آموزش محیط زیست و توسعه پایدار
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال دهم بهار 1401 شماره 3 (پیاپی 25) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف کاوش پیشایندها و پسایندهای دانشگاه پایدار و دوستدار محیط زیست با بهره گیری از رویکردی آمیخته انجام پذیرفت. این پژوهش، در زمره پژوهش های اکتشافی، کاربردی و در رهیافت قیاسی استقرایی (آمیخته) قرار دارد. جامعه آماری پژوهش را پانزده نفر از صاحب نظران، خبرگان و اساتید آموزش عالی و کارشناسان محیط زیست فعال در دانشگاه ها، تشکیل می دهند. جهت گردآوری اطلاعات در بخش کیفی پژوهش از مصاحبه عمیق (نیمه ساختاریافته) و در بخش کمی نیز از پرسش نامه محقق ساخته ای استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید گردید. در بخش کیفی، داده های به دست آمده از مصاحبه با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی و روش تحلیل مضمون تحلیل شد. همچنین، در بخش کمی پژوهش، با استفاده از فن دلفی فازی، پیشایندها و پسایندهای استخراجی تأیید و اولویت بندی شدند. یافته های پژوهش حاکی از استخراج 7 پیشایند و 7 پسایند بود که از میان پیشایندها به ترتیب وجود بسترهای حمایتی، قانونی و سیاست گذاری پایدار؛ سازمان دهی الزامات ایدئولوژیک، ساختاری، محیطی، کارکردی، مدیریتی و ارزیابی پایدار و وجود بستر حمایتی دولتی و نظام تأمین مالی پایدار و از میان پسایندها نیز نظام آموزشی پایدار؛ نظام پژوهشی پایدار و همراهی جامعه با دانشگاه ها در حل مسائل محیط زیست دارای بالاترین اولویت بودند.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اعتباربخشی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه واکاوی تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و اعتبار یابی آن از نگاه متخصصان است. روش پژوهش بخش اول، کیفی از نوع تحلیل محتوای استقرایی است. جامعه تحلیلی، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است که به طور هدفمند، بر اساس اهداف پژوهش گزاره های ناظر بر ارتباط تربیت محیط زیستی استخراج، دسته بندی، کدگذاری و با استفاده از روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. روش پژوهش در بخش دوم روش دلفی است. جامعه موردمطالعه این بخش، اعضاء هیات علمی دانشگاه های علوم تربیتی بودند که نهایتاً ده نفر به طور هدفمند با توجه به آثارشان در دو حوزه تربیت محیط زیستی و سند تحول بنیادین و علاقه مندی شان به شرکت در مطالعه انتخاب شدند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل مضمون، تربیت محیط زیستی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از دو زاویه نظری و عملی موردتوجه قرارگرفته است. در حوزه نظری مضمون فراگیر احصاء شده، احیاء معرفت شناختی متافیزیک محیط زیستی است که با سه مضمون پیش سازمان دهنده توحید محوری (با 9 مضمون پایه)، معاد محوری با (با 3 مضمون پایه) و انسان محوری (با 5 مضمون پایه) موردتوجه قرارگرفته است. در حوزه عملی مضمون فراگیر احصاء شده، شایستگی های محیط زیستی است که با سه مضمون پیش سازمان دهنده بعد شناختی (با 6 مضمون پایه)، عاطفی (با سه مضمون پایه) و رفتاری (با 13 مضمون پایه) موردتوجه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از قضاوت متخصصان حاکی از این است که متخصصان مضامین احصاء شده در دو بعد نظری و عملی را مورد تأیید قرار دادند. در بخش نظری بیشترین توافق متخصصان بر روی مضامین بعد انسان محوری و در بخش عملی بیشترین توافق متخصصان بر روی مضامین بعد شناختی است.
مقایسه اثربخشی الگوهای توضیحی و پنج مرحله ای بایبی بر فرایند یادگیری- یادداری آموزش محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز مفهوم آموزش تغییر بسیاری یافته و ضرورت تحول در فرایند فعالیت های آموزشی احساس می گردد. بروز فزاینده مسائل زیست محیطی و درک جای خالی آموزش محیط زیست در جامعه باعث شده تا آموزش اثربخش آن در فضاهای آموزشی مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش، در پی یافتن الگویی کارآمدتر برای دستیابی دانش آموزان به یادگیری و یادداری مبحث چرخه کربن از بین رویکردهای آموزشی موجود بوده و با توجه به اهمیت تفکر در فرایند آموزش، از دو الگوی توضیحی و پنج مرحله ای بایبی استفاده نموده و اثربخشی آنها بر یادگیری- یادداری مبحث چرخه کربن موجود در کتاب علوم تجربی سال نهم با یکدیگر مقایسه گردیده است. این پژوهش به روش شبه آزمایشی انجام شده است. حجم نمونه ۶۰ نفر از دانش آموزان دختر کلاس نهم یکی از مدارس دولتی آموزش و پرورش ملارد بوده که به دو گروه تقسیم شدند و برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. روش گردآوری داده ها یک آزمون محقق ساخته بوده که روایی و پایایی آن تأیید شد. در این پژوهش با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف، نرمال بودن توزیع نمرات سنجیده شد و از آزمون های t گروه های مستقل و وابسته برای بررسی فرضیه های تحقیق استفاده شد. بر اساس نتایج مشخص گردید که هر دو الگوی تدریس باعث افزایش یادگیری و یادداری در فراگیران شده است ولی طراحی آموزشی با الگوی پنج مرحله ای بایبی بر یادداری فراگیران به شکل معناداری مؤثرتر از الگوی توضیحی بوده است.
ارائه مدل نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل نقش نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و در گروه مطالعات آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی و کمی) قرار می گیرد. روش انجام پژوهش در بخش کیفی به روش تحلیل محتوا و در بخش کمی، توصیفی از نوع پیمایشی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 38 نفر از صاحب نظران و متخصصان نظام آموزش و پرورش، مسئولان واحد آموزش کمیسیون ملی یونسکو و شورای عالی آموزش و پرورش بودند که به صورت هدفمند به روش متوالی از نوع گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در مرحله کمی شامل ۴۴۰ نفر از مدیران، کارشناسان مسئول و کارشناسان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 205 نفر محاسبه شد. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای برحسب پست سازمانی صورت گرفت. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی، پرسش نامه محقق ساخته بود. برای حصول اطمینان از کیفیت یافته های کیفی، معیار مقبولیت مدنظر قرار گرفت. به این صورت که بازخورد مشارکت کنندگان در پژوهش اعمال گردید. همچنین، به منظور اعتباربخشی یافته ها از روش کثرت گرایی در پژوهشگر استفاده گردید. در بخش کمی، روایی صوری و محتوایی پرسش نامه بر اساس بررسی و قضاوت صاحب نظران و روایی سازه پرسش نامه با استفاده از آزمون تحلیل عاملی بررسی و تأیید شد. پایایی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، بررسی و تأیید شد به گونه ای که پایایی تمام متغیرهای اصلی بیشتر از مقدار معیار 70/0 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج پژوهش، حاکی از وجود 38 مؤلفه دارای نقش در نظام آموزش و پرورش در توسعه پایدار با رویکرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بود. 29 مؤلفه آن در چهار بعد فرهنگی، اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی مستخرج از تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده و 9 مؤلفه حاصل از تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بود. نتیجه حاصل از بررسی معادلات ساختاری نشان از ارتباط معنادار بین ابعاد مدل داشت.
تأثیر آموزش به روش کلاس درس معکوس بر سواد آبی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش کاربردی، بررسی تأثیر آموزش به روش کلاس درس معکوس بر سواد آبی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی بود. این پژوهش از نظر روش اجرا به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدایی یکی از مدارس دخترانه شهر خمین در سال تحصیلی 1400-1401 بوده است. به منظور انتخاب نمونه موردمطالعه این پژوهش، 60 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) 30 نفره تقسیم بندی شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته سواد آبی بود که پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوایی آن با روش لاوشه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش به روش کلاس درس معکوس بر سواد آبی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی و ابعاد شناختی، نگرشی و رفتاری آن تأثیرمثبت و معناداری داشته است(در سطح 01/0). بنا بر یافته های به دست آمده، نتیجه گرفته شد که کلاس درس معکوس می تواند یکی از رویکردهای مؤثر آموزش برای ارتقای سواد آبی دانش آموزان باشد.
تحلیل محتوای میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروند بوم شناختی در کتب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهروند بوم شناختی به عنوان یک نوع شهروندی نوظهور، به معنای مسئولیت های خاص انسان برای محافظت از بوم و محیط زیست است به طریقی که فرد به فراتر از منافع محدود خود بیندیشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای میزان توجه به مؤلفه های تربیت شهروند بوم شناختی در کتب مطالعات اجتماعی دوره متوسطه اول است. برای رسیدن به این هدف روش تحلیل محتوا به کاربرده شده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی مانند فراوانی و درصدگیری و برای ارائه داده ها از جداول فراوانی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان دادند که در کتب تعلیمات اجتماعی دوره متوسطه اول جمعاً 63 مورد به تربیت شهروند بوم شناختی توجه شده است که از این تعداد 21 مورد (33/33%) به معرفت و دانش بوم شناختی، 19 مورد به (15.30%) به باور و نگرش بوم شناختی و 23 مورد (50/36%) به رفتار بوم شناختی پرداخته شده است. کمترین فراوانی به تسهیم دانش بوم شناختی در پایه های هفتم و هشتم دوره اول متوسطه (0.00) بود و بیشترین درصد فراوانی به رفتارهای محیط زیستی شخصی در پایه هفتم متوسطه اول (44/44%) و احساس مسئولیت در برابر طبیعت و عناصر آن در پایه نهم متوسطه اول (44/44%) بود. با تأمّل در باب این یافته ها می توان گفت که مؤلفه های بسیاری در همه ابعاد تربیت شهروند بوم شناختی مورد کم توجهی قرارگرفته شده است. پیشنهاد می شود با توجه به بحران های موجود در حیطه بوم زیست انسان و نقش برنامه های درسی در رفع این بحران ها، توجه به تربیت بوم شناختی بیش ازپیش موردتوجه مسئولین و سیاست گذاران آموزشی واقع شود.
طراحی و تببین مدل مدیریت منابع انسانی سبز و تأثیر آن بر عملکرد محیطی (مورد مطالعه: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دست یابی به سیر تکاملی در راستای توسعه پایدار، بسیاری از سازمان ها درصدد به کارگیری سیستم مدیریت محیطی هستند. لذا استقرار نظام های مدیریتی همچون نظام مدیریت محیط زیستی و منابع انسانی سبز می تواند جهت نیل به این مهم مؤثر باشد. هدف این مطالعه طراحی مدل مدیریت منابع انسانی سبز و تعیین شاخص ها و مؤلفه های مدیریت منابع انسانی سبز می باشد. برای رسیدن به این هدف در ابتدا در بخش کیفی، با استفاده از روش دلفی پرسش نامه اولیه ای تهیه و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان شامل اساتید رشته مدیریت و محیط زیست و متخصصان منابع انسانی در شهرداری مشهد به شیوه گلوله برفی صورت پذیرفت که بعد از انجام سه مرحله مؤلفه های مدیریت منابع انسانی سبز شناسایی گردید. در بخش کمی محقق با استفاده از داده های شناسایی شده از مراحل دلفی که توسط خبرگان احصاء شده بود پرسش نامه ای محقق ساخته را که پایایی و روایی آن به روش روایی سازه انجام شده را بین کارکنان شهرداری با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر جهت نظرسنجی توزیع نمود که با آزمون فرضیه ها از طریق معادلات ساختاری و نرم افزار استاتا نسخه 12 نتایج زیر حاصل گردید: از بین هشت قابلیت مدیریت سبز منابع انسانی سازمان، دو شاخص توسعه آموزش و توانمندسازی کارکنان و شاخص توسعه مشارکت کارکنان از معنی داری آماری لازم برخوردار نبوده اند؛ اما شش شاخص دیگر توانسته اند در حد بالا و قابل قبولی بر عملکرد محیطی شهرداری مشهد اثرگذاری داشته باشند که طبق ضرایب استاندارد برآورد شده، به ترتیب شاخص توسعه ساماندهی سبز و بعد از آن توسعه فرهنگ سبز سازمانی می توانند بیشترین اثرگذاری را از ناحیه مدیریت سبز منابع انسانی بر عملکرد محیطی شهرداری مشهد داشته باشند و سپس شاخص های توسعه نظارت و ارزیابی سبز، توسعه روابط مدیریتی، توسعه پاداش و جبران خدمات سبز و توسعه انتخاب و گزینش سبز بیشترین اثرگذاری را بر عملکرد محیطی داشتند.
شناسایی و اولویت بندی چالش ها و راهکارهای عملی رفتار محیط زیستی گلخانه داران خیار دهستان طارند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی چالش ها و راهکارهای رفتار محیط زیستی 120 گلخانه دار خیار دهستان طارند با بهره گیری از تکنیک دلفی در طی دو مرحله به اجرا درآمده است. یافته ها نشان داده است که استفاده بی رویه از نهاده های شیمیایی به عنوان مهم ترین چالش رفتار محیط زیستی گلخانه داران شناخته شده است و مواردی چون استفاده از پوشش های پلاستیکی یک بارمصرف؛ دفع غیربهداشتی و بازیافت نامناسب پسماند؛ و استفاده از گازوئیل برای گرمایش گلخانه به ترتیب در جایگاه های بعدی از این نظر قرار گرفتند. به علاوه نتایج نشان داده است که برای مقابله با این چالش ها، در ابتدا بایستی در جهت تبیین خطرات کاربرد نهاده های شیمیایی؛ معرفی نهاده های جایگزین سازگار با محیط زیست؛ آموزش و ترغیب به تفکیک، بازیافت و دفع بهداشتی پسماند؛ و آموزش و تشویق به استفاده از انرژی خورشیدی و دیگر انرژی های پاک گام برداشت. در گام بعدی، یعنی بعد از ارتقای سطح آگاهی محیط زیستی گلخانه داران، برای اجرایی شدن آموزش های ارائه شده بایستی مواردی چون حمایت های مالی و اعتباری؛ تسهیل دسترسی به نهاده ها، تجهیزات و فناوری های سازگار با محیط زیست؛ و وضع قوانین محیط زیستی در کانون توجه سیاستمداران و متولیان امر قرار گیرد.
ارائه راهکارهای بهبود عملکرد رسانه های محلی در بحران های محیط زیستی (مورد مطالعه: بحران ریزگردهای استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های محلی، نقش بی بدیلی در مدیریت بحران ها از جمله بحران های محیط زیستی دارند. در کشور ما، استان خوزستان سال هاست که با بحران ریزگردها روبروست ولی رسانه های محلی در این بحران عملکرد مناسبی نداشته اند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بهبود عملکرد رسانه های محلی استان در قبال بحران محیط زیستی ریزگردها انجام شده است. بدین ترتیب پژوهش حاضر جهت دستیابی به این راهکارها طراحی شد و برای جمع آوری اطلاعات روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصین حوزه رسانه، بحران و محیط زیست بود که از طریق نمونه گیری هدفمند، 12 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه انجام گرفت. با تحلیل داده ها از طریق روش تحلیل مضمون، 36 راهکار در قالب هشت دسته کلی شامل اطلاع رسانی، نیروی انسانی، سیاست گذاری، آموزش و فرهنگ سازی، تقویت مشارکت عمومی، مطالبه گری و پاسخ طلبی، آگاه سازی و هشداردهی و تعامل با سازمان های متولی مدیریت بحران ارائه شد. رسانه های محلی با استفاده از این راهکارها، می توانند عملکرد خود در بحران های محیط زیستی را بهبود بخشند.
تحلیل رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی و رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی، تحلیل رابطه بین ویژگی های جمعیت شناختی و رفتار زیست محیطی زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود بود. جامعه آماری تحقیق 1288 نفر از زنان روستایی حوضه آبخیز هلیل رود شهرستان جیرفت بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 297 نفر به دست آمد و روش نمونه گیری، طبقه ای تناسبی بود. ابزار تحقیق پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی پرسش نامه از طریق نظرات تعدادی از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق آزمون مقدماتی انجام شد و مقدار آلفای کرونباخ برای متغیرهای تحقیق بین 71/0 تا 87/0 محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد اکثریت زنان روستایی در رابطه با همه متغیرهای نظریه رفتار برنامه ریزی شده (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار درک شده، نیت و رفتار) وضعیت مطلوبی داشتند. نتایج تحقیق نشان داد رفتار زیست محیطی زنان روستایی بر اساس نوع شغل و وضعیت تأهل آنها متفاوت بود. همچنین سن و سطح سواد با رفتار زیست محیطی زنان روستایی رابطه معنی داری داشتند.