عبدالاحد غیبی

عبدالاحد غیبی

مدرک تحصیلی: عضو هیئت علمی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۳ مورد از کل ۵۳ مورد.
۴۱.

تحلیل زبان شناختی سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی متن حل مسأله احسان عبدالقدوس لن أعیش فی جلباب أبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۸۳
زبان شناسی متن، شاخه ای نوپا در حوزه زبان شناسی است که در بررسی زبان از سطح جمله فراتر می رود و بر مطالعه متن به عنوان بزرگترین واحد زبانی تأکید می ورزد. از میان رویکردهای مختلف زبان شناسی متن، الگوی حل مسأله هوئی، یکی از پرکاربردترین رویکردها محسوب می شود. این الگو که از چهار عنصر موقعیت، مسأله، پاسخ و ارزیابی تشکیل شده است، به بررسی چگونگی تولید و درک متن می پردازد. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» اثر احسان عبدالقدوس را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. شیوه روایتی این رمان به گونه ای است که می توان آن را با رویکرد حل مسأله بررسی نمود. سازمان این متن روایی حول محور سه مسأله اصلی، یعنی سرخوردگی عبدالوهاب، انزوای روزالین و ازدواج نظیره می چرخد. این سه مسأله ارکان اصلی رمان هستند. در این متن، پاسخ های متعددی برای حل مسأله اول ارائه می شود که ناموفق بوده و ارزیابی از آنها منفی است. به همین دلیل، مسأله نخست با وجود ورود به چرخه مجدد، به صورت حل نشده باقی می ماند. مسائل دوم و سوم بدون طی کردن چرخه طولانی با ارزیابی مثبت پاسخ های ارائه شده با موفقیت به اتمام می رسند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که سازمان متن روایی «لن أعیش فی جلباب أبی» تا حد زیادی با چهار عنصر الگوی حل مسأله منطبق است و ساختار آن از این الگو تبعیت می کند.
۴۲.

رهیافتی زبان شناختی بر جایگاه و نقش آفرینی «کلمه» و «جمله» به عنوان واحدهای زبانی در فرآیند ترجمه قرآن کریم (موردکاوی سوره مبارکه فاتحه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم روش های ترجمه رویکرد مترجم واحدهای زبانی سوره فاتحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۷۷
مترجمان قرآن کریم در ترجمه های خود به واحدهای زبان اعم از واج، واژه، ترکیب، عبارت و جمله توجه کرده اند و روش ترجمه خود را لفظ به لفظ، تحت اللفظی، آزاد (اقتباسی)، تفسیری و معنایی (مفهومی، گویا، محتوا به محتوا) انتخاب نموده اند. هر یک از روش های ترجمه، به یک واحد زبانی متکی است و مترجمان رویکرد خود را بر اساس آن تعریف می کنند. پژوهش حاضر با رویکرد درزمانی و به روش توصیفی- تحلیلی، فرآیند تحولی واحدهای زبانی را در انواع روش های ترجمه قرآن کریم و سیر تحولی آنها را در طول زمان و با تکیه بر ترجمه های سوره فاتحه توضیح و تمایز هر کدام را با دیگری بررسی کرده و از طریق تعیین واحد های زبانی، نکات مثبت و منفی هر یک از این روش ها را به همراه چالش های موجود در فرآیند ترجمه قرآن تببین نموده است. نتیجه نشان می دهد تحولات مربوط به روش ها ی ترجمه قرآن کریم در دو زمینه رویکرد و واحدهای زبانی بوده است؛ به این معنی که از نویسنده محوری یا مخاطب محوری به واحدهای زبانی تکیه داشته و از کلمه به جمله تحول یافته است؛ همچنین مترجمان قرآن کریم در ابتدا برای رعایت دقت و امانت، از واحد زبانی کلمه بهره مند شدند و روش ترجمه لفظ به لفظ را پیشنهاد کردند، سپس به جمله محوری روی آورده و روش هایی از قبیل ترجمه معنایی و تفسیری را به کار گرفتند؛ بنابراین تفاوت غالب ترجمه های سوره فاتحه در سطح معانی اولیه کلمات، آیات و کل سوره می باشد که این مسأله از نگاه نویسنده محوری یا مخاطب محوری به قرآن ناشی شده است.
۴۳.

نشانه شناسی شخصیت زن در اشعار نزار قبانی با تکیه بر نظریه فیلیپ هامون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی شخصیت دال زن فیلیپ هامون نزار قبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
فیلیپ هامون نظریه پرداز معاصر فرانسوی از جمله صاحب نظرانی است که دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به عنصر شخصیت دارد که با رویکرد وی به دلیل در بر گرفتن آراء نظریه پردازان پیشین می توان به شناخت جامعی از معانی و مفاهیم نهفته در شخصیت ها رسید. در نظریه وی شخصیت ها براساس چهار اصل از نظر انواع، سطوح شخصیت، دال و مدلول شخصیت پردازش می شوند. با عنایت به اینکه عنصر زن در اشعار نزار قبانی نقش بسیار برجسته-ای ایفا می کند؛ پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی زن را در اشعار نزار براساس نظریه شخصیت فیلیپ هامون مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصله گویای آن است که یگانگی شعر و زن در شعر او به زیبایی نمایان است و شخصیت های زن موجود در عاشقانه های نزار عمدتا مجازی هستند که با محتوای کلی اشعار وی در جامعه آن زمان عرب که آغشته از فساد بود؛ سازگاری دارد و کاربست ضمیر مخاطب در بیان شخصیت های زن بیانگر این است که نزار اعتقاد چندانی به خواننده محوری نداشته است. همچنین سطوح توصیف شخصیت زن غالباً در لایه های ظاهری و روانی نمود یافته و بررسی مدلول نشان می دهد که بیشتر اطلاعات در مورد شخصیت زنان از جانب خود شاعر است، امّا تحلیل دال ها تناقض موجود میان شخصیت ها و عملکرد آن ها را تصویرسازی می کند.
۴۴.

تحلیل اشعار عزالدین میهوبی و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژگان کلیدی سطوح معنایی کارکردی پی یر گیرو عزالدین میهوبی احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۶
نظریه سطوح معنایی کارکردی پی یرگیرو، وام گرفته از نظریه تواصل رومن یاکوبسن است، با این تفاوت که وی کارکردهای شش گانه زبان را تلفیقی از نشانه شناسی زیبایی شناسی، منطقی و اجتماعی می داند که در این نظریه متون،  نشانه ها، رمزگان ها و کاربرد آن ها در فضای بیرون و درون بررسی می شوند.  پژوهش حاضر که با روش تحلیلی-تطبیقی و بر اساس مکتب آمریکایی انجام شده، در پی تحلیل اشعار عزالدین میهوبی (1) و احمد شاملو بر پایه نظریه سطوح معنایی کارکردی گیرو است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که  این سطوح در اشعار دو شاعر به طور کلی در قالب کارکردهای ارجاعی، عاطفی، زیبایی شناختی، کنایی، همدلی و فرازبانی تجلی یافته اند؛ و از وجوه تشابه و تفاوت بر پایه نظریه سطوح معنایی گیرو این است که کارکردهای عاطفی، ادبی، همدلی و ارجاعی، بیشترین بسامد را در اشعار هر دو شاعر دارند، اما ساختارهای زبانی و گزینش هنر سازه ای بیانی در شعر آن دو به دلیل تفاوت زبانشان، متفاوت است. همچنین کارکرد ارجاعی در اشعار هریک از آن ها با شخصیت های دینی و تاریخی، نمود پیدا کرده، اما به دلیل تفاوت دین دو شاعر (یکی مسلمان و دیگری مسیحی) این کارکرد در اشعارشان متفاوت است. همچنین کارکرد زیبایی شناختی در قالب مفهوم زندان و آزادی در شعر دو شاعر متجلی است، اما به دلیل تمایز فلسفه زندگی دو شاعر که در ناخودآگاه آن ها نقش بسته است، در شعر شاملو برخلاف میهوبی خود را اسیر تقدیر و محبوس در زندان می داند. کارکرد فرازبانی نیز کم ترین بسامد را در شعر دو شاعر داشته است.
۴۵.

تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در رمان "موت صغیر" اثر محمدحسن علوان

کلیدواژه‌ها: رمان صحنه پیرنگ محمد حسن علوان موتٌ صغیرٌ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۴
محمدحسن علوان، یکی از نویسندگان برجسته ادبیات عربی و عربستان سعودی است که تاکنون رمان های متعددی از وی به زیور طبع آراسته شده که تعدادی از آن ها برنده جوایز معتبر ادبی شده اند. در میان آثار او، رمان «موت صغیر» که سرگذشتی توأم با تخیّل از زندگی عارف مشهور، محی الدین ابن عربی است، در سال 2017 م برنده جایزه معتبر بوکر عربی شده است. جستار حاضر کوشیده است با استفاده از روش توصیفی- حلیلی و با بهره گیری از ابزار کتابخانه ای به بررسی و تحلیل عناصر صحنه و پیرنگ در این رمان مشهور بپردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که علوان به خوبی با فضای داستان نویسی آشنا بوده و با استفاده از تکنیک خاص این فن، توانسته است مخاطب را با داستان همراه سازد. علی رغم حجم بالای رمان، نویسنده توانسته با استفاده از دو نوع پیرنگ: پیرنگ اصلی که زندگی نامه آمیخته با تخیّل ابن عربی است و پیرنگ فرعی که حوادثی پیرامون حفظ و نگهداری کتاب خطیِ "فتوحات مکیه" ابن عربی است، مخاطب را به خواندن ادامه داستان ترغیب سازد. از دیگر نقاط بارز توجه در هنر داستان نویسیِ علوان، دقت فراوان وی در توصیف فضا و صحنه و مکانی است که متن در آن جاری گشته یا حادثه ای در آن روی داده است.
۴۶.

ظاهره الازدواجیه اللغویه بین الفصحى والعامیه في روایه دلشاد: سیره الجوع والشبع، للروائیه بشرى خلفان حسب نظریه شارل فرغیسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الروایه الازدواجیه اللغویه شارل فرغیسون بشرى خلفان دلشاد سیره الجوع والشبع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
ظاهره الازدواجیه اللغویه تتحدث عن وجود لغتین، ألا وهما اللغه العامیه واللغه الفصحى عند فرد فی مجتمع واحد. فیستخدم الأولى فی تعاملاته الیومیه، والثانیه أثناء الرسمیات وخط الحدیث الکتابی. أتى تعریف الازدواجیه اللغویه لأول مره بهذا المعنى والمصطلح فی مقال قدّمه العالم اللغوی، شارل فرغیسون، عام 1959م، بعدما لم یجد من ینقل أصل مصطلحها الفرنسی إلى الإنجلیزیه. ثمّ قدّم الکثیر من الدارسین والباحثین دراساتهم التی تتطرق إلی موضوع الازدواجیه اللغویه فی المجتمعات المختلفه ومجالات التعلیم ودخولها فی الأدب، وأشاروا إلى سلبیاتها وإیجابیاتها. وأما عن الازدواجیه اللغویه فی الحوار الروائی، فما هی إلا لتقریب المجتمع الروائی من عالم الواقع الذی یتحدث فیه الناس بشتى اللغات واللهجات. فلذا کان اختیار روایه دلشاد: سیره الجوع والشبع، للکاتبه بشرى خلفان أکثر تناسباً لهذه الدراسه حسب المنهج الوصفی التحلیلی، فی عالم الروایه علی أنّه کیف تتجسد فیه الازدواجیه اللغویه وکیف یمکن أن یتفنن فیه الکاتب لنقل أفکاره والتقرب من قرائه. فدلّت النتائج بعد اختیار أربعه خصائص أشار إلیها فرغیسون، کخصیصه الوظیفه والاکتساب والمفردات والتراکیب الصوتیه، على أن الوظیفه تحدد دور التوظیف اللغوی فی الشخصیات؛ وفی الاکتساب، تتبین اکتسابیه الفصحى عن طریق التعلیم، خلافاً للعامیه التی تأخذ دور اللغه الأم للفرد؛ وفی خصیصه المفردات، التشابهات بین المفردات العامیه والفصحى أحیاناً تشابهات جذریه؛ وأما فی خصیصه التراکیب الصوتیه، فیتضح تطور الکلمات التی تکون من أصل فصیح، وتغیر شکلها ولفظها فی العامیه. وکل هذا لم یحدث فی الروایه إلا لأجل التعامل والتواصل مع القارئ بشکل أسهل وأقرب لفهمه.
۴۷.

تحليل الاستعارة الاتجاهية (فوق -تحت) في رواية فرانكشتاين في بغداد لأحمد السعداوي(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الدلالات المعرفیه الاستعاره المفهومیه الاستعاره الاتجاهیه أحمد السعداوی فرانکشتاین فی بغداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۲
یعتبر علماء اللغه المعرفیون، مثل لایکوف وجونسون، الاستعاره لیس کحرفه أدبیه؛ ولکن کأداه مناسبه لکیفیه التفکیر والإشاره إلیها على أنها استعاره مفهومیه. من الأنواع المهمه من الاستعاره المفهومیه هی الاستعاره الاتجاهیه، ولها دور مهم فی نقل الدلالات الثقافیه والتعبیر عن موضوعات مجرده فی شکل أحاسیس وتجارب مادیه. یتناول هذا المقال الاستعاره الاتجاهیه (فوق تحت) فی روایه فرانکشتاین فی بغداد ، بطریقه وصفیه تحلیلیه. على الرغم من أن التخطیط (فوق تحت) فی الروایه، یستخدم فی الغالب للتعبیر عن الحالات الفیزیائیه الطبیعیه، إلا أن المؤلف فی بعض الحالات یشیر أیضا إلى نیته باستخدام التغریب والانزیاح واستخدام الاستعارات المضمونیه. فی هذه الروایه، یتم استخدام استعاره اتجاهیه (فوق) مع موضوع الهیمنه، والقوه، والصحه، والسعاده، والحیاه، والجبر، والوفره، والعقلانیه، والإیمان، والفهم، والفرج، والأمل، والمکانه الاجتماعیه الجیده، والمعرفه، والدفء، والفخر. ومن ناحیه أخرى، فقد ذکر المؤلف ضمن الاستعارات الاتجاهیه (تحت)، وهو ما یعنی السیطره، والضعف والعجز، والمرض، والحزن، وما إلى ذلک. وقد تصور المؤلف الحاله المادیه لهذه المواضیع، ولإدخالها فی ذهن المخاطب، استخدم کلمات، مثل "فوق"، و"علی"، و"تحت"، وأیضا الأفعال الماضیه والمضارعه. استخدم المؤلف المواقع الفیزیائیه والجسدیه للإنسان فی العالم والتجارب الموضوعیه له حتی یشیر إلی المیزات الثقافیه والفکریه ودلالاتها التی تحملها هذه الاستعارات. بعباره أخری، فهو باستخدامه لهذه الاستعارات، أعطی الکلمات معانی جدیده وجعل لبیانه قوه تمیزه عن سائر الکلام.
۴۸.

نگاهی جامعه شناسانه به مواجهه خود و دیگری بر پایه نظریه هورتون کولی (مطالعه موردی: رمان أَقودُك إلی غيري از عائشة أَرناؤوط)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری هورتون کولی عائشه أرناؤوط رمان «أَقودُک إلی غیری»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۲
بی تردید، خود و دیگری در بستر مدرنیته، دستخوش ایده پردازی های متفاوت تری از دوران پیشامدرن قرارگرفته است. در چنین دورانی، از کارسازترین شیوه ها برای درک صحیح این پیوند، دریافت صورت بندی های جدید جامعه شناسان از آن می باشد. «چارلز هورتون کولی»، جامعه شناس آمریکایی، از نظریه پردازانی است که این موضوع را با نگاه متمایزی نسبت به ایده پردازان این حوزه نگریسته است. او با شیوه «درون نگری همدلانه» اش، خود را در پیوندی دائمی با جامعه تعریف می کند و جز در بافتار جامعه و آیینه اذهان دیگران، راهی برای کشف و فهم آن قائل نیست. کولی این پیوستار را در چهار شکل که مشتمل اند بر «پیوند ارگانیک»، «پنداربودگیِ دیگری»، «خودآیینگی» و «خود-دیگری گروهی»، با مختصاتی ویژه دسته بندی کرده است. این رویکرد جدید به خود و دیگری در پژوهش حاضر به عنوان مبنایی نظری برای تحلیل رمان «أَقودُک إلی غیری» از عائشه أرناؤوط انتخاب شده تا به محوری ترین مسئله اش که از پیشانی نوشت آن هویداست، نگاهی علمی بیندازد. نتایج حاصل از این جستار نشان می دهد که نویسنده سوری-آلبانیایی این رمان، بی توجه به نگره جامعه شناختی کولی و صورت های ارائه شده او در پیوند خود و دیگری نبوده است. او با طرحی که از وجود نامرئی «ساروس»  -عنصر مهم قصه اش- ریخته، مواجهه با دیگریِ خیالی یا «پنداربودگیِ دیگری» را به شکل پرنمودی تجسم بخشیده است. همچنین از رهگذر ارتباط متمایز و عمیقی که مریم - قهرمان داستانش - با شخصیت های متنوع داستان می سازد، جلوه پرواضحی از پیوند ارگانیک، خودآیینه سان و خود-دیگری گروهیِ کولی را تداعی کرده است؛ امری که جزئیات آن در لابه لای این پژوهش، با ذکر شواهدی از رمان به اشاره درآمده است.
۴۹.

تحلیل مؤلفه های کارناوالی در رمان « عزازیل» یوسف زیدان با تکیه بر نظریه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقد اجتماعی چندصدایی کارناوال یوسف زیدان رمان عزازیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۴۲
میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.میخائیل باختین نظریه پرداز مطرح قرن بیستم در حوزه نقد ادبی با نظریه منطق گفتگویی، فضای نوینی در حوزه های گوناگون از جمله ادبیّات پدید آورد. در این میان، «نظریه چندصدایی باختین» خوانش دیگری از متن را القا می کند و مخاطب را به کشف لایه های درونی، آواهای گوناگون و گاه پنهان و ناگفته های متن رهنمون می سازد. یکی از شاخصه های اصلی این نظریه، کارناوال است که بارزترین ویژگی آن، از بین بردن مرز بندی های رسمی پذیرفته شده، دگرگون ساختن و واژگونی مبادی غالب از سوی نهادها و گفتمانهای قدرت است. بدین معنا که کارناولیته فضای تک صدایی حاکم بر جامعه را بر هم زده، و جامعه ای چندآوائی همراه با گفتگوهای متنوع پدید می آورد. از این رو، جستار حاضر ضمن واکاوی مفاهیم کلیدی منطق مکالمه و چند صدایی باختین بر آن است تا به شیوه تحلیلی- توصیفی به تطبیق و تبیین موازین نظریه سخن کارناولی باختین در رمان عزازیل یوسف زیدان بپردازد. دستاورد پژوهش نشان می دهد بسیاری از این مؤلفه ها چون آمیختگی احساسات متناقض، بهره گیری از تاج گذاری و تاج برداری، پارودی و پارودی مقدّس، زبان کوچه بازاری، تقابل های دوگانه و نسبیت، مضمون مرگ، انگیزه ضیافت، مضمون نقاب، در هم شکستن ارزشهای رسمی و تحمیل شده به جامعه تک صدایی و ترویج چند صدایی در رمان عزازیل یوسف زیدان وجود دارد. ره آورد وجود چنین مولفه هایی سبب پویائی هر چه بیشتر رمان گشته و فضایی را خلق می کند که انسان مسیحی بتواند با وجود قواعد و قوانین سفت و سخت آئین مسیحیّت، آزادانه به انتقاد از فضای رسمی حاکم بر جامعه بپردازد.
۵۰.

بررسی تطبیقی اشعار حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی بر مبنای پوپولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مردم پوپولیسم استبداد آزادی استعمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۱۴
پوپولیسم به عنوان یک جریان سیاسی با هدف توجه به مردم به وجود آمد. پوپولیست ها با هرگونه نابرابری اجتماعی _ اقتصادی مخالف، و خواستار کانون آرمانی در جامعه بودند. حافظ ابراهیم و ابوالقاسم لاهوتی از جمله شاعران معاصر ایران و مصر هستند که تفکرات پوپولیستی در اشعارشان مشاهده می شود. این شاعران بیشتر اشعارشان را به مردم و مشکلات آنان اختصاص داده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی _ توصیفی اندیشه های پوپولیستی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار داده و نشان می دهد که این تفکرات تا چه اندازه و با چه هدفی در اشعار آنان نمود یافته است. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود. گفتنی است مردم و مشکلاتی نظیر پدیده فقر، فقدان آزادی بیان، دعوت مردم برای مبارزه با استعمار و استبداد، مبارزه و مخالفت با هرگونه نابرابری اجتماعی و کانون آرمانی از موضوعات مشترک در شعر این دو شاعر به شمار می رود.
۵۲.

الملامح الأنثویه فی الخطاب الشعری لسنیه صالح و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الخطاب الشعری الملامح الأنثویه سنیه صالح فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۱۵
فی العصر الراهن، أحد المجالات التی تم بحثها فی مجال علم اللغه هو دراسه اللغه الأنثویه. مع التوسع فی فروع علم اللغه والدراسات التی أجریت فی مجال المرأه، قد استنتج علماء اللغه أن هناک اختلافات جوهریه بین لغه المرأه ولغه الرجل، وقد أدی هذه الاختلافات فی اللغه إلی اختلافات فی الکتابه. یعتقد اللغویون أن لدی النساء وجهات نظر مختلفه تجاه العالم بسبب معنویاتهن المختلفه ومزاجهن الممتازه؛ لهذا فإن استخدامهن اللغه وأسلوب کتابتهن مختلفان عن الرجال. تسعی هذه الدراسه البحث عن اللغه الأنثویه لکل من سنیه صالح و فروغ فرخزاد والحصول علی ملامحهما ورؤیتهما الأنثویه فی الخطاب الشعری معتمده علی المنهج الوصفی التحلیلی. تدل النتائج علی أن الشاعرتین قد وظّفتا فی أشعارهما السمات الأنثویه توظیفاً باهراً. فی مستوی الکمات، استخدم کلتا الشاعرتین مجموعه واسعه من الألوان والکلمات الأمومیه والترکیبات العاطفیه وما إلی ذلک للتعبیر عن نوایاهما بسبب سماتهما الشخصیه الخاصه. وفی المستوی النحوی فتنتمی الشاعرتان أکثر إلی استخدام الجمل الاستفهامیه والجمل المحذوفه والمقطعه وکذلک استخدام الجمل التعجبیه والندائیه وما إلی ذلک.
۵۳.

اعجاز معنایی رسم الخط قرآن و چالش های ترجمه ای آن (مطالعه ی موردی: ترجمه عبدالعزیز سلیمی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن ترجمه رسم الخط عبدالعزیز سلیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۱۱
قرآن کریم نگارشی تا حدودی متفاوت از زبان عربی دارد، یکی از موارد اعجاز این کتاب آسمانی، اعجاز رسم الخط آن است که از دیرباز موردتوجه قرآن پژوهان و دوست دارانِ زبان عربی بوده و با گذر زمان، به علمی تبدیل گشته که چگونگی رسم الخط و نگارش مصحف از موضوعات مهمِّ آن است. باوجود اندک مخالفان، غالب صاحب نظران علوم قرآنی، به اعجاز معنایی رسم الخط در قرآن معتقدند و تابه حال آثار ارزشمندی در این خصوص از خود به یادگار گذاشته اند؛ اما بااین وجود، بازتاب این بُعد از اعجاز قرآنی در ترجمه های بیشتر مترجمان مغفول مانده است. با توجه به این که قرآن کریم لزوماً به زبان های مختلف و به خصوص زبان فارسی ترجمه می شود اهتمام به انعکاس تمام جنبه های معنایی آن از ضروریات یک ترجمه متعادل است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی-نقدی، درصدد ارزیابی میزان بازتاب اعجاز معنایی رسم الخط قرآن کریم در ترجمه جدید قرآن از عبدالعزیز سلیمی است که در سال 1397 ش، به چاپ رسیده است. بررسی رسم الخطِ برخی از واژگان قرآنی و بازتاب معانی آن ها در ترجمه مذکور، نشان می دهد باوجود قابلیت انعکاس بار معنایی رسم الخط در ترجمه ، مترجم توجه چندانی به این موضوع نداشته اند. ازاین رو با تأمل بیشتر در رسم الخط مفردات قرآن، می توان بر غنا و گیرایی ترجمه ها افزود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان