جغرافیا و مطالعات محیطی
جغرافیا و مطالعات محیطی سال نهم بهار 1399 شماره 33 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعه در مورد علل و عوامل تأثیرگذار توزیع غیرمنطقی امکانات برای از بین بردن و یا حداقل کاهش نابرابری های ناحیه ای امری ضروری و بسیار مهم است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای - پیمایشی و با رویکرد کاربردی است. پژوهش حاضر با 59 شاخص در 4بخش بهداشتی و درمانی، اقتصادی، زیربنایی، آموزشی و فرهنگی با استفاده از دو روش موریس و تاکسونومی عددی به درجه بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عدم تعادل و ناهمگنی در بین شهرستان های استان وجود دارد به طوری که همه شهرستان ها در شاخص تلفیقی موریس در2 سطح نیمه برخوردار و محروم قرار گرفته اند و اردبیل رتبه اول را به خود اختصاص داده است و سرعین تنها شهرستان محروم استان بوده است در شاخص تلفیقی تاکسونومی نیز شهرستان ها در3سطح برخوردار، نیمه برخوردار و محروم قرار گرفته اند در این روش نیز اردبیل در بین شهرستان های برخوردار رتبه ی اول را کسب کرده است و نیر تنها شهرستان محروم استان بوده است. لذا این تفاوت نه تنها در بین شهرستان های استان زیاد است بلکه اختلاف قابل ملاحظه ای با دیگر مناطق کشور دارد که لزوم توجه جدی و برنامه ریزی های هدفمند و منطبق بر قابلیت های استان را درجهت توسعه متوازن و یکپارچه را می طلبد.
تحلیل تاثیر شاخص های قانونی و علمی تقسیم بندی فضا در ارتقاء شهرستان به استان از دیدگاه مردم، مسئولین و متخصصان(مطالعه موردی شهرستان کاشان و پیرامون)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پویایی، تغییر و تحول از ویژگی های فضای جغرافیایی است. در این میان یکی از راهبردهای بنیادی مدیریت فضای جغرافیایی، می تواند تقسیم بندی فضا به فضاهای کوچک تر باشد. موضوع تقسیم بندی فضا، در قالب نظام تقسیمات کشوری مطرح می شود. به طور کلی هدف اصلی از این فرایند، فراهم سازی بنیان های آمایش جغرافیایی فضا و عدالت محیطی در فضای جغرافیایی است. از این رو از دیدگاه دانش جغرافیای سیاسی کاربردی، تقسیم بندی متعادل فضای کشور در قالب تقسیمات اداری و سیاسی، مقوله ای ضروری به نظر می رسد. در کشور ما، با توجه به نوع حاکمیت و مقتضیات محیط طبیعی و انسانی، بارها این تقسیم بندی ها دستخوش تغییر شده و می شود. در چارچوب رویکرد فوق، هدف پژوهش حاضر، تحلیل تاثیر مولفه های قانونی و علمی در ارتقاء شهرستان کاشان و پیرامون، به سطح یک استان از دیدگاه مردم، مسئولین و متخصصان است. روش کلی مطالعه مبتنی بر روش میدانی به کمک طراحی و تحلیل پرسشنامه صورت گرفته است. در در این راستا به بررسی آماری متغیرهای موثر و میزان تأثیر آن ها در ارتقا شهرستان کاشان در سه جامعه آماری مردم بومی (384 نفر)، مسئولین(23 نفر) و کارشناسان جغرافیای سیاسی(17 نفر) اقدام شد. نتایج بدست آمده با استفاده از روش آنالیز واریانس و آزمون دانکن تحلیل شدند که نشان داد؛ از بین مردم و مسئولین و کارشناسان، پیشنهاد استان شدن شهرستان کاشان، از نظر مسئولین، با رتبه بالا و از دیدگاه کارشناسان با رتبه کمتری است. همچنین به ترتیب الویت، متغیرهای جمعیت، فاصله، دسترسی، حوزه نفوذ، همگنی جمعیت در ارتقا شهرستان کاشان به استان مؤثرند. از سوی دیگر نتایج آزمون دانکن، نشان داد میزان نقش مؤلفه های رسمی، قانونی و علمی در ارتقاء شهرستان کاشان در ساکنان آران و بیدگل بیشتر از ساکنان میمه، محلات و دلیجان است و در بین ساکنان نطنز، اردستان و کاشان بیشتر از محلات و دلیجان است.
تبیین راهبردهای توسعه گردشگری شهری با تاکید بر مدیریت یکپارچه (مورد پژوهی: شهر چابهار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ناهماهنگی های موجود بین سازمان های مدیریتی باعث سردرگمی اداره های شهر و اتلاف سرمایه های مادی و معنوی شده به گونه ای که تصمیم گیری سازمان ها و دستگاه های خدمات شهری در برخی موارد در تضاد با یکدیگر قرار می گیرند. امروزه عدم مدیریت یکپارچه شهرها هزینه هایی چندین برابر را بر پیکر اقتصاد شهری تحمیل کرده است و مدیریت شهری را با چالش های زیادی مواجه ساخته.از جمله این چالش ها ناهماهنگی، تداخل و هم پوشانی در کار یکدیگر، موازی کاری و اتلاف منابع است. بنابراین هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل مدیریت کنونی گردشگری شهر چابهار و ارائه راهکارهایی جهت یکپارچگی مدیریت گردشگری است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جهت جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از بررسی های اسنادی، کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از روش تحلیلی SWOT برای تعیین راهبردها از مدلQSPM استفاده شده است.که طبق نتایج ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک، راهبرد تدافعی برای مدیریت گردشگری شهر چابهار انتخاب شد.به منظور حل مشکلات پیش رو و با هدف تحقق مدیریت یکپارچه گردشگری شهر چابهار و بهبود وضع موجود مدیریت گردشگری شهر چابهار چند پیشنهاد به شرح زیر ارائه می گردد. 1-تشکیل " شورای هماهنگی" از طرف نهادهای محلی جهت هماهنگی بین سازمان ها2-هماهنگی نهادهای درگیر مدیریت گردشگری شهری3-تمرکز زدایی از وظایف نهادهای درگیر و متولی مدیریت گردشگری به سوی تمرکز گرایی در شورای هماهنگی و...
بررسی نقش توانمندی ها و محدودیت های ژئومورفولوژیک در تولید فضای شهر با استفاده از GIS (مطالعه موردی: شهر سمنان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فرایندهای طبیعی به ویژه ژئومورفولوژی نقش مهمی درروند مکانیابی، برنامه ریزی و توسعه شهرها بر عهده دارد. به نحوی که از گذشته تاکنون سعی شده که بهترین مکان به لحاظ محیطی وژئوموفولوژیک برای استقرار و روند توسعه فیزیکی شهرها در نظر گرفته شود. در پژوهش حاضر به بررسی ژئومورفولوژی کاربردی و نقش آن در توسعه فیزیکی شهر سمنان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تکنیکهای ارزیابی چند معیاره تحلیل سلسله مراتبی (AHP) پرداخته شده است. برای این کار معیارهای مؤثر از جمله: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی و فاصله از گسل استفاده شده است. هرکدام از معیارهای مورد بررسی طبق نظر کارشناسی و با استفاده از نرم افزار Expert choice وزن دهی ودرجه اهمیت هر کدام از آنها مشخص شد. در نهایت با استفاده از روش ترکیبی منطق فازی و سیستم اطلاعات جغرافیائی مکان گزینی انجام و با توجه به مقایسه تحلیلی، پهنه های مناسب وضع موجود شهر ونقشه ژئومورفولوژی منطقه بر اساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسب حاصل از تحلیل سلسله مراتبی و g.i.s انجام گرفت. نتایج حاکی از این است که نقش عوامل ژئومورفولوژی در مکان گزینی شهر سمنان بسیار مؤثرتر از دیگر عوامل محیطی بوده است. همچنین تحلیل داده ها نشان می دهد که شهر سمنان در معرض تهدید عوامل مختلف محیطی قرار دارند. برخی از آنها همچون عوامل لیتولوژی به صورت جدی محدودیت ایجاد کرده وممکن است در آینده شرایط نامناسبی را برای وقوع سایر مخاطرات محیطی پدید آورد. به این منظور باید به تبعیت از فرایندهای ژئومورفولوژیک روند گسترش شهر امتداد یابد.
تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تأثیر مسئولیت های اجتماعی بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری از دیدگاه گردشگران داخلی در شهر تبریز در تابستان ۱۳۹۸ صورت پذیرفته است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق آن دسته از گردشگران داخلی هستند که در تابستان ۱۳۹۸ به شهر تبریز سفر کرده اند. داده های مورد نیاز برای این تحقیق با روش نمونه گیری تصادفی ساده از گردشگران داخلی در شهر تبریز و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. با توجه به این که حجم جامعه نا معلوم می باشد از فرمول کوکران به منظور تعیین حجم نمونه استفاده شده است که عدد ۳۸۴ بدست آمده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مسئولیت های اجتماعی مقصد گردشگری شهر تبریز تأثیر معنی داری بر ارزش ویژه برند مقصد و هریک از ابعاد آن دارد.
سنجش توسعه انسانی و کیفیت مسکن و شناخت نسبت آنها با استفاده از روش های آمار فضایی (محدوده مطالعاتی: استان های کشور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
توسعه انسانی در دهه 1990 میلادی پس از شکست اندازه گیری های تک بعدی بر مبنای درآمد سرانه، معرفی شد. توسعه انسانی شاخصی چند بعدی است که بنابر تعریف برنامه توسعه سازمان ملل عبارت است از فرآیند بسط انتخاب های انسانی و افزایش سطح رفاه زندگی. این شاخص پیشرفت های انسانی را در سه بعد آموزشی، سلامت و استاندارد های زندگی می سنجد. با تکیه بر این رویکرد، استان های کشور مورد سنجش و سطح بندی قرار گرفت. روش مطالعاتی پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی می باشد. شاخص های مسکن نیز متغیر دیگری است که در این تحقیق در سطح استان های کشور ارزیابی شد. با استفاده از مدل های موریس، تاپسیس، ویکور، کپلند و ضریب پراکندگی وضعیت توسعه یافتگی استان ها بررسی و تحلیل شد و در انتها با روش های آمار فضایی، خود همبستگی فضایی شاخص ها بر روی نقشه نشان داده شد. نتایج نشان دهنده تمرکز توسعه یافتگی (انسانی، مسکن) در نواحی مرکزی کشور و نواحی کم برخوردار منطبق با مناطق پیرامونی و مرزی کشور می باشد. در شاخص HDI سه استان تهران، البرز و یزد استان ها برتر و استان های سیستان و بلوچستان، کردستان و خراسان شمالی کمترین امتیاز را در این شاخص دارند. در شاخص های مسکن نیز تهران، البرز و قم بهترین وضعیت و استان های سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری و خراسان جنوبی پایین ترین سطح را دارند. همچنین آزمون همبستگی پیرسون با ضریب 70 درصد رابطه بین شاخص توسعه انسانی و شاخص مسکن را نشان داد.
سنجش میزان مشارکت بازاریان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری(نمونه موردی: بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر رشد بی رویه و شتابان شهرها مشکلات شهری بسیاری ایجاد نموده است. این مشکلات تمامی جنبه های شهرنشینی را تحت تأثیر خود قرارداده و چه بسا که زندگی شهری را مختل نموده است. یکی از این مشکلات قابل توجه در شهرها وجود بافت های فرسوده می باشد،که خود منشأ بسیاری از مشکلات شهری از جمله مسائل اقتصادی_اجتماعی، کالبدی_فیزیکی، زیست محیطی و امنیتی می باشد، که همه ی این ها زمینه ناپایداری را در شهرها فراهم کرده است. شهرها محصول فرآیندی هستند که به افزایش کارایی و تحرک عوامل توسعه برای رفع نیازهای جوامع انسانی می انجامند. این بدان معنی است که ساخت فیزیکی و کالبدی شهرها ریشه اقتصادی دارد. بنابراین شاخص های اقتصادی در نوسازی بافت های فرسوده شهری و افزایش مشارکت مردمی نقش تعیین کننده ای دارند . هدف پژوهش حاضر مطالعه سنجش میزان مشارکت بازاریان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری، شهر اهواز است. برای جمع آوری پیشینه و مبانی نظری موضوع مورد مطالعه، از اسنادکتابخانه ای و مراجع اصیل مرتبط با موضوع موردپژوهش، استفاده شده است؛ همچنین به منظور سنجش افکار و نظرات کارشناسان پژوهش از روش پیمایشی به صورت پرسش نامه استفاده شده است. پس از مرحله نظرسنجی ها و ویرایش آن ها، نظرات مختلف دسته بندی و تجزیه و تحلیل شد. برای تحلیل داده های پژوهش از مدلVISUAL PROMETHEE است، تا رتبه بندی محلات براساس مشارکت بازاریان مشخص شود،. نتایج نشان می دهد، که از بین محلات بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز،محله سی متری با 0.69 ph+ بالاترین وزن و محله عامری با وزن0.24 ph+کمترین امتیاز اولویت بندی معیارهای مؤثر مشارکت بازاریان بافت مرکزی شهر اهواز را به خود اختصاص داده اند. در خاتمه برای نهادینه سازی معیارها پیشنهاداتی ارائه گردید.
بررسی آثار یخچال های دوران کواترنر در ارتفاعات بینالود و تاثیر آن در توسعه مدنیت دشت نیشابور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش جهت شناسایی آثار یخساری از شاخص های مرفیک، آثار و شواهد اقلیمی استفاده شده است. تعیین خط برف دائمی در منطقه به روش رایت انجام شد و نشان داد که در عصر حاضر دمای متوسط سالانه صفر درجه سانتی گراد در ارتفاع 2543 متری قرار گرفته است و وجود 65 سیرک در منطقه موید آن است که سیرک ها به عنوان یکی از منابع تغذیه کننده بسیار غنی برای تشکیل یک پوشش یخی در منطقه به شمار می رفته اند. شواهد اقلیمی نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه نه تنها دما در کواترنر حدود 13 درجه نسبت به زمان فعلی سرد بوده، بلکه مقدار بارش آن نیز در مقایسه با زمان حال، کمابیش دو برابر بیشتر بوده است. شهر نیشابور دشتی است که از یک طرف دور تا دور آنرا ارتفاعات فرا گرفته است که وجود سیرک های یخچالی در ارتفاعات منطقه بعنوان عامل مهمی در تغذیه منابع آب و شرایط برودتی در زمان گذشته در منطقه در گسترش شهر نشینی شهر نیشابور بی تاثیر نبوده است. آثار ژئومورفیک از جمله خط برف دائمی، تیل، مورن، تور یخچالی و سیرک ها نشان دهنده این است که در منطقه مورد مطالعه توسعه و مدنیت تحت تاثیر عوامل یخچالی بوده است