تفکر از ایده هائی است که هایدگر متأخر از دریچه آن تلاش می کند در مورد نسبت انسان با حقیقت وجود کاوش کند. حقیقت وجود، رویداد بنیادینی است که ذیل حوالت های تاریخی اعطایی آن، انکشاف و اختفاء تحقق می یابد و انسان مبتنی بر آن، فهمی از حقیقت دارد. از دیدگاه هایدگر متأخر، ما در عصر عسرت و غفلت از حقیقت وجود زندگی می کنیم و به دلیل استیلای اراده معطوف به قدرت، از تفکر اصیل و نسبت اصیل با عالم بی بهره مانده ایم. گشتِل، ذات حوالتی از وجود است که ما در دنیای تکنولوژیک معاصر در آن به سر می بریم. گشتِل در مقام ذات غیرتکنیکی تکنولوژی به بی فکری دامن می زند. البته بی فکری یا فقدان تفکر، خود حوالت حقیقت وجود است و عدم توجه آدمیان به این مسأله بر تشدید عسرت می انجامد. در مقاله حاضر تلاش می کنیم معنای تفکر معنوی را در متن وجودشناسی هایدگر به عنوان تفکر متذکرانه درباره حقیقت وجود که راهی برای رهائی را برای انسان در دنیای معاصر در مواجهه با گشتِل فراهم می کند بدست دهیم. از دیدگاه این نوشتار، نقد ژوزف سی. پیت، یکی از فیلسوفان سرشناس تکنولوژی، مبنی بر منفعل و غیراصیل بودن رویکرد هایدگر به تکنولوژی، حاصل نوعی بدفهمی از موضع هایدگر است. به نظر می رسد نظریه «انسانیت در مقام کار» پیت، که مبتنی بر نگاه به تکنولوژی به عنوان مصنوع انسان است، مبتنی بر فهمی از انسان می باشد که نسبت اصیل با حقیقت وجود را محال می سازد.