مقالات
حوزه های تخصصی:
نظامات زندگی در هر جامعه ای به منظور پاسخ گویی به نیازها و متناسب با مبانی اعتقادی و ارزش های فرهنگی آن جامعه شکل می گیرند. موفقیت و پایداری این نظام ها بیش از هرچیز دیگری در گرو سازگاری مبانی آنها با قوانین و واقعیت های حاکم بر عالم هستی به ویژه عالم انسانی است. نیازهای معیشتی از جمله مهم ترین نیازهایی است که برای پاسخ به آن تاکنون انواع متعددی از نظامات سوسیالیستی و لیبرالیستی و... تشکیل شده است. بدون تردید یکی از مبانی اصلی این نظامات نوع نگرش آنها به واقعیت فرد و جامعه و نوع روابط موجود فیمابین آنهاست. مدعای پژوهش حاضر آن است که قرآن کریم برای عالم انسانی مفهوم ویژه ای به نام «امت» را مطرح کرده است که متفاوت از مفاهیم رایجی چون فرد و دولت است. این مفهوم دارای آثار و احکام مهمی به ویژه در زمینه نیازهای معیشتی انسان است. «تکافل اجتماعی» از جمله مهم ترین مفاهیم قرآنی و اسلامی است که در این ارتباط و به عنوان یکی از ارکان نظام تأمین اجتماعی و پاسخ گویی به نیازهای معیشتی مطرح گردیده است. هدف پژوهش تبیین مفاهیم، مبانی، ویژگی ها و تعاملات این دو مفهوم در ارتباط با مسئله تأمین اجتماعی، در رویکرد اسلامی است. روش به کار گرفته در این تحقیق از منظر هدف، از قبیل تحقیقات بنیادی−نظری است و از منظر ماهیت و روش در قلمرو تحقیقات توصیفی−تحلیلی به حساب می آید. مقاله به این نتیجه می رسد که در فرهنگ قرآنی امت اسلامی به مثابه پیکری واحد معرفی شده که ارتباط بین اعضای آن، ارتباطی از جنس ولا و دستگیری است و از این رو تکافل اجتماعی از خصائص امت اسلامی است که در غیاب آن هیچ سازوکاری قادر به حل موفقیت آمیز و پایدار مشکلات معیشتی جامعه نخواهد بود.
نظریه معنا، مطالعه تطبیقی پرس و علّامه طباطبایی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«معنا» از پردامنه ترین موضوعات علوم اجتماعی مدرن و پست مدرن است. یکی از بدیع ترین و جامع ترین تفسیر ها درباره معنا را چارلز ساندرز پرس در زمان حیات خود ارائه نموده است. این مقاله می کوشد به بررسی ویژگی های نشانه شناسی پرس، ازجمله فرایند نشانگی، تولید معنا، کاربرد نشانه ها، دلالت و نگاه عملی به نشانه و ساخت معنا بپردازد. از آنجایی که، نظریه نشانه شناختی پرس در بعد معرفت شناختی و وجودشناختی، بر تحلیل تفکّر و ساخت معنا استوار شده است، به نظر وی، جهان و هر آنچه در آن است، از منظر نشانه و معنا شناخته می شود، و برداشت وی از نشانه، در نگرش او به جهان، تعیین کننده است. زیربنای نشانه ای پرس تمایز پیچیده از مقوله هاست. پرس نشانه را در ارتباط با این سه مقوله تعریف کرده و آن را در فرایندی سه گانه به نام دلالت نشانه ای قرار می دهد. به نظر پرس، دلالت بر سه رکنِ نشانه، تعبیر (تفسیر) و شئ تکیه می کند و بر پایه سه طرف استوار شده است و نظریه معنایش از فرایند این سه رکن ایجاد می شود. پرس از جمله منتقدان و فیلسوفان مغرب زمین است که به نظریه معنا اهتمام نشان داده است و این نظریه را در فرایند نشانه شناختی خود مطرح کرده است. در میان فیلسوفان مسلمان، علامه طباطباییe نیز در این باب مطالبی ارائه کرده است. در این مقاله تلاش می شود با طرح نظریه معنا از منظر ایشان، امکان مقایسه نظریه معنای پرس با نظریه معنای علامه طباطباییe، فراهم گردد. نظریه معنا نزد علامه در معرفت حضوری و حصولی و در امتداد مباحث اعتباریات ایشان طرح می گردد. در نظر ایشان، نظام اعتباری انسانی و معنا قائم به یک نظام طبیعی و حقیقی است؛ که به حسب باطن و در حقیقت با نظام طبیعی و حقیقی به سر می برد؛ زیرا در نظر وی هر اعتباری ناگزیر یک تکیه گاه حقیقی دارد و نظام اعتباری انسانی تنها در ظرف اجتماع و تمدن موجود می شود.
بازسازی نظریه گفتمانی هویت لاکلاو و موفه براساس نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه در عین حال که در پی تحلیل گفتمان است، نظریه ای در باب شکل گیری هویت فردی و جمعی نیز محسوب می شود. در این مقاله، از طریق جایگزینی نظریه فطرت آیت الله شاه آبادی با نظریه ناخودآگاه لاکان که مورد استفاده لاکلاو و موفه قرار گرفته است، زمینه برای تحول نظریه گفتمانی هویت به نظریه ای غیر خودش با رویکرد دینی فراهم شده است. از جمله پیامدهای این تغییر در نظریه، قائل شدن به نقش بیشتر برای سوژه در انتخاب هویت فردی، بالا رفتن قدرت تبیینی نظریه، اجتماعی تر شدن آن، خارج کردن نظریه از نگاه به هویت به مثابه امری صرفاً فرهنگی و تاریخی که حاصل نزاع بین دیگری ها است، به امری که حاصل تلائم یا تضاد میان جوهره انسانی با دیگری ها است. ضمن آنکه کار صورت گرفته را می توان نمونه ای برای رویکرد تهذیبی در تولید علم دینی به حساب آورد. روش به کار رفته در این پژوهش توصیفی، تبیینی و انتقادی است.
فرهنگ از منظر عرفان اسلامی (فرهنگ؛ تجلی ارتباط درون فردی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ چیست؟ مؤلفه های آن کدام است؟ خاستگاه فرهنگ چیست؟ اینها و پرسش هایی از این دست، تأملات فلسفی در شناخت فرهنگ را تشکیل می دهند که در محافل علمی معاصر جدی انگاشته شده اند. از طرف دیگر، هر فرهنگی محمول ارتباط است و بدون ارتباط اصلاً فرهنگ وجود ندارد. در ضلع سوم، ارتباط درون فردی مبنای انواع ارتباطات انسانی است. بدین سان تبیین خاستگاه فرهنگ با عزیمت از ارتباطات درون فردی، مسئله ای مهم می نماید که پرسشی این چنین را در پیش روی محققان می نهد: رابطه فرهنگ با ارتباطات درون فردی چیست؟ در راستای تبیین این مسئله، پژوهه فرارو با روش تحلیل اسنادی، آموزه های عرفان اسلامی را دست مایه قرار داده است تا فرهنگ را از منظر ارتباط درون فردی و با رویکرد عرفان اسلامی بکاود. نتیجه نشان داده است فرهنگ به عنوان یکی از محصولات انسان در قوس صعود، فرآورده ارتباط انسان با نفس مطمئنه یا اماره است که اولی را فرهنگ طیب و دومی را فرهنگ خبیث می نامند و در صورت اول، نفس اماره عامل اخلال گر است و در صورت دوم، نفس لوامه عامل مانع است؛ همان طور که این دو فرهنگ هریک دارای ماهیتی تشکیکی (طیف وار) هستند.
بررسی نقش همنشینی در پیشگیری از انحرافات اجتماعی از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت، توصیف و تحلیل پیشگیری از انحرافات اجتماعی در جامعه بر مبنای بهره گیری از کلام حضرت علیg در خصوص بررسی نقش همنشینی بوده است. جهت پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، با استفاده از روش نظریه مبنایی، گزاره های مرتبط با موضوع همنشینی از نهج البلاغه استخراج شده، و سپس در طی مراحلی داده ها کدگذاری و مقوله بندی و نتایج مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. طبق یافته های پژوهش، اتخاذ مجموعه ای از رویکردها در مقوله همنشینی، مانع فراگیری و ارتکاب کنش های انحرافی است. این مهم با تمرکز بر توجه به اهمیت جایگاه همنشینی و انتخاب همنشین در تعامل های اجتماعی، پرهیز از برخی همنشینی ها، پرهیز از حضور در برخی مکان ها و نقش وضعیت مکانی در رفتارهای اجتماعی انسان، معرفی برخی از الگوهای نقش برای همنشینی، دست یافتنی می شود.
ارزیابی دیدگاه جانبازان از کیفیت زندگی (مورد مطالعه: جانبازان ساکن شهر قم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با گذشت حدود سه دهه از پایان دفاع مقدس، تعداد زیادی از جانبازان با مسائل متعددی در زندگی روبه رو بوده و همین امر می تواند کیفیت آنها را تحت تأثیر قرار دهد، به همین علت می طلبد که به وضعیت و کیفیت زندگی آنها پرداخته شود. اینکه جانبازان در مورد کیفیت زندگی خود چگونه می اندیشند، مسئله اساسی این تحقیق است. برای یافتن پاسخ، تعداد 30 نفر از جانبازان با درجات متفاوت جانبازی و با روش کیفی بررسی شدند. تمام پاسخ گویان، در زمان انجام تحقیق ساکن شهر قم بوده اند. پرسش های تحقیق مبتنی بر پرسش نامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، به صورت یکسان از تمام پاسخ گویان پرسیده شد. نتایج مشخص ساخت که از نظر جنبه های عینی کیفیت زندگی به ویژه در بعد سلامت فیزیکی، بسیاری از جانبازان دچار مشکل می باشند. این موضوع در مورد شرایط محیط فیزیکی خارج از منزل نیز صدق می کند و جانبازان از کمبود امکانات و نبود استانداردهای لازم برای جانبازان و معلولان در اماکن عمومی و دولتی شکایت دارند. در مقابل، وضعیت سلامت روحی و روانی بسیاری از جانبازان حد خوب و حتی عالی ارزیابی می شود که علت عمده آن، اعتقادات و ارزش های شخصی می باشد. وضعیت شرایط محیط مسکونی و محله جانبازان به طور عمده در حد انتظار و رضایت آنها می باشد. ارزیابی کلی وضعیت کیفیت زندگی جانبازان حاکی از سطوح بالا و مناسب آن می باشد که این به خوبی پرهیز از نگاه کلیشه ای و از پیش فرض شده به زندگی جانبازان را نشان می دهد.
رابطه ابعاد دینداری، جنسیت و تأهل با میزان رضایت از زندگی در میان دختران و پسران دانشجوی دانشگاه مازندران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی چنان با اهمیت است که می توان گفت هدف برتر هر فرد در زندگی است؛ اما گزارش ها نشان می دهد که میزان آن در جامعه ما پایین است. از این رو تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه بین میزان دینداری و میزان رضایت از زندگی در بین نمونه آماری 407 نفری از دانشجویان است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشتر دانشجویان 3/54 درصد از میزان دینداری بالایی برخوردار هستند. میزان دینداری در بین دختران بیشتر از پسران است. تنها 91/47 درصد از دانشجویان از رضایت بالای زندگی برخوردار هستند. رضایت از زندگی در بین دختران بیش از پسران است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین میزان دینداری با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج نشان می دهد که بین بعد اعتقادی، مناسکی و بعد تجربی با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ اما بین بعد پیامدی با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. رگرسیون نشان داد که متغیرهای بعد دینداری تجربی و جنسیت قادر به تبیین 5 درصد از رضایت از زندگی شدند. پیشنهاد می شود با توجه به وجود آسیب هایی چون پدیده فرار مغزها، برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان، دینداری آنان تقویت گردد.