هربرت مارشال مک لوهان، نظریهپرداز و متفکر معاصر در توصیف نقش بنیادین ارتباطات در تحولات اجتماعی بشر و تکامل جوامع نوین میگوید: «وسیله همان پیام است.» یک معنی این سخن آن است که وسایل ارتباطی صرفا حامل و ناقل فرهنگ و ابزاری برای انتشار آن نیستند و بیش از آن، خود سازنده و خالق فرهنگاند. بنابراین، فرهنگهای موجود همانطور که از این وسایل سود میبرند، متقابلا و به نحوی اجتناب ناپذیر از آن تاثیر میپذیرند. شدت و گستره این تاثیرات تاحدی است که مک لوهان در طرحی که از تحول بشری ارائه میدهد، آن را بر پایه نوع و شیوه ارتباطات غالب و وسایلی که برای انتقال و انتشار پیام به کار گرفته میشود، به سه دوره تاریخی عصر ارتباطات شفاهی، عصر ارتباطات کتبی و چاپ و عصر الکترونیک تقسیم میکند که هریک مشخص کننده نوع خاصی از جوامع، باتوجه به اینکه از کدامیک از حواس انسان برای دریافت پیام استفاده میشود، به شمار میآیند. در طرح مک لوهان، درهریک از این مراحل، یک وسیله ارتباطی بویژه، نقش عمده را ایفا می:ند و به عنوان رسانه اصلی شناخته میشود؛ زبان و بیان شفاهی، خطالفبایی، کتاب و چاپ، مطبوعات، رادیو و بالاخره تلویزیون در روندی تکاملی با هریک از این مراحل تاریخی به شکل پرمعنایی موازی هستند، تا جایی که میتوان این اعصار را از طریق آن رسانه ویژه بازشناخت.