در سال های اخیر و با توجه به ظهور اندیشه های جدید همچون رویکرد نوین مدیریت عمومی، جوامع و اقتصادهای دانش بنیان و جهانی شدن؛ مفاهیم کارایی، اثربخشی و پاسخ گویی در بخش عمومی، توجه بیشتری را به خود معطوف کرده اند. آموزش عالی ایران نیز مستثنا از این تحولات نبوده است و سعی در تغییر رویکرد خود در جهت تجاری سازی فعالیت های دانشگاه و همخوانی بیشتر با تغییرات محیطی داشته است. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی همگرایی حکمرانی دانشگاهی و کنش های شبه تجاری در آموزش عالی ایران بوده است. به منظور دستیابی به این هدف رویکرد ترکیبی- متوالی مدنظر قرار گرفت، در مرحله کیفی پژوهش، با مرور اسناد و پژوهش های موجود و در ادامه انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با 9 نفر از خبرگان آموزش عالی به صورت هدفمند و تا مرحله اشباع نظری، شاخص های حکمرانی شبه تجاری (بازار گرا)، در مدلی شامل چهار بعد: زمینه ای، مالی، علمی و سازمانی، شناسایی شدند. در گام بعد، به منظور اجرای تحلیل عاملی تأییدی، این شاخص ها، در اختیار مشارکت کنندگان بخش کمی پژوهش قرار گرفت. شاخص های نکوئی برازش نشان از تأیید مدل پژوهش داشت و مقایسه میانگین نمونه و میانگین مفروض با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، حاکی از عدم همگرایی حکمرانی دانشگاهی در آموزش عالی ایران با رویکرد شبه تجاری مصرح در اسناد بالادستی آموزش عالی ایران داشت.