طیبه ماهروزاده

طیبه ماهروزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه الزهرا علیهاالسلام 
پست الکترونیکی: mahrouzadeh@alzahra.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی دوره ابتدایی تلفیق برنامه درسی تلفیقی تلفیق علم- تکنولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۳ تعداد دانلود : ۸۸۰
یکی از موضوعاتی که در نظام آموزشی باید بدان پرداخت، آموزش است. آموزش از ترکیب چهار نظام که در تعامل با یکدیگرند، به وجود آمده است. این چهار نظام عبارتند از تدریس، یادگیری، ساختار و برنامه درسی. برنامه درسی طرحی برای عمل است که ساختار را هدایت می کند. موضوع دیگر، جایگاه دانش و چگونگی تبدیل آن به ماده درسی است. در تعلیم و تربیت پست مدرن، دانش به خودی خود هدف نیست، بلکه هدف، \""گفتمان سازنده دانش\"" است به همین جهت در کلاس درس، تمرکز بر ساختن دانش، فهم، همکاری و مشارکت است. نظام آموزشی کشور ها به منظور تربیت فراگیرانی مستقل، منعطف، خلاق و دارای تفکر انتقادی لازم است در حوزه اهداف، محتوا، وسایل، روش ها و نیز فرصت ها و فعالیت های تربیتی تجدیدنظر به عمل آورند. از دیرباز طراحی برنامه درسی و ارائه موضوعات به شکل های مختلف صورت گرفته است. در آغاز قرن بیستم متفکران تعلیم و تربیت در مسیر تلفیق برنامه درسی گام نهادند؛ اما روند مسلط در این قرن مبتنی بر رویکرد تک رشته ای، تکثر دروس و برنامه درسی رشته محور بوده است. تلفیق به معنای سازگار کردن و باهم آمدن است و با تخصصی شدن و جداسازی موضوعات درسی مغایرت دارد. تلفیق، مبتنی بر نگرش کل نگر است که سعی دارد آموزش را با زندگی روزمره فراگیر مرتبط سازد. هدف از این پژوهش، تبیین برنامه درسی تلفیقی، بیان انواع آن و چگونگی تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی دوره ابتدایی است. روش بکار گرفته شده، روش تحلیلی- استنتاجی است. بدین منظور پس از تبیین برنامه درسی و توضیح درباره تلفیق، به نمونه هایی از تلفیق در حوزه محتوا مانند تلفیق موضوعات و دانش بنیادین، تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با تمام حوزه های دانش، اشاره شده است. بر اساس مطالعات و تحلیل های انجام شده می توان نتیجه گرفت که: با تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی به طور عام و در دوره ابتدایی به طور خاص، میزان یادگیری و تسلط دانش آموز بر محتوای سازماندهی شده افزایش می یابد و دانش آموز بهتر می تواند مطالب آموخته شده را در زندگی واقعی بکار گیرد.
۲۲.

جهانیشدن و هویتیابی دینی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین هویت جهانی شدن هویت دینی جهانی شدن فرهنگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۶۳۹
جهانی شدن یا جهانی سازی از موضوعات چالش برانگیز عصر حاضر است که مسائل تازه ای چون هویت یابی نوجوانان و به طور خاص هویت یابی دینی در جوامع مذهبی را پیش آورده است. جهان بینی حاکم بر عصر جهانی شدن، جهان بینی سکولاریستی است که ارزش های دینی را از شئون مختلف زندگی اجتماعی جدا می داند، در صورتی که دین پیوندی وثیق با ارزش های اخلاقی داشته و بهترین راه برای دستیابی به اخلاقیات است. این در حالی است که در عصر جهانی شدن اخلاقیات دچارانحطاط و هویت یابی دینی دستخوش تعلیق و سردرگمی شده است. در این پژوهش، غرض آن است که تاثیر جهانی شدن بر هویت یابی دینی نوجوانان تبیین شود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی-نظری است. روش بکار رفته در آن توصیفی-تحلیلی (اسنادی) و شیوة تجزیه و تحلیل اطلاعات عقلانی– منطقی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش برداری استفاده شده و منابع تحقیق شامل آثار مکتوب و غیرمکتوب می باشد. در این پژوهش، برای دستیابی به هدف پژوهش به سؤالات زیر پاسخ داده شد: مقصود از جهانی شدن و جهانی شدن فرهنگی چیست؟ هویت دینی چیست و آثار مترتب بر آن کدام است؟ عوامل مؤثر بر هویت دینی چیست و موانع دستیابی به آن کدامند؟ و بالاخره، دین در عصر جهانی شدن دارای چه جایگاهی است؟ همچنین، پس از پاسخ به سؤالات ذکر شده و نتیجه گیری، با عنایت به موج بیداری اسلامی درجهان اسلام، راهکاری جهت دستیابی به هویت دینی در سطح ملی و منطقه ای ارائه شد است.
۲۳.

گفت و گو؛ از جدل فلسفی تا کنش تربیتی

کلیدواژه‌ها: گفت وگو دیالکتیک سقراط باختین گادامر هابرماس فریره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۷۴۳
گفت و گو پدیده دیرپای انسانی است که بر پایه ماهیت معرفت شناختی خود، انگاره های فلسفی و نظریه های گوناگونی را به خود اختصاص داده و آنها متناسب با دیدگاه اندیشه گران به انسان و جایگاه او در ساخت واقعیت، تحول یافته اند. از این رو شناسایی جایگاه گفت وگو در آموزش، نیازمند بررسی نظریه های یاد شده و رویکردهای تبیینی آن هاست که مقاله حاضر به شیوه تحلیلی بدان می پردازد. و در پی آن با شناسایی دیالکتیک به عنوان رویکرد روش شناختی سقراط، پایه گذار آموزش مبتنی بر گفت وگو، عرصه های گوناگون کاربرد آن را در گفت وگوگرایی باختین، تأویل هرمنوتیک گادامر و کنش تفاهمی هابرماس، بررسی می کند و در نهایت بر پایه اصول نظری قابل استنتاج از آن ها، الگوی عملی آموزش مبتنی بر گفت وگو در دیدگاه فریره، را ارائه می نماید.
۲۴.

تاثیرآموزش گفت وگو محور بر تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش گفت وگو محور بحث گروهی بحث سقراطی مهارت های تفکر انتقادی گرایش به تفکر انتقادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
پژوهش حاضر، به هدف شناسایی دو اثر( شناختی و عاطفی) روش های بحث گروهی و بحث سقراطی برتفکر انتقادی، در روش ترکیبی(کمی- کیفی) و در یک طرح همزمان لانه گزین، به اجرا درآمد. در بخش کمی از طرح نیمه آزمایشی (مقایسه گروه های نابرابر) استفاده شد که در آن به دلیل دشواری انتخاب و انتصاب تصادفی آزمودنیها در گروههای آزمایشی، مطالعه بر روی نمونه هدفمند(55 نفر) شامل سه گروه طبیعی (تشکل یافته) و همتا از دانشجویان دختر رشته علوم تربیتی در مقطع کارشناسی و از دو دانشگاه آزاد( دو کلاس) و علمی کاربردی(یک کلاس)، صورت پذیرفت. پس از طراحی الگوهای اجرایی، مطابق با سرفصل آموزشی درس روان شناسی تربیتی، دو الگوی آزمایشی بحث گروهی و بحث سقراطی به طور همزمان با الگوی گواه (روش سخنرانی) در طول یک نیمسال تحصیلی، اجرا گردیدند و داده های حاصل از ارزیابیهای دوگانه(پیش آزمون- پس آزمون) به واسطه آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا وپرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا زمینه را برای بررسی درستی فرضیات پژوهش فراهم آوردند: در بخش کمی، داده های حاصل از پردازش کمی، برتری میانگین دو گروه آموزش گفت وگومحور در هر دو بعد عاطفی و شناختی تفکر انتقادی، نسبت به گروه گواه را نشان دادند. اما در سطح استنباطی و بر پایه ابزار آماره ای تحلیل کوواریانس چند متغیری مفروضه تفاوت معنادار میان گروههای آزمایشی و گواه، تائید نگردید. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه باز و استانداردشده پایانی برای دو گروه مشارکت کننده دربحث سقراطی و بحث گروهی، به روش تحلیل تفسیری و به شیوه رویکرد نظریه زمینه ای گلاسر و استراوس، پردازش شدند و نتیجه حاصل علاوه بر اثربخشی روش های آموزش گفت وگومحور در بهبود هفت عنصر گرایش به تفکر انتقادی (تحلیل گرایی، فراخ اندیشی، اعتماد به توانایی تفکر انتقادی خود، جستجوی حقایق و بلوغ در قضاوت، خود ارزیابی و توسعه عادت)، اثر این روش ها در رشد گرایش به تعامل اجتماعی، گرایش به صحبت درجمع و پویایی در کلاس درس نشان داده شد.
۲۵.

مدرسه زندگی، ماهیت و چگونگی تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش ها محتوا معلم مدرسه زندگی هدف ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۲۱
هدف از این پژوهش، تبیین مبانی فلسفی مدرسه زندگی، ویژگی ها و چگونگی تحقق آن است. دیوئی با انتقاد از مدارس سنّتی، به تأسیس مدرسه آزمایشگاهی یا مدرسه زندگی اقدام کرد. شعار مدرسه زندگی، آموختن برای زیستن از طریق عمل است. در نظر او مدرسه خود زندگی است و نه آماده شدن برای زندگی. تعلیم و تربیت به منزله رشد و متضمن تجربه است. یادگیری باید با توجه به علائق، رغبت ها و تفاوت های فردی کودکان انجام شود. در مدرسه زندگی هدف ها از پیش تعیین نمی شود، بلکه بنا به موقعیت و در حین عمل ظهور مییابد. محتوا نیز از پیش تعیین نمی شود، محتوای درسی و موقعیت های تربیتی به نحوی تدارک دیده می شود که به پرورش مهارت های اجتماعی، مهارت حل مسأله، قوه خلّاقیت و تفکّر انتقادی منجر شود. درچنین مدرسه ای محیط شاد و سازنده است. روش تدریس بر فعالیت شاگرد مبتنی است. نقش معلم مدیریت کلاس درس نیست، بلکه معلم راهنما وهدایت کننده یادگیری و شاگرد، محور جریان تربیتی است. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی بود. بر اساس یافته های پ ژوهش می توان از جنبه های مورد تأیید مدرسه زندگی در جهت ایجاد تغییرات سودمند در نظام آموزش و پرورش به ویژه نظام مدرسی، بهره گرفت.
۲۶.

تأثیر روش اجتماع پژوهی برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت های شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان مهارت های شهروندی روش اجتماعی پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۰ تعداد دانلود : ۷۴۸
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر روش اجتماع پژوهی برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت های شهروندی آنان بر روی 60 دانش آموز پسر پایه سوم ابتدایی یکی از مدارس کرمان انجام شد. دو گروه شاهد و آزمایش به طور تصادفی مشخص گردیدند. برنامه آموزش فلسفه به کودکان به مدت 11 جلسه، به صورت اجتماع پژوهی بر گروه آزمایش اعمال گردید. ابزار جمع آوری داده ها مشتمل بر مشاهده و واقعه نگاری (روش کیفی) و پرسش نامه محقق ساخته (روش کمی) بود. برای بررسی فرضیه پژوهش از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی مانند جدول، نمودار محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی و آمار استنباطی شامل آزمون t مستقل استفاده شد. با اطلاعات جمع آوری شده در هنگام اجرای برنامه آموزش فلسفه به کودکان، به توصیف های تحلیلی و طبقه بندی تغییرات رفتاری دانش آموزان پرداخته شد. بر اساس نتایج، اجرای روش اجتماع پژوهی برنامه آموزش فلسفه به کودکان، می تواند بر پرورش مهارت های شهروندی دانش آموزان سوم دبستان تأثیر مثبت داشته باشد.
۲۷.

ذهنیّت فلسفی و نگرش به روش های تدریس فعال در میان معلمان ریاضی (مقطع راهنمایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت فلسفی جامعیت انعطاف پذیری تعمق تدریس فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۷ تعداد دانلود : ۱۰۴۱
امروزه نظام های آموزشی هــمّ خود را عمدتاً به انتقال معلومات و مهارت ها معطوف داشته اند و حال آنکه نخستین رسالت نظام های آموزشی، آموزش "" چگونه فکر کردن "" است . از آنجا که پرورش قوه تفکر، منوط به قدرت اندیشه و ذهنیّت فلسفی معلمان و نیز شیوه تدریس آنها است، پژوهش حاضر درصدد است تا نخست ذهنیّت فلسفی معلمان را بسنجد سپس ارتباط هر یک از ابعــاد سه گانه ذهنیّت فلسفی معلمــــان (تعمّق، جامعیّت و انعطاف پذیری) را با نگرش آنها نسبت به روش های تدریس فعال بررسی کند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دبیران ریاضی مدارس راهنمایی دخترانه شهر اصفهان (216 نفر) بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 88 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه پیش ساخته ذهنیّت فلسفی و نیز پرسشنامه محقق ساخته نگرش سنجش روش های تدریس فعال است. روایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ محاسبه شد. این ضریب برای پرسشنامه ذهنیّت فلسفی 84% و برای پرسشنامه نگرش به روش های تدریس فعال 77% به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی بااستفاده از مشخصه های آمار توصیفی ودر سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی، آزمون تی تک متغیره و رگرسیون چندگانه استفاده شد. بر طبق نتایج بین ذهنیّت فلسفی و نگرش به روش های تدریس رابطه معنادار در سطح 01/0وجوددارد. بین ابعاد ذهنیّت فلسفی، بعد جامعیّت بامیانگین 136/4 سطح بالاتری را نسبت به دو بعد تعمّق و انعطاف پذیری در میان معلمان به خود اختصاص داد. همچنین بین هریک از ابعاد جامعیّت، تعمّق و انعطاف پذیری ذهنیّت فلسفی و نگرش به روش های تدریس فعال رابطه معنادار وجود دارد، اما رابطه بین بعد انعطاف پذیری و نگرش به روش های حل مسئله، اکتشافی وپروژه درمرتبه اول، قراردارد.
۲۹.

دین و ارزش ها از دیدگاه کانت و فیلسوفان نوکانتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل عملی تکلیف پیشینی ( مقدم بر تجربه ) آزادی اراده امر مطلق ( تنجیزی )

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰۱ تعداد دانلود : ۱۴۰۱
"کانت عقل را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم کرده است. او در عقل عملی، به تاسیس نظامی اخلاقی همت گمارد که بنیان آن بر قضایای اخلاقی پیشینی استوار بود. کانت با تقسیم عقل به نظری و عملی حیطه ی دانش را از ارزش جدا ساخت. ادیان الهی و برخی از فلاسفه ی اخلاق، دین را مقدم بر اخلاق دانسته و اخلاق را بر پایه ی دیانت استوار ساخته اند؛ در حالی که کانت تلاش نمود تا دین را بر پایه ی اخلاق استوار سازد و بنیاد دین را از الهیات به اخلاق، و از عقاید به رفتار تغییر دهد. با ارائه ی نظریات کانت، دین از حوزه ی استدلال بیرون رفت و صرفا از سنخ اخلاق به شمار آمد. بدین سان، زمینه ی لازم برای جدائی دیانت از علم و نیز جدائی دین از شئون مختلف اجتماعی فراهم شد. در میان فیلسوفان نوکانتی، ویندل باند ارزش ها را اساسی ترین مسئله در فلسفه می دانست. وای هین گر معتقد است آن چه برای ما ارزش مند است، در عالم واقع بی اهمیت است. هوف دینگ درباره ی واقعیت نهائی تردید دارد، اما آدمی را به تحقق بخشیدن ارزش ها می خواند. کوهن و دیگر فیلسوفان مکتب ماربورگ به نظریه ی حلولی که بر اساس آن دین و اخلاق یکی شناخته می شود، باور دارند. چنین دیانتی، قاعدتا، یا بدون خدا است و یا خدائی دارد که بیش از یک مفهوم نمی تواند باشد؛ یعنی دین تهی از باورهای متعالی. "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان