جلیل باباپور خیرالدین

جلیل باباپور خیرالدین

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۱ مورد.
۶۱.

بیماری مولتیپل اسکلروزیس براساس حساسیت پردازش حسی با میانجیگری کارکرد اجرایی تصمیم گیری مخاطره آمیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: حساسیت پردازش حسی کارکرد اجرایی تصمیم گیری مخاطره آمیز مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری التهابی مزمن است که با ضایعات دمیلینه در مغز، طناب نخاعی و عصب چشمی مشخص می شود. هنگامی که میلین درنتیجه تشکیل پلاک تخریب می شود، هدایت فیبر عصبی کاهش می یابد و یا از بین می رود. این پدیده سبب قطع پیام های عصبی فرستاده شده از مغز و بروز علائم بیماری می گردد. این بیماری منجر به اختلال در کارکردهای شناختی می شود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلرروز با میانجیگری کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز است. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلابه مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس ایران بودند که از میان آن ها ۲۰۰ نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس با ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. در راستای بررسی سطح حساسیت پردازش حسی در بیماران از مقیاس های شخص با حساسیت پردازش حسی بالا آرون و آرون (۱۹۹۷) و به منظور ارزیابی سطح تصمیم گیری مخاطره آمیز و شدت بیماری مولتیپل اسکلروز در بیماران، به ترتیب آزمون قمار آیوا بشارا، داماسیو، داماسیو، اندرسون (۱۹۹۴)، مقیاس وضعیت نانوانی گسترده کورتزکه (۱۹۸۳) استفاده شد. یافته ها: تحلیل همبستگی نشان داد که رابطه معناداری بین حساسیت پردازش حسی با مولتیپل اسکلروز و کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز وجود دارد. براساس نتایج، تأثیر حساسیت پردازش حسی بر مولتیپل اسکلروزیس به واسطه گری تصمیم گیری مخاطره آمیز تعدیل یافت (۰۰۱/۰>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری حساسیت پردازش حسی، کارکرد تصمیم گیری مخاطره آمیز و بیماری مولتیپل اسکلروز از برازش خوب برخوردار است.
۶۲.

پیش بینی نقش های جنسیّتی بر اساس جنسیّت زدگی دوسوگرایانه آشکار و ناآشکار (ضمنی) در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش های جنسیتی جنسیّت زدگی دوسوگرایانه آشکار جنسیّت زدگی دوسوگرایانه ضمنی (ناآشکار)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقدمه : هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه جنسیّت زدگی دوسوگرایانه آشکار و ناآشکار (ضمنی) با نقش های جنسیّتی و پیش بینی نقش های جنسیّتی بر اساس انواع مختلف جنسیّت زدگی در نوجوانان بود. روش : روش پژوهش از لحاظ هدف در ردیف پژوهش های کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمام نوجوانان دختر و پسر 12 تا 18 ساله ی شهر تبریز که در حال تحصیل در یکی از مدارس این شهر بودند، تشکیل داده اند. نمونه مورد از 122 نفر نوجوان تشکیل شده است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه نقش های جنسیّتی توماس و رابینسون (1981)، مقیاس جنسیّت زدگی دوسوگرایانه (گلیک و فیسک، 1996)، و تست تداعی ضمنی جنسیّت زدگی دوسوگرایانه (گرینوالد و همکاران، 1998؛ دی الیویرالاکس و همکاران، 2015) استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که بین جنسیّت زدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار با نقش های جنسیّتی مردانه همبستگی مثبت (p < .01)، و بین جنسیّت زدگی خصمانه آشکار و ناآشکار با نقش های جنسیّتی زنانه همبستگی منفی وجود دارد (p < .01). همچنین تحلیل های رگرسیون نشان دادند، جنسیّت زدگی خصمانه آشکار و ناآشکار می توانند؛ نقش های جنسیّتی زنانه (p < .01) واریانس و جنسیّت زدگی خیرخواهانه آشکار و ناآشکار نیز می توانند؛ نقش های جنسیّتی مردانه را به شکلی معنادار پیش بینی کنند (p < .01). علاوه بر این، یافته ها نشان داد، متغیرهای پژوهش 5/19% از واریانس نقش های جنسیّتی زنانه، و 17% از واریانس نقش های جنسیّتی مردانه را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری : از نگرش های جنسیّت زده دوسوگرایانه مختلف می توان برای پیش بینی نقش های جنسیّتی نوجوانان استفاده کرد.
۶۳.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم: مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم اضطراب افسردگی درمان پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۹۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: این پژوهش، در چهارچوب طرح تجربی مورد منفرد چند خط پایه اجرا شد. بر اساس تمایل به شرکت در مطالعه و ملاک های ورود، 3 نفر از مادران به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های اضطراب بِک ) BAI ( و افسردگی بِک ) BDI-II ( بود که در مراحل خط پایه، طول درمان )جلسات چهارم، ششم و هشتم درمان( و پیگیری یک ماهه، توسط مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم تکمیل شد. سپس مادران طی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از درصد بهبودی و اندازه اثر و همچنین نمودار و ارزیابی دیداری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان پذیرش و تعهد موجب کاهش اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم می شود. به طوری که نمرات آزمودنی ها طی جلسات مداخله و مرحله پیگیری یک ماهه، نسبت به نمرات خط پایه در میزان اضطراب و افسردگی آنها کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی درمان پذیرش و تعهد را در کاهش اضطراب و افسردگی مادران کودکان با اختلال طیف اُتیسم تأیید می کند.
۶۵.

نقش متغیرهای والد و کودک در مدل ساختاری اضطرابی کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های شخصیتی کودک رابطه والد-کودک باورهای والدین حساسیت اضطراب راهبردهای مقابله ای و نشانه های اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۵۸۶
هدف: هدف اصلی این پژوهش مدل سازی ساختاری اضطراب کودکان بر اساس متغیرهای والد و کودک بود. روش: روش مطالعه حاضر از نوع همبستگی می باشد. در این پژوهش 279 دانش آموز (150 دختر، 129پسر) 12-13 ساله مدارس شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های شخصیت آیزنگ، حساسیت اضطراب، راهبردهای مقابله ای و نشانه های اضطراب را تکمیل نمودند. همچنین والدین نیز پرسشنامه های رابطه والد-کودک و باورهای والدین را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و SPSS بررسی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد ویژگی های شخصیتی کودک، رابطه والد-کودک و باورهای والدین به واسطه متغیر درون زاد اول حساسیت اضطراب و متغیر درون زاد دوم راهبردهای مقابله ای پیش بین معناداری برای نشانه های اضطراب کودک هستند. شاخص برازندگی تطبیقی (05/0= RMSEA) و متوسط باقیمانده استاندارد شده (93/0=CFI) مطلوب شدند. نتیجه گیری: این مدل مشخص می کند که متغیرهای شخصیت، حساسیت اضطراب و راهبردهای مقابله ای کودک و همچنین رابطه والد-کودک و باورهای والدین مسیرهای مهمی در اضطراب کودک هستند.
۶۶.

نقش هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی در پایگاه های هویت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز

کلیدواژه‌ها: هویت سرمایه اجتماعی هوش فرهنگی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش فرهنگی و سرمایه اجتماعی پایگاههای هویت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر تبریز بود. بدین منظور 238 دانشجوی این دانشگاه به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شده و ابزارهای پژوهش بر روی آنها اجرا گردید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه حالت هویت بنیون و آدامز، پرسشنامه هوش فرهنگی. آنگ ووان دین و پرسشنامه سرمایه اجتماعی تسای و گوشال بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از ضریب هملستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد سه مولفه هوش فرهنگی، یعنی راهبردی، دانش و رفتاری با هویت معوق همبستگی مثبت معنادار (p <0.05) و مولفه راهبردی هوش فرهنگی با هویت پیشرفته همبستگی منفی معناداری (p <0.05) دارد؛ همچنین سه مولفه راهبردی انگیزشی و رفتاری با هویت آشفته و همبستگی مثبت معناداری (p <0.01) دارند. در زمینه سرمایه اجتماعی نیز، مولفه شناختی سرمایه اجتماعی با هویت معوق و مولفه های شناختی و رابطه ای با هویت پیشرس همبستگی مثبت معناداری (p <0.05) نشان میدهند.نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد مولفه های هوش فرهنگی، بویژه راهبردی و رفتاری، در پیش بینی پایگاههای هویتی، بویژه پایگاه هویتی آشفته و معوق،نقش معناداری دارند. علاوه بر این یافته ها نشان داد دو مولفه سرمایه اجتماعی، سرمایه شناختی ورابطه ای، نقش معناداری در پیش بینی هویت پیشرس و معوق دارند یافته های مطالعه حاکی این است که سرمایه اجتماعی و هوش فرهنگی در وضعیت هویت دانشجویان دخیل بوده و از اینرو لازم است به کاربست و آموزشهای لازم درزمینه سرمایه اجتماعی و هوش فرهنگی پرداخته شود.
۶۷.

روابط ساختاری بین ابعاد راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی دانشجویان با میانجی گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارتباطات بین فردی بهزیستی روانی تاب آوری خودکارآمدی سرمایه روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۲۳۶
مطالعه حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری بین ابعاد راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی دانشجویان با میانجی گری سرمایه روان شناختی صورت پذیرفت. شرکت کنندگان این پژوهش شامل 200 نفر (100 زن، 100 مرد) از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های راهبردهای حل تعارض رحیم (ROCI-II)، سرمایه روان شناختی لوتانز (PCQ) و سلامت اجتماعی کی یس استفاده شد. پایایی ابزارهای پژوهش به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ  و روایی آن ها از طریق تحلیل عاملی احراز شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از روش مدل یابی معادلات ساختاری بوسیله نرم افزار ایموس(AMOS) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین راهبردهای حل تعارض، سرمایه روان شناختی و سلامت اجتماعی رابطه وجود دارد. در نهایت نتایج نشان داد که با استفاده از سرمایه روان شناختی می توان سلامت اجتماعی را پیش بینی کرد و سرمایه روان شناختی به عنوان میانجی در رابطه راهبردهای حل تعارض و سلامت اجتماعی عمل می کند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که احتمالا افرادی که سرمایه روان شناختی مطلوب تری داشته باشند از سلامت اجتماعی مناسبی نیز برخوردار خواهند بود.
۶۸.

نقش واسطه ای نشخوار ذهنی در رابطه بین ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی با خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکانشگری خودانتقادی خودآسیبی ناگویی هیجانی نشخوار ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نشخوار ذهنی در رابطه بین ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی با خودآسیبی بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 626 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل سیاهه ی خودگزارشی خودآسیبی کلونسکی و گلن، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس پاسخ های نشخوار فکری نولن هوکسما و مارر، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، مقیاس تکانشگری بارت و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود که با استفاده از آن روابط علّی متغیرهای پژوهش بررسی شد. یافته ها نشان داد ناگویی هیجانی، تکانشگری، تحمل پریشانی و خودانتقادی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم به واسطه ی نشخوارذهنی قادر به پیش بینی خودآسیبی بودند. بنظر می رسد آموزش مهارت های کنترل هیجانی و درمان نشخوار ذهنی می تواند در کاهش خودآسیبی در نوجوانان مفید باشد. 
۶۹.

تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت نسخه پنجم راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی آسیب پذیر خودشیفتگی بزرگ منش مدل جایگزین اختلالات شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۴۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی تناسب مدل جایگزین اختلالات شخصیت با خودشیفتگی آسیب پذیر و بزرگ منش بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود   بدین منظور 261 دانشجوی دانشگاه تبریز به روش تصادفی خوشه ای انتخاب و ابزارهای پژوهش، شامل سیاهه شخصیت راهنمای آماری و تشخیصی و مقیاس خودشیفتگی مرضی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر با همه صفات شخصیتی نابهنجار همبسته بوده، ولی مولفه ها و نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش، عمدتا با صفات شخصیتی مخالفت ورزی و روانپریش خویی همبستگی مناسب داشتند. نتایج تحلیل رگرسیون خودشیفتگی آسیب پذیر نشان داد صفات شخصیتی عاطفه منفی، مخالفت ورزی، نابازداری و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی آسیب پذیر بوده و در پیش بینی مولفه های خودشیفتگی آسیب پذیر نیز چهار صفت شخصیتی فوق پیش بین عزت نفس مشروط؛ صفات گسلش و روانپریش خویی پیش بین پنهان سازی خود؛ روانپریش خویی پیش بین ناارزنده سازی؛ صفات عاطفه منفی، گسلش و نابازداری پیش بین خشم محق بودن هستند. در زمینه خودشیفتگی آسیب پذیر نتایج رگرسیون نشان داد صفات مخالفت ورزی و روانپریش خویی پیش بین نمره کل خودشیفتگی بزرگ منش بوده و در زمینه مولفه های این نوع خودشیفتگی نیز صفت مخالفت ورزی پیش بین بهره کشی؛ صفت روانپریش خویی پیش بین خودارتقایی و همچنین پیش بین خیالبافی هستند. یافته ها همسو با مطالعات قبلی دلالت بر این دارند که برخلاف مدل پیشنهادات مدل جایگزین اختلالات شخصیت به غیر از صفت مخالفت ورزی برای ملاک B اختلال شخصیت خودشیفته، صفات شخصیتی نابهنجار دیگری نیز در اختلال خودشیفتگی دخیل اند و مدل جایگزین پیشنهادی به صورت نسبی برای خودشیفتگی بزرگ منش تناسب داشته و با  خودشیفتگی آسیب پذیر تناسب ندارد.
۷۰.

الگویابی بومی آسیب پذیری روانی – اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان - روش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی مداوم آسیب پذیری روانی - اجتماعی الگویابی بومی روش زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
هدف : این پژوهش با هدف الگویابی بومی آسیب پذیری روانی – اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و روش زمینه ای به منظور الگویابی و تدوین نظریه استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان 21 الی 50 ساله مبتلا به افسردگی مداوم بود که از این جامعه ، نمونه ای به تعداد 20 نفر بصورت هدفمند و در قالب اشباع داده ای، از مراجعین به 3 مرکز مشاوره شهر تبریز در سال 98-97 ، انتخاب شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه 21 سوالی افسردگی بک ، مصاحبه بالینی ساختاریافته و مصاحبه کیفی بود. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری روش زمینه ای صورت گرفته و3مقوله عمده و یک مقوله هسته بدست آمد و یک نظریه زمینه ای در قالب مدل ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که دو دسته عوامل یعنی" تجارب روانشناختی آسیب رسان" و "مواجه  با مشکلات غیر روانشناختی " منجر به بد کنشی فردی - بین فردی  گردیده و درنهایت به تجربه افسردگی مداوم ختم می گردد. پیشنهاد می گردد تا در اولویت برنامه درمانی برای اختلال افسردگی مداوم، عوامل زمینه ای و مداخله ای با توجه به  فرهنگ بومی افراد نیز مدنظر قرار گیرد.
۷۱.

نقش ذهن آگاهی و راهبردهای تنظیم هیجانی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل

کلیدواژه‌ها: سازگاری زناشویی ذهن آگاهی تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
هیجان ها و شیوه رویارویی با آن ها نقشی اساسی در روابط صمیمی داشته و در شکل گیری و تداوم این روابط سهیم هستند. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن نقش راهبردهای تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی در سازگاری زناشویی دانشجویان متأهل بود. بدین منظور 250 دانشجوی متأهل از میان دانشجویان دانشگاه تبریز انتخاب شده و ابزارهای پژوهش در اختیار آن ها نهاده شد که از میان آن ها 216 شرکت کننده (165 زن؛ میانگین سنی 02/6 ± 38/26 و 51 مرد؛ میانگین سنی 09/4 ± 45/31) ابزارها را به صورت کامل تکمیل کرده و برگرداندند. ابزارها دربرگیرنده پرسشنامه تنظیم هیجانی ( ERQ )، پرسشنامه ذهن آگاهی ( MAAS ) و مقیاس سازگاری زناشویی ( DAS ) بود. یافته ها نشان داد راهبرد سرکوبی با هر چهار مؤلفه (رضایت، همبستگی، توافق، محبت) و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه منفی معنادار (01/0> P ) و راهبرد ارزیابی دوباره تنها با یکی از مؤلفه های (همبستگی) سازگاری زناشویی (01/0> P ) رابطه دارد. همچنین، میان ذهن آگاهی با همه مؤلفه ها و نمره کل سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار (01/0> P ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد راهبرد سرکوبی و ذهن آگاهی قادر به پیش بینی مؤلفه های رضایت زناشویی (به ترتیب 20/0-= β و 32/0= β )، همبستگی (به ترتیب 16/0-= β و 24/0= β )، توافق (به ترتیب 20/0-= β و 24/0= β )، محبت (به ترتیب 30/0-= β و 34/0= β ) و نمره کل سازگاری زناشویی (به ترتیب 24/0-= β و 33/0= β ) هستند. نتایج نشانگر این است که سرکوبی هیجان ها منجر به کاهش سازگاری زناشویی شده و ذهن آگاهی بیشتر منجر به افزایش سازگاری زناشویی می شود.
۷۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی مردان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان سازگاری اجتماعی عاطفه مثبت و منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال دوقطبی نوع یک بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع کار آزمایی بالینی بود . جامعه آماری پژوهش شامل بیماران خلقی دوقطبی نوع یک بود که در کمیسیون تشخیص نوع و تعیین شدت معلولیت سازمان بهزیستی مورد تأیید قرارگرفته و دریکی از مراکز درمان و توان بخشی بیماران روانی مزمن استان آذربایجان شرقی دارای پرونده هستند، تشکیل می دادند. نمونه آماری 45 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایشی (گروه آزمایشی اول 15 نفر و گروه آزمایشی دوم 15 نفر)  و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابتدا پرسشنامه های سازگاری اجتماعی (بل، 1961) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1996) توسط گروه ها تکمیل گردید. در مرحله بعد گروه های آزمایشی در جلسات آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان شرکت کردند، در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از پایان جلسات آموزش، پرسشنامه های ذکرشده دوباره توسط گروه ها تکمیل گردید. در انتها داده های به دست آمده از گروه ها برای تحلیل آماده شد.   یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که داد که روش آموزش مهارت های اجتماعی نسبت به آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر بیشتری بر سازگاری اجتماعی و عاطفه منفی و روش آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نسبت به آموزش مهارت های اجتماعی تأثیر بیشتری بر عاطفه مثبت بیماران دوقطبی نوع یک داشته است (05/0=P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش راهبردهای تنظیم شناختی بر سازگاری اجتماعی و عاطفه مثبت و منفی بیماران مبتلابه اختلال خلقی دوقطبی نوع یک تفاوت معناداری وجود دارد.
۷۳.

بررسی مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی و درمان هیجان محور بر دلزدگی زناشویی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی هیجانی درمان هیجان محور دلزدگی زناشویی طلاق عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۷۱
هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی و درمان هیجان محور بر کیفیت زندگی، شادکامی و دلزدگی زناشویی در زنان با طلاق عاطفی بود. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان مبتلا به طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر تبریز در سال 1398 بود. از بین این مراجعین 45 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در سه گروه درمان هیجان محور، طرحواره درمانی هیجانی و انتظار جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی آکسفورد، پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF)، پرسشنامه دلزدگی پاینز و پرسشنامه سلامت روابط استفاد شد. برای تجزیه و تحلیل داده-ها از تحلیل کواریانس یک راهه (ANCOVA) استفاده شد. یافته ها نشان دادند در هر سه متغیر، پس از کنترل متغیر همپراش (نمرات پیش آزمون) بین سه گروه تفاوت معنادار آماری وجود دارد (کیفیت زندگی: 001/0= p ؛ 43/59=F؛ شادکامی: 001/0= p ؛ 27/21=F؛ و دلزدگی زناشویی: 001/0= p ؛ 96/40=F). مقایسه زوجی نشان داد هر دو درمان نسبت به گروه انتظار اثربخشی بهتری دارند. در هیچ یک از متغیرهای پژوهش بین دو گروه طرحواره درمانی هیجانی و درمان هیجان محور تفاوت معناداری وجود نداشت. کلید واژه ها: طرحواره درمانی هیجانی، درمان هیجان محور، کیفیت زندگی، شادکامی، دلزدگی زناشویی، طلاق عاطفی
۷۴.

بررسی و مقایسه اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل لذت افزایی و مدل خودخاموشی در کاهش افسردگی در زنان دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودخاموشی لذت افزایی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
این پژوهش بر اساس مدل خودخاموشی و مدل لذت افزایی طراحی شده است. مدل خودخاموشی متاثر از نظریه های شناختی ،دلبستگی، گشتالت می باشد که بر نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم بیان خواست ها و امیال زنان که منجر به افسردگی می گرددتاکید دارد. مدل لذت افزایی در روانشناسی مثبت نگر معتقد است به جای آموزش روش های مقابله با مشکلات، می توان روش های لذت افزایی را به افراد آموزش داد و از مشکلات روانشناختی پیشگیری یا آنها را درمان کرد. در این پژوهش با استفاده از پروتکل های درمانی، همچنین دریافت راهنمایی از نظریه پردازان این دو مدل برنامه های مداخلاتی تهیه گردید. نمونه پژوهش شامل 45 زن 20 الی 40 ساله با تحصیلات لیسانس و بالاتر شاغل در آموزش و پرورش بود که بر اساس پرسشنامه بک و مصاحبه دارای علایم افسردگی بودند. نمونه شامل گروه لذت افزایی، گروه خودخاموشی و گروه کنترل بود که از هر گروه با پرسشنامه بک پیش آزمون و پس از آزمون اخذ شد. در فاصله پیش آزمون و پس آزمون، شرکت کنندگان برنامه مداخله ای گروه خود را دریافت کردند. روش مورد نظر برای تحلیل داده ها تحلیل کوواریانس بود که به دلیل رعایت نشدن پیش فرض ها با تحلیل واریانس بر نمرات تفاضل در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر لذت افزایی و خودخاموشی در کاهش افسردگی زنان موثر هستند و این دو روش از نظر کاهش افسردگی تفاوت معنی دار ندارند.
۷۵.

رابطه دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی بزرگسالی دلبستگی به خدا تاب آوری سلامت روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۳
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند.
۷۶.

مقایسه اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شناختی درمان ذهن - بدن توجه اختلال کاستی توجه - بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از بین کودکان 12-7 ساله که بر اساس ملاکهایDSM-5 ، تشخیص اختلال کاستی توجه- بیش فعالی گرفته بودند، 30 کودک به صورت هدفمند از مراکز مشاوره تبریز در سال 1398 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، CSI-4، آزمون هوش ریون کودکان، IVA ، برنامه کاپیتان لاگ و بسته درمان ذهن- بدن ابزارهای این مطالعه بودند. پس از انتخاب نمونه و جای دهی تصادفی افراد در گروه های آزمایشی، آزمون IVA به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و یکی از گروه ها، آموزش شناختی و گروه دیگر درمان ذهن- بدن را دریافت کردند. به منظور بررسی اثربخشی روش های مداخله ای، پس آزمون (IVA) اجرا شده و داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18، آزمون های تحلیل توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که دو روش آموزشی- درمانی اثرات متفاوت و معنی داری بر بهبود انواع توجه (به جز توجه متناوب) دارند چراکه F محاسبه شده (37/7) در سطح 05/0 ≥ Pمعنادار بود. همچنین تحلیل ها نشان دادند که تفاوت دو روش آموزشی- درمانی قادر است 76% از واریانس متغیر وابسته (76/0 = E2) را با توان کامل (99/0) تبیین کند.
۷۷.

روابط ساختاری عامل های شخصیتی و کارکردهای خانوادگی در پیش بینی افکار خودکشی دانشجویان با واسطه گری سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افکار خودکشی عامل های شخصیت کارکرد خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرمایه روانشناختی در رابطه با پیش بینی افکار خودکشی با توجه به عامل های شخصیتی و کارکردهای خانوادگی در بین دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاههای تبریز بود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی به روش مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز بودند. نمونه انتخابی شامل 240 نفر از بین جامعه آماری مورد نظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش عبارتند از: پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس سنجش عملکرد خانواده و پرسشنامه سرمایه های روان شناختی، پرسشنامه افکار خودکشی بک. تحلیل آماری داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که عامل های شخصیت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق نقش میانجی سرمایه های روانشناختی توانایی پیش بینی افکار خودکشی را دارد اما کارکرد خانواده فقط به صورت مستقیم توانست افکار خودکشی را پیش بینی نماید. بنابراین افکار خودکشی متاثر از عامل های شخصیت و کارکرد خانواده می باشد. بر این اساس مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. از این یافته میتوان برای طراحی مداخله و رویکرد جامع کاهش آسیب های روانشناختی و خودآسیب رسان در جامعه دانشجوئی استفاده کرد.
۷۸.

بررسی نقش میانجی ناامیدی در رابطه بین آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی با خودجرحی غیرخودکشی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلکسی تایمیا تکانشگری خودانتقادی خودجرحی ناامیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۸۷
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی و خود انتقادی با خودجرحی در دانش آموزان با میانجیگری ناامیدی بود. روش ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه ی پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه اول شهرستان اردبیل در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 635 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گزارش خودجرحی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو-20 (2003)، مقیاس ناامیدی کودکان (1986)، مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، مقیاس تکانشگری بارت (1950) و مقیاس سطوح خودانتقادی تامپسون و زوراف (2004) بود. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار لیزرل ورژن 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که ضریب استاندارد شده مسیر اثر مستقیم متغیرهای آلکسی تایمیا، تکانشگری و خود انتقادی بر خود جرحی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار است. همچنین اثرات غیرمستقیم تکانشگری و خودانتقادی بر خودجرحی به واسطه ی ناامیدی در سطح معنی داری 0.01p<، معنی دار بود.نتیجه گیری: نظر به اینکه در آلکسی تایمیا، تکانشگری، تحمل پریشانی، خودانتقادی و ناامیدی از عوامل موثر در خودجرحی بدون قصد خودکشی می باشند، لذا یافته های این پژوهش می تواند در پیشگیری از رفتار خودجرحی و طرح ریزی برنامه های آموزشی و طراحی مداخلات درمانی مورد استفاده قرار گیرد ت
۷۹.

مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر کیفیت زندگی رفتار درمانی دیالکتیکی تحمل پریشانی گوشی های هوشمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی بر تحمل پریشانی دانشجویان دختر رشته روان شناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که دارای اعتیاد به گوشی های هوشمند بودند، انجام شد. در این مطالعه نیمه آزمایشی، از بین دانشجویانی که نمره آنان در مقیاس اعتیاد به گوشی های هوشمند (SAS)، دو انحراف معیار بالاتر از میانگین و در مقیاس تحمل پریشانی (DTS)، یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود، 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. تعداد افراد هر سه گروه 15 نفر بود. آزمودنی های گروه اول و دوم به مدت 8 جلسه دو ساعتی تحت آموزش فنون درمان مبتنی بر کیفیت زندگی و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند اما گروه کنترل، هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. در آخرین جلسه، مجدداً پرسشنامه ها در مورد هر سه گروه اجرا شد. پس از سه ماه از اجرای پس آزمون، مجدداً پرسشنامه تحمل پریشانی در مورد تمام آزمودنی ها اجرا شد تا اثرات آموزش فنون، در طول زمان مشخص شود. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با درمان مبتنی بر کیفیت زندگی، بر افزایش تحمل پریشانی موثر بوده است (05/0< P). همچنین نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که اثربخشی آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی در پیگیری سه ماهه نیز حفظ شده است (01/0< P). پس با آموزش فنون رفتار درمانی دیالکتیکی می توان تحمل پریشانی را که احتمالاً یکی از دلایل اعتیاد
۸۰.

ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری روانی-اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری روانی- اجتماعی افسردگی مداوم تحلیل عاملی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۵۶
اندازه گیری متغیرهای مربوط به سلامت روان به ویژه در بافت تفاوت های فرهنگی امری پیچیده است هدف از این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان بود. این پژوهش به روش اعتباریابی بوده و جامعه آماری شامل زنان 50-21 ساله متاهل شهر تبریز در سال 1399 بود. از این جامعه، نمونه ای به تعداد 380 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به مقیاس آسیب پذیری روانی–اجتماعی به افسردگی مداوم که بر اساس الگوی سه عاملی حاصل از نظریه زمینه ای پژوهش کیفی تدوین شده بود و نیز مقیاس افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، الگوی سه عاملی را برای پرسشنامه فوق تایید کرد و با در نظر گرفتن مجموع شاخص های برازش محاسبه شده، برازنده بودن مدل عاملی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه، به روش آلفای کرونباخ برای مولفه ی کنش فردی و بین فردی نامطلوب برابر 0/928، مولفه سابقه تجارب روانشناختی آسیب رسان 0/82، مولفه ی مواجه بودن با مشکلات غیر روانشناختی 0/69 و برای کل مقیاس برایر 0/94 بدست آمد که نشان دهنده مطلوب بودن پایایی پرسشنامه می باشد. روایی همگرایی پرسشنامه نیز مطلوب بود.بر اساس نتایج این پژوهش، این مقیاس از پایایی و روایی کافی برای سنجش آسیب پذیری به افسردگی مداوم در زنان ایرانی برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان