عبدالاحد غیبی

عبدالاحد غیبی

مدرک تحصیلی: عضو هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۴ مورد از کل ۵۴ مورد.
۴۱.

تصویر المرأه العربیه المهاجره في روایه "بروکلین هایتس" لمیرال الطحاوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المرأه الروایه میرال الطحاوی بروکلین هایتس الاغتراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۵۸
"میرال الطحاوی"، کاتبه مصریه معاصره تجتهد أن تُصوّر آلام المرأه وآمالها فی المجتمع المصری بکتابه الروایات التی غلبت علیها النزعه النسویه. تلعب المرأه دوراً هاماً فی روایات هذه الکاتبه حیث یمکن أن تعتبر آثار الطحاوی صدیً لصوت النساء فی الأدب النسوی المصری. روایه "بروکلین هایتس"، إحدی روایات هذه الکاتبه المصریه الشهیره التی تمکنّت فی تحقیق أهدافها فی التعبیر عن آلام النساء ومعاناتهن. اغتراب المرأه العربیه المهاجره ووحدتها من أبرز موضوعات هذه الروایه؛ المرأه التی شهدت مشاکل الحیاه فی الغربه وترید التغلب علیها باعتبارها راویه الروایه. هذه المقاله التی تبحث عن روایه بروکلین هایتس معتمده علی المنهج التحلیلی والتوصیفی تشیر إلی أنّ صوره المرأه العربیه المهاجره هی صوره حزینه ومضطربه. المرأه التی غادرت بلدها باحثه عن حیاه طیبه وهادئه ولکنها وجدت هذه المصائب والمشاکل فی ثیابها الجدیده فی البلد الغریب. هذه الروایه ذات النزعه الواقعیه التی تصور حیاه المرأه المهاجره خاصه المرأه المهاجره العربیه إلی بلدان الغرب تُعبّر عن خلافات معقّده وفوارق عدیده بین الشرق والغرب فی التقالید والعادات. والحقیقه أنّ المهجر لیس مدینه فاضله کما یظنه البعض وهناک تحدیات ومشاکل کثیره فی حیاه المهاجرین إلی البلدان الأجنبیه من المعتقدات التقلیدیه إلی سلوک المجتمع المضیف. وعلی المهاجر أن یبحث عن العلاج فی المجتمع الذی ولد وترعرع فیه لا فی البلد الغریب الذی لایعرف للمهاجرین أیّ قیمه وعنایه.
۴۲.

رهیافتی زبان شناختی بر جایگاه و نقش آفرینی «کلمه» و «جمله» به عنوان واحدهای زبانی در فرآیند ترجمه قرآن کریم (موردکاوی سوره مبارکه فاتحه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم روش های ترجمه رویکرد مترجم واحدهای زبانی سوره فاتحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۳۴
مترجمان قرآن کریم در ترجمه های خود به واحدهای زبان اعم از واج، واژه، ترکیب، عبارت و جمله توجه کرده اند و روش ترجمه خود را لفظ به لفظ، تحت اللفظی، آزاد (اقتباسی)، تفسیری و معنایی (مفهومی، گویا، محتوا به محتوا) انتخاب نموده اند. هر یک از روش های ترجمه، به یک واحد زبانی متکی است و مترجمان رویکرد خود را بر اساس آن تعریف می کنند. پژوهش حاضر با رویکرد درزمانی و به روش توصیفی- تحلیلی، فرآیند تحولی واحدهای زبانی را در انواع روش های ترجمه قرآن کریم و سیر تحولی آنها را در طول زمان و با تکیه بر ترجمه های سوره فاتحه توضیح و تمایز هر کدام را با دیگری بررسی کرده و از طریق تعیین واحد های زبانی، نکات مثبت و منفی هر یک از این روش ها را به همراه چالش های موجود در فرآیند ترجمه قرآن تببین نموده است. نتیجه نشان می دهد تحولات مربوط به روش ها ی ترجمه قرآن کریم در دو زمینه رویکرد و واحدهای زبانی بوده است؛ به این معنی که از نویسنده محوری یا مخاطب محوری به واحدهای زبانی تکیه داشته و از کلمه به جمله تحول یافته است؛ همچنین مترجمان قرآن کریم در ابتدا برای رعایت دقت و امانت، از واحد زبانی کلمه بهره مند شدند و روش ترجمه لفظ به لفظ را پیشنهاد کردند، سپس به جمله محوری روی آورده و روش هایی از قبیل ترجمه معنایی و تفسیری را به کار گرفتند؛ بنابراین تفاوت غالب ترجمه های سوره فاتحه در سطح معانی اولیه کلمات، آیات و کل سوره می باشد که این مسأله از نگاه نویسنده محوری یا مخاطب محوری به قرآن ناشی شده است.
۴۳.

تحلیل زبان شناختی سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی متن حل مسأله احسان عبدالقدوس لن أعیش فی جلباب أبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۲۱
زبان شناسی متن، شاخه ای نوپا در حوزه زبان شناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر می رود و بر مطالعه متن به عنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید می ورزد. از میان رویکردهای مختلف زبان شناسی متن، الگوی حل مسأله هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب می شود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن می پردازد. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوه روایتی این رمان به گونه ای است که می توان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسأله اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره می چرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخ های متعددی برای حل مسأله اول ارائه می شود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. به همین دلیل، مسأله نخست با وجود ورود به چرخه مجدد، به صورت حل نشده باقی می ماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخه طولانی با ارزیابی مثبت پاسخ های ارائه شده با موفقیت به اتمام می رسند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت می کند.
۴۴.

بررسی تطبیقی مضامین رمانتیسم در اشعار مفدی زکریا و محمدحسین شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر عربی شعر فارسی نوستالوژی فقر طبیعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۳
اشعار زکریا و شهریار زیباترین و دلنشین ترین مفاهیم و مضامین رمانتیکی را به تصویر می کشد. اشعار این دو شاعر مضامین رمانتیکی مشترکی دارند که از برجسته ترین آن ها می توان به طبیعت، غربت، فقر و وطن پرستی اشاره کرد. طبیعت به عنوان یکی از پر بسامدترین مفاهیم و مضامین رمانتیکی است که بیش تر اشعار زکریا و شهریار را به خود اختصاص داده است؛ طبیعتی که شاعر از ناامیدی روزگار به آن پناه می برد و آن را مکانی امن برای خود قرار می دهد. مفدی زکریا و شهریار این مضامین رمانتیکی را با تشبیهات زیبا و خیال انگیز خلق می کنند که در ذهن و قلب خواننده تأثیری شگرف می گذارد. در این پژوهش سعی بر این است مفاهیم مشترک رمانتیکی در اشعار دو شاعر سرشناس الجزائری و ایرانی به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد.
۴۵.

تحلیل اشعار عزالدین میهوبی و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان کلیدی سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو عزالدین میهوبی احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۷۹
نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یرگیرو، وام گرفته از نظریه تواصل رومن یاکوبسن است، با این تفاوت که وی کارکردهای شش گانه زبان را تلفیقی از نشانه شناسی زیبایی شناسی، منطقی و اجتماعی می داند که در این نظریه متون،  نشانه ها، رمزگان ها و کاربرد آن ها در فضای بیرون و درون بررسی می شوند.  پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-تطبیقی و بر اساس مکتب آمریکایی انجام شده، در پی تحلیل اشعار عزالدین میهوبی (1) و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی گیرو است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که  این سطوح در اشعار دو شاعر به طور کلی در قالب کارکردهای ارجاعی، عاطفی، زیبایی شناختی، کنایی، همدلی و فرازبانی تجلی یافته اند؛ و از وجوه تشابه و تفاوت بر پایه نظریه سطوح معنایی گیرو این است که کارکردهای عاطفی، ادبی، همدلی و ارجاعی، بیشترین بسامد را در اشعار هر دو شاعر دارند، اما ساختارهای زبانی و گزینش هنر سازه ای بیانی در شعر آن دو به دلیل تفاوت زبانشان، متفاوت است. همچنین کارکرد ارجاعی در اشعار هریک از آن ها با شخصیت های دینی و تاریخی، نمود پیدا کرده، اما به دلیل تفاوت دین دو شاعر (یکی مسلمان و دیگری مسیحی) این کارکرد در اشعارشان متفاوت است. همچنین کارکرد زیبایی شناختی در قالب مفهوم زندان و آزادی در شعر دو شاعر متجلی است، اما به دلیل تمایز فلسفه زندگی دو شاعر که در ناخودآگاه آن ها نقش بسته است، در شعر شاملو برخلاف میهوبی خود را اسیر تقدیر و محبوس در زندان می داند. کارکرد فرازبانی نیز کم ترین بسامد را در شعر دو شاعر داشته است.
۴۶.

ظاهره الازدواجیه اللغویه بین الفصحى والعامیه في روایه دلشاد: سیره الجوع والشبع، للروائیه بشرى خلفان حسب نظریه شارل فرغیسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الروایه الازدواجیه اللغویه شارل فرغیسون بشرى خلفان دلشاد سیره الجوع والشبع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
ظاهره الازدواجیه اللغویه تتحدث عن وجود لغتین، ألا وهما اللغه العامیه واللغه الفصحى عند فرد فی مجتمع واحد. فیستخدم الأولى فی تعاملاته الیومیه، والثانیه أثناء الرسمیات وخط الحدیث الکتابی. أتى تعریف الازدواجیه اللغویه لأول مره بهذا المعنى والمصطلح فی مقال قدّمه العالم اللغوی، شارل فرغیسون، عام 1959م، بعدما لم یجد من ینقل أصل مصطلحها الفرنسی إلى الإنجلیزیه. ثمّ قدّم الکثیر من الدارسین والباحثین دراساتهم التی تتطرق إلی موضوع الازدواجیه اللغویه فی المجتمعات المختلفه ومجالات التعلیم ودخولها فی الأدب، وأشاروا إلى سلبیاتها وإیجابیاتها. وأما عن الازدواجیه اللغویه فی الحوار الروائی، فما هی إلا لتقریب المجتمع الروائی من عالم الواقع الذی یتحدث فیه الناس بشتى اللغات واللهجات. فلذا کان اختیار روایه دلشاد: سیره الجوع والشبع، للکاتبه بشرى خلفان أکثر تناسباً لهذه الدراسه حسب المنهج الوصفی التحلیلی، فی عالم الروایه علی أنّه کیف تتجسد فیه الازدواجیه اللغویه وکیف یمکن أن یتفنن فیه الکاتب لنقل أفکاره والتقرب من قرائه. فدلّت النتائج بعد اختیار أربعه خصائص أشار إلیها فرغیسون، کخصیصه الوظیفه والاکتساب والمفردات والتراکیب الصوتیه، على أن الوظیفه تحدد دور التوظیف اللغوی فی الشخصیات؛ وفی الاکتساب، تتبین اکتسابیه الفصحى عن طریق التعلیم، خلافاً للعامیه التی تأخذ دور اللغه الأم للفرد؛ وفی خصیصه المفردات، التشابهات بین المفردات العامیه والفصحى أحیاناً تشابهات جذریه؛ وأما فی خصیصه التراکیب الصوتیه، فیتضح تطور الکلمات التی تکون من أصل فصیح، وتغیر شکلها ولفظها فی العامیه. وکل هذا لم یحدث فی الروایه إلا لأجل التعامل والتواصل مع القارئ بشکل أسهل وأقرب لفهمه.
۴۷.

تحلیل مؤلفه های کارناوالی در رمان « عزازیل» یوسف زیدان با تکیه بر نظریه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد اجتماعی چندصدایی کارناوال یوسف زیدان رمان عزازیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۸۵
میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.
۴۸.

تحليل الاستعارة الاتجاهية (فوق -تحت) في رواية فرانكشتاين في بغداد لأحمد السعداوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الدلالات المعرفیه الاستعاره المفهومیه الاستعاره الاتجاهیه أحمد السعداوی فرانکشتاین فی بغداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
یعتبر علماء اللغه المعرفیون، مثل لایکوف وجونسون، الاستعاره لیس کحرفه أدبیه؛ ولکن کأداه مناسبه لکیفیه التفکیر والإشاره إلیها على أنها استعاره مفهومیه. من الأنواع المهمه من الاستعاره المفهومیه هی الاستعاره الاتجاهیه، ولها دور مهم فی نقل الدلالات الثقافیه والتعبیر عن موضوعات مجرده فی شکل أحاسیس وتجارب مادیه. یتناول هذا المقال الاستعاره الاتجاهیه (فوق تحت) فی روایه فرانکشتاین فی بغداد ، بطریقه وصفیه تحلیلیه. على الرغم من أن التخطیط (فوق تحت) فی الروایه، یستخدم فی الغالب للتعبیر عن الحالات الفیزیائیه الطبیعیه، إلا أن المؤلف فی بعض الحالات یشیر أیضا إلى نیته باستخدام التغریب والانزیاح واستخدام الاستعارات المضمونیه. فی هذه الروایه، یتم استخدام استعاره اتجاهیه (فوق) مع موضوع الهیمنه، والقوه، والصحه، والسعاده، والحیاه، والجبر، والوفره، والعقلانیه، والإیمان، والفهم، والفرج، والأمل، والمکانه الاجتماعیه الجیده، والمعرفه، والدفء، والفخر. ومن ناحیه أخرى، فقد ذکر المؤلف ضمن الاستعارات الاتجاهیه (تحت)، وهو ما یعنی السیطره، والضعف والعجز، والمرض، والحزن، وما إلى ذلک. وقد تصور المؤلف الحاله المادیه لهذه المواضیع، ولإدخالها فی ذهن المخاطب، استخدم کلمات، مثل "فوق"، و"علی"، و"تحت"، وأیضا الأفعال الماضیه والمضارعه. استخدم المؤلف المواقع الفیزیائیه والجسدیه للإنسان فی العالم والتجارب الموضوعیه له حتی یشیر إلی المیزات الثقافیه والفکریه ودلالاتها التی تحملها هذه الاستعارات. بعباره أخری، فهو باستخدامه لهذه الاستعارات، أعطی الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه تمیزه عن سائر الکلام.
۴۹.

نگاهی جامعه شناسانه به مواجهه خود و دیگری بر پایه نظریه هورتون کولی (مطالعه موردی: رمان أَقودُك إلی غيري از عائشة أَرناؤوط)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری هورتون کولی عائشه أرناؤوط رمان «أَقودُک إلی غیری»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
بی تردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایده پردازی های متفاوت تری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوه ها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورت بندی های جدید جامعه شناسان از آن می باشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعه شناس آمریکایی، از نظریه پردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی نسبت به ایده پردازان این حوزه نگریسته است. او با شیوه «درون نگری همدلانه» اش، خود را در پیوندی دائمی با جامعه تعریف می کند و جز در بافتار جامعه و آیینه اذهان دیگران، راهی برای کشف و فهم آن قائل نیست. کولی این پیوستار را در چهار شکل که مشتمل اند بر «پیوند ارگانیک»، «پنداربودگیِ دیگری»، «خودآیینگی» و «خود-دیگری گروهی»، با مختصاتی ویژه دسته بندی کرده است. این رویکرد جدید به خود و دیگری در پژوهش حاضر به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل رمان «أَقودُک إلی غیری» از عائشه أرناؤوط انتخاب شده تا به محوری ترین مسئله اش که از پیشانی نوشت آن هویداست، نگاهی علمی بیندازد. نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد که نویسنده سوری-آلبانیایی این رمان، بی توجه به نگره جامعه شناختی کولی و صورت های ارائه شده او در پیوند خود و دیگری نبوده است. او با طرحی که از وجود نامرئی «ساروس»  -عنصر مهم قصه اش- ریخته، مواجهه با دیگریِ خیالی یا «پنداربودگیِ دیگری» را به شکل پرنمودی تجسم بخشیده است. همچنین از رهگذر ارتباط متمایز و عمیقی که مریم - قهرمان داستانش - با شخصیت های متنوع داستان می سازد، جلوه پرواضحی از پیوند ارگانیک، خودآیینه سان و خود-دیگری گروهیِ کولی را تداعی کرده است؛ امری که جزئیات آن در لابه لای این پژوهش، با ذکر شواهدی از رمان به اشاره درآمده است.
۵۱.

بررسی تطبیقی اشعار حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی بر مبنای پوپولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم پوپولیسم استبداد آزادی استعمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۱
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.
۵۲.

الملامح الأنثویه فی الخطاب الشعری لسنیه صالح و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الخطاب الشعری الملامح الأنثویه سنیه صالح فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۵۷
فی العصر الراهن، أحد المجالات التی تم بحثها فی مجال علم اللغه هو دراسه اللغه الأنثویه. مع التوسع فی فروع علم اللغه والدراسات التی أجریت فی مجال المرأه، قد استنتج علماء اللغه أن هناک اختلافات جوهریه بین لغه المرأه ولغه الرجل، وقد أدی هذه الاختلافات فی اللغه إلی اختلافات فی الکتابه. یعتقد اللغویون أن لدی النساء وجهات نظر مختلفه تجاه العالم بسبب معنویاتهن المختلفه ومزاجهن الممتازه؛ لهذا فإن استخدامهن اللغه وأسلوب کتابتهن مختلفان عن الرجال. تسعی هذه الدراسه البحث عن اللغه الأنثویه لکل من سنیه صالح و فروغ فرخزاد والحصول علی ملامحهما ورؤیتهما الأنثویه فی الخطاب الشعری معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی. تدل النتائج علی أن الشاعرتین قد وظّفتا فی أشعارهما السمات الأنثویه توظیفاً باهراً. فی مستوی الکمات، استخدم کلتا الشاعرتین مجموعه واسعه من الألوان والکلمات الأمومیه والترکیبات العاطفیه وما إلی ذلک للتعبیر عن نوایاهما بسبب سماتهما الشخصیه الخاصه. وفی المستوی النحوی فتنتمی الشاعرتان أکثر إلی استخدام الجمل الاستفهامیه والجمل المحذوفه والمقطعه وکذلک استخدام الجمل التعجبیه والندائیه وما إلی ذلک.
۵۳.

اعجاز معنایی رسم الخط قرآن و چالش های ترجمه ای آن (مطالعه ی موردی: ترجمه عبدالعزیز سلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ترجمه رسم الخط عبدالعزیز سلیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۰
قرآن کریم نگارشی تا حدودی متفاوت از زبان عربی دارد، یکی از موارد اعجاز این کتاب آسمانی، اعجاز رسم الخط آن است که از دیرباز موردتوجه قرآن پژوهان و دوست دارانِ زبان عربی بوده و با گذر زمان، به علمی تبدیل گشته که چگونگی رسم الخط و نگارش مصحف از موضوعات مهمِّ آن است. باوجود اندک مخالفان، غالب صاحب نظران علوم قرآنی، به اعجاز معنایی رسم الخط در قرآن معتقدند و تابه حال آثار ارزشمندی در این خصوص از خود به یادگار گذاشته اند؛ اما بااین وجود، بازتاب این بُعد از اعجاز قرآنی در ترجمه های بیشتر مترجمان مغفول مانده است. با توجه به این که قرآن کریم لزوماً به زبان های مختلف و به خصوص زبان فارسی ترجمه می شود اهتمام به انعکاس تمام جنبه های معنایی آن از ضروریات یک ترجمه متعادل است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی-نقدی، درصدد ارزیابی میزان بازتاب اعجاز معنایی رسم الخط قرآن کریم در ترجمه جدید قرآن از عبدالعزیز سلیمی است که در سال 1397 ش، به چاپ رسیده است. بررسی رسم الخطِ برخی از واژگان قرآنی و بازتاب معانی آن ها در ترجمه مذکور، نشان می دهد باوجود قابلیت انعکاس بار معنایی رسم الخط در ترجمه ، مترجم توجه چندانی به این موضوع نداشته اند. ازاین رو با تأمل بیشتر در رسم الخط مفردات قرآن، می توان بر غنا و گیرایی ترجمه ها افزود.
۵۴.

بررسی الگوهای کنش ارتباطی داستان حضرت یوسف (ع) با تکیه بر نظریه یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش ارتباطی داستان حضرت یوسف (ع) گفتمان یورگن هابرماس کارکردهای سه گانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
نظریه کنش ارتباطی در تحلیل گفتمان بر عنصر زبان استوار است. یورگن هابرماس از صاحب نظرانی است که دیدگاهی جامع در زمینه کنش ارتباطی ارائه داده و در نظریه او کنش ارتباطی شامل سه بخش گفتاری، نمایشی و هنجاری است که با تکیه بر رویکرد وی می توان به شناخت دقیقی از معانی نامرئی در زیر لایه های یک گفتمان دست یافت. با عنایت به اینکه داستان حضرت یوسف (ع) از قصه های اندرز محور قرآن است و حضرت به مقتضای شرایطی که در آن قرار گرفته برای ابراز حقانیت الهی طریقه گفتگو را برگزیده است. بنابراین زبان و ارتباط کلامی در این داستان نقش محوری دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه کنش ارتباطی یورگن هابرماس به شناخت هر چه بیشتر نشانه شناسی داستان حضرت یوسف (ع) در گستره گفتگو میان شخصیت های اصلی و فرعی داستان، پرداخته است. نتایج حاصله از تحقیق گویای آن است که کنشگر اصلی حضرت یوسف (ع) است که از دیدگاه منِ شخصی، ایفای نقش می کند و گفتمان منسجمی با کاربست عنصر زبان و گفتگو در داستان برقرار می سازد. با توجه به نظریه هابرماس گفتمان حضرت یوسف (ع) از مشخصه هایی چون ترغیب، استقامت، مستندگویی و ... برخوردار است و اثبات حقیقت وجود خداوند با بیان براهین عقلی از جانب شخصیت محوری داستان بیان می شود. عنصر ترغیب برای برانگیختن احساس درونی مخاطب جهت گرایش به راستی بیشترین کاربرد را دارد. کنش ارتباطی نسبت به کنش نمایشی و هنجاری بسامد بالایی داشته و کنش های هنجاری از قبل سازماندهی شده و به سوی هدف اصلی جهت یافته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان