جغرافیا و مطالعات محیطی
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم تابستان 1402 شماره 46 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته شاهد تغییر نگاه برنامه ریزان و جغرافی دانان از نگاه مبتنی بر مکان و صفت مبناء، به طرف رویکرد شبکه محور و تعامل مبناء هستیم. از این رو نمی توان مناطق روستایی و شهری را در مطالعات و برنامه ریزی ها به صورت جداگانه و منفک مورد بررسی قرار داد. و نیازمند بررسی به صورت شبکه ای می باشد. بر این اساس هدف اصلی تحقیق شناسایی جریانات فضایی بین روابط شهر و روستایی شهرستان زنجان می باشد. پژوهش حاضر بر اساس ماهیت، اکتشافی و بر مبنای روش، توصیفی – تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش میدانی، فن پرسشگری و با ابزار پرسشنامه و اطلاعات دستگاه های مختلف اجرایی شهرستان جمع آوری شده است. در مرحله بعد داده ها و اطلاعات گردآوری شده در محیط نرم افزاری NodeXL تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که شهر زنجان در سطح شهرستان زنجان به دلیل دارا بودن سطح بالای خدمات، بازار خرید و فروش و ... در جایگاه نخست جذب جریان های درون و برون شهرستانی قرار دارد به گونه ای که کلیه جریان ها به طرف شهر زنجان حالت قطبی پیدا کرده و قوی ترین جریان در سطح شهرستان می باشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که الگوی جریان ها به صورت روابط یکسویه و به سمت شهر زنجان است و پیوندهای مکمل، دوسویه و هم افزا در سطح شهرستان شکل نگرفته است. این الگو مطابق با نظریه قطب رشد است و هنوز با الگوی شبکه منطقه ای فاصله زیادی دارد.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی و بیکاری در کشورهای منطقه منا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات، دارای آثار گسترده ای بر متغیرهای اقتصادی و اجتماعی در سطح خرد و کلان دارد، که در این بین آنچه که بیشتر مورد توجه است تاثیر آن بر رشد اقتصادی و بحث اشتغال و بیکاری می باشد. هدف این تحقیق بررسی تأثیر شاخص های منتخب فناوری اطلاعات و ارتباطات (اختصاراً فاوا) بر رشد اقتصادی و بیکاری کشورهای منا است. بدین منظور، این تحقیق بر اساس مدل اقتصادسنجی در چارچوب داده های تابلویی با استفاده از اثرات ثابت (FE) و مدل FGLS برای ساله های 2000 الی 2019 تصریح و تخمین زده شده است. یافته ها نشان می دهند که متغیرهای ضریب نفوذ اینترنت و نرخ اشتراک سیمکارت تلفن همراه تأثیر مثبت معنادار بر رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه حقیقی کشورهای منا داشته و در مقابل بر نرخ بیکاری این کشورها تأثیر منفی و معنادار دارند؛ متغیر نرخ اشتراک اینترنت ثابت (و تلفن ثابت) دارای اثر معناداری بر رشد اقتصادی و نرخ بیکاری این کشورها نیست. همچنین طبق نتایج رشد اقتصادی تأثیر منفی و معنادار بر نرخ بیکاری داشته و قانون اوکان در این کشورها صادق است. هر چند ضریب برآوری در این پژوهش کمتر از مقدار برآوری اوکان بوده و این حاکی از این مهم است که رشد تولید ناخالص داخلی در کشورهای منا کمتر اشتغال زا می باشد؛که این می تواند ناشی از نفتی بودن و ناشی از منابع طبیعی بودن رشد اقتصادی این کشورها دانست. بنابراین لازم است برای افزایش ضریب نفوذ اینترنت در بین شهروندان منطقه منا، نهادهای بین الملی (بانک جهانی، سازمان ملل و …) با اعطای وام های بلاعوض و کم بهره کشورهای ضعیف منطقه منا را در جهت گسترش ICT حمایت کنند. چرا که باعث کاهش هزینه مبادله شده و اثرات خارجی مثبت بسیاری دارد.
واکاوی مطلوبیت کیفی فضاهای شهری در ارتباط با الگوی تفکیک اراضی در شهر اردبیل (محله نیار با الگوی ترکیبی (شطرنجی- ارگانیک))(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ایجاد فضاهای سکونتی با کیفیت، پیش نیاز هر مجتمع زیستی محسوب می گردد. توسعه هایی که جهت شکل گیری سکونتگاه ها انجام می گیرد، زمانی می توانند موفق باشند و به هدف غایی خود که دستیابی به کیفیت بالای زندگی است، دست یابند که از ابتدا طرح درستی برایشان تهیه شده و توسعه بر مبنای آن انجام و همسو با آن پیش رود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین کیفیت فضای شهری و الگوی تفکیک اراضی در شهر اردبیل( محله نیار با الگوی ترکیبی(شطرنجی- ارگانیک)) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و براساس مدل یابی معادلات ساختاری است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه با 6 شاخص(دسترسی، فضایی و کالبدی، حمل و نقل، آسایش روانی، امنیت، لذت از محله) و 35 گویه بر مبنای پاسخ های ساکنان محله نیار در شهر اردبیل و با حجم نمونه 120 نفر انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای SPSS , Smart-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ضریب مسیر و آزمونt تک نمونه ای نشان داد که متغیرهای( امنیت در شب، ایمنی در فضای باز، دسترسی به خدمات، میزان سرعت اتومبیل ها در محله، فضا برای پارک اتومبیل، فضای الهام بخش در محله، فضای باز مشترک بین خانه و همسایگان جهت بازی کودکان، آسایش روانی، میزان فضای باز عمومی، پارک کردن اتومبیل افراد غریبه جلو منزل، تنوع گیاهی در پارک، و یکپارچگی و پیوستگی نمای ساختمان ها در محله) بیشترین مقدار آماره را به خود اختصاص داده اند که به ترتیب(97/1، 18/2، 58/2، 07/2، 85/4، 64/13، 35/2، 27/2، 25/11، 12/2، 18/5، 28/2، 32/2) و مابقی متغیرها اثر کمتری دارند که نشان دهنده نارضایتی مردم این محله از کیفیت فضای شهری می باشد. همچنین براساس نتایج آزمون پیرسون همبستگی مثبت و معناداری بین متغیر الگوهای تفکیک اراضی و کیفیت فضای شهری وجود دارد. سطح معنی داری به دست آمده (024/0) بوده که این رابطه با توجه به همبستگی(466/.) از نوع همبستگی هم جهت و قوی می باشد. بنابراین با شناسایی و ارزیابی شاخص های کیفیت فضای شهری با توجه به الگوی تفکیکی از نظر شهروندان، مدیران شهری می توانند شرایط و کیفیت محیطی ساکنان را ارتقا و بهبود بخشند.
پهنه بندی شهر بر اساس میزان آسیب پذیری در مقابل مخاطرات طبیعی مطالعه موردی نسیم شهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بالا بودن تراکم های ساختمانی و جمعیتی، کیفیت پایین ابنیه در بدنه شبکه های ارتباطی ودرجه محصوریت بالاو غیره منجر به از بین رفتن دوام و پایداری محیط های زندگی و بالا رفتن حجم تلفات انسانی و خسارت های مالی در مواقع بروز بحران به ویژه زلزله می شود، این تحقیق به لحاظ روش توصیف و به لحاظ هدف کاربردی است بنابراین 2 هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مکان های آسیب پذیر در مقابل مخاطرات طبیعی و همچنین شناسایی مکان های امن در مواقع بحران جهت اسکان موقت و تحلیل نقش عوامل مؤثر در آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله می باشد.لذا دراین تحقیق با استفاده از GIS، آسیب پذیری مناطق در مقابل زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت های فرسوده نسیم شهر و بدنه معابری که دارای تراکم های ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی نسبت به سایر بدنه ها و درجه محصوریت بیشتری بوده اند، با میزان آسیب پذیری بالایی مواجه بوده و درنتیجه وضعیت وخیم تری در مواقع بحران خواهند داشت. در بین این نواحی، هسته اولیه شکل گیری نسیم شهر دارای بدترین وضعیت از نظر آسیب پذیری می باشد و در برنامه ریزی برای مدیریت بحران باید در اولویت قرار گیرد.بنابراین بافت های مسکونی نسیم شهر تقریباً 70 درصد به شدت آسیب پذیر، تقریباً 20 درصد در محدوده های آسیب پذیر و تنها 10درصد محدوده های با آسیب پذیری کم واقع شده است. بنابراین آسیب پذیر بودن بافت های مسکونی شهر و متفاوت بودن آسیب پذیری مناطق به دلیل ویژگی هایی همچون: عرض معابر، تراکم، مصالح بکاررفته در بناها و... در مقابل مخاطرات طبیعی مورد قطعیت واقع می گردد.
شناسایی و ارزیابی اصناف شهرهای ساحلی از منظر رعایت پروتکل های بهداشتی در بیماری کووید19 با استفاده از مدل واسپاس (مورد مطالعه: بندر ماه شهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
اصناف و صاحبان حرف و در کل بازار یکی از ریشه دارترین نهادهای شهری و در واقع ستون فقرات و شالوده زندگی اقصادی مردم به حساب می آیند. با شکل گیری ویروس کرونا که برای اولین بار در شهر ووهان چین در سال 2019 شناسایی شد، نهاد بازار و اصناف با رعایت پروتکل های بهداشتی سعی در پیشگیری و کاهش اپیدمی فراگیر این ویروس داشته اند. نظر به اهمیت موضوع، این پژوهش به شناسایی و ارزیابی مطلوبیت اصناف شهرهای ساحلی از منظر رعایت پروتکل های بهداشتی دربیماری کووید-19 با استفاده از 25 شاخص در 18 صنف شهر بندر ماه شهر پرداخته است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، پیمایشی- ارزیابی با تاکید بر پرسشنامه می باشد. جامعه آماری شامل صاحبان صنوف و حجم نمونه برحسب فرمول کوکران362 نفر می باشد. به منظور بررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف- اسمینروف و جهت بررسی وضعیت متغیرهای پژوهش از آزمونt تک نمونه ای استفاده شده است. همچنین وزن دهی متغیرها توسط مدل آنتروپی شانون و رتبه بندی اصناف با استفاده از مدل واسپاس صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاصل از نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد: وضعیت رعایت پروتکل های بهداشتی در بین اصناف و همچنین نظارت مستمر بازرسین اتحادیه برآنها به ترتیب با مقدارآماره آزمون برابر 009/1 و 43/4 درسطح متوسط است. همچنین نتایج حاصل از رتبه بندی مولفه های انتخابی پژوهش در بین اصناف با استفاده از مدل واسپاس، نشان می دهد؛ صنف خواربارفروشان با امتیاز 625/0، رتبه اول وصنوف: خیاطان-آرایشگاه زنانه(425/0)، اغذیه فروشی ها(313/0) در رتبه های دوم و سوم و صنف لاستیک و باطری فروشان در رده ی آخر با امتیاز 082/0 قرار گرفته است.
واکاوی پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از افزایش بلندمرتبه سازی در کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع جمعیت و کمبود زمین مناسب برای توسعه و از طرف دیگر روشن نبودن سیاست های توسعه ی شهری در ابعاد کلان و محلی، باعث گردیده که راه حل های موقتی و موضعی همچون ایجاد ساختمان های بلندمرتبه مطرح شود. این ساختمان ها با وجود افزایش سرانه ی زمین شهری، باعث ایجاد اثرات منفی در ابعاد مختلف به دلیل عدم طراحی و برنامه ریزی مناسب گردیده اند. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از پژوهش حاضر بررسی پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از افزایش بلندمرتبه سازی در کلان شهر تبریز و ارائه ی پیشنهادهایی در راستای احداث ساختمان های آینده می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (ترکیبی از روش های کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که در راستای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل شهروندان منطقه 1، 2 و 5 تبریز و به عبارتی ساکنان پیرامون برج های آفتاب در ولیعصر (منطقه 1)، برج های آسمان در ائل گلی (منطقه 2) و برج های مهر در شهرک رشدیه (منطقه 5) می باشد که در راستای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شده و حجم نمونه 384 نفر تعیین گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مهمترین پیامدهای کالبدی-محیطی ناشی از بلندمرتبه سازی در کلان شهر تبریز مربوط به مؤلفه های آلودگی هوا، عملکردها و کاربری های پیرامون و اثرات بصری می باشد. همچنین در بین مؤلفه های فرعی مهمترین پیامدها مربوط به کاهش ظرفیت پذیری شبکه ی معابر، افزایش آلودگی هوا، تحمیل فشار و بار اضافی به تأسیسات و خدمات شهری و گسیختگی بصری بوده که به ترتیب ارزش مدل ساختاری برای آنها 91/0، 85/0، 77/0 و 71/0 می باشد.
تحلیلی بر نقش پارکها و فضای سبز شهری در ارتقای کیفیت زندگی شهری (نمونه موردی: منطقه 6 شهرداری شیراز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای سخت و نفوذناپذیر عصر حاضر یکی از موثرترین راه حل ها برای نفوذ شادی و طراوت به دل و جان مردم و القا حس سرزندگی در شهرهای خشک و بی روح کنونی وجود فضای سبز و طبیعت حیات بخش در سطح شهرهاست. هدف اصلی مقاله درک رابطه پارک ها و فضای سبز در بهبود و ارتقا کیفیت زندگی شهروندان در منطقه 6 شهرداری شیراز می یاشد. از این رو مقاله پیش رو به بررسی شاخص ها و متغییرهای مرتبط با موضوع و تهیه و پخش پرسشنامه بین افراد و تحلیل اطلاعات در نرم افزار SPSS پرداخته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که برای شهروندان شیرازی شاخص زیست محیطی با میانگین رتبه ای 58/4 بیشترین تاثیر و شاخص زیبایی شناختی با میانگین رتبه ای 87/2 کمترین تاثیر را بر کیفیت زندگی داشته است، همچنین با توجه به این که مقدار سطح معنی داری کمتر از 5 درصد است، بین شاخص ها از نظر میزان اهمیت تفاوت وجود دارد و نهایتا در همین باب به ارائه پیشنهاد پرداخته شده است.
بررسی نقش گردشگری خلاق در باز آفرینی و توسعه گردشگری محلات بافت تاریخی شهر (نمونه موردی: محلات دردشت-سرچشمه، طوقچی-شهشهان،کنگاز، کارلادان-کلیچه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
به عنوان هدف پژوهش،این پژوهش به دنبال بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی و توسعه گردشگری محلات بافت تاریخی شهر اصفهان میباشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، شاخص هایی در دوبخش1-شاخص های گردشگری خلاق شامل 5 دسته(سرمایه اجتماعی،کیفیت زندگی،استعداد گردشگری،زیرساخت فیزیکی و تجربه گردشگری) و 2- شاخص های بازآفرینی در4دسته(اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی) استخراج شد. در ادامه برای ارائه الگوی توسعه گردشگری خلاق و تاثیر آن بر روند توسعه شهر اصفهان از ابزار پرسشنامه و با حجم نمونه 383 نفر و با استفاده از نرم افزار spss روند کار صورت گرفت.در ادامه نیز روند فرایند تحلیل شبکه برای شاخص های مرتبط با توسعه شهری خلاق در نرم افزار Geoda تحلیل گردید. در فرآیند تحلیل شبکه شهری برای تولید نقشه ها از ابزار (Network Analyst Tools) در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت شاخص های 5 گانه گردشگری خلاق در سطح محلات بافت تاریخی شهر اصفهان وضعیتی مناسب و تنها در بخش زیرساخت های فیزکی کمبود احساس می شود؛ اما وضعیت شاخص های بازآفرینی محلات بافت تاریخی شهر اصفهان کاملا نامناسب است. مقایسه میانگین وضعیت توسعه گردشگری خلاق در بین محلات مختلف شهری نیز نشان می دهد که بالاترین مربوط به محلات دردشت و طوقچی به ترتیب با میانگین های 41/16 و 90/15 و پایین ترین میزان نیز مربوط به محلات کنگاز و کاردالان به ترتیب با میانگین های 18/12 و 84/13 بوده است.
تبیین الگوی شبکه حمل و نقل عمومی بر اساس رفتار سفر شهروندان در شهر بیرجند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نیمه اول قرن بیستم تمرکز بر تسهیل حرکت وسایل نقلیه موتوری در برنامه ریزی حمل و نقل و ترافیک در شهرها بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار سفر شهروندان و تهیه یک چارچوب مفهومی در مورد رفتار سفر از می باشد. هدف از انجام این تحقیق تبیین الگوی شبکه حمل و نقل عمومی مبتنی بر رفتار سفر شهروندان می باشد بنابراین این تحقیق از نوع بنیادی و بر مبنای تئوری برخواسته از داده ها (نظریه داده بنیاد) که یک روش پژوهشی استقرایی و اکتشافی است، انجام شده است. گردآوری اطلاعات نخست از طریق اسنادکتابخانه ای شامل مطالعه سایر پژوهش ها و همچنین چارچوب های نظری موجود و الگوهای شبکه حمل و نقل در شهرها و کشورهای مختلف و مشاهدات میدانی (پرسشنامه) و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و یادداشت برداری صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش از بین استفاده کنندگان از شبکه حمل و نقل عمومی شهر بیرجند اساس فرمول کوکران 389 نفر شامل 202 نفر مرد و 187 نفر خانم انتخاب گردیدند. نتایج حاکی از آن است که مردان در کار و سرگرمی و تربیت بدنی نسبت به زنان فرکانس سفر بیشتری دارند. برعکس، تعداد دفعات سفر زنان برای خرید نسبت به مردان بیشتر است. با افزایش سن، افراد مسن بیشتر پیاده روی را به عنوان حالت اصلی سفر انتخاب می کنند و افراد کمتری دوچرخه یا اتومبیل را برای سفر انتخاب می کنند. همچنین ع واملی همچ ون دسترسی به حمل و نقل همگانی (266/0)، مدیریت تقاضای حمل و نقل (195/0) وضعیت دوچرخه و پیاده (123/0) بیشترین تاثیر را در الگوی جابه جایی شهروندان دارند.
مدلسازی تغییرات کاربری اراضی و پیش بینی های آینده با استفاده از شبیه-سازی CA-ANN در حوضه آبخیز 25 شنرود سیاهکل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، روندهای مکانی–زمانی پویایی کاربری اراضی برای دوره 1401-1380 با استفاده از داده سنجش از دور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. طبقه بندی تصویر بر اساس سه طبقه عمده کاربری اراضی یعنی جنگل، مناطق انسان ساز (کشاورزی و ساخته شده) و سایر مناطق طبیعی (اراضی لخت، علفزار، جنگلکاری، درختچه زار، نواحی آبی و اراضی جنگلی) انجام شد. نقشه های تغییرات کاربری اراضی منطقه در دوره 1401-1380 نشان می دهند که مناطق انسان ساز 3/9 درصد افزایش یافته اند. در مقابل، جنگل و سایر مناطق طبیعی به ترتیب 1/7 درصد و 2/2 درصد کاهش یافتند. علاوه بر این، تکنیک شبکه عصبی مصنوعی-اتوماتای سلولی (CA-ANN) برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در دوره 1422-1401 استفاده شد. درصد صحت برای شبیه سازی 91 درصد و مقدار کاپا کلی 86/0 بود. به طور مشابه با نقشه های طبقه بندی شده در دوره 1401-1380، نقشه های پیش بینی شده در دوره 1422-1401 روند افزایشی را در مناطق انسان ساز به میزان 7/4 درصد و روند کاهشی در جنگل و سایر مناطق طبیعی به ترتیب به میزان 3/4 درصد و 4/0 درصد نشان می دهد. در این کار، مدل های رگرسیونی حداقل مربعات معمولی (OLS) برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه به عنوان تابعی از متغیرهای توصیفی [ارتفاع، شیب و متغیرهای مجاورت مانند فاصله تا مرکز شهر، جاده ها، روستاها و آبراهه ها] اجرا شد. نتایج مدل های OLS عملکرد نسبتاً خوبی را برای پیش ینی تغییرات کاربری اراضی با مقدار R2 بیشتر از 5/0 نشان داد. این نتایج دانش مهمی را ارائه می کند که می تواند به توسعه برنامه ریزی و مدیریت پایدار آینده کمک کند و هم چنین به مدیران در تصمیم گیری آگاهانه برای بهبود شرایط محیط زیستی و اکولوژیکی کمک کند.
شناسایی مناطق مستعد توسعه سکونتگاه ها با استفاده از مدل تلفیقی منطق فازی وAHP (مطالعه موردی: شهر پلدختر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین برنامه های توسعه شهری، مکان یابی بهینه جهات توسعه شهری بر مبنای توانمندی های محیطی است. انتخاب جهت مناسب توسعه شهری باعث می شود که شهر در آینده با مسائل و مشکلات کم تری ازجمله مخاطرات طبیعی همراه باشد و همچنین روند توسعه شهری به درستی صورت گیرد. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به شناسایی مناطق مستعد توسعه سکونتگاه ها در محدوده و حاشیه ی شهر پلدختر پرداخته شده است. در این پژوهش با توجه به موضوع و اهداف موردنظر، از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نقشه زمین شناسی 1:100000 سازمان زمین شناسی کشور، تصویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی، به عنوان داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای تحقیق، Arc GIS (به منظور تهیه نقشه های موردنظر) و Expert Choice (جهت اجرای مدل AHP) بوده است. همچنین در این پژوهش از مدل های منطق فازی (به منظور فازی سازی لایه ها و همچنین تلفیق لایه های اطلاعات و تهیه نقشه نهایی) و AHP (به منظور وزن دهی به لایه های اطلاعاتی) استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش های زیادی از محدوده شهری و حاشیه شهری پلدختر دارای تناسب خیلی کم جهت توسعه شهری هستند. این مناطق که عمدتاً شامل مناطق شمالی محدوده شهری پلدختر است به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، قرار گرفتن در واحد کوهستان و دره آبرفتی، پتانسیل کمی جهت توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی دارند. بر این اساس، تنها بخش هایی از مناطق جنوبی شهر پلدختر به دلیل ارتفاع و شیب کم و همچنین قرار گرفتن در واحد دشت، مستعد توسعه فیزیکی نواحی سکونتگاهی هستند.