اسلام و علوم اجتماعی
اسلام و علوم اجتماعی سال دوازدهم پاییز و زمستان 1399 شماره 24 (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هرچند نهاد وقف نقش مهمی در فرایند توسعه داشته است؛ اما کاهش مشارکت این نهاد در توسعه جوامع اسلامی مسئله ای است که کمتر تحلیل جامعه شناختی شده است. این در حالی است که رویکرد نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، با ارائه تعریفی مبتنی بر منافع از نهادها و تعیین مکانیسم روابط علّی بین سطوح مختلف محدودیت های رسمی و غیر رسمی، کنشگران را در انجام کنش های خود، دارای عقلانیت محدود به زمینه ای می داند که توسط شبکه ها، هنجارها، عقاید فرهنگی و ترتیبات نهادی رسمی شکل گرفته است. از آنجایی که نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی، چارچوب نظری جامعی در فهم رفتار اقتصادی و تحلیل نهادی فراهم آورده است؛ هدف پژوهش حاضر آن است تا با روش توصیفی−تحلیلی، نو نهادگرایی در جامعه شناسی اقتصادی را به عنوان رهیافتی تحلیلی معرفی نماید و براساس رویکرد یاد شده، به تحلیل عوامل مؤثر بر نقش وقف به مثابه نهادی اقتصادی−اجتماعی در فرایند توسعه ایران اسلامی بپردازد. نتیجه بیانگر آن است که محیط نهادی وقف، مدیریت متولیان موقوفات و سازمان های متولی وقف و نیات، انگیزه ها و هنجارهای اجتماعی وقف در بین واقفان، مهم ترین عواملی هستند که نقش توسعه ای نهاد وقف در ایران را تحت تأثیر قرار داده اند.
مؤلّفه های ارتباطات همسایگی در زندگی شهری با رویکرد اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین انسان ها اساس نظام اجتماعی و پایه پیشرفت جامعه است. این امر امروزه به دلیل مسائلی همچون؛ تغییرات گسترده در زیست شهری، زندگی تحمیلی در مجتمع های آپارتمانی، تقلید از الگوهای غربی در مدیریت شهری، و گسترش خُرده فرهنگ های اجتماعی، با آسیب های متعددی مواجه شده است. پیشگیری و رفع این گونه آسیب ها نیازمند به طراحی و ترویج الگوی ارتباطات مطلوب اجتماعی، به ویژه در ساحت همسایگی با دیگران است. پژوهش حاضر در این راستا با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی متعارف کوشیده است مؤلفه های ارتباطات همسایگی را از منابع اسلامی استخراج و تبیین نماید. بدین ترتیب که آیه ها و احادیث مرتبط با موضوع به روش ترکیبی (لغت کاوی و معناکاوی) در سه مرحله (رمزگذاری، طبقه بندی و انتزاع مضمون) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که دستاورد آن، برداشت 420 مفهوم بود. سپس مفاهیم به دست آمده با بررسی بیشتر به زیرطبقات شانزده گانه تقلیل یافتند و سپس در قالب پنج طبقه (مؤلفه) از جمله: «بی آزاری»، «تاب آوری (فعّال)»، «مسئولیت پذیری (اجتماعی)»، «مهرورزی» و «خیررسانی» دسته بندی گردیدند. سرانجام پس از فراوانی سنجیِ مؤلفه ها و شاخص های به دست آمده در این تحقیق، برای ارتباطات همسایگان در زندگی شهری، دو الگوی عملی در قالب های «پیوستاری» و «چندبُعدی» پیشنهاد گردید.
معنای «علم اجتماعی اسلامی» از چشم انداز مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تلاش شده در میان تلقّی ها و تفسیرهای متفاوتی که علم اجتماعی اسلامی وجود دارد، معنای علم اجتماعی اسلامی از چشم انداز مرتضی مطهری، کشف و مشخّص شود. در این راستا، معنا و مفهوم علم اجتماعی اسلامی از زوایه نگاه مطهری، شرح داده شده است، به طوری که در یک برداشت، او چهار تعبیر از مفهوم علوم اسلامی، مبتنی بر معیارهای موضوع و غایت و نظریه پرداز، ارائه کرده است؛ و در برداشتی دیگر، می نویسد اسلام با علم اجتماعی، دو نوع پیوند دارد: یکی پیوند مستقیم، از آن جهت که اسلام، یک سلسله معارف نظری و احکام عملی درباره جهان اجتماعی دارد، دیگری پیوند غیرمستقیم از طریق توصیه های اخلاقی همچون امانت، عفت، عدالت، احسان و ایثار. برداشت دیگر او، در این عبارت نهفته است که می نویسد اسلام، یک مکتب جامعه شناختی نیست؛ چون در کتاب آسمانی اسلام، هیچ مطلب اجتماعی در لفافه اصطلاحات رایج جامعه شناختی و با زبان معمول آن و در چارچوب تقسیم بندی های مرسوم، بیان نشده است، امّا در عین حال، «مسائل زیاد»ی از علم اجتماعی، به طور کامل، قابل استنباط و استخراج از قرآن کریم است.
بررسی رابطه عوامل مؤثر بر پذیرش نقش های اجتماعی طلاب با نگرش آنان به هجرت از قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیه شریفه نفر « وَمَا کَانَ الْ مُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُواْ کَافَّهً فَلَوْلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَهٍ مِّنْهُمْ طَائِفَهٌ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُواْ إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ » (توبه، 122) رسالت اصلی حوزه های علمیه و روحانیت که همان تفقه در دین و تبلیغ معارف اسلام (هجرت) است را به خوبی تصویر و ترسیم کرده است. بخشی از علّت های اقبال نداشتن طلاب برای هجرت به این مناطق، ریشه در نگرش طلاب به مقوله هجرت دارد. در این مقاله با بهره گیری از روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه با هدف بررسی نگرش طلاب به هجرت از قم، رابطه آن با عوامل مؤثر بر پذیرش نقش های اجتماعی آنان را بررسی کرده است. جمعیت آماری این پژوهش، طلاب متأهل حوزه علمیه قم و حجم نمونه آماری نیز 383 نفر است. داده های گردآوری شده با استفاده از نتایج نشانگر مثبت بودن نگرش کلی طلاب به مقوله هجرت است (میانگین 55/3 از 5). یافته ها نشان می دهند بین توان تبلیغی طلاب، حمایت های مادی و معنوی سازمان های متولی امر تبلیغ، شرایط مکان های تبلیغی و شرایط خانوادگی طلاب و نگرش آنان نسبت به هجرت رابطه معنادار وجود دارد؛ بنابراین طلاب برای پذیرفتن نقش های اجتماعی خود که مهم ترین آنها هجرت برای تبلیغ است نیازمند افزایش توان تبلیغی، حمایت های مراکز مربوطه، مساعد بودن شرایط مکان های تبلیغی و بهبود وضعیت شرایط خانوادگی خود هستند.
«حکمت»، به مثابه هوش فرهنگی، در ارتباطات میان فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحولات چند دهه اخیر در اثر توسعه فناوری های ارتباطی و ظهور شبکه های اجتماعی، رقیق شدن مرزهای جغرافیایی و در نتیجه، افزایش تبادلات و تعاملات و آمیختگی های فرهنگی، نوعی همگرایی و شرایطی را پدید آورده که ارتباط با مردمان متعلق به فرهنگ های مختلف گریزناپذیر شده است. مدیریت موفقیت آمیز ارتباط در چنین شرایطی نیازمند مهارت های جدیدی است که یکی از مهم ترین آنها هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی که ابزار سنجش توانایی افراد برای ارتباط مؤثر در محیط های چندفرهنگی است، یکی از مفاهیم نسبتاً نو و پرتکرار در ادبیات ارتباطات میان فرهنگی در چند دهه اخیر است که توجهات فراوانی را به خود جلب کرده و پژوهش های فراوانی در این زمینه به خود اختصاص داده است. در پاسخ به این پرسش مهم که آیا مفهوم و یا دانش واژه متناظر برای هوش فرهنگی در آموزه های اسلامی وجود دارد، قرآن کریم به عنوان منبع اصلی اسلام، به طور اجمالی مرور و «حکمت»، به عنوان مناسب ترین واژه قرآنی برای این منظور در نظر گرفته شد. البته ادعا این نیست که حکمت و هوش فرهنگی متناظر هستند بلکه باید گفت هوش فرهنگی یکی از دلالت های بسیار آشکار و مهم حکمت به شمار می رود. نقطه عزیمت پژوهش حاضر، آیه 125 سوره مبارکه نحل است که پیامبر اسلام را برای دعوت مردم به راه خدا، با استفاده از «حکمت» فرامی خواند. با استفاده از ظرفیت های روش تفسیری، به ویژه روش معناشناختی و تحلیل بسامدیِ حکمت و برخی دیگر از مفاهیم هم نشین و جانشین آن در قرآن کریم، این نتیجه حاصل شد که «حکمت»، که در سطوحی شکل موعظه و جدال احسن به خود می گیرد، می تواند به مثابه هوش فرهنگی، مبنای تعاملات اجتماعی مسلمانان در ساحت ارتباطات میان فرهنگی باشد.
نقد فلسفی دیدگاه شهید مطهری مبنی بر وجود حقیقی داشتن جامعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی و مهم فلسفه علوم اجتماعی، تبیین چگونگی ترکیب جامعه از افراد است. آیا این ترکیب یک ترکیب حقیقی است، که در این صورت، تنها جامعه دارای اصالت خواهد بود. یا اینکه این ترکیب، اعتباری است و درنتیجه، تنها فرد است که واقعیت دارد و جامعه، مفهومی انتزاعی است که برساخته عقل انسانی است و یا اینکه در عین حقیقی دانستن این ترکیب، می توان هم فرد را حقیقی دانست و هم به اصالت جامعه معتقد بود. شهید مطهری قائل به نظریه اخیر است و نظریه خویش را با نام «اصالت فرد در عین اصالت جامعه و اصالت جامعه در عین اصالت فرد» مطرح ساخته است. این مقاله بر آن است تا این نظریه را به صورت کامل تشریح کند و سپس آن را براساس مبانی فلسفه اسلامی درباره رابطه جزء و کل و بحث وحدت و کثرت و نفس شناسی فلسفی مورد نقد قرار دهد. در این مقاله نتیجه گیری می شود که اصالت داشتن فلسفی جامعه در عرض اصالت افراد، با مبانی فلسفی مورد قبول شهید مطهری سازگاری ندارد. بنابراین نمی توان برای جامعه وجود حقیقیِ دارای اصالت، قائل شد.
امکان سنجی و جایگاه شناسی مباحث «روابط میان فردی» در نظام فقهی شیعه (با تأکید بر دیدگاه حضرت آیت اللّه اعرافی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«روابط میان فردی» یکی از تأثیرگذارترین و کاربردی ترین ابعاد زندگی بشری است که بخش عمده ای از رفتارهای انسان مدنی را دربر می گیرد. گفتمان سعادت محور دین اسلام یقیناً عنایت ویژه ای به این موضوع تأثیرگذار در سعادت بشر باید داشته باشد. علم فقه به عنوان بررسی کننده افعال مکلفین، موضوعیت خاصی در بین علوم اسلامی برای تعیین امکان سنجی و جایگاه شناسی و اهمیت این موضوع دارد. این تحقیق با روش تحلیل محتوای تاریخی و با روش گردآوری کتابخانه ای و استقرای تاریخی متن محور به دنبال بررسی جایگاه این موضوع در نظام فقهی شیعی است. در نهایت با بررسی برخی مجموعه های روایی و فقاهتی، امکان توجه فقهی به این موضوع، معقول به نظر می رسد. در ادامه با توجه به عدم وجود دسته بندی منسجم در این عرصه و با عنایت به نظرات فقیهانه حضرت آیت الله اعرافی، چند دسته بندی ابتدایی در راستای نظام سازی اولیه پیشنهاد می شود که «روابط میان فردی» در ذیل روابط خرد اجتماعی تعریف شده است. توجه به برخی مؤلفه های جامعه شناختی چون «نقش اجتماعی»، «منزلت اجتماعی» از جمله اعتبارات اصلی این تقسیم بندی است.
طراحی مدل کیفیت خدمات (مورد مطالعه: مسجد مقدس جمکران)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مساجد از جمله پایگاه های گردشگری دینی مهم هستند که به حراست از نظام ارزشی پرداخته و از فراموش شدن ارزش ها جلوگیری می کنند. شناسایی و بهبود کیفیت خدمات مسجد می تواند گام مؤثری در بهبود تصویر ذهنی مخاطبان و زائران از مساجدی نظیر مسجد مقدس جمکران باشد. ازاین رو پژوهشگر در پژوهش حاضر به دنبال اکتشاف و ابعاد کیفیت خدمات در مسجد مقدس جمکران و دسته بندی ابعاد کیفیت خدمات جهت رفع نقاط ضعف عملکردی این مسجد در عرصه خدمات رسانی است. از این رو پرسش اساسی: کیفیت خدمات در مسجد جمکران شامل چه ابعاد و شاخص هایی است. پژوهش جاری از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها مطالعه موردی است. جامعه آماری پژوهش همه زائران مسجد مقدس جمکران است. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر روش نمونه گیری در دسترس بود؛ در این راستا با 17 تن از زائران مسجد مقدس جمکران مصاحبه انجام شد. برای جمع آوری داده های پژوهش حاضر از روش مصاحبه استفاده و روایی و پایایی آن بررسی و تأیید گردید. یافته های پژوهش نشان داد ابعاد کیفیت خدمات مسجد مقدس جمکران در قالب شش بعد (بعد امنیت−سلامت؛ بعد محیط فیزیکی؛ بعد معنوی−مذهبی؛ بعد ارتباطات؛ بعد آموزشی و بعد اجتماعی) و 65 شاخص برای ارزیابی کیفیت خدمات مسجد مقدس جمکران قابل دسته بندی است.
واکاوی پیوند تفسیر و تحلیل های اجتماعی در مکتب ادبی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکتب ادبی−فرهنگی در تفسیر قرآن، که از سوی امین الخولی در دوران معاصر در مصر بنیاد نهاده شد و از بُعد کمّی و کیفی دارای گستره ای فراتر از تفسیرهای ادبی کهن است، بر بایسته هایی تکیه دارد که یکی از آنها ارائه تحلیل های اجتماعی و داشتن نگاه اجتماعی به آیات قرآن است. پژوهش حاضر با بهره گیری از شیوه متن پژوهی، پیوند میان تفسیر و تحلیل های اجتماعی از آیات را در نگاشته های پیروان مکتب ادبی−فرهنگی واکاوی کرده و بدین نتیجه رسیده است که: پیوند مزبور در تفسیرهای ادبی معاصر، به دو گونه بازتاب یافته است که یکی از آنها با توجه به نقش فضای اجتماعی عصر نزول در فهم قرآن، در گونه پژوهش های «حول القرآن» قرار می گیرد و دیگری، با مدّنظر قرار دادن بیان کلیات مسائل و راه حل های اجتماعی در قرآن، از رسته مطالعه «درون متنی قرآنی» به شمار می آید، که گونه نخست را می توان از مسائل هم راستا و نزدیک به «جامعه شناسی معرفت» و مشترک با «نقد جامعه شناختی ادبی» به شمار آورد، و گونه دوم را می توان تفسیری عصری با لونی غالباً اجتماعی دانست. این جستار با دقت در نگره خولی، با اینکه از امتیازهای این نظریه، چون «کمک به فهم ملموس تر قرآن» سخن می گوید؛ اما به آسیب های آن، مانند «امکان ملازمه با تفسیر به رأی» از بُعد روشی و «تمثیلِ غیرواقعی دانستنِ قصه های قرآن» از بُعد غایی نیز توجه دارد.
واکاوی قانون حمایت از آمران به معروف در پرتو تنوع در تشخیص مصادیق ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قانون، یکی از نهادهای اجتماعی است که می تواند حامی و پیشتوانه نهادهای دیگر و هماهنگ با آنها در حفظ انسجام و ارتقای جامعه، ایفای نقش کند؛ اما این مطلب، همیشه به این شکل رخ نمی نماید و قانونی کردن و دخالت قانونگذار، در بعضی از نهادها و هنجارهای اجتماعی می تواند موجب اختلال در آنها یا تضعیفشان باشد. این مقاله از میان چالش های فراوانی که فراروی قانون حمایت از آمران به معروف وجود دارد به چالش چگونگی تعیین مصادیق معروف و منکر می پردازد و درصدد یافتن پاسخی به این پرسش است که با توجه به تنوع در تشخیص مصادیق ارزش و ضد ارزش در جامعه و دشواری تشخیص مصادیق معروف و منکر، قانون حمایت از آمران به معروف در عمل با چه مشکلاتی مواجه خواهد شد فرضیه ای که این تحقیق درصدد اثبات آن است این است که قانون مذکور با عنایت به واقعیات موجود در اکثر جوامع و تجربه های تاریخی اجرای امر به معروف و نهی ازمنکر در عمل به نتایج مورد نظر قانون گذار نخواهد رسید یافته های این تحقیق نشان می دهد مشکلاتی چون «دشواری تشخیص مصادیق و نامحدود بودن آنها» و «امکان شیوع سطحی نگری در تشخیص مصادیق» موجب خواهد شد که این قانون در عمل با بن بست روبه رو شود و حتی در صورت عملی شدن به دلیل «روشن نبودن جایگاه فقهی و قانونی و مرجع صالح برای تشخیص آنها» این قانون را با مشکلات نظری مواجه می کند و «تضاد ذاتی امور اخلاقی و امور قانونی» و «احتمال تحریک اختلافات دینی و جنگ های مذهبی» و نیز به دلیل «عدم تبین سازوکاری مناسب برای تعیین مصادیق معروف و منکر در شرایط متکثر و متنوع جامعه»، مانند سایر مشابهات خود در تاریخ جوامع اسلامی، در عمل به بن بست خواهد رسید.
واکاوی موانع هجرت طلاب از قم و ارائه الگوی مطلوب هجرت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش کمی طلاب حوزه های علمیه پس از انقلاب اسلامی، آمارها حاکی از کمبود روحانی در مناطق بسیاری از کشور است. بخش هایی از مناطق شهری و روستایی به جز ایام موسمی تبلیغی −ماه رمضان و محرم− در سایر ایام سال از حضور روحانیون محروم اند. طرح های سازمان های متولی امر تبلیغ و هجرت، به رغم موفقیت نسبی، هنوز از عهده رفع این کاستی برنیامده اند. در این مقاله نظرات سی نفر از طلاب شش استان −که بیشترین آمار طلاب بالای 15 سال سکونت در قم را دارند− درباره موانع هجرت و همچنین راه کارها و پیشنهادهای ده نفر از مدیران و نخبگان تبلیغی با استفاده از روش تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار «مکس کیو» بررسی شده است. این موانع و مشکلات از منظر طلاب در چهار محور اصلی «فردی»، «محیطی»، «سازمانی» و «خانوادگی» قابل بیان است. در محور فردی چهار بعد «مهارتی»، «شخصیتی»، «انگیزشی» و «تحصیلی» (24 مورد) و در محور محیطی با سه بعد «فرهنگی»، «موانع اقلیمی و امکانات منطقه» و «زمینه ها در قم» (33 مورد) و در محور سازمانی با دو بعد «مراکز اعزام مبلغ» و «حوزه های علمیه» (27 مورد) و در محور خانوادگی با دو بعد «همسر و فرزندان» و «فامیل و نزدیکان» (5 مورد) است. همچنین براساس پیشنهادها و راه کارهای نخبگان، الگوی مناسب هجرت طلاب با ایده اصلی «هجرت گروهی با محوریت نخبگان علمی، فرهنگی و تبلیغی» در دو حوزه «زیرساختی» و «روبنایی» (برنامه ای) ترسیم شده است.
نقش و جایگاه سیاسی زن در سیاستنامه خواجه نظام الملک طوسی: تقابل دیدگاه تحریم و تجویز مشارکت سیاسی زنان در عصر سلجوقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سیاستنامه خواجه نظام الملک یکی از متون کلاسیک اندیشه سیاسی ایرانی است. نوع دیدگاه آن به مسائل مختلف بر بخشی مهمی از تاریخ اندیشه ایران تأثیر گذارده است. یکی از مسائل مطرح در سیاستنامه، نقش و جایگاه زنان است. سیاستنامه چه دیدگاهی درباره نقش و جایگاه سیاسی زنان ارائه می کند؟ منابع خواجه نظام در تأیید دیدگاه خود چیست؟ آیا این دیدگاه در عصر سلجوقی رقیبی نیز داشته است؟ مقاله حاضر نشان می دهد خواجه نظام الملک دیدگاه تحریم مشارکت سیاسی زنان را در سیاستنامه طرح نمود که براساس آن زنان نه تنها در موقعیت فروتر نسبت به مردان قرار دارند بلکه، مخل امر سیاسی نیز هستند. روایت های تاریخی و مذهبی (فقه شافعی) مهم ترین منابعی هستند که خواجه نظام برای تأیید دیدگاه خود از آنها بهره می برد. دیدگاه خواجه نظام در تقابل با دیدگاه تجویز مشارکت سیاسی زنان قرار داشت که از سوی سنت های قبیله ای ترکان و کنشگرانی همچون ترکان خاتون (همسر ملکشاه) و تاج الملک، رقیب خواجه نظام الملک در وزارت، دنبال می شد. در حالی که دیدگاه تحریم، ویژگی های ذاتی همچون ضعف، بی عقلی، فتنه گری و فریب کاری را به زنان نسبت می داد، دیدگاه تجویز با پذیرش امر واقع سیاسی و اجتماعی، توانمندی زنان طبقه حاکمه را می پذیرفت و مداخله چنین زنانی در امر سیاست را مجاز می دانست.