اسحاق رحیمیان بوگر

اسحاق رحیمیان بوگر

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه سمنان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۲ مورد.
۱.

رابطه سبک دلبستگی با سلامت روان در بزرگسالان زلزله زده شهرستان بم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴۷
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک دلبستگی با سلامت روان بزرگسالان بازمانده در مناطق زلزله­ زده شهرستان بم، و تعیین وزن این متغیرهای پیش ­بینی­ کننده صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی پس ­رویدادی است و از نوع مقطعی تک ­مرحله ­ای می­باشد. 314 بزرگسال (138 مرد و 176 زن) بازمانده زلزله شهرستان بم، از طریق نمونه ­گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند و در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالی (AAI)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28)، و نیز پرسشنامه خصوصیات جمعیت­ شناختی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده­ های آماری از تحلیل رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که بیـن سبک دلبستـگـی ایمن با سـلامت روان رابـطه مثبت معنادار، و بـین سبک­های دلبستگی اجـتنابـی و دوسوگرا با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود دارد. به­ علاوه، نتایج نشان دادند که سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دو­سوگرا قادرند به­ طور معناداری سلامت روان را پیش­بینی کنند. در این پژوهش، سبک دلبستگی ایمن بهترین پیش ­بینی­ کننده سلامت روان بود. یافته­ های این پژوهش می­توانند تأیید کنندة نقش سبک دلبستگی در حفظ و ارتقاء سلامت روان افراد زلزله­ زده باشند. از این گذشته، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که این سه سبک دلبستگی، می­توانند میزان بالایی از تغییرپذیری سلامت روان را در شرایط ناگوار تبیین کنند.
۳.

رابطه سرسختی روانشناختی و خودتاب آوری با سلامت روان در جوانان و بزرگسالان بازمانده زلزله شهرستان بم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۴.

مقایسه عملکرد اجرایی در زندانیان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و افراد فاقد این اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت ضد اجتماعی زندانی عملکرد اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۵۱
مقدمه: یکی از بحث هایی که در مورد اختلال شخصیت ضد اجتماعی مطرح می شود، کاردکردهای اجرایی این افراد می باشد؛ هدف اصلی این پژوهش مقایسه عملکرد اجرایی در زندانیان دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و افراد فاقد این اختلال بود. روش: از میان مردان زندانی که با کمک روان شناس زندان، پرونده های روان شناسی و روان پزشکی و استفاده از مصاحبه ساختاریافته به عنوان افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمون های ویسکانسین و 4 خرده مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان روی آنها اجرا شد. 30 نفر افراد گروه شاهد نیز از بین مردان شاغل در مشاغل آزاد و خدماتی شهرستان سمنان با استفاده از مصاحبه بالینی انتخاب شدند. ضمن همتا کردن این دو گروه از نظر سن و تحصیلات، آزمون های ویسکانسین و 4 خرده مقیاس هوش از گروه شاهد نیز به عمل آمد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی، نسبت به افراد فاقد این اختلال در آزمون ویسکانسین عملکرد ضعیف تری داشتند؛ بدین ترتیب که افراد ضد اجتماعی خطای درجاماندگی و خطای کلی بیشتری نسبت به افراد عادی داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که با وجود کنترل اثر متغیر هوش، افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی نسبت به افراد فاقد این اختلال، عملکرد اجرایی ضعیف تری داشتند.
۵.

خودمدیریتی دیابت: همبسته های اجتماعی، جمعیت شناختی و بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل اجتماعی عوامل جمعیت شناختی خودمدیریتی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۲۰
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت خودمدیریتی دیابت بر حسب جنسیت، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، میزان درآمد، وضعیت بیمه، شبکه زندگی بیمار، مدت دیابت، نوع درمان، شدت بیماری، مصرف سیگار و سن بود. روش: در این پژوهش طرح زمینه یابی مقطعی به کار رفت و روش اجرا فردی بود. تعداد 500 نفر (245 مرد و 255 زن) بیمار سرپائی مبتلا به دیابت نوع II در درمانگاههای بیمارستان شریعتی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 259 نفر از آنان درمان داروئی و 241 نفر انسولین دریافت می کردند. داده ها با استفاده از مقیاس خود مراقبتی دیابت و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی جمع آوری و به کمک آزمونt ، تحلیل واریانس و متعاقب آن آزمون تعقیبی شفه تحلیل شدند. یافته ها: خود مدیریتی برحسب جنسیت، رفتار سیگار کشیدن، نوع درمان، وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات، وضعیت اشتغال، وضعیت بیمه، وضعیت شبکه زندگی، وضعیت درآمد و نیز بر حسب شدت بیماری به طور معناداری متفاوت بود. در مقایسه های زوجی چندگانه نیز اغلب تفاوت ها معنادار بود. نتیجه گیری: رفتارهای خودمدیریتی دیابت بر حسب عوامل اجتماعی، عوامل جمعیت شناختی و ویژگی بیماری متفاوت است. این نتیجه برای متخصصان بالینی و درمانگاه های دیابت اهمیت کاربردی دارد. مبتنی بر این پژوهش و انجام پژوهش نیازسنجی ضروری است برنامه های تقویت رفتارهای خودمراقبتی و نیز برنامه های بهبود زیر ساخت های رفتار خودمدیریتی (بهبود وضع بیمه، اشتغال، درآمد، ...) نه تنها به منظور کاهش آسیب های همراه دیابت، بلکه مهم تر به منظور ارتقاء سلامت کلی جامعه در اولویت قرار بگیرند.
۶.

بررسی رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبکهای دلبستگی بزرگسالی جهت گیری به کار درگیری با کار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۷
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه سبکهای دلبستگی بزرگسالی با جهت گیری به کار و درگیری با کار در بین پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان بوده است. در این پژوهش سبکهای دلبستگی بزرگسالی متغیرهای پیش بین و جهت گیریهای کاری و درگیری با کار متغیرهای ملاک بودند. در این پژوهش، 160 (95 زن و 65 مرد) نفر از پرستاران بیمارستانهای دولتی شهر اصفهان به شیوه نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نوع پژوهش توصیفی (همبستگی) بود. آزمودنیها پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالی، پرسشنامه جهت گیری به کار و پرسشنامه درگیری با کار را تکمیل کردند. در این پژوهش روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام برده شد. نتایج نشان دادن که آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن نسبت به آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا جهت گیری به کار ایمن تری دارند. همچنین، میزان درگیری با کار آزمودنیهای دارای سبکهای دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا نسبت به آزمودنیهای دارای سبک دلبستگی ایمن کمتر است. علاوه بر این، نتایج تحلیل سوالات هم سهم معنی دار متغیرهای پیش بین با در پیش بینی متغیرهای ملاک نشان داد و مشخص ساخت که سبک دلبستگی می تواند جهت گیری به کار و درگیری با کار را به خوبی پیش بینی نماید. یافته های پژوهش بر اصالت و اهمیت دلبستگی ایمن به منزله یک نیاز نخستین و اساسی در موقعیتهای صنعتی – سازمانی اشاره دارد.
۷.

اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به اختلال شخصيت خودشيفته: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: روان درمانی اختلالات شخصیت اختلال شخصیت خودشیفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۷۴۶
زمینه و هدف: اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic personality disorder یا NPD)، اختلالی است که افراد مبتلا به دلیل احساس اهمیت شخصی بزرگ منشانه، با مشکلات بین فردی و همدلی بسیاری روبه رو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشي طرحواره درماني ذهنیت مدار بر کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، از روش مورد- منفرد با طرح A-B و خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه ها شامل 3 مورد (2 زن و 1 مرد) از مراجعه کنندگان به کلینیک مشاوره شهر قزوین بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از پاسخگویی به نسخه 40 گویه ای مقیاس شخصیت خودشیفته (40-Narcissistic Personality Inventory یا 40-NPI)، بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition (DSM-5)، توسط روان پزشک مورد مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و مبتلا به NPD تشخیص داده شدند. جهت سنجش علایم خودشیفتگی آزمودنی ها، از مقیاس چند محوری بالینی Millon (Millon Clinical Multiaxial Inventory-III یا MCMI-III) استفاده گردید. طرحواره درمانی در 20 جلسه انفرادی 60 دقیقه ای به صورت هفته ای دو جلسه اجرا شد. دوره پیگیری درمان نیز 1 ماه پس از پایان مداخله دنبال گردید. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و میانه، تحلیل دیداری شکل ها در دو بخش درون موقعیتی و بین موقعیتی با شاخص ثبات و جهت روند، درصد داده های غیر همپوش (Percentage of non-overlapping data یا PND) و درصد داده های همپوش (Percentage of overlapping data یا POD) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، طرحواره درمانی در کاهش علایم خودشیفتگی مبتلایان به NPD مؤثر بود. نتيجه گيري: طرحواره درمانی در بهبود و کاهش علایم افراد دارای NPD از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است و می تواند در درمان مبتلایان به این اختلال به کار رود.
۸.

بررسی سبب شناسی و تحول خودشیفتگی از منظر روان پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشیفتگی سبب شناسی خودشیفتگی عزت نفس روانشناسی خود کوهات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۰۱
خودشیفتگی آسیب شناختی سبکی از شخصیت است که که با احساس اهمیت و شایستگی افراطی، نگرش و رفتار خودخواهانه، فقدان همدلی، نیاز به تحسین و عزت نفس شکننده مشخص می گردد. پژوهش حاضر به بررسی چگونگی تحول پدیده خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی پرداخته و مدل تبیینی روانپویشی را در سبب شناسی و رشد خودشیفتگی مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش سعی کرده است با روش مروری، به این سوال پژوهشی پاسخ دهد که، خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی چگونه ایجاد و تحول می یابد و علل بنیادین در سبب شناسی خودشیفتگی چیست؟ در نظریه های روانپویشی، خود شیفتگی مرحله ای از رشد طبیعی است که در مراحل بعدی رشد به عشق خارجی (دیگری) تحول می یابد و کودک می تواند به دیگران عشق بورزد. ولی در حالت خودشیفتگی بیمارگونه، کودک برای بدست آوردن محبت و عشق مطمئن به درون برمی گردد تا براحساس شکننده طرد شدن (دوست نداشته شدن) غلبه کند. خودشیفتگی در رویکرد روانپویشی، به عنوان خودخواهی ناشی از عدم تمییز خود از دیگری شناخته می شود. رویکرد روانپویشی جامعیترین توصیف و پوشش نظری را در مفهوم سازی، سبب شناسی و تحول خودشیفتگی با توجه به ابعاد و انواع خودشیفتگی ارائه می دهد. به طورکلی سبب شناسی سازه خودشیفتگی از دیدگاه روانپویشی، بر مفاهیم عزت نفس شکننده، خودپنداره بزرگ منش، نقص در سبک های فرزند پروری و عدم پاسخدهی مطلوب والدین به نیازهای رشدی کودک در سنین اولیه رشد، بازگشت محبت به درون و جبران احساس حقارت اساسی تاکید دارد. عزت نفس ناپایدار و شکننده عاملی مهم در بوجود آمدن خودشیفتگی است. از دیدگاه روانپویشی، فرد خودشیفته ممکن است با حالت دفاعی، پوششی از خودبینی و عزت نفس بالا ولی به صورت توخالی و شکننده را در خود رشد بدهد تا احساسات زیر بنایی را به صورت پنهان نگه دارند. همچنین خودشیفتگی می تواند با سطوح بالا یا پایین عزت نفس ارتباط داشته باشد. خود دوستداری فرد خودشیفته ناپخته و هیجانی است و باعث رشد خودانگاره بزرگ منش می گردد. چنین مفهوم سازی جامعی که مبتنی بر سبب شناسی پدیده خودشیفتگی است، در صورت بهره مندی از پشتوانه تجربی می تواند فرمولبندی مناسب درمانی را برای مداخله در کاهش مشکلات بیماران خودشیفته به دنبال داشته باشد.
۹.

اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی استرس زناشویی بیماری کرونر قلبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۱۹۷۰ تعداد دانلود : ۸۹۹
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی بر افسردگی، اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود. روش: در یک طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون توام با گروه کنترل، تعداد 56 نفر از بیماران کرونری (26 مرد و30 زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس اضطراب- افسردگی بیمارستانی و مقیاس استرس زناشویی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش طی 2 ماه تحت درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی قرار گرفتند. بعد از دو ماه از همه گروه ها پس آزمون و نیز طی 4 ماه بعد از آن پی گیری به عمل آمد. داده ها با آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی باعث کاهش معنادار در پس آزمون و نیز پی گیری 4 ماهه افسردگی در گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه گواه نشده است، اما باعث کاهش معنادار در پس آزمون و پی گیری 4 ماهه اضطراب و استرس زناشویی در گروه های آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. نتیجه گیری: درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی در کاهش اضطراب و استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی طی یک دوره حداقل 4 ماهه مؤثر است. با این وجود، درمان فعال سازی رفتاری و قراردادی گروهی طی یک دوره درمانی 2 ماهه برای کاهش علائم افسردگی در بیماری قلبی ناکافی است. این موضوع طراحی مداخله مناسب و جامع برای بیماران قلبی دارای اضطراب، استرس زناشویی و در معرض خطر افسردگی و نیز نیاز برای برنامه های پیشگیری و ارتقای سلامت آنان را یادآور می سازد .
۱۱.

اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان اختلال وسواسی- اجباری درمان شناختی- تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۳ تعداد دانلود : ۸۷۱
مقدمه: اختلال وسواسی- اجباری دارای سیری مزمن است که با تداوم و افزایش علائم، ابعاد مختلف سلامت روان را کاهش می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- تحلیلی بر سلامت روان بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجرا شد. روش: در یک طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با پیگیری با استفاده از دو گروه آزمایش و کنترل، از میان بیماران مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی روان سبز، 20 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. در ابتدا، همه شرکت کنندگان پرسشنامه جمعیت شناختی را تکمیل و توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. سپس، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط پرسشنامه سلامت روان مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 16 جلسه هفتگی تحت درمان شناختی- تحلیلی قرار گرفتند. داده ها به کمک تحلیل واریانس آمیخته تحلیل گردید. یافته ها: بعد از اجرای درمان شناختی- تحلیلی، بین گروه آزمایش و کنترل در بهبود سلامت روان و زیر مقیاس های آن در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت آماری معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مؤثری برای بهبود سلامت روان مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری است. این یافته ها دارای دستاوردهای کاربردی برای مسیرهای پژوهش در آینده و نیز کار بالینی در این اختلال است.
۱۲.

عوامل خطر عوارض قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 2: نقش پیش بین عوامل روان شناختی، عوامل اجتماعی و خصوصیات بیماری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی دیابت نوع 2 عوارض قلبی عروقی هموگلوبین گلوکوزیله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۰ تعداد دانلود : ۶۴۴
مقدمه: عوارض قلبی عروقی از شایع ترین و مهلک ترین پیامدهای بالینی دیابت نوع 2 است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل خطر روان شناختی، اجتماعی و مرتبط با بیماری در پیدایش عوارض قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 2 بود. روش کار: در یک مطالعه ی توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 264 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس در درمانگاه های سرپایی بیمارستان شریعتی تهران طی ماه های اردیبهشت تا مرداد 1389 انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی جمعیت شناختی و خصوصیات بیماری و مقیاس های کیفیت زندگی، تاب آوری و خودمدیریتی دیابت جمع آوری و به کمک رگرسیون لجستیک دو مقوله ای به روش ورود همگام با نرم افزار PASW تحلیل گردید. یافته ها: هموگلوبین گلوکوزیله، نمایه ی توده ی بدنی، کیفیت زندگی، تاب آوری و خودمدیریتی دیابت قادر بودند به طور معنی داری بیماران دیابتی دارای عوارض قلبی عروقی را از بیماران دیابتی فاقد این عوارض تفکیک نمایند (001/0P<). جنسیت، سن، مدت ابتلا و نوع درمان قادر نبودند به طور معنی دار دو گروه را از هم تفکیک نمایند (05/0 نتیجه گیری: هموگلوبین گلوکوزیله، نمایه ی توده ی بدنی، کیفیت زندگی،تاب آوری و خودمدیریتی دیابت در پیدایش عوارض قلبی عروقی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 سهیم هستند و این متغیرها می توانند میزان بالایی از تغییرپذیری عوارض قلبی عروقی را در این بیماران تبیین نمایند. این یافته ها دارای پیامدهای کاربردی در طراحی مداخلات پیشگیرانه از دیابت و عوارض آن است. ادغام این عوامل در برنامه های ارتقای سلامت بیماران دیابتی واجد اهمیت خواهد بود.
۱۳.

تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اضطراب عملکرد اجتماعی دانشجویان نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۶۶۶ تعداد دانلود : ۹۴۴
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروه­های آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
۱۴.

تأثیر برنامه های توانبخشی شناختی رایانه ای برجبران نقایص شناختی بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۵.

کیفیت زندگی در بیماران دچار خستگی مزمن: نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب کیفیت زندگی خستگی مزمن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات روانی ناشی از اختلال طبی کلی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۵۳۷ تعداد دانلود : ۷۹۵
چکیده مقدمه: عوامل روانی- اجتماعی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن نقش دارند و پیامدهای درمانی این بیماران را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن بود. روش: در یک زمینه یابی مقطعی، تعداد 393 بیمار (150 مرد و 243 زن) مبتلا به سندروم خستگی مزمن از میان بیماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خستگی چالدر و برنامه مصاحبه ی بالینی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی جمع آوری و به کمک همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها: بین افسردگی، اضطراب، و سن با کیفیت زندگی رابطه ی منفی و معنادار به دست آمد. افسردگی، اضطراب و سن به طور معنادار تغییرات مربوط به کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم خستگی مزمن را پیش بینی کردند و در مجموع 61% از کیفیت زندگی را تبیین می نمایند. سهم افسردگی در تبیین کیفیت زندگی بالاترین میزان بود. نتیجه گیری: افسردگی، اضطراب و سن بیمار در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن مهم هستند. تدارک برنامه هایی برای بهبود افسردگی و اضطراب در افراد مسن تر مبتلا به سندروم خستگی مزمن به عنوان مبنایی برای ارتقای کیفیت زندگی این بیماران ضروری است.
۱۷.

مقایسه تأثیر فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اضطراب بیماری کرونری قلب حمایت خانوادگی فعال سازی رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۰ تعداد دانلود : ۸۳۰
زمینه و هدف: اضطراب در بیماران کرونری قلب از شایع ترین علایم روان پزشکی است که تداوم آن به پیامدهای نامطلوبی برای این بیماران منجر می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه و بدون حمایت خانوادگی بر کاهش اضطراب در بیماران کرونری قلب انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و کنترل همراه با پیگیری از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متأهل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایشی و شاهد گمارده شدند. مشارکت کنندگان پرسش نامه اضطراب حالتی- صفتی (STAI)، پرسش نامه حمایت خانوادگی (FSQ) و پرسش نامه عوامل جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی، فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی همراه با حمایت خانوادگی با گروه شاهد در کاهش علایم اضطراب تفاوت آماری معنی داری وجود دارد (001/0 > P). نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات مداخله فعال سازی رفتاری به شیوه گروهی و حمایت خانوادگی در کاهش اضطراب بیماران کرونری، این نتایج برای متخصصان بالینی و سلامت تلویحات کاربردی دارد.
۲۰.

مقایسه اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها در کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت خانوادگی فعال سازی رفتاری استرس زناشویی بیماری کرونر قلبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره گروهی
تعداد بازدید : ۱۳۹۱ تعداد دانلود : ۷۵۲
استرس زناشویی از عوامل مهم بروز و تداوم بیماری کرونری قلب و پیامدهای نامطلوب این بیماری است. هدف اساسی پژوهش حاضر، اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و بدون حمایت آن ها، بر استرس زناشویی در بیماران کرونر قلبی بود. در یک طرح پژوهشی شبه آزمایشی، از بین بیماران کرونری قلبی شهر تهران، تعداد 59 نفر از مردان متاهل به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان مقیاس استرس زناشویی استکهلم ـ تهران، پرسشنامه حمایت خانوادگی و پرسشنامه جمعیت شناختی را طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری تکمیل کردند. فقط گروه های آزمایش طی 7 جلسه (هفته ای یک بار) تحت مداخلات درمانی و 6 ماه پس از مداخله مورد پیگیری قرار گرفتند. طبق نتایج بین اثربخشی درمان بین گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی، گروه فعال سازی رفتاری ـ قراردادی گروهی همراه با حمایت خانوادگی و گروه کنترل در کاهش علائم استرس زناشویی، تفاوت آماری معناداری وجود دارد (001/0P<). متخصصان بالینی می توانند به منظور ارتقای کیفیت زندگی و بهبودی بیماران از این درمان برای کاهش استرس زناشویی بیماران کرونری قلبی استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان