رابطه میان بارش و درآمد که اثرات کاهش میزان بارش بر عملکرد محصول و در نتیجه کاهش درآمد کشاورز بررسی گردید، در این بخش همچنین خسارت های ناشی از خشکسالی در بخش کشاورزی نیز تعیین گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که مرطوب ترین و خشک ترین سال ها، به ترتیب سال های 71-1370 و 68-1367 بوده است. در طی دوره آماری، منطقه مورد مطالعه مجموعا 10 سال مرطوب و 11 سال خشک را پشت سر گذاشته است. همچنین شدیدترین خشکسالی مربوط به زمستان 1379 با میزان SPI تجمعی 2.85- و خفیف ترین خشکسالی مربوط به پاییز 1386 با میزان SPI تجمعی 0.54- می باشد. بر اساس بررسی های به عمل آمده، حدود 60% از سطح زیر کشت آبی به غلات(گندم و جو) اختصاص یافته است که علت این امر در انطباق فصل رشد این محصولات با رژیم آبدهی رودخانه ها می باشد.
کم آبیاری و بهبود فناوری آبیاری؛ راهبر های بهینه ی سازگاری با تغییرپذیری اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه ی حاضر، راهبرد کم آبیاری به عنوان راه حلی پایدار جهت مقابله با آثار تغییر اقلیم در دشت همدان- بهار مورد تحلیل قرار گرفت. بدین منظور در ابتدا آثار تغییرات دما، بارش و سطح انتشار CO2، بر الگوی کشت در چهار بعد اقتصادی، فیزیولوژی، هیدرولوژی و هواشناسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش سطح انتشار دی اکسید کربن و تغییرات اقلیمی ناشی از آن، از طریق کاهش عملکرد محصولات کشاورزی و نیز کاهش بیلان آب های زیرزمینی، دارای آثار منفی بر الگوی کشت منطقه است و در بدبینانه ترین پیش بینی، کاهش سود ناخالص بخش کشاورزی دشت به میزان 169 میلیارد ریال، کاهش موجودی آب زیرزمینی به میزان 11 درصد و افزایش ارزش اقتصادی نهاده ی آب به میزان 21 درصد را تا سال 2040 در پی خواهد داشت. هم چنین نتایج نشان داد که از طریق اعمال سیاست 5 درصد کم آبیاری بهینه در کشت محصولات آب بر و نیز استفاده از فناوری های نوین آبیاری، جبران زیان مذکور امکان پذیر خواهد بود.
کاربرد برنامه ریزی فازی خاکستری در تخصیص منابع آب شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعه حاضر، با استفاده از مدل برنامه ریزی فازی خاکستری به تخصیص بهینه منابع آب در مصارف مختلف کشاورزی، صنعت، شرب و فضای سبز در شهرستان یزد پرداخته شد. هدف از این تحقیق حداکثرکردن منافع اقتصادی و زیست محیطی در تخصیص منابع آب می باشد. داده های مورد نیاز از شرکت سهامی آب منطقه ای، سازمان آب و فاضلاب، جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت استان یزد برای سال های 1389-1381 جمع آوری گردید. برای تحلیل و توصیف داده ها از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که برای تخصیص بهینه منابع آب، اولویت با حداکثرکردن سود اقتصادی سیستم(سود بخش های کشاورزی، صنعت و شرب) و سپس سود زیست محیطی(مربوط به منافع آبیاری فضای سبز) است. همچنین با کاربرد برنامه ریزی فازی خاکستری، درجه خاکستری بودن مربوط به سود خالص سیستم و سود زیست محیطی به ترتیب 9 درصد و 43 درصد کاهش یافت. لذا به دلیل اهمیت داشتن مدیریت تقاضا و حرکت به سمت صرفه جویی و دستیابی به سود اقتصادی بیشتر در برنامه ریزی فازی خاکستری، توصیه می گردد که نتایج روش برنامه ریزی فازی خاکستری مورد توجه برنامه ریزان قرارگیرد.
بررسی جنبه های اقتصادی- اجتماعی گسترش باغات پسته توسط کشاورزان استان کرمان در سایر استان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شرایطی که کمبود آب در استان کرمان کاملا مشهود بوده و به یک محدودیت جدی تبدیل شده است، گزینه جدیدی به طور خزنده و آرام در برنامه های بلندمدت پسته کاران قرار گرفته است. در این گزینه، پسته کاران جهت گسترش باغات پسته خود به سایر استان های کشور حرکت کرده اند. این گزینه که از دید برنامه ریزان و سیاست گذاران کاملا مخفی مانده است، می تواند هم به عنوان یک تهدید مطرح بوده و در صورت برنامه ریزی صحیح به عنوان یک فرصت دنبال شود. در مطالعه جاری با استفاده از روش آنالیز واریانس، اثرات اقتصادی- اجتماعی این انتقال مورد بررسی قرار گرفت. آمار و اطلاعات مورد استفاده پروژه به صورت میدانی (پیمایشی) و به کمک پرسشنامه و مصاحبه حضوری با باغدارن استان کرمان جمع آوری شد. روش انتخاب نمونه تصادفی دو مرحله ای بوده و در مجموع 206 پرسشنامه تهیه شد. نتایج نشان داد باغداران کرمانی که به علت موانع پیش رو تمایلی به سرمایه گذاری در مناطق دیگر ندارند، انگیزه بیشتری برای حفاظت از منابع آب موجود در منطقه خود دارند. به عبارت دیگر باغداران کرمانی که به سایر استان ها رفته و مالک آب و زمین شده اند، انگیزه کمتری برای حفاظت از منابع آب در محل سکونت خود دارند. علاوه بر این کشاورزان سرمایه گذار به علت غیر بومی بودن، تمایلی به حفاظت منابع آب در مناطق جدید نیز ندارند. به طور کلی می توان گفت که در فرایند سرمایه گذاری در مناطق پسته کاری غیر بومی یا بایستی مهاجرت کامل صورت گیرد و یا این که کنترل منابع در دو سمت مبداء و مقصد توسط دولت به شدت افزایش یابد. در غیر این صورت، تخریب منابع و بویژه آب در کل مناطق پسته کاری به شدت بالا خواهد رفت.
کاربرد روش برنامه ریزی ریاضی مثبت به منظور تخصیص آب در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: زیربخش زراعت دشت سرخس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد دانان به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، عموماً سیاست قیمت گذاری را پیشنهاد می کنند که به دلیل نگرانی های اقتصاد ی، فرهنگی و سیاسی چندان مورد استقبال مسئولان دولتی قرار نمی گیرد. در این تحقیق به این سؤال پاسخ داده می شود که به منظور بهبود تخصیص نهاده آب، چه سیاست هایی را می توان به جای سیاست قیمت گذاری آب در شرایط فعلی به کار برد. در این راستا از مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) به منظور کالیبراسیون مدل و تحلیل آثار سیاست های پیشنهادی در دشت سرخس (استان خراسان رضوی) استفاده شد. مقایسه آثار سیاست افزایش قیمت نهاده آب با دو سیاست مالیات بر نهاده ( کاهش یارانه نهاده) و مالیات بر (کاهش حمایت از) محصول نشان داد که هرچند اثر سیاست های پیشنهادی بر درآمد، تقاضای آب و الگوی کشت بهره برداران نماینده متفاوت است ولی دو سیاست مالیات بر نهاده و محصول در نرخ های معینی می توانند به عنوان جایگزین سیاست قیمت گذاری آب به کار روند و سیاست مالیات بر محصولات دارای نیاز آبی بالا در مقایسه با سیاست مالیات بر نهاده های کود و سموم شیمیایی، در این زمینه نتایج مطلوب تری را به دست می دهد. طبقه بندی: JEL Q12, Q15, Q18, Q28