ندا کیانی اجگردی

ندا کیانی اجگردی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

واکاوی آسیب های مرتبط با دست بافته های عشایر بختیاری در سبک زندگی معاصر با تکیه بر آرای پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشایر بختیاری دست بافته سبک زندگی پیر بوردیو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۴۵
دست بافته های کاربردی همواره یکی از تولیدات مهم و موردنیاز عشایر بختیاری بوده است. هنری قومی که در عرصه علوم انسانی و اجتماعی نیز به عنوان سند تاریخی و یک گونه ی متفاوت از حوزه هنر دارای اهمیت است. با توجه به تغییرات کنونی سبک زندگی که عمدتاً مطابق با تحولات فرهنگی و اجتماعی و فاصله میان سنت و تجدد بوده، کاهش دامنه ی تولید و فراموش شدن بخش عظیمی از بافته ها اجتناب ناپذیر شده است. ازاین رو مقاله حاضر باهدف آسیب شناسی دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری، در پی پاسخگویی به این سؤال اصلی که آسیب ها و موانع حیات و مصرف دست بافته های بختیاری در سبک زندگی امروزی کدام اند؟ بوده است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی و از نوع مطالعات مردم نگاری بوده و از لحاظ ماهیت کیفی است. رویکرد آن جامعه شناسی هنر با تأکید بر نظریه ی پیر بوردیو در خصوص مصرف و سبک زندگی است و در این راستا از نظریه "میدان" و مؤلفه های مرتبط با آن بهره برده است. تحلیل داده ها بر پایه ی تحلیل مضمون و ارائه ی الگو بر پایه ی آسیب شناسی انجام گرفته است. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی و بر پایه ی اشباع اطلاعاتی با مشارکت 34 نفر از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان، مصرف کنندگان و صاحب نظران صورت گرفته و اطلاعات به دو روش اسنادی و میدانی جمع آوری شده است. حاصل آنکه آسیب ها با دو حوزه ی کاربرد و زیبایی شناسی (ذائقه هنری) در ارتباط مستقیم اند که متأثر از منش افراد در حکم کنشگران میدان بافته ها می باشد؛ همان گونه که بوردیو نیز فرهنگ مصرف را ریشه در منش و ذائقه هر فرد می داند. به واقع با در نظر گرفتن نقش سرمایه فرهنگی در سبک زندگی، در میدان دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری در قامت سرمایه ی فرهنگی عینی شده، دو گروه کنشگران ناب و وابسته قابل تشخیص است که خود نیاز به یک گروه سوم در راستای تلفیق خصوصیات دو گروه مذکور و به دست آوردن میدان قدرت را نشان می دهد؛ چراکه قطب سوم از منظر سرمایه فرهنگی بر دست بافته ها تأکید دارد و با توجه به عدم تطابق کاربردی آن ها با معیارهای پذیرش در بازارهای هدف و وجوه زیبایی شناسی شان با سلیقه و پسند دنیای امروزی؛ در پی ورود ایده های جدید بوده تا توأمان جایگاه هنری و مصرفی را به دست آورد.
۲.

تبیین نسبت میان مفهوم پرسه زنی و تجربه مدرنیته در فضا_مکان چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیابان چهارباغ مدرنیته پرسه زن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۰
خیابان همواره دارای حیات ذهنی و مفهومی بوده است که آن را به ابژه ای خواندنی و مملو از نشانه بدل می کند. دراین بین صورت پیدا و علنی در آن، سوژه پرسه زن است که به مشاهده و ادراک خیابان به مثابه صحنه نمایش وجوه مدرن می پردازد. خیابان چهارباغ اصفهان نیز با شواهدی مرتبط با تجربه «مدرنیته» همراه بوده است که جریان پرسه زنی در آن را قابل تأمل می سازد. بر این مدار هدف از پژوهش حاضر چگونگی تجربه مدرنیته در خیابان چهارباغ در قالب روایت تاریخی است که مطابق با آن دو روایت اصلی با تأکید بر دو محور خیابان و پرسه زن توصیف و تبیین می گردد. حاصل آنکه تجربه آشکار چهارباغ از مدرنیته در دوران پهلوی متحقق گشت و مظاهر کالبدی چون تئاتر، سینما، کافه، مغازه و پاساژ و انواع پرسه زن عامه، خریدار و آوانگارد نمایان شد؛ پس از انقلاب اسلامی تجربه مدرنیته در قالب فضاهای تجاری بزرگ و ارزان سراها و همچنین نوع جدیدی از کافه ها و سینما شکل گرفت که منجر به رشد پرسه زن خریدار به ویژه در قامت زنان شد و اجازه بروز هویتی جدید و مستقل را به آنان داد. بعلاوه حضور پررنگ پرسه زنِ عامه و پدید آمدن پرسه زنِ در حال مقاومت را در هیئت جوانان و نوجوانان تا به امروز در پی داشته است.
۳.

تبیین انتقادی نهاد موزه با ابتنای بر نگرۀ هتروتوپیای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فوکو قدرت مقاومت هتروتوپیا موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۵
موزه در قالب یک نهاد فرهنگی و آموزشی، بیش از آنکه فضای انبار، چیدن و نمایاندن این و آن شیء باشد، همواره مبیّن نوعی رابطه عمیق و نسبت گفتمانی با قدرت بوده است. در این بین، انعکاس برخی از مضامین قدرت در موزه با شواهدی در رابطه با مفهوم «هتروتوپیا» از فضا همراه بوده است که در میان تأملات میشل فوکو مشاهده می شود. وی ازطریق مفاهیمی چون «هتروتوپیا یا فضای غیریت»، به چگونگی عیان شدن قدرت، نظم، انضباط و دانش به وسیله شکل های نهادی در فضاهایی خاص اهتمام ورزیده است. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با تکیه بر اندیشه های فوکو، می کوشد به تحلیل انتقادی جایگاه موزه بپردازد و این پرسش را پیش رو بگذارد که ویژگی های هتروتوپیایی موزه منوط به ساختار قدرت کدام است و تا چه اندازه می تواند با این مفهوم سازگار افتد. حاصل آنکه علاوه بر دوام و قوام شش اصل اولیه معرف یک هتروتوپیا در موزه که قدرت انضباطی و استقرار کنترل شده دانش را بازتاب می دهند، اصل هفتمی را نیز می توان اضافه کرد که در جایگاه مقاومت عمل می کند.
۴.

تاویل رنگ در قالی های محرابی دوره قاجار از منظر علاءالدوله سمنانی و شیخ محمد کریم خان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنگ نور علاءالدوله سمنانی شیخ محمد کریم خان کرمانی قالی محرابی دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۰
ارزش محتوایی رنگ در هنرهای سنتی چون قالی بافی، همواره از ارزش بصری آن بیش تر بوده است؛ تا جایی که حضور رنگ در این هنر به ویژه قالی های محرابی همچون هر پدیده دیگر در نظام فکری عرفای اسلامی و سنت گرایان، می تواند از حقیقتی نامتناهی در ورای خود حکایت کند. در این میان علاءالدوله سمنانی و شیخ محمد کریم خان کرمانی به رنگ ها توجه ویژه ای داشته اند که با در نظر گرفتن تصوف و تشیع از یک نحله ی مشترک و نبود نگاه ویژه به رنگ شناسی قالی های محرابی دوره قاجار در نسبت با عرفان، می توان ارتباط ضمنی موجود در دیدگاه آن دو را نسبت به مقوله مذکور به کار بست. لذا پژوهش حاضر با هدف تاویل رنگ در قالی های محرابی دوره قاجار بر اساس دیدگاه علاءالدوله سمنانی و شیخ محمد کریم خان کرمانی، این سؤال اصلی که چگونه می توان ماهیت رنگ ها در قالی های محرابی دوره قاجار را با توجه به دیدگاه علاءالدوله سمنانی و شیخ محمد کریم خان کرمانی بازشناخت، پیش روی خود دارد تا یکی از بنیان های عمیقی که این هنر بر آن استوار است، نمایان گشته و همزمان در فهم مکاشفات عرفانی راهگشا افتد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای بوده است. حاصل آنکه به اعتبار آرای دو عارف مزبور، نظام رنگ ها در قالی های محرابی دوره قاجار، به طور تمثیلی رسیدن به خداوند و سفر روحانی انسان را متجلی می سازند و همچون پیامبر یا امام درونی به عابد جهت داده و او را به سمت مرکز می کشانند؛ یعنی هنرمند سعی در نمایاندن معنا در صورت داشته است.    
۵.

بررسی اسنادیِ شکل گیری باغ موزۀ چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بناهای تاریخی موزه چهل ستون اصفهان موزه نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
موزه ها به مثابه مراکز حفظ تاریخ و فرهنگ هر ملت، در دنیای واقعی به صورت منفرد شناخته نشده و نیازمند توصیف چندبعدی با زمینه های مؤثر زمانی، مکانی، تاریخی و اجتماعی هستند که سرگذشت آن ها را تا موزه شدن رقم زده اند. باوجودآنکه این ناگفته ها، علاوه بر روشن کردن هویت موزه، پشتوانه ای بزرگ در هدایت جامعه و معرفی میراث تاریخی و فرهنگی است، کم تر  پژوهشی درباره موزه ها صورت گرفته است. این پژوهش به شیوه توصیفی_تحلیلی در پی دادن پاسخ به این پرسش است که روند تاریخی و اجرایی تبدیل باغ چهل ستون به موزه چگونه بوده است؟ گردآوری مطالب به شیوهه کتابخانه ای و بر پایهه اسناد رسمی دولتی است.  اقدامات مؤثر در موزه شدن چهل ستون از زمان ظل السلطان قاجار تا دوره پهلوی را  می توان به سه دوره تقسیم کرد:  برای نخستین بار در زمان ظل السلطان چهل ستون به واسطه داشتن چند شیء گران بها مورد بازدید عمومی قرار گرفت، اما فکر برپایی یک موزه رسمی در آن از سال 1310 ش مطرح شد. سپس اقدامات اساسی و ترمیمی در حوزه های مختلف صورت پذیرفت و  این بنا توانست با مفهوم رسمی موزه به کار خود ادامه دهد.
۶.

تبیین عوامل مؤثر بر اقتصاد دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری در جامعۀ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد هنر بستر اجتماعی توسعه اقتصادی دست بافته های کاربردی عشایر بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
دست بافته های بختیاری به مثابه مصداقی بارز از محصولات فرهنگی و هنری قلمداد می شوند که همواره دارای رسالت اقتصادی و ظرفیت بالای درآمدزایی بوده اند؛ لیکن با توجه به محدود شدن بازار تقاضا و کاهش دامنه ی تولید، امروزه نقش اقتصادی آن ها کم رنگ گردیده است. درحالی که در جامعه امروزی معرفی و بهره گیری از تمام یا بخشی از این هنرها در جهت تداوم در نسل های بعد، تحکیم هویت بخشی و ترمیم کاستی های اقتصادی، تولیدی، بومی و درنتیجه ایجاد توسعه و اقتصادی پایدار به ویژه در میان عشایر بختیاری، امری حیاتی به شمار می رود. لذا اگرچه امروزه جمعیت عشایر کاهش یافته است لیکن با توجه به تغییر الگوی سکونت و کم رنگ شدن دیگر جنبه های درآمدزایی، دست بافته ها یک فرصت و ضرورت اقتصادی برای این جامعه محسوب می شوند. بر این مدار اهتمام جدی به مقوله ی توسعه ی اقتصادی و هنری این بافته ها ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل دخیل در اقتصاد دست بافته ها وابسته به حیطه های تولید، توزیع و مصرف، در وضعیت موجود است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی و ازلحاظ ماهیت کیفی است. یافته اندوزی به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و تحلیل آن ها بر پایه ی تحلیل مضمون انجام شده است. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و غیر احتمالی با 34 نفر از تولیدکنندگان، عرضه کنندگان، مصرف کنندگان و صاحب نظران، به روش گلوله برفی مصاحبه صورت گرفته است. حاصل آنکه در جامعه امروزی دست بافته ها به فراخور وجود مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی شامل: حقوق پایین بافنده، قیمت بالای بافته ها، پایین بودن سطح شناخت و نوع ارائه بافته ها، کم رنگ بودن نقش ارزش ها و فعالیت های شبکه ای قومی، نقش کارآفرینی، نقش صادرات و تبلیغات، کم تر مجال بروز و موفقیت اقتصادی یافته اند.
۷.

تبیین ارتباط میان تحولات نهاد موزه با گفتمان ملی گرایی در دوران مدرن و پسا مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم پسا ‌مدرنیسم ملت ملی گرایی موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۰
موزه به مثابه ی نهادی فرهنگی-اجتماعی متأثر از ارزش های جامعه و ایدئولوژی مسلط بر آن است. ازجمله این ایدئولوژی ها، ملی گرایی است که اهمیت خاصی در شکل گیری و تحولات موزه ها در جهان داشته است. در واقع می توان دگرگونی موزه ها از بدو تأسیس این نهاد در اروپا را مرتبط با ایده ملی گرایی دانست که در چارچوب دو پارادایم اصلیِ ملی گرایی مدرن و پسامدرن قابل بررسی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تبیین ارتباط موزه ها و ملی گرایی، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه ملی گرایی در شکل گیری «مفهوم»، «جایگاه» و «کارکرد» موزه ها نقش داشته است و چگونه تغییر پارادایم ملی گرایی موجب دگرگونیِ معناداری در نهاد موزه شده است؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و در این راستا نظریات مربوط به ملی گرایی در میان نحله های فکری مدرن و پسامدرن موردِ توجه قرار گرفته است. داده ها نیز به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد ظهور ایده ملی گرایی در پارادایم مدرن با بازگشایی موزه برای بازدید همگانی، تأسیس موزه های ملی و گسترش موزه ها در اروپا و آمریکا همراه بوده است. می توان گفت این رخدادها ارتباط مستقیم و گسست ناپذیری با جریان های استعماری داشته است. همچنین پس از مسلط شدن گفتمان پسااستعماری و تحول در مفهوم ملی گرایی در پیوند با گفتمان جدید، موج دیگری از موزه ها به مثابه ابزار استقلال و عامل هویت بخش ظهور یافته است. از سوی دیگر، می توان نتیجه گرفت که شکل گیری جریان سوم در موزه ها، پیوند آشکاری با تثبیتِ گفتمان ملی گراییِ پسامدرن دارد که امکان مواجهه موزه ها با خرده فرهنگ ها را به یک ضرورت تبدیل نموده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان