کیانوش زهراکار

کیانوش زهراکار

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه مشاوره دانشگاه خوارزمی تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۰۱ مورد.
۶۱.

تعارضات بین فردی در متاهلین ملزم به مراقبت از والد سالمند خود (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارضات بین فردی متاهلین مراقبت والد سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۴۲۲
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی تعارضات بین فردی در افراد متاهل ملزم به مراقبت از والد سالمند نیازمند مراقبت خود، انجام شد. روش: این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدار شناسی صورت گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش افراد متاهل اعمم از زن و مرد ساکن شهر قم در سال 95 بودند که از 2 تا 10 سال سابقه مراقبت از والد سالمند خود را داشتند و خودشان نیز دارای فرزند بودند. حجم نمونه 13 نفر بود، شامل 8 نفر زن و 5 نفر مرد، که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این حجم بر اساس اصل اشباع به دست آمد. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه عمیق صورت گرفت. و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش 7 مرحله ای کلایزی انجام شد. این روش از خواندن متن مصاحبه تا معتبر سازی یافته ها را شامل می شود. یافته ها: تعارضات بین فردی که توسط شرکت کنندگان تجربه شده بودند در 4 مقوله شامل: تعارضات همشیری(اختلاف نظر و ناسازگاری)، تعارضات زناشویی(محرومیت های زناشویی، ناسازگاری ، انتشار حال بد، تعارضات سه جانبه)، تعارضات والد - فرزندی(کم توجهی به فرزند، ناسازگاری ، تعارض سه جانبه) و تعارضات فرزند- والدی(در هم تنیدگی، ناسازگاری ) کدگذاری و مقوله بندی شدند. نتیجه گیری: با توجه به یافته این پژوهش روشن شد که مراقبت از والد(ین) سالمند توسط فرزندان بالغ متاهل برای فرزندان تعارضاتی را در حوزه های بین فردی ایجاد می کند اما بر اساس تطبیق یافته های کنونی با یافته ای پژوهش های پیشین می توان گفت این موضوع یک امر مطلق نیست بلکه تحت تاثیر عوامل دیگری نظیر وضعیت اجتماعی – اقتصادی، وضعیت خانوادگی، دریافت توجه قبلی فرزند از والد و باورهای عرفی و انگیزشی فرزندان قرار دارد. کلید واژه ها: تعارضات بین فردی، متاهلین، مراقبت، والد سالمند
۶۲.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و درمان بهزیستی بر سرمایه روانشناختی دانشجویان دختر دچار شکست عاطفی

کلیدواژه‌ها: سرمایه روانشناختی روان شناسی درمان بهزیستی درمان متمرکز برشفقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۲۷۷
پژوهش حاضر، با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و درمان بهزیستی بر سرمایه روان شناختی دانشجویان دختر انجام شد. جامعه ی آماری کلیه دانشجویان دخترمجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در نیمسال دوم تحصیلی 95-94 بود که دچار شکست عاطفی شده بودند و نمونه آن، تعداد 42 نفر داوطلب با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه سرمایه روان شناختی ( لوتانز و همکاران، 2007 ) و مقیاس ضربه عشق (راس،1991) است. هر کدام از گروه های آزمایشی طی هشت جلسه، تحت درمان بهزیستی و درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. گروه کنترل طی این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داده درمان بهزیستی بر افزایش سرمایه روان شناختی مؤثر است و درمان متمرکز بر شفقت برافزایش سرمایه روان شناختی مؤثر نیست. بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان بهزیستی بر مولفه بهبود تنظیم شناختی هیجان تفاوتی وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که درمان بهزیستی در بر نشانه های شکست عاطفی مؤثر است.
۶۳.

اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی ارتباط زناشویی بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: غنی سازی ارتباط وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران با کودک نشانگان داون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۲۸۷
هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی ارتباط زناشویی بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون است. این مطالعه به شیوه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه صورت گرفت. جامعه پژوهش عبارت است از تمامی مادران دارای کودک با نشانگان داون شهرستان اسلام شهر، که فرزندان آن ها در آموزشگاه های استثنایی آن شهرستان (سال تحصیلی92-1391) مشغول به تحصیل بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 16نفر) قرار گرفتند و به وسیله پرسش نامه رابطه مهرورزانه (رمانتیک)، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه آموزش برنامه غنی سازی ارتباط را دریافت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش برنامه غنی سازی ارتباط بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون موثر بوده و منجر به بهبودی وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون شده است، هم چنین این بهبود تا مرحله پیگیری نیز حفظ شده بود (01/0P < ). باتوجه به اثربخشی برنامه غنی سازی ارتباط بر وابستگی مهرورزانه (رمانتیک) مادران دارای کودک با نشانگان داون، توصیه می شود از این برنامه برای بهبود روابط والدین دارای فرزند استثنایی استفاده شود.
۶۴.

اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش برنامه غنی سازی رابطه پرخاشگری ارتباطی پنهان راهبردهای حفظ رابطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
زمینه و هدف: آموزش به زوجین برای حل تعارضات ایجادشده در رابطه زناشویی اهمیت زیادی دارد و درمانگران با ارائه آموزش های مختلف سعی بر این داشته و دارند تا به شیوه ای عمل نمایند که زوجین به روش بهتری با هم ارتباط برقرار کنند. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری ۴۵ روزه است. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیش از طلاق معاونت پیشگیری دادگستری واقع در شهر کرج در سال ۹۸-۹۹ بودند. تعداد ۲۱ زوج که توانستند با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (هر گروه ۷ زوج) و یک گروه کنترل (۷ زوج) قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش غنی سازی ارتباط (۷ جلسه ۹۰ دقیقه ای) قرار گرفتند. از پرسشنامه های پرخاشگری ارتباطی پنهان و راهبردهای حفظ رابطه (RMSM) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی توکی و شفه و اندازه گیری مکرر چندمتغیری (تحلیل پروفایل) جهت تحلیل داده ها استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p). همچنین آموزش مبتنی بر غنی سازی ارتباط در افزایش راهبردهای حفظ رابطه در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بود (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق می توان بیان کرد که بررسی اثربخشی آموزش برنامه غنی سازی رابطه در کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان و افزایش راهبردهای حفظ رابطه مؤثر است.
۶۵.

مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی به شیوه گاتمن و سیستمی - رفتاری بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی روش گاتمن سیستمی-رفتاری صمیمت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۰۲
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تأثیر دو روش مشاوره گروهی مبتنی بر زوج درمانی گاتمن و سیستمی-رفتاری بر صمیمیت زناشویی زنان متاهل شهر تهران می باشد. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با اندازه گیری مکرر و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل می باشد و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی الکسیس. جی واکر و لیندا تامپسون (MIS) استفاده شد. تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام گرفت. جامعه آماری موردنظر شامل 100 نفر از زنان متأهل شهر تهران می باشد که داوطلبانه در سال 1398 به مراکز مشاوره فرا ذهن و مهمید تهران مراجعه کردند. تعداد 36 نفر که دارای کمترین نمرات از پرسشنامه صمیمت زناشویی بودند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش و کنترل به صورت تصادفی انتخاب و هیچ مداخله ای روی گروه کنترل انجام نشد. پیش آزمون از هر سه گروه به عمل آمد و پس از پایان 14جلسه90 دقیقه ای زوج درمانی گروهی، پس آزمون گرفته شد و یک ماه بعد، آزمون پیگیری از گروه ها به عمل آمد. یافته ها: نتایج  داده ها نشان داد که زوج درمانی به شیوه گاتمن و زوج درمانی سیستمی-رفتاری روی صمیمت زناشویی مؤثر بوده و این اثرگذاری در مرحله پیگیری هم پایدار بوده است، اما تفاوت معناداری بین این دو رویکرد ازلحاظ اثربخشی روی صمیمت زناشویی دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی رویکردهای مورد مطالعه ، توصیه می شود از این رویکردها در مراکز مشاوره خانواده برای افزایش صمیمیت و رضایت زناشویی استفاده شود.
۶۶.

ارائه مدل پارادایمی از عوامل زمینه ساز خیانت زناشویی (مطالعه نظریه زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی عوامل زمینه ساز مردان زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخ دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده ها است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال های 96 تا 99 به مراکز مشاوره استادروزبه، راه نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت کنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. تحلیل داده ها به روش سه مرحله ای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد. یافته ها: از تجزیه تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری باز، دو دسته مقوله اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطه ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقوله فرعی شامل: شرایط مداخله گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقوله (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقه اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ دهنده) حاصل شد. نتیجه گیری: زنان و مردان خیانت کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می شدند.
۶۷.

پیش بینی خوشنودی زناشویی بر پایه پختگی هیجانی و نگرش به پیوند زناشویی در زنان و مردان با همسرگیری زودهنگام و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ازدواج خوشنودی زناشویی پختگی هیجانی نگرش به پیوند زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۲۵۱
کامیابی خانواده و روابط زوجی از ازدواج بهنگام و آگاهانه و انتخاب همسر با سنجه های درست اثر می پذیرد. در این پژوهش بر پایه پختگی هیجانی و نگرش به پیوند زناشویی در زنان و مردان با همسرگیری زودهنگام و بهنجار خوشنودی زناشویی پیش بینی شده است. با به کارگیری روش توصیفی و بهره گیری از همبستگی و رگرسیون، یک نمونه 197 نفری زن و مرد متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، موردبررسی نهاده شد. از پرسشنامه های خوشنودی زناشویی اینرچ (Olson & Fowers, 1989) نگرش به پیوند زناشویی <span style="text-decoration: underline;">(Bratton and Rozen, 1998) و پختگی هیجانی (Singh and Bahargawa, 1974)برای داده گیری استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که میان سن ازدواج زنان و مردان در دو عامل موردبررسی تفاوت معنی داری وجود ندارد P≥ 0/05).) نگرش به پیوند زناشویی و مؤلفه بدبینی در هر چهار گروه موردبررسی خوشنودی زناشویی را پیش بینی می کنند. با افزایش سن ازدواج در هر چهار گروه نگرش بدبینانه به ازدواج کاهش می یابد. رویهمرفته می توان نتیجه گرفت که با افزایش سن،ازدواج نگرش به پیوند زناشویی در زنان کاهش و واقع گرایانه می شود، ضمن آنکه استواری هیجانی افزایش می یابد. در مردان با افزایش سن ازدواج نگرش به پیوند زناشویی افزایش و نگرش بدبینانه کاهش می یابد. افزایش سن ازدواج در هر چهار گروه با کاهش ازدواج سنتی و افزایش ازدواج نوین همراه است.
۶۸.

طراحی مدل شکوفایی دختران بر اساس توانمندی های منشی مادران با نقش میانجی شیوه های فرزندپروری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شکوفایی توانمندیهای منشی شیوه های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۳۵
هدف: پژوهش حاضر، باهدف طراحی مدل ساختاری توانمندی های منشی مادران و شکوفایی دختران با نقش میانجی گری سبک های فرزند پروری اجراشده است. روش : پژوهش ازنظر هدف کاربردی و طرح پژوهش، توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرری در سال تحصیلی 98-97 به همراه مادران آن ها بود. تعداد 465 دانش آموز و مادر آن ها با روش خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها، از سه پرسشنامه شکوفایی سلیمانی و همکاران (1394)، توانمندی های منشی پترسون و سلیگمن (2004) و شیوه های فرزند پروری با مریند (1991) استفاده شده است. یافته ها : نتایج نشان داد توانمندی های اصالت، روشنفکری، تحسین زیبایی و قدردانی مادران بر شکوفایی دختران و همچنین توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی، انصاف، رهبری، خودتنظیمی بر سبک فرزند پروری قاطع اثر مستقیم دارد. بررسی اثر مستقیم سبک فرزند پروری مادران بر شکوفایی دختران بیانگر این مطلب است که سبک فرزند پروی سهل گیرانه و مستبدانه مادران بر شکوفایی دختران اثر معنادار ندارد، اما سبک فرزند پروری قاطع مادران بر شکوفایی دختران اثر مستقیم دارد. نتایج پژوهش اثر غیرمستقیم توانمندی های مهربانی، هوش اجتماعی و رهبری را بر شکوفایی باواسطه گری سبک فرزند پروری قاطع تائید کرد. نتیجه گیری : تقویت و کاربرد توانمندی های منشی معنادار شده در مادران هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق تأثیری که بر سبک فرزند پروری قاطعانه می گذارد می توان موجب ارتقای شکوفایی دختران آن ها گردد.
۶۹.

بررسی مدل بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ررویدادهای منفی زندگی ذهن آگاهی سبک های مقابله ای بهزیستی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۳۴۹
هدف: دانشجویان از اقشار مستعد و برگزیده جامعه و سازندگان آینده کشور خویش هستند و سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی آنها تاثیر بسزایی در یادگیری و افزایش آگاهی علمی و موفقیت تحصیلی شان خواهد داشت. بنابراین، هدف تحقیق حاضر بررسی مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی براساس رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای در میان دانشجویان بود. روش: نوع تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که 365 نفر از آنان به روش نمونه گیری خوشه ای مشارکت کردند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده شد. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی بر سبک مسأله مدار (01/0 P< ) و بهزیستی روان شناختی (05/0 P< ) منفی و معنادار است. تأثیر ذهن آگاهی بر سبک مسأله مدار و بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ). تأثیر سبک مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی مثبت و معنادار است (01/0 P< ) اما تأثیر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی معنادار نیست. نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در تأثیر رویدادهای منفی زندگی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان شناختی معنی دار است (01/0 P< ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده در بین دانشجویان دانشگاه شهیدبهشتی از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای رویدادهای منفی زندگی، ذهن آگاهی و سبک مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی را مورد تأیید قرار داد.
۷۰.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ویتیلیگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی درمان متمرکز بر شفقت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ویتیلیگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۶۹
زمینه: تحقیقات نشان می دهد عوارض جسمانی و روانی بیماری های آشکار پوستی نظیر ویتیلیگو، کیفیت زندگی بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد. باوجودی که در پیشینه، درمان متمرکز بر شفقت به تنظیم هیجانی مثبت، کاهش احساسات منفی و سرزنش خود منجر می شود و همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ذهن آگاهی، پذیرش احساس و حفظ آرامش فرد هنگام مواجهه با واقعیت بیماری منجر می شود، اما در زمینه تأثیر این درمان ها بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به ویتیلیگو شکاف تحقیقاتی وجوددارد. هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر مشاوره گروهی با رویکرد شفقت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به ویتیلیگو انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی، همراه با پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری و گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به ویتیلیگو مراجعه کننده به بیمارستان رازی تهران در سال 1399 تشکیل دادند، که از بین آنان 45 نفر به شیوه هدفمند پس از کنترل ملاک های ورود و خروج، انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) جایگزین شدند. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1993) برای گروه اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس دیدگاه هایس و همکاران (2016) و برای گروه دوم درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009، 2014) در 8 جلسه 120 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه هیچ درمانی ارائه نشد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss20 استفاده شد. یافته ها: نشان داد هر سه گروه در مرحله پیش آزمون تفاوت معناداری با هم نداشتند جز اینکه سلامت جسمانی گروه گواه از گروه شفقت بیشتر بود. همچنین تفاوت گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمان متمرکز بر شفقت با گروه گواه در کیفیت زندگی و تمامی مؤلفه هایش در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار بود (0/01 > p) به جز یک مورد که در مؤلفه محیط زندگی که تفاوت گروه شفقت در مقایسه با گروه گواه در پس آزمون معنادار نبود. در سلامت جسمانی و روابط اجتماعی تفاوت دو گروه آزمایشی پذیرش وتعهد و شفقت در مراحل پس آزمون و پیگیری معنادار نبود (0/01 < p). در سلامت روانی، محیط زندگی و کیفیت کلی زندگی نیز در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنادار دو گروه آزمایشی نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد تأثیر بیشتری دارد . به جز کیفیت زندگی کلی که در پس آزمون میان دو گروه آزمایشی تفاوت معنادار وجود نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل می گردد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از طریق پذیرش احساسات و جلوگیری از اجتناب تجربه ای و شکل دهی به عمل متعهدانه و عادات سالم و همچنین درمان متمرکز بر شفقت از طریق تغییر تفاسیر ذهنی توأم با سرزنش و انتقاد و افزایش رفتار مبتنی بر مهربانی با خود و دیگران به بهبود کیفیت زندگی بیماران کمک کرده اند.
۷۱.

اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر روابط والد-فرزندی و سرسختی روانشناختی نوجوانان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد سرسختی روانشناختی روابط والد- فرزندی نوجوانان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۹۸
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر سرسختی روانشناختی و روابط والد _ فرزندی نوجوانان پسر مقطع دوم متوسطه سالِ 1397 بود. روش پژوهش ، از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، نوجوانان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان جعفریه قم بودند. با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس،24 دانش آموز داوطلب که نمرات پایینی در پرسشنامه ها کسب کرده بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برنامه آموزشی در هشت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، در این مدت، آموزشی را دریافت نکردند. ابزار پژوهش، مقیاس سرسختی روانشناختی اهواز (AHI) و ارزیابی رابطه والد _ فرزند (PCRS) بود. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره، تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT)، نقش معناداری در افزایش سرسختی روانشناختی نوجوانان دارد. همچنین این برنامه، بر بهبود روابط والد _ فرزندی (پدر) بجز خرده مقیاس خشم و بهبود روابط والد _ فرزندی (مادر) ، بجزخرده مقیاس تعیین هویت، موٌثر بوده است (p <0/05).
۷۲.

مقایسه اثربخشی مداخله روانی جنسی ترکیبی با درمان طبی مسائل جنسی بر رضایت جنسی زنان بهبودیافته از سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخله ترکیبی روانی جنسی درمان طبی رضایت جنسی سرطان پستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۹۳۱
زمینه: مداخله روانی جنسی ترکیبی و درمان های طبیِ مسائل جنسی دو مورد از رویکردهاییست که برای افزایش رضایت جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان طراحی شده اند. مسأله پژوهش این است که آیا مداخله روانی جنسی به تنهایی می تواند اثربخشی بیشتری در رضایت جنسی داشته باشد؟ هدف: هدف بررسی اثربخشی مداخله روان شناختی در مقایسه با درمان طبی بر افزایش رضایت جنسی زنان بهبودیافته از سرطان پستان است. روش: روش انجام پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون و دو گروه تجربی و یک گروه گواه و ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت جنسی زنان بود. داده ها از طریق تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس بررسی شد. یافته ها: یافته های تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین سه گروه مورد مطالعه در زیرمقیاس های اضطراب رابطه ای(0/037 = p ) و نمره کل رضایت جنسی (0/006 = p ) از نظر آماری با یکدیگر تفاوت دارند؛ درحالی که میانگین سه گروه مورد مطالعه در سایر زیر مقیاس ها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشتند. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی نشان داد اضطراب رابطه ای در گروه مداخله بیشتر از گروه درمان طبی کاهش پیدا کرده و نمره کل رضایت جنسی در گروه مداخله بیشتر از گروه طبی افزایش داشته است. تحلیل واریانس انجام شده برای سایر زیرمقیاس ها تفاوت آماری معناداری بین میانگین گروه ها نشان نداد. نتیجه گیری: این به آن معنا ست که: درمان مداخله روان شناختی موفقیت نسبی بیشتری از درمان طبی در افزایش رضایت جنسی زنان مبتلا به سرطان پستان داشته است.
۷۳.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار درمان شناختی - رفتاری سازگاری پس از طلاق حرمت خود زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۵
زمینه: نگاه های تلخ و گزنده ای جامعه و طرد زنان مطلقه، سازگاری آنان را با این شرایط مشکل و به حرمت خود شان آسیب می زند. تحقیقات نشان داده است که درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری می توانند بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنان مطلقه مؤثر باشند، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی آن ها پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از زنان مطلقه تحت پوشش پایگاه های خدمات اجتماعی منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه این مطالعه 60 زن بودند که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری پس از طلاق فیشر (1976) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) بودند. برای گروه آزمایشی اول، درمان هیجان مدار (میرزازاده و همکاران، 1391) و برای گروه آزمایشی دوم درمان شناختی-رفتاری (موناز و همکاران، 2007) در 9 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بانفرونی انجام شد. یافته ها: هر دو درمان باعث بهبود سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه در پایان مداخلات و دوره پیگیری شدند (01/0>p)، ولی درمان هیجان مدار در بهبود سازگاری آنان نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخش تر بود (01/0>p). بین این دو روش درمانی در افزایش حرمت خود زنانِ مطلقه تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: زنان مطلقه ای که در جلسات درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری شرکت کردند سازگاری پس از طلاق و حرمت خود بیشتری را تجربه کردند.
۷۴.

پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین

کلیدواژه‌ها: سازگاری زناشویی انعطاف پذیری شناختی خودشفقت ورزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۰۱
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس انعطاف پذیرش شناختی و خودشفقت ورزی در زوجین صورت گرفت. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین شرکت آب منطقه ای شهر کرمان در سال 1400 بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده 320 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. جمع آوری داده ها بر اساس چهار پرسشنامه استاندارد سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و خودشفقت ورزی (نف، 2003) انجام گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS19 در دو بخش توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه) انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که، بین مولفه های انعطاف پذیری شناختی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین مولفه های خودشفقت ورزی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود داردهمچنین نتایج نشان داد انعطاف پذیری شناختی و خودشفقت ورزی میزان سازگاری زناشویی در زوجین را پیش بینی می کنند.
۷۵.

The Effectiveness of Group Counseling of Mindfulness-Based Cognitive Therapy on Internet Addiction and Cognitive Emotion Regulation in High School Students(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mindfulness-based cognitive therapy Internet Addiction Cognitive Emotion Regulation

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
The present study aimed to explore the effectiveness of group counseling of mindfulness-based cognitive therapy on internet addiction and cognitive emotion regulation in high school students. The research design was quasi-experimental and pretest-posttest type and a two-month follow-up with a control group. The population consisted of all male high school students in Takestan city in the academic year 2020-2021. The sample comprised 30 high school male students selected through convenience sampling method and randomly assigned to experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. The experimental group then received 10 sessions of 90-minute group counseling of mindfulness-based cognitive therapy, and the control group did not receive any intervention. Data were gathered by Young’s Internet Addiction Questionnaire (IAQ) and the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (CERQ). The researcher also used multivariate analysis of covariance, repeated measures, LSD post hoc test and SPSS-26 software for data analysis. The results of comparing the experimental and control groups indicated that group counseling of mindfulness-based cognitive therapy had a significant effect on Internet addiction in high school students (P < 0.01). Furthermore, the results showed that Group counseling of mindfulness-based cognitive therapy had a significant effect on cognitive emotion regulation (P < 0.01). The findings indicated that group counseling of mindfulness-based cognitive therapy is an effective intervention in reducing Internet addiction and cognitive emotion regulation of secondary high school students.
۷۶.

نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه سبک های دلبستگی با پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس شرم و گناه سبکهای دلبستگی پرخاشگری ارتباطی پنهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۴۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبک های دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعه ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونه گیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روش های آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. به طورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) بود.
۷۷.

اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: درمان فراشناختی اعتیاد به اینترنت اهمال کاری تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۳۹
مقدمه: اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی و پیامدهای آن ها در میان نوجوانان و دانش آموزان، عواقب خطرناکی داشته و همچنین شیوع بالایی در بین دانش آموزان دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره گروهی فراشناختی بر اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در دانش آموزان بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری دوماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان تاکستان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تشکیل دادند که ۳۰ نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. جمع آوری اطلاعات براساس پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راث بلوم، ۱۹۸۴) و اعتیاد به اینترنت (یانگ، ۱۹۹۶) صورت گرفت. گروه آزمایش مشاوره گروهی فراشناختی را دریافت نمودند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری و اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در کاهش اعتیاد به اینترنت (F=۱۴/۶۳, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۶) و اهمال کاری تحصیلی (F=۱۵/۳۴, P<۰/۰۱, η۲=۰/۳۷) تفاوت معناداری وجود داشت. نتایج تحلیل واریانس مکرر تک گروهی نشان دهنده پایداری تأثیر درمان فراشناختی در کاهش اعتیاد به اینترنت و اهمال کاری تحصیلی در طولانی مدت بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، مشاوره گروهی فراشناختی بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و اعتیاد به اینترنت دانش آموزان تأثیرگذار بود. بنابراین پیشنهاد می گردد، برای پیشرفت تحصیلی و کاهش وابستگی به اینترنت دانش آموزان، جلسات مشاوره گروهی فراشناختی برای دانش آموزان در فعالیت های مدرسه در نظر گرفته شود.
۷۸.

شناسایی نیازهای آموزشی پیش از ازدواج مجدد: یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیازهای آموزشی ازدواج مجدد گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۵۷
زمینه: ازدواج مجدد با اینکه فرصت دوباره ای برای تجربه زندگی مشترک است؛ ولی پیشینه های نظری و تجربی انجام شده در این زمینه بیانگر این واقعیت است که این گروه تنش های زیادی را تجربه می کنند و همچنین میزان طلاق در بین آن ها در سطح بالایی قرار دارد. با این حال چالش های ادراکی و نیازهای آموزشی این گروه بطور جامع تاکنون در پژوهش خاصی مورد شناسایی قرار نگرفته است و در این زمینه خلاء پژوهشی وجود دارد هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی نیازهای آموزشی پیش از ازدواج مجدد بودروش: روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع گراندد تئوری بود. پژوهشگر از میان زنان و مردان، 16 نفر و از میان متخصصین، 12 نفر را برای مشارکت در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب کرد. مصاحبه ها ضبط و با استفاده از روشِ تحلیل اشتراوس و کوربن (1998) تحلیل شدیافته ها: واکاوی بیانات مصاحبه شوندگان منجر به طراحی مدل آمادگی برای ازدواج مجدد، با یک مقوله هسته ای (انتخابی واقع بینانه و ورودی ایمن به رابطه پرچالش)، چهار عامل علی (روشن سازی ملاک های ازدواج مجدد، واکاوی آمادگی های فرد، شناخت با غایت تناسب سنجی و همچنین وارسی احتمال وجود چرایی های ناسالم جهت ازدواج مجدد)، سه عامل زمینه ساز (آگاهی نسبت به نقش مانع زایی خانواده، بینش دهی نسبت به چالش های زوجی و چالش های والدگری)؛ چهار عامل مداخله ای (تسهیل رهایی فرد از رابطه قبلی، تقویت توانمندی های درون فردی، تقویت مهارت های زوجی و آموزش ضرورت های ارتباطی در تعامل با فرزندان)، چهار کنش (حل مشارکتی چالش های مرتبط با فرزندان، پذیرش چالش های زوجی و مشارکت در رسیدگی به آن ها، ترسیم روابط والد _ فرزندی مبتنی بر مهرورزی و ترسیم رابطه زناشویی مبتنی بر عشق) و یک پیامد (زندگی زناشویی مجدد با کیفیت) شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش، زمینه را برای طراحی برنامه های آموزشی پیش از ازدواج مجدد فراهم کرد. برنامه هایی که اجرایی شدن آن، احتمال داشتن پیوند مجدد توام با کیفیت را افزایش می دهد.
۷۹.

اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش فرسودگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی زوج درمانی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش فرسودگی زناشویی در زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره استان البرز و نواحی در سال 1399 بودند از بین تعداد 14 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (زوج درمانی گاتمن) و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند (7 زوج در هر گروه). زوج درمانی گاتمن (2008) طی 15 جلسه 90 دقیقه ای انجام گرفت و گروه گواه، آموزشی دریافت نکرد. دوره پیگیری دو ماه پس از پایان جلسات اجرا شد. داده ها از طریق پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) و فرسودگی زناشویی پاینز (1996) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمن بر بهبود کیفیت زندگی (50/8=F، 001/0=P) و کاهش فرسودگی زناشویی (22/11=F، 001/0=P) افراد مؤثر است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت رویکرد زوج درمانی شناختی - سیستمی گاتمن بر بهبود کیفیت زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین مؤثر است.
۸۰.

بررسی رابطه بخشش و جهت گیری مذهبی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بخشش تعارض زناشویی جهت گیری مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۹۸
سابقه و هدف: ازآنجاکه تعارضات زناشویی تأثیرات مخرب بی شماری بر سلامت روانی، خانوادگی و حتی جسمی افراد جامعه وارد می سازد؛ شناخت عوامل مؤثر بر آن امری ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل معلمان متأهل و دارای فرزند شهر قم بودند که در تابستان سال 1395 آموزش ضمن خدمت می دیدند. از میان این جامعه (627N=)، بر اساس جدول مورگان نمونه ای به حجم 240 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه های جهت گیری مذهبی آلپورت، بخشش رای و تعارض زناشویی ثنایی و براتی ارزیابی شدند و داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش بکوارد تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها : نتایج نشان داد که تعارض زناشویی با بخشش و جهت گیری مذهبی درونی رابطه منفی و معناداری داشت ولی بین تعارض زناشویی و جهت گیری مذهبی بیرونی رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که توجه به جهت گیری مذهبیِ زوج و تلاش برای آموزش مهارت بخشش به آنان نقش مهمی در کاهش تعارضات زناشویی خواهد داشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان