تحلیل عرفانی اسطوره مانوی سفر هرمزدبغ به سرزمین تاریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
خوانش عرفانی از متون اساطیری و تحلیل اسطوره شناختی از متون عرفانی، روش های نوینی از نقد است که در گفتگوی میان این دو حوزه ، به کشف خویشاوندی ها، تفاوت ها و گفتمان مشترک و چند جانبه ای دست می زند. از سویی، در نقد اسطوره شناسی که بوسیله ی جوزف کمبل مطرح شده، الگویی از سفر قهرمان در روایت های اساطیری اقوام مختلف، به شکلی یکسان طرح گردیده است که بنا بر مفروضات این پژوهش، این الگو در ماهیت خود نیز همسانی بسیاری با سفر سالک در متون عرفانی دارد و در حقیقت، با واکاوی متون عرفانی و متون اساطیری می توانیم مراحل گُذار سالک طریقت را با الگوی سفر قهرمان در خویشاوندی آشکار بیابیم. ازاین رو، این جُستار با روش توصیفی - تحلیلی، به واکاوی نسبت میان سفر عرفانی و سفر قهرمان در اسطوره ی آفرینش مانوی و روایت سفر هُرمزدبغ به سرزمین تاریکی می پردازد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اسطوره سفر هرمزدبغ به سرزمین تاریکی از همان الگویی تبعیت می کند که در مراحل سه گانه ی "دعوت، تشرف و بازگشت" تحت عنوان الگوی سفر قهرمان کمبل طرح شده است، و خویشاوندی عمیقی با مراحل سفر سالک در متون عرفانی و مقامات طریقت دارد، از این رو می توان با توجه به الگوی یادشده، این سفر را از نوع سفر سالک دانست.