کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 23 زمستان 1401 شماره 55 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
شاهنامه فردوسی یکی از بزرگ ترین حماسه های جهان است که در سرزمین ایران، حدود هزار سال پیش به زبان فارسی سروده شده و همچنان یکی از بزرگ ترین متن های حماسی دنیا به شمار می رود. تعداد کمی از آثار ادبی جهان به اندازه شاهکاری چون شاهنامه فردوسی، مورد توجه مردم جهان قرار گرفته اند. این شاهکار عظیم تا کنون به بیش از سی و پنج زبان جهان ترجمه شده است. منیرالدّین یوسف (1919-1987م.)، مصنّف ادبیات جدید بنگالی و مترجم مشهور بنگلادش، متن کامل شاهنامه را در شش جلد، به زبان بنگالی ترجمه کرده است. نکته قابل توجه این که یوسف، بسیار مراقب بوده تا وزن شعری شاهنامه اصلی را در ترجمه خود حفظ کند؛ یعنی این یک نثر معمولی نیست، بلکه وزن شعر آزاد در ترجمه هر سطر از این حماسه عظیم وجود دارد. یوسف حتی توضیحات مربوط به اسامی شخصیت ها را به درستی ترجمه کرده است. شخصیت های معروفی مانند رستم و سهراب نیز در ترجمه او به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند. با خواندن این متن ترجمه شده شاهنامه، به نظر می رسد که ما شعر یک شاعر حماسی بنگالی را می خوانیم. گرچه شاهنامه فردوسی به زبان های گوناگون جهان ترجمه شده، اما کار منیرالدّین یوسف نمونه بارز یکی از بهترین ترجمه های شاهنامه فردسی در جهان شمرده می شود. هدف از این نوشتار، معرّفی منیرالدّین یوسف، ادیب و مترجم بنگالی، و بررسی عملکرد او در ترجمه شاهنامه فردوسی است.
شگردهای ایهام اصطلاحات موسیقی در اشعار عصّار تبریزی و مقایسه آن با نظامی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر و موسیقی ارتباط دیرین و تنگاتنگی با یکدیگر دارند و معمولاً لازم و ملزوم همدیگر بوده اند. اگرچه در این روزگار، به خاطر گستردگی، هر کدام برای خود راهی پیدا کرده و به کمال رسیده اند، اما آن پیوند دیرینه هنوز پابرجاست و بدون همدیگر ناقص و ناتمام هستند. ایهام یکی از آرایه هایی است که در شعر تعدادی از شاعران نمود و برجستگی خاصی دارد و به دلیل کاربرد کلمات و جملات موهم ، سخنوران به آن عنایت ویژه ای داشته اند. این آرایه را می توان جزو ویژگی های سبکی آن شاعران محسوب کرد و اگر ایهام با اصطلاحات موسیقی درهم بیامیزد زیبایی ویژه ای پیدا می کند و بیشتر، خواننده را به اعجاب و ژرف اندیشی وا می دارد. عصّار تبریزی (792 ه ق) جزو معدود شاعرانی است که به خوبی از این شیوه، بهره برده است. در این پژ وهش، تمام اشعار مثنوی «مهر و مشتری» عصّار، منظومi خسرو و شیرین نظامی و غزلیات حافظ از دیدگاه ایهام موسیقایی مطالعه شد، و هر سه شاعر را با همدیگر مقایسه کردیم. عصّار در تعدادی زیادی از اصطلاحات ایهام موسیقایی با نظامی و حافظ اشتراک دارد و گاهی نیز از مواردی استفاده کرده است که نظامی و حافظ به آن اشاره ننموده اند ، اصطلاح «شهناز» از آن جمله است. می توان گفت که عصّار نیز در حوزه ایهام و ایهام موسیقایی همچون حافظ شاعری پرکار و صاحب سبک است و بیشتر از نظامی به این آرایه ادبی پرداخته است.
تحلیل سبک شناختی نشان دارهای ایدئولوژیک در همایون نامه عبدالرّزّاق دُنبلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همایون نامه ، متعلّق به عبدالرّزّاق بیگ دنبلی (1243-1176 ه .ق)، شاعر دربار فتحعلی شاه قاجار، منظومه ای شش هزار بیتی در گونه حماسه دینی، زیرگونه مختارنامه که قیام مختار را در قالب شعر حماسی روایت کرده است. سراینده اثر، ضمن تأثیرپذیری از شاهنامه فردوسی، به طور خاص، از حماسه سرای شاخص معاصر خود، فتحعلی خان صبا تأثیر پذیرفته است. در دوره نخست قاجار، مکتب بازگشت جریان غالب بر سبک شعر فارسی بوده است. در این جستار، با توجه به تعلّق دنبلی به حلقه شاعران دربار قاجار، نمودهای ایدئولوژیک گفتمان حاکم در همایون نامه به وسیله شناسایی نشان دارهای پر بسامد واکاوی شده است. نشان داری یک رابطه مفهومی واژگانی است که بار معنایی واژه های نشان دار را نسبت به دیگر واژه ها بررسی می کند، و از مهم ترین ابزارهای معنی شناسی برای درک فضای ایدئولوژیک حاکم بر کلام است. این پژوهش با شناسایی واژگان نشان دار در همایون نامه و طبقه بندی آنها در دو گروه ملی و مذهبی نشان داده است که واژه های ی با نشان داری های ملی و مذهبی، با بازنمایی تقابل بنیادهای ملّی و اساطیری با بنیادهای مذهبی، ایدئولوژی سیاسی غالب در دوران قاجار را تبلیغ کرده، و همسان سازی کلمات با مؤلفه های ملّی یا مذهبی در جایگاه های مختلف نیز به مشروعیت بخشی قدرت سیاسی در متن انجامیده است.
رده بندی فرمالیستی آیرونی در داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هیچ تعریفی قابلیت اشتمال بر تمام وجوه آیرونی را ندارد. از منظر این پژوهش، آیرونی ( Irony ) مستلزم حضور سه شخص است: آیرونیست ( Ironist )، قربانی، و ناظر آیرونی. آیرونیست با کلام یا با کنش خود به صورت آگاهانه (به قصد فریب) یا ناآگاهانه، به مدلولی اشاره می کند؛ ولی قربانی، عکس آن را برداشت می کند. ناظر آیرونی، کسی (اغلب خواننده ای) است که به برداشت نادرست قربانی، آگاهی دارد و به آن می خندد. در واقع، آیرونی قائم به دال هایی چندمدلولی (چندپهلوبودن جملات، چندمعنابودن کلمات، چنداستنباطی بودن کنش ها و موقعیت ها) است که برخی از مدلول های آن با یکدیگر در تضادند. روش پژوهش پیشِ رو تحلیلی-توصیفی و حوزه مطالعه آن، داستان های کودک است. هدف از این پژوهش، ریخت شناسی انواع آیرونی از منظر نوع رمزگان، جایگاه قربانی، بینامتنیت، شفافیت، و چگالی است. در همین راستا، این مقاله با رهیافتی صورتگرا در پی پاسخ به چگونگی شکل گیری آیرونی در داستان های کودک است.
بررسی و تحلیل غزل فاضل نظری، مطابق الگوی انسجام متن هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از غزل سرایان معاصر که شعرش در سال های اخیر مورد توجّه بوده، فاضل نظری است. او به عنوان شاعر «جریان ساز» دهه اخیر شناخته شده است. نظریه انسجام متن هالیدی ( Halliday ) که با همکاری رقیه حسن، تکامل یافت، متن ادبی را در سه محور انسجام دستوری، لغوی و منطقی (معنایی یا پیوندی) واکاوی می کند . در پژوهش حاضر، یکی از غزلیات شناخته شده فاضل نظری بر اساس معیارهای نظریه هالیدی و حسن، در دو محور عمودی و افقی، بررسی شده و پس از ارزیابی مؤلفه های این نظریه، و جستجوی مصادیق آن در شعر او، این نتایج به دست آمده است: غزل فاضل نظری به لحاظ التفات به عناصر انسجام دستوری و لغوی، ظرفیت بالایی دارد و تمام واژگان ابیات آن زنجیر وار به هم گره خورده است. تمام بیت های آن، از نظر انسجام منطقی نیز به شگردهای ایجاد انسجام، بر اساس نظریه هالیدی و حسن، توجّه نشان داده و غالب ابیات آن، بیش از یکی از معیارهای این نوع انسجام را دارا هستند. نظر به نظریه هالیدی و حسن، در غزل مورد نظر، می توان یکی از دلایل توجّه به شعر فاضل نظری را در دهه اخیر، انسجام متن در شعر او دانست.
معرّفی تحفهالغیب محمودبن حسین مشهدی؛ رساله ای در تصوّف از اوایل قرن دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربار عثمانی در زمان سلطان محمّد فاتح و فرزندش، سلطان بایزید دوم، از مراکز حامی زبان و ادب فارسی بود؛ به گونه ای که برخی ایرانیان با شنیدن اخبار امنیت و حمایت پادشاهان آن دیار، راه مهاجرت اختیار کردند. یکی از این افراد، صوفیی با نام محمودبن حسین موسوی مشهدی بود که بر اثر فتنه ها و ظلم های حادث شده در خراسانِ اواخر قرن نهم، ناگزیر به سوی دربار عثمانی روانه شد. او در قیصریه، با شیخ سیدعبیدالله تستری شیرازی ملاقات و دو سال و نیم در خانقاه او اقامت کرد. پس از آن، بدان نیت که به دربار سلطان بایزید دوم راه یابد و بنا به توصیه سیدعبیدالله، رساله ای در تصوّف با نام « تحفهالغیب » نوشت. این رساله، یک مقدّمه و چهار باب دارد و در آن، ابیات فارسی و عربی درخور توجّهی از شاعران مشهور و ناشناخته آمده است. در این مقاله، به شناسایی محمودبن حسین مشهدی و شیخ او، سیدعبیدالله، می پردازیم. پس از آن، ضمن تعیین حدود زمانی تألیف تحفهالغیب ، تنها نسخه خطی شناخته شده آن (محفوظ در کتابخانه ایاصوفیا، استانبول) را معرّفی می کنیم. در بخش معرّفی رسم الخط اثر با یکی از ویژگی های درخور توجّه آن، یعنی نقطه گذاری، آشنا می شویم. ضمناً موضوع این رساله و مشرب فکری نویسنده آن را از نظر می گذرانیم و در نهایت به سبک زبانی و وجه ادبی تحفهالغیب اشاره می کنیم.