فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
منبع:
علامه ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
آرای هوسرل درباره بداهت و توجیه
منبع:
فرهنگ ۱۳۷۵ شماره ۱۸
حوزههای تخصصی:
مسئله بداهت و توجیه در پدیدارشناسی هوسرل مسئلهای اساسی است.این موضوع در همه نوشتههای او، از اوّلین تا آخرین نوشته، تکرار شده است. در نظر اوّل چنین مینماید که هوسرل در مسائل مربوط به توجیه از«مبناجویان» باشد:این تصوّر به ما دست میدهد که گویا او معتقد بوده است که رسیدن به یقین مطلق، دست کم درباره پارهای مسائل، میسّر است و همچنین هدف اصلی فلسفه را رسیدن به چنین یقینی میدانسته است.فلسفه باید بصورت«علمی دقیق»در آید که بتواند برای علوم و ریاضیات، مبانی متقنی فراهم آورد. هوسرل به کرّات بر یقین، علم پیشینی، همان پیشینی، رهایی از قید پیش فرضها، و بر فراست یا بصیرت ذاتی، تأکید کرده است. در این مقاله نخست نگاهی از نزدیک به این مسائل میاندازیم.از شرح مقدّماتی کوتاهی درباره مفاهیم«التفاتی بودن»، که از مفاهیم خاصّ هوسرل است، به مفهوم خاصّ هوسرل درباره بداهت و نظر متغیّر او در زمینه دو گونه بداهت، یعنی کفایت و قطعیت، میپردازیم.همچنین گفتههای به ظاهر«مبناجویانه»هوسرل را بررسی میکنیم و نتیجه این تجسّس آن است که هوسرل، به رغم ظواهر، از مبناجویان نبوده است.و درست عکی آن، هوسرل در بیست سال آخر عمر خود، هر روز بیش از روز پیش به سمت نوعی اعتقاد افراطی به«کل نگری»پیش رفت و این اعتقاد را نه تنها درباره علوم طبیعی بلکه درباره ریاضیات و اخلاقیات نیز پیدا کرد:هر چند که این دو رشته از قدیم دژ محکم«مبناجویان»بوده است.فی الواقع من میگویم که نظر پخته هوسرل در این زمینهها به نظریاتی که نلسون گودمن، جان راولز و سپس بسیاری کسان دیگر پروراندهاند شباهت فراوان دارد.رأی اصلی من آن است که هوسرل به استقبال آنچه «راولز»به آن، روش«تعادل تأملی»نام داده است.
فرض کثرت انگاری
منطق کوانتومی: منطقِ صادقِ کاذب!(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروبرد (مکانیک) کوانتومی در طلیعه قرن بیستم جانشین نیروبرد سنتی شد. برای معادله موج شرودینگر که در این نیروبرد جدید، دارای جایگاهی همچون جایگاه قوانین حرکت نیوتن در نیروبرد سنتی است، تعبیرهای فلسفی بسیاری ارائه شده که تعبیر منطق کوانتومی یکی از این تعابیر است. بنیان گذاران منطق کوانتومی مدعی اند که بر اساس مشاهداتشان در سطح کوانتومی، منطق سنتی که پیش از این به عنوان معیار سنجش استدلال صحیح از ناصحیح بوده است، فاقد کارایی مناسب است و باید آن را با یکی از تقاریر منطق کوانتومی جای گزین ساخت. در این مقاله ضمن معرفی مختصر نیروبرد کوانتومی و تعبیر منطق کوانتومی از این نیروبرد، حتی الامکان از ورود به مباحث صوری منطق کوانتومی احتراز می شود و با روش تحلیلی، امکان جای گزینی منطق سنتی با چنین منطقی بررسی می شود. بر اساس این تحقیق مشخص شد که منطق کوانتومی را باید صرفاً یک صورت بندی ریاضیاتی دانست، نه یک منطق جای گزین، چراکه اولاً منوط به یک تعبیر خاص از معادله شرودینگر است و ثانیاً به وضوح از منطق سنتی برای ابطال آن استفاده کرده است. همچنین نتیجه ای که از کاربست این منطق بر دو منطق سنتی و کوانتومی حاصل می شود، صادق و کاذب بودن هم زمان هر دو منطق است، نه کاذب بودن منطق سنتی و صادق بودن منطق جای گزین.
جلال آل احمد؛ غرب زدگی و ضرورت بازگشت به سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم گزارة نظرورزانه در هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارة نظرورزانه یکی از نوآوری های منطقی هگل است که آن را نخست بار در درآمد کتاب پدیدارشناسی روح مطرح کرد. مفهوم اساسی این گزاره بر اساس نقدی شکل می گیرد که وی به منطق سنتی و نیز به منطق کانتی دارد. در این مقاله می کوشم تا نشان دهم این گزاره در اندیشة هگل چگونه شکل می گیرد چه نسبتی با گزاره های بنیادین در دو منطق پیش گفته دارد و نیز این برداشت خاص از گزاره چه امکاناتی را برای متافیزیک و منطق وی فراهم می آورد
پیش سقراطیان ارسطوئی- نگاهی به روایت ارسطو از پیش سقراطیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش می کنیم روایت ارسطو از پیش سقراطیان را بر اساس متون خود ارسطو و عمدتاً با استفاده از کتاب های متافیزیک، فیزیک و کون و فساد مورد بررسی قرار دهیم. اینکه چگونه ارسطو همه پیش سقراطیان را به یک نحو و بر مبنای چهارچوب فلسفه خودتفسیر می کند. او آرخه پیش سقراطی را به معنای عنصر یعنی امری بسیط که خود از چیز دیگری نیست و همه چیز از آن ترکیب شده است، تفسیر می کند و حتی آن را به عنوان جوهر و هر چیز دیگر را به عنوان عرض در نظرمی گیرد و تمایز آرخه و اشیاء را بر مبنای این تقابل در فلسفه خود مورد تفسیر قرار می دهد. ارسطو همچنین نگاه پیش سقراطیان به تغییر را بر مبنای تمایز خود میان تغییر و کون و فساد تحلیل می کند. همه این موارد نشانگر آن هستند که ارسطو پیش سقراطیان را ارسطوئی و بر مبنای اندیشه خود تفسیر کرده است. این نکته ای است که باید همواره هنگام مطالعه پیش سقراطیان از طریق منابع ارسطوئی مد نظر قرار داد.
زندگی و اندیشه فیلون
ارسطو و فلسفه طبیعی
حوزههای تخصصی:
فروض مختلف ایفای دین به طرفیت شخص ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ایفاء» مسئله ای عمومی و انسانی است که در نهج البلاغه نیز به آن اشاره شده است. در فرمان معروف حضرت علی7 به مالک اشتر، (نامه 53 نهج البلاغه) یکی از دستورها این است که مبادا با مردمی عهد وپیمان برقرار کنی و بعد چنان چه دیدی منفعت این است که عهد وپیمان را نقض کنی آن را نقض نمایی.بعد حضرت به جنبه عمومی و بشری عهد و پیمان استناد می کنند که اگر بنا بشود پیمان در میان بشر احترام نداشته باشد، سنگ روی سنگ نمی ایستد.طبق قانون مدنی، دین باید به اشخاص ذیل تادیه شود:متعهدله؛ وکیل؛ کسی که قانونا حق قبض دارد؛ حاکم یا قائم مقام او؛ ماذون ازطرف متعهدله.اگر متعهد دین خود را به شخصی غیر از اشخاص مذکور ادا کند، طبق ماده 272 ق. م پس از رضایت دائن چنین تادیه ای صحیح است. این مقاله در پی بررسی آن است که اثر رضایت داین به چه صورتی است؛ آیا از زمان تسلیم اثر دارد یا از زمان وقوع رضایت داین؛ اگر نمائاتی در بین باشد این نمائات به چه کسی متعلق است؛ آیا داین در صورت خسارت دیدن می تواند درخواست جبران خسارت کند؛ ...
فلسفه های دیگر: چین عقل (فلسفه آسیای شرقی بیش از هر چیز به دنبال ایجاد هارمونی در جهان کائنات است)
حوزههای تخصصی:
مابعدالطبیعه به مثابة تأمل ثانویه در رازها از دیدگاه گابریل مارسل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه مارسل، مباحث اصلی فلسفة دین (همچون وجود، اگزیستانس، اختیار و ایمان) در گسترة راز میگنجد نه مسئله، و از همین روست که متافیزیک به مثابة تأمل در راز است، و رازها با تأمل ثانویه مورد بررسی قرار میگیرند. به عقیدة وی، مهمترین اشتباه اهل مابعدالطبیعه آن بوده که سعی میکردند مباحث فلسفه را ـ که از جنس رازند ـ به عنوان مسئله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نیستند، دچار شکست و انحراف شدند.از دیدگاه مارسل، مباحث اصلی فلسفة دین (همچون وجود، اگزیستانس، اختیار و ایمان) در گسترة راز میگنجد نه مسئله، و از همین روست که متافیزیک به مثابة تأمل در راز است، و رازها با تأمل ثانویه مورد بررسی قرار میگیرند. به عقیدة وی، مهمترین اشتباه اهل مابعدالطبیعه آن بوده که سعی میکردند مباحث فلسفه را ـ که از جنس رازند ـ به عنوان مسئله مطرح سازند و به حل آنها بپردازند؛ اما از آنجا که رازها قابل حل نیستند، دچار شکست و انحراف شدند.