کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 12 پاییز و زمستان 1390 شماره 23 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نقد حاضر قرائتی اسطوره ای و یونگی از الهی نامه عطّار است. حوزه مطالعه در این پژوهش، داستان اصلی الهی نامه است و حکایت های فرعی را شامل نمی شود. مسأله پژوهش نیز بررسی شخصیّت ها، موقعیّت ها و نمادهای کهن الگویی است.
فرضیه مقاله حاضر این است که پیرنگ مرکزی داستان الهی نامه مطابق موقعیّت کهن الگویی طلب، و سفر است که در بسیاری از آثار داستانی می توان آنها را مشاهده کرد. اما آنچه متن را بیشتر به سمت داستانی کهن الگویی می کشاند، حضور نمادهای کهن الگویی چون جام جم، انگشتری سلیمان، آب حیات و کیمیاست که بر آرکی تایپی بودن داستان صحه می گذارد. شخصیت «پادشاه» و «پسران» و «دختر شاه پریان» نیز از منظر روانشناسی ناخودآگاه یونگ قابل مطالعه اند. «دختر شاه پریان» یا پری نمادی از آنیمای درونی قهرمان است و «پادشاه» قهرمانی است که راه دشوار طلب و سفر را در پیش دارد. عطار طلب «جادو» را راهی برای یافتن شیطان نفس و یا «سایه» می داند و ظرفی که حاوی معجون جاودانگی «آب حیات» است. «حلقه» ای که مهری بر خود دارد نماد قدرت است. نشانه استیلای روحانی یا مادی است. «کیمیاگری» رمزی برای دستیابی به فرایند فردیت است، کیمیاگری همچون مجرایی به سوی نوزایی است که در آن عارف توفیق تبدیل احوال و تصفیه و پاکسازی خود را می یابد.
مقایسه تطبیقی جواهرالاسمار و طوطی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مقایسه دو اثر مربوط به قرن هشتم می پردازد؛ هر دو اثر ترجمه ای هستند از یک اثر هندی به نام «سوکه سپتاتی» که داستان هایی در بیان معایب زنان است. این اثر، نخستین بار در آغاز قرن هشتم توسط «الثغری» ترجمه شد و «جواهرالاسمار» نام گرفت. چند سال بعد، ضیاء نخشبی، ویرایش دوم آن را که به «طوطی نامه» مشهور است، منتشر کرد.
اصل داستان، مربوط به بازرگانی است که به سفری تجاری می رود و طوطی سخنگویی را که در خانه دارد، به مراقبت از زن خود می گمارد. چون زن بازرگان، در غیاب شوی، قصد دیدار با محبوب خود را دارد، طوطی ضمن نقل داستان هایی که پنجاه و دو شب به طول می انجامد، او را سرگرم می کند تا سرانجام شوهر از سفر باز می گردد و طوطی در باز داشتن بانوی خود از آن دیدار، کامروا می شود.
مقاله حاضر به معرفی دو اثر مزبور و پدیدآورندگان آنها می پردازد. سپس وجوه مشابهت و مفارقت دو اثر را از جهت ظاهر و محتوا بر می شمارد و با مقایسه نثر آنها، این نکته را روشن می کند که نثر طوطی نامه به مراتب از جواهرالاسمار ساده تر است؛ هرچند یکدست نیست و در برخی موارد به دشواری می گراید.
مکاشفه در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه یا معرفت شهودی از مسائل اصلی معرفت و نوعی معرفت حضوری و وجدانی است. این حقیقت عینی، بیشتر یافتنی است تا فهمیدنی. در مقایسه با معرفت علمی-فلسفی، کشف یک روش معرفتی، برتر از روش استدلالی و عقلی است. زیرا اهل کشف، کسانی هستند که حجاب ها، برای ایشان کنار رفته و حقیقت اشیاء را مشاهده می نمایند. مکان مکاشفه نزد ابن عربی، سرزمین حقیقت نام دارد. احکامی که بر حقیقت مکاشفه، مترتب است، یکی این است که کشف قابل تعریف نیست. دیگر این که زبان مکاشفه برای آنان که حقیقت مطلق را درک نکرده اند، زبانی رمزی است.
از نتایج پژوهش حاضر آن است که زمان، مکان و زبان کشف را از دیدگاه میدان دار حوزه عرفان نظری-ابن عربی- بیان می نماید. امور کشف شده در چهار بخش: الف- رویت خدا، ب- حیات ذاتی اشیاء، ج- گفتگو با ارواح و موجودات غیبی، د- تمثّل قرآن ارائه می شود. اهمیت مکاشفه و انواع آن را بیان می کند. با استناد به واقعه های ابن عربی، سندیت کشف را در اندیشه وی خاطر نشان می کند تا به بررسی فلسفه مکاشفه های ابن عربی بپردازد و این تمهیدات می تواند مقدمه ای برای سیر در عالم ماورای طبیعت، ارتباط با موجودات عالم غیب و دریافت معارف عالی انسانی باشد.
خوانش بینامتنی، دریافت بهتر از متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالباً برای دریافت بهتر یک متن به شرح، تفسیر یا تأویل آن پرداخته می شود. این کوشش برای یافتن معنا، اگر با فرض استقلال اثر به متن منظور بسنده کند، نتیجه کاملی در بر نخواهد داشت. حال آنکه اگر هر متن با توجه به متون پیشین و پسین خود خوانده شود، به درک بهتر معنای متن می انجامد. این نکته بویژه در متون عرفانی بخوبی قابل طرح است؛ زیرا آثار عرفانی در زبان فارسی با یکدیگر و نیز با متون عرفانی که به عربی نگارش یافته است پیوندی عمیق و ناگسستنی دارند. گاه متنی ترجمه متن دیگر به شمار می آید، گاه شرح آن و گاه ترجمه و شرح، هردو. بسیاری از متون نیز بی آنکه مستقیما ترجمه یا شرح متنی دیگر باشند، از ارتباط عمیق بینامتنی با سایر آثار برخوردارند. بینامتنیت یکی از رایج ترین اصطلاحات نقد ادبی معاصر است و این مفهوم را در بر دارد که یک متن با متون پیشین و پسین دارای ارتباط است. بنابراین هر متن را باید به یاری متون دیگر خواند و معنا کرد. خوانش بینامتنی آثار عرفانی نیز به درک بهتر و عمیق تر از معنای این متون می انجامد و حتی در تصحیح دقیق تر متن تأثیرگذار است.
در این مقاله کوشش شده است ضمن تحلیل روابط بینامتنی در چند متن مهم عرفانی پیش از قرن هفتم هجری همچون شرح تعرّف، رساله قشیریه و دو ترجمه آن، کشف المحجوب و تذکره الاولیاء، نقش و تأثیر خوانش بینامتنی در دریافت معنی و نیز تصحیح دقیق تر این متون تبیین گردد.
بررسی روایت شناسی حکایت های اسرارنامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر داستانی، همزمان با خلق داستان روایت نیز همراه آن خلق می شود؛ زیرا داستان در قالب کلمات و عبارات هویّت می یابد و از طریق صدایی درونی به متن منتقل می شود، این صدا متعلّق است به راوی یا فردی که روایت را برای ما بازگو می کند. راوی می تواند از دیدگاه های متفاوتی از درون یا برون، داستان را برای ما روایت کند که به این دیدگاه زاویه دید گفته می شود و انتخاب آن بسته به نظر و سلیقه نویسنده داستان است. عطار در اسرار نامه خود بسته به موقعیت های مختلف از دیدگاه های متفاوتی داستان را روایت می کند و در اغلب موارد زاویه دید و راوی را در یک داستان واحد چندین بار تغییر می دهد، در برخی موارد، عطار، روایتی را در دل روایتی دیگر قرار می دهد. بنابراین روایت چند سطحی ایجاد می شود که هر کدام را جداگانه می توان بررسی کرد. راوی در داستان های اسرارنامه اصولاً واضح و آشکار است، ولی اغلب در پایان داستان با دیگر راویان به گونه ای همانند می شود که نمی توان آن را باز شناخت. عطار به طور کلی در اسرارنامه از هفت راوی استفاده می کند که در این مقاله نوشته به آن به صورت مفصل پرداخته شده است.
روش علمی تحلیل روایت بر اساس دیدگاههای زبان شناسان و ساختارگرایان ضرورتی است که تا حدی در این مقاله دنبال می شود و به این نتیجه می رسد که: در داستان های عطار، روایت در خدمت درونمایه قرار می گیرد. علاوه بر آن، شیوه روایی عطار، عموما مستقیم و خطی است و کمتر از شیوه های موجی و حلقوی بهره برده است.
فراواقعیّت در رؤیا و تخیّل (با نظری به مثنوی مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رؤیا و تخیّل با جهان فراواقعیت چه سنخیّتی دارد؟ آیا دریافت های روح سیّال انسان در هیچ شرایطی متوقّف می گردد؟ خواب و رؤیای صادقه یا صالحه به عنوان بخشی از زندگی دنیوی انسان با تخیل از نوع خلّاق به لحاظ اینکه هر دو منشأ معرفت، خلاقیت، مکاشفه، آینده بینی، ... هستند، همسویی دارند. و سنخیّت این دو پدیده پیچیده به عنوان دو توانایی و استعداد، با عالم فراواقعیت، امکان شناخت و معرفت هرچه بیشتر آن عالم را فراهم کرده است.
اغلب متون عرفانی و بعضی متون روان شناختی و فلسفی کم وبیش به بیان ماهیت این دو پدیده مبادرت ورزیده اند؛ بعد از کلام آسمانی قرآن، مثنوی مولوی از بین متون عرفانی، گوی سبقت را در واکاوی و نقد رویا و تخیل ربوده است. آیا توجه به رویا و تخیل-که پیونددهنده آدمی با عالم فراواقعیت است- می تواند نشانه ای از تعامل و همسونگری عرفا و بعضی روان شناسان باشد؟
این نوشتار افزون بر پاسخ دادن به این پرسش ها، با نظری تحلیلی به سروده های مولوی درباره رویا و تخیل، به بررسی این موضوع می پردازد و به این نتیجه می رسد که رویا و تخیل منشا تحولات روحی، دگرگونی و خلاقیت هستند و به صورت ناخودآگاه و غیر ارادی بروز یافته، امکان درک و شناخت فراواقعیت را فراهم می سازند. رویاها در متون عرفانی با برخی اندیشه های روانشناختی و سوررئالیستی همسویی دارند.
نگاهی به مفهوم عرفانی «فتوح» نزد صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بینش صوفیه، اصطلاح «فتوح» دو بارِ معنایی متفاوت دارد: یکی نذر و نیازی بوده که مردم به خانقاه تقدیم می کردند و این گونه نذورات، اگرچه مسبّب گشایش هزینه های خانقاه بود، و البتّه به جای خود ارزشمند، امّا از طرف دیگر گه گاه این «فتوح دنیوی» تن پروری و سوءاستفاده برخی از صوفیان را در پی داشت. دومین معنا -که در این مقاله مورد نظر است- گشایش های روحانی و معنوی عارف است که سالک عارف به مدد این گشایش های ربانی و انوار الهی به «غیب عالم» و«عالم غیب» دست می یابد. چنین فتوحاتی که البته از «غیب» بر «قلب» عارف وارد می شود، مزید یقین وی می گردد و بر صدق مجاهده و معامله وی می افزاید. بدون شک این فتوحات و واردات که از دریای لطف و فضل الهی سرچشمه می گیرند، نصیب اولیاء و پاکانی می شود که یک عمر به پاسبانی و مراقبت «دل» پرداخته و چنگ در عروه وثقای دین زده و لحظه ای از «او» غایب نبوده اند.
تفصیل مطالب مذکور و برخی دیگر از نکات و جزئیات مربوط به فتوح در شش بخش الف) مفهوم لغوی فتوح (فتوح دنیوی)، ب) مفهوم عرفانی فتوح، ج) قلب و فتوح، د) ترادف معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، ه) تمایز معنایی فتوح با الهام و وارد و فراست، و) اقسام فتوح بررسی شده است.
تضّاد در عین وحدت (پارادوکس) در مثنوی و غزلیّات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار دو سؤال مطرح می شود: 1- آیا در اندیشه، نگرش و نظام فکری مولوی، تناقض و تضادی وجود دارد؟ 2- آیا این تناقض در سطح زبان و اندیشه اوست یا به اصول فکری او نیز مربوط می شود؟
نگارندگان در این بررسی، مسئله تناقض را با عنوان «تضاد در عین وحدت» مطرح می کنند که خود در بردارنده پاسخی کلی به دو پرسش فوق است. در این بررسی، روشن خواهد شد که تناقض و دوگانگی ای در اصل و بنیان نظام فکری و بینش عرفانی مولانا وجود ندارد، بلکه آنچه به نظر متناقض نما می آید تنها در سطح کلام و یا اندیشه او در موقعیت های مختلف و یا از سوی شخصیت های متفاوت است. همه این تناقض ها و تضادهای ظاهری در یک نقطه به وحدت و یگانگی می رسند.
رویکردهای جامعه شناختی در شعر پایداری دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی ادبی به علّت کارکردهای بیرونی آن از اهمّیّ ت اجتماعی والایی برخوردار است. مطالعه آثار ادبی با همین نوع نگرش، جلوه ها و نمودهای مختلف اجتماعی را، از زوایای تصاویر ادبی نمایان می سازد. هشت سال دفاع مقدس تاثیر شگرفی در عرصه های هنری و ادبی، از جمله شعر دفاع مقدس بر جای گذاشت و شعر دفاع مقدس نیز که دارای خمیر مایه پایداری، مبارزه با دشمن و دفاع از ارزش ها و باورهای دینی و مل ی و تلاش برای حفظ استقلال و آزادی کشور است، در کنار صورتگری های ادبی آن، بسیاری از حوادث و نشانه های بیرونی دوران جنگ را در خود منعکس ساخت. به طوری که مطالعه آن ما را با بخش عظیمی از تاریخ پرحوادث و خونبار معاصر کشورمان آشنا می سازد.
در این نوع از ادبی ات، موضوعاتی چون میهن دوستی، دفاع از نظام اسلامی، مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی، ترسیم حوادث و صحنه های گوناگون جنگ، حوادث داخلی کشور، تفرقه دشمنان، سودجویی فرصت طلبان، کم رنگ شدن ارزش های دفاع مقدّس و دنیازدگی عده ای از مردم و سرانجام همدلی با ملل مظلوم جهان از جمله موضوعاتی هستند که از رویکردهای اجتماعی شعر دفاع مقدس به شمار می آیند.