مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی انتقادی کتاب نظریه عرفی شدن با رویکرد اجتهادی تجربی[1] پرداخته است. در این نقد، دو مشکل اساسی و محوری که به کلیت این کتاب برمی گردد، مبنای مقاله حاضر قرار گرفته است. این دو مشکل یا نارسایی جدی در دو بخش متفاوت و ذیل عناوین «اخذ و تطبیق نابجا» و «خلط مدل تبیینی با نظریه» به تفصیل تشریح شده اند. در بخش اول، با اقامه استدلال هایی درخصوص تز عرفی شدن در ادبیات جامعه شناسی نشان داده شده که تطبیق مباحث درون دینی درخصوص نقصان ایمان، که مقوله ای عام و فراتاریخی است، با مباحث جامعه شناختی مربوط به تز عرفی شدن، که امری غیرعام و تاریخی است، را باید مصداق اخذ و تطبیق نابجا محسوب نمود. در بخش دوم، نکات استدلالی متعددی ارائه شد تا نشان داده شود حداکثر کاری که آقای دکتر بستان در کتاب شان انجام داده اند، تبدیل یک مدل تبیینی اشباع شده به یک مدل تبیینی امساکی بوده است که نباید آن را با نظریه خلط نمود.
[1]. اثر دکتر حسین بستان، سال 1396
خط مشی گذاری فرهنگی برخورد نظام با سکولاریسم نقاب دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان سکولاریسم نقاب دار پس از انقلاب اسلامی با نفوذ فکری در بین مسئولان و نخبگان، سعی در تعقیب اهداف دنیازدگی و دین گریزی از طریق توجیهات سکولاریستی دین داشت و به وسیله حذف قدسیت و ابعاد فرازمینی و معنوی تلاش کرد لوازم سکولاریسم، یعنی دموکراسی و لیبرالیسم را در جامعه ایرانی با هویتی دین گریز نهادینه کند. این جریان با ترویج آرام باورهای سکولار، امکان تحول فرهنگ عمومی را در عمیق ترین لایه های معرفتی فراهم کرد.در این مقاله برای خط مشی گذاری فرهنگی حاکمیت اسلامی در مواجهه با این جریان، تلفیق بین رویکرد ریشه (عقلانی) و شاخه (تدریجی) دنبال شده است. رویکرد شاخه (عرضی) از طریق بررسی زمینه های موجود و عینی جریان سکولاریسم نقاب دار و مواجهه های قبلی آن به شیوه دوره سازی (ادوار تحول فکری سروش) و رویکرد ریشه (طولی) از طریق تحلیل لایه ای علت های صیرورت سروش از یک اندیشمند حامی نظام به رهبر مخالفان نواندیش در خارج کشور بررسی شده است. سپس از ترکیب این دو رویکرد، سعی شده راه حل هایی با عنوان خط مشی های فرهنگی تعامل مسئولان حکومت اسلامی با نخبگان سکولار در قالب یک جدول در چهار لایه لیتانی (سطحی)، اجتماعی، گفتمانی و اسطوره ای و در هر سطح برای هر علت، راهکارها و راهبردهای حاکمیتی ارائه شود.
مرور نظام مند و فرا تحلیل مطالعات درباره اعتیاد به اینترنت با رویکرد شناسایی پیشایندها و پیامدهای اعتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اندازه اثر پیشایندها و پیامدهای اعتقادی اعتیاد به اینترنت براساس پژوهش های داخل کشور به وسیله یک روند تحقیقی فراتحلیل است. 24 پژوهش مرتبط انتخاب شدند که در سال های 1380−1400 و با هدف ارزیابی پیشایندها و پیامدهای اعتقادی اعتیاد به اینترنت انجام شده و در فصلنامه های معتبر داخلی و ایرانداک به چاپ رسیده بودند. تعداد 16 متغیر مستقل و 15 متغیر وابسته مختلف شناسایی شد. پژوهش های منتخب به روش پیمایشی و به کارگیری ابزار پیمایش در جوامع آماری متفاوت و برحسب سنجه های پایا به انجام رسیده اند.میزان دینداری (ES، 63/0−)، سبک زندگی اسلامی (ES 45/0,−) و هوش معنوی (ES 44/0,−) به ترتیب قوی ترین پیشایندها و باورهای مذهبی (ES 31/0,−)، نگرش و التزام عملی نسبت به نماز (ES 31/0,−) و میزان دینداری (ES 26/0,−) به ترتیب قوی ترین پیامدهای اعتقادی شناسایی شدند. با توجه به ناهمگنی در مطالعات، اندازه اثر روش نمونه گیری گلوله برفی در پژوهش های مربوط به پیشایندها و روش نمونه گیری دردسترس در پژوهش های مربوط به پیامدها بیشتر از دیگر روش های نمونه گیری بود.اعتیاد به اینترنت باعث کاهش باورهای مذهبی، نگرش و التزام عملی نسبت به نماز و میزان دینداری می شود و از سبک زندگی اسلامی و هوش معنوی تأثیر می پذیرد. در همین راستا پیشنهاد می شود میزان استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی مدیریت و سواد رسانه ای افراد ارتقاء داده شود.
بررسی رابطه هوش معنوی و نوع دین داری (مطالعه موردی: جوانان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد می توان هوش معنوی را به عنوان مهارتی در تفسیر رویدادها و کشف معنای زندگی و حل مسائل، در ارتباط با زیست دینی دانست. هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش معنوی با نوع دین داری جوانان با کمک نظریه تکثر زیست جهان ها و استعاره بازار برگر و هوش معنوی ایمونز است. ابزار این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای بوده که اعتبار آن از طریق اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرون باخ تأیید شده است. 384 نفر از جوانان 15 تا 34 ساله شهر یزد با کمک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. داده ها با نرم افزار spss و تحلیل عاملی و آزمون های ,t f، ضریب همبستگی و تحلیل مسیر تحلیل شدند.
یافته ها نشان می دهد دو نوع دین داری عامه و بریکولاژ در بین جوانان شناسایی شده و زنان دین داری عامه و مردان بیشتر دین داری بریکولاژ دارند. پایگاه اقتصادی−اجتماعی با دین داری عامه همبستگی منفی دارد؛ امّا با دین داری بریکولاژ همبستگی مثبت و معنادار دارد. همچنین، همبستگی مثبت و معناداری بین هوش معنوی و نوع دین داری وجود دارد. مدل رگرسیونی نشان می دهد متغیرهای مستقل (هوش معنوی، وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی− اجتماعی) 12 درصد از تغییرات دین داری عامه و 11 درصد از تغییرات دین داری بریکولاژ را تبیین می کنند.
چالش مردانگی فرهنگی و خانواده اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردانگی حوزه مطالعات جنسیتی نوظهوری است که به بررسی میزان انطباق مرد بیولوژیک و مردانگی منتسب و مورد انتظار می پردازد. مردانگی که امروزه و در پی مطالعه جنسیتی مردان به مردانگی ها ارتقا پیدا کرده است، به مطالعه رفتارهای مردانه ای می پردازد که ادعا می شود ریشه در مردانگی طبیعی و اصیل دارد. جهت بررسی این ادعا متن حاضر به انتظارات اسلام از مرد مسلمان و رفتارهای عینی او در خانواده و در مواجهه با زن مسلمان پرداخته است. به نظر می رسد رفتار مرد مسلمان در برخی موارد با حوزه های مورد انتظار اسلام و اخلاق اسلامی تفاوت دارد. جهت اشاره به رفتارهای خارج از آموزه های اسلامی مرد مسلمان با زن مسلمان از ضرب المثل های فارسی و دلایل نمایش خشونت مردان مسلمان با زنان مسلمان در فرهنگ های دیگر استفاده شده است. این نوشتار با تمرکز بر فرایند شناختی که این تفاوت را ایجاد و مانا کرده است بر تک جنس محوری در فرهنگ مرد مسلمان، در پی خاموشی فرم های شناختی رقیب اشاره دارد. حل این دشواری با تقویت دیگر فرم های شناختی و رعایت آموزه ها و توصیه های اخلاق اسلامی ممکن و سبب رفع اتهام کهتر انگاری زنان در اسلام به جهت برخی رفتارهای مرد مسلمان خواهد شد.
تحول معنای علم از فائز به غالب و شکل گیری نظام آموزش عمومی جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدعای اصلی ما این است که در دوره معاصر ایران، معنای علم که در تجربه تاریخی مسلمانان همواره «علم فائز» بوده به «علم غالب» تغییر پیدا کرده است. مفهوم «علم» یکی از مفاهیم بنیادین فرهنگ اسلامی است و تغییر در معنای آن در دوره معاصر ایران، سبب به وجود آمدن تحولات فرهنگی عظیمی شده و به دنبال خود ساختارهای جدیدی را نیز به وجود آورده است. نظام آموزش عمومی کشور ازجمله این ساختارهای نوظهور است. نظام آموزش عمومی از ابتدای شکل گیری آن تاکنون همواره متأثر از معنای جدید علم بوده و بر اساس این، به عنوان بزرگ ترین و اصلی ترین منبع تولید معنای «علم غالب» در حال تبلیغ و ترویج این معنای از علم در سطح کشور است.
دانش آموزان در ابتدای ورود به نظام آموزش عمومی کشور با معنای «علم غالب» آشنا می شوند و کسب این علم، به یکی از اولویت های اصلی آنها تبدیل می شود. نظام آموزش عمومی کشور با ارجحیت دادن به علوم طبیعی و تجربی که قرابت بیشتری با معنای علم غالب دارند، دیگر علوم دینی را از مدار علم بودن خارج کرده و با تبلیغ و ترویج معنای علم غالب، به عنوان سدی محکم، مانع از ارتباط برقرارکردن دانش آموزان با معنای تاریخی علم یا همان علم فائز شده است.
جایگاه اشراقی معنا در صورت بندی نسل سوم مکاتب ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان مخلوقی است که دارای دو ساحت فردی و اجتماعی می باشد و ساحت فردی او در پرتو بعد اجتماعی او شکوفا شده و حیات جمعی او تکون پیدا می کند. به تبع همین اجتماعی بودن، زندگی جامعه بشری از رابطه درهم تنیده ای از تعاملات اجتماعی جوامع انسانی تشکل یافته است. محور این تبادلات، نفس انسانی و جسم او و معنای تولیدی انسان است. اهمیت این مطلب در اینجاست که معنا که ماهیتی مجرد دارد، لاجرم، باید توسط یک مجرد خلق شود؛ ازاین رو توجه به بعد عالی وجود انسان، عالم نفس الامر و نحوه ارتباط آن با عالم ماده ضروری می باشد.
مقاله حاضر که مبتنی بر تحلیل کتابخانه ای داده های خود را گردآوری کرده و در چارچوب انسان شناسی حِکمی و اسلامی به تحلیل انسان مبادرت ورزیده، به ارتباط عالم نفس الامر و معنا و نحوه حضورشان در عالم ماده پرداخته است. رابطه معنا که دال مرکزی ارتباط عالم مجرد و عالم ماده است با دیگر مفاهیمی چون مصداق، مفهوم و واقع، تبیین شده است؛ ازاین رو معنا توسط نفس انسانی در عالم نفس الامر خلق شده و به واسطه جسم او، از عالم نفس الامر به عالم ماده نزول کرده و تولید می شود.
آنچه که تاکنون اندیشمندان ارتباطات در ساحت نظریات معنا و جایگاه آن، بدان پرداخته اند، معناکاوی در دو ساحت می باشد: یکی جایگاه معنا در پیام، و دیگر جایگاه معنا در ذهن. لکن مبتنی بر انسان شناسی اسلامی می توان گامی را فراتر نهاد و درادامه این دو نسل، نسلی سوم را تبیین کرد که برای معنا جایگاهی عاری از تعینات مادی در نظر می گیرد و آن جایگاه اصلی معنا، همان عالم نفس الامر می باشد.
بازخوانی مبانی و پیامدهای «عرفان اجتماعی» براساس منطق اسفار اربعه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد روشن تر نمودن مبانی و نحوه ظهور «عرفان اجتماعی» براساس منطق اسفار اربعه عرفانی است. برای این کار ابتدا گزارشی کوتاه از معنای اسفار اربعه ارائه و سپس با روشی تحلیلی−فلسفی و نه تاریخی رابطه منازل این منطق سلوکی با حیات اجتماعی بررسی می شود. وجه اهمیت این پژوهش نیز بررسی نحوه تلاقی دو حوزه موضوعی مهم و سابقه دار در سنت اسلامی یعنی عرفان و اجتماع است.
نتیجه پژوهش آن ا ست که عرفان اجتماعی به جز در سفر دوم −که کثرت در حجاب می رود− در سفر های اول و سوم و چهارم از منطق اسفار اربعه می تواند ظهور و بروز تامی یابد؛ بلکه فراتر از یک امکان، اساساً منطق سفر سوم و چهارم از اسفار اربعه عرفانی مبنای اصلی عرفان اجتماعی است؛ زیرا این منطق نشان می دهد تا هنگامی که سالک مجدداً از موطن وحدت به کثرت بازنگردد و به مقام جمع میان وحدت و کثرت راه نیابد به عرفان کامل توحیدی احدی راه نیافته است و سلوک عرفانی او ناقص است. همچنین، مبانی و پیامدهای عرفان اجتماعی در سفر اول نیز به تفصیل بررسی و نشان داده شده است که پیمودن سفر اول در ذیل ولایت اجتماعی یک ولی الهی موجب ارتقاء کمی و کیفی و سرعت سلوک توحیدی می شود.
بررسی چالش های تبلیغ دین مبتنی بر چیستی بازاریابی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی است که تبلیغ و دعوت در آن فعلی مهم و اساسی است و آن را بر هر مسلمانی واجب شمرده است. تبلیغ دین در هر دوره متأثر از شرایط، ابزارها و امکانات موجود، اشکال مختلفی به خود گرفته است. امروزه تبلیغ دین ازطرفی تبدیل به یک خردهنهاد اجتماعی شده که ضرورت تبلیغ دین به صورت سازمان یافته و تشکیلاتی را دوچندان می کند و از طرف دیگر، تحول پذیری و وابستگی امور به تغییرات در دوران اخیر به شدت افزایش یافته است؛ ازاین رو این مسئله که چگونه دین به شکل صحیح و اصولی و مطابق با مقتضیات زمان و ویژگی های جوامع امروزی در اندیشه و رفتار به افراد عرضه شود، از مهم ترین چالش ها و مسائل دین در جامعه دینی امروز است.دانش بازاریابی به عنوان یکی از علوم پویا، مدرن، تکنیکال، کارآمد و منفعت ساز، تاکنون درمورد گستره وسیعی از کالا ها و خدمات به کار رفته است؛ امّا در چند دهه اخیر دامنه این گرایش تاآنجا پیش رفته که متخصصان و سیاست گذاران، از آن در مورد مفاهیم و ایجاد تغییرات اجتماعی و عقاید نیز استفاده کرده اند. یکی از این عرصه ها، تبلیغ دین است که ازجمله دانشمندان مسیحی با محوریت کلیسا، تلاش کرده اند برای رشد و توسعه جامعه مخاطبان خود، از ابزار بازاریابی استفاده کنند. باوجوداین، چنین امری ازمنظرهای مختلفی موردانتقاد قرار گرفته که این پژوهش برخی از آنها را ارائه کرده است.
بررسی مقایسه ای−انتقادی بنیان های اخلاق اقتصادی اسلام از دیدگاه ماکس وبر و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی−انتقادی اندیشه ماکس وبر درخصوص عوامل پیدایش و عدم پیدایش سرمایه داری در مسیحیت و اسلام، از منظر شهید مطهری است. بنیاد انتقادات این نوشتار، پذیرش حقیقت وحیانی دین است که در عرصه نظریه پردازی مطالعات دین موجب تفکیک سطوح پژوهش دینی می شود. دیدگاه جامعه شناسانه وبر و ابژه کردن و نگاه کارکردگرایانه به آن باعث شده از فهم فلسفه ها و حقایق باطنی دین اسلام ناتوان بماند.به گمان وبر اسلام در ارائه اخلاقیات رستگاری عاجز مانده و ازاین جهت از قافله نظام سرمایه داری جامانده است؛ امّا به راستی آنچه موجب رویگردانی اسلام از فلسفه رستگاری و زهد بی انتهای پیوریتانی است، مواجهه مثبت اسلام با دنیاست. پلیدانگاری جهان طبیعت و تکلیف بی حدوحصر بشر که ناشی از نبود اطمینان نسبت به سرنوشت است در اسلام جایگاهی ندارد. در عوض حقوق اسلامی بر پایه حسن ظن به خالق و مخلوق در جهان، او را به سمت شکوفایی اقتصادی می کشاند.
بررسی ساختار دولت در مدیریت علوی «تحلیل جامعه شناختی بر منشور عهدنامه مالک اشتر با رویکرد کارکردگرایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درواقع، نامه 53 نهج البلاغه، عهدنامه امام علیj است که برای مالک اشتر نگاشته اند و به منزله منشور مدیریت علوی و تعیین ساختار دولت در آن می باشد. در این متن و منشور، مبانی نظری حکومت اسلامی ترسیم شده است و یک نوع سیاست نامه محسوب می شود. ازآنجایی که به نظر می رسد سازه مفهومی مدیریت علوی، عنوان تازه و با رویکرد جدید قرار است طرح و بررسی شود، در پژوهش حاضر نیز این سازه مفهومی به شیوه ای نو در قالب یک چارچوب نظری جامعه شناختی معروف به نظریه کارکردگرایی−ساختاری بررسی شده است. متن و منبع اصلی و به تعبیر مکس وبر[1] (1920-1864) آن نمونه آرمانی متن فرمان امام علی به مالک اشتر می باشد که به روش تحلیل محتوا (کیفی) بررسی و با یک نگاه اندام وارگی به جامعه و دولت، اصول و ساختار مدیریت علوی، به ویژه جایگاه و نقش ساختار سیاسی در این مدیریت واکاوی شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس دیدگاه نظری−تحلیلی پیش گفته در نظام سیاسی موردنظر با نمونه مثالی فرمان مالک اشتر، سیاست و مدیریت به عنوان یک خرده نظام مهم هدایت کننده در رابطه متقابل با خرده نظام های دیگر جامعه، به ویژه خرده نظام فرهنگی عمل می کند که شاخص آن ارزش ها می باشند. [1]. Max Weber
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی براساس اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی با تکیه بر اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه است. برای پاسخ به سؤالات، از روش های تحلیل اسنادی یا روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا استفاده شد. در این پژوهش جامعه با نمونه برابر بود؛ به طوری که کتاب مطالعات اجتماعی 1400−1401 ششم ابتدایی به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شد. در بخش یافته ها درراستای پاسخ به سؤالات پژوهش، ابتدا براساس روش کتابخانه ای، با مراجعه به مقالات و تألیفات مرتبط با اصول تربیت اجتماعی براساس نهج البلاغه، 10 اصل تربیت اجتماعی همچون اصل عزت، وحدت، محبت، مشارکت، مسئولیت، عدالت، برقراری روابط سالم، سعه صدر، آزادی در برابر ابراز عقاید و اصل آراستگی از منابع استخراج شد. سپس کتاب مطالعات ششم به 4 واحد متون، تصاویر، فعالیت ها و کاربرگ ها تقسیم شد. سپس واحد های تحلیل در 10 اصل نامبرده به روش تحلیل محتوا بررسی شد و نتایج نشان داد که متون درسی 61 مرتبه، فعالیت های دروس 88 مرتبه، تصاویر 77 مرتبه و کاربرگ های پایان کتاب در 10 مرتبه به اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه توجه داشته است. بنابراین، در قسمت یافته ها نشان داده شد که در همه بخش های چهارگانه کتاب در راستای توجه به همه اصل ها از ظرفیت های موجود بهخوبی استفاده نشده است و انتظار می رود عوامل اجرایی در تدوین کتب درسی از همه ظرفیت های کتاب در جهت آموزش اصول تربیت اجتماعی از منظر نهج البلاغه استفاده نمایند.