کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 17 بهار و تابستان 1395 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
طرح، چهارچوب ساختار شعر است و تعیین کننده شیوه ترکیب و تلفیق اجزای شعر. این مقاله به روش توصیفی–تحلیلی می کوشد که در مسیر شناخت بیشتر ابعاد و آفاق نوآوری های شاعران معاصر، پاره-ای از تازه ترین و ابتکاری ترین طرح های شعری را در آثار آنان، معرّفی، تبیین و تشریح کند. از میان انبوه طرح های تازه و مبتکرانه در قلمرو شعر امروز، در اینجا به برجسته ترین و نوآیین ترین آنها از جمله طرح-های نامه ای، سفرنامه ای، داستانکی، سینمایی، گزارشی، مکالمه تلفنی، بیان کابوس و رویا، بازجویی، سیلان ذهنی، غافلگیری پرداخته شده و با ارائه نمونه ها و شواهد شعری نشان داده شده است که اغلب این طرح و پلات های تازه، حاصل الگوهای تازه فرهنگی، ظهور ژانرهای هنری و ادبی تازه و نیز فن آوری های نوظهور در عرصه زندگی امروز است. کاربرد این طرح های شعری تازه، اغلب به ایجاد ظرفیّت های تازه در عرصه فرم، محتوا و زیبا شناختی شعر معاصر انجامیده است.
رشیدالدّین میبدی؛ اهل حدیث یا اشعری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین ابوالفضل میبدی عارف بنام سده ششم، و صاحب تفسیر کشف الاسرار است. در مواردی مفاهیم و تعالیم عرفانی میبدی از آراء کلامی او متمایز است اما در بیشتر موارد اعتقادات میبدی با مفاهیم عرفانی او در هم آمیخته است. این آمیختگی و پیوند، و همچنین پراکندگی اعتقادات کلامی میبدی در سراسر متن کشف الاسرار موجب شده تا از یک سو، مذهب کلامی او در بررسی های گذرا آشکار نشود و از سوی دیگر دیدگاهها و مشرب عرفانی او به درستی تحلیل نشود. در این مقاله ابتدا اعتقادات کلامی میبدی از کشف الاسرار استخراج شد و سپس این اعتقادات تحلیل شد و با آراء اشعریان مقایسه گردید. با توجه به شواهد و قرائن فراوان معلوم شد که میبدی اهل حدیث است و تشابه اعتقادات او با اشعریان بدان دلیل است که مکتب اشعری از آراء اهل حدیث نشأت گرفته است. واژگان کلیدی: میبدی، کشف الاسرار، اعتقادات کلامی، اهل حدیث، اشاعره.
بازخوانی روان شناختی- جامعه شناختی بخش پهلوانی شاهنامه بر مبنای نظریه داغ ننگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه از متون برجسته ادبی است که بیش از هر اثر ادبی دیگر بایست آن را بازتابی از پیشینه فرهنگی و نموداری از جهان نگری ملی ایرانیان نسبت به انسان، جامعه و هستی دانست. ایجاد فضای تقابلی و دیالکتیکی و طرح مبانی فرهنگی و انسان شناسی در شاهنامه دغدغه های فردوسی را برای ترسیم مدینه فاضله به کمک پالودگی اخلاق فردی، قومی نشان می دهد. از ویژگی های فکری- رفتاری مذموم در انسان های مورد خطاب حماسه، واکنش های روانی ناشی از عقده های «کهتری» و «حسادت»، در نتیجه صفت «داغ زنی» است که فردوسی ریشه بسیاری از موانع رشد و تعالی انسان ها را در سیطره اهریمنی آن می داند. نظر به پیشینه این رفتار غیراخلاقی، جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با تکیه بر نظریه «داغ ننگ» اروینگ گافمن تلاش کرده به چگونگی انعکاس این صفت نامیمون در شخصیت های شاهنامه، انواع و دلایل آن، در دوره پهلوانی-اسطوره ای شاهنامه؛ یعنی از زمان ضحاک تا مرگ رستم بپردازد تا هم برای مخاطبان دلایل منفوریت یا مقبولیت برخی از شخصیت های شاهنامه-اعم از ایرانی و تورانی یا زن و مرد- آشکار گردد و هم دریافته شود که نه تنها معنویت گریزی و غلبه خواسته های مادی و دنیوی بر پیدایش صفت داغ زنی تأثیری انکارناپذیر داشته؛ عقده های روان رنجوری؛ مانند احساس حقارت و حسادت و تمایلات فرافکنانه، زمینه حضور و جولان شگردهای داغ زنی را در شاهنامه افزایش داده است. به همین سبب در شاهنامه با هر سه نوع داغ ننگ، طبیعی(نظیر ظاهر و کنش های ناهنجار)، فرهنگی و قومی و داغ های سیاسی آشکارا مواجه هستیم.
کارکردهای هنری عناصر چهارگانه در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید خاقانی، شاعر بزرگ قرن ششم، صاحب سبک خاصی است. هرچند در این روزگار آوردن زیورهای لفظی و معنوی و مقوله های چهارگانه بیان ذهن همه شاعران را به خود معطوف کرده بود اما قصاید خاقانی مظهر و جلوه گاه بلا منازع این آرایه ها و آراستن ها است. جولان بی مانند خاقانی در آوردگاه های علمی چون تاریخ، فلسفه، طب، نجوم، داستان های پیامبران، قرآن و کلام ، تفسیر و اسطوره های ایرانی و ... دیوان او را همانند دائره المعارفی کرده است. عناصر چهارگانه یکی از مضامین و مفاهیمی است که به شکل گسترده و هنری در شعر خاقانی نمود دارد. هرچند عناصر اربعه قبل از خاقانی در شعر دیگرشاعران بکار رفته است اما خاقانی از نظر بسامد فراوان و جلوه های هنری و تصویرپردازی شاعرانه، آنها را ناهمگون از دیگر شاعران پارسی گوی بکار برده است. مقاله حاضر بر آن است، فراوانی و چگونگی به کارگیری چهار عنصر را به عنوان یک مفهوم و مضمون شعری در قصاید خاقانی بررسی نماید و هنر نمایی این شاعر بزرگ را در این باره بسنجد. برای این منظور ابتدا شیوه های صوری کاربرد عناصر دسته بندی وبیان شده است. ژرف نگری های شاعرانه خاقانی به این عناصر سبب برجستگی های خاص هنری در ابیات وی شده است ، از این روی در بخش دیگر مقاله به گونه های متنوع این برجسته سازی های هنرمندانه پرداخته شده است و در پاره آخر این پژوهش به نقش چهارعنصر در تصویرآفرینی در قصاید خاقانی توجه شده است.
بررسی نوع روایی داراب نامه بیغمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنّت قصّه گویی و داستان پردازی نزد ایرانیان سابقه ای بسیار طولانی داشته است. از دیرباز در ایران، گروهی داستان های حماسی و ملّی را برای مردم بازگو می کرده اند. بعضی از شاهان و امیران نیر قصّه گویانی در دربار خود داشته اند که این قصّه ها و داستان ها را برای دفترنویسان روایت می کرده اند تا آنها قصّه هایشان را به صورت نوشتاری دربیاورند. یکی از داستان های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی که صورت نوشتاری یافته است، داراب نامه مولانا محمّد بیغمی است. این اثر، روایت بلندی است از کشورگشایی های فیروزشاه، پسر داراب و داستانی حماسی- عشقی از قرن نهم هجری که از نمونه های ادبیّات فولکلوریک به شمار می رود. از بررسی هایی نیز که در روشن کردن ساز و کار روایت و به طور خاص قصّه ها، موفقیّت چشمگیری یافته است؛ روش تجزیه و تحلیل تودوروف در بررسی روایت های اسطوره ای است. در این نوشته، با توجه به خصوصیاتی که تودوروف از روایت های اسطوره ای به دست داده است، داراب نامه در ردیف روایت های اسطوره ای قرار گرفته است. این بررسی در شناخت ساختار نهایی و درک پیکره بندی داستان هایی از این نوع نیز مؤثّر خواهد بود.
تحلیل ساختار تشبیه و تأثیر آن در دیوان کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه یکی از پایه های اساسی علم بیان است که به عنوان هسته اصلی، محوری و مرکزی اغلب خیال های شاعرانه، زبان خبر را به زبان هنر و ادب مبدّل می سازد. خلّاق المعانی ثانی -کلیم کاشانی- شاعر قرن یازدهم و از نمایندگان مشهور سبک هندی است که با استفاده از عنصر تشبیه، تصاویری مخیّل و بکر خلق کرده است. در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، تشبیهات دیوان کلیم از نظر ارکان، ساختمان و شکل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاکی از آن است که ذکر تشبیهات مرکب، وجه شبه های دوگانه، مشبه به های بکر و همچنین اشکال مختلف تشبیه از جمله تشبیه تمثیل، ملفوف و مفروق و در نهایت بسامد بالای تشبیهات گسترده، تصاویر تشبیهات را از حالت کلیشه ای و ابتذال درآورده و موجب تعدد و تنوع صور تشبیهی –درو از پیچش معنایی و ابهام افراطی رایج در سبک هندی- در شعر کلیم شده و عمق و غنای بیشتری به اشعار او بخشیده است.
ارتباط های غیر کلامی در روایت های تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط غیرکلامی یعنی هنراستفاده ازحرکات بدن ،آواها،حالتهای چهره،پوشش،مکان وزمان درجریان برقراری ارتباط.دراین مقاله سعی شده است تا با نگاهی نو و میان رشته ای روایتهای تاریخ بیهقی ازمنظرارتباطات غیر کلامی تحلیل شده و نشان داده شود که بیهقی ازانواع ارتباطات غیر کلامی برای روایت تاریخ بهره گرفته است . بیهقی بدین ترتیب تاریخی زنده، حساس و پویاروایت کرده است تا باورپذیری بیشتری را به خواننده القا کند. انواع رفتارهای غیرکلامی مثل ؛حرکات و اشارات بدن، زمان، مکان، مصنوعات، پیرازبان ، زیبایی شناسی، رفتارهای چهره و تماسهای بدنی تحلیل،طبقه بندی و رمزگشایی شده اند. بررسی هانشان می دهدکه ارتباطات غیرکلامی درتاریخ بیهقی ببیشتر برای تکمیل کردن پیام کلامی به کار رفته اندامادرمواردی جانشین ارتباط کلامی شده یا پیام کلامی راموردتأکید بیشتر قرارداده اند. ازمیان رفتارهای غیرکلامی بیشترحرکت اندامهاوارتباط دیداری درجریان انتقال پیام نقش دارند .بررسی ها نشان می دهد که زبان بدن به عنوان یک زبان رمزی و بی سر وصدا،اماتأثیرگذار، ظرفیت نمایشی تاریخ بیهقی را بالابرده و سبک ارتباطی و تیپهای شخصیتی آن را ملموس تر کرده است.
تحلیل نشانه-معناشناسی داستان سکینه بانو از مجموعه اسکندرنامه منوچهرخان حکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه-معناشناسی روایی به بررسی ویژگی های روایی داستان می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا در گفتمان را نشان دهد.معنا در نظام ساختارگرا زمانی حاصل می شود که از طریق کنش های برنامه ریزی شده سوژه از وضعیتی اولیه به وضعیتی ثانوی دست یابد. در تحلیل گفتمانی داستان «سکینه بانو» تلاش براین است با تقلیل متن به عناصرسازنده آن مانند مربع معنایی، برنامه های روایی، محور تنشی، مربع واقعیت نمایی و...سازوکار تولید معنا را در قصه های عامیانه بلند نشان دهیم. مطالعه فرایند نشانه-معناشناسی داستان«سکینه بانو» به دنبال آن ساختار اصلی و پایه ایی است که انسجام و یکپارچگی متن را تضمین می کند و ارتباط و تعامل زنجیره های روایی را با واسازی خلاگفتمانی که نتیجه نقش فعال و کنترلی نقال است،آشکار می کند. داستان با قرار دادن زن در جایگاه عامل فاعلی، تنش افعال موثر «نباید» و «خواستن» را که در مورد زنان باعث قرارگرفتن در محور دروغ و توهم می شود، نشان داده است و با تنش عاطفی شدید در پایان داستان، از مربع معنایی عبور می کند و ارزشی جدید را که بر نگاه ناموسی به زن متمرکز شده است، می آفریند.
خرده گیری شتابزده ناقدان بر شیعی ستیزی اقبال لاهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خرده گیری شتابزده ناقدان بر شیعی ستیزی اقبال» منصور نیک پناه یوسف شیخ زاده ادبیات فارسی مجموعه ی متنوع و فراگیر است که اقوام و مذاهب مختلف ایرانی را در اقصا نقاط جهان شامل می گردد. در تمام اعصار ارزیابی های شتابزده در مورد شخصیت های برجسته صورت گرفته و می گیرد .ارزیابی هایی که نتیجه بررسی های سطحی از آثار آنهاست. این ارزیابی ها گاه بنا به دلایل اقلیمی، مذهبی یا سیاسی با حب و بغض های همراه می گردد که با واقع عمر سازگار نیست. اگرچه شعر آیینی با محوریت تقریب و وحدت از صبغه های پر رنگ آثار اقبال به حساب می اید اما در مورد اقبال لاهوری نیز برداشت های نادرستی ، به دلیل وجود برخی اشعارش وجود دارد .ابیاتی در دیوان اقبال موجود است که به ظاهر در آنها به امام جعفر اهانت شده است.در این مقاله در پی آن هستیم تا به دیدگاه اقبال در مورد اهل بیت و نیز به معرفی جعفر و صادقی که اقبال در دیوان خود آنها را مذمت کرده بپردازیم , و اندیشه شیعه ستیزی شاعر را مورد ارزیابی قرار دهیم و این ابهام و کژ فهمی را که برای برخی از خوانندگان شعر اقبال ایجاد شده را برطرف نماییم. واژگان کلیدی:اقبال لاهوری، میر جعفر ،میر صادق،سراج الدوله، تیپو سلطان