مطالب مرتبط با کلیدواژه

کفالایا


۱.

رستاخیز مانوی در کفالایای قبطی و تطبیق آن با متون پارسی میانه و پارتی تورفانی، بر اساس تاریخ ادبیات مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مانویت رستاخیز کفالایا پارسی میانه پارتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۶ تعداد دانلود : ۵۹۱
یکی از مهم ترین بخش های اساطیر مانوی، روایات مربوط به رستاخیز و پایان جهان است. هرچند نوشته های گوناگون مانویان، از فرقه های گوناگون و زبان های مختلف، در نوع نگاه به رستاخیز و نیز در کلیت روایات، با هم سازگارند، اما تفاوت هایی هم در این روایات به چشم می خورد. در این نوشتار، به تفاوت روایات مربوط به رستاخیز، در متون ایرانی میانه تورفانی و کفالایا ی قبطی پرداخته ایم. آثار تورفان توسط مانویان آسیای مرکزی از فرقه دیناوریه و کفالایا توسط مانویان مصر نگارش یافته اند. در هردو روایت، در پایان جهان، بخشی از نور برای ابد در تاریکی اسیر می ماند. تفاوت های اساسی این دو روایت که خود ناشی از تفاوت جهان بینی و ریشه های فکری و فرهنگی این دو گروه از مانویان است، در سه محور اساسی قرار می گیرند: 1- در متون تورفان، ایزدان از اسارت ابدی بخشی از نور در تاریکی، هیچ اندوهی به دل راه نمی دهند؛ حال آنکه در کفالایا ایزدان از این اسارت سخت می گریند و مویه می کنند.2- به طور کلی و پیرو مورد نخست، ایزدان در روایات تورفانی از ویژگی های انسانی چون اندوه و ترس و مویه گری بری اند، حال آنکه در کفالایا، ایزدان به این دردهای انسانی مبتلایند و چهره ای زمینی تر دارند.3- در متون تورفان، علت اصلی اسارت نهایی پاره هایی از نور، ناامیدی آنها به رستگاری است. در این روایات، کلید رستگاری، امید است. در کفالایا برای امید چنین نقشی قایل نشده اند. در پایان، به تاثیرریشه های فکری و فرهنگی ایران و مصر بر شکل گیری این تفاوت ها می پردازیم.
۲.

کارکرد و مفهوم نوس در کفالایای قبطی نسخه برلین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوس کفالایا فلسفه پیشاسقراطی عقل منوهمند روشن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۴
کتابت متون مقدس، امری بسیار حیاتی و مهم در نظام دینی مانوی است. مانی، امتیاز دین خود را در این می دانست که تعالیم خود را مکتوب کرده است و سنت شفاهی را که میراث پیشینیان است برچیده. مانویان با کتابت آثارشان، به حیات فکری خود طی سده ها ادامه داده اند. مانی و اخلافش مواعظ، سروده ها و مزامیر را به زبان های فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، ترکی ایغوری، قبطی و یونانی نگاشته اند که متون مکشوفه در سده های اخیر، شاهد این مدعاست. متون ادبی مانوی گواه تلاش های آگاهانه نویسندگان، مترجمان و نگارگران مانوی در انتقال مفاهیم فلسفی، اساطیری و دینی  در بین عموم مانویان هستند. یکی از این متون شناخته شده، کفالایای قبطی مکشوفه خطه کلیس است که توسط شاگردان مانی جمع آوری و نگاشته شده است. این متن قبطی متضمن 221 فصل است که هر فصل به پرسشی با موضوعات مختلف اختصاص یافته، پاسخ دهنده، روشنی بخش (فوستیر) یا همان مانی است که به پرسش ها دقیق و حساب شده پاسخ می دهد. متن قبطی کفالایا متنی است که به اصول و مبانی فلسفی اندیشه مانی موشکافانه تر از دیگر متون مانوی، توجه می شود. این متن حاوی کلمات یونانی فراوانی است که گاه می توان معادلی در ادبیات مانوی شرقی برایشان جست اما هستند واژگانی که هم وزنی در متون مانوی شرقی ندارند از این جمله باید به «نوس» اشاره کرد. واژه ای یونانی با پیشینه ای هومری. در این مقاله تلاش بر این است که با واکاوی واژه نوس در ادبیات و آثار فلاسفه و قدمای یونان باستان و مقایسه کارکرد و نقش آن در متن مانوی کفالایا به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در ترجمه فارسی کفالایا (5931) واژه نوس به همان شکل یونانی نوس ثبت و ترجمه شده و برای آن  همتایی چون «عقل»، «منوهمند روشن» و «بهمن» انتخاب نشده است. پاسخ این پرسش پیچیدگی هایی را که در خصوص مفهوم و کارکرد نوس در کفالایا وجود دارد نیز روشن خواهد کرد.