کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 23 تابستان 1401 شماره 53 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین آثار پژوهشی تاریخ ادبیات فارسی تا به امروز، لغت نامه دهخداست. علی اکبر دهخدا (1257-1334) با بررسی هزاران کتاب و نسخه خطّی، بیش از چهل سال از عمر خود را وقف تألیف این فرهنگ لغت بزرگ به فارسی کرد. از مزیت های بارز این اثر، نقل اغلب واژه ها (بجز واژه های مدخل)، همراه با یک یا چند شاهد است که غالباً، از متون کهن منظوم و منثور برگرفته شده اند. از جمله شاعرانی که دهخدا و همکارانش، بسیار به سروده های او استناد کرده اند، رودکی سمرقندی است؛ به گونه ای که کمتر بیتی در دیوان رودکی هست که در لغت نامه به عنوان شاهد لغتی نیامده باشد. باوجود این، نگارندگان با بررسی یکایک شواهد منسوب به رودکی در این فرهنگ، متوجّه وجود شمار زیاد ابیاتی شدند که در دیوان رودکی مصحَّح نفیسی (1319 و 1341ه.ش.)، موجود نیست. با توجّه به اهمّیت سروده های رودکی، بویژه سروده های تازه منسوب به وی، نگارندگان برآن شدند درستی یا نادرستی این انتساب ها را بررسی کنند. با این هدف، نگارندگان 75 بیت از ابیاتی را که در متن دیوان رودکی تصحیح نفیسی نیست، امّا در لغت نامه دهخدا به نام رودکی ثبت شده، بررسی کردند و در نهایت، مشخص شد که 27 بیت از این ابیات به واسطه برخی منابع، که مهم ترین آنها دیوان مجعول رودکی چاپ تهران (سال 1276ش.) است، به لغت نامه راه یافته؛ سه بیت (دو شاهد) در منابع مورد بررسی ما بدون نام سراینده هستند و مابقی، ابیاتی هستند که متعلق به رودکی نیستند. جستار حاضر، به منظور اصلاح انتساب این ابیات به ر ودکی در لغت نامه و جلوگیری از ورود آنها به نام رودکی در پژوهش ها و دیوان های چاپی آینده، انجام یافته است.
نقد شروح لیلی و مجنون نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تحلیل محتوا، روشی پرکاربرد در بررسی آثار ادبی است. تحلیلی نظام مند، عینی و کمّی که از طریق آن ویژگی های کاربرد زبان، کلمات متن، توصیف عنوان ها از طریق سازگاری و رابطه همنشینی کلمات با یکدیگر بررسی می شود و یافته های آن سبب تحلیل مضمونی محتوا و ساخت واژگان مرکزی می گردد. از میان روش های مختلف تحلیل محتوا، روش تحلیل گفتمان برای بررسی سه شرح از شروح موجود از منظومه «لیلی و مجنون نظامی» گزینش و در بوته نقد گذاشته شد تا نمودهای زبانی و معنایی صحیح از سقیم مشخص شود. بدین منظور به ابیات بحث انگیز در این سه شرح (حسن وحیددستگردی، بهروز ثروتیان و برات زنجانی) که از منظر تصحیح نسخه، وزن عروضی، دستور زبان و معنا و مفهوم درست، مغفول مانده یا معنای کلی بیت یا کلم ه ای در بیت اشتباه طرح شده است، پرداخته و در این پژوهش به نمونه هایی از آن اشاره شده است. بارزترین ویژگی تحلیل محتوا از سایر روش های پژوهشی کیفی یا تفسیری، تلاش برای کسب معیارهای روش علمی است. در این پژوهش نیز تلاش شده است تا در ضمن اشاره به نمونه های کاربردی، معیارهای یک روش علمی در شرح متون به دست آید.
معرفی متن مدایح حسینیه و بررسی مشخّصات سبکی برجسته آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتحعلی شاه قاجار (1212-1250 ق.) با گردآوردن شاعران و ارج نهادن به ایشان، به احیای شعر دربار پرداخت. این کار سبب شد تا در زمان او، تذکره های مهمّی تألیف گردد و احوال و اشعار شاعران در این تذکره ها ثبت و ضبط شود. از تذکره های مهمّ این دوره که هنوز به چاپ نرسیده و درباره آن تحقیقات اندکی نیز انجام شده، تذکره «مدایح حسینیه » نوشته عبدالباقی اصفهانی (متوفی 1238 ق.) است. این کتاب تذکره ای عصری، ممدوحی (مناقبی) و محلّی است و به دلیل این ویژگی ها ارزش تاریخی ویژه ای دارد. همچنین نثر ادبی و موسیقایی آن نیازمند بررسی و تحلیل ادبی است. هدف از این جستار، شناختن ارزش های تاریخی و محتوایی و ویژگی های ادبی این کتاب است. بدین منظور با روش تحلیلی -توصیفی و ابزار کتابخانه ای، به شناسایی و معرّفی نسخه های این کتاب و بررسی ارزش تاریخی و ویژگی های خاصّ فکری، زبانی، و ادبی آن پرداخته شده است. بر اساس بررسی های این جستار، مدایح حسینیه به دلیل توجه به گونه غالب شعر شاعران و نیز بیان شرح حال شعرای گمنام و اطّلاعات منحصربه فرد از زندگی آنان و نیز به دلیل ارائه نمونه های مفصل شعری از آنان، از نظر تاریخ ادبیّات ارزشمند است؛ همچنین، به علّت بسامد بالای سجع پردازی ها و قرینه سازی های لفظی و نیز کاربرد فراوان ترکیبات خلّاقانه و صورت های تشبیهی و استعاری، ارزش های ادبی چشمگیری دارد. بر همین اساس، تصحیح و چاپ این کتاب ضرورت دارد.
تحلیل زبانی-کاربردشناختی یک نامه دیوانی بر مبناء آراء جورج یول (مطالعه موردی: نامه حشم تگین آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان ابزاری کارآمد در تبادل پیوسته اندیشه، عاطفه و تجربه، شاخصه برجسته آدمی است؛ اهمّیّت بنیادین زبان در ایجاد فرآیند ارتباطی، باعث گردیده تا اجزای این پیکره نظام مند، از جهات گوناگون مورد پژوهش و مداقّه صاحب نظران عرصه زبان شناسی قرار گیرد و لزوم تأمّل و تحقیق در کاربردشناسی زبان( Pragmatics )، گونه ای مهم از پژوهش های زبانی به شمار آید. کاربردشناسی، بررسی مفاهیم بافتی و کاوش در معانی نامرئی ای است که گوینده/نویسنده قصد انتقال آن را دارد. در این میان، «نامه های دیوانی» به دلیل برخورداری از نقشی ویژه، وظیفه ای خاص و گاه فوق العاده حسّاس، چنین تحلیلی را به خوبی برمی تابند؛ نامه هایی که به دلیل ویژگی های وجودی: اوضاع متمایز سیاسی، منازعات قدرت، تقابل طبقات اجتماعی و ... از یک سو و از دیگرسو، مخاطبانی خاص، آثاری برجسته و قابل تأمّل محسوب می شوند. جستار پیش رو با مبنا قراردادن نظریه های کاربردشناختیِ جورج یول ( George Yule )، به بررسی یکی از برجسته ترین نامه های دیوانی، «نامه اعیان دولت غزنوی به سلطان مسعود» در کتاب تاریخ بیهقی می پردازد و پیام های ضمنی و کنش های گفتاری این نامه شگفتِ دیوانی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد؛ نامه ای که نویسندگان آن با هوشمندیی سزاوار ستایش، در مسیر القای درون مایه متن، گزاره ها را به گونه ای درخور توجّه، هوشمندانه و دقیق به کار می گیرند. پی بردن به پیام های آشکار و پنهان این نامه، از آن رو برخوردار از اهمّیّتی اساسی است که این راهبرد، نه تنها نمایانگر ساختار قدرت و مناسبات اجتماعی و انسانی که بازتاب دهنده کوشش پنهان نویسندگان این نامه در تغییر وضعیت موجود سیاسی است. پژوهش حاضر می تواند به مثابه دریچه ای روشن برای درک برخوردی ویژه با گونه ای خاص از متون ادبی، «نامه های دیوانی» به کار آید.
تحلیل گذرایی از گفتمان فردوسی با رویکرد نقش گرایی: شواهدی از گفتار رستم در مواجهه با دو سپاه ایران و توران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به مطالعه نظام گذرایی در گفتمان فردوسی در مواجهه رستم با دو سپاه ایران و توران از منظر نقش گرایی نظام مند هالیدی و متسین ( Halliday and Matthiessen, 2014 ) می پردازد تا نوع فرآیندها، مشارکان و عناصر پیرامونی و فراونی آن ها و نیز سبک گفتمان فوق را تعیین کند. در این راستا، تحلیلِ 195 بند از شاهنامه فردوسی نشان داد که نوع فرآیندها، مشارکان، عناصر پیرامونی و نیز فراوانی آن ها در گفتمان فردوسی متفاوت از یکدیگر هستند، حال آن که نوع و فراوانی آن ها در گفتار رستم خطاب به سپاه ایران تفاوتی با نوع و فراوانی آن ها در گفتار وی در خطاب به سپاه توران ندارد. در این گفتمان، از هر سه فرآیند اصلی و پیرامونی استفاده شده است. فرآیند رابطه ای بیشترین و فرآیند رفتاری کمترین فراوانی را دارند. بازنمایی فرآیندهای مادی و ذهنی توسط فرآیند رابطه ای، توجیه گر فراوانی غالب این فرآیند در مقایسه با سایر فرآیندهاست. فرآیند ذهنی ادراکی در مقایسه با فرآیندهای ذهنیِ شناختی، تمنایی و عاطفی فراوانی بیشتری دارد. نزدیکی ماهیت رفتاری و مشخصه ای فرآیند رفتاری با فرآیندهای ذهنی، مادی و کلامی توجیه گر کم رخدادبودن این فرآیند در گفتمان فردوسی و بازنمایی آن از طریق این فرآیندهاست. سپاه ایران بیشتر با فرآیند نقلی خنثی و سپاه توران با فرآیند تأکیدی خطاب شده است. رخداد بیشتر عناصر پیرامونی موقعیت و حالت و مشارکان مُدرک، مسند، مسندالیه، شناسه، شناخته، عامل و گوینده، از دیگر مشخصه های این گفتمان محسوب می شوند. ارائه شواهد قابل درک، مشارکان و عناصر پیرامونی، به کار بردن اسامی خاص و فراوانی غالب فرآیندها به صورت زمان گذشته همراه با شناسه اول شخص تأییدی بر سبک روایتی-توصیفی گفتمان حماسی فردوسی است.
تحلیل انتقادی گفتمان لالایی ها براساس نظریه فرکلاف با نگاه جنسیتی (مورد مطالعه: لالایی های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ایدئولوژی ها و جهان بینی های مؤلف، هدف تحلیل انتقادی گفتمان متون است که از تحلیل و بررسی سازمان های کلامی بالاتر از جمله، حاصل می شود. تحلیل انتقادی گفتمان رویکردهای مختلفی دارد که یکی از معروف ترین و کاربردی ترین آنها، رویکرد فرکلاف است. در این پژوهش، لالایی های مورد مطالعه را بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، بررسی کرده ایم. در سطح توصیف لالایی ها، ساختارهای گفتمان مدار و کاربردهای زبانی دارای بار ایدئولوژیک مورد مطالعه قرارگرفتند. در سطح تفسیر، به تحلیل بینامتنی و بافت موقعیت اعم از موقعیت های مذهبی، جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. در این پژوهش، سطح تبیین لالایی ها دربرگیرنده تحلیل روابط قدرت و دو جنس و توزیع نابرابر آن و تأثیر هژمونی ایدئولوژیک در تفکّر زنان با نگاه انتقادی است. برآیند پژوهش نشان می دهد که تفکّر غالب جامعه، تفکّری زن ستیزانه است و بنابراین، زنان نیز نسبت به جنس مؤنث تفکّری مردانه دارند و هویتی سوای هویت مرد برای خود قائل نیستند. البته، سطح آگاهی زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عصر جدید، باعث شده تا در گفتمان لالایی های جدید، از زبان مادران جوان تر امروزی، دیگر شاهد چنین ایدئولوژیی نباشیم و زنان به حقوق، توانایی ها و منزلت اجتماعی خود بیشتر از پیش واقف هستند.