کهن نامه ادب پارسی

کهن نامه ادب پارسی

کهن نامه ادب پارسی سال سیزدهم پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 35) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

درآمدی بر تقسیم کارِ طبقاتی به عنوان نمودی از مفهوم عدالت در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
پادشاه در معتقدات ایران باستان همواره دارای جایگاهی ویژه بوده و چنین تصور می شده که این مقام از سوی خداوند به وی تفویض شده است. بنابر همین اندیشه، عالم مادی تصویری زمینی از مینو است و همانگونه که خداوند نظم دهنده عالم هستی به شمار می رود پادشاه نیز به عنوان جانشین خدا بر روی زمین وظیفه نظم بخشیدن به گیتی را بر عهده دارد. حکومت بر اساس اشه و برقراری نظم کیهانی از مهم ترین و محوری ترین مفاهیم اندیشه فلسفی ایران باستان است که بارزترین تجلی اش در مفهوم «عدالت» بروز می یابد. از جنبه های مهم عدالت در این نظام اندیشه ای حفظ نظام طبقاتی و عمل کردن افراد هر طبقه بر اساس خویشکاری های تعریف شده برای اوست که با هدف اجتناب از بر هم خوردن نظم اجتماع پراهمیت تلقی می شود. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی نشان داده شد که تناسب بین طبقات اجتماعی که جلوه ای از آن در قوای روحانی انسانی نیز ظهور می یابد چگونه با مفهوم عدالت پیوند می یابد. در این باره اعطای لقب «عادل» به انوشیروان ساسانی که التزام ویژه ای به حفظ این نظام طبقاتی داشت محل تأمل خواهد بود. موردکاوی در متن شاهنامه فردوسی انجام گرفته است.
۲.

پیشنهادی برای طبقه بندی قالب های شعری ادب فارسی بر پایه نگرش پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
قالب های شعری در ادبیات کلاسیک فارسی را می توان در سه رده طبقه بندی کرد: 1. قالب های رسمی که برخوردار از واژگان بشکوه و آرایه های مَدرَسی و اوزان عروضی است و اغلب برای درباریان سروده شده است؛ 2. قالب های نیمه رسمی که هرچند شاعران بزرگ در آنها طبع آزمایی کرده و شاهکارهایی را آفریده اند، امّا اقبال دربار به آنها در مقایسه با قالب های رسمی کمتر بوده است؛ 3. قالب های غیررسمی که واژگانی ساده و آرایه هایی زودفهم و اوزانی هجایی دارند و برای توده های مردم گفته شده و معمولاً سرایندگانشان ناشناخته مانده اند. قالب های رسمی اغلب با اقبال و پاداش دربار روبه رو می شد؛ این اقبال گاهی به قالب های نیمه رسمی هم می رسید، امّا بهره قالب های غیررسمی، به دلیل مقبول نبودن در دربار، ماندن در ادبیات عامّه و راه نیافتن به ادبیات نوشتاری و رسمی بوده است. با غور در متون گذشتگان می توان دریافت که نگرش پیشینیان، این طبقه بندی را همچون قانونی نانوشته پذیرفته و بدان پایبند مانده بود. جستار حاضر به شیوه تحلیلی-توصیفی، این پیشنهاد را مطرح می کند که اشعار کلاسیک ادبیات فارسی را می توان بر پایه نگرش جاافتاده پیشینیان که آن هم با توجّه به اقبال دربار شکل گرفته بود، در طبقات سه گانه رسمی، نیمه رسمی و غیررسمی طبقه بندی کرد.
۳.

نسوی و اعتبار روایت های وی (ارزیابی جلوه های راوی کم اعتبار در برخی از روایت های نسوی از زندگی جلال الدین خوارزمشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۳۱
کتاب سیرت جلال الدین مینکبرنی، در زمره بااهمیت ترین و معتبرترین اسناد تاریخی دوره خوارزمشاهیان و مغولان است که شهاب الدین نسوی آن را با هدف صرف نگارش تاریخِ واقعی نوشته است. در این پژوهش با استناد به رویکرد روایت شناسی بلاغی و شاخص های نظریه «راوی نامعتبر» در آراء روایت شناسان بلاغی ازجمله ریمون کنان، جیمز فیلان و مارتین، اعتبار راوی اثر بررسی و صحت برخی از گزارش های تاریخی وی با استناد به «بررسی های متنی و بینامتنی» ارزیابی شده است. در بررسی های متنی نشانه های بی اعتباری و کم اعتباری راوی ذیل «ارزیابی اخلاقی وقایع و قضاوت آن ها، تناقض میان گفتارها و رفتار راوی، نشانه های زبانی و عاطفی، میزان دریافت پذیری راوی، و دانش محدود راوی» مشخص و در حوزه بینامتنی روایت های مورخ با متون تاریخی همدوره آن بررسی و «روایت های حذف شده، مختصر یا اشتباه» راوی تبیین شده اند. با تکیه بر نتایج پژوهش می توان گفت که به رغم اهمیت منحصربه فرد کتاب در ثبت روایت زندگی جلال الدین خوارزمشاه و حماسه گون نشان دادن زندگی وی در مواجه با غولان مغول، برخی جهت گیری های متناقض راوی در ترسیم شخصیت جلال الدین خوارزمشاه در طی روایت مخدوش و از اعتبار لازم ساقط است؛ به همین دلیل، مخاطب در مواجهه با جلال الدین خوارزمشاه وی را در برخی موارد شخصیتی متزلزل می یابد.
۴.

بررسی بن مایه های بهارانه در شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۵
بررسی موضوعات خاص در سبک های مختلف شعر، می تواند تطور آنها را با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هر دوره نشان دهد. یکی از این موضوعات بهارانه ها هستند. مسئله ی اصلی این پژوهش، بررسی و دسته بندی بن مایه های بهارانه در دوره های مختلف شعری است تا بتوان به این ترتیب، تطور یکی از انواع زنده ی شعر فارسی را تحلیل کرد. به این منظور، بن مایه ی حدود 174 بهارانه از دوره های مختلف شعر فارسی بررسی شده است. بهارانه های دوره ی اول، معمولا، وصف طبیعت بیرونی و نشان دهنده ی آیین های بهاری با هدف مدح است. بهار در دوره ی بعد، از شکل بیرونی خارج شد و شکل درونی و انفسی پیدا کرد؛ در دوره ی معاصر، بهارانه مفهومی کاملاً متفاوت دارد و با توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی برجسته شده است. در این دوره، به سبب اندیشه های ملی گرایانه و افتخار به رسوم ایرانی، همچنان بهارانه به شیوه های قبلی مرسوم است اما از سویی دیگر، به سبب شکست های پی درپی اجتماعی و روحیه ی مایوس برخی شاعران، بهارانه با اندوه درونی و حسرت گذشته همراه می شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بهارانه های ادب فارسی را می توان از منظر بن مایه های موجود در آنها تقسیم بندی و آنها را در سه دسته ی بیرونی، درونی و نوستالوژیک دسته بندی کرد.
۵.

تحلیل تطبیقی نقش سی مرغ در اساطیر ایران با نقش عقاب و ققنوس در اساطیردیگر تمدن های باستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
سیمرغ در اساطیر ایرانپرنده ای مرتبط با آسمان و خورشید است که بیانگر اهمّیّت ویژهآسمان و خورشید در اندیشه و زندگی ایرانیان است و از این رو گاهی سیمای ایزدی به خود می گیرد. به دلیل اهمّیّت نقش خورشید و آسمان در زندگی بشری و باورها و اعتقادات آنها، در دیگر تمدن ها نیز پرندگانی دیگر مانند ققنوس و عقاب و حواصیل، کارویژه سیمرغ را در اسطوره ها ایفا می کنند. در این جستار، به بررسی تطبیقینقش برخی از پرندگان در اساطیرتمدن هایی چون ای ران،ی ونان، چین، مصر، آمریکا و بعض ی از تمدّن ه ای مشه ور، ب ه منظ ور شناخت وجوه مشترک آنها، پرداخته شده است. شاخص ترین وج ه مشترک سیمرغ و پرندگان مشابه آن، نوزایی و حیاتبخشی و عامل پیوند میان زمین و آسمان یا عالم مادّی با عال م علوی ب وده و مردمان سرزمین های مختلف، ب ه هنگ ام روی اروی ی ب ا مشکلات، برای ب رط رف شدن دشواری ها، به آنها پناه می برده اند.
۶.

گمانه زنی هایی در باب مادر ضحاک در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۱۵۴
ضحاک در شاهنامه با راهنمایی های ابلیس کارویژه های اهریمنی چون کشتن پدر، گوشت خواری، انسان اوباری و جهان آشوبی را تحقق می بخشد. این ابلیس در چارچوب تفسیر برون گرایانه از اسطوره با قراینی، مادر ضحاک است. در روایت شاهنامه، کنش های انسانی او، بازتاب توطئه ای خانگی همراه با پسر علیه همسر است. در نمود اساطیری و متون دینی زرتشتی، مادر ضحاک «اودگ» است که با کنش های ابلیسِ همراه ضحاک در شاهنامه همخوان است. به لحاظ تاریخِ اجتماعی نیز حکومت ضحاک بازتاب حکومت های مادرسالاری است که قدرت در دستان مادر است. در این قبایل، مادر (ابلیس) شاه کهن (مرداس) را به کمک شاه جوان (ضحاک) می کشد و برای باروری زمین کشاورزی خون او را بر زمین می ریزد (کشته شدن مرداس در بوستان). به لحاظ تاریخی نیز طبق نظر قاطبه محققان ضحاک یادآور هجوم اقوام غربی ایران است. گویا حکومت ضحاک و ابلیس (مادرش) بازتاب یکی از هجوم های گسترده اقوام غربی به مرزهای ایران است که از مرزهای باختری تا بلخ امتداد داشته است. داستان ضحاک در شاهنامه به نوعی بازتاب دهنده هجمه ملکه سمیرامیس در دوران حکومت پسرش است که با کشتن یا برکناری همسرش محقق شده است. در این مقاله تلاش بر این است که مشروحاً و با روش تحلیلی-تطبیقی چهره مادر ضحاک نمایان گردد.
۷.

تصحیح چند خطا و لغزش در دانش نامه حکیم میسری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۹۹
پس از تصحیح و چاپ دانشنامه حکیم میسری در سال 1366 به اهتمام دکتر برات زنجانی، این اثر، چندبار دیگر تجدید چاپ شده است. با وجود اینکه متن، تک نسخه ای است و گاه مصحح، حاشیه های متن را به عنوان نسخه بدل در نظر گرفته است، متن حاضر از گزندِ آسیب های تصحیحی و تحریفی به دور نمانده است. در این جستار، تلاش شده است با استفاده از منابع جانبی و به کارگیری آن، کاستی ها و نابسامانی های موجود در تصحیح دانشنامه حکیم میسری در دو قالب کلّیِ «تصحیف و تحریف» و «بدخوانی نسخه» مشخّص شود. لذا، برای بررسی دقیق تر، از منابع طبّی معتبر استفاده شده است. بر این اساس، نویسندگان این جستار، پیشنهادهایی برای بازنگری در بخش هایی از تصحیح دانشنامه حکیم میسری ارائه می دهند و امید است حاصل این پژوهش ‑که گامی برای غنایِ مطالعاتِ متون طبّی قدیم است‑ پژوهندگان را در حلّ وفصل پاره ای از دشواری ها و تعقیدهای متن یاری دهد.
۸.

کیهان باوری و اشاراتی به فرهنگ عامه و احکام کیفریِ ایران باستان در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
حماسه ملّی ایران در برگیرنده باورها و سنّت های دینی و اجتماعی روزگاران کهن تری است که بستر وقوعِ حوادثِ داستانیِ آن بوده و به طورِ استطرادی در ضمنِ بیانِ داستان ها مطرح شده است. از جمله اعتقاد به تأثیرِ ستارگان و صور فلکی در ظهورِ رویدادها که به نوعی دنیای مادی را به عالم ماوراءالطبیعه پیوند می دهد. همچنین توسّل به نیروهای فراطبیعی نظیر سحر و جادو راهی بود تا آدمی به کمکِ آن بر عجز خویش در برابر مقدرّات فایق آید. برخی از شعایر و مناسک آیینی مزدیسنا در این اثر جلوه گر شده است که جزوی از فرهنگ و معتقداتِ عامه آن روزگار به شمار می آید. احکامِ کیفری و شیوه های رایج مجازات ها در آن دوران، مقوله دیگری است که به عنوان رفتاری اجتماعی با این اثر ادبی و حماسی پیوند خورده است. در این مقاله که به شیوه کتابخانه ای فراهم آمده، موضوعات مطرح شده در حدّ امکان مورد بحث قرار گرفته است.
۹.

معمای خیام (دلایلی تازه برای اثبات یکی بودن خیام فیلسوف و دانشمند با شاعر رباعیات)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
یکی از اصلی ترین ابهام ها در کارنامه خیام پژوهی، انتساب یا عدم انتساب رباعیات به این فیلسوف نیشابوری ست. از نظر مخالفانِ انتساب رباعیات به خیام، یکی دانستن سراینده آنها با خیام فیلسوفِ متدیّن، اجتماع نقیضین و محال است. نتیجه چنین باوری ادعای وجود دو خیام و ایجاد تقابل (فیلسوفی عقلانی و شاعری عشرت طلب) میان آنهاست؛ در یک طرف فیلسوفی فرزانه قرار دارد که تمام عمر در مفاهیم فلسفی مستغرق است و در طرف دیگر شاعری که جز عیاشی سودایی ندارد.اما این تقابل در برخورد با آثار خیام و گزارش های به جای مانده درباره خیام تاب مقاومت ندارد، زیرا نه تنها در آثار خیام و گزارش هم روزگارانش نکته هایی چون بودن در میان مجلسِ عشرت و اشاره به بی غرض بودن آفرینش دیده می شود که تصویر ایده آل فیلسوفِ متدینِ خردگرا را آلوده می سازد، بلکه در محتوا و ساختار رباعیات نیز عقلانیتی حضور دارد که انتساب آنها را به یک شاعر عشرت طلب ناممکن می سازد. وجود این تناقض ها در دو سوی تقابل مذکور تقابل ساخته شده را از درون فرو می ریزد و با نفی شاعران مجعول، احتمال انتساب رباعیات به خیام را افزایش می دهد.
۱۰.

بررسی آوایی زبان عطّار در مختارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
زبان عطّار سرشار است از ویژگی های تمایزبخش صرفی، نحوی و آوایی. این ویژگی ها با انتشار ویراست شفیعی کدکنی از منطق الطیر و دیگر مثنوی های عطّار بیشتر پیش چشم آمد؛ امّا در این میان توجّه بایسته ای به مختارنامه نشد. مختارنامه مجموعه رباعی های عطّار است که در پنجاه فصل فراهم آمده است. با توجّه به کهنگی اثر، بررسی زبان آن اهمّیت خاصّی دارد و بر پایه آن می توان به برخی از مسائل زبانی شعر عطّار پاسخ هایی مبتنی بر داده های آوایی داد و نیز پاره ای از اشکالات متن را برطرف کرد. داده های برآمده از مقاله حاضر را می توان با داده های حاصل از بررسی دیگر سروده های عطّار مقایسه کرد و تصوّر موجود را از ویژگی های سبکی و زبانی این شاعر دقیق تر ساخت. از دست آوردهای این پژوهش تشخیص لغت نگاهی با یای معروف و نیز تمایز آوایی تو به معنای تا و لایه از تو به معنای ضمیر دوم شخص مفرد است که با دقّت در قافیه بندی های مختارنامه میسّر شده است. با توجّه به وزن رباعی های عطّار نیز مشخّص شد که بر خلاف برخی از واژه ها که به صورت مخفّف نیز به کار می رفته اند، برخی از واژه ها تنها به صورت کامل کاربرد داشته اند، مانند صورت امری گشای که در متن به صورت گشا آمده است و باید اصلاح شود.
۱۱.

کهن الگوی «نجات مرد به وسیله زن» و ردّپای آن در روایات غنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
یکی از کهن الگوهایی که در بسیاری از داستان های غنایی وجود دارد، کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن است. چه در روایات عاشقانه ای که قهرمان آن ها شخصیت مرد است، چه آن هایی که قهرمانشان شخصیت زن است، می توان نشانه هایی از این وضعیت کهن الگویی را مشاهده کرد. در این کهن الگو شخصیت زن داستان به یاری شخصیت مرد می شتابد و او را از مرگ یا درماندگی اش نجات می دهد. در این پژوهش به بررسی این کهن الگو در روایاتِ منظومِ غناییِ «زال و رودابه»، «بیژن و منیژه»، «خیر و دختر چوپان»، «افسانه گفتن سبزپوش بهشتی در پیش بهرام گور»، «یوسف و زلیخا» و «جم و گل» پرداخته شده است و داده های آن با رویکرد نقد کهن الگویی نقد و بررسی شده اند و به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش یافته اند. یافته های به دست آمده نشان می دهد که علاوه بر این که کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن در قصّه های کهن وجود دارد، در بسیاری از متون غنایی امروزی نیز وجود دارد و وضعیتی کهن الگویی است که برخی از روایات براساس آن شکل گرفته اند. عشق در نگاه اوّل، پرهیزه شکنی، دیوآسایی، سفر قهرمان و رسیدن به فردیّت، مؤلفه های اصلی کهن الگوی نجات مرد به وسیله زن اند که در روایاتِ متأثر از این وضعیت کهن الگویی وجود دارند.
۱۲.

تأثیر متون صوفیانه فارسی بر تفسیر ثمانیه خواجه محمد پارسا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
خواجه محمّد پارسا (م: 822 ه .ق)، از مشایخ فرقه نقشبندیه و صوفیانِ نامدار عصر تیموری و صاحب تألیفات متعدّدی در حوزه تصوّف و تفسیر قرآن است. یکی از آثار وی، تفسیر ثمانیه، تفسیر هشت سوره کوتاه جزء سی ام قرآن است. وی در این اثر، همچون دیگر مکتوبات خویش، از آثار عربی و فارسی پیش از خود بسیار بهره گرفته و گاه به مآخذ خود اشاره کرده و در موارد متعدّدی اشاره نکرده است. مسئله اساسی این مقاله آن است که آیا تمامی بخش های فارسی این اثر، حاصل ذهن و قلم خواجه پارساست یا بخش هایی از آن برگرفته از آثار متقدّمان است و نویسنده به منابع خود اشاره نکرده است؟ با بررسی بخش های فارسی کتاب، این نکته مشخّص می شود که شماری از این مطالب، برگرفته از آثاری چون شرح تعرّف، کیمیای سعادت، مرصادالعباد و مصباح الهدایه است که مؤلّف بی آنکه نامی از صاحبان آن آثار ببَرد، بخش هایی از آن ها را ذکر کرده است. این نکته موجب می شود تا خواننده در تحلیل محتوایی و زبانی این اثر کمتر به خطا بیفتد و مبنای بررسی های خویش را بر این بخش ها بنیان نگذارد.
۱۳.

استقلال سیاسی و اقتصادی خاندان رستم و نقضی بر نظریه گفتمان «استبداد شرقی»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۲
«استبداد شرقی» یکی از مهم ترین رویکردها و نظریه هایی است که تا کنون برخی از اندیش مندان غربی، از دریچه ی آن به روی دادهای اسطوره ای، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در شرق، نگریسته اند. براساس این نظریه ، دولت، یا حکومت، در جوامع آسیایی، به دلیلِ عوامل جغرافیایی، کم آبی و پراکندگی روستاها، به مثابه ی یک نهاد بى رقیب سیاسى با حذف همه ی ساخت ها و نهادهای اجتماعى، از جمله اشرافِ مستقل، به صورت نیرویی قدرت مندتر از جامعه درآمده، است؛ اما، اقداماتِ خاندانِ رستم در شاهنامه که احتمالاً بازتابی از تجسمِ کوشش و تلاشِ طبقه ی اشراف اشکانی است، مؤیِّد این مسئله است که این خاندان، با بهره مندی از پایگاهِ قدرتمندِ سیاسی و اقتصادی شان، نقشِ مؤثری را در تحدید و توزیع قدرت داشتند؛ در واقع، یافته های پژوهش نشان می دهد که خاندانِ رستم با تعیین ِپادشاه در مواقع حساس و یاری رساندن به شاهان با ارتشِ مستقل و مجهز، از استقلالِ سیاسی و همچنین با پرداختن به امور مستقلِ بازرگانی و دهقانی و کسب ثروتِ فراوان از روش های مختلف مانند غنایمِ جنگی و...، از استقلال اقتصادی نیز برخوردار بودند.
۱۴.

صکوک الدلیل: حماسه ای مضحک به تقلید از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۰
ابوالحسن یغمای جندقی از شاعران عصر قاجار است که مفاسد روزگار خود را با طنز به نقد کشیده است. از شگردهای او نقیضه پردازی از شاعران پیشین سبک خراسانی و عراقی است. مثنوی «صکوک الدلیل» منظومه ای564 بیتی در هجو یکی از همعصران اوست که شاعر در سرایش آن به شاهنامه فردوسی نظر دارد. این مقاله براساس مؤلفه های حماسه مضحک به مطالعه شکل، ساختار و درون مایه «صکوک الدلیل» می پردازد و آن را با انواعی چون نقیضه و بورلسک مقایسه می کند. یغما با بهره گیری از روش نقیضه پردازی می کوشد در اشعارش خلاقیت را جایگزین تقلید نماید. او در این کار تا حدودی موفق بوده است؛ اما گاه تغییر آهنگ از لحن حماسی به لحن تعلیمی و تلفیق آن دو با هم این منظومه را از یکپارچگی سبکی به دور ساخته است.
۱۵.

تحلیل عرفانی اسطوره مانوی سفر هرمزدبغ به سرزمین تاریکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
خوانش عرفانی از متون اساطیری و تحلیل اسطوره شناختی از متون عرفانی، روش های نوینی از نقد است که در گفتگوی میان این دو حوزه ، به کشف خویشاوندی ها، تفاوت ها و گفتمان مشترک و چند جانبه ای دست می زند. از سویی، در نقد اسطوره شناسی که بوسیله ی جوزف کمبل مطرح شده، الگویی از سفر قهرمان در روایت های اساطیری اقوام مختلف، به شکلی یکسان طرح گردیده است که بنا بر مفروضات این پژوهش، این الگو در ماهیت خود نیز همسانی بسیاری با سفر سالک در متون عرفانی دارد و در حقیقت، با واکاوی متون عرفانی و متون اساطیری می توانیم مراحل گُذار سالک طریقت را با الگوی سفر قهرمان در خویشاوندی آشکار بیابیم. ازاین رو، این جُستار با روش توصیفی - تحلیلی، به واکاوی نسبت میان سفر عرفانی و سفر قهرمان در اسطوره ی آفرینش مانوی و روایت سفر هُرمزدبغ به سرزمین تاریکی می پردازد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اسطوره سفر هرمزدبغ به سرزمین تاریکی از همان الگویی تبعیت می کند که در مراحل سه گانه ی "دعوت، تشرف و بازگشت" تحت عنوان الگوی سفر قهرمان کمبل طرح شده است، و خویشاوندی عمیقی با مراحل سفر سالک در متون عرفانی و مقامات طریقت دارد، از این رو می توان با توجه به الگوی یادشده، این سفر را از نوع سفر سالک دانست.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶